سریال زندگی در بهشت | قسمت 97 - صفحه 10

221 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محبوبه ویسی گفته:
    مدت عضویت: 467 روز

    به نام خالق هستی و گرداننده اصلی

    درود بر استادگرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان محترمم

    خانم شایسته من عاشق تک تک سناریو های

    هستم که برای هر مسئله مطرح میکنی و علل خصوص در مورد حیوانات

    این بار که گفتی اردک ها با مشاور و نصحیت اردک مهاجر بر ترس هاشون غبله کردن واقعا من به فکر فرو برد، واقعا تمام موجودات برای غلبه کردن بر ترس ها و محدویت ها به یک الگو مناسب نیاز دارن تا روند تکامل سریع تر رخ بده شاید یه روزی این اردک ها به این ترس ها غلبه کنند و با مشاور مناسب و الگو قرار دادن اردک مهاجر این کار سریع تر رخ داد.

    خدا را هزاران شکر که شما و استاد عزیزم را الگو زندگی ام قرار دادم و قرار سبک زندگی ام عوض کنم تا دوباره متولد بشوم و از دیدگاه دیگر به زندگی ام و لذت ها و نعمت پرودگارم در اختیار من قرار گذاشته است نگاه کنم و لذت ببرم.

    در پناه حق سالم و سلامت و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام بر همگی

    صبح زیبا شروع شد ، ذوق و شوقی تازه برای ادامه ی زندگی

    خدایا شکرت چقدر اسمان زیباست، دریاچه فوق العاده س، خدا جون داک ها با پرنده ی مهاجر دوست شدن الهی شکرت خدای من بلاخره این داک مهاجر از تنهایی دراومد.

    احسنت بر پرنده چ ایده ای داشت برای برقراری ارتباط با داک ها دمش گرم .

    به به عجب کیفی کردن از اون ور دریاچه تا اینور و شنا کردن و اومدن ای خدا شکرت

    هوا سرد شده و دونه های بارون کاملا مشخصه ، استاد و مریم جان میرن کنار لوله ی آب ، صدای اب چقدر قشنگه ، چ اب تمیزیه خدا جون شکرت

    از اون ور صدای پرنده میاد فکر کنم صدای عقاب بود چقدر زیبا و قشنگ

    تار عنکبوت ها محشر هستند ، چ مهندسی ای میکنه این خداوند ما ، چقدر منظم و مرتب، توی زیست شناسی خونده بودیم که تارهای عنکبوت زیر میکروسکوپ شبیه دانه های تسویه هست و اون قسمتی که نخ ش ه همون قسمت چسبنده س که حشرات توش گیر میفتن و عنکبوت میدونه که پاش و نباید اونجا بزاره اگرنه خودش هم گیر میفته

    خدایا شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    رضیه واحداصل گفته:
    مدت عضویت: 886 روز

    ب نام خداوند رحمان و رحیم

    ب نام خدایی ک هر لحظه داره هدایتمون میکنه

    سلام ب استاد بزرگوارو مریم جان عزیزم

    استاد من شمارو و همچنین مریم جان رو تحسین میکنم بابت کنجکاوی ک برای همه چیز دارین

    اردک مهمونی ک الان یجورایی صاب خونه شده

    و چیزایی داره ب اردکای شما یاد میده ک هم خوبه و هم ناجالب

    برای شنا کردنشون ک خیلی خوب بود چون ترس داکای شما از اب و شنا ریخت و خیلی هم شاد بودن

    اما برای دستشویی کردن اون اردک مهمون ک ب قول استاد اگ سه تا بشن ک دیگه هیچی

    جلوی خونه رو حسابی کثیف میکنن

    برام جالب بود ک حیوانات هم با هم اینجوری حرف میزنن ب هم شجاعت میدن اراده ی بقیه رو زیاد میکنن

    خدایا شکرت برای زیبایی ک دارن حرکاتی ک میکنن جالب و دوست داشتنیه

    و هوای معرکه ایی ک بود

    من عاشق همچین هوایی هستم واقعا رویاییِ

    خدایاشکرت برای این همه زیبایی برای اسمونی ک پراز ابر بود برای نم نم بارونی ک داشت میومد

    برای درختای سبز برای اب جاری دریاچه

    برای این همه فراوانی ک هست

    و رودخانه ی زیبای تازه کشف شده

    چقدر قشنگ بود

    فقط دورش تمیز بشه واقعا معرکه میشه

    ک طرف ساعت ها بشینه صدای اب رو گوش بده و ی چرتی بزنه و حتی میتونید پاهاتونو تو اب بزارید

    خیلی قشنگه خیلی فوق العاده س

    و عنکبوتی ک نقش و نگارش نشون دهنده ی خدای با سلیقه ایی ک داریم

    خیلی خوشگل بودخیلی

    و بازی گوشی مریم جون ک همیشه کودک درون منو فعال میکنه با دیدن کارایی ک بعضی اوقات میکنه

    خیلی دوست دارم همچین رفتاری رو

    و سازه ای ک درست کرده توی اون طوفان سالمِ سالم مونده

    خدایاشکرت واقعا

    با خدا باش و پادشاهی کن

    اره واقعا همینجوره ک هست

    برای سوالی ک مریم جون همیشه با زکاوتشون بهترین رو انتخاب میکنه و میپرسه

    اگر بشینیم و ب کارامون درگذشته و الانمون فکر کنیم خیلی چیزا دستگیرمون میشه

    کجا مجبور بودیم کجا انتخاب کردیم و درهردو صورت چ حسی داشتیم

    من عاشق شیوه ی زندگی کردن استادم

    شعاف نمیکنه خودشه و الان ک تو این فایل گیاه خواری رو انتخاب کرده و خیلیم راضیه

    بیشتر ب فکر سلامتیش هست تا اینکه

    ب این فکر کنه ک من ک میتونم همه چیو بخورم چرا خودمو محدود کنم

    من الان چند وقته ک تصمیم گرفتم جوری زندگی کنم ک حرفای بقیه برام مهم نباشه

    همه ی سعیمو میکنم جوری باشم ک خودم باشم ب من خوش بگذره و حس خوبی داشته باشم تا اینکه

    بگن فلانی مثلاهمچین غذایی رو چجوری میخوره یا همچین لباسی میپوشه یا فلان رفتاری رو داره

    خیلی هم راضی ام

    چون قبلا برای راه رفتنم هم میترسیدم ک مبادا یکی از پشت سرم یا روبروم بیاد ی فکر بدی درموردم بکنه اینو بگه اونو بگه

    خیلی اعتماد ب نفسم افتضاح بود الانم

    کلی جای کار داره

    تا هرروزم بهترو بهتر از قبل بشه

    خدارو هزاران بار شکر میکنم

    ک ب من فرصت دیدن فایلای زیبای شمارو داده

    خداروسپاس برای گوشی ک دارم نتی ک دارم

    همین ک میدونم راهم درسته این عالیه

    ازتون بینهایت سپاسگذارم

    عاشقتونم

    درپناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند وسعادتمند دردنیا و اخرت باشید

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    راهله حجتی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1131 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و عزیز دلشون، مریم عزیز، که چقدر از دیدنشون خوشحال میشم و دیدن زندگی سراسر آرامشون بهم آرامش میده.

    و سلام به دوستان و همراهان عزیزم در این مسیر هدایت الهی.

    من با نیتی که در دلم داشتم که نگران و مضطربم کرده بود، نشانه ام رو کلیک کردم و این فایل زیبا برام اومد.

    این فایل پر از درس و انرژی مثبت و آرامش بود برام. ولی میخوام ازون لحظه ای بگم که استاد عزیزم تارهای عنکبوت رو نشونمون دادن و مبهوت نظمشون شدم. اون لحظه انگار خدا بهم گفت :”نگران چی هستی؟ از چی می‌ترسی؟ وقتی جهان رو من اینقدر منظم آفریدم! چرا ناآروم و مضطربی؟! مگر به من کارهاتون نسپردی؟! من همینقدر کارها رو با نظم و به موقع انجام میدم.”

    به خودم گفتم باید آرام و تسلیم درگاهش باشم تا بشنوم الهاماتشو. تا ببینم هدایتهاشو…

    یاد این جمله افتادم، نمیدونم کجا شنیدم..!

    “از چه ترسانید ای بی ایمانان؟! ”

    آروم باش راهله که زندگی جز حس آرامش و رهایی چیزی نیست..

    خدایا سپاسگزارم

    از شما استاد عزیزم و مریم عزیز هم بسیار سپاسگزارم و دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زهرا ملکی گفته:
    مدت عضویت: 694 روز

    به نام الله

    سلام میکنم به استاد عزیز و مریم بانو و دوستانی که شاید دیدگاه منو بخونن من امروز خیلی اتفاقی وارد این فایل شدم چون حال روحیم اکی نبود خواستم یه فایل رو ببینم و حالم روبراه شه و این فایل چشمک زد واقعا زیباس دیدن این بهشت و زندگی ساده و شاد دیدن این همه زیبایی و گرفتن ذره بین و دیدن تارهای انکبود فتبارکاللله احسن خالقین

    خداوند رو شاکرم برای این همه زیبایی و چشمان تیز بین برای دیدن و قلبی باز برای درک کردن این زیبایی

    استاد تیکه اخر این فایل جواب سوال من بود من چند روزه که دنبال جواب حال ناجالبم بودم استاد امروز به خودم افرین گفتم خودم رو بغل کردم برای اینکه قبل از اینکه شما جواب مریم جان رو بدین من دادم چون شاید اگر 6 ماه پیش بود و یه نفر این سوال رو مطرح میکرد من درکی نداشتم که جواب بدم اما امروز بعد 6 ماه شاید اندازه نوک سوزن اگاهی من بالاتر رفته و من همون جوابی که شما دادین رو دادم

    جبر یا اختیار واقعا جواب همینه اینکه الان شما در کمال سادگی زندگی میکنید در این مزرعه چون اختیاریه لذت میبرید چون با وجود ثروت فراوان انتخاب کردین اما شاید دو نفر مثل شما اگر مجبور باشن اینجا زندگی کنن واقعا خوشحال نباشن خدایا شکرت بابت این همه نعمت و ثروت -منم میخوام اینها دو آزادی رو مالی زمان مکان و حتی ابراز عقیده بدون ترس از مجازات از خداوند میخوام هدایتم کنه به جهانی که توش ترسی نباشه خدای خوبم کمکم کن تا توی راهی که شروع کردم ثابت قدم باشم گرچه اول راهم ولی توی همین 6 ماه کلی دیدم به جهان عوض شده و تازه قدم 2 دوره 12 قدم هستم انشالله با نتایجم بیام و صحبت کنم و شما بهم افتخار کنید استاد “از صمیم قلب دوستون دارم امیدوارم تا بی نهایت خوشبخت باشید *

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سیده مریم موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1361 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    خدایاشکرت که درمداردیدن این زیبایی هاوآگاهی هاهستم

    سلام به استادان عزیزودوستان

    این اردکا که رفتن توآب نشون میده که الگوبرداری کردن و چقدمهمه که ماالگوی خوب داشته باشیم و بدونیم که ما بزرگترازترسهامون هستیم

    وااااای خدا چه حالی میده تو این چمنا تواین جنگل قدم بزتی با یه پایه وباذوق وهفرکانسو نم نم بارون بیاد هوای لطیف خدای من چه لذتی داره این لحظه واقعا تحسینتون میکنم بخاطرتوحیدتون که این تجربه هارودارین

    واقعا تحسین میکنم رابطه ی سرشارازعشقواحترامو عزت نفستونو

    ثروت وفراوانی نعمتتونو

    چه باحال گفتین پرنده ها بیان یه صدای بدن یا چرخی بخورن هم خوبه

    چه جرثقیل هیولایی واقعا چه چیزای انسان میسازه چ قدرتی خدا میده چ عظمتی

    چه سوال خوبی خانم شایسته پرسیدن افرین ک اینقد ب همه چی توجه میکننو ازدید قانون میخوان درک کنن و سپاسگزارم که استادهرنکته ای رو برامون فیلم میگیره.و چه جواب خوبی واقعا راس میگید وقتی انتخاب باخودته میتونی لذت بیشتری ببری تا وقتی مجبوری

    چقدخوب مسلطین به قانون و برای همه سوالا جواب قشنگ واصولی میدین

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1337 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان.

    این فایل زیبا منو یاد روزهایی انداخت که من از طریق اینستاگرام سریال زندگی در بهشت رو دیدم و مجذوب این خوشبختی اینفرد شدم..و تکاملم گذشت و امروز منو یاد اون روزها انداخت….

    و بسیار خوشبختم که هدایت شدم به مسیری که پر از نور و عطر خداونده..

    نوری که لحظه به لحظه چشمانمو بیناتر میکنه!

    این فایل برای من نشانه پروردگار بود.انشالله خداوند یاریم کند تا بتونم بیشتر برای خودم بولدش کنم.تا همیشه در این مسیر ثابت قدم تر باشم!

    از شحاعت داک زیبامون داک مهاجرمون..چقدر داره همون شعر ..کمال هم نشین در من اثر کرد…رو یادآوری کنه..

    یادم از قبل خودم افتاد چقدر آدمهای اطراف میتونه روی شخصیتمون تاثیر بزارن..

    یکی از اقواممون که من همیشه خیلی به ایشون وابسته بودن ایشونم یسری معایبی داشتن..جوری بود که خواهرام بهم تذکر میدادن رفتارت زشته!

    چرا اینحرفا رو میزنه..این رفتار زشت و نحوه صحبتم اینقدر ناصحیح بود که خودم متوجهش نبودم..و این باعث شد..تا بخودم بیام..

    از صدای بلند دادن و صحبتهای زشت و حرفهای ناصیح زودن تمسخر کردن..شده بود جزو گفتار روزانه ام…

    روابط داغون…که دیگه نمیشه زیاد صحبت کرد..

    این اهرم رنجم هست..که همیشه مواظب باشم..سبک شخصی خودم را داشته باشم.و یادبگیرم اصول رفتاری عباسمنشی داشته باشم..تا زندگی عالی و روابط عالی با خودم و اطرافیانم داشته باشم..

    و بعد از این همه روی خودم کار کردن..اونا از زندگیم بیرون رفتن..و الان خودم از خودم لذت میبرم..و تنها بودن را بیشتر ترجیح میدم تا کمال هم نشینی با افرادی بشم که هیچ تاثیری روی زندگیم ندارن..و بعضا مرا از اصول خودم خارج میکنن…

    چند ماه پیش از طریق یکی از دوستان قدیممیم بهم دعوت داد تا برم تو جمع..شب خواب دیدم.تو یه سراشیبی قرار گرفتم .خونه ایشون تو یه بلندی بود..دیدم درخت سرسبز زیباایی حصاری فلزی دورش کشیده..با خودم میگفتم این یعنی چی!؟ و چیزایی خداوند بهم گفت..که حضور تو در اونجا نباید باشه!

    دقیقا همون شب..گفتم خدایا من کل عمرم پاشنه هام تو همین روابط ناصیح بوده هر چی گفتی من روی چشم میگیرم.و فهمیدم باید اعراض کنم..

    ولی نکته جالب این داستان داک مهاجرمون شجاعت رو نشون داد..تا از کشته شدن این چشم دکمه اییا خطر رفع بشه!و فهمیدن باید مثل شخص خودم از نقطعه امنم بیرون بیام..

    و نکته بعد از این فایل!…زیبایی این بهشته..که هر روز نعمت خداوند بر سر این دو عزیز بهشتی سرازیر هست..از باران.از سبزه ها..از آبهای شیرین و دلپذیر سد پردایس.وووووووهمه چیز هر روز پویا و در حرکته..همه لطف پروردگاره…

    که مریم جون عزیز کردیتشو بخداوند داد..

    این توحید و یکتاپرستیتتون شده شالوده این مردایس..بخاطر همین همیشه زیبا و پر از خبرهای خوب هست…

    بهتون تحسین میکنم این حجم از خوشبختی!

    و نکته زیبایی دیگر دیدن کوچکترین نکته که خیلیا سرسری ازش رد میشن..ولی شما اون خس سپاسگزاری و دیدن نکات مثبت رو سمبول وجودیتون قرار دادین…

    استادم منم هر روز صبح چند روزه خداوند بهم وحی کرده شروع کنم ورزش کردن..و با ویوی کوه کنار خونمون…و صحنه گل کاغذی صورتی زیبا که درخشش این کوه رو زیبا کرده.آب میریزم رو درختها کنجشکها میان قطرات آب رو روی درختها میخورن..انواع پرنده ها توی درختهامون که ناگفتنیه..

    استادم از روزی که در این بهشتم..یسری پرندگانی میبینم که میگم خدایا من 30خورده ایی ساله تو این حیاطم اینجور چیزایی ندیدم ولی الان شاهدش هستم..

    واقعا برام شده یه بهشت به تمام معنا…

    امروز عصرم یه چایی هل با گلاب درست کردنم در افق کوه نگاه به غروب زیبا و عطر گلهای درخت سدر..نوش حان کردم..زندگی من به تمام معنا پردایس شده…

    منم میخام هر روز نکات مثبت بودن را بیشتر و عمیقتر حس کنم..

    و نکته بعدی…از صحبت زیباتون….

    تو اون شرایط بندرعباستون بخاطر شرایط مالی تون و خوردن نخود و لوبیا و تخم مرغ آبپز…

    و الان با وجود اینهمه ثروت و خوشبختی همون کار قبلتونو انجام میدین…

    و مثال خوبی آوردین..و برای خودم تو دفترم نوشتم که همیشه این کلید مهم رو آویزه گوشهایم کنم…

    که معنای خوشبختی رو ما ادمها از یاد برده ایم!

    خوشبختی که من قبل از ورودم به این بهشت..نالیدن از وضعیت زندگیم و شرایطم..

    و ناسپاس بودن…

    الان همون ناسپاسیا برام شده قشنگترین لحظه ها…که یه استکان چایی درست میکنم تو این مکان زیبا با حس سپاسگزاری نوش جانم میکنم..نور الهی که دور تا دورم برای خودش رخ میکشونه!و من بیشتر سپاسگزاریش میکنم.

    زندگی!…و زیبا زندگی کردن …

    همینه….برای خوشبخت بودن در زندگیمون که آگاهانه و آزادانه انتخاب کردن هست!همین روتین زندگیم در روزهای جدید..که عمق خوشبختی رو بیشتر به من القا میکنه..

    خوشبختی واقعا اصلا به چیزهای زیاد نیست..

    به معنای اینه که اونچیزی رو که دوستداری رو بتوتی تحربه کنی و انتخاب کنی و زندگی کنی..که الان شاهد عینی زندگیم شده فقط باید ادامه بدم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    زینب خان محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2345 روز

    نکات طلایی آخر فایل که بامن اتمام حجت کرد دارم مسیرم رو درست میرم همونجوری که خودم انتخاب میکنم و لذت میبرم

    *یک ادم یکسان در یک وضعیت یکسان(خوردن نخود و لوبیا)

    ی موقع احساس بدبختی میکنه

    ی موقع احساس غرور و خوشبختی و خوشحالی داره

    تفاوت در انتخابه

    ی موقع مجبوری تو ی شرایطی باشی (نخود و لوبیا بخوری و دلت گوشت و کباب و خورش میخاد)چون انتخاب دیگه ای نداری و احساس بدبختی میکنی چون چیز دیگه نمیتونی انتخاب کنی

    همون شرایط وقتی با انتخاب انسان ایجاد بشه

    انسان احساس بدبختی نمیکنه اصلا

    چون حق انتخاب داره میتونه هرچیو انتخاب کنه(میتونه خاویار و گوشت بخوره ولی انتخاب میکنه که نخود و لوبیا بخوره)

    بخاطر همین احساس خوشحالی و خوشبختی میکنه

    بحث ثروت همینه که آزادی میاره

    آزادی انتخاب و سبک زندگی و عقیده

    وقتی انسان اگاهانه و آزادانه انتخاب میکنه اصلا احساس بدبختی نمیکنه

    حتی اگر آزادانه انتخاب کنه تو کلبه 20 متری بالای درخت زندگی کنه و کل غذاش نخود و لوبیا باشه

    و بازم خوشحال و شاد باشه

    خوشبختی به معنای داشتن چیزای زیاد تو زندگی نیست

    به معنای اینه که اون چیزی که دوست داری رو تجربه کنی و انتخاب کنی و زندگی کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوبم

    چقدر پرادایس با وجود تمام موجودات زنده مخصوصاً مهمان ناخوانده بهشتی تر شده وقتی که داک مهاجر که دوست برای خودش پیدا کرده بود صحنه خیلی رویایی و خوبی را به تصویر کشید

    استاد وقتی صبح خوب خدایی را با تصاویر مرغ‌ها خروس‌ها و دریاچه و سرسبزی شروع می‌کنیم تا شب حال و احساس خوب و زیبا را میتوانیم در طول روز ببینیم و پی ببریم به اینکه این قانون است که توجه رو روی هرچی بذاری از همان جنس وارد زندگی ما می‌شود خدایا شکرت تجربه‌های زیادی می‌شود از سریال زندگی در بهشت دریافت کرد

    این که قدم برمی‌داریم برای هر کاری خداوند هم هدایت می‌کند به مسیرها آدم‌ها و ایده‌های جدید کار را برای ما آسان می‌کنند و چقدر ایده خوبی خانم شایسته داد که در کنار رودخونه و آبی که از دریاچه می‌گیرد و به پای درختان می‌ریزد فضایی را ایجاد کنه که بتوانی استفاده کنید حتماً عالی می‌شه انشاالله اگر به امید الله این کار بشه خیلی خوب میشود

    و چقدر استاد به زیبایی‌ها جز به جز نگاه می‌کند مثل تار عنکبوتی که سر راه دیدنی بود و به خلقت خداوند و قدرت آن میشود پی برد و طبیعت سرتاسر درس و آگاهی است و این نظام جهان را بی‌نقص می‌توانیم ببینیم و شاکر خداوند مهربان باشیم و چقدر استادزیبا گفتید وقتی غذای ساده میخوریم اگر احساس بدبختی کنید و احساس خوبی نداشته باشید باورهای مخرب و ذهن فقیر است که انتخاب می‌کنیم که چگونه باشیم وقتی آزاده و آگاهانه انتخاب کنیم و کلید هایی رو می‌توانیم به دست بیاوریم وزندگی کنیم تمام دوستان را به خدای بزرگ و مهربان می‌سپارم

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1264 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    اتفاق خیلی جالب در پرادایس.

    اردک مهاجری که صاحب خانه شده به آن دو اردک دیگر یاد داده بود که نترسند و با هم رفتند آن طرف دریاچه و هر سه اکنون در ملک شخصی خودشان لذت می برند. شجاعت چه کارها که نمی کند.

    جوجه ها که در چیکن شا شاد و سرحال هستند.

    امروز صبح هوا یکدفعه خیلی سرد شده ولی امروز تا ساعت هشت و خرده ای هنوز جوجه ها بیرون نیامده بودند فکر کردید که خطری آنها را تهدید کرده و یا….اما استاد سایه یکی را زیر چیکن شا دیدند و بعد دوتا شدند که از دور زیبایی آنها دیدنی بود و بعد از چند دقیقه دوری، نزدیک خانه در حال لذت بردن از این آزادی بودند و حالا دیگر از نزدیک می شود دیوانه بازی های آنها را دید چون پرواز کنان از آن سوی دریاچه به این سو آمده بودند چشم دکمه ای های زیبا.

    هوا چیلی شده است و نم نم بارانی هم می بارد و قرار است که چند روز به تمپا بروید و برای آب و غذای جوجه ها و مرغ و خروس ها مدیریتی که لازم است را انجام دهید.

    بعد از طوفان اکنون وضعیت به شکل سابق بر گشته و همه چیز مرتب است و یک رودخانه که بعد از طوفان کشف کردید که آب آن به رودخانه و درنهایت به دریا می ریزد که قرار است سر و سامانی هم به این رودخانه و اطراف آن بدهید تا صندلی های خود را بر لب جوی قرار دهید و لذت ببرید.این طوفان ثمرات زیادی را باعث شده است.

    در مسیری که در ترید حرکت کردید یک عنکبوت و تارهای او توجه شما را جلب کرد که چقدر منظم و مرتب و زیبا تنیده شده بود و از این سوی درخت به آن سوی درختان وصل شده و علم سازه در ساختمان سازی شاید برای اولین بار از همین تارهای عنکبوت الهام گرفته شده است. واقعا که از مخلوقات خداوند چه عجایب و زیبایی هایی می توان دید و آموخت.

    هیولایی که سد معبر کرده بود و از این سو به آن سو تارهای زردرنگ تنیده بود یکی دیگر از این عنکبوتها بود.

    جراثقالهایی که در کنار برج مخابراتی قرار داده شده و در یک اتاقک متحرک مردانی برای سر زدن به این برج که مشخص نیست چه برنامه ای دارند از دیروز تا به حال در پرادایس دیده می شوند که حتی با نور افکنهای قوی شب را هم روز و مشغول کار کردن بودند.

    غذایی برای جوجه ها خریده بودید که به مذاق آنها خوش نیامد و در ظرف مخصوصی آن غذا را در محوطه پرادایس قرار دادید تا پرندگان مختلف از این دانه ها استفاده کنند.

    بالاخره مشخص شد که آن جراثقال ها برای چه آمده بودند. معلوم شد که برای تقویت امواج اینترنت که حالا دیگر در همه جای پرادایس اینترنت پر سرعت تری را دارید مشغول کار هستند.

    در راه رفتن به تمپا به سوالی که خانم شایسته مطرح کردنداستاد جواب دادند که یادی از خانه بندر عباس و شرایط زندگی در آن زمان و احساس خوشبختی و یا بد بختی در شرایطی یکسان است . هنگامی که در شرایطی که اجباری نیست و انتخاب می کنی زندگی خیلی متفاوت می شود و احساس خوبی داری اما در زمانی که مجبور باشی و حق انتخاب و آزادی را نداری احساس ناجالب و خوبی نخواهی داشت.

    خوشبختی به معنای تجربه کردن آن چیزی است که دوست داری و آن را تجربه می کنی.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: