تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورها

در فایل‌های اخیر «درس‌های توت‌فرنگی ۱۹ دلاری» دیدید که چگونه ذهنیت افراد، تجربه آن‌ها را شکل می‌دهد. آنچه در ذهن خود می‌سازیم و باور می‌کنیم، رفتار، انتخاب‌ها و عملکردهای ما را به شکلی هدایت می‌کند که همان باورها در واقعیت زندگی‌مان تجربه شود.

برای مثال، اگر باور داشته باشیم پول درآوردن سخت است، این باور به‌صورت ناخودآگاه باعث می‌شود فرصت‌های ثروت‌ساز را نادیده بگیریم یا به ایده‌های درآمدزا بی‌توجهی کنیم. در نتیجه، این باور به‌شکل‌های مختلف ما را از دسترسی به نعمت‌های مالی محروم می‌کند. این قاعده، در حوزه‌های دیگر مثل سلامتی، ارتباط با خداوند یا حتی روابط بین فردی نیز صدق می‌کند.

یکی از مثال‌های بارز این موضوع، تأثیر سریال‌های «سفر به دور آمریکا» و «زندگی در بهشت» بر ذهنیت بینندگان است. این دو مستند بیش از ۵۰۰ قسمت دارند و تاکنون بیش از ۱۳۰هزار کامنت از سوی کاربران سایت ثبت شده است. این سریال‌ها نه‌تنها نگرش بسیاری از بینندگان را درباره آمریکا تغییر داده‌اند، بلکه الهام‌بخش تحول در زندگی شخصی آن‌ها نیز بوده‌اند؛ از مهاجرت به کشورها و شهرهای بهتر گرفته تا رشد مالی، بهبود روابط خانوادگی و ایجاد تغییرات اساسی در سبک زندگی.

در ابتدا هدف ما از ساخت این سریال‌ها اصلاح ذهنیت مردم درباره آمریکا نبود؛ ما صرفاً می‌خواستیم تجربه‌ی شخصی و بی‌طرفانه‌ی خود از سفر به آمریکا را با دوستان‌مان به اشتراک بگذاریم. اما همین نگاه بی‌طرفانه باعث شد بسیاری از مخاطبان با دیدن زیبایی‌های زندگی روزمره در آمریکا—از بنیان خانواده گرفته تا مهربانی، انسانیت، فراوانی، صلح، و ارتباط با خداوند—به شکل عمیقی تحت تأثیر قرار بگیرند.

دوستان زیادی در بخش نظرات این سریال ها، از تغییر ذهنیت خود نوشته‌اند که: پیش از تماشای این سریال‌ها، باور داشتند آمریکا کشوری است پر از نژادپرستی، بی‌خدایی، بی‌بندوباری، ناامنی اجتماعی و فروپاشی بنیان خانواده. اما پس از دیدن این مستندها، با واقعیت‌هایی روبه‌رو شدند که این تصویر ذهنی را به‌کلی دگرگون کرد:

آنچه در زندگی روزمره‌ی مردم آمریکا دیدیم، انسان‌هایی مهربان، صلح‌طلب، کمک‌رسان بودند. 

در روابط بین مردم، فقط دوستی و صلح حاکم بود، فارغ از تفاوت در دین، مذهب یا عقیده.
آن‌ها با خود در صلح بودند و هیچ نزاعی با هیچ ملت یا مذهبی نداشتند.
آن‌قدر به خدا ایمان داشتند که روی پول رسمی کشورشان نوشته شده: “ما به خدا اعتماد داریم.”
بنیان خانواده‌ها بسیار مستحکم و حمایتگر بود.
روحیه‌ی نوع‌دوستی و کمک بی‌منت به دیگران در رفتارهایشان موج می‌زد.
و ما در تمام این سفرها، کوچک‌ترین نشانه‌ای از نژادپرستی ندیدیم…


من بیش از 17 سال است که روی تغییر ذهنیت افراد به منظور تغییر شرایط زندگی کار می کنم.میلیون‌ها نفر با بهره‌گیری از آموزه‌های من توانسته‌اند ذهنیت خود را تغییر دهند و به دنبال آن، زندگی خود را متحول سازند. من می‌دانم که ذهن چطور کار می‌کند و وقتی ورودی‌های نادرست وارد آن شود، چطور می‌تواند ما را از نعمت‌هایی که در اطراف‌مان جاری است، محروم کند. رسانه‌ها نقش زیادی در شکل گیری ذهنیت شما دارند اما این شما هستید که می‌توانید تصمیم بگیرید ذهن‌تان با چه تصویری تغذیه شود.

از شما دعوت می‌کنم بعد از شنیدن توضیحات و مثال‌هایم در این فایل، چند دقیقه‌ای برای خودتان وقت بگذارید و تجربه‌ی شخصی‌تان را در بخش نظرات این قسمت در این باره بنویسید که:

  • قبل از دیدن سریال‌های «زندگی در بهشت» و «سفر به دور آمریکا»، چه ذهنیتی درباره مردم و کشور آمریکا داشتید؟
    (از کجا این باورها شکل گرفته بود؟ چه چیزهایی درباره آمریکا شنیده بودید؟)
  • بعد از دیدن این سریال‌ها، دیدگاه منفی شما درباره کشور و مردم آمریکا به چه شکل تغییر کرد و این سریال ها چه تاثیری در تغییر ذهنیت شما از منفی به مثبت، در جنبه های مختلف داشته است مثل: بنیان خانواده، امنیت، نوع دوستی، احترام به اعتقادات و … 
    (کدام بخش‌ها یا صحنه‌ها بیشترین تاثیر را روی شما گذاشت؟ چه تصویری از مردم آمریکا در ذهن‌تان ساخته شد؟)
  • این تغییر ذهنیت، چه تاثیراتی در زندگی واقعی شما داشته است؟
    (در نگرش، امید، انتخاب‌ها، هدف‌ها یا حتی مهاجرت شما به مکان های بهتر یا مسافرت و دیدن زیباییهای بیشتر و…)

لطفاً با جزئیات و مثال بنویسید. صحنه‌هایی را به خاطر بیاورید که هنگام دیدن آن‌ها، در دل‌تان گفته‌اید: «چقدر این مستندها با آنچه تا امروز درباره آمریکا شنیده بودم، فرق دارد!»

هدف من از این تمرین فوق العاده این است که: دانشجویانم آگاهانه، ورودی‌های ذهن خود را انتخاب کنند، ذهنیت قدرشناسانه بسازند، و به‌جای تمرکز بر ترس و محدودیت، با دیدی مبتنی بر فراوانی و زیبایی زندگی کنند. زیرا طبق وعده‌ی خداوند: “لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ…”  اگر قدردان باشید، ظرف وجود شما را برای دریافت نعمت‌های بیشتر افزایش می دهم..

مشتاقانه منتظر خواندن تجربه‌های فوق‌العاده‌تان هستم.

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

386 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «میثم شهریاری» در این صفحه: 1
  1. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1820 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست

    سلام به استاد عزیز

    سلام دوستان

    من واقعا همیشه فکر میکردم آمریکا مردمی بی دین و ایمان و خونخوار داره.

    از زمانی که یادم میاد یک جمله مثبت در مورد این کشور به گوشم نخورد.فقط یک چیز اگه جنسی آمریکایی پیدا میشد اون جنس بهترین بود از همه لحاظ

    اما این دشمنی آشکار از شعار صبحگاهی در مدرسه گرفته تا روز 22 بهمن و روز قدس و …..

    هرجا سخرانی بود یا مجلس عزاداری بود

    حتما یا با مرگ بر آمریکا و بدی در مورد آمریکا شروع میشد و یا با این حرفها تموم میشد.

    دیگه هر چی میشد میگفتند تقصیر آمریکا است.

    تا جایی که دیگه این موضوع تبدیل شد به لطیفه که هر چی بشه تقصیر آمریکاست

    حتی خشکسالی

    و گرون شدن اجناس و …….

    در مورد بی بندو باری، بی مهر و عاطفه ای اینا که نگم چیا به خوردمون داده بودن

    تلویزیون که انگار برنامه ریزی شده بود برای بد نشون دادن آمریکا و آمریکایی ها

    یا از خشونت پلیس نشون میداد و یا تیر اندازی در مدرسه و خیابان

    فیلم ها وسترن که تمام کننده این موضوع بودند.

    یه ضرب المثل هست که اگر کسی با یک نفر دشمنی زیاد داشته باشه میگن مگه پدرتو کشته

    نمیدونم چه پدر کشتگی ما با این آمریکایی ها داشتیم.

    یک جنگی بود تمام شد ما کشتیم اونا هم کشتند.

    اما سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا کم کم اون یخ ذهن منو شکست

    ببین این تصویر واقعی بدون کوچکترین جانب داری.

    از تمیزی خیابون ها

    از اینکه براشون فرقی نمیکرد که شما ایرانی هستید یا از هر کشور دیگه

    چیزی که ذهنیت اکثریت الان تو ایران هست اگه یک آمریکایی ببینیند انگار خود شیطان رو دیدند.

    اما اون سریال ها واقعا مارو آگاه کرد که واقعیت چیز دیگریست.

    از در صلح بودن با خودشون یک نفر با لباس زیر و یک نفر حجاب کامل نه این به اون به چشم اهریمن نگاه میکرد و نه اون به چشم بی فرهنگ و امول

    وای چقدر اینا مثبت اندیش بودند و اون اعتماد به خداوند رو در عمل ازشون میشد دید

    مثلا تو یکی از قسمتها بچه های کوچک جلیقه نجات داشتند و تو آب بازی میکردند و پدر و مادرشون هم آنچنان کنترلی رو شون زوم نبودند.

    یا تو فایل معب یوتا توی اون شیب تند رو سخره بچه‌ها داشتند راحت بازی میکردند

    من داشتم با دیدن تصویر به خدا میترسیدم.

    از مهمان نوازی و کمک کردن و احترام گذاشتن گرفته تا اون جایی که استاد یا خانم شایسته به راحتی فیلمبرداری میکردند و اونا هم هیچ مشکلی نداشتند.

    خدایا شکرت که واقعیت رو متوجه شدیم و عروسک خیمه شب بازی دیگران نشدیم.

    خدایا هدایتم کن به سمت زیبایی های بیشتر و بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: