سریال زندگی در بهشت | قسمت 92 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

183 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی پوزش گفته:
    مدت عضویت: 769 روز

    سلام به استاد عزیزوکاردرستم وخانم شایسته عزیز . من واقعا مدتها بود که مسیر خودم رو توزندگی گم کرده بودم وباتوجه به داشتن شرایط مساعد که میتونستم دنبال کسبی برم که عاشقش بودم راه دیگه ای روپیش گرفتم .ولی الان بادیدن این همه لذت وزیبایی که استاد داره توزندگیش ایجاد میکنه منم میخوام همون کاری رو انجام بدم که بهم ارامش میده واز روزی که دارم سریال زندگی دربهشت رودنبال میکنم روز به روز دارم تجربه های جدیدی رو که همیشه برام ارزو بوده دنبال می

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    KING MAMMAD گفته:
    مدت عضویت: 713 روز

    سلام

    خیلی خوشحال شدم که استاد دقیقا عین خودم وقتی موزیک پخش میکنه، جوری تصور میکنه که انگار داره خودش این آهنگو میخونه

    تقریبا هر روز من اینکارو میکنم و خیلی حس خوبی داره و استادو توی اون حس و حال درک میکنم

    من اکثر مواقع جلوی آیینه ساعت ها اینکارو میکنم

    یکی از دلایل اینکه از تنهاییه خودم بیشتر از مواقعی که با بقیه هستم لذت میبرم همینکاره و خیلی عالیه واسه اینکه کاراتو بعدش انجام بدی

    خدایا شکرت

    شکر خدا هرروز داره تعداد اعضای پرادایس اضافه تر میشه و هر کدوم به نوبه خودشون توی این بهشت زیبا رشد میکنن

    ولی چقدر برام جالب و البته منطقی بود که از لحاظ فرکانسی با یه همچین رفتاری از یه نفر رو به رو شدم و دیدم که فقط من نیستم اینکارو انجام میدم و این نشون دهنده قانونه

    قطعا اگر من به فرکانس های بالاتری برم با آدم ها و شرایطی که هماهنگ با خواسته هام باشه رو به رو میشم

    مرسی از استاد مهربونم و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    Amin Iloon گفته:
    مدت عضویت: 897 روز

    به نام خدا

    سلام به برو بچه های سایت

    این قسمت نکته های خوبی داره که اومدم انها رو مکتوب کردم تو برگه که همه نکات رو بنویسم تا زیبابب از قلم نیفته!

    اینکه استاد و خانم شایسته در حیطه تبدیل تخم مرغ به جوجه تکاملشون رو طی کردن و گذاستن جوجه ها خودشون همگی در بیان و بعد به صورت کلی انتقال بدن به ی جا – این اول از این آگاهی شروع شد که جوجه ها تا 72 ساعت نیاز به غذا ندارن

    و اینکه به جای اینکه خانم شایسته دست به کار بشه برا اکی کردن جوجه ها – هدایت جوجه ها رو به خدا بسپارن و خودشون برن سراغ ی کار مهم مثل چیکن شا به صورت تمرکزی

    نکته بعدی اینکه استاد تکامل شون برای چیکن شا هم خیلی عالی شده و این بار چیکن شا هم خوشگل شده و هم کارآمد

    و اینکه استاد گفتن مهم نیس چقدر طول میکشه و کی تموم میشه امروز تمام میشه یا فردا – مهم این هست که با انجام دادنش کلی چیز یاد میگیری که برای بعد که در تمام حیطه میتونه کمکت کنه – اون اعتماد به نفسی که بهت میده باعث میشه که تو کلی کار های دیگه موفق تر عمل کنی – مثلا اینکه میتونی بگی همون طور که پروژه چیکن شا رو درست کردم میتونم این مسئله فنی رو هم انجام بدم -> به قول استاد همش سوده و سوده و سود

    این نکته باحال در مورد قضیه خروس و غیرتی شدنش بابت اینکه خانم شایسته جوجه رو برداشتن و اینکه خانم شایسته اینقدر باحال این ماجرا رو این قدر زیبا و خنده دار توضیح میدن به استاد

    یک مورد قابل توجه اینکه هر سری خانم شایسته یک ابدیت از کار های انجام شده میدن یا همون گزارش کار

    این مورد گزارش کار برای خودمون باعث میشه که بدونیم چه کارهایی رو در طی روز انجام میدیم و چقدر روندمون رو به رشد هس!

    یک مورد مهم اینکه باید به خودمون جایزه بدیم بعد از انجام کارهامون – و این باعث میشه تو ذهنمون انجام دادن کار ها یک لذت تلقی بشه

    این سری 6 جوجه ها بهمون این رو گوش زد میکنه که چقدر عالی استاد یک مورد رو اینقدر دامه دادن!

    اینکه خانم شایسته با جوجه ها و خروس ها صحبت میکنه و فان تعریف میکنه و لذت میبره

    این احساس باحال استاد در مورد موزیک ها و لذت بردن و اعتماد به نفس برای رقص و اینکه توجه هیچ کس براش مهم نیس

    اینکه خانم شایسته احساس قربانی رو به جوجه لقب داد و این برا من یک بار یادآوری شد که احساس گناه چقدر مهم هست و اینکه استاد چقدر عالی در عزت نفس توضیح دادن و باعث شد که من کلی رو این مورد عالی کار کنم و این یادآوری خانم شایسته باعث که ی مقدار بیشتر به فکر کار کردن روی عزت نفس و مسئله احساس گناه کار کنم!

    بنازم برا این قیچی جادویی و بی نظیر که واقعا لذت بخشه و اینکه چقدر این مینی کوپ با حال شده و بنازم برای استاد بابت این روند جدید و حرکت جدید بدون اینکه نقشه ای داشته باشن!

    شکر الله بابت این ابر های بی نظیر و جادویی و به قول خانم شایسته دیوانه کننده!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مهدی بیرانوند گفته:
    مدت عضویت: 1838 روز

    نه استاد دمت گرم رو نکرده بودی این همه مهارتو بابا ایول .

    فقط فک کنم یه اشتباهی شده استاد

    جسارتا یادمه تو دوره عزت نفس گفتید مهارتی تو رقص ندارید

    این استعداد نداشتتونه ؟ اگه داشتید چی میشد ⁦(⁠≧⁠▽⁠≦⁠)⁩ بنظرم یه اپدیت دیگه براش بدید اینو اصلاح کنید

    خدایا شکرت ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠

    درود به همه عزیزان

    کی میگه دیدن سریال بده ؟ الان من نشستم دارم سریال مورد علاقمو نگاه میکنم .

    ژانرشم عاشقانه از اون قر داراس.

    اول از همه یکم از زیبایی های پارادایس بگیم . بعد بریم سراغ نکاتی که به ذهنم رسید .

    چقد قشنگه یه خونه داشته باشی توش یه دریاچه داشته باشه .

    به هرکی این فیلم نشون میدم میگه خوش بحالش کنار خونش دریاچس . من میخندم میگم دریاچه تو خونشه بابا .

    شکرت بابت اسمون ابی

    یادمه اوایل که سریال رو نگاه میکردم تعجب میکردم که چرا بابت هر چیز حتی کوچک ترین و روزمره ترین چیز ها هیجان زده میشید. برام عجیب بود . یاد گرفتم ازتون ، دیدمو نسبت به دنیا تغییر بدم . حتی روزمره ترین چیز ها هم برام جدید باشه . تو هر چیز دنبال نکات مثبت بگردم .

    چمنای سبز . اب روون . هر وقت خسته میشی یه تنی به اب میزنی . البته من شنا تفریح مورد علاقم نیس ولی دوس دارم بعضی وقت ها بپرم تو اب یه تنوعی ایجاد کنم .

    سکوت و ارامش پارادایس خیلی قشنگه . من اونجا باشم ساعت ها همین طوری قدم میزنم و با خودم فکر میکنم . یه بار ذهنم درگیر بود تو دانشگاه رفتم قدم بزنم . اخر روز فهمیدم گوشیم تو جیبم بود و داشت قدم هامو میشمارد . نگاه کردم دیدم اونروز 12 کیلومتر قدم زدم . خدایا چقدر درگیر بودم .

    عاشق طبیعتم . خیلی دوس دارم خونم یه جا باشه اینطور تو طبیعت باشه و به امکانات هم دسترسی داشته باش . گاز و برق و اب . اینترنت . جاده . هر چی سفارش میدی بیاد دم در . عالیه به خدا . پاشی یهو همین طوری بری قدم بزنی یه جا جدید پیدا کنی .

    چقد زندگی زیبا , راحته

    »»هر مسئله رو که حل میکنی اعتماد بنفستو تقویت میکنی««

    استاد همین کارای ساده ای رو که , میدونی تصمیم گرفتی و میبینی با خواست خودت انجام میدی ، تاثیرات انفجاری رو اعتماد بنفس داره . خیلی کمکت میکنه خودتو باور کنی . استاد تمرین داده بودن باید محکم راه بری . محکم سلام کنی . محکم دست بدی. خدارو شکر دیگه الان برام مهم نیس کی جلومه . عاشقانه دوستش دارم و محکم و گرم احوال پرسی میکنم . استادی داریم تو دانشگاه که خیلی محبوبه . ادم صمیمی ، مهربون و با اعتماد بنفسیه . همه بچه ها عاشقشن . سر کلاس بودیم تو جمع اومد سمت من و بغل دستی هام و دست داد . منم بدون اینکه فکر کنم محکم بهش دست دادم و سلام گرمی بهش کردم . از حرکت خودم لذت بردم . همیشه احساس میکنم همه از همون سلام علیک اول دیدشون نسبت به من عوض میشه . خیلی هارو میبینم که همینکه بهش گرم سلام میکنم روشون باز میشه اصلا . کیف میکنن . همین تمرینات کوچیکی که انجام میدیم و قدم به قدم پیشرفت میکنیم باعث میشه این بنای عزت نفس آجر به آجر ساخته میشه .

    یه چیزی این وسط ذهنمو درگیر کرده بود .

    »»جوجه معلول««

    داستم فکر میکردم با چه دیدی باید به اون جوجه نگاه کنم ؟ میدیدم که خانم شایسته دید منطقی به قضیه داشت . احساسی نبود .

    با خودم فکر کردم اگه این افراد معیوب حذف بشن نسل های بعد قوی تر و قوی تر میشن. روند طبیعت برای تکامله .

    مثلا ممکنه اوسا استاد برای ساخت چیکن شاو . بیاد 10 تا چوب ببره . بعد این وسط دوتا خراب بشه . باید چوب های خراب جدا بشه تا چوب های خوب بمونن و بشه یه چیکن شاو خوب ساخت . فقط ذهنم درگیر بود این جوجه ای که معیوبه . به خواست خودش که معیوب نیس . تکلیفش چیه ؟ این یکم ذهنمو درگیر کرد . خیلی جواب واضحی براش ندارم.

    دیگه جونم براتون بگه ، چقد صدای خروس رو دوس دارم . منو یاد اون فضا های روستایی میندازه . خیلی مرغ و خروساتون باحاله استاد . نمیدونم انگار هر کدوم برا خودش یه شخصیتی داره . مثلا خروسه کلش درد میکنه برا دعوا. والله منکه ترسیدم از چشاش .

    حالا جدای از شوخی صحنه رقصیدنتون رو دیدم استاد ، برام درس هایی داشت . با خودم گفتم یه جاهایی دارم الکی سخت میگیرم . قضیه رو درک نکردم . نفهمیدم که اومدیم تو این دنیا حالمون خوب باشه . اینو میرم با خودم یکم صحبت میکنم دربارش . اینکه با چه پیش فرض هایی و با چه کمالگرایی های اشتباهی خودمو و ادمای اطرافمو قضاوت میکنم .

    بجاش بیام افرادو همونجور که هستن بپذیرم .

    استاد عاشقانه دوستتون دارم .

    این صمیمیتتون

    سادگیتون

    اسسسسسستتتتتتتاددددد

    نگم نمیشه بخدا ⁦⁦(⁠╯⁠°⁠□⁠°⁠)⁠╯⁠︵⁠ ⁠┻⁠━⁠┻⁩

    خیلی مشتی و بامرامی

    خیلی وقت ها احساس میکنم مثل یه خان عمو مهربونی برام . خودتون دیگه در جریانید استاد ، ما لرا یه ارادت خاصی برا عمو قائلیم دیگه ⁦¯⁠\⁠⁠(⁠ツ⁠)⁠⁠/⁠¯⁩

    ممنونم ازت بابت تمام لحضاتی خوبی که برای خودت تمام بچه های این سایت خلق کردی .

    عاشقانه تحسینتون میکنم

    هر جا هستی استاد سالم و سلامت باشی

    قدر خودتونو بدونید

    دیگه خیلی خودمونی شدم⁦ฅ⁠^⁠•⁠ﻌ⁠•⁠^⁠ฅ⁩

    در اغوش خداوند

    فعلا ⁦⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠⁠)⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سید مهدی حسینی قورتانی گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    سلاممممممممممممممممم خسته نباشید عزیزای دل

    خدا قوت بده بهتون واقعا خسته نباشید

    چه اسمون زیبایی، چه ابرای قشنگییییییی ادم دیوانه میشه واقعا این اسمون ابی رنگو میبینههههه

    چه جوجو های خوشملیییییییییییییییی الهییییییییییییی

    عزیزممممممممم استاد چه خوب میرقصی چقد انرژی مثبتتتتتتتتت

    عاشقتونم

    عاشقتم خداجونم

    امروز خانوم شایسته یه حرفی زد که حس کردم مخصوصا این فایل امروز اینجوری هدایتی گذاشته شده برای من

    من با اینکه هر روز روی خودم کار میکنم و هر روز مثبت تر از دیروز پیش میرم

    گاهی وقتا وقتی از خواب پا میشم یه حس بی انگیزگی دارم

    امروز خانوم شایسته عزیز گفت یه انگیزه اوردیم که منظورش اهنگ بود

    بعد ادامه داد که البته انگیزه درونی که داریم و انگیه بیرونی هم اضافه کردیم!

    همینحا بود که گفتم خدایا معجزههههههههه

    درست روزی که من نیاز داشتم به دیدن این فایل باید این جمله گفته بشه

    دوس دارم بدونم راهنماییاتونو

    بدونم گاهی که دچار این حس میشم چیکار باید بکنم

    من خیلی زندگی عالی رو دارم میگذرونم و روز به روز بیشتر روی انرژی و فرکانسم کار میکنم

    اما حسس میکنم این بی انگیزگی جزیی داره منو امتحان میکنه

    نمیدونم چجوری باهاش مقابله کنم! گاهی منو بدجوری میبره تو فکر

    میخوام کمکم کنید بدونم چجوری شکست بدم این حسو و این مقاومت و ترمز رو هم از ذهنم پاک کنم

    مرسییییییی که هستین

    عاشقتونم

    عاشقتم خدای من

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مهدی تاتلاری گفته:
    مدت عضویت: 1819 روز

    سلام استاد

    سلام مریم خانم

    سلام به ابجیها داداشهای گلم

    تبریک میگم استاد جان و مریم خانم برای ساخت خونه مرغها خیلی عالی شدن خسته نباشید من شغلم تراشکاریه میدونم وقتی یه چیزی با دست خودت میسازی چه لذتی داره ساخت این جور چیزها هم یه نوع از خلق کردنه واقعا حس خیلی خوبی داره پیشنهاد میکنم یه خونه ی چوبی بالای درخت درست کنید مثل کارتون رابینسون کروزو خدا رو شکر ابزار هاتون کامله و ملک پرادایس جای خوبیه برای این ایده آخ که اگه اونجا بودم چه چیزهایی براتون میساختم به امید اون روز ان شا الله بزودی اتفاق میفته.

    شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    معصومه عیوضی گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    سلام به این همه زیبایی و قشنگی ها وبه آسمان زیبا و دلنشین خداوند واقعا بی نهایت لذت بردم انرژی گرفتم ممنونم استاد خوبم کلی انرژی گرفتم از شیرین کاری های 🥰😍🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3349 روز

    از این فایلی خیلی چیزها یاد گرفتم متشکرم وبا توجه به اینکه الان سریال زندگی در بهشت، خیلی جلوتر است اصل تکامل را خیلی خوب متوجه شدم

    از طاوسها خبری نیست کاش برایمان نشانش میدادید.

    فراوانی وفراوانی رادرهمه چیز همیشه در پرادایس می بینم

    هر چه بیشتر تمرین کنیم و یعنی هر چه بیشتر تکرار کنیم مهارتمان بیشتر میشود و همینطور هم وقتی روی باورهای خود کار کنیم بهتر وبهتر میشود هر چه می گذرد مخصوصا این روزها بسیار زیاد قانون باورها را درک کردم تو بخواه و باور کن و روی آن عمل کن بعد هر چی بخواهی میشه خدایا شکرت

    از وقتیکه دارم این سریالها رامی بینم بسیاربا پرنده ها در ارتباط پیدا کردم مثلا خانه هر کسی که میروم یا بیشتر افراد؛ پرنده دارند و چقدر این پرنده ها و موجودات هوشیار و آگاه هستند دیروز در جایی بودم که مرغ مینا داشت چند تا اسم را می گفت و چقدر به من نگاه می کرد و حرفهایم را گوش می کرد چون تازه وارد بودم یا وقتی که صاحبش را که خیلی دوست داشت می آمد از صدای آسانسورش سر ساعت خاصی که از سرکار می آمد اسمش را صدا می زد واقعا در طبقه چهارم چطوری صدای آسانسور را حس میکرد و چطور می توانست بفهمد که الان موقع آمدن صاحبش است و از در آمد تو چنان توی قفسش اینور و ان ور می رفت که متحیر شده بود و واقعا این جز هدایت از قبل تولد شده چه چیزی می تواند باشد ؟

    فهمیدم برای اینکه ترسم بریزه باید با حیوانات مهربان باشم و با انها حرف بزنم من خودم رفتارم ترسناک است که آنها هم می دوند و من بیشتر می ترسم یعنی مقصر خودم هستم

    هدایت شدن را من از توی سریالها خیلی خوب یاد گرفتم تشکر

    دیروز هم ابرهای تهران به قدری زیبا بود که من فقط تحسینشون میکردم خدایاشکرت

    زیباییها برای شما عادی نمیشه چون شما فقط روی زیباییها تمرکز دارید خیلیها شرایط شما را دارند و اصلا نمی بینند

    تشکر برای این فایل زیبا

    JUST DO IT NOW

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    هدیه گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    سلام خداقوت

    من اول صبحم با این قسمت شروع شد و چقددددر انرژی مثبت داست و چقدر انگیزه داد

    انقد حس خوبی داد که رورمو ساخت

    چقدر خوبه که با شادی شروع میکنید

    و با شادی هم به اتمام میرسونید

    خدایاشکرت بابت وجود استادخوبم و مریم جون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: