https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-11-09 07:18:392020-11-09 23:14:33سریال زندگی در بهشت | قسمت 92
183نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت به خاطر این استاد سراسر شاد و پر انرژی.
خدایا شکرت به خاطر این هماهنگی که با خداوند دارید و به ما انتقال میدهید.
خداجونم شکرت به خاطر این همه زیبایی و هوای پاک و آب زلال و اکسیژن ناب در این هوای رویایی.
خدایا شکرت به خاطر این جوجه ها ی زیبا که کلی درس برای ما دارند برای لذت بردن از زندگی.
خدایا شکرت به خاطر این بدن سالم. دست سالم که با آن میشود کلی کارهای خلاقانه انجام بدیم.
خدایا شکرت به خاطر این ابزار کارآمد و فوقالعاده که در زندگی داریم.
خدایا شکرت به خاطر کارهایی که انجام می دهیم و آخر کار از انرژی که برای ساخت آن گذاشته ایم لذت بخش است.
خدایا شکرت وقتی یه کاری را تکرار می کنیم و همش راحت تر و بهتر انجام می گیرد.
خدایا شکرت به خاطر وجود آب که کلی انرژی مثبت داره وباعث آرامش روح می شود.
خدایا شکرت به خاطر این سیستم عالی و هیولا و یه رقص پر انرژی در این محیط زیبا. خدایا شکرت به خاطر این فایل های زیبایی که استاد می گذارید و کلی درس داره و یکسری از خواسته هامون به ما نشان میدهد که از خداوند در زندگی میخواهیم.
خدایا شکرت به خاطر وجود این استاد عزیز که آفریدی و این مسیر زندگی ساز و به ما نشان میدهد.
سلام به استاد و مریم عزیز و فوق العاده دوست داشتنی و تمامی دوستانم
داشتم کارامو انجام میدادم که برم استراحت کنم اما خدا دستمو گرفت و اورد تو سایت شاید اومدم که کامنت بخونم اما مگه میشه این همه زیبایی رو ببینم و نتونم بنویسم.
استاااااااادعاشقتونم چون با شما و نگاه زیباتون به همه چیز که از دریچه دوربین مریم عزیز میبینیم مخصوصا تو فایلای زندگی در بهشت دریچه نگاه من انقدر زیبا شده که خودم هم باورم نمیشه و همش میگم یعنی بهتر از این چی هست خدایا .دختری که همیشه غر میزد و اخمو بود الان فقط اشک شوق میریزه شکر میکنه …تازه دارم معنی “سبحان الله والحمدالله و لا الله الی الله و الله اکبر “رو که یه عمر تو نمازم گفتم نمیفهمیدم چی میگم تازه تو این چند ماه دارم متوجه میشم که تمام راز زیبا زندگی کردنه…استاد کلییییی امروز شادی شما تو سریال زندگی در بهشت شااادم کرد و خندیدم خدا رو واقعا شکر میکنم.بعد از فایل زندگی در بهشت فایل دانلودی مقدمه کشف قوانین زندگی رو هدایت شدم و ۴ موردی رو که تو فایل گفتین همون زمان استپ کردم و یادداشت کردم و جالبه که چند ساعت بعدش که در حد یه چرت زدن خوابیدم خواب دیدم عکسی که رو همین فایل دارین رو به همراه یک نوشته تو یک چمدون گذاشتم وگفتم خدا میدونه این گنج چی میخواد برام به ارمغان بیاره….از وقتی دارم سعی میکنم از شما و مریم عزیزم الگو بگیرم و با باورهای جدید زندگی کنم نگاهم بیشتر از همیشه زیبایی ها رو میبینه و هر روز به زیبایی های بیشتر هدایت میشم . به دیدن غروب زیبای پشت کوه های کبود روستا هدایت میشم و پرتو خورشید که مثل بالهای یه طاووس رو نوک قله کوهای دوردست گسترده شده و از زیبایی خدا به وجد میام و اشک شادی میریزم .هر روز به دیدن غروب و زیبایی اسمون و ابرا که هر دفعه یه سورپرایز ویژه برام دارن هر بار به یک شکل فوق العاده زیبا و حیرت برانگیز هدایت میشم که منو دعوت میکنن به حال بهتر و بهتر و بهتر …انگار گلهاو بوته های باغچه و پرنده های زیبا و تمام مخلوقات با هم هماهنگ کردن اوج زیبایی و دلبریشون رو وقتی من میرم تو حیاط یا حتی از پشت پنجره به بیرون نگاه میکنم ارائه بدن و منو شاد تر و شکر گذار تر کنن و خدا رو بیشتر به یادم بیارن که همه چیزه ….استاد باورم نمیشه زخمی که چندین ماه آزارم داد و انقدر ناجالب شده بود که فکر میکردیم با عمل جراحی باید برداشته بشه و دوره های متوالی درمان حتی بدترش میکرد رو با اگاهی ها و ارامشی که تو این مسیر کسب کردم درست وقتی بیخیال همه چیش شدم و به خدا سپردم کاملا خوب شده …عاشقتونم استاد و مریم عزییزم خدا رو شکر به خاطر وجودتون برای من و تمامی دوستانم از خدا میخوام به زودی به خرید محصولاتتون هدایت بشم و بیشتر زیبایی ها رو ببینم و نتایج عالیتر که هر چند خدا بالاترین نتیجس که انقدر زیبا دارم هر لحظه و هر ثانیه احساسش میکنم اما برای تثبیت نتایج و عالیتر شدن مسیرمون و عالیتر شدن همه چیز امیدوارم من و تمامی دوستانم اماده دریافت اگاهی های محصولات شما بشیم و به خریدشون هدایت بشیم…دوستون دارم.خدا رو با تمام وجود شکر میکنم
در دوره کشف قوانین زندگی استاد در مورد عشق و علاقه اش به مرغ و خروس و در کل حیوانات با ما صحبت کرد. اما من در این تصاویری که می بینم آن را با رابطه خیلی ها با فرزندانشان مقایسه می کنم. اغلب افرادی که در فامیل دیده ام با فرزندانشان رابطه پرتنشی دارند و اسم آن را هم عشق و علاقه می گذارند. فرزندشان را می زنند، سرزنش می کنند و نگرانشان هستند و فکر می کنند مفهوم این کار عشق است. رابطه استاد با این حیواناتی که دارد مثل رابطه اش با فرزندش پر از عشق و احترام است. وقتی استاد یک جوجه را در دستش بر می دارد انگار فرزندش را برداشته و چنان با علاقه به آن نگاه می کند و با آن صحبت می کند که آدم احساس می کند عزیزترین کس اوست. آن هم در حالی که ده ها جوجه در انواع و اقسام دارد. اما همه آنها را دوست دارد. به صدای مرغ ها و جوجه ها با کلمه جانم پاسخ می دهد. یادم است که یک بار که استاد و مریم خانم میخ الوارها را در یک ظرف جمع کرده بودند و استاد نشسته بود و میخ ها را نگاه می کرد یکی از مرغ ها آمد و به داخل ظرف نگاه کرد. انگار استاد با یک خانم محترم و متشخص مواجه شده. به مرغ نگاه کرد و گفت: این که به درد شما نمی خورد. همه اش آهن است. گفتم خدایا خیلی از آدم ها با هم این طور رفتار نمی کنند. یا یک بار یک بوقلمون از ابتدا تا انتهای فایل به پای استاد نوک زد. خیلی ها ممکن بود در این حالت بوقلمون را هل دهند که برود. یا عصبانی شوند. اما استاد انگار با دوست عزیزی مواجه است که دارد به او عشق ورزی می کند. بعد با احترام منتظر ماند که برود. در مورد خروس که یک بار برای دفاع از قبیله مقابل گرگ ایستاده و جنگیده بود طوری صحبت می کرد که انگار در مورد یک قهرمان ملی صحبت می کند. هر بار که براونی را می بیند انگار بهترین دوست زندگی اش را دیده و حسابی با او احوالپرسی می کند و نوازشش می کند. من از این رفتارهای استاد یاد می گیرم که چطور روابطم با دیگران را بهبود ببخشم. به آدمها و حیوانات عشق بورزم و با آنها محترمانه رفتار کنم.
چقدر مثالهای خوبی از رابطه استاد با حیوانات زدید چقدر خوب شد که اینطور واسم تکرار شد این لحظات
آره واقعا همینه، بخاطر همینه که این سریال ایییییینقدر عالی و بی نهایت باعث رشد ما شده برای همینه که کلی درسها واسه ما داشت و داره و خواهد داشت چون فقط حرف نیست
خدایا شکرررررررررررت که در مدار این آگاهی های ناب هستیم و هر روز عالی تر و بیشتر بهشون عمل میکنیم
دوست عزیز، هر لحظه تون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین
سلام استاد عباس منش عزیز و خانم مریم شایسته نازنین😍نمیدونم تا حالا کامنتی داشتین که از داخل بیمارستان و در تضاد بیماری براتون نوشته شده باشه یانه؟ اگر نداشتین، من اولین نفری هستم که در بیمارستان براتون مینویسم. ما خانوادگی شما را دنبال میکنیم و همیشه سعی میکنیم که در اوج تضادهایی که داریم، حاااال دلمون رو خوب نگه داریم و خداااییشم هر بار به راه حل میرسیم، زیراکه این قانون است که حال خوب مساوی اتفاقات خوووب است. من مادرم در مرداد ماه مشخص شد که رکتوم کنسر دارن، این اوووج اووووج اوووج تضادی بود که برای من رخ داده بود. روزهای اول با خودم فکر میکردم که چرا واااقعا چرا؟ آخه ما که انقدر حال دلمون خوب نگه میداریم چرا؟ شاید باورتون نشه ولی من تا مدتها انقدررر ذهنم درگیر بود، که نمیتونستم به سایت شما نزدیک بشم، شکرگزاری از ته دل کنم، دوره گوش بدم، یا ذهنمو آروم کنم از هجوووم این افکار شیطانی. مریضی مامان همزمان شده بود با بالا رفتن سایت ما (بیزینس مشترک من و برادرم) و فروش اولین محصولمون. تو اوووج اینکه داشتیم ایده میدادیم چطور تو صفحه اینستاگراممون که انقدددر برندمون رو دوست دارن رونمایی بذاریم و فروش بالایی داشته باشیم، تووو اوج فکر کردن به پول های زیادی که وارد زندگی مون بشه، مامان مریضیش مشخص شد و حالا ما موندیم و مریض داری و بحث مالی به جهت درمان مامان…. خلاصه که روزها از پی هم میگذشت( اینم بگم که وقتی مامان مشکوک بود به اینکه این تضاد براش پیش اومده یا نه، شب قبلش برادرم قرآن رو باز کرد و این آیه اومد که فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین و گفت ببین هرچی بشه فردا و جواب هرچی که بیاد خیره اینو خدا داره میگه) خلاصه که بعد از پنج ماه قرنطینه و در سلامتی کامل و حال خوب، راه افتادیم از این بیمارستان به اون بیمارستان و مامان به خاطر مشکوک بودن به کرونا و با هموگلبین ۵.۵ در بخش کرونایی بیمارستان بستری شد تا جوابش بیاد( جوابش منفی بود، مامان کرونا نداشت، ca داشت) اون شب که اولین شب شروع این ماجرا بود، بعد از کلی گریه و خود خوری به خودم اومدم و گفتم الان وقت ایمانه، برووو و مثل همیشه خودت رو ثابت کن تو میتونی) شروع کردم به نوشتن شکرگزاری( شاید مامان مشکوک به کرونا بود، ولی من که سالم سالم بودم هم باید تو همون بخش کرونایی و با ماسک فیلتر دار سفت میخوابیدم و پرستاری میکردم ولی هی یاد کلام خدا میافتادم که بهترین محافظ منه) خلاصه مامان تو بیمارستان اول دو کیسه خونش رو زد و جریان دارودرمانیش شروع شد، از این جریان سه ماه میگذره از این بیمارستان به اون بیمارستان و شب و روز نخوابی( من در طول روز هم کار بیزینس خودمون رو داشتم هم برای یک شرکتی کار میکردم و حالا درکنار این کارهام، مریض داری، خانه داری، غذا درست کردن، شستن لباسها، پیگیری درمان، پیگیری دانشگاه( مادرم دانشجوهست) و هزار و یک فکر و از طرفی کلا پنج ساعت در طول شبانه روز وقت داشتم بخوابم که همون هم چون مامان کار داشت باید بینش بیدار میشدم و مویرگ های مغزم بود که از خستگی کشیده میشد و حتی به کرونا هم مشکوک شدم( خداروشکر منفی بود) فقططططط میتونم بگم خدا بود که نگهم داشت، خدااا، من فقط شبو صبح خدا میکردم و تو تراس بزرگ خونه قشنگمون( قصه جذب جادویی این خونه رو قبلنا در سایت نوشتم) گریه میکردم و میگفتم قویم کن…. حالا چهار ماه میگذره، هنوز سایت ما رونمایی نشده ولی خداروشکر روند درمان مامان عااالی طی شده… اینکه میگن ظاهر تضاد رو نگاه نکن، همش خیره واااقعا همین بود. مامان من گذشته شو رها نکرده بود( سختی هایی که کشیده بود) حالا زمان رها کردن تمام اون آدم ها و خشم ها و کدورت ها بود و مادرمن آرام تر از قبل شده بود و بینهاایت ذهنش آروم شده، هزینه های زیادی که بهمون تحمیل شد، باعث شد ارتعاش ثروت بیشتری بدیم، برادرم برای اولین بااار در تمام طول کار حرفه ایش دو قرار داد بزرگ بست که هنوز کار نرده کل پول رو ریختن براش و…. چی بگم چی بگم؟؟؟ از جمله خدا در اول این راه که گفت من بهترین محافظتون هستم و نسبت بهتون ارحم الراحمینم❤❤❤الان تو بیمارستانیم تا مجدد به مامان تزریق خون بشه… و چون یادگرفتیم قانون رو تمام سعیمون رو میکنیم حتی اینجا هم تو فضای بیمارستانی، زندگی در بهشت میبینیم تا حالمون عالی بشه و شد واااقعا شد.. تو تمام این اتفاقات به ظاااهر بدی که پشتش کلی خیر و برکت بود و برامون افتاد، شاید صدام گرفت از بس شدت فشار اتفاقات زیاد بود و ناخوآگاه گریم میگرفت، خوابو قرارم به هم خورد و کلی لاغر شدم( شاید خنده دار باشه ولی به یکی دیگه از خواسته هام که لاغری بود رسیدم در همین تضاد) ولی الان که این همه گذشته و دارم نگاه میکنم میبینم که چقدددر بزرگ تر و پخته تر شدم، انگار خدا بزرگم کرد. من خط مقدم تمام این اتفاقات بودم و حالا باید از تمام چیزهایی که این سالها یادگرفته بودم کمک میگیرفتم برای خوب شدن حال روحی مادرم و دست گذاشتن روی نقطه ضعف روحیش برای بهبود سلامتی جسمیش، تا الان ۴۰ درصد توده از بین رفته و دکترش شگفت زده است که چطور ممکنه، حالا مادرم تغییر کرده و همه رو بخشیده و داره روی خودش بیشتر کار میکنه و من متوکل تر از همیشه از حل شدن تک به تک تضاادها فقط شکرگزاااارم و هذا من فضل ربی🙏اینو ازته دلم میگم، اتفاقی که برای من و خانواده ام افتاد مشابه سرقت تاکسی دنده آرژانتینی استاد بود.تضاد برای برداشتن مانع ها برای رسیدن به هدف و زندگی بهتر. من وااااقعا نمیدونم پول این همه هزینه از کجا جور شد، واااقعا نمیدونم ولی دست خدارو میبینم. خیلی قوی هم میبینم، خدا تنها یار و پشتیبان من و خانواده ام بوده و هست، ازش ممنونم که منو برگردوند به حس خوب که واااقعا هرچی تلاش میکردم نمیتونم حالم را خوب کنم، ولی خدا منو برگردوند و شهودم رو قوی تر کرد و ایمانم را راسخ تر، خیلی شکرگزار خداوندم در وهله اول و بعد از شما استادجان و خانم شایسته عزیز و تمام اعضای این خانواده عزیز و نااااب الهی که واقعا دستان خداوند هستید❤امیدوارم همه مون حااال دلمون خوب باشه و بدونیم که اگر حالمون خوبه و به تضادی میخوریم این فقط موهبتی از سمت پروردگااار هست.
راستی ما در اون اوووج تضاد اتفاقات، از سایت غافل نشدیم و برادر مومن من، با ایمان تر از همیشه حالش رو خوب میکرد و با هم حرف میزدیم از خیریت این موضوع و با انرژی ادامه میدادیم. سایت به زودی همراه اولین محصول رونمایی میشه و من به قول فلورانس عزیز، به آنچه پیش رویم هست، با اعجاز مینگرم و میدوووونم که به زووودی از بابت سایت هم نتیجه عاااالی میگیریم چون واااقعا لایقش هستیم❤امیدوارم تنتون سااالم دلتون خوووش و لبتون همیشه خدا خندون باشه و بسااازیم این زندگی رو مثل استاد عباس منش و خانم مریم شایسته نازنین😍
سلام و هزاران سلام خدمت استاد گرامی و سرکار خانم شایسته
در این قسمت هم مثل قسمت های دیگه من به وجد اومدم، فضای غیر تکراری پرادایس هر بار منو به آرامش میرسونه، درست مثل وعده خداوند در قرآن که فرموده باغهایی است که زیر آن نهرهایی جاریست.❤الله اکبر
لذت میبرم از لذت بردنتون، و هر لحظه خودم رو در اونجا تصور میکنم و حالم بینظیره❤
تبریک میگم بابت این همه تلاش و انگیزه که ساخت چیکنشا رو به سر انجام رسوندین،خدا قوت❤
خداروشکر برای این همه برکت و زیبایی❤
من از بچگی با وسایل و ابزار کار آشنا هستم و استفاده میکنم همچنان، چون به واسطه عادت خانوادگی ما تا جایی که بتونیم خودمون رفع مشکل در مورد تعمیرات و بازسازی وسایل رو انجام میدیدم. و به همین دلیل ارزش ابزار رو میدونیم و در کل من عاشق این ابزار میلواکی هستم که همه نوع رو ساخته، خدا برکت بده به صاحبان این برند و شرکت و همهی ایده پردازانش❤
در ادامه آهنگ اقای سَندی حجت رو بر فضای پرادایس تمام کرد و یک انرژی فوق العاده دریافت کردم و مطمعا باشید اگر سندی در اونجا حضور داشت میگفت استاد عباس منش رقصت کاپیه😂 کاپی😁😜
خیلی لذت بردم از تمام قسمت های این سریال عالی، ممنون از تلاش مریم جان برای فیلم برداری❤
در پایان اتفاق جالبی که امروز برای من رخ داد رو میگم و زود رفع زحمت می کنم🤗
امروز صبح رفتم تا اداره کار برای استفاده از مزایای بیمه بیکاری، چون من از کاری که داشتم زدم بیرون و دوست داشتم مستقل بشم و همزمان دارم باور سازی میکنم و توکلم به خداست، از طرفی هیچوقت اعتقادی به بیمه نداشتم اما بواسطه کاری که داشتم و به اصرار خانواده خودمو بیمه کردم و انگار خواست خدا بود که حالا تا موقعی که در کارم کاملا مستقل بشم از مزایای اون استفاده کنم چون به هر حال از جیبم هزینه پرداخت کردم به بیمه😏
خلاصه رفتم اداره کار تا فرم بگیرم و قبلش گفتم خدا سپردم بخودت که درگیر بروکراسی اداری نشم، رفتم تو و بلافاصله رفتم پیش یک شخص که تا موضوع رو گفتم خودش شروع کرد کامل راهنمایی کردن و حتی گفت برو فلان جا اینکارو انجام بده و فرم بگیر بیار، بعد که فرم رو گرفتم گفت این متن رو که بهت میگم در یک نامه جداگانه بنویس و بیار، حتی خودش فرم رو برام تکمیل کرد و گفت باور کن چند ماه کارتو انداختم جلوتر ، اون لحظه ازش تشکر کردم اما توی دلم گفتم خدا نوکرتم قربونت بشم❤
اینو گفتم که یادمون باشه به نشانه ها دقت کنیم و همین نشانه های کوچک هستن که باورهامون رو میسازن.❤
دمت گرم دسوت ارزشمندم چقدر خوب داری روی خودت کار میکنی تا هر لحظه مثل اسمت زیبایی که داری از درون و بیرون راضی باشی ( لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ)
چقدر قانون این جهان دقیقه، چقدر عالیه، چقدر ساده هست، ما کافیه فقط روی خودمون کار کنمی، همیییییییییین، بقیه اش کار خداست اونم که لاجرم عاااااااالی سمت خودش رو انجام میده، دقیقا مثل همین تجربه شما تو اداره کار که این فقط یه دونه تجربه هست و چه تجربه های بیبشتر و عالی تر و ساده تر رو زندگی کنی و هر لحظه شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر با تمام وجودت بگی: خدایا شَدییییییید راضی ام ازت 😍
رضا جون هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین
بله دقیقا همینطوره که تو میگی، هر لحظه از زندگی ما پر از نشونهست و کافیه در مدار خدا قرار بگیریم و بعد میبینیم که خدا هر لحظه داره هدایتمون میکنه، که این آگاهی نتیجه همین باورهای توحیدی هست که ما داریم در ذهن و کل وجودمون میسازیمشون.
آگاهی های جدیدی که نوش جان میکنیم از طریق باورهای جدیدی که تو وجودمون شکل میگیره تا ابد به ما کمک میکنه نه فقط کیفیت زندگی خودمون رو تغییر میده به سمت بی نهایت نعمت ها و زیبایی ها و ثروتها و هر روز هم آسون تر میشیم برای آسونی ها؛ همین چیزای جدیدی که یاد میگیریم تا ابد به ما کمک میکنه، اونم نه فقط به ما که به اطرافیانمون و بعد، کل جهان کمک میکنیم، کمکی که دیگه اصراری از طرف ما پشتش نیست چون توحیدی شدیم و باور کردیم خدایی رو که بشــــدت کافییه و بشــــدت نزدیک تا اجابت کنه خواسته های ما رو و هر کدوم از ما ارواح مجردی هستیم که فقط مسئول خودمون هستیم.
خدای من چیکن شا دوم چقدر تمـــیز و عالی تر شده، چقدر وقتی قدم برمیداریم قدم های بعدی مون محکم تر و با کیفیت تر و عالی تر میشه، چقدر نتایج مون عال تر میشه، چقدر درس ها یاد میگیریم که کلی باعث رشد ما میشه، چقدر وقتی به شیوه خودمون عمل میکنیم همه چی زیباتر میشه و کلی ایده های مختلف و ساده بهمون گفته میشه
عـــــــــاشقتم من استاد که اینقدر با خودت در صلحی و عاشق خودت که همیشه به خودت جایزه میدی 😍 چقدر این جایزه هایی که به خودمون میدیم کـــــیف داره، چقدر ارزشمنده، چقدر لذتبخشه خدای من
خدای من چقدر تصویر ابرهای افتاده تو آب دریاچه زیبا بود، چه ویوی بی نظیری درست شده بود وقتی استاد در حال لذت بردن از جایزه ای که به خودش داده بود.
خدای من شکرت برای میز پینگ پنگی که استاد و مریم جون تو این خونه چوبی در بهشت هم دارند و چقدر با بازی کردن باهاش کیف میکنند
بچه های نسل ششم رو ببین چقدر نازن خــــدای من😍 چقدر مریم جون از نسل های قبلی کلی درسها یاد گرفت و نتیجه اش آسون تر شدن سری های بعد شد
و امــــــــا
✅کنسرت در بهشت 😍🥳
چه اسپیکر خفنی خدای من، استاد عـــــــاشقتم یعنی بهترین کنسرت رو اجرا کردی، عـــــــشق کردم من 😍💃🕺😍 فیلمبردار هم که حرفه ای، متشکرم مریم جون برای این لحظاتی که کلی واسه من درسها داشت کلی باورهام رو رشد داده و این رشد خیلی لذت بخشه چون میدونم همیشه ادامه داره
من عــــاشقتونم استاد جون و مریم عزیزم که یکی با عشق میخونه و یکی با عشق فیلم میگیره و ما با عشق نگاه میکنیم و کیــــــــف میکنیم
اون دست هایی که انتهای آهنگ اول بود دست های من و تـــــــمام دوست های ارزشمندم در این سایت و کسانی که هر روز دارن به ما اضافه میشن و نوش جان میکنند برای شما دو تا عزیز دل هست برای آگاهی هایی که شما دوتا عزیز دل صادقانه و با عشق چه بصورت رایگان چه محصول با ما به اشتراک میزاری، آگاهی هایی که مثل تــــمام نعمت ها و ثروتهایی که خدا در آسمانها و زمین مسخر ما کرده در دسترس هــــمه ما هست ولی این که چه کسانی استفاده کنند لاجرم انتخابی هست، تصمیمی که باید گرفته بشه.
استاد، واقعا آهنگ میاد مگه میشه قر نخورد🤪💃 کــــــلی با هم رقصیدیم، با هم پرادایس برقصیم😍 این قسمت رو من مثل قسمت های قبلی گذاشتم شب تو حیاط بشینم و زیر آسمون زیبای شب نوش کنم و همینم شد، خدایا شـــــــــکرت😘
خــــــدای من مینی چیکن کوب رو ببین چه حرفه ای شده، دمتون خیـــــــــلی گرم استاد و مریم جون، حرفه ای مال فقط یه لحظه اش هست، عالی شده، چقدر تمیز و زیبا درستش کردید، خداقــــــوت؛ چه در چمدونی خفن و زیبایی شده
قیچی جدید چقدر عالیه،چقدر راحت قیچی میکنه، مثل کره قیچی میکرد، قشنگ میگفت شما فقط بده راحت و سریع و تمیز قیچی شده تحویل بگیر😍
✅الله اکبر، خدایا شــــــکرت در مدار بی نهایت نعمت ها و زیبایی ها و ثروتها قرار گرفتم
✅خدایا شکرت که حس ات میکنم، عاشقتم، خدایا شکرت و بی نهایت سپاسگڋارم برای بی نهایت نعمتها و ثروتها و زیبایی هایی که در آسمانها و زمین مسخر من کردی
گفتم:
ای عشق من از چیزِ دگر میترسم
گفت:
آن چیز دگر نیست
دگر هیچ مگو
من به گوش تو
سخنهایِ نهان خواهم گفت
سَر بجنبان که بلی
جُز که به سَر، هیچ مگو
خدایا کمکم کن که تا ابد و همیشه در این مسیر باشم و هر لحظه توحیدی تر و ثروتمندتر باشم
تبریک میگم استاد جان و مریم خانم برای ساخت خونه مرغها خیلی عالی شدن خسته نباشید من شغلم تراشکاریه میدونم وقتی یه چیزی با دست خودت میسازی چه لذتی داره ساخت این جور چیزها هم یه نوع از خلق کردنه واقعا حس خیلی خوبی داره پیشنهاد میکنم یه خونه ی چوبی بالای درخت درست کنید مثل کارتون رابینسون کروزو خدا رو شکر ابزار هاتون کامله و ملک پرادایس جای خوبیه برای این ایده آخ که اگه اونجا بودم چه چیزهایی براتون میساختم به امید اون روز ان شا الله بزودی اتفاق میفته.
سلام به استاد عزیز و دوستان عزیز
خدایا شکرت به خاطر این استاد سراسر شاد و پر انرژی.
خدایا شکرت به خاطر این هماهنگی که با خداوند دارید و به ما انتقال میدهید.
خداجونم شکرت به خاطر این همه زیبایی و هوای پاک و آب زلال و اکسیژن ناب در این هوای رویایی.
خدایا شکرت به خاطر این جوجه ها ی زیبا که کلی درس برای ما دارند برای لذت بردن از زندگی.
خدایا شکرت به خاطر این بدن سالم. دست سالم که با آن میشود کلی کارهای خلاقانه انجام بدیم.
خدایا شکرت به خاطر این ابزار کارآمد و فوقالعاده که در زندگی داریم.
خدایا شکرت به خاطر کارهایی که انجام می دهیم و آخر کار از انرژی که برای ساخت آن گذاشته ایم لذت بخش است.
خدایا شکرت وقتی یه کاری را تکرار می کنیم و همش راحت تر و بهتر انجام می گیرد.
خدایا شکرت به خاطر وجود آب که کلی انرژی مثبت داره وباعث آرامش روح می شود.
خدایا شکرت به خاطر این سیستم عالی و هیولا و یه رقص پر انرژی در این محیط زیبا. خدایا شکرت به خاطر این فایل های زیبایی که استاد می گذارید و کلی درس داره و یکسری از خواسته هامون به ما نشان میدهد که از خداوند در زندگی میخواهیم.
خدایا شکرت به خاطر وجود این استاد عزیز که آفریدی و این مسیر زندگی ساز و به ما نشان میدهد.
دوستون دارم موفق وثروت مند باشید
سلام به استاد و مریم عزیز و فوق العاده دوست داشتنی و تمامی دوستانم
داشتم کارامو انجام میدادم که برم استراحت کنم اما خدا دستمو گرفت و اورد تو سایت شاید اومدم که کامنت بخونم اما مگه میشه این همه زیبایی رو ببینم و نتونم بنویسم.
استاااااااادعاشقتونم چون با شما و نگاه زیباتون به همه چیز که از دریچه دوربین مریم عزیز میبینیم مخصوصا تو فایلای زندگی در بهشت دریچه نگاه من انقدر زیبا شده که خودم هم باورم نمیشه و همش میگم یعنی بهتر از این چی هست خدایا .دختری که همیشه غر میزد و اخمو بود الان فقط اشک شوق میریزه شکر میکنه …تازه دارم معنی “سبحان الله والحمدالله و لا الله الی الله و الله اکبر “رو که یه عمر تو نمازم گفتم نمیفهمیدم چی میگم تازه تو این چند ماه دارم متوجه میشم که تمام راز زیبا زندگی کردنه…استاد کلییییی امروز شادی شما تو سریال زندگی در بهشت شااادم کرد و خندیدم خدا رو واقعا شکر میکنم.بعد از فایل زندگی در بهشت فایل دانلودی مقدمه کشف قوانین زندگی رو هدایت شدم و ۴ موردی رو که تو فایل گفتین همون زمان استپ کردم و یادداشت کردم و جالبه که چند ساعت بعدش که در حد یه چرت زدن خوابیدم خواب دیدم عکسی که رو همین فایل دارین رو به همراه یک نوشته تو یک چمدون گذاشتم وگفتم خدا میدونه این گنج چی میخواد برام به ارمغان بیاره….از وقتی دارم سعی میکنم از شما و مریم عزیزم الگو بگیرم و با باورهای جدید زندگی کنم نگاهم بیشتر از همیشه زیبایی ها رو میبینه و هر روز به زیبایی های بیشتر هدایت میشم . به دیدن غروب زیبای پشت کوه های کبود روستا هدایت میشم و پرتو خورشید که مثل بالهای یه طاووس رو نوک قله کوهای دوردست گسترده شده و از زیبایی خدا به وجد میام و اشک شادی میریزم .هر روز به دیدن غروب و زیبایی اسمون و ابرا که هر دفعه یه سورپرایز ویژه برام دارن هر بار به یک شکل فوق العاده زیبا و حیرت برانگیز هدایت میشم که منو دعوت میکنن به حال بهتر و بهتر و بهتر …انگار گلهاو بوته های باغچه و پرنده های زیبا و تمام مخلوقات با هم هماهنگ کردن اوج زیبایی و دلبریشون رو وقتی من میرم تو حیاط یا حتی از پشت پنجره به بیرون نگاه میکنم ارائه بدن و منو شاد تر و شکر گذار تر کنن و خدا رو بیشتر به یادم بیارن که همه چیزه ….استاد باورم نمیشه زخمی که چندین ماه آزارم داد و انقدر ناجالب شده بود که فکر میکردیم با عمل جراحی باید برداشته بشه و دوره های متوالی درمان حتی بدترش میکرد رو با اگاهی ها و ارامشی که تو این مسیر کسب کردم درست وقتی بیخیال همه چیش شدم و به خدا سپردم کاملا خوب شده …عاشقتونم استاد و مریم عزییزم خدا رو شکر به خاطر وجودتون برای من و تمامی دوستانم از خدا میخوام به زودی به خرید محصولاتتون هدایت بشم و بیشتر زیبایی ها رو ببینم و نتایج عالیتر که هر چند خدا بالاترین نتیجس که انقدر زیبا دارم هر لحظه و هر ثانیه احساسش میکنم اما برای تثبیت نتایج و عالیتر شدن مسیرمون و عالیتر شدن همه چیز امیدوارم من و تمامی دوستانم اماده دریافت اگاهی های محصولات شما بشیم و به خریدشون هدایت بشیم…دوستون دارم.خدا رو با تمام وجود شکر میکنم
در دوره کشف قوانین زندگی استاد در مورد عشق و علاقه اش به مرغ و خروس و در کل حیوانات با ما صحبت کرد. اما من در این تصاویری که می بینم آن را با رابطه خیلی ها با فرزندانشان مقایسه می کنم. اغلب افرادی که در فامیل دیده ام با فرزندانشان رابطه پرتنشی دارند و اسم آن را هم عشق و علاقه می گذارند. فرزندشان را می زنند، سرزنش می کنند و نگرانشان هستند و فکر می کنند مفهوم این کار عشق است. رابطه استاد با این حیواناتی که دارد مثل رابطه اش با فرزندش پر از عشق و احترام است. وقتی استاد یک جوجه را در دستش بر می دارد انگار فرزندش را برداشته و چنان با علاقه به آن نگاه می کند و با آن صحبت می کند که آدم احساس می کند عزیزترین کس اوست. آن هم در حالی که ده ها جوجه در انواع و اقسام دارد. اما همه آنها را دوست دارد. به صدای مرغ ها و جوجه ها با کلمه جانم پاسخ می دهد. یادم است که یک بار که استاد و مریم خانم میخ الوارها را در یک ظرف جمع کرده بودند و استاد نشسته بود و میخ ها را نگاه می کرد یکی از مرغ ها آمد و به داخل ظرف نگاه کرد. انگار استاد با یک خانم محترم و متشخص مواجه شده. به مرغ نگاه کرد و گفت: این که به درد شما نمی خورد. همه اش آهن است. گفتم خدایا خیلی از آدم ها با هم این طور رفتار نمی کنند. یا یک بار یک بوقلمون از ابتدا تا انتهای فایل به پای استاد نوک زد. خیلی ها ممکن بود در این حالت بوقلمون را هل دهند که برود. یا عصبانی شوند. اما استاد انگار با دوست عزیزی مواجه است که دارد به او عشق ورزی می کند. بعد با احترام منتظر ماند که برود. در مورد خروس که یک بار برای دفاع از قبیله مقابل گرگ ایستاده و جنگیده بود طوری صحبت می کرد که انگار در مورد یک قهرمان ملی صحبت می کند. هر بار که براونی را می بیند انگار بهترین دوست زندگی اش را دیده و حسابی با او احوالپرسی می کند و نوازشش می کند. من از این رفتارهای استاد یاد می گیرم که چطور روابطم با دیگران را بهبود ببخشم. به آدمها و حیوانات عشق بورزم و با آنها محترمانه رفتار کنم.
بنام خدایی که بشدت کافیست
آقا روح اله عزیز سلاااااااااااام
چقدر مثالهای خوبی از رابطه استاد با حیوانات زدید چقدر خوب شد که اینطور واسم تکرار شد این لحظات
آره واقعا همینه، بخاطر همینه که این سریال ایییییینقدر عالی و بی نهایت باعث رشد ما شده برای همینه که کلی درسها واسه ما داشت و داره و خواهد داشت چون فقط حرف نیست
خدایا شکرررررررررررت که در مدار این آگاهی های ناب هستیم و هر روز عالی تر و بیشتر بهشون عمل میکنیم
دوست عزیز، هر لحظه تون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین
احسنت روح الله جان.
چقدر زیبا نوشتی…
چقدر نگاهت ریز بینانه بود.
آفرین. احسنت من هم دیده بودم این برخورد استاد رو ولی میدونی نتونسته بودم بفهمم که این از صلح استاد با خودشه.
چقدر این مرد با خودش در صلح است خدای من….
عاشقتم خدا
سلام استاد عباس منش عزیز و خانم مریم شایسته نازنین😍نمیدونم تا حالا کامنتی داشتین که از داخل بیمارستان و در تضاد بیماری براتون نوشته شده باشه یانه؟ اگر نداشتین، من اولین نفری هستم که در بیمارستان براتون مینویسم. ما خانوادگی شما را دنبال میکنیم و همیشه سعی میکنیم که در اوج تضادهایی که داریم، حاااال دلمون رو خوب نگه داریم و خداااییشم هر بار به راه حل میرسیم، زیراکه این قانون است که حال خوب مساوی اتفاقات خوووب است. من مادرم در مرداد ماه مشخص شد که رکتوم کنسر دارن، این اوووج اووووج اوووج تضادی بود که برای من رخ داده بود. روزهای اول با خودم فکر میکردم که چرا واااقعا چرا؟ آخه ما که انقدر حال دلمون خوب نگه میداریم چرا؟ شاید باورتون نشه ولی من تا مدتها انقدررر ذهنم درگیر بود، که نمیتونستم به سایت شما نزدیک بشم، شکرگزاری از ته دل کنم، دوره گوش بدم، یا ذهنمو آروم کنم از هجوووم این افکار شیطانی. مریضی مامان همزمان شده بود با بالا رفتن سایت ما (بیزینس مشترک من و برادرم) و فروش اولین محصولمون. تو اوووج اینکه داشتیم ایده میدادیم چطور تو صفحه اینستاگراممون که انقدددر برندمون رو دوست دارن رونمایی بذاریم و فروش بالایی داشته باشیم، تووو اوج فکر کردن به پول های زیادی که وارد زندگی مون بشه، مامان مریضیش مشخص شد و حالا ما موندیم و مریض داری و بحث مالی به جهت درمان مامان…. خلاصه که روزها از پی هم میگذشت( اینم بگم که وقتی مامان مشکوک بود به اینکه این تضاد براش پیش اومده یا نه، شب قبلش برادرم قرآن رو باز کرد و این آیه اومد که فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین و گفت ببین هرچی بشه فردا و جواب هرچی که بیاد خیره اینو خدا داره میگه) خلاصه که بعد از پنج ماه قرنطینه و در سلامتی کامل و حال خوب، راه افتادیم از این بیمارستان به اون بیمارستان و مامان به خاطر مشکوک بودن به کرونا و با هموگلبین ۵.۵ در بخش کرونایی بیمارستان بستری شد تا جوابش بیاد( جوابش منفی بود، مامان کرونا نداشت، ca داشت) اون شب که اولین شب شروع این ماجرا بود، بعد از کلی گریه و خود خوری به خودم اومدم و گفتم الان وقت ایمانه، برووو و مثل همیشه خودت رو ثابت کن تو میتونی) شروع کردم به نوشتن شکرگزاری( شاید مامان مشکوک به کرونا بود، ولی من که سالم سالم بودم هم باید تو همون بخش کرونایی و با ماسک فیلتر دار سفت میخوابیدم و پرستاری میکردم ولی هی یاد کلام خدا میافتادم که بهترین محافظ منه) خلاصه مامان تو بیمارستان اول دو کیسه خونش رو زد و جریان دارودرمانیش شروع شد، از این جریان سه ماه میگذره از این بیمارستان به اون بیمارستان و شب و روز نخوابی( من در طول روز هم کار بیزینس خودمون رو داشتم هم برای یک شرکتی کار میکردم و حالا درکنار این کارهام، مریض داری، خانه داری، غذا درست کردن، شستن لباسها، پیگیری درمان، پیگیری دانشگاه( مادرم دانشجوهست) و هزار و یک فکر و از طرفی کلا پنج ساعت در طول شبانه روز وقت داشتم بخوابم که همون هم چون مامان کار داشت باید بینش بیدار میشدم و مویرگ های مغزم بود که از خستگی کشیده میشد و حتی به کرونا هم مشکوک شدم( خداروشکر منفی بود) فقططططط میتونم بگم خدا بود که نگهم داشت، خدااا، من فقط شبو صبح خدا میکردم و تو تراس بزرگ خونه قشنگمون( قصه جذب جادویی این خونه رو قبلنا در سایت نوشتم) گریه میکردم و میگفتم قویم کن…. حالا چهار ماه میگذره، هنوز سایت ما رونمایی نشده ولی خداروشکر روند درمان مامان عااالی طی شده… اینکه میگن ظاهر تضاد رو نگاه نکن، همش خیره واااقعا همین بود. مامان من گذشته شو رها نکرده بود( سختی هایی که کشیده بود) حالا زمان رها کردن تمام اون آدم ها و خشم ها و کدورت ها بود و مادرمن آرام تر از قبل شده بود و بینهاایت ذهنش آروم شده، هزینه های زیادی که بهمون تحمیل شد، باعث شد ارتعاش ثروت بیشتری بدیم، برادرم برای اولین بااار در تمام طول کار حرفه ایش دو قرار داد بزرگ بست که هنوز کار نرده کل پول رو ریختن براش و…. چی بگم چی بگم؟؟؟ از جمله خدا در اول این راه که گفت من بهترین محافظتون هستم و نسبت بهتون ارحم الراحمینم❤❤❤الان تو بیمارستانیم تا مجدد به مامان تزریق خون بشه… و چون یادگرفتیم قانون رو تمام سعیمون رو میکنیم حتی اینجا هم تو فضای بیمارستانی، زندگی در بهشت میبینیم تا حالمون عالی بشه و شد واااقعا شد.. تو تمام این اتفاقات به ظاااهر بدی که پشتش کلی خیر و برکت بود و برامون افتاد، شاید صدام گرفت از بس شدت فشار اتفاقات زیاد بود و ناخوآگاه گریم میگرفت، خوابو قرارم به هم خورد و کلی لاغر شدم( شاید خنده دار باشه ولی به یکی دیگه از خواسته هام که لاغری بود رسیدم در همین تضاد) ولی الان که این همه گذشته و دارم نگاه میکنم میبینم که چقدددر بزرگ تر و پخته تر شدم، انگار خدا بزرگم کرد. من خط مقدم تمام این اتفاقات بودم و حالا باید از تمام چیزهایی که این سالها یادگرفته بودم کمک میگیرفتم برای خوب شدن حال روحی مادرم و دست گذاشتن روی نقطه ضعف روحیش برای بهبود سلامتی جسمیش، تا الان ۴۰ درصد توده از بین رفته و دکترش شگفت زده است که چطور ممکنه، حالا مادرم تغییر کرده و همه رو بخشیده و داره روی خودش بیشتر کار میکنه و من متوکل تر از همیشه از حل شدن تک به تک تضاادها فقط شکرگزاااارم و هذا من فضل ربی🙏اینو ازته دلم میگم، اتفاقی که برای من و خانواده ام افتاد مشابه سرقت تاکسی دنده آرژانتینی استاد بود.تضاد برای برداشتن مانع ها برای رسیدن به هدف و زندگی بهتر. من وااااقعا نمیدونم پول این همه هزینه از کجا جور شد، واااقعا نمیدونم ولی دست خدارو میبینم. خیلی قوی هم میبینم، خدا تنها یار و پشتیبان من و خانواده ام بوده و هست، ازش ممنونم که منو برگردوند به حس خوب که واااقعا هرچی تلاش میکردم نمیتونم حالم را خوب کنم، ولی خدا منو برگردوند و شهودم رو قوی تر کرد و ایمانم را راسخ تر، خیلی شکرگزار خداوندم در وهله اول و بعد از شما استادجان و خانم شایسته عزیز و تمام اعضای این خانواده عزیز و نااااب الهی که واقعا دستان خداوند هستید❤امیدوارم همه مون حااال دلمون خوب باشه و بدونیم که اگر حالمون خوبه و به تضادی میخوریم این فقط موهبتی از سمت پروردگااار هست.
راستی ما در اون اوووج تضاد اتفاقات، از سایت غافل نشدیم و برادر مومن من، با ایمان تر از همیشه حالش رو خوب میکرد و با هم حرف میزدیم از خیریت این موضوع و با انرژی ادامه میدادیم. سایت به زودی همراه اولین محصول رونمایی میشه و من به قول فلورانس عزیز، به آنچه پیش رویم هست، با اعجاز مینگرم و میدوووونم که به زووودی از بابت سایت هم نتیجه عاااالی میگیریم چون واااقعا لایقش هستیم❤امیدوارم تنتون سااالم دلتون خوووش و لبتون همیشه خدا خندون باشه و بسااازیم این زندگی رو مثل استاد عباس منش و خانم مریم شایسته نازنین😍
عذر خواهی می کنم اما خب ، لعنتی ها چرا از اول از این موسیقی و باند استفاده نکردید
خییییلی خوب بود.
من که این ور سیستم نشسته بودم کلی حال و هوام عوض شد. دیگه شما که اونجا بودید 100%
عاشقتونم . موفق باشید و سرزنده.
استاد ارادت دارم به شما . سرتون سلامت
به نام خداوند بخشنده و مهربان❤
سلام و هزاران سلام خدمت استاد گرامی و سرکار خانم شایسته
در این قسمت هم مثل قسمت های دیگه من به وجد اومدم، فضای غیر تکراری پرادایس هر بار منو به آرامش میرسونه، درست مثل وعده خداوند در قرآن که فرموده باغهایی است که زیر آن نهرهایی جاریست.❤الله اکبر
لذت میبرم از لذت بردنتون، و هر لحظه خودم رو در اونجا تصور میکنم و حالم بینظیره❤
تبریک میگم بابت این همه تلاش و انگیزه که ساخت چیکنشا رو به سر انجام رسوندین،خدا قوت❤
خداروشکر برای این همه برکت و زیبایی❤
من از بچگی با وسایل و ابزار کار آشنا هستم و استفاده میکنم همچنان، چون به واسطه عادت خانوادگی ما تا جایی که بتونیم خودمون رفع مشکل در مورد تعمیرات و بازسازی وسایل رو انجام میدیدم. و به همین دلیل ارزش ابزار رو میدونیم و در کل من عاشق این ابزار میلواکی هستم که همه نوع رو ساخته، خدا برکت بده به صاحبان این برند و شرکت و همهی ایده پردازانش❤
در ادامه آهنگ اقای سَندی حجت رو بر فضای پرادایس تمام کرد و یک انرژی فوق العاده دریافت کردم و مطمعا باشید اگر سندی در اونجا حضور داشت میگفت استاد عباس منش رقصت کاپیه😂 کاپی😁😜
خیلی لذت بردم از تمام قسمت های این سریال عالی، ممنون از تلاش مریم جان برای فیلم برداری❤
در پایان اتفاق جالبی که امروز برای من رخ داد رو میگم و زود رفع زحمت می کنم🤗
امروز صبح رفتم تا اداره کار برای استفاده از مزایای بیمه بیکاری، چون من از کاری که داشتم زدم بیرون و دوست داشتم مستقل بشم و همزمان دارم باور سازی میکنم و توکلم به خداست، از طرفی هیچوقت اعتقادی به بیمه نداشتم اما بواسطه کاری که داشتم و به اصرار خانواده خودمو بیمه کردم و انگار خواست خدا بود که حالا تا موقعی که در کارم کاملا مستقل بشم از مزایای اون استفاده کنم چون به هر حال از جیبم هزینه پرداخت کردم به بیمه😏
خلاصه رفتم اداره کار تا فرم بگیرم و قبلش گفتم خدا سپردم بخودت که درگیر بروکراسی اداری نشم، رفتم تو و بلافاصله رفتم پیش یک شخص که تا موضوع رو گفتم خودش شروع کرد کامل راهنمایی کردن و حتی گفت برو فلان جا اینکارو انجام بده و فرم بگیر بیار، بعد که فرم رو گرفتم گفت این متن رو که بهت میگم در یک نامه جداگانه بنویس و بیار، حتی خودش فرم رو برام تکمیل کرد و گفت باور کن چند ماه کارتو انداختم جلوتر ، اون لحظه ازش تشکر کردم اما توی دلم گفتم خدا نوکرتم قربونت بشم❤
اینو گفتم که یادمون باشه به نشانه ها دقت کنیم و همین نشانه های کوچک هستن که باورهامون رو میسازن.❤
موفق و سربلند باشید.❤
در آغوش خدا خوشحال باشید❤
بنام خدایی که بشــــــدت کافیست
رضا جان سلاااااام
دمت گرم دسوت ارزشمندم چقدر خوب داری روی خودت کار میکنی تا هر لحظه مثل اسمت زیبایی که داری از درون و بیرون راضی باشی ( لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ)
چقدر قانون این جهان دقیقه، چقدر عالیه، چقدر ساده هست، ما کافیه فقط روی خودمون کار کنمی، همیییییییییین، بقیه اش کار خداست اونم که لاجرم عاااااااالی سمت خودش رو انجام میده، دقیقا مثل همین تجربه شما تو اداره کار که این فقط یه دونه تجربه هست و چه تجربه های بیبشتر و عالی تر و ساده تر رو زندگی کنی و هر لحظه شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر با تمام وجودت بگی: خدایا شَدییییییید راضی ام ازت 😍
رضا جون هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین
سلام زینب جان.
ممنونم از توجهت و انرژی مثبتی که انتقال دادی.
بله دقیقا همینطوره که تو میگی، هر لحظه از زندگی ما پر از نشونهست و کافیه در مدار خدا قرار بگیریم و بعد میبینیم که خدا هر لحظه داره هدایتمون میکنه، که این آگاهی نتیجه همین باورهای توحیدی هست که ما داریم در ذهن و کل وجودمون میسازیمشون.
در پناه خدا شاد و سلامت باشی🌺🌺🌻
سلام درود خدا بر بازیگران سریا ل زندگی در بهشت انشاالاه شاد سلامت وثروت مند باشید
بنام خدایی که بشــــــدت کافیست
سلــــــــام💃😍😘
آگاهی های جدیدی که نوش جان میکنیم از طریق باورهای جدیدی که تو وجودمون شکل میگیره تا ابد به ما کمک میکنه نه فقط کیفیت زندگی خودمون رو تغییر میده به سمت بی نهایت نعمت ها و زیبایی ها و ثروتها و هر روز هم آسون تر میشیم برای آسونی ها؛ همین چیزای جدیدی که یاد میگیریم تا ابد به ما کمک میکنه، اونم نه فقط به ما که به اطرافیانمون و بعد، کل جهان کمک میکنیم، کمکی که دیگه اصراری از طرف ما پشتش نیست چون توحیدی شدیم و باور کردیم خدایی رو که بشــــدت کافییه و بشــــدت نزدیک تا اجابت کنه خواسته های ما رو و هر کدوم از ما ارواح مجردی هستیم که فقط مسئول خودمون هستیم.
خدای من چیکن شا دوم چقدر تمـــیز و عالی تر شده، چقدر وقتی قدم برمیداریم قدم های بعدی مون محکم تر و با کیفیت تر و عالی تر میشه، چقدر نتایج مون عال تر میشه، چقدر درس ها یاد میگیریم که کلی باعث رشد ما میشه، چقدر وقتی به شیوه خودمون عمل میکنیم همه چی زیباتر میشه و کلی ایده های مختلف و ساده بهمون گفته میشه
عـــــــــاشقتم من استاد که اینقدر با خودت در صلحی و عاشق خودت که همیشه به خودت جایزه میدی 😍 چقدر این جایزه هایی که به خودمون میدیم کـــــیف داره، چقدر ارزشمنده، چقدر لذتبخشه خدای من
خدای من چقدر تصویر ابرهای افتاده تو آب دریاچه زیبا بود، چه ویوی بی نظیری درست شده بود وقتی استاد در حال لذت بردن از جایزه ای که به خودش داده بود.
خدای من شکرت برای میز پینگ پنگی که استاد و مریم جون تو این خونه چوبی در بهشت هم دارند و چقدر با بازی کردن باهاش کیف میکنند
بچه های نسل ششم رو ببین چقدر نازن خــــدای من😍 چقدر مریم جون از نسل های قبلی کلی درسها یاد گرفت و نتیجه اش آسون تر شدن سری های بعد شد
و امــــــــا
✅کنسرت در بهشت 😍🥳
چه اسپیکر خفنی خدای من، استاد عـــــــاشقتم یعنی بهترین کنسرت رو اجرا کردی، عـــــــشق کردم من 😍💃🕺😍 فیلمبردار هم که حرفه ای، متشکرم مریم جون برای این لحظاتی که کلی واسه من درسها داشت کلی باورهام رو رشد داده و این رشد خیلی لذت بخشه چون میدونم همیشه ادامه داره
من عــــاشقتونم استاد جون و مریم عزیزم که یکی با عشق میخونه و یکی با عشق فیلم میگیره و ما با عشق نگاه میکنیم و کیــــــــف میکنیم
اون دست هایی که انتهای آهنگ اول بود دست های من و تـــــــمام دوست های ارزشمندم در این سایت و کسانی که هر روز دارن به ما اضافه میشن و نوش جان میکنند برای شما دو تا عزیز دل هست برای آگاهی هایی که شما دوتا عزیز دل صادقانه و با عشق چه بصورت رایگان چه محصول با ما به اشتراک میزاری، آگاهی هایی که مثل تــــمام نعمت ها و ثروتهایی که خدا در آسمانها و زمین مسخر ما کرده در دسترس هــــمه ما هست ولی این که چه کسانی استفاده کنند لاجرم انتخابی هست، تصمیمی که باید گرفته بشه.
استاد، واقعا آهنگ میاد مگه میشه قر نخورد🤪💃 کــــــلی با هم رقصیدیم، با هم پرادایس برقصیم😍 این قسمت رو من مثل قسمت های قبلی گذاشتم شب تو حیاط بشینم و زیر آسمون زیبای شب نوش کنم و همینم شد، خدایا شـــــــــکرت😘
خــــــدای من مینی چیکن کوب رو ببین چه حرفه ای شده، دمتون خیـــــــــلی گرم استاد و مریم جون، حرفه ای مال فقط یه لحظه اش هست، عالی شده، چقدر تمیز و زیبا درستش کردید، خداقــــــوت؛ چه در چمدونی خفن و زیبایی شده
قیچی جدید چقدر عالیه،چقدر راحت قیچی میکنه، مثل کره قیچی میکرد، قشنگ میگفت شما فقط بده راحت و سریع و تمیز قیچی شده تحویل بگیر😍
✅الله اکبر، خدایا شــــــکرت در مدار بی نهایت نعمت ها و زیبایی ها و ثروتها قرار گرفتم
✅خدایا شکرت که حس ات میکنم، عاشقتم، خدایا شکرت و بی نهایت سپاسگڋارم برای بی نهایت نعمتها و ثروتها و زیبایی هایی که در آسمانها و زمین مسخر من کردی
گفتم:
ای عشق من از چیزِ دگر میترسم
گفت:
آن چیز دگر نیست
دگر هیچ مگو
من به گوش تو
سخنهایِ نهان خواهم گفت
سَر بجنبان که بلی
جُز که به سَر، هیچ مگو
خدایا کمکم کن که تا ابد و همیشه در این مسیر باشم و هر لحظه توحیدی تر و ثروتمندتر باشم
سلام استاد
سلام مریم خانم
سلام به ابجیها داداشهای گلم
تبریک میگم استاد جان و مریم خانم برای ساخت خونه مرغها خیلی عالی شدن خسته نباشید من شغلم تراشکاریه میدونم وقتی یه چیزی با دست خودت میسازی چه لذتی داره ساخت این جور چیزها هم یه نوع از خلق کردنه واقعا حس خیلی خوبی داره پیشنهاد میکنم یه خونه ی چوبی بالای درخت درست کنید مثل کارتون رابینسون کروزو خدا رو شکر ابزار هاتون کامله و ملک پرادایس جای خوبیه برای این ایده آخ که اگه اونجا بودم چه چیزهایی براتون میساختم به امید اون روز ان شا الله بزودی اتفاق میفته.
شاد و سلامت باشید
سلاممممممممممممممممم خسته نباشید عزیزای دل
خدا قوت بده بهتون واقعا خسته نباشید
چه اسمون زیبایی، چه ابرای قشنگییییییی ادم دیوانه میشه واقعا این اسمون ابی رنگو میبینههههه
چه جوجو های خوشملیییییییییییییییی الهییییییییییییی
عزیزممممممممم استاد چه خوب میرقصی چقد انرژی مثبتتتتتتتتت
عاشقتونم
عاشقتم خداجونم
امروز خانوم شایسته یه حرفی زد که حس کردم مخصوصا این فایل امروز اینجوری هدایتی گذاشته شده برای من
من با اینکه هر روز روی خودم کار میکنم و هر روز مثبت تر از دیروز پیش میرم
گاهی وقتا وقتی از خواب پا میشم یه حس بی انگیزگی دارم
امروز خانوم شایسته عزیز گفت یه انگیزه اوردیم که منظورش اهنگ بود
بعد ادامه داد که البته انگیزه درونی که داریم و انگیه بیرونی هم اضافه کردیم!
همینحا بود که گفتم خدایا معجزههههههههه
درست روزی که من نیاز داشتم به دیدن این فایل باید این جمله گفته بشه
دوس دارم بدونم راهنماییاتونو
بدونم گاهی که دچار این حس میشم چیکار باید بکنم
من خیلی زندگی عالی رو دارم میگذرونم و روز به روز بیشتر روی انرژی و فرکانسم کار میکنم
اما حسس میکنم این بی انگیزگی جزیی داره منو امتحان میکنه
نمیدونم چجوری باهاش مقابله کنم! گاهی منو بدجوری میبره تو فکر
میخوام کمکم کنید بدونم چجوری شکست بدم این حسو و این مقاومت و ترمز رو هم از ذهنم پاک کنم
مرسییییییی که هستین
عاشقتونم
عاشقتم خدای من
دوستتون دارم