کارگاه روانشناسی ثروت پیشرفته در دبی که اکنون مهمترین آگاهیهایش در قالب دوره روانشناسی ثروت 2 در دسترس شماست،فرصت خوبی بود تا از نزدیک به بررسی باورهای افرادی بپردازم که با مبحثی به نام “روانشناسی ثروت” و نقش باورها در میزان ورودِ ثروت به زندگی آشنا بودند… افراد شرکت کننده در این کارگاه، افرادی بودند که با استفاده از آموزشها و تمرینات دوره روانشناسی ثروت ۱، بسیاری از موانع ذهنی و باورهای تضعیف کننده ای را در ذهنشان شناسایی کرده بودند که مانع اصلی ورود ثروت به زندگیشان بود و آرام آرام با برپا ساختن جهادی اکبر برای تغییر آن برنامهی تضعیف کننده، به موفقیتهای مالی چشمگیری در زندگیشان رسیده بودند.
در این کارگاه، سعیِ من کمک به این افراد در شناسایی ترمزهای ذهنی مخفیای بود که ظاهرا وجود نداشت اما آنها را در سحطی از موفقیت، متوقف ساخته بود.
در واقع، دوره روانشناسی ثروت2، سطح عمیقتری از آگاهی دربارهی باورهای ثروت ساز و ظرافت به خرج دادن در شیوهی کدنویسی ذهن برای مولد بودن دربارهی ثروت ساختن را به شما آموزش میدهد.
سطحی که به شما کمک میکند نگاه خالصتر و مومنانه تری به موجودیت ثروت، یکی بودن ثروت با انرژیای که آنرا خداوند نامیدهایم و مهم تر از همه وفور ثروت در جهان اطرافتان (حال هرجا که هستی) داشته باشی تا متوجهی عصاره و اصل موضوع بشوی.
ثروتی که سرمنشأ آن درون خودت است و تنها وقتی پایش به زندگیِ پیرامونیات باز میشود که ذهنت بتواند آنرا باور کند، ببیند تا بتواند مولد آن باشد و برایش قدمهای عملیِ همراستا با قوانین ثروت بردارد.
قوانینی که هماهنگی با آنها، سریعترین، سرراستترین و البته لذتبخشترین مسیر خلق ثروت را پیش رویت میگذارد.
در جلسات پرسش و پاسخی که با افراد شرکت کننده در کارگاه داشتم، “موضوعات مذهبی و منافات ثروت با خداوند یکی از مهمترین باورهایی بود که افراد زیادی را در حدی از موفقیتِ مالی متوقف ساخته و اجازه رشد بیشتر را به آنها نداده بود…
اکثرِ ما با این باور رشد کردیم که ثروت و دین را نمیتوان در کنارِ هم گنجانید. نمیتوان هم خدا را داشت و هم خرما را!
به وضوح به یاد دارم، وقتی تصمیم به تغییر اساسی زندگی مالیام گرفتم، مهمترین باور مخرب و پاشنه آشیلِ من، این بود:
“ نمیتوانم هم انسان دینداری باشم و هم ثروتمند باشم… نمیتوانم هم به خداوند نزدیک باشم و هم ثروتمند باشم… نمیتوانم هم نزد خداوند محبوب باشم و هم ثروتمند باشم… این دو با هم منافات دارند… این دو نمیتوانند در درونِ من بگنجند…”
اعتراف میکنم که تغییر این باورها که در گوشت و استخوان من تنیده بود، کارِ آسانی نبود و هنوز هم باید به شدت روی باورهایم کار کنم … اما میتوانم به عنوان نمونه عینی فردی که به موفقیتهای بزرگ در زمینه مالی رسیده، به شما بگویم تغییر و اصلاحِ این باور، اساسِ همه چیز را در زندگیام تغییر داد به گونه ای که اکنون هیچ ربطی به گذشتهام ندارم.
وقتی فهمیدم خداوند بیشتر از ما میخواهد که ثروتمند شویم… وقتی با مطالعهی بیشتر قرآن و زندگی پیامبران فهمیدم که هرچه ثروتمند تر باشم نزد خداوند محبوب ترم، وقتی به این موضوع ایمان آوردم، ثروت و نعمت به تمامِ معنا وارد زندگیام شد… من درباره ثروت بینا شدم و آنرا مانند اکسیژن به وفور در اطرافم یافتم…
به همین دلیل تمام سعیِ من در دوره روانشناسی ثروت ۲ این است که با بررسی دقیق تر و ظریف ترِ قوانین کیهانی… همنشینی ایمان و ثروت از دیدگاه خداوند و قرآن… و حمایتِ خداوند از موفقیت و ثروتِ بیشتر، دقتِ شما را در چگونگی شناسایی باورهایتان و چگونگی تغییرِ آنها افزایش دهم… زیرا برخی از باورهای محدود کننده پیرامون ثروت، آنقدر در ما عمیق و پنهان است که حتی شناساییِ آن نیازمندِ کنکاش و ریزبینی فراوان است. و این مهم ترین گام برای موفقیت است.
مأموریت روانشناسی ثروت ۲، ایجاد یک نگاه ظریف، دقیق و تیزبین برای شناسایی ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت و مهم تر از آن، چگونگی برداشتن آنهاست.
روانشناسی ثروت ۲ ابزاری قدرتمند برای ایجاد تحولی اساسی در نگاه به ثروت و تغییرِ تعریف تان از “ثروتمند بودن” به دستتان میدهد. یعنی کاتالیزوری است که به شما کمک میکند تا با درک:
رابطهی باورهایتان با وضعیت مالیای که تجربه میکنید
و برنامهی ذهنیی ناآگاهانهای که در طی این سالها برای تجربه نکردنِ فراوانی ثروت کدنویسی کردهاید،
به سطحی از شناخت درباره مفهوم و منطقِ ثروت برسید که:
درگیریهای متداول مالی را در زندگیتان غیر منطقی و غیر طبیعی بدانید؛
و ترمزهای مخفیای را در ذهنتان بازشناسید که علی رغم تلاشهای همه جانبهی شما، مانع ورود ثروت به زندگیتان شده است.
یعنی محدودیتهای مالیای که در قالبهای مختلفی چون:
اوضاع نامناسب اقتصاد؛
تولد در خانوادهای فقیر یا شهری دور افتاده و بی آب و علف:
یا نداشتن مدرک و تخصص ثروت ساز؛
معنوی نبودن ثروت؛
پیر یا جوان بودنتان؛
زن یا مرد بودنتان؛
و …
خودش را برای شما به رسمیت شناخته و بدیهی جلوه داده است را نپذیرید؛ زندگی در این محدودیتها را نپذیرید و با آنها راحت نباشید؛
و به این شکل آمادهی بزرگ کردن ظرف وجودتان برای دریافت نعمتهای بیشتر بشوید.
ایمان دارم اگر فردی با استفاده از آموزه های روانشناسی ثروت ۲، به ظرافت و تیزبینیِ بیشتر در مورد چگونگی تشخیص باورهای محدود کنندهاش دست یابد و خودش را به موفقیتهای کم قانع نسازد و عادتِ بررسی باورهایش و تغییر و اصلاحِ هموارهی آنها را به باوری قدرتمندکننده تر، در خود ایجاد نماید، به وضوح این جملهی من را تأیید میکند که:
ثروت و نعمت مانندِ اکسیژن پیرامون ماست و تأیید میکند که نعمتها به صورت بدیهی، به وفور وارد زندگی مان میشوند.
زیرا این طبیعت جهان ماست. همانگونه که برای تنفسِ اکسیژن نیازمندِ هیچ تلاشی نیستیم و فقط کافی است مجراهای تنفسی را باز نگه داریم، برای ثروتمند بودن هم نیاز به تقلا نداریم، فقط کافی است مقاومتهای ذهنیمان را بشناسیم و آنها را از مدار خارج کنیم و به این شکل، مجرای طبیعی ورود نعمت و ثروت را به زندگیمان باز بگذاریم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD326MB27 دقیقه
- فایل صوتی معلولیت ذهنی درباره ثروت25MB27 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و دوستان خوبم در این سایت الهی
دومین نشانه هدایت من
شروع مجدد چلهنشینی
من از چند روز پیش تصمیم یه چله نشینی برای تغییر شخصیتم داشتم.
و تصمیم داشتم هر روز روی نشانه هدایتم در سایت بزنم و اون فایل رو نشونهای بدونم و مواردی که در فایل میاد رو با دقت گوش بدم و برای خودم باور مناسب بسازم.
اولین نشانه هدایت من فایلی مربوط به شکرگزاری بود. اینکه چرا مردم آمریکا ثروتمند هستند؟ و واقعا برای شروع تغییر، بهترین فایل بود.
چند روزی دیگه رها کردم و دیشب همین موقعها بود گفتم بیام دوباره اون چله نشینی رو از سر بگیرم و البته با فایلی از استاد عزیز
زدم روی نشانه. وااای چه جاااالب. من غروب داشتم تلفنی با خواهرم حرف میزدم و در مورد ایده جدید برای سرمایهگذاری حرف زدیم و خواهرم پذیرفت و کلا در مورد پول و ثروت حرف زدیم. اصلا فکر نمیکردم که نشانهم هم در مورد ثروت باشه. خیلی خیلی برام جالب بود.
در حالیکه من اصلا فک نمیکردم که برای تغییر شخصیت بحث ثروت هم اینقدر مهم باشه. و با گوش دادن به این فایل بهم یادآوری شد این ارتباط و مهم بودن این مسئله.
میدونم که در بحث ثروت و موفقیت مالی باورهای خیلی خیلی ضعیفی دارم و باید روی خودم کار کنم. هر روز که داره میگذره بیشتر حس میکنم که باید باید یاد بگیرم که چطور رشد مالی داشته باشم.
شاد و سلامت و سربلند باشید.
بنام خداوند بخشنده مهربان
خداوندیکه هر لحظه در حال هدایت و حمایت من است!!!
خدایا تنها تو را می پرستم و فقط:از تو یاری می جوییم..
استاد عزیز”من چند سال پیش خواب دیدم.دقیقا یکسال پیشم تو همین فایل کامنتش کردم..
خواب دیدم بسیاری از مردم از یه دیوار میزنن بالا اونم به سختی وسط سیخکهای خیلی تنگ عبور داده میشوند…
و یه لحظه خودمم اومدم از اون قسمت بزنم بالا ولی بجای اینکه از وسط:سیخکها برم…برای من پله مانند شد و براحتی بازم از اون پله یا دیوار به سرعت عالی روی یه سرسره اومدم پایین..
ولی یه لحظه میدیدم..افراد هم رفتن با بالا براشون سخت بود و اومدن به پایین..اینقدر این سیخکها تنگ بودم که گردنشون از شدتش دراز شده بود..
و بعد از اومدن از اون قسمت..سوار چرخ و فلکی میشدن که فقط دو خودشون میچرخیدم و به ناکجا اباد میرفتن…
من از اون سرسره اومدم پایین.
ولی بصورت جت مانند بود….
و بردم به یه قسمتی که هیچکسی نبود.ولی تعداد بالا بالای سر من سوار چرخ فلک ناپدید میشدن.
و من رفتم توی یه محلی…
یه دستگاه خاصی که مثل ادم فضایی بود…
حسم بهم گفت سوارش شو!!!
وقتی بلندم کرد یه حس خاصی داشتم…
و بلندم کرد بردم توی یه دانشگاه….
بهم گفت..ما بدنبال شخص شما که فاطمه علی پور هستین…بودیم!!!!خوش آمد گویی کردن!!
بهم گفت کار مورد علاقت چیست..
بهش گفتم من دوستدارم توی کار طراحی پارچه انجام بدم” و اون ایده هایی که از طبیعت میبینم طراحی کنم و درآمد دلاری داشته باشم..
من عاشق این کارم و پتانسیلهای عالی دارم..
بهم گفت خوب برو توی این اتاق ببینم رد میشی..
اولش:یکم سخت بود..
ولی براحتی از اون قسمت رد شدم.
انگار یه وزنه سنگینی پشت یه در بود.ولی با تلاش و با خاستن از اون محل رد شدم…
اونجا که تونستم اینکار رو انجام بدم…بهم گفت تو فعلا برو بعدا زنگ میزنیم بیای مدرکتو بگیری..
یادمه اون دوسال پیش ..که این فایل بهم نشانه اومد..هیچی نمیدونستم که نیخاد بیزنسم به کجا ختم بشه..
فقط:میدونستم باید حرکت کنم..ناگفته نمونه یوقتایی برام سخت میشد…ولی میدونستم من 33 سال تحت باورهای گذشتگانم و تقلاهای بیمورد برای رسیدن پولسازی داستم..
فقط:به این درک رسیدم باید ادامه بدم.
واقعا جابجای اینروزا همه لطف خداوند بود که من با احساس خوب این مسیر رو پیش ببرم و خودمو اصلاح کنم .
.اینقدر این باورها تشنج زا بود..که نمیدونستم چکار کنم.خداوند بکمکم میومد..
تا اینکه سال گذشته من هدایت شدم به بیزنسی..
که اصلا در موردش:هیچی نمیدونستم..
دقیقا اموزشم.فرضم به اینه..یه سینی پر از حبوبات مختلف..حالا ریزو درشت….و خیلی ریزتر….
و حتی سنگ و خاکم داخلشه…
ولی ندونی کدوم از حبوبات بدردت میخوره..
تو میون اینهمه آنوزشهای قوی مربوط به رشته ام…
و اینروزا میبینم تبلیغ اون استاده فقط روی موارد بزرگ و فلان لباسهای شب و عروس و فلان تکنیکها هست..
و مدام اموزش:میده و مدام دوره ها رو بفروش:میرسونه..
حالا من کاری به این شخص ندارم..هر کسی باورای خودشو به زندگیش دعوت میکنه!!!
ولی وقتی به نیروی درونت متصل میشی.و بهش ایمان داری…اون میدونه چه مسیری بری که برات بهترو اسانتر و لذت بخشتر باشه..
و لطف خدا شامل حالم شد….
دقیقا همون سال بهم گفت برو فلان فصل فلان کار رو انجام بده…
ولی چون شخصیت من نیاز بکار کردن زیاد داشت در کنار مهارتام کار کردم…
تا سال گذشته دقیقا چند روز قبل از عید و تا شب عید اون نمونه کار رو استارتشو زدم..خوب دیگه هدایتها خیلی قوی بود و باید انجام میشد..
تا اینکه ورژن دستکشهای من با کلی ورژنهای شخصیتی جدید و کلی تمرینات عزت نفسی و قدم برداشتنها که میتونم ساعتها در موردش:صحبت کنم انجام شد…
تا امسال…
اون کاری که هیچی نداشت.و اون استاد یه توضیح پیش افتاده و یچیز ساده تدریس کرده بود..
من تونستم به کمک خداوند به سه سایز جدید برسونمش..بجز سایز به 6 ورژن رسید…
و نمونه کارمو هر بار به جاهای مختلف تکس میکردم..تا کارم حس لایق بودن رو پیدا کنه..
در کنارش فروش جزئی داشتم..
و امروز کارم بجز ورژن مهارتی عالی..شخصیتی قوی در درونم بولد کرد…
و من قوی شدم و کلی غلبه بر ترس انجام دادم…
و هر بار سرزنده و قوی تر شدم..
و تا امروز بازم یسری الهامات یسری کارها قدم به قدم گفته شده…
انشالله دوست دارم این پیاممو برای روزهای آینده بجا بزارم..
خیلی دوستدارم به آرزویی که همیشه دوستداشتم کارآفرین باشم و یچیز ساده تو زمینه طراحی و دوخت ثبت کنم.رو به انجام برسونم.
اون تضادهای 10 سال کارکردم باعث شد که من امروز چیزی رو خلق کنم…که هیچکسی تو این زمینه بهش فکرم نکرده بود..
ولی من براحتی از طریق قانون بهش:رسیدم…
و من الان فردی ماهر شدم…
همینکه سایز داره برای من بسیار با ارزشه…
و یه امیدی رو در قلبم گذاشت…
که اون خدایی که منو هدایت کرد به اینکار ساده و راحت بدون تقلای خاصی..همون خدا هم بهم کمک میکنه منو به بهترین شیوه هدایت میکنه برای کار صادرات…
خیلی دوستدارم کارمو جهانی بفروشم و به ارزوم برسم…و نخاد بدو بدو و تقلا کنم..
از خداوند خاستارم..که هدایتم کنه به زودی فروشمو شروع کنم و بتونم فروش عالی رو از کار هدایتیم داشته باشم..
این فایل چند نقطعه رو برام بولد کرد!!!
تو با جهان معلول طرفی فکر نکن با یختی و بدو بدو کردنها میتونی به ثروت برسی…
پس لذت ببر شاد باش سوت زنان بسمت ثروت برو..
و من خداوندت بیشتر از تو دوستدارم که تو ثروتمتد و خوشبخت و سعادتمند باشی..
فقط:متو باور کن و بدون تو همبن الانم !!!جلو هستی…
پس یادت بمونه….تو مدار و مسیر درست بمونی..و افکار و باورهای کل جامعه رو نپذیری ..
روی خودت و باورات کار کن و ایمان داشته باش به هر موفقیتی در هر جنبه ایی که بخای میرسی..
فقط عجله رو بزار کنار.و لذت ببر…زندگی هدفش لذت بردنه و استفاده کردن از زمان به نحو احسنه…
روز گذشته تو حمام بودم و داشتم با خودم زیر دوش صحبت میکردم.گفتم خدایا من نمیدونم برنامه کاریم میخاد به چه مسیری کشونده بشه!!!
خدایا خودت هدایتم کن کمکم کن …
دیدم نور الهی مثل اشعه آفتاب دور سرم میچرخه..
وقتی این حالت برام پیش میاد انگار تو دنیای دیگه میرم اینقدر که این نور برام عزیز و قابل احترام هست…
من همیشه بخداوند میگم….خدایا خیلی سپاسگزارم که من نور دارم و هر لحظه نورت برام چشمک میزنه و کارم را تایید میکنه..
تو تمام کارهام هر جا توی الگوسازی کارام ازش هدایت میخاستم بهم چشمک میزد عالیه…
کاری که ساخته شد اصلا از طرف ذهنم نمیبینمش..همه لطف خداوند بود …
و این فایل داره یکدل و یکصدا ما رو تشویق میکنه..برای یه خوشبختی عالی زندگی عالی حال عالی. و سعادتمندی دنیا و اخرت…
جهنم…یعنی نبود خوشبختی در هر جنبه ایی..
………..
……..
بهشت..یعنی من برای سعادتمندی دنیا و اخرت!!!و من به این دنیا امده ام.،”تجربه کنم و سپاسگزار خداوندم باشم…
مگه میشه سپاسگزار و ناسپاسی کنار همدیگه قرار گرفت!؟
خیر!!!!
چرا….
چون کسی سپاسگزاره که از زندگی لذت میبره و حالش خوبه و ارامش داره.و ثروت رو در تمامی جنبه ها بیش از نیازش داره…
پس برای اینکه به این مسیرها کشونده بشیم..
باید باورامونو هر لحظه جنریت کنیم..
همین الان به شیر آبی یکی از نزدیکانم هدایت شدم..دیدم اب شیر که شور بوده…
نزدیک به چند سال که تمیز نشده.. اینقدر این قطرات نمک بهم چسبسده شدن که شده شبیه سنگ و دستم به محض اینکه بهش:خورد درد گرفت..
یادم از قانون افتاد..اگه روی خودمون کار نکنیم بقول قرآن تقوا…این مومنتمیهای منفی روی هم تلمبار میشوند تا به حایگاهیی میرسن که کندشون سخته ..و یا اصلا باید تعویض بشه…
قانون همینه بهمین دلیل افراد بسیار کمی …خوشبخت بودن رو توجیه میکنن.یا میان حرفهایی میزنن.که افراد باور کنند اره درسته…
مخصوصا مذهب و احساس گناه دادن به افراد….چقدر این نگاه کثیفه…
چقدر فرکانسش ناجالبه.احساس تهوع داری…
من با وجود اینکه گذشته موقعیت این مسیر رو نداشتم..از اینکه افراد حرفهای بیهوده بهم میزدند..
میگفتند…
تو باید بپذیری بخاطر فلان شرایطتت فلان موقعییتت نمیتونی به این خاستها که میخای برسی..
و من همیشه حالم بد میشد..همیشه بخودم میگفتم پس اومدن من به این دنیا چه دلیلی داشته…
و اونجا یسری تضادها باعث شد..
که چند سال سوالاتم از خودم با خدا تعقییر کنه..
اونجا من هدایت شدم که امروز در این شرایط:باشم..
شرایطی که تمام دقیقه های زندگیمو میسازم …با کمک خدایی که قدرتمتده و برای من خیرو خوبی و سعادتمندی دنیا و اخرت را میخاهد..
استاد عزیزم سپاسگزار شما !!!و خداوندم!!! و تمام روزهاشم!!! که هر لحظه در حال هدایت و حمایت منه برای بهترین ورژنها برای خوشبختی و سعادتمندی بیشتر!..
من واقعا خوشبختم و سعادتمندم که دارم عمق یه زندگی پر از ارامش رو با تمام وجودم میچشم!!
به امید روزهای عالی در آینده نچندان دور…
آینده ایی که به من نشون میده تمام دستاوردات بخاطر تقواهاای گذشتته !!!پس لذت ببر..
و من امروز در این مرحله خوشحالم که تونستم باورایی بسازم که تو تمام زندگیم پیشرفت چشمگیری داشته باشم..و من با قدرت بسیار بالایی این مسیر را می پیماییم..
خدایا چنانکن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد خوبم و دوستان عزیز
من دیروز از گزینه من رو به سوی نشانه ام هدایت کن استفاده کردم و به این فایل زیبا و درس عالی رسیدم، گوش دادم و امروز کامنت دوست عزیزی که آخرین کامنت بود، یعنی مصطفای عزیز را خواندم و خیلی ترغیب شدم که باز هم این کار رو ادامه بدم.
خدا رو شکر. خدا رو شکر. چه نکته خوبی بود این که استاد گفتن ثروت ویژگی هایی که افراد دارن رو پررنگ تر می کنه. یعنی اگر کسی بخشنده است بخشنده تر می شه یا دارایی بیشتری برای بخشش داره و اگر هم که خسیسه همینطور.
چقدر دوستمون خوب گفته بود که خدا و پول و ثروت و نعمت از یک جنسن، هرچی بیشتر پول داشته باشی انگار سهمت از خدا بیشتره.
و چقدر خوبه که همزمان شد با جلسه 5 از قدم 6 که دیشب خواندم که باور، باور، باور. باورها از تکرار یک فکر میاد. اول که هنوز به ناخودآگاهمون نرفته و توی خودآگاهمونه باید خودمون روش کار کنیم. باید خودمون خواسته و آگاهانه این موارد را تکرار کنیم و این آگاهی ها را تکرار کنیم، تا به ناخودآگاهمون بره. تا مثال هاش رو ببینیم، تا دنیا الگوهاش رو نشونمون بده و دیگه باور کنیم. باور کنیم که ثروت الهیه، ثروت قراره راحت به دست بیاد، همه به یک اندازه به منبع ثروت و نعمت نزدیکن، خدا برای ما ثروت رو می خواد، خزانه های خدا بی نهایته، هیچ کمبودی به خزانه های خدا وارد نیست و …
خیلی خوشحالم از گوش کردن این فایل و امروز هم می رم که نشانه ام رو دریافت کنم.
الهی به امید تو
بنام خداوند مهربان
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
خداوند رو سپاسگذاریم که این چنین ما رو به راه راست هدایت میکند و تشکر و قدردانی از دوستانی که تو کامنت نوشتن مشارکت میکنند و این مسیر آگاهی رو با هم ادامه میدیم.
راجع به گفتهها و شنیدههایی که تو کودکی داشتیم، میشه ساعتها صحبت کرد و من خودم وقتی فکر میکنم، یادم میاد تو دوران دبستان یا شایدم راهنمایی شنیده بودیم که پیامبر بیشتر روزها روزه میگیره و زیراندازش فقط یه تیکه حصیره و …
کاش یه آدم آگاهی بود که دلیل این روزه گرفتنها رو توضیح میداد تا ما فکر نکنیم این بزرگان نون نداشتن بخورن و بجاش روزه میگرفتن، یا مثلا حضرت علی موقع افطار میگفته یا نمک یا شیر! هر دوش باشه خیلی زیاد میشه…
کاری ندارم اصلا اینا درست بوده یا نبوده… به قول استاد آیا شنیدن اینها به من کمکی میکنه یا نه؟ اگر کمک میکنه بپذیرم. اگر کمک نمیکنه نمیپذیرم. به همین سادگی. این بزرگان دینی اینقدری اسم و شهرتشون بخش شده که احتیاجی به حمایت ما نداشته باشند.
گفتههای زیادی بودن که ثروت رو غیر خدایی معرفی کردن. مثلا تو نوجوونی یکی از آشناهای ما تو یه بیزنسی بود و خلاصه چندنفر براش کار میکردن و ایشونم برو بیایی داشت و خونه میساخت و میفروخت. بقیهای که بقول استاد دستشون به گوشت نمیرسید، میگفتن این بابا پول کارگرا رو خورده که به اینجاها رسیده و حتی خود منم فکرم همین بود و تو فیلمهای تلویزیونم ماشالا میدیدی طرف از یه فرد ساده لوح کلاهبردای میکنه و میره خارج و تمام این قصهها، این رو تو ذهن ما درج کرد که پول و راه پول درآوردن به شدت غیر خداییه
و بدتر از اون ما هم اینا رو باور کردیم.
درست عین همین کسی که داستانسرایی کرده و گفته دنیا و دلار اَخه و فقط خدا و دین خوبه! و یه سری آدمهایی که عزت نفس نداشتند منجمله خود من…. گفتیم که آره دیگه… این راست میگه…
کسی هم که دیگه تعقل و تفکر و تدبر نمیدونست چیه، چه بخواد به ما بگه چیه.
امیدوارم که خداوند ما رو به راه راست هدایت کنه و شجاعت فکر کردن، اندیشه کردن و تحقیق کردن رو بهمون بده.
بریم سراغ نکات این فایل ارزشمند
روند طبیعی جهان اینه که شما ثروت، سلامتی، فراوانی و خوشبختی رو تو زندگیت داشته باشی و خداوند از تو بیشتر میخواد که زندگی پولدارتر، سلامتتر، شادتر و خوشبختتری داشته باشی ، ولی ما آدمها هزاران داستان شنیدیم که نباید ثروت داشت، نباید نعمت داشت وگرنه کار غیر خدایی انجام دادیم و از خدا فاصله گرفتیم.
اما واقعیت اینه که خدا و ثروت یکیاند. خدا همون پوله و من فکر میکنم کسی که پول داره، خدای بیشتری هم داره. شما کاری به داستانهای تلویزیونی نداشته باش، بیا نگاه کن به زندگی پیامبران و امامان. اگر تو داستان پیامبر، ثروت خدیجه نبود که داستان به مشکل میخورد. باغهای حضرت علی رو نگاه کن… ثروت امام حسن رو نگاه کن… تو یکی از کدوم کتابها بود تو دوران یکی از پیامبرها گویا قحطی میشه و اینقدری آذوقه تو خونه پیامبر بوده که میگه ببرید بازار اینارو به قیمت بازار بفروشید…
انصافا واقعا من یکی نشنیدم پیامبری فقیر بوده باشه، اما خیلی خیلی شنیدم که پیامبری، امامی غلام و برده بخره و آزاد کنه…
این نشون میده که آقاجان شما هرچی پولدارتر باشی، کارهای بهتری میتونی انجام بدی.
ثروت و پول شما رو از خدا دور نمیکنه، پول شما رو عوض نمیکنه! اگر کسی مهربان و بخشنده باشه، وقتی پولدارتر شود، بخشندهتر میشود. اگر کسی خسیس باشد، وقتی پولدارتر شود خسیستر میشود.
درواقع پول فقط اون ویژگیهای شخصیتی شما رو پررنگتر میکنه. تو مثال آدم خسیس وقتی ازش پول طلب میکنی، بهت نمیده چون نداره که بهت بده، اما فرض کن همین ادم خسیس یه قرعهکشی برنده بشه، یه ارثی بهش برسه و بازم بهت پول نمیده، چون ویژگی خسیس بودن رو داشته، الان این ویژگیش بیشتر تو چشم میاد، همین! این نبوده که پول اومده و طرف رو خسیسش کرده.
🟢 خدا، پول، نعمت و ثروت یکیاند و همیشه همه جا هستند.
ولی ما با باورهامون تو فضایی قرار گرفتیم که نبود پول رو داریم تجربه میکنیم. این ماییم که اجازه ورود این نعمتها رو به زندگیهامون نمیدیم و فکر میکنیم پول نیست! و یکی از مهمترین باورهای محدودکننده، همین داستان دلار و دینار و دین هست.
🟢 میشه بینهایت ثروتمند بود و بینهایت با خدا بود.
شما نگاه کن، خیرترین آدمها، ثروتمندترینها هستن و اصلا فکر کن، کدوم انسان فقیری رو دیدی که بتونه چیزی ببخشه. به قول داستان میرداماد اگر اون خر پیرمرد بمیره، دل این پیرمرد هم باهاش کنده میشه! اما یکی مثل بیل گیتس کل ثروتش رو میبخشه و چندی بعد مجددا باز میشه ثروتمندترین آدم دنیا… اینا به قول استاد باید یه چراغهایی رو تو ذهن ما روشن کنه!
اینا باید به ما بگه که اتفاقا خدا خیلی خیلی میخواد که تو ثروتمندتر بشی و حمایتت هم میکنه و از قبل این نعمتها رو در اختیارت گذاشته تا استفاده کنی. اگر کسی از این نعمتها، از این باران رحمت الهی نمیتونه استفاده کنه، به این دلیله که رفته تو غار و باران رو دریافت نمیکنه، نه اینکه باران نمیباره.
شما فقط کافیه ذهنتون رو بازرسی و بازسازی کنید و جریانی از نعمت و ثروت رو بصورت کاملا طبیعی دریافت کنید. باید فقط احساس خوب داشته باشی و باورهای خوب بسازی و جریانی از نعمت و ثروت وارد زندگیت میشه، نه تقلایی لازمه، نه فشاری، نه تکنیک و ایده خفنی… بخدا…. کار این خداست که ثروت ببخشه، نعمت بده، برکت بده، سلامتی و شادی بده… به قول قرآن:
🟢 خداوند وعده فزونی میدهد.
اما ما خودمون به خودمون ظلم میکنیم و جلو این نعمتها رو میگیریم.
شما برای دریافت گرانبهاترین عنصر حیاطی بدنتون مگه کاری میکنید!؟ مگه برای دریافت اکسیژن کاری میکنید؟
کاری که باید بکنید اینه که جلو نفس کشیدنتون رو نگیرید. راجع به ثروت هم همینه، جلو وارد شدن ثروت رو نگیرید.
🟢 اکسیژن همه جا هست، ثروت هم همه جا هست.
کافیه جلوشو نگیری! اگر ثروت نیست، تو جلو شو گرفتی! چطور؟ با شنیدن این داستانها که یا خرما یا خدا، یا ثروت و پول یا خدا و دین!
این داستانها رو هم یه سری افراد میشینن میبافن و تو خورد ما میکنن.
اگر شما چندبار برای پول بدست آوردن تلاش کرده باشی و چیزی گیرت نیومده باشه، کمکم ذهن شما این باور رو درست میکنه که پول خدایی نیست و ممکنه این رو یه فرد مذهبی به شما بگه که خودش تلاش کرده و به پول نرسیده و اتفاقا خیلی هم پول رو دوست داره ولی چون نمیخواد باز دچار زجر کشیدن بشه میاد این اراجیف رو میبافه و چون تو گفتههاش از خدا و دین میگه، یه سری افراد ناآگاه خیلی راحت این رو باور میکنند.
مکانیزم دفاعی مغزه میخواد شما رو از هدفهاتون منصرف کنه… فرقی هم نمیکنه چه موضوعی باشه، مثلا شما نمیتونی رانندگی یاد بگیری، هر بار میزنی به در و دیوار و بعد ذهنت میگه خودرو شخصی امنیت نداره، همین اسنپ بگیریم راحتتره، جا پارک هم نمیخواد.
شما باید بدونی روند طبیعی جهان اینه که ثروت و خوشبختی وارد زندگیها بشه و وقتی ثروت و نعمت هست، چرا نخوایم؟ چرا نزاریم بیاد؟ چرا جلوشو گرفتیم؟ چرا خودمون رو تغییر نمیدیم تا از چیز که خداوند خوشحال میشه استفاده کنیم، بهره ببریم و ما هم خوشحال بشیم و بگیم خدایاااااا شکرت!
خواست خداوند و روند طبیعی جهان اینه که شادتر باشیم، ثروتمندتر باشیم، سلامتتر باشیم، اما خداوند ما رو آزاد گذاشته تا خودمون انتخاب کنیم و به سمتش رو کنیم.
باید هر روز باورهای خوبمون رو تکرار کنیم، هر روز سپاسگذارتر باشیم تا اون باورهای قدیمی کمرنگتر بشن و ثروت و خوشبختی بیشتری نصیبمون بشه، تو ظرفمون بیشتر جا بشه و زندگی ثروتمندگونهتری رو داشته باشیم.
در پناه الله مهربان، ثروتمند باشید.
سلام به آقا مصطفی عزیز. من این جلسه رو شانسی گوش کردم و کامنت اول رو هم شانسی خواندم که کامنت خووووب شما بود. چقدر بهم چسبید و بسیار ممنونم. من توی 12 قدم، قدم 6 هستم و جالبه وقتی کامنت شما رو می خواندم انگار تا اینجا که من رسیدم (قدم 6) یه جورایی خلاصه و چکیده ش توی کامنت شما بود. بهتون تبریک می گم که انقدر خوب و عمیق این دوره رو گذراندید که اینقدر خوب توی ذهنتون ته نشین شده و دارید ازش استفاده می کنید. موفق باشید.
به نام خدای خوبی ها
صدوچهل و پنجمین تعهد
روند طبیعی زندگی اینه که ثروت و نعمت و خوشبختی وارد زندگیمون بشه
یعنی خداوند برای همه ی ما شادی ثروت و سلامتی و نعمت میخواد
اگر خوشبختی شادی سلامتی و نعمت وارد زندگیمون نمیشه بدونیم که باورهامون اشتباه هست نه این که نعمت ها وجود نداشته باشن بدون رفتی تو مداری که نعمت هارو نمیبینی
یکی از مهم ترین ایراداتی که توی باورهای ما هست اینه که هرچقدر ثروتمندتر بشیم از خدا دور میشیم
ما میتونیم ثروتمندتر بشیم درعین حال بینهایت با خدا باشیم
من تست باورهای ثروت رو زدم باورهای من راجب ثروت خیلی عالی بود فکر میکنم که نداشتن عزت نفس پاشنه اشیلم هست خدایا کمکم کن بتونم با قدرت و ایمان بیشتری روی عزت نفسم کار کنم و خودت منو به مسیر درست هدایت کن و همراهم باش امین
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی، خانم شایسته و دوستان هم فرکانسی
چقدر باور های ذهنی ما آمیخته با باورهای مذهبی شده است.
من هر چقدر که تلاش می کنم در طی این چند سال که از آشنایی من با استاد گذشته است نتوانسته ام به قول استاد این خاکریز را فتح کنم.
هنوز که هنوزه باورهای من در مورد رابطه خدا ایراد دارد
با اینکه به نسبت گذشته خیلی عالی تر شده است
ولی کماکان این ایراد در ذهنم وجود دارد
هنوز که هنوزه در ذهنم ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیا نیست
هنوز که هنوزه ثروتمند شدن ارزشمند ترین کار دنیا نیست
و خیلی این رابطه های نامناسب بین مذهب و ثروت.
خدایا در کودکی ما چه کرده اند با ما و چه شخصیتی در ذهن ما شکل گرفته است.
الله اکبر
ولی ولی من متعهد شده ام به تغییر
خیلی خیلی بهتر شده است
خیلی راحت تر توانسته ام تغییر کنم
ولی این قصه سر دراز دارد
تغیییییییییییییر می کنم
در پناه الله مهربان شاد باشید و سربلند
به نام خدای ثروتمند خودم که الغنی است
سلام براستاد عزیزم و مریم خانم
روز 48 =معلولیت ذهنی درباره ی ثروت
اول از همه تشکر کنم از خدای ثروتمند و باکلاس خودم که با این دوره ی روزشمار و قدم به قدم با این فایل های قدرتمند میخاد مدار منو بالاتر ببره منم مثل خودش ثروتمند وباکلاس کنه
دوم از استاد عزیزم که حرفهاشون هزار لول بالاتر از تمامی اساتیدی هست که درباره ی آگاهی صحبت میکنند
سوم مریم خانم که واقعا زحمت کشیدند برای تهیه این دوره و مقدمه های عالی قبل فایل ها که خودش یه فایل کامل پر از آگاهی هست
چهارم تشکر میکنم از دوست عزیزم نسترن خانم که کامنتشون قبل این فایل بود واقعا حرفهاشون پرمحتوا بود یه قسمت هایی رو یادداشت کردم
چهارم از خودم و از تمام دوستان عزیزی که در این سایت حضور دارندو متعهد شدن جزء معلولین نباشند
استاد طبق اون خواب یا مکاشفه ی شما من یکی از اون معلولین با شرایط جسمی حرکتی سخت بودم که به لطف خداوند مهربانم و سخاوت شما دارم تلاش میکنم با تغییر باورهام یک کمی از اون حالت کشیدگی رو زمین بلند بشم
به نظرم آدم وقتی دردش رو نمیدونه درمانش خیلی سخت تره
اینکه من سالها دوست داشتم ثروتمند باشم همه جای دنیا سفر برم ، هر چی میخام بخرم ، دیگه این قناعت لعنتی رو بزارم کنار یه زندگی خوب داشته باشم اما یه سدی بزرگ به نام خوش شانسی که پولدارا پشت اون جمع شدن و یه مانع بلند به نام بدشانسی که من بالای اون مانع نشستم هم اذیتم میکرد هم عدل خدا رو زیر سوال میبردم هم خب واقعا این توهمات نمیزاشت یه کم عقلم استفاده کنم چیزی که قرآن بارها گفته
افلا تعقلون؟
افلا تدبرون ؟
افلا تفکرون؟
آیا تعقل نمیکند.
آیا تدبر نمی کنید ؟
آیا تفکر نمی کنید؟
خب معلوم که نمیکردم مخم رو آکبند نگه داشته بودم نه تعقل
نه تدبر
نه تفکر
نمیکردم که فکر میکردم تمام ثروتمندا
ارث های بزرگ
پولای بادآورده
کارهای خلاف بزرگ کردن
به این شرایط رسیدند بعدیکبار هم نه تدبر نه تفکر نه تعقل نکردم به قول قرآن که خب شاید یک نفر بوده تو ثروتمندا که با شرایط،متفاوتی احیانا به ثروت رسیده باشه مثلا باورهاش درباره ی پول عوض کرده باشه؟؟؟!!!
نه ذهنم علاوه بر اینکه اصلاااااااا قبول نمیکرد کلی دلایل و منطق های قوی داشت که مثلا ثابت کنه نه راه ثروتمند شدن همینه
اونا راهشون خلاف دین و مذهبه، کارشون بد و ما هم که اوج دینداری و مذهب بزار هشتمون گرو نهمون باشه ولییییییی لااقل پیش وجدان خواب خودمون راحت باشیم که فقیر ولی مومن هستیممم واین چرخه ی معیوب بود تا اینکه احتمالا یه جایی توی اعماق قلبمون راضی نبودیم به این وضع درسته ذهن (خانه ی شیطان )راضی بود داشت پادشاهی میکرد افسار منو دستش گرفته بودو زندگی منو کنترل میکرد ولی حتما یه جایی قلبمون (جایگاه خداوند) یه ندای رحمانی سر داده که ما هدایت شدیم به این سایت و این حرفها و این فایل های ارزشمند اینو مطمئنم
و همین که بدونی دردت چیه دنبال دارو میگردی
وقتی بدونی مشکل بستگی های مالی زندگیت
اقتصاد
دلار
اجداد فقیرت
کشورت
شغلت
زن بودنت
پیر یا جوان بودنت
نیست میگردی ببینی داخل اون ذهن چه خبره که اوضاع بر وفق مراد نیست
دیگه توهمات خوش شانسی و بدشانسی ،خدا برای ما نخاسته این مزخرفات محو میشن
فقط حرف شاعر میشه که (جگر شیر نداری سفر عشق مکن )
مرد و مردونه باید کار کنی با مته برقی باید بیفتی به جون باورهای فقیرانه ی پر از محدودیت اجدادی از نسل های قبل که ریشه کرده در عمیق ترین بخش ناخودآگاهت
درسته سخته
درسته ذهن شیطان بیکار نمیشینه اما اینجا ایمان و توکل و امید نیروی کمکی خداوند هستند که کمکت میکنن بهت نیرو میدن و انگیزه که پا پس نکشی بری جلو
واقعا جهاد اکبر میخاد ولی به قول استاد از بیل زدن راحت تره
وقتی نعمت و ثروت مثل اکسیژن حیاتی برای زندگی انسان انقدر بدیهی که نیاز نیست از کسی بپرسی به نظرت من باید نفس بکشم یا انگشتامو بزارم رو بینی ام نتونم نفس بکشم میخندن بهمون پس همینجوری ثروتمند شدن ضروری ترین کار
معنوی ترین
مقدس ترین کار دنیاست
یه آگاهی که الان بهم رسید اینه که
قانون تکامل ثابت کرده که روند جهان هستی رو به پیشرفت و گسترش هست
و چه ما کار کنیم رو خودمون یا همون فلج و معلول ذهنی و جسمی باشیم
چه بخواهیم چه نخواهیم روند زندگی ما هم رو به پیشرفت هست اگر با همین ذهن محدود ادامه بدیم پیشرفتهامون کوچیک با سختی همراه هست
اما اگر تلاش کنیم بیشتر کار کنیم رو باورهامون
خودمون و توانایی های خودمون رو باور کنیم
هر چی شنیدیم درباره ی ثروت رو بریزیم دور
(مخصوصا حرفهای علمای دینی برای ثروت واقعا خطرناکترین حرفهاهست اینو گفتم چون در عصر تکنولوژی قرن 21 هنوز همین حرفها هست چند شب قبل یه کلیپی رو دیدم که یه روحانی جوانی میگفت دلایلی که بهتون ثابت میکنم ثروتمندا بدبخترین ادمهای دنیا هستند من ادامه اش رو گوش نکردم ولی هنوز هم این تفکر که فقر و زندگی زاهدانه خوبه واقعاااااا هست!!!
درسته به نظر خنده دار که نه گریه دار میاد تو این عصر آگاهی این حرفا
ولی واقعا اینو بدونیم که باید باورهامون رو تغییر بدیم )
اون پیشرفت چشمگیرتر و بزرگتر و باشکوه تر میشه همون چیزی که خدا میخاد از همه ی ما
عالی بود این فایل
مخصوصا اون خواب یا الهام یا مکاشفه واقعا مو بر تن آدم سیخ میشه از این تعبیر معلولین مانده بر زمین