سریال زندگی در بهشت | قسمت 94 - صفحه 2

به نام خدای بزرگ،

خدا خدای روزی دهنده و رزاق،

خدای ثروت های بیشمار،

خدای قوانین همیشه ثابت جهان هستی، خدای سلامتی،

خدای “خواستن توانستن است”،

خدای توحید و خدای یکتا پرستی،

خدا را شکر می کنم بابت نعمت سلامتی،

بابت نعمت چشمانم که بتوانم این قسمت از سریال زندگی در پارادایس را ببینم،

خدا رو شکر می کنم بابت نعمت ثروت های بیشماری که وارد زندگی می کند،

و خدا را شکر می کنم بابت قوانین همیشه ثابت جهان هستی که به وسیله آن ها زندگی خودم را خلق می کنم به صورت آگاهانه و آنطور که دوست دارم،

خدا را شکر می کنم،

سلام دارم خدمت استاد عزیزم سید حسین عباس منش،

به عنوان دستی از دستان خداوند در زندگی من،

استاد توحیدی و صادق و با ایمان،

استادی که باورش، عملش و حرفش تطابق صد در صد با یکدیگر دارند،

خدا رو شکر می کنم بابت این نعمت،

و سلام دارم خدمت خانم شایسته عزیز همراه، یار، یاور و همدم توحیدی و الهی استاد عزیزم در زیر سایه خداوند،

خدا را شکر می کنم بابت اینکه توانستم امروز قسمت دیگر از سریال زندگی در بهشت را ببینم،

درسهای جدیدی دریافت بکنم،

باورهای توحیدی جدیدی کسب کنم

و نعمت های جدیدی از جهان هستی دریافت بکنم و زیباییهای جدیدی را ببینم و شادی های جدید را ببینم،

خدا را شکر می کنم امروز استاد عزیزم، نتیجه چندین روز کار خودش را با شادی و تلاش و ایمان به خداوند دید،

اولین قدم انتقال چیکن شاو به آن طرف دریاچه و درست روبروی خانه چوبی هست،

بلند کردن و حمل کردن چیکن شاو آسان نبود ولی ممکن بود،

با هدایت خداوند ممکن بود،

با ایمان به خداوند ممکن بود،

با توکل به خداوند و طی کردن تکامل ممکن بود،

بدون حتی ذره ای جابجایی و تکان های اضافه در چرخ‌های چیکن شاو،

خدا رو شکر می کنم بابت سوال زیبای خانم شایسته عزیز که سرشار از درس و ایمان و توحید بود؛

“مسیر هموار را انتخاب کردی یا مسیر سنگلاخ”

این دقیقاً یعنی استفاده از قانون همیشه ثابت جهان هستی،

سوال را زره‌ای تغییر می دهم،

استفاده از نعمتهای خداوند و ایمان به خداوند را انتخاب کردی یا پشت کردن به تمامی این نعمت ها؟

استفاده از قانون همیشه ثابت جهان هستی را انتخاب کردی یا پشت کردن به این قانون و نادیده گرفتن این همه نعمت، ثروت، شادی، سلامتی، برکت و زیبایی،

مسیر هموار را انتخاب کردی و یا سنگلاخ؟

ابزار مناسب داشتی؟

باورهای صحیح داشتی؟

باورهای توحیدی داشتی؟

و مسیر را با توکل و ایمان به خدا طی کردی؟

ذره به ذره طی کردن مسیر و صحبت ها و نگاه ها و شکلِ صورت استاد عزیزم، بیانگر ایمان به خداوند برای من بود،

بیانگر این بود که خداوند هست که دارد چیکن شاد را می‌کِشد،

من نمی کِشم،

خداوند است که دارد کار را انجام می دهد،

و من هیچ کاری نمی کنم،

خداوند هست که میلیمتر به میلیمتر این مسیر را انتخاب می‌کند و مینی چیکن شاو را هدایت می کند به مسیر صحیح،

به مسیری که باید آن مسیر را طی کند،

به مسیری که لاجرم به آن هدایت می شود،

به مسیر کاملاً توحیدی و الهی،

و این یعنی هدایت خداوند،

هدایتی که ما می‌توانیم در تمام زمینه های زندگی استفاده کنیم،

خدا رو شکر می کنم بابت این نعمت و سلامتی و شادی و برکت و فراوانی،

شاید می توان در انتقال دادن چیکن شاو و مرغ ها و پرندگان و خروس و اردک ها به آن طرف دریاچه،

حداقل درس وابسته نبودن را گرفت،

درس متکی بودن به نفس را گرفت،

درس ایمان به خداوند را گرفت،

که خودش درست می‌شود،

که خداوند هدایت می کند،

و خدا را شاکرم از بابت این نعمت،

استاد عزیزم به آسانی و با استفاده از سانتافه غذاها و آب های پرندگان را به آنسوی دریاچه انتقال داد و به آرامی و با صبر و با تکامل مسیر را طی کرد،

این همان قانون همیشه ثابت جهان هستی است،

ناخدا را از این بابت شاکرم،

زره به زره خدا رو شکر می کنم بابت این آب همیشه زیبا و بادهای ملایمی که بر روی سطح دریاچه می‌وزد،

و به زیبایی آن می‌افزاید،

و خدا را شکر می کنم بابت این درخت های کاج فوق‌العاده و زیبا سر به فلک کشیده و راست قامت،

که یک جای ثابت نشسته‌اند،

شاد درختان هم برای خود باورهایی داشته باشند،

شاید اگر ریزتر نگاه کرد،

درختان را در حال صحبت دید،

صحبتی که کلام خداوند است ولی از زبان درختان و نعمتهای موجود در پارادایس،

از نوع زیبایی،

از نوع سرسبزی،

از نوع تلفیق رنگ سبز درختان با رنگ آبی و سفید آسمان و ابرها و رنگ زیبای دریاچه،

از این طریق خداوند با ما صحبت می کند،

هدایت می کند به زیبایی های بیشتر،

به نعمت‌های بیشتر،

به فراوانی و ثروت،

و خدا را بابت این زیبایی شاکرم،

و خدا را شاکرم بابت نعمت خداوندی غذاهای موجود در پارادایس، غذاهایی سالم، مقوی، باکیفیت و تازه و عالی،

غذاهایی که استاد عزیزم با لذت میل می‌کند،

و خدا را شکر می کنم بابت این ویژگی استاد “دلسوزی نکردن”

هنگامی که خانم شایسته تمایل به غذا دادن به پرنده مهاجر داشت ولی استاد قبول نکردند یعنی اینکه “دلسوزی کردن خلاف قوانین همیشه ثابت خداوند است”،

دلسوزی نکردن باعث استفاده این پرنده از توانایی های خداوندی موجود درونش می شود،

دلسوزی نکردن باعث استفاده از نعمتهای ناشی از قبول و اجرای قوانین همیشه ثابت جهان هستی می ‌شود،

خدا را شاکرم بابت این نعمت،

شاید استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان به صورت هدفمند زیر مینی چیکن کوب و هنرنمایی جوجه‌های درون مینی چیکن کوب را به ما نشان دادند،

چرا؟

که ببینید در پارادایس ممکن است یک سری مسائل یا موارد وجود داشته باشد،

شاید جالب نباشد،

ولی ما به آن توجهی نداریم و به خوبی آن را با توجه نکردن و بهترین عملکرد، رفع می کنیم و به آن توجه نمی کنیم،

و به جای آن، به تصویر نهایی توجه میکنیم، آن تصویر نهایی را درون ذهن می پرورانیم، به آن توجه می کنیم و در ارتباط با آن تجسم می کنیم،

شکرگزاری میکنیم و منتظر اتفاقات عالی هستیم،

این همان قبول قانون همیشه ثابت جهان هستی است،

“توجه کردن به زیبایی ها”

“توجه کردن با آنچه که دوست داریم در زندگیمان اتفاق بیفتد”

و توجه کردن به نعمت ها و سلامتی و برکت و فراوانی و ثروت و شادی،

با این باور ها بود که خانم شایسته عزیز، شاید در مدت خیلی خیلی اندکی توانستند که به خوبی زیر مینی چیکن کوب را به خوبی تمیز کنند،

و خدا رو شکر می کنم بابت وجود این قانون همیشه ثابت جان هستی،

و اینکه هر روز خداوند عزیزم،

خداوند بزرگم،

و خداوند هنرنمای من،

این قانون همیشه ثابت جهان هستی را به وسیله این دو فرشته مهربان، به من نشان می دهد،

و به من ثابت می کند و در عمل به من ثابت می کند،

خدا رو شکر می کنم بابت این نعمت،

مجدد به دوتا ضرب المثل معروف اشاره می کنم که نمادی از قانون همیشه ثابت جهان هستند،

“نداری نخواستی”

و

“خواستن توانستن است”

استاد عزیزم تا زمانی که دستگاه اَره، بدون پایه بود، فقط و فقط از خداوند خودش،

از خداوند بزرگ،

مهربان از خدای عزیز،

از خدا روزی دهنده،

از خدای برآورنده رویاها و آرزوها تقاضا کرد که فعلاً باران “نباید ببارد”

چرا که دوست دارم اَره را تا زمانی که برای آن پایه تهیه نکرده‌ام،

در مکان فعلی خودش قرار دهم،

و خداوند همیشه مهربان و روزی دهنده و پاسخ دهنده به صحبت ها و آرزوها و توحید ما،

فقط یک کلمه گفت؛

آیه 82 سوره یاس؛

“إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ”

“فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش!»، آن نیز بی‌درنگ موجود می‌شود”

و این همان حسی است که باعث شد استاد عزیزم با لبخند بگوید که تا روزی که پایه اَره را سفارش دادم که امروز بود و در این قسمت از سریال زندگی در بهشت دیدیم،

هیچ بارانی در کار نبود ولی قرار است در روزهای آینده به مدت بیش از ده روز باران شدید و عالی و فراوانی ببارد،

این یعنی ایمان به خداوند،

این یعنی من فقط از تو می خواهم،

این یعنی من فقط به تو ایمان دارم،

این یعنی که من فقط تو را دارم و غیر از تو کسی را ندارم،

و این همان توحید است،

این همان یکتاپرستی است،

و خدا را شکر می کنم بابت این سلامتی‌ها، نعمت‌ها، فرادانی‌ها و شادی‌ها در سرزمین پارادایم که به من نشان می‌دهد،

که مرا هدایت کند به مسیرهای بالاتر با فرکانسهای بالاتر،

زیبایی ها و عشق و ثروت و شادی و سلامتی که به وسیله این دو فرشته عزیز و مهربانش به من نشان می دهد،

که از این طریق مدار من را به مدار بالاتر انتقال دهد،

و خدا را از این بابت سپاسگزارم

امیدوارم که موفق و سربلند و خوشبخت و ثروتمند باشید در پناه خدای یکتا.

استاد عزیزم خواهشی دارم از شما؛

لطفأ آهنگهای خوشکل تون رو در کانال تلگرام برای ما درج کنید،

سپاسگذارم از شما.

استاد عزیزم خدایی عین واقعیت صدای اَره‌هارو درمیاره واقعأ 🥰🤣🤣🤣🤣🤣

دوستت دارم.