سریال زندگی در بهشت | قسمت 96 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    دانیال و روشا گفته:
    مدت عضویت: 2207 روز

    سلام و وقت بخیر به همه ی دوستان عزیز سایت عباسمنش

    نمیدونم از کجا شروع کنم

    از چه قسمتی از زندگیم شروع کنم

    هر لحظه که به این 32 سال سپری شده نگاه میکنم، متوجه تمام اشتباهات و موفقیت هام میشم

    ایکاش باورهای 9 سالگیمو داشتم

    ولی افسوس جایز نیست، پس سعی میکنم دوباره بسازمشون

    از نو

    و زندگی جدیدی رو شروع کنم

    فقط یک کلمه میتونم بگم، اون هم اینکه “کار میکنه”

    بخدا این قانون کار میکنه

    من سه بار همه چیزم رو از دست دادم و دوباره ساختم

    الان که نگاه میکنم، میبینم که از دست دادنها همشون از شرک من بوده و بس

    از قدرت دادن به دیگران

    ولی این بار، میخوام از قانون استفاده کنم و بسازم، با باور اینکه از دست نخواهم داد

    اخه بزرگترین مشکل من اینه که همیشه همه چیز رو برای بقیه خواستم

    اینبار این اشتباه رو نمیکنم

    اینبار همه چیز رو برای خودم میخوام چون لایق داشتنش هستم

    همین 10 ماه پیش بود که خونه، ماشین و کل دارو ندارم رو از دست دادم. حتی کارم رو. من بودم و یک دست لباس تنم

    الان در این 10 ماه، به یک زندگی عادی برگشتم، ولی 2 چیز تغییر اساسی داشتن (1- سلامتی، 2- زندگی عاشقانه)

    گزینه ی سوم نیاز به باورسازی های بیشتری داره، چون همیشه سخت به دست اوردم و راحت از دست دادم، اینبار میخوام راحت به دست بیارم و از دست ندم

    چون خدایی رو شناختم که هیچوقت اینجوری ندیده بودمش

    چون فهمیدم از دست دادن ها چیزی جز شرک و عدم اعتماد بنفس نبوده

    با اینکه خودم رو ادمی میدونستم که اعتماد به نفس بالایی داره

    ولی تازه فهمیدم نه، این اعتماد بنفس ظاهری هست و در درونم اتفاقات دیگه ای داره میفته

    و خوب، سیستم با ظاهر من کاری نداره

    راستی، چند تا از جذبهای 10 ماه گذشته ام رو مینویسم شاید به درد دوستان بخوره

    1- همیشه در رابطه دنبال (احترام، اهمیت، مثبت اندیشی) بودم، الان دارمش

    2- ماشینی که از بچگی آرزوی داشتنش رو داشتم، طی 3 ماه خریدمش (که البته نه کاری داشتم و نه پس اندازی) فقط با اعتقاد به خدای بزرگ حرکت کردم و قرارداد بستم، طی 15 روز چندتا پروژه انجام دادم و پولش جور شد

    3- خونه ای که توش راحتم

    4- من 1 سال بود که خون (ببخشید) بالا میاوردم، تپش قلب داشتم، 20 سال بود که عینک میزدم، قرص اعصاب مصرف میکردم و …. (الان 10 ماه هست که نه تپش دارم، معده ام به بهترین شکل ممکن داره کار میکنه، هیچ قرصی نمیخورم و چشمم رو عمل کردم {که خود این یه داستان عجیب و غریب داره} و به وزن متعادل رسیدم)

    5- پیشنهادهای کاری خیلی عالی بهم میشه

    و اینها تنها چیزهای بزرگی هستند که جذب کردم و هر روز، اتفاقات کوچیک و بزرگی میفته که واقعا هر کدومش نیاز به یک کامنت 5 صفحه ای داره

    فقط ایمان داشته باش، به خودت و خدا

    و مسیر رو برو

    به نتیجه میرسی

    هیچ جای شکی نیست

    امکان نداره یه وبسایتی که برای فروش لوازم خانگی طراحی شده، بری توش درخواست لباسشویی بهش بدی، برات بیسکوییت بفرسته

    این یک اصل

    فقط ما واقعا نمیدونیم چی میخوایم

    که اگر بدونیم، زندگی بهشت میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سمیرا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2634 روز

    سلام استاد جون

    ما تو خونمون رو پشت بوم مامانم مرغ و خروس مگه می دارم و چندین تا پرنده ی دیگه هم داریم

    تا حالا اینقد قشنگ بهشون نگاه نکرده بودم و لذت نبرده بودم… تعریف هه و برداشت های شما خیلی برام جذاب بود😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    آرین عبّاسی گفته:
    مدت عضویت: 1670 روز

    سلام بر خداوند بخشنده و مهربان!

    درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی شاد و پیروز باشیم همگی!

    خدا قوت آقای عباسمنش، خانم شایسته، خانم فرهادی و سایر کادر اجرایی سایت!

    بسیار قسمت زیبا و فوق العاده ای بود!

    امروز، روزِ بعد طوفانِ!

    حیوانات، صبوریِ خودشون رو تو عمل نشان دادند و الان موقع جایزه دادن، بهشونِ!

    خب چه چیزی بهتر از گوشت، اون هم تو این هوای عالی!

    اول میریم به جوجه بوقلمون ها گوشت رو بدیم!

    در ادامه هم که اردکِ مهمان رو میبینم که خیلی فعالانه، زندگی می کند!

    استاد هم این فرصت رو غنیمت شمرده و بعد از یک روزِ طوفانی، اومده مراقبه کنه!

    حالا استاد هم یه غذایی به جوجه های نسلِ (نمیدونم چندم!؟) دادند!😂❤

    حالا آخرین تیکه هم بدیم به اهالیِ چیکن شاوِ اول و تمام!

    تو این آسمونِ زیبا، یک ظرف پر از خالی رو میبینم، که جوجه ها صافش کردند!

    یه سنجاب هم این وسط، رَد شد!

    راستی امروز، کلی درختِ مرده رو قطع کردیم!

    بریم سَرِ دلیل داشتنِ مرغ و خروس زیاد!

    اتفاقا تو ذهن من هم، همچین سوالی وجود داشت!

    ۱. هر غذایی بزاری جلوشون در لحظه صافش می کنن!

    ۲. هیچ چیزی تو خونه دور ریخته نمیشه، چرا که اینا همه چیز رو میخورن!

    ۳. اون همه چیزی که می خورن، بعدا تبدیل به تخم میشه که یکی از بهترین منابع پروتئین است!

    ۴. حدودا در هر سال ۳۲۰ تا تخم می گذارن! (ماشاالله ایران خودرویی هستن برای خودشون!)

    ۵. تمامی حشرات موزی رو میخورن!

    ۶. همه جا رو تمیز می کنن!

    ۷. مدفوعِ شون، به رشد گیاهان کمک میکنه!

    ۸. بدون مادر برای خودشون می تونن زندگی کنن! (به قول معروف هم برای خودشون مادری می کنن هم پدری!)

    ۹. کاملا مستقل هستند!

    ۱۰. صداشون خیلی زیباست!

    ۱۱. یکی از لذیذترین گوشت ها رو در جهان دارند!

    ۱۲. حتی از پَرِشون هم می توان کسب ثروت کرد!

    ۱۳. انتشار و تولید مثل شون خیلی پُر سرعت است! (ماشالله یه کارخونه هستن برا خودشون!)

    ۱۴. دوست داشتنی هستند!

    ۱۵. بعد از چند روز جای خوابشون رو به خاطر می سپارند!

    ۱۶. تقریبا همه جاشون خوردنی است!

    ۱۷. گوشت شون خیلی به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک میکنه!

    ۱۸. سرعتِ تبدیل شدنِ مدفوع دیگر حیوانات به کود را، بهبود می بخشند!

    و …!

    اون که گفتید قبلا مرغ و خروس ها برای خواب، میرفتن بالای درخت خیلی برایم جالب بود!

    اونجایی که گفتید گاو و اسب، تالاپ…؛ خیلی باحال بود!

    ماشاالله استاد هر وقت موقعیت مناسب پیش اومده، اقدام به خرید و نگهداری مرغ و خروس کرده!

    احسنت به این روحیه ی لطیف هممون!

    سبکِ مِدیتِیشِنی استاد، باید جالب باشه!

    صبح زود هم که بلند میشن و درِ خونه ی حیوانات رو باز میکنن!

    اون صحنه واقعا لذّت بخشِ، چون یبار خانم شایسته ازش فیلم گرفت و خیلی هم باحال بود!

    همین راه رفتن و پروازِ جوجه ها، حس سرزندگی رو به آدم میده!

    خداوند را بخاطرِ نعمت وجود حیوانات در طبیعت، سپاسگزاریم!

    بریم سراغِ مرحله ی بعدی:

    امروز، آخرین روزِ تابستانِ سال ۱۳۹۹ است!

    ۲۹ شهریور!

    گِنی خانم ها رو میبینم که رفتن رو ارتفاع و می خوان پرواز کنن!

    هوا هم فوق العاده مطبوع است!

    آتیش هم که به راهِ!

    اینجا هم یه مراقبه کردیم و کلی هم حال داد!

    ما امروز از ۱۱ تا فایلِ تدوین شده، خروجی گرفتیم و کم حجمشون هم کردیم و آماده ی آپلود هستند!

    که در رابطه با همین سریالِ زندگی در بهشت است!

    یه میان برنامه داشته باشیم:

    گِنی ها، حدود ۲۷ روز در تخم هستند و بعد میان بیرون!

    در حالی که این عدد برای مرغ و خروس ها، ۲۱ روز است!

    گِنی ها در هنگامِ خروج از تخم، خیلی خیلی کوچولو هستن!

    و تمامِ حشرات از جمله سوسک های آب دار رو، به راحتی میخورن!

    اگر هم یه حیوانِ غریبه بیاد، اینقدر جیغ و داد می کنن، که بله!

    کلا به قول استاد باید بهشون گفت:

    !Get Out Here

    با یک منظره ی فوق العاده، این قسمت رو تمام می کنیم!

    خدایا شُکرت!

    بسیار قسمت زیبایی بود و کلی درس و جای گفتگو داشت!

    سپاسگزار خداوند هستم، که من را به مسیر تعالی، ثبات، ثروت، سلامتی و آرامش هدایت می کند!

    ممنونم آقای عباسمنش، خانم شایسته، خانم فرهادی و سایر کادر اجرایی سایت!

    در پناه خدا، با ایمان، پولدار، یکتاپرست، شاد و سپاسگزار باشیم همگی در دنیا و آخرت!

    آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران!

    به خداوند اطمینان دارم و من بهرتینم، چون میدانم؛ هر اتفاقی به وقوع بپیوندد، قطعا خِیری در آن هست!

    بدرود!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    رضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1093 روز

    سلام به استاد عزیزم و شایسته ترین همراه اش مریم خانم و درود به همه دوستان خدا گونه ام

    امروز ۲۳مرداد ۱۴۰۱ هستش و این فایل نشانه من بود در روز ۲۲مرداد روز شنبه، بمحض اینکه فایل رو باز کردم و مریم خانم گفتن دیروز در پارادایس طوفان بوده و بچه ها ببینید چقدر زیبایی بعد از طوفان در پارادایس ظاهر شده، من متوجه شدم امروز قراره طوفانی در زندگی من اتفاق بیفته بهم الهام شد که رضا خودتو آماده کن برای طوفان اما با قلبی مطمئن ادامه بده تا زیبایی‌های بعد از طوفان رو ببینید، حالا قضیه چی بود؟…من مدیر عامل یک شرکت کارگزاری بیمه هستم، پنجشنبه ای که گذشت بمن اطلاع دادن روز شنبه جلسه بررسی عملکرد شماست در هیات مدیره، منم گزارش مختصری آماده کردم و درساعت مقرر وارد جلسه شدم، اما اصلأ از عملکرد من راضی نبودن و واقعا بلحاظ نتایج مالی حق داشتن چون فقط همین موضوع براشون مهم بود در صورتیکه من هنوز ۹ماهه که این سمت رو گرفتم و نیاز بود که زیر ساخت‌ها رو مرتب کنم و بعد برم دنبال بازاریابی و بستن قرارداد های بیمه ای، جلسه از طرف اعضا یه مقدار متشنج بود و در نهایت طوفان بپا شد، حقوق من رو قطع کردن اما زیبایی ظاهر شد و سرمایه گذار اصلی که بسیار انسان شریفی هستن و همین ایشون دستور داد حقوق و مزایای من رو قطع کنن، بمن پیشنهاد دادن درصدی کار کنیم، و در نهایت توافق شد که هرچقدر درآمد داشتیم پنجاه درصد ایشون و پنجاه درصد بنده، از جلسه که اومدم بیرون شیطان وارد ذهنم شد، می گفت بیچاره شدی چجوری میخوای اجاره خونه این ماه رو پرداخت کنی، چجوری میخوای بدهی هاتو پرداخت کنی و… اما بلافاصله بهش گفتم برو خجالت بکش برو دست از سرم بردار، منم رضا خالق زندگی خودم، من لایق بهترین هام، خدا سند آرزوهایی که هر روز صبح می نویسم از قبل امضا کرده بود اما امروز اصل سند رسید تو صندوق پستیم، برو شیطان تو حریف من نمیشی، دیشب با خیال راحت خوابیدم و امروز سحر با آرامش عجیبی بیدار شدم، ترجمه سوره حمد رو خوندم و پشت میز کارم در منزل نشستم و در دفتر شکر گزاریم نوشتم و نوشتم، اشک می ریختم و می نوشتم و دست نوازشگر خدا رو روی سرم احساس می کردم، می دیدم که کنارم نشسته و مثل کودکی که تازه میخواد نوشتن رو یاد بگیره و باید دستشخرو بگیری تا نوشتن رو یاد بگیره، منم همون حس رو داشتم خدا دستم رو گرفته بود و می گفت بنویس بنده من، اینجوری بنویس که شکرگزاری تو رو ببینم، و نگران هیچی نباش چون من عاشق توام منم در جواب نوشتم میدونم عزیز جانم، میدونم خدای مهربونم آخه خودت گفتی انی قریب، منو صدا کن من همین نزدیکی هام ، اصلا تو خود منی روی زمین، تو خودت یه پا خالقی رضا، تو کم کسی نیستی تو توانایی هات بالاست، خودم بهت این توانایی رو دادم، گفتم میدونم ارباب قبلاً یکبار راه موفقیت رو طی کردم اما بعدش رفتم تو جاده خاکی و بعد افتادم تو دره، تو دره بودم که اومدی سراغم گفتی رضا خیلی دوست دارم، اما قانونی که گذاشتم اجازه نمیده عملیات امداد و نجات انجام بدم و از دره بکشمت بیرون باید از صخره ها دست بگیری و مثل یک سنگ نورد بیای بالا تا دوباره برسی به قله های موفقیت اما اگر رسیدی اینبار به اورست ترین قله ی موفقیت صعود می کنی، اما هرگز تو رها نکردم و نمی کنم تو پاره ای از روح منی و بالاخره و با اتفاق دیروز، اتفاق مبارک دیروز، رسیدم به ابتدای جاده موفقیت و امروز نقطه عطف زندگی منه دوستان ، اما اینبار با درک و آگاهی از قوانینی که استاد عزیزم و شایسته ترین مریم دنیا بمن یا دادن…

    خدارو شاکرم که من رو به مسیر شما و اینهمه دوست بی نظیر هدایت کرد

    به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی🌺

    دوستتون دارم 💖🌹

    پیروز و پاینده باشید ✋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1396 روز

    به نام فرمانروا و تنها قدرت جهان

    سلام و درود به استاد عزیزم و مریم گلی با اون مرغ و خروسا و جوجه های بهشتمون

    اول بگم استاد جان ما از بچگی چون خونه بزرگی داشتیم با حیاطی بزرگ باغچه و کلی درختای میوه و اینکه مادرم علاقه داشتن به نگهداری مرغ و اردک و غاز و…خاطره زیاد دارم ازشون اما همیشه به خاطر کثیف کاری که میکردن و بوی بدشون و مگس و..هیچ علاقه ایی نداشتم برای نگهداری این موجودات عزیز…اما شما در این سریال به من نشون دادید که چقدر اینا زیبا هستن چقدر کارایی دارن چقدر با وجودشون نعمت میارن به خونه…این بزرگی و بی انتهایی فضای پارادایس خیلی کمک کرده که شما راحتتر با این موجودات باشید و لذت ببرید بو و کارایی که میکنن باعث اذیت شما نشده اینجا و کلی هم لذت بخش کرده تجربه نگاری این موجودات رو …منم با خودم تصمیم کرفتم حتما توی خونه بزرگم از این موجودات گوگولی حتما نگهداری کنم مخصوصا که من عاشق تخم مرغ تازه خونگی هستم که نیمرو کنم با کره و یا پختن این مرغهای خوشمزه حتما این تجربه رو ایجاد میکنم

    به خدا شما نمیدونید چقدر عاشق طبیعتم..یعنی از خودم بی خود میشم وقتی میبینم شما اونجا زیر درخت میشینید و لذت میبرید و این زیبایی هارو نگاه میکنید..وقتی به خودم میام میبینم از ذوقم همش لبخند دارم چشمام برق میزنه…یه برنامه ایی که توی یوتیوپ هست و من دنبالش میکنم تنها برنامه ایی که برای دیدنش وقت میزارم شهری در آذربایجان (نزدیک باکو) این خانم توی طبیعت زندگی میکنه و غذا درست میکنه با آتیش شیرینیها و کیک ها نان ها و….اینقدررر لذت بخشه اون صدای پرندگان و اون صدای طبیعت اون مرغ و خروسها گربه و سگ گاو و گوسفند خدای من همه در کنار هم توز این طبیعت زیبا هستن…شیر میدوشه خلاصه چه کارایی میکنه گه من عاشقشم..مستند زندگیشو به نمایش میذاره و من با همه وجودم نگاه میکنم..و مطمئنم که من هم زندگی در روستا یا بهتره بگم خارج از شهر رو دوست دارم عاشقانههههه..این چیزیه که من دوس دارم و میخوام تجربه اش کنم

    استاد جانم و مریم گلی ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1845 روز

    بنام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی

    استاد عباسمنش عزیزم ، الان مفهوم این شعر رو درک میکنم

    که اگر عیب جویی بُوَد در سرشت،نبینی زطاوس جز پای زشت…

    از بدو تولد تا 20سالگی تو روستا بزرگ شدم روستا های گیلان ،همیشه مرغ و خروس داشتیم ،اما هرگز تاالان که 38سالمه به اینهمه فواید مرغ و خروس ها دقت نکرده نبودم اصلا نمی‌دونستم که اینهمه فایده دارن ،هرگز اینجوری بهشون نگاه نکرده بودم!!!

    واقعا از نوع نگرشتون لذت بردم و چقدر تحسینتون کردم که ببین ماریا تو بیست سال تو مرغ و خروس ها بزرگ شدی هرروز صبح با صدای اینا بیدار شدی اما هرگز برات لذت بخش نبود برات مراقبه نبود

    تازه برعکس ، چون بوی خوبی نمیدادن همیشه باعث رنجشم بودن ،چون گاهی من باید براشون غذا میریختم ازشون دلخورم بودم که وظیفه ی اضافه بخاطرشون رو دوشمه، اینکه چرا تا یه مار، یا حیوان ناآشنای دیگه میبینن خونه رو میذارن رو سرشون انقد که سرو صدا میکنن …‌‌

    حالا شماازهمه ی اونا به خوبی یاد میکنید

    اینجاست که متوجه شدم چون من حال دلم خوب نبود و از اهمیت ماندن در احساس خوب بیخبر بودم ،حتی وسط اون همه زیبایی و فواید، باز جز بَدی چیزی نمیدیم

    واقعا ازتون سپاسگزارم که قوانین رو إنقدر ماهرانه زندگی میکنید ‌و از زندگیتون مستند میذارید تا کسانی مثل من، که بدنبال حقیقت میگردن ، درک بهتری از قوانین داشته باشن ،و بااین درک ،بهتر عمل کنن و چرخ زندگیشون روانتر بچرخه

    سپاسگزارم از شما و مریم جون عزیز که این فایل هارو برامون آماده میکنید و دراختیارمون قرارمیدین

    دوستتون دارم و عشق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست

    تحسین میکنم این زندگی رو واین در لحظه بودن و لذت بردنتون رو خدایاشکرت

    استاد من هم خیلی عاشق مرغ و جوجه هستم مخصوصا تخم بزارن برم بردارم خیلی برام لذت بخش یا از این که جوجه باشن بزرگشون کنم خیلی لذت بخشه واقعا ارامش دهنده هستن خدایاشکرت

    من هم طوطی داشتم دو تا چندین بار جوجه بزرگ کردم بچه بودم جوجه رنگی داشتم که بزرگ شده بود خروس شد و خیلی دستی شده بود و میزد جنگی شده بود خیلی باحال بود من بچه بودم براش با جارو دستی براش سنجاقک میگرفتم میدادم بخوره خیلی ازش لذت میبردم الانم دوتا گرفته بودم بزرگ شد بردم خونه مامانم چون اینجا تا بچه باشن میتونم داشته باشم بزرگ شدن میبرم خونه مامانم اینا چون اونجا روستا فضا دارن

    الان شما گفتین بازم دلم میخواد منم مرغ و خروس داشته باشم خیلی حسش خوبه واقعا سود داره این داشتن مرغ و خروس خدایاشکرت بابت این موجودات زیبا

    چقد لذت میبرن چقد اینا خوبن چقد احساس خوبی میدن راستی اینم که اینا تو هر سنی زیبایی خودشون رو دارن خدایاشکرت

    چه اسمون زیبایی شد چه‌ماشین های زیبایی چقد این ملک زیباست چقد جوجه حال میکنن تو این فضا خدایاشکرت

    چه سرگرمی باحالی و پر سودی میتونی بخوری تخم مرغ بخوری بفروشی کسب و کار باهاش داشته باشی من خیلی دوست دارم از این مسیر به درامد بالایی برسم البته الان بلدرچین دارم تخم شو یکبار فروختم خدایاشکرت

    تحسین میکنم این ازادی مالی زمانی مکانی رو خدایاشکرت

    تحسین میکنم این رابطه زیبا و پر از عشق و توحیدی تون رو خدایاشکرت

    بشینی و این فضا کنار عشقت لذت ببری خدایا چه اتیشی واقعا من هم خیلی از اتیش لذت میبرم خیلی زیباست انقد از قبل هی تو ذهنمون بود کنار اتیش نرو میسوزی من اصلا به زیبایی توجه نمیکردم این دفعه فقط به زیبایی و خصوصیات مثبتش توجه کردم انگار اتیش برام مهربون شد دلم میخواد بغلش کنم انقد زیباست خدایاشکرت

    توجه به زیبایی ها احساسمون رو خوب میکنه چقد لذت بردم خدایاشکرت

    سپاسگزارم از شما عزیزا واقعا خدابه شما ارامش بیشتر و بیشتر رو بده خدایاشکرت

    درپناه خداوند شاد ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1159 روز

    به نام خداوند قادر و توانایم

    سلام ودرود فراوان

    خدایا شکرت برای دیدن یک قسمت زیبای دیگه

    توی بهشت درکنار استاد عزیز و بانو شایسته عزیز

    خدا رو شکر که امروز طبق خواسته ام تونستم وقت کافی داشته باشم کلی توی سایت برم و کامنت بخونم و بنویسم و سپاسگزاری کنم

    وتا جای که میتونم به زیبایی های بیشتری تمرکز کنم و این اتفاق واسم افتاد

    خدایا هزاران بار شکرت

    تحسین میکنم خانم شایسته مهربان رو که خیلی عاشقانه و با احساس به جوجه ها غذا میدن

    چقدر حس خوبی داره وقتی صداشون میزنی و اونا دورت جمع میشن همیشه عاشق جوجه ومرغ و خروس بودم و هستم

    وصد در صد این محیط خواسته ام رو به بهترین شکل ممکن در یک فضای عالی برای خودم می‌سازم

    دیدن این سریال فوق‌العاده منو بیشتر از قبل

    عاشق چنین فضایی کرد ،،خدایا شکرت

    چقدر استاد تعریف زیبایی در مورد مرغ و خروس ها داشتن ،واقعا تحسین برانگیز بود

    خدایا هزاران بار شکرت برای این همه نعمت و فراوانی و سلامتی و موفقیت

    خدایا سپاسگزارم ازت برای این مسیر زیبا

    خدا یارو نگهدار همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    به نام خداوند رزاق

    سلام به همگی

    خدایا چقدر دیدن این سریال زیباست دیدنیه آدم سیر نمیشه

    پشیمان هستم هفت سال پیش که روستا بودم لذت نمی بردم از مرغ و جوجه هام بوقلمون تازه غر هم زدم چرا کثیف کاری کردن…

    الان استاد میبینم تحسین میکنم که با این زندگی چقدر لذت میبره

    اگه دوباره داشته باشم باید مثل استاد و مریم جون لذت ببرم خوشحال باشم

    خدایا شکرت چقدر منفعت دارن این مرغها همش سوده و سوده و سود به قول مریم

    وای آسمان چقدر زیباست

    دیدن این گنی ها چقدر زیباست واقعا مراقبه می خواد

    کنار آتش چه لذتی داره

    استاد چقدر شکرگزار هست چقدر تعریف کرد از این جوجه‌ها

    عاشق خنده های مریم جون هستم دلم برای خنده هاش تنگ شده بود

    خدایا شکرت بابت این همه زیبایی

    خدایا شکرت بابت این آسمان

    خدایا شکرت بابت خنده های مریم

    خدایا شکرت بابت این مرغها جوجه ها

    خدایا شکرت دوباره هدایت شدم به دیدن سریال زندگی در بهشت

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1528 روز

    خدایا هرانچه که در زندگیم دارم از آن توست

    سلام به استاد عزیزم ومریم جااااان

    خداجوووونم استاد این آرامش این سبک زندگی شخصی خودش رو با ایمان به تو داره…

    خدایا این ایمان قلبی رو به من هم بده

    خداجوووونم کمکم کن که علاوه بر درک واقعی قوانین عمل هم انجام بدم ن فقط در حد حرف زدن باشه

    قانون چیه؟؟؟

    اینکه من خودم صد درصد خالق زندگیم هستم.

    پس من باید در هر شرایطی حال خودم رو خوب نگهدارم و کنترل ذهنی عالی داشته باشم تا اتفاقات خوبی برام بیفته…

    خدا هرلحظه منو به سمت خواسته هام هدایت میکنه…

    چه طوری الهامات رو متوجه بشیم ..اینکه جنس احساسمون خوبه و اینکه اصلا با عقل منطقی و دوتا وچهارتا جور در نمیاااد

    باید به این انرژی ویا همون رب و پروردگار مطلق وغیب ایمان بیارم وبدون چون وچرااااا حرکت کنم.

    به اتدازه ای که به این نیرو ایمان داشته باشم .سرعت رسیدن به خواسته هام زیادتر وزیادتر میشود.

    با خدا همه چیز امکانپذیر هست‌.

    چون با خدا همراهم همه چیز ممکن ومیسر است…

    چون با خدا همراهم موفق و کامیابم…

    چون با خدا همراهم خیر وبرکت در زندگیم است…

    چون با خدا همراهم عشقی واقعی در کنارم است…

    چون با خدا همراهم همه خواسته هایم به انجام میرسد…

    چون با خدا همراهم در لحظه هایم شادم….

    خداوندا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: