تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورها - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/04/abasmanesh-4.webp
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-04-15 20:36:402025-04-15 20:42:48تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد خانوم شایسته و بچها این کامنت رو الان قبل گوش کردن به فایل دارم میذارم؛ من خیلی از ذهنیت های منفی بچها به آمریکا رو نداشتم اینکه شما میگید نا امنی و اینا من حتی شوکه هم میشم آمریکا نا امنی؟ یا اینکه بچها میگفتن فکر میکردیم کلا آمریکا بیابونه من خنننننندم میگرفت میگفتم یا خداااا بچها ی سنگی خورده به سرشون؟؟؟!!! یادمه بچه بودم اخبار میگفت یک جمعیت بسیار بسیار کوچک مسلمان تو آمریکا با تموم محدودیت ها و سختی ها زندگی میکنن و منم تو عالم 9،10 سالگی میگفتم دمشون گرم بابا اینا کارشون بزرگه ولی حتی اینها هم تاثیر منفی بلند مدتی روس ذهنیت من نذاشت سری برنامه های تنها در خانه و کاراکتر شیطووون کوینکه هنوز هم از شیرین ترین خاطرات بچگیمه و رفتن شون به نیویورک که هنوز بهترین شهر دنیا برا منه و دوست دارم برم و رفتن کوین به اون هتل که به دروغ گفت من پسر رئیس جمهورم به صاحب اون هتل صاحب واقعی اون هتل که اون موقع من نمیدونستم ترامپه و اصلا نمیشناختم و الان واقعا ترامپ رئیس جمهور آمریکاس و یکسری سینمایی های دیگه و یک سری شو هایی که تو CD ها رایت میشد و چیزهایی که از مادر و خاله هام و خانواده مادری ار مایکل جکسون و اینا دیدم باعث شد ذهنیت کاملا خوبی داشته باشم بجز یک مورد: خب شاید آمریکا تو هزاران عرصه و هزاران شغل و صنعت از نظر طبیعی،تاریخی و تکنولوژی و خیلی چیزا صاحب سبک باشه اما من چیو میدیدم اون حوزه هایی که جهانی بود ینی تو حوزه شهرت بود!!! دیدن فیلمهای هالیوودی و موزیک ویدئو ها بازیگران رقاص ها و مدل ها و موزیک ویدئو های جنیفر لوپز و پیتبول اینا که همه اکثرا برهنه بودن و این هم برمیگرده به بحثی بنام sex sale(فروش جنسی) که ینی اینکار از عمد و برای ویو و فروش بیشتر انجام میشه و دیدن چیزهای دیگه مثلا تو دوران راهنمایی و دبیرستان که بچها گوشی میاوردن مدرسه و تصاویر مدلهای نیمه برهنه و تمام برهنه آمریکایی و اینجور چیزها رو نشون میدادن و بخصوص با داییم اون موقع GTA بازی میکردیم که کلاااا اگه یادتون باشه تمش این بود که یکسری خانوم تو خیابان ها و معابر عمومی دارن با بیکینی میچرخن تو خیابون باعث شده بود من فکر کنم خیلی ببخشید این لفظ رو بکار میبرم باعث شده بود فکر کنم یک مشت آش و لاش هستند بعد ازدواج خیانت میکنن و هر پسر و دختر آمریکایی قبل ازدواج حداقل با 50 نفر بوده و اصلا بی حیان تو هر فیلم هالیوودی و حتی غیر هالیوودی هم چارتا صحنه بوسه هست و فراتر ازاون و ضمنا استفاده از بازیگران به اصطلاح
Hot که همه اینها رو ما و حتی غیر ایرانی ها تاثیر میذاره البته هرچی گذشت این دیدگاه متعادل شد و تا حدی فهمیدم شاید اینجوری نباشه اما این یکجا مخفی ته ذهنم مونده بود تا با دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت دیدم ووواااااااای خدا بیش از نیمی از مردم این کشور اصلا همچین مدلی ندارن باباااااااا اینا چقدر اصلا شخصیتا و ظاهرا و از لحاظ تیپ چقددرررر فرهنگین چقدررررر فرهیخته هستن چقدررر اصلا دخترا یا زناشون اصلا آرایش ندارن اصلا زیاد نپرداختن با تیپ و چهرشون دیدن اون خانواده آمریکایی که نظامی بودن و 6 تا بچه داشتن و اصلا زن و شوهر فرهیخته ای بودن و اون خانواده دومی که همین الان اسمش از ذهنم پرید نوک زبونمه که خانومشون حتی گاها تو خونه شما یک پوششی مثل مانتو داشت و اسم یکی از پسرهاش جوزف بود باعث شد این مردم از مردمان فاسد و آش و لاش به مردمانی با تم فرهنگی و حتی معنوی و ضمنا بقول شما مردمان صلح طلب و شادی بنظر بیان. الان من بشششدت عاشق آمریکام از بچگی بنظرم با کل دنیا فرق داشت و ی جنس دیگه داره و حتما دوس دارم برم آمریکا و اگر بفکر مهاجرت باشم یروزی قطعا نظرم آمریکاس
اما تاثیر دیگه این دو سریال اینه که من باید با تمام وجود با تمام وجود با تمام وجود از شما خانوم شایسته یک تشکر کنم شما استاد منید!!! شما آموزگار منید!!! من شاگرد شما هستم یادمه کمی از زندگی در بهشت که گذشت استاد گفت ایشون گفتن بذار ویدیو بذاریم رو سایت من مخالف بودمو میگفتم بذار بیشتر لذت ببریم و گفتن ایشون از قدیم اینجوری بودن خانوم شایسته عزیز خواهر بزرگ عزیزم از اعماق وجودم از شما سپاسگزارم دوربین بدست بودن شما شعله عشق به طبیعت گردی و سفر و کوهنوردی رو در من زنده کرد درواقع من اصلا توی یک خانواده ای بزرگ شده بودم که بدلیل محتاط بودن و محافظه کار بودن وحشتناک پدرم تعداد سفرهامون یه انگشتان یک دست هم نمیرسید و من اصلا همچین عشقی نداشتم اما کار زیبای شما و ارزشی که شما در سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت خلق کردید باعث شده با این کانون توجه این عشق شدیییید در من بوجود بیاد که تا الان یک سوم یک چهارم کل ایران رو رفتم و گشتم بخوام بگم چطوری داستانش زیاده اما من ساکن تهرانم و کللللی از روستا و جاهای دیدنی تهران کرج، گیلان ،مازندران قم ینی شهر کهک و اصفهان و نطنز و کاشان و نیاسر و شهرضا و سمیرم و و شهر شما یاسوج و سی سخت و برازجان و بوشهر و بندر کنگ و بندر لنگه و عسلویه و بندرمقام و شهرستان پارسیان و بندرعباس و سنندج و مریوان و هورامان رو رفتم من تو هورامان تا مرز حلبچه رفتم که میخوره به مرز ایران و کردستان عراق و در جنوب هم تو بنادر تا جنوبی ترین نقاط ایران رو رفتم از شهربابک کرمان و شهر انار کرمان تا یزد و شیراز و پاوه و روانسر و جوانرود و طالقان و خلاصه کلی جا. در طول این سفر ها حالا چه اتفاقاتی افتاد؟ من دیدم با یک گوشی ساده توانایی عکس برداری فوووووق العاده ای دارم و خیلی خوش ذوقم توش و تو سفر هم خیلی خوش سفرم و کللللی از عکس هامم گذاشتم ت گوگل مپ و کللللی ارزش خلق کردم و عکسهام بالغ بر نزدیک 3 میلیون بازدید داشته تا جایی که کار بجایی رسید که خالم ی پست برام فرستاد دیدم ی پیج عکس منو از یک روستا و جاده درختی گذاشته پیجش خلاصه همون گوگل مپ هم شما استاد وقتی ریویو میدادید و ستاره میدادید به رستوران ها تو سفر من تازه فهمیدم اصلا ی همچین چیزی تو گوشیم هست!!! و سپاسگزارم ازتون بابتش و خلاصه بعضی عکسهام اونجا دویست هزار تا هم بازدید داشتن نمیدونیییییید چه عشقی به طبیعت پیدا کردم اون اوایل انقد حسم خالص بود از دیدن جوی فاضلاب هم لذت میبردم از دیدن یک باغچه وسط کوچه از درختهای بظاهر عادی توی خیابون خودمون و کار الان بجایی رسیده که میخوام از این حوزه پول بسازم و یک ایده خفن هم به ذهنم اومده و از این حوزه و یک حوزه دیگر میخوام پول بسازم؛ خلاصه این دو سریال شخصیت من و علایق و اهداف منو دستخوش تغییر کردن و یک دلخوشی و هدف و تفریح بسیار بزرگ برای من ایجاد کردن یک منبع بسیار بسیار بزرررگ از احساس خوب ؛بازهم از شما استاد و خانوم شایسته سپاسگزارم. ️️
سلام به عزیزان و ذهنتیهای الهی سایت الهی
از صحبتهای استاد عباسمنش عزیز
من درکم ب این شکل هست که استاد و عزیزانی ک در زندگی استاد هستن چون ذهنشونو،ب این گونه تربیت کردن که همیشه و همیشه ب جاهای مناسب و انسنانهای مناسب ،مهربان،کمک کننده حامی که بدون هیچ توقع و انتظاری محبت و کمک می کنند ،بددن هیچ توقعی و بدون هیچ شرط و قید و بندی حمایت می کنند و مثل خداوندی که همه خوبیهارو هدیه کرده ب بنده هاش بدون هیچ شرط و قید و بندی برای همین باورهای ذهنیشون هست که همیشه فقط انسانهای خوب و الهی سر مسیرشون قرار میگیره و همیشه ب جاهای امن هدایت میشن ،ب جاهای سرسبز و زیبا هدایت میشن ،
این ی مژده عالیه برای من
درسته که شاید بعضی جاها و ادمها مناسب نباشن
اما مهم اینه که تو ذهن من چ خبره
ذهن من چطور برنامه نویسی شده درباره جنس ادمها یی ک وارد زندگیم میشن
یا جاهاییکه من بهشون هدایت میشم
محل زندگیم
همه چیز ب باور من بستگی داره
سلام بر اُستاد عزیز و خانم شایسته یِ مهربان:
آن چیزی که از نگاه کردن به این قسمت به من الهام شد ، دوست داشتم بنویسم :
وقتی که من اعتقاد دارم
مرگ بر فلانی
یا مرگ بر این رژیم
یا مرگ بر آن رژیم
یا مرگ بر این کشور
یا مرگ بر آن کشور
در واقع من اعتقاد دارم که و باور دارم که محیط بیرون محیط خوبی نیست
وقتی من فرکانس منفی ، نسبت به آنچه که در بیرون من هست ، میفرستم
این اعتقاد دارم که هیچ امنیتی وجود ندارد
و بالعکس
این نشان میدهد که دشمن اصلی ما و شیطان اصلی و دوست اصلی در درون خود ماست
اگر ما اعتقاد داشته باشیم و با خود در صُلح باشیم که دوست و مونس اصلی در درون ماست ،
یقیناً این اعتقاد به محیط بیرون انعکاس پیدا میکند و بیرون را هم دوست و مونس خود میدانیم
و اگر ما با خود در صُلح نباشیم
یقیناً همین ارتعاش ناصُلح را به بیرون انعکاس میدهیم
و من اعتقادم این است که هیچ دشمنی وجود ندارد
هیچ شیطانی وجود ندارد
وجودِ دشمن و شیطان از خود ماست
و اگر اعتقاد داریم که هست ، باید دنبال تنظیم خود بگردیم
و مشکل از خود ماست
باید دشمن و شیطان درون را پیدا کنیم
ریشه در درون خود ماست
مگر بیرون چیزی جز خدا پیدا می شود
که من بگویم مرگ بر آن ؟؟؟
هر چقدر که بیشتر خدا را در درون خود درک کنی و بیابی یشتر محیط بیرون را خداگونه میبینی.
سلام
دوست و دشمن درون ماست ما میسازیم با تصاویر ذهنی
اگر در این تصویرهای ذهنی کینه نفرت و جنگ بسازی یا صلح دوستی و آشتی
آیینه هستی بر طبق ساز و کارش و قوانین ثابت و بدون تغییر همان را به تو نشان می دهد و به تو اثبات میکند که درست فکر میکنی یا تصویر ذهنی تو درست است
اگر در بیرون جایی یا چیزی مشکل دارد ایراد از دنیای بیرون تو نیست
ایراد و مشکل از درون و تصویر ذهنی است
هر چقدر نقاش خوبی باشی و تصاویر ذهنی خوبی بکشی
اتفاقات و شرایط بهتری به تو نشان داده میشود
و تجربه و لمسش میکنی
سلام و درود بر داش علی عزیز
انشالله که هر جا هستی خوش و سلامت و شاداب و با طراوت باشی و غرق آرامش و زیبایی
خیلی کامنتات و دوست دارم ایمیلتو باز گذاشتم تا هر جا کامنت میزاری بهم برسه چون خیلی کلمات نورانی ازخودت تولید میکنی که موجب روشنایی قلب من میشه هر وقت کامنتاتو هر جا خوندم قلبم بازتر شد و آرامش زیبایی بهم نشست دمتگررررم که اینقد قوی داری روی خودت کار میکنی که اینقد خلاصه نوشتنتم بسیااااااار مفید هست من کامنتای طولانی و کلا خیلی دوست دارم باز اگه کامنت شما یا داش رضای احمدی یا عطار روشن عزیز یا دیکر دوستان دوست داشتنی ام باشه دلم میخواد تموم نشه این رودخانه شراب طهور اومدم اینجا تا بابت تمام آرامشی که به قلبم هدیه کردی تشکر کنم با قلم زیبایت با کمک خدای درونت ممنونم برادر خوبم و چقد کامنت الانت برایم بسیااااار مفید بود مم کلا دنبال اخبار نیستم و از سیاستم حرفی نمیزنم ولی از آخوندیسم بیزارم بخاطر کارایی که همه میدانیم کردن ولی با خوندن همین چند کلمه از کامنتتون بیدارتر شدم که از اینا هم نباید متنفر باشم و نباید باعث آزار خودم بشم قول دادم به خودم که دیگه بدشونو نگم بدشونو نخوام به حرف هیچکی توجه نکنم حال چه اینا چه بشاراسد چه پوتین چه سلیمانی چه حماس و حزب الله دیگه بدشونو نمیخوام و نمیگم البته یوقتایی بهشون گیر میدادم تو ذهنم الان اینقدم میخوام حذفش کنم و به هیچکس قدرت ندم اینم شرکه که اصلا حواسمون نیست تتفر یعنی شرک و خدایا کمکم کن ازاین شرک خفی درونم رهایی یابم خدایا کمک کن از کسی خوشم نمیاد بدشو نگم ازش دور بمانم و دور موند ازشونو ازت کمک بخوام ولی با حس رهایی نزارم تو ذهنم با من بیان خدایا این شرک خفی رو نصبت به یکسری اطرافیانم که به اصطلاح بدطینت هستن دارم که میدونم اشتباهه باید پاک بشم ممنونم برادر که کمکم کردی بیدارتر بشم کمکم کردی حواسم بیشتر جمع باشه درووووود بر تو بنده خوب خدا آقای ابودردایی عزیز و دوست داشتنی بسیااااار کامنت مفیدی رو ارایه دادین
دقیقا همینطوره دوست یا دشمن در درون خود ماست اون بیرون هیچ خبری از اینا نیست جز خدا اونجت هیچکس دیگه ای وجود نداره خیلی زیبا اینو گفتین این موضوع را باید تکرار کنم تا بشه باورم باید این کلمات و عمیق درک کنم سپااااااااس
بسم الله الرحمن الرحیم.
اول از همه از گروه تحقیقاتی عباسمنش و به خصوص استاد عباسمنش کمال تشکر و قدردانی دارم برای این فایل هدیه ای عالی.
شکر الله یکتا من از کودکی آنقدر ها باورهایم به کشور امریکا بد نبود و همیشه آرزو داشتم که در کشور امریکا زندگی کنم و یا مسافرت بروم،ولی یک باور مخربی که در من از کشور امریکا وجود داشت که شکر الله یکتا بعد از تماشای سریال سفر به دور امریکا در من از بین رفت این بود که من فکر میکردم که سیاسی های امریکا افرادی مثله استاد عباسمنش و نویسندگان کتابها و…را مجبور میکند که در کتاب ها و آموزش های خود آن چیزی را که آنان میگویند را جا دهند که پس از تماشای سریال سفر به دور امریکا،و زندگی در بهشت دیدم که استاد عباسمنش که از نظر من یکی از باصداقت ترین افراد جهان است همیشه چیزی را آموزش میدهد که قانون کائنات و خوشبختی است و برای رضایت اشخاص صحبت نمیکند.
من از تماشای سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت فهمیدم که در کشور امریکا مردم کاملاً آزاد هستند که با عقاید شخصی خود زندگی کنند و آن را بازگو کنند و در کشور امریکا کسی انسان ها را قضاوت نمیکند.
من صبح امروز برای خرید به سوپر مارکت نزدیک خانه مان رفتم و فروشنده به من گفت که یکی از روغنهای بزرگ و 3لیتری را برای سرخ کردن بخرم و به من با استرس گفت که به دلیل احتمال شروع جنگ روغن دیگر کم میشود و پیدا نمیشود و من در جواب او گفتم که من مدت هاست که دیگر نه تلویزیون نگاه میکنم و نه در شبکههای اجتماعی هستم وخبر هم ندارم،ایراد ندارد من این بطری بزرگ روغن را میخرم ولی کسی که ذهن ثروتمند و باورهای خوب دارد حتی جنگ هم باعث رشد و پیشرفتش میشود و به او گفتم در این باره نگران نباشد و هیچ جنگی رخ نمیدهد و اگر هم رخ دهد هیچ ضرری به ما نمیرسد تازه احتمالاً باعث رشد و برکت بیشتر هم میشود.
واقعاً هر وقت که به زیبایی های سریال سفر به دور امریکا مخصوصاً ایالت نیویورک و زیبایی های آبشار نیاگارا و شهر زیبای بوفالو سیتی فکر میکنم احساسم خوب و عالی میشود.
در پایان جا دارد که از خانم شایسته تشکر کنم که با عکس ها و فیلم های زیبای سفر به دور امریکا ما را در مسیر خوشبختی قرار دادند.
خدانگهدار
به نام خدایی که مرا انسان آفرید سلام بر استاد عباسمنش عزیز،مراقب ذهنت باش!!!
تو هرگز به ذهن همچون یک مادهی مخدر فکر نکرده بودی؟
ذهن یک مخدّرِ بسیار ظریف است
و جامعه از همان کودکی پیوسته شما را تخدیر میکند: این بخشی از زندگیات میشود و همهچیز را رنگ میزند
هرچه که میبینی، توسط ذهن میبینی،
به هرچه که گوش بدهی، توسط ذهن میشنوی و ذهن در تفسیرکردن به طرفداری یا مخالفت بسیار سریع عمل میکند.
مردی مست راه خودش را به یک باشگاه شنای درجه یک پیدا کرده و کنار استخر ایستاده بود که مدیر باشگاه به سراغش رفت و گفت: “ببخشید قربان، ولی باید از شما بخواهم که اینجا را ترک کنید.”
مرد مست گفت: “چرا باید اینجا را ترک کنم؟”
مدیر گفت: “چون شما در استخر ادرار میکنید!”
مرد گفت: “میخواهی به من بگویی که در این باشگاه من تنها کسی هستم که در استخر ادرار میکند؟”
مدیر پاسخ داد: “از بالای تخته شیرجه، بله!”
تو نمیدانی کجا ایستادهای، چه میکنی، و کیستی
تمام تلاش در این است که خودمان را به حواس خود بیاوریم
از ذهن mind به حواستان senses.
ذهن، شما را در نوعی دیوانگی نگه میدارد. ذهن، جنون است؛ تفاوت فقط در درجات است. افراد رسماً دیوانه فقط قدری از تو جلوتر هستند، فقط همین.
شاید تو نود درجه در ذهن باشی، دیگری 99 درجه و دیگری مرز را رد کرده و به صد درجه رسیده؛ آنوقت دیوانه است.
انسان سلیم، کسی است که از ذهن بیرون آمده باشد.
زیرا آنوقت بینش تو روشن است و ابرآلوده نیست، آگاهی تو خالص است:
مانند آینهای که هیچ غباری روی آن نیست.
ذهن ات پیوسته رویا میبیند.روز و شب،
هر روز و هر روز به رویادیدن ادامه میدهد.
در روز، رویاها را افکار میخوانند؛ رویاهای کلامی هستند
در شب، افکار را رویا میخوانند؛ آنها افکار تصویری هستند. ولی تفاوتی وجود ندارد. و حتی وقتی که بیدار هستی، اگر چشمانت را ببندی و به درون نگاه کنی، جریانی ظریف از رویاهای تصویری را خواهی دید که مانند یک جریان زیرین ادامه دارند و جاری هستند.
مراقبه یعنی انداختنِ این جریان:
نه فکرکردن هست و نه رویادیدن؛ فقط بودن.
و سپس، ناگهان آنچه میگویم را خواهی دید. موضوع متقاعد شدن از حقیقتِ گفتهها نیست؛ بلکه یک تشخیص است.
حقیقت هرگز یک نتیجهگیری نیست؛
همیشه یک تشخیص، یک الهام است.
مردی به دوستش گفت: “من هر شب کابوس بدی را میبینم. میبینم که سوفیالورن کاملاً برهنه وارد اتاقم میشود!”
دوستش گفت: “چی؟ تو این را کابوس میخوانی؟”
گفت: “البته که کابوس است! زیرا هر بار که میآید، در را چنان محکم پشت سرش به هم میزند که از خواب میپرم!”
وقتی با جهان هستی، تمام این چیزهای بیمعنی را متوقف کن ، فکر کنید، منطقیتر فکر کنید، پیچیدهتر و فلسفیتر فکر کنید
آنگاه سکوت خواهد آمد، و همراه با سکوت، دیدن خواهد آمد.
وقتی همهچیز در درونت ساکن باشد، وقتی چیزی درونت در حرکت نباشد، قادر خواهی بود که با جهان هستی در مسیر درست حرکت کنی، بلکه تمامی بیداران در گذشته، حال و آینده را نیز درک خواهی کرد؛ زیرا قادر خواهی بود خودت تشخیص بدهی، قادر خواهی بود تا خودت آن را مزه کنی.
نکته در تجربهی چشیدنِ حقیقت است. ذهن را کنترل کنیم افسارش را در دست بگیریم وبه سمت خواسته هایمان هدایتش کنیم نه به سمت وسوی ناخواسته ها ذهن قدرت فوق العاده ای دارد فقط باید درست وبه صورت صحیح از آن استفاده کرد
سلام به استاد عباسمنش عزیز
من خدا رو شکر میکنم که از سن 16 سال باشما آشنا شدم و الان 17 سالمه خدارو هزاران بار شکر میکنم که درباره کشور بسیار زیبای آمریکا بیشتر ذهنیت های خیلی خوبی داشتم و قبل از اینکه سریال های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت روببینم تنها ذهنیت که داشتم این بودکه مردم این کشور با ایرانی ها زیاد خوب نیستد چون ما خودمون خیلی درباره اون مردم حرف های خوبی نمیزنیم و خب اوناهم واکنش نشون میدن ولی خدارو شکر بادیدن این سریال ها دیدم که اونها خیلی خیلی با همه خوب اند و همه دوست دارن که به همدیگه کمک کنند و چقد خوبی و زیبایی هست
همونطور که استاد گفتند در مدرسه ها خیلی نسبت به این کشور ذهن بچه هارو تخریب میکنند و خیلی شعار های بدی میگن ولی من اصلا دوست نداشتم شعار بدم و نمیگفتم خیلی خوشحالم که تو دام این ذهنیت مخرب نیوفتادم
خیلی دوست دارم که به این کشور زیبا مهاجرت کنم امید وارم که خیلی زود تکامل ام رو طی کنم و به اون جایگاه برسم
خیلی ممنون از استاد عزیز و خانم شایسته
سلام به آیدا و ویدای عزیز.
خدارو شکر که از سن کم با استاد آشنا شدی همیشه سپاس گذار خداوند بینظیر باش.
حالامدارس نسبت به تلویزیون خیلی کم کاری میکنن من یه پسر 7 ساله و یه دختر 11ساله دارم و تلویزیون رو از برق کشیدم ویا کارتون و فیلم های که دوست دارن و مناسب سن شون هست رو در فلش میبینن و دیدن شبکه های تلویزیونی و مخصوصا کودک ممنوعه شبکه کودک (پویا)واقعا ذهن رو خراب میکنه .
انشاالله همیشه موفق باشید خدانگهدار.
سلام به شما بله واقعا همینطوره من و خواهرم ویدا 17 و 15 سالمونه و دوتا داداش کوچکتر داریم که 5 و 2 سالشونه داداش 5 سالم خیلی علاقه زیادی به تلویزیون داره و خداروشکر از وقتیکه با استاد آشنا شدیم تلویزیون ما کلا خراب شده و اصلا آنتن نمیده تقریبا 1 ساله که ما خیلی خیلی کم برنامه های تلویزیون رو نگاه میکنیم و برای داداشم انیمیشن روی فلش میریزیم و خونوادگی نگاه میکنیم (به اسم داداشم به کام همه )
و چند وقتیه که دوباره تلویزیون آنتن میده ولی با این تفاوت که داداشم اصلا برنامه های پویا رو نمیپسنده و فقط برنامه های فلش رو نگاه میکنه
خداروشکر که اینقدر خوب خداوند همه رو هدایت میکنه
یارب هرلحظه هزاران بار تورو بی نهایت شکر به من فرصت دوباره دادی
سلام به استاد عزیزو بزرگوارم و مریم خانم
تا به محض اینکه این فایل رو تو سایت دیدم گفتم باید برم این فایل که نشان از صلح و دوستی هس رو ببینم
واقعا بی نظیر وعالی بود استاد
من دقیقا یک سال هس که این مدار واین فرکانس الهی قرار گرفتم
درست پارسال فروردین دوره دوازده قدم رو خریدم الان به لطف الله قدم دوازده رو خریدم ودر حال کار کردن به مدارهای خودم هستم
ودقیقا تو همین مدت هیچ خبری از بحث های سیاسی اجتماعی ورسانه ها ندارم
اینستا وتلگرام واتساپ رو به کل پاک کردم
وچقدر راحت تر بودم تو این یک سال
دقیقا سفر به دور امریکا سریال های زندگی در بهشت ویا نشانه هایی که برای من میو مد با عشق وبا لذت تمام می دیدم ومی بینم
وتحسین میکنم
اون فضای که شما هستین
بسیار لذت بخش و دوست داشتنی هس
حالم به کل عوض میشه ودوست دارم همیشه ببینم وبیشتر تحسین کنم وبیشتر لذت میبرم
تو خانواده ویا جمعی که هستم بحث سیاسی میشه یا اصلا توجه نمی کنم یا بحث رو عوض میکنم
نظر من در مورد کشور امریکای دوست داشتنی
قبل از این سایت واین آشنایی مدارها
منم مثل بقیه همین تفکر رو داشتم امریکا کشور جنایت گر و شیطان پرستی هس
همیشه از اسم این کشور می ترسیدم
تو هر کوچه وخیابانها سر در همه مساجد و رسانه ها شعار های بد و وحشتناکی بود وهس
وحس واحساس فوق العاد بدی رو به من میداد
ولی الان مخالف این ملت ورسانه ها فوق العاده از این کشور سرسبز و متعهد رو دوست دارم
فوق العاده
وبخصوص کشوری که استادم در این کشور چه زندگی عالی دارند وزندگی میکنن
این فایل بسیار فوق العاده وبینطیر وحال بسیار خوبی رو به من داد
حس دوستی
حس صلح
حس ارتباط بین دوکشور
حس خوب بودن
حس صفا وصمیمیت
رو به من داد
سریال زندگی در بهشت سفر به دور امریکا رو واقعا دوست دارم
ممنونم از شما استادان عزیزم
در پنا الله یکتا شاد وسالم باشید
بنام خدای بخشنده ی مهربانم
سلام ب همگی عزیزانم
یادمه اولین قسمتی ک دیدم فک کنم برای دوره ی پندمیک بود ک استاد تو ساحل داشتن صحبت میکردن درمورد اینکه واکسن و زدن و..
من اولین باربود ک اون پوشش راحت و آزادی مردم آمریکا رو داشتم میدیدم و اصلا انگار متوجه صحبتهای استاد نمیشدم و با خودم میگفتم استاد چطور الان تمرکز داره و میتونه توی اون محیط و با اون شرایط بدون حواس پرتی صحبت کنه
ببخشید استاد من حتی شمارو هم قضاوت کردم ک مگه لازم بود ابن صحنه ها رو نشون بدی و از قرآن و توجه ب نکات مثبت بگی
اصلا ذهن من چنان هجوم آورد ک ادامه نده این چ وضعشه و فلان
بعدها دیدم ک ن!
این مردم اینقد بافرهنگ و با شعور هستن ک ب حریم هم احترام میزارن
حتی بچه ها مهمان های پرادایس دختر و پسرها چقد راحت درکنار هم با لباس آزاد داشتن بازی میکردن و لذت میبردن
ولی تو کشور ما چنان محکوم میکنن ک اگه ب نامحرم نگاه کنی مث تیر زهراگین شیطان قلبت و نشونه میگیره و ب گناه میفتی
چقد ب ما احساس گناه دادن ک یکی از بزرگترین ابزارهای شیطانه
و چقد من اذیت شدم بابت این باوری ک ب خوردم داده شده بود و هنوز هم راحت نمیتونم ارتباط چشمی برقرار کنم
از هرچی محدود بشه آدم بیشتر ب سمتش گرایش پیدا میکنه چون ذهن آدم و درگیر میکنه
و بارها تو سرگذشت آدم ها بیشتر دختر بچه ها خوندم ک مردهای متاهل بهشون دست درازی کردن
تو اخبار پخش شد قضیه آتنا دختر 6 ساله ک بعد تجاوز کشته شد
چرا چون از بس ذهنشون درگیر این مسئله بوده و منع شدن محدود شدن هنوز کنجکاون ک تجربه کنن
و چقد زیباست امریکا از همون بچگی دختر ها و پسرها باهم ارتباط برقرار میکنن و از دنیای هم شناخت پیدا میکنن.
اتفاقا باعث آزادی فکر و موفقیت تو جنبه های دیگه میشه
بارها من تو تلویزون دیدم ک پلیس داره محجبه ها رو کتک میزنه و اذیت میکنه تو مدارس تیراندازی میشه
تو فیلم های هالیوود نشون میده ک خانواده اصلا شکل نمیگیره، بچه ها بی سرپرست هستن، افسرده ان
بیشتر فیلم ها دزدی و سرقت،ک باور کمبود و میده
فیلم های وسترن ک کشت و کشتار هست و هیچ گیاهی نیست همه جا خشکه
در صورتی ک من بجز فراوانی آب،رودخونه،دریا ،جنگل و سرسبزی و طراوت،امکانات رفاهی
فراوانی ثروت
روابط زیبا ،خانواده های توحیدی با داشتن چند فرزند با عشق دارن زندگی میکنن
لذت میبرن،مسافرت میرن،تو لحظه زندگی میکنن فارغ از هیچ درگیری فکری و ذهنی
واقعا با تمام وجودم تحسینشون میکنم
ک اینقدر توحیدی هستند
خیلی مسئولیت پذیر هستند با عشق کارشون رو انجام میدن
خانم های مسن و مردهای مسن سرکار میرن ک خدمت کنن ب مردم کشورشون اینقد اعتماد ب نفس و عزت نفس دارن
ک خودشون کار خودشون رو انجام میدن
رانندگی میکنن
خرید میرن
مسافرت میرن
این مردم همیشه پایه شادی و رقص هستن پراز شور و هیجان زندگی هستند
چقد لذت بردم از جشن ها شون فارغ از اینکه چ اندامی داشته باشی پیر باشی یا جون
هرکس هرجور دلش میخواست میرقصید لباس میپوشید هر رنگی ک دلش خواست
رنگهای شاد و پرانرژی و باعشق میرقصن
خنده های زیبا از ته دل
دست تکون دادن ب دوربین مریم جون و عشق دادن
بارها استاد گفتن ک چقدر این مردم ویژگیشون تحسین کردنه ،توجه ب نکات مثبته،راحت ارتباط برقرار کردنه
احساس ارزشمندی و عشق دادنه
تو سریال تمرکز بر نکات مثبت ی قسمتی هست درمورد طوفان ک اومده بود استاد صحبت میکرد
ی آقایی ک مغازه های مبلمان و تخت فروشی داشت اونا رو دراختیار مردم گذاشته بود و میکفت ک من برای این مردم دارم زندگی میکنم
و ی شیرینی پزی ک آب دور مغازه اشو گرفته بود باعشق اومد تمام محصولاتش و و حتی اونایی ک هنوز آماده نبودن و پخت و ب رایگان دراختیار مردم گذاشت
یا همسایه های استاد ،شهرداری،پلیس،شرکتی ک ازش خودرو خریده بود تماس میگرفتن با استاد ک اکه کمکی لازم داشتی ما هستیم میتونی روی ما حساب کنی
چقد من تحت تاثیر قرار گرفتم و گریه کردم از این عشقی ک جاریه بین این مردم توحیدی چقد بدون چشم داشت ب هم کمک میکنن عشق میدن
بعد چند سال پیش ک پیش ما زلزله اومد فقط بهمون آب معدنی میدادن خخخخخ
و سرش دعوا میشد
چند وقت پیش ک شهر لس آنجلس بود فک کنم آتیش گرفته بود اخبار هرروز نشون میداد و میگفت هیچ کس نیست مهارش کنه
بابام میگفت اینقد امکانات و نیرو ندارن ک خاموشش کنن کسی کمکشون نمیکنه
چقد ما بمباران شدیدم با شعار مرگ بر آمریکا، ن فاب داریم ن ریکا مرگ بر آمریکا
آمریکایی ک پراز فراوانی و ثروته پراز کسب و کارهای توحیدی هست
مردم نمی شینن منتظر دولت ک کاری انجام بده براشون
از همون سن18 سالگی بچه ها رو مسئولیت پذیر و مستقل ب بار میارن
تقسیم وظایف دارن
اردو میرن
خودشون مسئول جمع کردن وسایل و لذت بردن خودشون هستند
الهی صدهزار مرتبه شکرت ک منو درمدار این آگاهی ها قرار دادی
ببخش ک بنده های توحیدی قشنگت رو قضاوت کردم
درود بر آمریکا
دورود بر آمریکا
درود بر آمریکا
یادمه اولین بار ک فهمیدم شعار روی پول آمریکا
ما ب خداوند اعتماد داریمهست
چقد منقلب شدم و تحت تاثیر قرار گرفتم
کشوری ک همین الانم تو رسانه ها میگن ک کافر و بی دینه،مردم ب هم رحم نمیکنن
قوی حق ضعیف و میخوره
کشت و کشتارهست
خانواده معنی نداره
عشق جایی نداره
زن منزلتی نداره
در صورتی ک من با چشم های خودم دیدم ک اینا همه اش تهمت و شایعه و قضاوت هست
من عشق و لذت و شادی،فراوانی نعمت و احترام ب هم نوع،آزادی،خوشبختی و تو تک تک این قسمتهایی ک تاحالا درمدارش قرار گرفتم دیدم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
چقد خوشحالم بابت این دیدگاه قشنگی ک ب واسطه ی این سریالهای ارزشمند پیدا کردم
سپاسگزارم از استاد عزیزم،مریم نازنین
و کامنتهای دوستان قشنگم
خدایا تنها تورا بندگی میکنم وتنها ازتو یاری میخوام من رو ب راه راست هدایت کن
راه کسانی ک ب اونها نعمت دادی
ن کسانی ک براونها غضب کردی و ن گمراهان
بنام خدا
سلام استاد عزیز
خدا قوت بده بهتون
خداوند رو بسیار شاکرم برای آگاهی های این جلسه .
چیزی که توی زندگی بهش توجه میکنیم و این کار رو تکرار میکنیم باورهامون رو شکل میده که نهایتا این باور ها منجر به شرایط زندگیمون توی جنبه های مختلف ،ثروت ،سلامتی ،معنویت ،ارتباطات و غیره میشود.
چیزیهای نادرستی که ما از آمریکا توسط رسانه ها و برخی از آدمهای افراطی اطرافمون میدیدم و میشنیدیم که منجر به باور های نادرستی شد که الان با این آگاهی ها هرگز نمیخوام یک کلمه از اون خزعبلات رو بشنوم همه ی این صحبت های نادرست باعث شد که ما حس نفرت ،حس بدبینی تمام حس های شیطانی درونمون رو خودمون با دست خودمون پرورش بدیم و رشد بدیم که نتیجه ی این پرورش ها بشود زندگی که حداقل من قبلاً داشتم و هرگز نمی پذیرم که به قبل برگردم .
خداوند میخواهد انسان آگاهانه زندگی کند ،خداوند بارها و بارها در قرآن از واژه ی آیا نمی اندیشید ،آیا تعقل نمیکنید و غیره که نشان میدهد خداوند میخواهد ما فکر کنیم و چیزی رو همینجور قبول نکنیم.
در واقع خداوند میخواهد که این مغز و عقل رو آکبند تحویل خداوند ندهیم و از اون استفاده کنیم .به نظرم برای خداوند خیلی سخت هست که فکر و اندیشه ای بسیار زیبا و قوی که به انسان داده است رو درش رو ببندیم و بگذاریم رسانه ها و افراد افراطی جامعه و مدرسه و غیره برای ما راه و روش فکر کردن رو نشان دهند .
خدایا ما را ببخش اگر قبلاً این روش و شیوه زندگی ما بود .
نکته ی بعدی اینکه ،نتیجه مشخص میکند که روش انجام کار درست بوده یا خیر .
مثلاً در زمینه ی ثروت و توسعه ی جهان از لحاظ تکنولوژی کدام کشور پیشرو بوده ؟؟
کدام دانشگاه و موسسه ی علمی در دنیا از لحاظ پژوهش و توسعه ی علم دارای رتبه ی بالاتری هست ؟؟
چند درصد از افراد ثروتمند و تاثیر گزار دنیا از کشور آمریکا هستند ؟؟
بیشتر بیزینس ها و استارت آپ های موفق دنیا
از چه کشوری استارت خورده اند؟؟
و سوال های بسیار زیادی که پاسخ ها نشان میدهد تفکر درست ،روش درست ،منش صحیح و در صلح بودن یک جامعه چنین موفقیت های چشمگیری رو بوجود می آورد نه خلاف این ویژگی های الهی.
فرقی نمیکند آمریکا باشد یا ژاپن ،چین باشد یا جای دیگه ای ،هر جایی هر جامعه ای و هر کشوری با روش درست قطعا به نتیجه ی درست میرسد .
اما حالا که بحث کشور آمریکا هست به عنوان کیس استادی ، بسیار زیبا و دیدنی مشهود هست چه عواملی باعث رشد و پیشرفت در زمینه های مختلف در دنیا شده باشد که سرلوحه ی این عوامل جمله ی بسیار زیبای «In God we trust »هست که من بسیار زیاد عاشق این جمله هستم و واقعا شخصا عاشق این جامعه شده ام که اینقدر الهی و توحیدی هستند که این جمله ی زیبا رو به عنوان شعار کشور و ایالت انتخاب کرده اند و حتی روی پول هم چاپ کرده اند تا همه جا این جمله دیده شود .خدایا واقعا شکرت برای این طرز تفکر و این نگرش زیبای مردم آمریکا ،الهی شکرت .
خلاصه ی مطلب اینکه ،
نتیجه ی کار ،مشخص کننده ی درست یا غلط بودن مسیرانجام کار و اندیشه ی پشت این کار هست.
نتیجه ی کشور آمریکا ،ثروت و توسعه در همه ی زمینه ها ،توحیدی بودن ،در صلح بودن ،مهاجر پذیر بودن و غیره نشان میدهد که هم افکار درست هست و هم اعمال و هم مسیر .
بازم تشکر میکنم از این فایل زیبا و آگاهی های عالی.
بسم الله الرحمن الرحیم
هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی
که هم نادیده می بینی و هم ننوشته می خوانی
حمد و سپاس مخصوص آن خدایی هست که رب العالمین است
همانی که که جان جهان است
همانی که که هست، به شدت هم هست، آنقدر که از از بودنش غافل می شویم.
فکر کردن به این حضور، به این وجود، به این نیروی پروراننده هستی عین عبادت است.
هنگامه هایی این فرصت نزدیکتر از هر زمان دیگری است، گویی که این آونگ دوباره از مسیرش بازگشته و نزدیک شده
گویی نشانه های جهان را بهتر می بینی و می شنوی،
راستش را بخواهید این که به میزانی که قدم در راه می گذاری و با وجود نجواهای ذهنی، تصمیم می گیری که به زمزمه ی دل گوش بسپاری و عمل کنی، هر چند سطحی بعد از مدتی دستانش را می بینی که چطور به حمایت و هدایتت می آیند.
واقعیت اینست که ما به طرز تعجب آور و فزاینده ای او را فراموش می کنیم.
صبح ها هر بار که به این سطح مادی می آییم چنان غرق و محو این ظهورات و قالبها و چارچوب ها می شویم که به کل آن اصل عمیق و حقیقتی که از آمده ایم را فراموش می کنیم، چنان غرق بازی این دنیا می شویم که گویی اصلا یادمان نیست که از کجا و برای چه منظوری آمدیم.
می خواهم از غفلتی عجیب و چسبنده ای بگویم که به شدت درگیر آن هستیم، غفلت از رب
غفلتی که در رفتارهایمان ریشه دوانده
یا بهتر بگویم در رفتارهایم!
دیشب با عزیزی صحبت می کردم که از رویداد ها و اتفاقات تلخ و شیرین زندگی اش برایم صحبت می کرد و چقدر صادقانه و تاثیر گذار بود.
نتایج زیبایی را که از اعتماد و سپردن کارها به خدا برایم تعریف می کرد که من شرمنده از ایمانم می شدم.
جالب اینجا بود که این نتایج در بطن زندگی اش و در بدیهی ترین رویدادهای زندگی اش بود و اصلا هم به آن رنگ و لعاب روحانی و معنوی نمی داد.
می خواهم بگویم که چقدر خدا را به نظرم نزدیکتر می کرد، چقدر او را در کارها سهیم و شریک می کرد، چقدر به او اجازه می داد که حمایت و هدایتش کند.
اعتراف می کنم که در بیشتر اوقات حرفش را می زنم، اما او از نتایجش صحبت می کرد، دقیقا مثل استاد عباسمنش
دیشب خدا دستم را گرفت و برد به پیش الگویی که سعی کرده بود که در زندگی اش به او توکل کند، بدون هیچ ادعایی از نشانه هایی صحبت می کرد که فوق العاده و واضح بودند و او را آگاه و هدایت می کردند، نظرات و حرفهایش از یک پختگی دلپذیری نشات می گرفتند.
یکی از ایرادات اساسی ما این است که زود عادت می کنیم، منظورم عادت کردن به صحبت های استاد است!
چون وقتی عادت کنی دیگر عمیق نمی شوی و گویی مُسَکنی موقتی استفاده می کنی و فقط در سطح می مانی و از عمق غافل می شوی.
نمی دانم که چرا اینها را می نویسم!؟ فقط می دانم که باید بنویسم آنهم بعد از وقفه ای چند ماهه
یکی از مهمترین دلایلش هم اینست که از این نگاه نمی شود در هر جایی نوشت
این عزیزی که دیشب با او همصحبت بودم از نتایجش در سپردن کار به خدا می گفت، از ازدواج با فرد مورد علاقه تا خرید خانه و ماشین، تا پیدا کردن یک گردنبد طلا در زمانی که نیاز مالی داشت و از خدا با جدیت و با لحنی طلبکارانه خواسته بود صحبت می کرد. در همه اینها از جنسی از خواسته و طلب حرف می زد که آمیخته با ایمان و تسلیم بود.
اصلا من نمی توانستم با از اسامی و اصطلاحاتی که در این سایت معمول است در صحبت هایم با او استفاده کنم، گویی قرار نبود که در این قالبها باشیم، قرار بود که متوجه نیرویی باشیم که در همه حال و همه جا با ماست و این ماییم که از او غافل می شویم.
می گفت که ما عریان به این دنیا آمدیم و عریان از این دنیا می رویم و فقط امانتداری بیش نیستیم.
به این فکر می کنم که چقدر ما بزرگ هستیم، چقدر از عظمت سرشاریم و خود بی خبریم، چقدر غرق در رحمت خداییم و از آن غافلیم، تمام تلخی ها و شیرینی های زندگی در حال آموختن و یادآوری برای ماست، در حال رشد و توسعه دادن ماست، در حال گسترش ظرف درونی ماست تا بیشتر از آن ظرفیت خداوندی در ما ظهور یابد.
ما بیهوده و بی هدف به این دنیا نیامده ایم، ما برای تجربه صفاتِ ذاتی بی شکل و فرم به این دنیا آمده ایم که بالقوه در درون داریم و باید بالفعل شود، مثل هسته ی خرمایی که باید به نخلی تنومند تبدیل شود.
خدای مهربان بی همتایم، آنچه حق مطلب تو بود و در احساسات صبح من موج می زد را نتوانستم در این کلمات و سطور ادا کنم، ولی بینهایت سپاسگزار و خرسندم که دستم گرفتی و برایم نوشتی، باشد که در روز در هر هنگامه اش بگویم؛
بسم الله الرحمن الرحیم