سریال زندگی در بهشت | قسمت 90 - صفحه 8

به نام الله یکتا

سلام به استاد عزیزم ، سلام به خانم شایسته عزیزم و همچنین سلام به دوست های قشنگم در این سایت بهشتی

راستش احساس کردم که یک آگاهی به قلبم گفته شده و باید بنویسم

برای همین از خداوند هدایت خواستم و روی نشانه زدم و تصمیم گرفتم تو هر فایلی که آمد اونجا کامنت بزارم

من میخوام درباره ی “رها” بودن و یا رها کردن خواسته ها بنویسم

داستان از اونجایی شروع شد که با کار کردن روی ترمزهای ذهنیم و ترمزهای که به ذهنم میرسید یا از نجواها میگرفتم ، کلی نتیجه وارد زندگیم شد

نتایجی که قبلا برام یک خیال بودن یا دور از دسترس بودن

یک روز که واقعا از تضادها خسته شده بودم و حتی فکر کردن بهشون حالم رو بد میکرد تصمیم گرفتم بلند شم ، خب خیلی برام سخت بود ، اما من به خودم قول دادم هررر بهااایییی لازم باشه براشون میپردازم

و هدایت شدم به کار کردن روی ترمزهای

در کنار هدایت ها عمل میکردم

اون باورهایی که می‌ساختم رو تو عمل نشون میدادم

اگه بهم گفته می‌شد کاری رو انجام بدم انجام میدادم

چون به تضادها و احساسات بد و اتفاقات بد ناشی از حرکت نکردن فکر میکردم و نمیخواستم که دیگه تکرار شه ، با تمام وجودم حرکت میکردم چون میخواستم همه چی رو عوض کنم

خب حالا شاید فکر کنید که یک اتفاق عجیب و غریبی رخ میده که یکی حرکت میکنه ، اما در حقیقت من به راحتی خودم تصمیم گرفتم هر بهایی که برای رسیدن به خواسته هام لازم باشه رو میدم

اونم به خاطر تضادها بود ، که اصلا فکر کردن بهشون که اگه حرکت نکنم باعث میشه جهان با زور منو هل بده بهم حس بدی میداد

خلاصه وقتی روی باورهام با منطق و درست کار کردم

و سعی کردم حسمو خوب کنم

کنترل ذهن داشته باشم

عمل کنم به الهامات ، هدایت ها و ایده هام

ایمانم رو تقویت کنم

و مو به مو مطابق قانون عمل کردم معجزات اومدن

الان که فکر میکنم با خودم میگم واقعا چیشد که اینقدر خوب به قانون عمل کردم؟

اولین جواب قطعا اینه که من خواستم و حاضر بودم هر بهایی رو بدم برای تغییر

الان میگم یا تغییر یا مرگ شاید خنده دار باشه

ولی اونقدر اون اهرم رنج و لذت تو ذهنم قوی شده بود که اصلا مرگ بهتر از راکد بودن بود برام

چون از نظر من کسی که حرکت نمیکنه با فردی که مرده فرق نداره تازه اون که حرکت نمیکنه بدترم هست

برای همیم چالش و تغییر رو انتخاب کنم با اینکه خیلیییی برام سخت بود ولی خب رفتم تو دل ترس هام و چالش های جدید ایجاد کردم برای خودم

و یک دلیل دیگه هم کار کردن درست روی باورهام بود

یعنی نجواهای که به ذهنم میرسید ریشه اش رو پیدا میکردم و با منطق درست و ایه قران به ذهنم ثابت میکردم که این باور غلطه

حالا برکاتی که وارد زندگیم شدن چی بود؟

الان که میخوام بنویسمش اشک تو چشم هام جمع شده و قلبم ذوب داره میشه از شادی

اول اینکه خیلی سریع (کمتر از یک هفته کار کردن روی باورهای ثروت، عزت نفس و روابط و توحید کلا باورهام به هم مربوط بودن) افراد خودشون به سمتم اومدن و گفتن که محصولاتم رو میخوان با اینکه قبلا بک نفر هم نبود…

2.به راحتی آزمون آیین نامه قبول شدم، با اینکه خیلی سوالات رو هم یاد نگرفته بودم ، دقیقا همون برگه ای دستم افتاد که همه ی سوال هاش رو بلد بودم

جایی که نشسته بودم ، همه چیزش ، رفتار مراقب ها ، آدم هایی که بودن فوق العاده بود

وقتی که تو مسیر بودم چشمم به یک گلخونه افتاد که کنار محل آزمون بود ، برای آزمون باید حداقل یک ساعت منتظر میموندیم تو گرما ، اونم بندرعباس و تابستون اما همون لحظه که اومدم سریع در جلسه باز شد و جا برای من هم بود ، با اینکه فقط 5 ، 6 تا جا مونده بود ، شایدم کمتر دقیق یادم نیست

بعد آزمون دوست قدیمیم رو دیدم و این هم درخواستم از خدا بود که یکی از دوست های خوبم ببینم و کلی ذوق کردیم

بعدش هم رفتم به اون گلخونه بهشتی

استاد قشنگم دقیقا همه چیز هدایت وار و زیبا برام رقم میخوره

3.دقیقا مطابق قانون دارم عمل میکنم

4.خواسته هامو به راحتی رها میکنم و اجابت میشن

5.دلم تا یه چیزیو میخواد بدون اینکه کسی بدونه ها دریافتش میکنم ، مثلا یهو دیدم پدرم خریدتش، بعد بهش گفتم چطور فهمیدی دلم این رو میخواست؟ گفت حسم گفت

6.بهم الهام شد یک کاری رو انجام بدم که باعث شد همه چی دست به دست هم بده تا گالری نقاشیم بزودی خریداری کنم اونم بدون هیچ پولی از سمت خودم:) خدا پولشو میده…بزودی مفصل میام و میگم

و خیلی اتفاقات قشنگ دیگه که شاید برای بقیه قابل باور نباشه :) فعلا نمیگم بعد که شد میام و میگم

حالا بریم سر بحث اصلی

رهایی

رهایی از نظر من یعنی ایمان

کسی که ایمان داره دریافت میکنه رهاست

کسی که ایمان داره خدا شنواست و بیناست ، کسی که باور داره هوش الهی لایتناهی هست یه بار میگه خواستشو به خدا و بعد اصلا یادش میره

کسی که ایمان داره خداوند تواناست بر انجام هرکاری

کسی که ایمان داره خداست که این نعمات رو آفریده پس رزاقیت و رساندن اون رزق هم از سمت خداست نه بنده خدا دیگه تو ذهنش نیست که فلانی بهم بده

میدونی از نظر من بهترین راهی که باعث رهایی میشه

مطالعه قرآنه

قرانو زیاد بخونید

وقتی باورهای الهی تو وجودتون ریشه کنن اونموقع ایمان تو وجودتون شکل میگیره و قوی میشه(البته این ها رو دارم به خودم میگم ، و دارم ردپا میزارم که بعدا ببینم از چه مسیری رفتم ، چون این چیزهایی رو که دارم میگم خودم بهشون عمل کردم.)

میدونید تو این مدت داشتم به ایه ای که خداوند میگفت

دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم فکر میکردم.

و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى ‏کنم پس باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند (186)

خدا اینجا نگفته که فلان چیزو بخوان میدم فلانی نمیدم

گفته هر دعایی که کنید اجابت میشه

نگفته که به فلانی میدم به فلانی نمیدم

گفته که به هرکی دعا یا درخواست کنه میدم

نگفته آسون یا سخت میدم

گفته هر دعایی کنی اجابت میشه

نگفته به صلاحته یا به ضررته پس اونیو میدم که به صلاحته

گفته هرچی که بخوای رو میدم

پس اینجا میفهمیم صلاحی وجود نداره

از خدا هرچی بخوایم رو میده

نگفته که چون میخوام نمیدم یا میدم

گفته هر دعایی کنی رو بهت میدم

اما در ادامه شرطش رو هم گفته

به شرط اینکه دعوتم رو بپذیرند یعنی درخواست کنی ازش و بخواهی خواسته ات را

و در ادامه هم گفته بهم ایمان داشته باشید

و یک آیه دیگه که خداوند گفته :

و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است! سوره مبارکه الطلاق آیه 3

کی به خدا توکل میکنه؟ کسی که ایمان داره خدا حواسش هست

و پاسخ میده ، به چطوری و کی هم کاری نداره

حالا میره به کاراش میرسه در بهترین زمان و مکان هم خواستش رو دریافت میکنه

ایمان همین شکلیه

کسی که ایمان داره اول به شناخت خوبی از خدا از طریق قران رسیده

و دوم خواسته ای رو بخواد بعد اصلا خود به خود دیگه به چطوریش فکر نمیکنه ، به زمانم فکر نمیکنه

نجواهای ذهنش هم کمه و اصلا به نجواها توجه نمیکنه و توجهش رو میبره روی قدرت خدا

به قولی بازوی ایمانش رو با کنترل توجهش و دادن ورودی های یا همون باورهای مثبت قوی میکنه

اونی که ایمانش خیلی قوی باشه شاده شاده

چون مطمئنه خدا پاسخ میده

وقتی هم که ایمانمون قوی باشه بعضی ها اون خواسته رو فراموش میکنن بعد که رسیدن بهشون یادشون میاد

یعنی در این حد رها هستن

البته اینم باز نمیشه گفت اونی که یادشه بی ایمانه

بعضیا کلا اینطورین راحت یادشون میره چون زیاد فکر نمیکنن بهش

بعضی ها هم تو ذهنشون هست و یادشون هست اون خواسته رو اما حسشون خوبه

ایمان دارن که دریافتش میکنن و نحوه دریافتشون هم براشون مهم نیست

این ایمان واقعیه که حست خوب باشه ، آرامش و امید داشته باشی

این آدمه که توکل کرده

و از جایی که فکرشو نمیکنه رزق دریافت میکنه

حالا تو ایمان داری؟(صادقانه بگو)

میدونید من خودم همیشه فکر میکردم خدا دوره ، صدامو نمیشنوه

تا اینکه روی این باور کار کردم و نتایج هم عوض شد

امروز هدایت شدم به یه ویدیویی که راجع به یک حدیث قدسی بود

که خدا گفته: من همونجوری میشم برای بندگانم که منو میبینن

قانون هم همینو میگه اصلا خدا در قرآن گفته هرچه دریافت می‌کنید به خاطر اون چیزیه که از پیش فرستادید

تو به خدایی ایمان داری که

می بینه

میشنوه

هرکجا باشی همراهمه

مراقبته

هیچ قدرت و نیرویی جز اون وجود نداره

برات همه چیز و همه کس میشه

بهت فقط عشق مطلق و رزق بی حساب رو میده

رزق هم شامل: پول بی حساب ، سلامتی عالی ، روابط عالی ، شاد ، خوشبختی ، آرامش ، هر خیر و خوبی و…میشه

آخه خدا خودش تو قران گفته که هرخیری دریافت می‌کنید از سمت منه

و شری که دریافت می‌کنید از سمت خودتونه(به خاطر فرکانس های بد و بی ایمانی و مشرک بودنمون.)

میدونی خدا خیلی مهربونه

باید بزاری باورهای قران بره تو وجودت تا رها شی

وقتی ایمان بیاری به اون باورها(با تکرارشون، چون قران همش منطقه و نیازی به نطق سازی نداری واقعا.)

و بعدش واقعا معجزه رو میبینی

میدونی الان که قرانو میخونم حس میکنم واقعا یک چیز دیگه است اصلا ، یک چیزی که متفاوت بود با اون چیزی که سال های قبل میدونستم

استاد شما باعث افتخار من و بچه های کل این سایت هستید

و واقعا خیلی خوب قران رو درک کردید

خدا رو شاکرم بابت هدایت به این مسیر

واقعا اگه قران بره تو عمق وجودمون رسیده به خواسته هامون در یک آنه

راستی یک حدی قدسی دیگه هم براتون میزارم…همش کلا هدایتی بود…(:

خدا خیلی زیبا داره هدایتم میکنه

خیلی خوشحالم ، این روزها فقط چشم پُره اشک شوقه

از هدایت

از خواستن و شدن

لز قوی شدن ایمانم

اتفاق های زیبایی برام در راهه

خدا خودش بهم مستقیم گفته که قراره به فراتر از خواسته هامو بهم بده

خیلی شادم

خیلی متواضع شدم

خیلی تسلیم تر شدم در برابر خدا

و از این بابت شادم

الهی شکرت

الهی شکرت

الهی شکرت

اینم از اون حدیث قدسی که گفتم:

بنده من مرا اطاعت کن تا تورا مثل خودم قرار دهم، تا همانطور که من میگویم باش پس می شود تو هم بگویی باش پس بشود.

الهی شکرت

فردا برام پُر از معجزات الهیه

خیلی خوشحالم و براتون ایمان قوی رو از خداوند طلب میکنم

موفق باشید