تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورها - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

386 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ربابه و محمد و سام گفته:
    مدت عضویت: 1674 روز

    به نام فرمانروای عالم

    سلام بر استاد عباسمنش عزیز

    فایل بینهایت زیبا و تاثیرگذاری بود واقعا تک تک فایلهایی که میزارید و صحبت میکنید تاثیرگذار هستند.

    من هم از کودکی هم از طریق رسانه و هم مدرسه بمباران اطلاعاتی میشیدم و هر چی اونا میگفتند فکر میکردم درست بود.حتی من اخبار 20:30 را اکثرا گوش میدادم و سعی میکردم حتی از دستش ندم.هرچی اونا میگفتند گوش میدادم ولی از وقتی وارد سایت شدم و روی آموزه های شما کار کردم دیگه هیچ اخباری را گوش نمیدم.یعنی دیگه اصلا برام مهم نیست که چی میگذره یا چه خبرهایی هست چون اونا همش خبرهای بد را میگن.

    من قبلنا فکر میکردم که مردم آمریکا همشون اسلحه دارند و براحتی همدیگه را میکشند چون اکثرا تو اخبار دیده بودیم که فقط مواقعی را نشان میدهند که یک نفر به یک مدرسه یا جایی رفته و افرادی را کشته و فکر میکردم همشون انسانهای بی اعصاب هستن و همش در حال جنگ و نزاع هستند. بی بند وباری رواج داره .خانواده ها به بچه هاشون اهمیتی نمیدن و بعد از 18 سالگی هر کاری که بخواهند میتونن انجام بدهندو………

    قبلنا وقتی با همسرجانم صحبت از مهاجرت میشد من بهشون میگفتم هرجایی بغیراز آمریکا یعنی آنقدر در این مورد مقاومت داشتم که نگو و نپرسسسسسسسسسسسسسسس

    راستش یادمه وقتی سال 96 درسفری که به کشور تایلند داشتم تو شهر بانکوک یک آقایی به اسم ایشآی که اهل اسراییل بودند کار رزرو هتل و …. را برامون انجام دادند و خیلی خیلی انسان خوش برخورد و خوبی هم بودند و هر کمکی از دستشون برمیومد برامون انجام میدادند و اگه میخواستیم دلار به بات تبدیل کنیم هم ایشان برامون انجام میدادند اون هم با هزینه بسیار ناچیز خلاصه که استاد اون موقع بود که من یک تلنگری خوردم اولش یک ترسی بخاطر باورهای قبلی از آقای ایشآی داشتم ولی کاملا غلط بود و واقعیت چیز دیگری میگفت و من فهمیدم که این آقا انسان شریف و بینهایت درستکاری هستند .

    یک بار هم در یک فایلی شما از یک رییس بانک که اهل اسراییل بودند صحبت کردید که بعد ا زاینکه متوجه شدند شما ایرانی هستید با شما برخورد عالی داشتند و خیلی از ایران و جاهای دیدنی و غذاهای ایرانی تعریف کرده بودند و به شما گفته بودند که این کار رسانه ها و سیاست است که باعث شده ما به هم بدبین باشیم .حتی از مردم ایران هم تعریف کرده بودند.

    من وقتی شروع به دیدن فایل سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت کردم با انسانهای نازنینی که شما برخورد میکردید و به پارادایس میومدند یا شما میرفتید مثل خانواده آقای راین و 4 تا پسر نازنینشون و مادرشون خانم هوپ واقعا استحکام خانواده و همکاری و عشق را در بین اونها دیدم .اونجا دیدم که چقدر به بچه هاشون و علایقشون احترام میزارن و هر بچشون را با خصوصیت خاص خودش میپذیرند . یا وقتی شما رفته بودید خونشون چقدر بچه هاشون با عشق و علاقه فراوان از اتاق جدیدشون و تیم مورد علاقشون حرف میزدند و پدر و مادرشون هم اتاق اونها را طبق سلیقه بچه ها چیده بودند و معلوم بود که با همدیگه چقدر پینگ پونگ بازی کرده بودند که همگی مهارت خاصی تو این بازی داشتند .بنظرم اگه آقای راین این علاقه را نشان نمیداد هیچوقت این بازی و مهارت در بین بچه هایشان محبوب نمیشد.مثلا برای یعقوب که علاقمند به یوتیوبری داشت کامپیوتر و وسایل لازم را تهیه کرده بودند که کارش را انجام بده و این حد از علاقه به فرزندانشون را من واقعا تحسین میکردم.هنوز که هنوزه این قسمتها را میبینم .شاید فکر کنم من این سریالها را 20 باری دیدم و باز هم ادامه داره و از دیدنشون و تمرکز بر زیباییهاش سیر نمیشم.

    با دیدن رآس و تیفانی که چقدر انسانهای نازنینی بودند و چقدر به کاری که انجام میدادند علاقه داشتند آزادی عمل و خلاقیت در کار را دیدم که چطور یک انسان میتونه آزادنه یک کار مستقل داشته باشه و اطلاعات بینهایت عالی در مورد ساخت هواپیما من را خیلی به وجد آورد.

    و چندین خانواده که یک جا به پارادایس اومدند و چقدر خوش گذروندند و حالشون با همدیگه خوب بود وحتی نیازی نبود که براشون غذا آماده کنید و خودشون به موقع کارشون را انجام میدادند و وقتی که داشتند میرفتند خونه را تمیز کردند و رفتند .برام خیلی خیلی جالب بود.(استاد اونجا فهمیدم که چقدر بچه هاشون را مستقل بار آوردندچون بچه ها همه مهارت زندگی در طبیعت و انس با اون را میدونستند و هر کس کار خودش را انجام میداد و نیازی به کمک دیگران نداشت)

    با دیدن سفر به دور آمریکا صلح و دوستی را در بین مردم دیدم که چقدر حالشون خوب هست .وقتی سرود ملی کشورشون پخش میشد یک جا می ایستادند تا تمام بشه و احترام خاصی قایل بودند .و اکثر دیدم که پرچم کشورشون را سر در خونشون نصب کرده بودند و خیلی برام جالب بود .

    چقدر به شما کمک میکردند در مواقعی که نیاز به کمک داشتید چطور از شما دعوت میکردند که در جمع اونها باشید و صحبت کنید و خوش بگذرونید.وای خانم بورلی که چقدر از نشان دادن حیاط و باغچه زیبایش به شما لذت میبرد و اعتقادات عالی و زیبایی داشت و آرامش خاصی در زندگیش جاری بود .یک جور اعتقاد خاصی بینشان برقرار هست .

    من حتی از یکی از آشنایانمان شنیدم که دخترشون اومده آمریکا و اونجا درس میخونه. میگه همسایه های دخترم براش غذا درست میکنند و میدهند و میگن چون تو درس میخونی و وقت نداری ما برات غذا درست میکنیم (این را یکی از همشهریهای خودم تعریف میکرد ).

    از اینکه انسانهای شکرگزاری هستند و همیشه کشورشون در حال پیشرفت هست و خدواند نعمات فراوانی براشون جاری میکنه .کشور بزرگ و پربرکت و پر ازنعمات فراوان .من از اینکه میبینم اکثر ایالت های آمریکا با آب محصور شده لذت میبرم اونها حتی قدر این نعمت را میدونند و به محیط زیستشون هم احترام میگذارند و سواحل و جاده ها و خیابانها و همه جا را تمیز نگه میدارند پس خداوند هم نعمات فراوانی را براشون میفرسته .

    ازاینکه موقع بلایای طبیعی دولتشون را تخریب نمیکنند که باید دولت به ما کمک کنه بلکه خودشون تلاش میکنند تا خسارات بوجود اومده را درست کنند راستش برایم خیلی عجیب بود.حتی اون بلایای طبیعی را عادی میدانستند و میگفتند که بعد از اون مثلا خونه های محکمتری میسازند و …… از اینکه از دولت انتظاری نداشتند همشون روی پای خودشون وایساده بودند تا بحران را بگذرونند تعجب میکردم چون ماها یاد گرفته بودیم که همه چیز تقصیر دولت بندازیم و یجورایی همیشه توقع داریم دولت برامون کاری انجام بده و وقتی هم انجام میده میگیم وظیفشونه.درحالیکه ما باید اول شکر گزار باشیم و دوما همیشه ازشون بخاطر کارهایی که برای کشورمون انجام میدهند تشکر کنیم.

    استاد اینم بگم قبلنا وقتی صحبت از روسای جمهور آمریکا میشد چون رسانه همش میگفت که اینها برعلیه ایران عمل میکنند وتحریمها را بیشتر میکنند خیلی خیلی بدم میومد ولی الان در مورد آقای ترامپ چنین حسی ندارم چون الان میدونم که ایشان خیلی انسان موفقی هستند و قبلنا تو کارهای ملکی و اقتصادی و برنامه های تلویزیونی موفقیتهای عالی داشتند و من از این نظر تحسینشون میکنم.

    استاد یک مورد جالب که الان هست من خیلی دوست دارم به کشور زیبای آمریکا سفر کنم و از دیدن زیباییهای این کشور لذت ببرم و تجربه کنم و پسرم و همسرم خندشون میگیره که چطور قبلا من مقاومت داشتم از آمدن به این کشور.

    الان حسم به این کشور و مردمانش و حتی تمام مردم دنیا عالی هست .من مردمانی در کشور تایلند دیدم که وقتی گوشیم اینترنت نداشت چطوری بزرگوارانه و بدون هیچ چشم داشتی موبایلشون را در اختیارم میگذاشتند و هیچ ترسی هم نداشتند تا من کارم را انجام بدم اون هم نه یک نفر بلکه چندین نفر در جاهای مختلف برایم این کار را کردند .

    من هم در کشور تایلند دیدم که خانمهای با حجاب (یعنی صد درجه هم از ما ایرانیها از نظر حجاب بالاتر بودند) چطوری در کنار دیگر مردم که اصلا اعتقادی به این کار نداشتند زندگی میکردند و همشون تو صلح و صفا با هم کارمیکردندو تفریح و شادی هم میکردند.

    نمیدانم چطور از شما و مریم جانم بابت فایلهای بینهایت زیبای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا تشکر کنم ولی امیدوارم خدواند همیشه برکت و فراوانی و عشق را درزندگیتون جاری کنه که زندگی میلیونها نفر را زیباتر کردید و ما را از عقاید پوچ وبی معنی نجات دادید و چشمهای ما را به واقعیت باز کردید.چشمهایمان را به دیدن زیبایی از طریق این دو سریال عادت دادید که هر جایی از جهان زیباست و ما باید شکرگزار نعمتهایی که داریم باشیم .

    یکی از شکرگزاری های هر روز من این هست که خداوند من را با شما و سایت الهی تان آشنا کرد.استاد خیلی دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1606 روز

    سلام به استادعزیزم ومریم جان واعضای خانواده بزرگم

    استادجان فرمودید که دیدگاه هامون روقبل وبعد دیدن فایلهای سفربه آمریکا رو بنویسیم.

    من قبلا توی سریال کامنت گذاشتم و گفتم که چقدر با دیدن این سریال دیدگاهم به امریکا تغییر کرده.

    من خیلی موارد زیادی رو دیدم توی سریال که برام از امنیت وآرامش و سرسبزی وجذابیت این کشور میگفت.

    اینکه شما به راحتی اسکوترهاتون واتومبیلتون رو ی گوشه پارک میکنید و حتی کسی نگاهم بهشون نمیکنه و اون کشور بسیار امن

    نه اینکه ده تا قفل و اینا بهش بزنید ونزدیک ترین مکان به اونا رو انتخاب کنید برای نشستن یاخرید کردن تا جلو چشمتون باشن.

    اینکه این کشور انقدر به پوشش و عقاید متفاوت احترام میذاره.

    اینکه انقدر امن که تا دیر وقت میشه بیرون از خونه بود و لذت برد وشاد بود.

    اینکه این کشور واصلا میشه گفت این قاره 4فصل.یجا سرسبز وپرگل ودارو،درخت ی جا کویر،ی جا بارونهای ممتد،ی جا چشمه های آبگرم جوشان وجذاب،ی جا برف وسرمای زیاد.

    کشوری که به قول شما هیچ حصار ودیوارو، فنس و نرده های حفاظی وجود ندارد.

    کشوری که زنان در امنیت کامل هستند.

    کشوری که انقدر همه بهم اعتماد دارند وازاعتماد هم سو استفاده نمیکنن که راحت توی فروشگاه خودت میری خریدهاتو حساب میکنی.

    کشوری که غیراز شادبودن ورفاه مردمش وصلح با سایر کشورها چیز دیگه ای ازش ندیدم.

    کشوری که در مدارس مکان های مذهبی و خانواده ها صحبتی از لعن و نفرین نثار دیگر کشورها نیست

    من خلاف همه اینها رو قبل آشنایی با شما ودیدن سریال سفربه آمریکا متصور بودم که کلا نظرم عوض شد.

    عشقی که من به این کشور پیدا کردم و یکی از امن ترین وبهترین وزیباترین کشورهای مورد علاقم هست واقعا وصف ناشدنیه.

    اینکه بادیدن سریالها وفایلهای سایت یادگرفتم هرچیزی که میشنوم باور نکنم و باورهامو نسبت به همه چیزوهمه کس درابتدای کارمثبت کنم.ساده لوح نباشم ولی بدبین ومنفی باف هم نباشم.

    استادجانم شما خیلی چیزها بمن یاددادید.سپاسگزارم ازتون.

    درپناه خداباشید.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 912 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    سلام بر توحیدی ترین استاد و یار و یاور همیشگی‌اش، بانو شایسته مهربان

    سلام بر دوستان گرامی

    استاد من تا قبل از دیدن سریال سفر به دور آمریکا ذهنیت خوبی به این کشور نداشتم.

    من فکر می‌کردم که مردم آمریکا اکثریت، بی بند و بار هستند و هیچ تعهدی توی زندگی مشترک ندارند.

    فکر می‌کردم که اکثریت اسلحه دارند و هر وقت اراده کنند با هر کسی که مشکل دارند اونو از بین می‌برند و اصلا توی جامعه‌ امنیت و آرامشی وجود نداره‌. مثل فیلم هایی که نشونمون دادند و ذهنیت ما رو نسبت به این کشور خراب کردند و ما آمریکایی ها رو جانی و قاتل، آدم ربا و بی خدا میدونستیم.

    همه میدونیم که توی هر مناسبت و مراسمی، پرچمش رو آتش میزنند و کلی شعار مرگ بر آمریکا سر میدن.

    کلا از بچگی تا به الان رسانه ها، ذهن ما رو نسبت به این کشور و مردمش، بد و منفی کردند. و ما اونها رو خونخوار میدونستیم.

    اما به لطف خدای مهربونم، از وقتی که با استاد آشنا شدم، و سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا رو دیدم، انصافاً و خداوکیلی دیدَم نسبت به این کشور و مردمش تغییر کرد و برای مردمش احترام خاصی قائلم.

    توی این دو سریال کشور پهناور آمریکا رو چقدر زیبا و سرسبز دیدم.

    مردم خوش قلب و مهربونی داره، که از هر نژاد و ملتی رو درون خودش جا داده و با صلح و صفا در کنار هم زندگی می‌کنند. مثل اون قسمت سفر به دور آمریکا، که هر شخصی با پرچم کشورش و محصولات و مشخصات کشورشون، اون رو به بقیه نشون میدن و در آخر نماینده هر کشور پرچم کشورش رو به دست میگیره.

    و نماینده کشور ایران هم استاد عزیز بود و پرچم کشورمون رو در کنار پرچم آمریکا و عربستان( اگه اشتباه نکنم ) قرار داد، به نشانه صلح و دوستی با این دو کشور.

    چیزی که من از سفرنامه دیدم، مردمی که با خودشون در صلح هستند، پوشش ساده و راحتی دارند، فیلم بازی نمی‌کنند خود واقعی‌شان هستند و از هر فرصتی برای تفریح و لذت و شادی در کنار خانواده استفاده می‌کنند.

    چقدر دوست داشتم صحنه‌های کنار ساحل رو، همه راحت و لباس های رنگ رنگی شاد، بدون کوچکترین اذیت و آزاری ، کنار ساحل لذت می‌بردند یا شنا می‌کردند. ولی متاسفانه توی ایران از این خبرا نیست. همه ادعای مسلمونیشون میاد و چشم چرونی می‌کنند یا اگه زن و دختری رو تنها ببینند، یا مزاحمش میشن یا به چشم بدی نگاش می‌کنند. ولی توی این سریال‌ها، همه ما بارها زنان و دختران جوان رو دیدیم که تنهایی به ساحل اومدن و در آرامش و امنیت از اون فضا لذت بردند.

    هر وقت خانم شایسته از مردم فیلم گرفته، همه دست تکون دادند و با خنده به دور بین نگاه کردند.

    خود من وقتی بچه هام کوچیک بودند، زندگی رو به خودم حروم کرده بودم، نه تفریحی نه مهمونی، اصلا یه وضعی بود.

    ولی توی سفر به دور آمریکا دیدم که خونواده ها با بچه کوچیک توی دریا میرن، جاهای دیدنی، حتی یه قسمتی بود که توی غار رفته بودند و بچه‌ ها انگار فهمیده بودند که باید ساکت باشند. من توی خواب هم نمیدیدم که با بچه کوچیک همچین جایی برن.

    چه سیزده به درهایی که به خودم حروم کرده بودم ، بچم کوچیکه، دست به چمن نزنه مریض شه و از این حرفا

    چقدر فراوانی و ثروت توی این کشور زیبا هست

    چقدر ویلاهای گران قیمت و یات های تفریحی زیادی وجود داره

    چقدررررر آر وی هست و مردم به مسافرت میرن و در کنار هم لذت می‌برند و مسائل هم رو حل می‌کنند، مثل اون قسمتی که یکی از دستان خدا پله‌ های آر وی استاد رو درست کرد. و بارها از این کمک ها به استاد شده.

    توی هر ایالت چقدر خوب جاهای دیدنی اونجا رو توضیح میدن با خوش رویی.

    چقدر به مردم احترام میزارند و برای راحتی و امنیت مردم، به عنوان مثال تا پای رودخونه پله درست کردند که تردد به راحتی امکان پذیر باشه.

    دیدن این سریال‌ها ثروت و فراوانی محضه

    دوست دارم بیشتر بنویسم ولی باید برم ناهار ظهر جمعه رو درست کنم

    خانم شایسته عزیز و مهربون، بمونی برامون و سایه شما و استاد مستدااااااااااام. دوستتون دارم

    در پناه الله همیشه بدرخشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    احسان آریان مهر گفته:
    مدت عضویت: 510 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و نازنین، بنده احسان آریان مهر هستم و همیشه توی سایت شما سر میزنم و کامنت میخونم و فایل های دانلودی رو استفاده میکنم و جوری شده که اگر روزی حداقل یکی دو ساعت کامنت دوستان رو نخونم یا فایلی گوش ندم حتی شده تکراری، احساس میکنم چیزی رو گم کردم…

    این فایل شما چقدر بی نظیر و عالی شده و باید بگم که من دو بار سریال سفر به دور آمریکا رو دیدم از اول تا آخر و چقدر من عاشق کشور ثروتمند و قدرتمند آمریکا شدم و یکی از مهم ترین دلایل ثروت و قدرت این کشور اینه که: اونها به خداوند اعتماد دارند حتی این رو پشت دلارهاشون چاپ کردن خب خداوند هم بهشون ثروت میبخشه.

    استاد منم مثل خیلی ها تحت تاثیر باورهای اشتباه زیادی قرار داشتم در مورد آمریکا و اروپا و… یادمه دبستانی بودیم و اول صبح هنوز چشممون خواب بود مغزمون هم کامل فعال نشده بود قشنگ توی حالت خلسه بودیم میرفتیم سر صف و همراه با صدای ناظم که توی بلندگو میومد داد میزدیم مرگ بر آمریکا و اسرائیل و کل کشورها فقط خودمونو عشقه…

    فکرش رو بکنید اولین چیزی که به زبون میاوردیم مرگ خواستن برای دیگران بود و من الان که آگاه شدم و دیگه فهمیدم در چه جهانی زندگی میکنم و خدای خودم رو شناختم به صورت کامل فاصله گرفتم با مباحث منفی و سیاسی، حتی امروزه در خصوص مذاکرات ایران و آمریکا که ماشالله همه یه پا سیاستمدار شدن و با یه قدرت و اعتماد بنفسی هم صحبت میکنند که انگار متخصص سیاست هستن، من سکوت میکنم و حتی دنبال نمیکنم که نتیجه چی شده چون من نه به مقامات ایران کار دارم و نه آمریکا بلکه من تنها با خودم رو به رو هستم و این رو میدونم که آنچه که باعث نجات و پیشرفت و رشد این جامعه و خودم میشه ذهن و ایمانم به خداوند هست نه رئیس جمهور ها و مقامات و… اونها هرچقدر هم قدرتمند باشند در جایگاه خودشون، هیچوقت قوی تر از خداوند نیستند…

    استاد عزیز من عاشق آمریکای شمالی هستم و روزی قطعا مثل شما مهاجرت خواهم کرد و به خوبی میدونم برای رسیدن به اون جایگاه اول باید یاد بگیرم این جایی که هستم به زیبایی ها و نعمت ها توجه کنم تا هدایت بشم به زیبایی و نعمت بیشتر.

    دوستتون دارم عزیزان من به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    زینب مشایخی مزار گفته:
    مدت عضویت: 1233 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز و دوستان گرامی

    من هم مثل همه چیزای خوبی راجع به امریکا نشنیده بودم و فکر میکردم بدترین کشور دنیاست ولی برام جالب هیچ وقت داخل راهپیمایی ها شعار مرگ بر امریکا نمیگفتم فقط به خاطر اجبار مدرسه راه میرفتم همراهشون ولی خانواده ما کلا زیاد کاری نداشت مامانم همیشه میگفت همه جا ادم خوب و بد هست اما متاسفانه تلویزیون و اطرافیان همیشه بدی های امریکا رو میگفت و من همیشه از امریکا ترس داشتم ولی خدا را شکر ادم سیاسی هیچ وقت نبودم همیشه دنبال کننده اخبار پدر من بود و بس تا اینکه من ازدواج کردم و خانواده همسر من فوق مذهبی هستند و مخالف سر سخت امریکا که اگه اسمشو میوردی فقط بدی میشنیدی از ازدواج ما سه ماه گذشته بود که همسرم با استاد عزیز اشنا شد من اولش مخالف بودم و گوش نمیکردم اما یک فایل استاد که راجع به زندگی و دوست داشتن بود و ناخوداگاه گوش کردم و لذت بردم من بچه دار شدم دخترم وقتی میتونست راحت حرف بزنه به استاد میگفت استاد عباس منشک من هر چی میگفتم دخترم استاد عباس منش اما متاسفانه دخترم حرف خودشو میزد میگفت دوسش دارم ما اول از فیلم های زندگی در بهشت شروع کردیم و واقعا لذت بخش بود به جایی رسید هر وقت موقع غذا خوردن میشد و همه اعضای خونه جمع بودن پسر من سریع کنترل تلویزیون میورد و میزد زندگی در بهشت و چهار نفری نگاه میکردیم و لذت میبردی کار به جایی رسید که بچه های من می گفتند مامان بابا میشه بریم پیش استاد سر بزنیم ببینیمش ما استاد خیلی دوست داریم اون موقع بچه های من دخترم ده سالش بود و پسرم شش سالش و ما از جیرفت که یکی از شهرستانهای کرمان چند سالی بود مهاجرت کرده بودیم کرج بعد شروع کردیم به دیدن سفر به دور امریکا و برای ما واقعا خیلی خیلی جذاب بود زیبایی امریکا مردم مهربون و عالی و خوش اخلاق و روابط عالی که با هم داشتند و اینکه با غریبه ها چقدر راحت و اروم هستند و حتی با دوربین در صلح هستند خیلی راحت میپذیرند دوربین و دست تکون میدن با لبخند و هر بار با عشق فیلم ها رو نگاه میکنیم واقعا لذت میبریم و الان دخترم و پسرم اصلا توی مدرسه شعار نمیدن و توی دلشون به امریکا درود میفرستن و منتظرن که زودتر مهاجرت کنیم امریکا البته برام خیلی جالب بود پسرم الان ده سالشه میگه بابا بیا اول بریم ایران بگردیم بعد کلا بریم امریکا زندگی کنیم بریم کنار خونه استاد خونه بخریم و دخترم عاشق امریکا شده البته دوست داره بره کره زندگی کنه و ما به خاطر دیدن زندگی در بهشت ما هدایت شدیم به یه خونه دویست میتری با یه حیاط صد متری که یه باغچه بزرگ هم داره همون چیزی بود که دوست داشتیم و تو باغچمون نزدیک بیست و پنج نمونه محصول کاشتیم و برداشت کردیم هر صبح و شب بهشون اب میدادیم با نگاه کردن به اونا واقعا لذت میبردیم با هاشون حرف میزدیم و عالیه و مطمعن هستم با دیدن سفر به دور امریکا حتما خدا ما رو به رفتن به کشور امریکا هدایت میکنه ما به خاطر شغل همسرم از جیرفت رفتیم بندر از بندر رفتیم کرج و الان دوباره اومدیم شهرمون فعلا و توی یه خونه بزرگ زندگی میکنیم من همسرم اموزش صادرات میده و همچنین محصولات کشاورزی صادر میکنه من خیلی دوست داشتم همراه همسرم باشم اینقدر این تو ذهنم تکرار شد تا اینکه خیلی برام جالب بود از پارسال شدم حسابدار شرکت همسرم من میدونم همه چیز افکار ماست و خدا همیشه هدایتگر ماست و به الهامات خدا ایمان دارم و راستی ما الان خانوادگی عاشق کشور امریکا شدیم و یه چیز جالب ما قبلا جلوی مادر شوهرم میگفتیم میخواهیم برویم امریکا مادر شوهرم خیلی عصبی میشد و جبهه میگرفت اما کار کردن روی باورها اینجوریه به گفته استاد که چند وقت پیش به مادر شوهرم گفتیم میخوایم بریم امریکا مادر شوهرم بدون هیچ مقاوتی گفت به سلامت همه جا ادم خوب و بد هست من واقعا اون لحظه تو پوست خودم نمیگنجیدم رو کردم به همسرم و با چنان انرژی و هیجانی گفتم عشقم ببین این نشونه باور من و تو همسرم با چنان انرژی گفت این نشونه خداست برای ما پس ادامه بدیم سخت کوش تو امریکا واقعا کشور فوق الده ای و فایل های استاد و گوش کردن به اونا ما چهار نفر خیلی به هم نزدیک کرد و هم فرکانس که پسر من از شش سالگی داره به پدرش اموزش تصویر سازی میده و پدرش دست مزد بهش میده و اون لذت میبره تو مرام پسر من نمیشه و نداریم نیست به هر چی بخواد میرسه و میگه مامان من میدونم خودمون به همین خودی میریم امریکا پیش استاد و من استاد بغل میکنم محکم من از خانم شایسته عزیز نهایت تشکر دارم بهش میگم مریم جون خیلی خیلی دوست دارم که توی هر شرایطی این فیلم ها رو میگیری و برا ما میزاری روی سایت و ذهنیت خیلی ها رو عوض کردی و باورهای درست کاشتی استاد جان از شما هم ممنونم با اینکه مقاوت داشتید و دارید ولی باز میزارید مریم جان فیلم بگیرند اینقدر زیبا پس استاد عزیز منتظر ما در پارادایس باشید ان شالله همدیگه رو ملاقات میکنیم عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    حکیمه گفته:
    مدت عضویت: 436 روز

    با سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و دوستان گرامی

    من تا حدودی توانستم سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت را دنبال کنم و لذت ببرم واقعا طبیعت جالب و زیبایی دارد خصوصا در پارادایس که واقعا بهشتی هست که نهرها زیر درختانش جاریست .

    در مورد ذهنیت نسبت به کشور امریکا من هیچگاه نگذاشتم رسانه یا هر کسی دیگر بدون دلیل منطقی و بدون حقیقت بتواند ذهن مرا در گیر کند چه مثبت و چه منفی

    همانطور که استاد عزیز فرمودند در مدارسی که من تحصیل میکردم هم پرچم امریکا همیشه جلوی درب ورودی و روی آسفالت نقاشی شده بود که باید از رویش میگذشتیم اما من با اینکه مجبور بودم از روی آن پرچم عبور کنم همیشه این سوال در ذهنم زنگ میخورد که اینکارا چه معنی دارد؟اگر واقعا کشوری بد باشد با این کارها مگر مشکل حل میشود !!!!!

    بعدها که بزرگتر شدم همچنان ذهن کنجکاوی داشتم و این قبیل کارهارو و این فریب رسانه هارو نمیتونستم بپذیرم و بیشتر روی اخبار ، منطقی و غیر منطقی بودن اخبار و تصاویری که میدیدم تمرکز میکردم و باز چیزی در ذهنم بود که حل نمیشد و در واقع به قولی علت و معلول با هم جور در نمیومد البته تا اون موقع با استاد و برنامه هاشون هنوز آشنا نشده بودم پس از آشنایی با استاد دوست داشتنی و به شدت صادقم متوجه شدم که ان همه سوالی که در ذهنه من از نوجوانی ایجاد شده بود بدون دلیل نبوده و واقعا یک تناقض بزرگ بین خبر و واقعیت من را دچار این همه ابهام ذهنی کرده بود.

    استاد عزیزم من فکر میکنم طبق آموزه های شما که هر چیزی رو باید با منطق بپذیریم تا ملکه ذهنمون بشه اخبار و رسانه ها هیچگاه نتوانسته بود من را فریب ذهنی بدهد.

    سریال سفر به دور امریکا را با ذهنی خنثی و بدون هیچگونه ذهنیت منفی یا مثبت دنبال کردم و از منطقی بودن ، حقیقته بدون سانسور و درستی و صداقت شما لذت بردم و از شما و خانم شایسته عزیز که بسیار زحمت کشیدید بسیار سپاسگذارم چون میدانم ساخت مستند تلاش و زحمت زیادی میخواهد و شما از بعضی لذتها گذشتید و برای ساخت این سریال بخاطر اعضای سایت وقت گذاشتید و دوربین بدست گرفتید که این بسیار ستودنی هست و از شما ممنونیم.

    استاد عزیزم همانطور که خدمتتون عرض کردم ذهن من به شدت منطقی هست حتی سریال سفر به دور امریکا را هم با ذهن به شدت منطقی دنبال میکنم من فکر میکنم قضاوت در مورد ملتها خیلی خیلی فاصله دارد با قضاوت در مورد دولتها!!!

    از مردم امریکا ممکن است رفتاری دیده شود که حتی بهتر از عملکرد یک مسلمان باشد وبسیار رفتار انسانی داشته باشند .ولی در خصوص دولتها من باز هم سعی میکنم اسیر قضاوت رسانه ها نشوم و براستی عملکرد آن دولت را بسنجم و با تمرکز روی عملکرد ونتیجه آن و بر پایه منطق بپذیرم.

    ذهنیت منفی که در ایران نسبت به امریکا ایجاد شده بیشتر بخاطر عملکرد دولت امریکاست حداقل عملکردی که سالهای پیش در ایران و جلوی چشم خودمون ایجاد کردند مثل حقه کاپیتولاسیون و سوء استفاده های آن و قوانینی که نشان از برتری خودشان و حق توحشی که در نظر میگرفتندو بسیاری مسائل دیگر

    مردم امریکا حتی ممکن است خودشان هم از رفتار دولتشون در کشورهای دیگر خبر نداشته باشند که اگه مطلع بشوند حتما اعتراض میکنن مثل خرج مالیاتشان برای کشتار مردم غزه .کاری نداریم به اینکه مردم غزه خوب هستند یا بد ولی مالیاتی که مردم امریکا پرداخت میکنن برای آبادانی وساختن کشورشان هست نه برای کشتن یک عده آدم در کشوری دیگر که هیچگونه حمله ای به امریکا نداشتند و در کشور خودشان دفاع میکنن!!!!!

    در کل استاد عزیزم من فکر میکنم باید حساب انسانهارو فارغ از دین و مذهبی که برای خودشان نام گذاری کردن از حساب دولتها جدا کنیم .به نظر من همه انسانها فطرت زیبایی دارند که خداوند در وجود همه به عنوان روح خودش قرار داده است و این شرایط بیرونی هست که ما را از ان روح زیبا دور یا نزدیک میکند.

    استاد عزیزم در پایان یک خداقوت جانانه خدمته شما و مریم جان دوست داشتنی عرض میکنم و جبرانه این همه زحمات را به شکلی که خودتان دوست دارید و راضی میشوید از خداوند میخواهم.

    از شما که این دیدگاه را خواندید سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ابوالفضل گفته:
      مدت عضویت: 1151 روز

      سلام حکیمه عزیز

      از دیدگاه منطقیت واقعا لذت بردم برخلاف دیدگاه تند اکثر کامنت ها بدون هیچ منطقی و تمام خواستن ک همه تقصیر رو گردن جکومت ایران بندازن

      استاد عباسمنش ب من یاد دادن منطق رو منی ک اصلا نمیدونستم و درک نکرده بودم مفهوم این کلمه رو

      واقعا خیلی ممنونشم

      و اینجا با کمال احترام ب این استاد بزرگ فکر میکنم یک مقدار غیر منطقی قضاوت کردن همه جیز رو

      من نه جیره‌خوار جکومت ایرانم نه عاشق سینه چاکشم حتی روزهایی بوده ک فحش و ناسزا نثارشان میکردم اما وقتی از استاد منطقی فکر کردن رو یادگرفتم خیلی آروم شدم و سعی کردم تحسین کنم خوبی هاشون رو و بدی هاشون رو ب انسان بودنشون و جایزالخطا بودنشون ربط دادم

      و این دیدگاهی ک از استاد یادگرفتم ب آرامشم خیلی کمک کرد

      این دیدگاه باعث شد حیلی بیشتر مسئولیت زندگیم رو ب عهده بگیرم

      اما بچه ها متاسفانه خیلی غیر منصفانه دارن کامنت می‌نویسن

      و هیچ توجهی ندارن ب تاریخ و الان دنیا

      دوستان عزیز جوری کامنت نوشتن ک انگار

      ما رفتیم اطراف آمریکا 39 تا پایگاه نظامی ساختیم و هر روز و هر لحظه داریم تهدید میکنیمشون ب بمب باران

      انگار ما رفتیم تو قاره آمریکا یک کشور متجاوز جدید تاسیس کردیم و داریم مردم اون سرزمین رو از کشورشون بیرون میکنیم و در عرض یکسال 50 هزار تاشون رو کشتیم

      انگار ما مردم آمریکا رو تحریم دارویی کردیم و نمی‌گذاریم حتی دارو ب بیماران پروانه ای ما برسه و اونا دارن زجر میکشن

      انگار ما نفت آمریکا رو تحریم کردیم و نمی‌گذاریم از حف طبیعیشون ک تجارت با دنیاس استفاده کنن

      انگار مت رفتیم ب افغانستان و عراق حمله کردیم و اونجارو جوری با خاک یکسان کردیم ک هنوز بعد از بیست سال اثراتش هس

      کشور ما علیرغم قدرت نظامی ک داره و تواناییش برای کشورگشایی هیج موقع ب هیچ کشوری تجاوز نکرده و خواهان صلح در تمام دنیاس

      حالا فکر کنیم آمریکایی ها جای ما بودن کشورهای اطراف رو ب خاک و خون می‌کشیدن

      حتی در جنگ روسیه و اوکراین هم پای نظام آمریکا و سیاست هاش ب چشم میخوره روسیه ای ک علیرغم قدرتش هیچ موقع ب فکر کشور گشایی نبود

      حالا آمریکا رو ببینیم حتی ب رفقاش هم رحم نمیکنه کانادا رو تهدید میکنه میگه باید ب زور جزوی از من بشی

      خلاصه ک ی مقداری این فایل از استاد برام عجیب بود و کامنت بجه ها

      البته ک شاید تو ذهنم خیلی استاد رو کامل فرض کردم

      اما باید بدونم ک هیج کس کامل نیس و هممون حق خطا داریم و خدا هم آمرزنده هس

      جوری بچه ها در مورد مردم آمریکا و خوبی هاشون و مهربونی هاشون نوشتن و رفتارشون با بک ایرانی ک انگار وقتی یک آمریکایی میاد ایران ما سرشو می‌بریم خخخ

      کافیه فقط ی سرچ ساده تو گوگل زده بشه و نظر آمریکایی هایی ک ب ایران اومدن بشنویم ک اعتراف میکنن با اختلاف مهمان نواز ترین مردم دنیا ایرانی ها هستن

      استاد شما ب ما یاد دادین ک خودتحقیر نباشیم و قدر جایی ک هستیم رو بدونیم ک واقعا دست بوس شما هستم

      اما کامنت ها ب یک جهت دیگه ای بر خلاف همه فایل ها رفت

      البته ک خیره

      حکیمه جان ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 937 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان الهی من

    کلام اول خدایا شکرت

    استادجانم سپاسگزارم بابت این فایل قشنگ و پر از آگاهی و تلنگر .امیدوارم دیدن و شنیدن این فایل باعث بشه که دوباره برگردم و سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو نگاه کنم و بازم مثل اون موقعه ها پر از عشق و صلح و شوق و ذوق بشم

    استاد جانم ای کاش می‌توانستم با نوشتن بهتون توضیح بدم که این سریال و سفر چکار کردن با باورهای من و چقدرررر تاثیر گذار بودن .من مدتیه کم کامنت می‌نویسم ولی تمام فایلهاتون روگوش میکنم و دارم روی دوازده قدم کار میکنم ولی دلم نیومد که اینجا ننویسم چون واقعا بی نظیر بودن تاثیرشون روی نگاه و نگرش من

    من پسرم هم گاهی میومد با هم نگا سفر به دور آمریکا میکردیم و کلی ذوق میکرد و اینکه از مدرسه که اومد گفت مامان امروز اومدن بهمون گفتن بگید مرگ بر آمریکا و من نگفتم چون من دیدم که چقدر آمریکا قشنگ بود حیف بود بهش مرگ بگم

    و من چقدر خوشحال شدم که این فایلها هر چقدر کم ولی تاثیر گذاشتن روی پسرم و خدارو هزاران بار شکر میکنم بابتش .استاد عزیزم چقدر نگاه من زیبا شده نسبت ب آمریکا و مردمانش و این رو مدیون شماییم .میدونید چقدر تاثیر داشته روی هزاران نفری که مثل من بودن و این یعنی چقدر دنیا جای قشنگتری شده با وجود این دوتا نعمتی که پخش کردید

    نگاه قبل من هم مثل دوستانی بود که خودتون خوندید ولی الان نگم براتون که چقدر تاثیر گذاشته و هر باری که من سریال رو نگاه میکردم بعدش انگار روی ابرا بودم دوسداشتم منم بتونم مثل این مردم با خودم و با جهان در صلح باشم .چقدر اینا همه چی رو ساده میگیرن استاد جانم چقدر مسیر رسیدنشون به خداوند آسونه ؟؟ و ما چقدر مسیر رسیدن به خداوند رو برامون سخت و وحشتناک جلوه دادن جوری که اکثر مردم اشتباه میگیرن و میگن نخواستیم ما خدارو نخواستیم اینقدر رسیدن به خدا سخته و عذاب آور ؟اینقدر راضی کردنش سخته؟پس نخواستیم

    ولی استاد این آدمها چقدر مسیر لذت بخش و بسیاااار راحتی دارن برای رسیدن به خدا؟

    چقدر با جهان و هر آنچه توی این جهانه درصلحن

    چقدر این آدمها جاری زندگی میکنند

    این همه انرژی مثبتی که به جهان میدن مگه میشه بی جواب بمونه یا انرژی تو جهان گم بشه؟

    با تمام وجودم خدارو شکر میکنم بابت اینکه چشمها و قلب مارو به این آگاهی ها باز کرد و نزاشت ندیده از این دنیا بریم

    استاد جانم بی نهایت ازتون سپاسگزارم و دستتون رو می‌بوسم بابت تمام آگاهی های نابی که تا به الان ازتون دریافت کردم

    چقدر این کامنت و این نوشتن اول صبحی حس و حالمو قشنگ کرد چقدر حس شکر گزاری گرفتم خدارو صد هزار مرتبه شکر

    دوستان عزیزم روزتون پر از عشق و سلامتی و فراوانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    رستا گفته:
    مدت عضویت: 1584 روز

    بنام ربّ عشق که هر چه دارم از اوست

    نشانه‌ی امروز من 22/اردیبهشت /٠4

    سلام خدمت استاد عزیزم ، خانوم شایسته‌ی عزیز و دوستان و همراهان این خانواده‌ی صمیمی و صادق

    من از موقعی که یادم میاد، همونطوری که تا دقیقه 13 فایل توضیح دادید، بر اثر تأثیر رسانه‌ها، مدرسه، مسجد، جامعه و خانواده ، امریکا رو کشوری خونخوار و خودکامه و پر از خشونت میدیدم.

    چون انسان بسیار مذهبی‌ای بودم و تو یه خانواده‌ی مذهبی هم از سمت پدر هم از سمت مادر، به دنیا اومده بودم ، اصلا چشمِ دیدن هیچ‌ چیزی که به امریکا مربوط میشد رو نداشتم، نه تنها امریکا بلکه بقیه‌ی کشورها که از قدیم ایرانیا میگفتن خارج.

    سه سال پیش وقتی وارد سایت شدم، خیلی آروم و نرم شروع کردم به گوش دادن فایلهای رایگان و هر موقع سریالها منتشر میشد میدیدم .

    تو مداری نبودم که خیلی عملگرا باشم یا تمام فایلها رو گوش بدم. تو مدار دیدن مرتب سریالها نبودم، تو مدار خوندن کامنت که اصلا نبودم، تو مدار کامنت نوشتن ابداااا.

    از بهار پارسال، یعنی بهار سال 14٠3، تغییرات شخصیتی بارزی داشتم ؛

    داشتم متوجه میشدم که من بجای دوستان متعدد و نشتی‌های زیاد انرژی ، به آرامش و به کار کردن روی خودم نیاز دارم.

    فایلهای توحیدی خیلی بمن کمک کردن و شروع ماجرا از فایل تسلیم بودن در برابر خداوند بود . من داشتم با خودم در صلح بیشتری قرار میگرفتم . بیشتر نشانه‌های روزانه من، شده بود سفر به دور امریکا.

    در همین راستا تصمیم گرفتم هر روز یک قسمت از سفر به دور امریکا رو ببینم . هنوز برای دیدن زندگی در بهشت تصمیمی نداشتم. شروع کردم. روزهای اول که هیجانم خیلی بالا بود و احساس آرامش عمیقی به من دست میداد که تسرّی پیدا کرد به زندگیم و اتفاقات ریز و درشت قشنگی برام رقم میخورد.

    شده بود جعبه ابزاری که هر روز عصر میرفتم سراغش و یه عالمه حال خوب دریافت میکردم.

    اون سبک ساده و روان زندگی توی سفر و توی کشور امریکا، از قاب دوربین بخوبی نمایان بود .

    من قبلنا اصلا تو مداری نبودم که علاقه‌مند باشم به دیدن این سریال، اما جوری شده بود که تبدیل به یکی از ابزارهای قوی کنترل ذهنم شده بود.

    از هر قسمت چنتا از کامنتهاشو میخوندم و از اینکه چند سال پیش کسانی بودن که به این دقت قوانینو میفهمیدن و مثل بچه‌ زرنگای الان سایت، کامنت مینوشتن، خیلی تعجب میکردم. و حسرت میخوردم که چرا من چند سال جلوتر با این قوانین آشنا نبودم. در واقع از نظر فرکانسی به این آگاهیها دسترسی نداشتم.

    چند ماه پیش باز از مدار دیدن این سریال دور شدم و خیلی کمتر دنبال میکردم. نشانه‌هایی‌ اومد که این سریالو ادامه بده تا اینکه چند وقت پیش بطرز عجیبی نشانه‌های روزانه من شده بود زندگی در بهشت .

    تصمیم گرفتم از هر سریال، هر روز یک قسمت ببینم.

    دیده بودم بچه‌ها تو کامنتاشون مینوشتن سریال رو از تو تی‌وی دیدن، برام جالب شد. ما اول بهمن‌ماه یعنی حدود چهار ماه پیش یه تی وی هوشمند خریدیم. قبلش هی تجسم میکردم تی‌وی میخریم من میرم تو سایت و از اونجا فایلا رو میبینم و خیلی حال میده.

    حدود پنج سال بود که تلویزیون رو حذف کرده بودیم از خونمون . اما شوق دیدن فایلها و سریالها از تو سایت، باعث شد من از پس اندازی که داشتیم استفاده کنم و یه تلویزیون هوشمند بخریم .

    چندین روزه که اول صبحا تی‌وی رو روشن میکنیم و قسمت بعدی سریالها رو پلی میکنیم.

    بچه‌ها دارن کم‌کم دل میدن به این سریالها حتی اگه خودمم صبح تی‌وی رو روشن نکنم، اونا کنترل دست میگیرن و میزنن قسمت بعدی .

    من از وقتی با قانون جذب آشنا شدم، کم‌کم افکارم عوض شد و اون تعصبات مذهبی رو گذاشتم کنار.

    از سال 97 دیگه کامل چادر رو کنار گذاشتم با آگاهی و افتخار.

    این سریالها از پارسال تا حالا دیگه خیلی بیشتر منو به صلح درونی رسونده. خیلی بیشتر فهمیدم که انسانیت خیییلی مهمه و ربطی به دین و پوششت نداره. قشنگ متوجه میشم وقتی میرم بیرون یا حتی مسافرت به جایی که تا حالا نرفتم و آدمایی که تا حالا ندیدم چنان راحت برخورد میکنم باهاشون و در صلحم که خودم باور نمیکنم.

    اینقدر راحت دوربین دست میگیرم و از همه‌جا و همه‌کس

    فیلم میگیرم. از همون اولین بارهایی که میخواستم این

    کارو بکنم، اصلا بذار اینجوری بگم، این ایده وقتی اومد

    تو سرم که من این سریالها رو دیدم. من خودمو میذاشتم جای خانوم شایسته‌ی عزیز و براحتی فیلم میگرفتم. سعی

    میکردم دستم تکون نخوره و بدون استرس از همه چی فیلم بگیرم.

    الان دو ساله که کلی کلیپ خانوادگی درست کردم از سفرهامون، تولدامون، دورهمیا و…

    نه تنها با مردم امریکا دیگه مشکلی ندارم، آرزومه که هر چه زودتر مهاجرت کنیم امریکا تا از نزدیک با مردمش آشنا بشم.

    بچه‌هام چند ساله که اصلا به راهپیمایی یا تظاهرات نمیرن، حتا اگه از طرف مدرسه اجباری باشه. روزای تاسوعا عاشورا هم همینطور.

    اگه ببینن مدیر، معلم یا کسی داره از امریکا بد میگه یا از کسانی که موفقن ولی خارجین بقولی، سریع میان تعریف میکنن و میگن مامان تا این حرفو زد من تو دلم گفتم اصلنم اینجوری نیست و… . یعنی از این سن دارن کاملا متوجه میشن که تفاوت نژادی قائل نشن، همه‌ی انسانها برابرن ، با همه در صلح باشن ، عشق ورزیدن و دید زیبابین رو دارن یاد میگیرن.

    با دیدن این سریالها ناخوداگاه داره دیدمون به زندگی تغییر میکنه و هم‌مدار با انسانها و محیطهای بهتری میشیم.

    اینکه هیچ نزاعی بین مردم ندیدم تو این سریالها و خیلی با خودشون اکی هستن در هر شرایطی و با هر قیافه‌ای. این خیلی جالبه برام.

    الان رسیدم به قسمت 54 زندگی در بهشت؛ اون قسمتی که چند تا خانواده از دوستان استاد شدن و با فرزندانشون اومدن برای تفریح تو پارادیس .

    حدود ده تا بچه‌ن، پسر و دختر . خودشون از پس کاراشون بر میان، شخصیتهای مستقلی دارن، تا حالا گوشی دستشون ندیدم، یا اینکه بخوان فیلم و سریال ببینن، دعوا و بگو مگو ندیدم بینشون. به معنای واقعی دارن قانون جهان هستی رو که خداوند گذاشته، تو زندگیشون پیاده میکنن.

    پدر و مادراشون چقدر سالم هستن . بدون هیچ قصد و غرضی باهمدیگه ارتباط برقرار میکنن حالا تو ایران اکثر دوستی‌ها و روابط خانوادگی بینشون به بحث و دعوا میکشه چون یا آقاهه عاشق زن یکی میشه یا خانومه و این قصه سر دراز داره… اصلا براشون مهم نیست چشمشون پاک باشه اما اینا فقط دارن تفریح میکنن و مثل خواهر و برادر کنار همن.

    خودشون رو مسئول غذا و لذت خودشون میدونن نه صاحبخونه رو و از بودنشون اونجا لذت میبرن .

    حالا ما ایرانیا هر جا میریم، همه‌ی کارا رو میندازیم گردن صابخونه‌ی بدبخت. اگرم نندازیم باز توقع داریم ازش چون با این فرهنگا بزرگ شدیم. وقتی مهمونیم زیاد تو کارا و تمیزکاری شرکت نمیکنیم. غذا پختن که هیچی دیگه همش گردن صابخونه‌ی بدبخته . شستن ظرفا بعد مهمونی یا حتا تو خونه چقدر برای مردامون سخته و همش خودشونو کنار میکشن.

    و اینقدر زیاده این فرهنگای غلط که باید ساعتها نوشت و روزها کار کرد تا این سنتهای غلط از وجودمون بره بیرون اما اون چیزی که من در قاب دوربین شما دیدم؛ مردم امریکا اونقدر با خودشون در صلح و هماهنگی هستن که قانون رو دارن در عمل اجرا میکنن فی‌الذات .

    من با دیدن این سریالها باور کردم که مهربانی و صداقت و درستکاری تو جهان هست و خیلیم زیاده باور کردم که انسانیت به دین نیست، به کشور نیست به نوع نگاهته . باور کردم که نگاه زیباست که زندگی و دنیات رو زیبا میکنه. باور کردم که صلح و آزادی باید از درونت بتابه تا تو جامعه ببینی و لمسش کنی. تا با خودت در هماهنگی نباشی نمیتونی تو جامعه‌یی زندگی کنی مردمش هماهنگ و درستکارن. پس باید رو خودم کار کنم تا وارد مدارهای بهتر بشم تا براحتی در جامعه‌یی قرار بگیرم که اینجوری با خودشون در صلح هستن ، عاشق خوبیا و زیبایی‌ها هستن، عاشق خیرخواهی، عاشق پیشرفت، رها از قضاوت دیگران، پاک و صادق.

    و ثروت و رشد همواره در زندگی این نوع انسانها جاریه چون دارن جهان توحیدی رو گسترش میدن و خداوند همواره حمایت و هدایتشون میکنه.

    استاد جان از شما سپاسگزارم بابت توضیحات عمیقتون در مورد ساخت باورها که اخیرا خیلی کمک کرده بهم و از استاد مریم جان که این سریالهای زیبا رو ضبط کردن و تأثیر زیادی تو زندگی ما و نسلهای بعد از ما گذاشتن.

    عاااااشقتونم

    براتون آرزو میکنم همواره بر مومنتومهای مثبت رهسپار نور باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    لقمان گفته:
    مدت عضویت: 1399 روز

    به نام خدای وهاب

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همراهان عزیز

    اگه راستش رو بگم نمیدونم بخاطر مکان شهر و مذهب من است که تفکر بدی نسبت به آمریکا نداشتم و رسانه ها هم زیاد تاثیر رو مردم ما ندارن و این تفکر تنفر از آمریکا شاید مربوط به گذشته باشه که جهان اطلاعات اینقدر گسترده نبوده و گروهی اذهان مردم رو به سخره گرفته باشن ولی آخرین شکهایی که نسبت به آمریکا داشتم با دیدن این سریالها بر طرف شدن و اینقدر کشور زیبا و باطراوتیه که آرزومه برای یک بار هم که شده بتونم از نزدیک ببینم مثلا استاد تو لس آنجلس سمینار بزاره و ما هم از ایران یه تک پا بریم و برگردیم هم آمریکا و هم استاد رو از نزدیک ببینیم . دنیا رو چه دیدی شاید بشه…

    البته استاد با اون حجم ممنتم مثبتی که دارن هر کجا که باشن براش فرقی نمیکند و همش اتفاقات خوب براش رخ خواهد داد حالا توی آمریکا نباشه توی هندوستان هم که باشه شرایط فقط خوب و خوبتر خواهد شد از سوی دیگه اون حجم ممنتم مثبت آدم رو فقط به جاهای خوب هدایت خواهد کرد.

    سریال سفر به دور آمریکا رو همیشه رو تلویزیون با خانواده میبینیم و تجربیات و آموزه های زیادی رو یاد میگیریم .

    آخه کشوری به این قشنگی و خوشکلی رو کی دیگه دلش میاد بگه…

    مرگ بر آمریکا ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مسعود گودرزی گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد بهترینهارو براتون آرزو دارم

    از همون اول روح من این حرفهارو نمیپذیرفت صادقانه و همیشه آمریکا در نظر می کشور خیلی خوبی بود

    اما با سریال سفر به دور امریکا من متوجه ی مسائلی شدم که واقعا برام خیلی جالب بود

    تو یکی از قسمتهای سفر به دور امریکا شما با مریم عزیز رفتیت ی رستوران که واقعا الان نمیدونم قسمت چندم بود فقط میدونم اوایل سفر به دور امریکا بود

    داشتین غدا میخوردین دوتا خانم جوان با چه حجابی که شاید خانمهای ایرانی هم ی همچین حجابی کم دارن

    اومدن پشت سرتون نشستن و چه احترامی بهشون گذاشتن اون کار کنان رستواران

    و این شیزین ترین چیزی بود که اون موقع من دیدم و چقدر نصبت به امریکا نظرم خوب بود خوبتر شد

    و من دیگه متوجه شدم که چقدر آزادی تو ی کشور هست

    و بعد دیگه تو قسمتهای بعدی خیلی چیزها دیدم که مردم در کنار هم در صلح هستن

    چقدر بهم احترام میزارن

    باور کنیت تو ایران خارجیها نمیتونن بدون روسری بگردن تو فرودگاه ی حجاب اجباری باید داشته باشی

    خیلی خوشهالم که جز اون دسته از ادمها نیستم که مرگ و نفرین بفرستم برای کشور امریکا

    و برعکس دوس دارم پیام صلح و دوستی بفرستم برای مردم خوب امریکا و همه مردم جهان

    همه ما انسانیم و به قول شما نزد خدای مهربان همه یکسان هستیم

    برای همتون ارزوی سلامتی ثروت سعادت و خوشبختی دارم

    خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: