توانایی کنترل ذهن - صفحه 1

1087 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Aida» در این صفحه: 24
  1. -
    Aida گفته:
    مدت عضویت: 3235 روز

    ای جااااااااااااااااااااانم????

    عشقش باسش انار دون میکنه ??

    باسش فیلم برداری میکنه ??

    باسه ما فیلمای خوشجل میگیره??

    از هاپویی فیلم میگیره??

    سلاااااااامم هاپویی خوردش

    استاد وقتی عشق شما و عزیزدلتون رو میبینم، بخدا عشق میکنم، انگار خودم اون رابطه رو دارم، نمیدونید چه کیفی میکنم بخداااااا ???

    منم ازینا میخوام

    وای اون تکه اخر فیلم ادمو روانی میکنه ????

    ی مدته عجیب عاشق درختا و سبزی و گل و بلبل شدم. یعنی لذت دیدن یک درخت برام برابر شده با داشتن بوگاتی شیرونی که تو خوابام میبینم. ?

    به نظرم درختاااااا عجیببببببببب ترین نمادهای خلقت هستن که واقعا باهاش میشه شکوه و قدرت خدارو دید.

    این فایلتونم مث بقیه فایلاتون عالی بود. توانایی کنترل ذهن.

    استاد چیز جدیدی که من تازه از قانون فهمیدم و ی مدت دارم روش کار میکنم و نشونه ها و نتایجشو دارم میبینم اینه:

    در مورد احساس هست. که البته این احساس همون طوری ک تو این فایل گفتین با توانایی کنترل ذهن اتفاق میفته.

    به این نکته رسیدم که افرینش و خلق کردن در احسااااس ما اتفاق میفته.

    بطور خلاصه قانون این میشه : خداوند که یک انرژی هست و کل جهان ازون آفریده شده، در کل جهان در حال حرکت و جریانه. حتی در درون بدن ما. افکار و باورهای ما قالبی هستن که این انرژی رو شکل و قالب میدن. و احسااااااس ما باعث میشه که این انرژی به ماده تبدیل شه و در واقعیت و عالم فیزیکی نمود پیدا کنه.

    درواقع احساس ما خودش از جنس همون انرژیست که نشون میده این انرژی موجود در عالم چطوری برای من(با توجه به احساسم) شکل میگیره و وارد زندگیم میشه.

    و اونجایی که میگین احساس خوب=اتفاقات خوب

    منظور از احساس خوب صرفا بگو و بخند و شادی و نیست. منظور احساس ِداشتن، شدن، رسیدن، بدست آوردنه. منظور احساس داشتن عشق، احساس داشتن ثروت، احساس بیشتر شدن ثروت ، احساس ب نتیجه رسیدن ی کاره. و این احساس فراتر از باور و فکره. یعنی در واقع باور و فکریه که تثبیت شده و جوون دار شده.

    مثلا برای ثروتمند شدن باید اول به احساس ثروتمند بودن برسی. و برای رسیدن به این احساس ادم باید شروع کنه به تک تک چیزایی که داره از سقف بالای سر و لباس و غذا و پولی که داره تا گوشی و خودکار تو دستش و هی اینارو مرور کنه بگه منم پول دارم، ثروت دارم،اینو دارم، اونو دارم، خدایا شکرت و به این احساس برسه که خیلی چیزا داااااااره. بعدش شورع کنه ب این احساس برسه که این داراییها هی دارن بیشتر و بیشتر میشن. یعنی کل دوره روان شناسی ثروت 1 براین اساسه که چطوری توجهمون رو کنترل کنیم تا به احساس ثروت و غنی بودن برسیم. و هرچی رو این موضوع کار کنیم هی وضعمون بهتر میشه.

    من تازه این جمله رو تو قسمت فراوانی شنیدم که گفتین: “این باور رو بساز و احسااااس کن که فرصتها داره بیشتر میشه”

    خسته نباشم. خخخخخخخخخخخخخخخ

    ولی خب جز تکاملم بوده دیگه

    تو یجایی گفتین :” قبل ازینکه نتایج مالیتون شورع شه، رفته بودین بندرعباس و ب یکی از دوستاتون گفتین من دارم بوی پول رو حس میکنم ، و بعدازینکه نتایج شروع شد دوستتون گفت اون سری جنس حرفات با همیشه فرق داشت و منم حس میکردم قراره ب اتفاقایی واست بیفته” الان میفهمم این یعنی چی.

    در واقع آفرینش در احساس اتفاق میفته. و احساسات ما هستن که به وقوع میپوندن نه صرفا تکرار ربات وار باورها یا گوش دادن به فایلا.

    و فکر کنم اینکه افراد میگن اوایی اشنایی با استاد خیلی پیشرفت کردیم ولی یمدت بعد متوقف شدیم به نظرم ریشش در همین احساسه. اون اوایل خیلی هیجان داشتن و با انرژی بالایی رو خودشون کار میکردن. ولی ب مرور که نتیجه گرفتن و خواسته هاشون بزرگتر شد، اون احساس اولیه بزرگتر نشد که بتونه اونهارو هم خلق کنه. البته در مورد خودمم میگم همینو.

    یا در مورد خواسته هایی که هنوز ب وقوع نیپوستن در واقع نسبت ب ی قسمتش احساسمون درد میکنه. یا هنوز ب اون احساسی که منجر به افرینش میشه نرسیدیم.

    استاد نیشستم دارم رو احساسم کار میکنم. ???

    و میخوام تمام احساساتم رو زیرو رو کنم و دونه ب دونه احساسات خوب تو وجودم بکارم.

    و به نظرم این خودش هم باورسازی هست هم قدرتمندتر از هر تمرین دیگه ای.

    البته ی راه پیدا کردن ترمزها مراجعه به همین احساس درونیمون هست که بگردیم ببینیم کجا نسبت ب ی موضوعی حس بد داریم. اگر بتونیم اون احساس بد رو پیدا کنیم، اون باور محدود کننده و ترمزه خود بخود پیدا میشه.

    استاد ی خبر خوب دیگه: تونستم یکی تضادهای جوون داری که تو زندگیم بود رو حل کنم. و تازه الان میفهمم مسائل راه حل دارن یعنی چی. چون این مساله از نظر من تنها مساله غیرقابل حل تو دنیا بود که حل شد ??

    اها اینم بگم در مورد قانون توجه : امروز عصر اینو فهمیدم که وقتی ما به چیزی توجه میکنیم جریان انرژی رو به اون سمت هدایت میکنیم و طبق فرمول بالا اینجوری میشه که ب هرچی توجه کنی باعث ورود و گسترش اون در زندگیت میشی.

    قانون توجه رو خیلی قبول داشتم وبهش ایمان داشتم. به هرجای زندگیم نگاه میکردم مصداقشو میدیدم. ولی طرز کارشو نمیدونستم که جهان سیستمی و قانونمنده ما چطوری داره این قانون رو اجرا میکنه. که الان فهمیدم

    فکر کنم انیشتین به اندازه من به مسائل فیزیکی فکر نکرده بود ????

    استاد ی عالمه دوست دارم باهات حرف بزنم و شما هم با دقت گوش بدی ????

    همتونو دوست دارم عشقولیا .

    براتون سبد سبد ازون احساس هایی که گفتم آرزو میکنم??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 319 رای:
  2. -
    Aida گفته:
    مدت عضویت: 3235 روز

    ای جااااااااااااااااااااانم????

    عشقش باسش انار دون میکنه ??

    باسش فیلم برداری میکنه ??

    باسه ما فیلمای خوشجل میگیره??

    از هاپویی فیلم میگیره??

    سلاااااااامم هاپویی خوردش

    استاد وقتی عشق شما و عزیزدلتون رو میبینم، بخدا عشق میکنم، انگار خودم اون رابطه رو دارم، نمیدونید چه کیفی میکنم بخداااااا ???

    منم ازینا میخوام

    وای اون تکه اخر فیلم ادمو روانی میکنه ????

    ی مدته عجیب عاشق درختا و سبزی و گل و بلبل شدم. یعنی لذت دیدن یک درخت برام برابر شده با داشتن بوگاتی شیرونی که تو خوابام میبینم. ?

    به نظرم درختاااااا عجیببببببببب ترین نمادهای خلقت هستن که واقعا باهاش میشه شکوه و قدرت خدارو دید.

    این فایلتونم مث بقیه فایلاتون عالی بود. توانایی کنترل ذهن.

    استاد چیز جدیدی که من تازه از قانون فهمیدم و ی مدت دارم روش کار میکنم و نشونه ها و نتایجشو دارم میبینم اینه:

    در مورد احساس هست. که البته این احساس همون طوری ک تو این فایل گفتین با توانایی کنترل ذهن اتفاق میفته.

    به این نکته رسیدم که افرینش و خلق کردن در احسااااس ما اتفاق میفته.

    بطور خلاصه قانون این میشه : خداوند که یک انرژی هست و کل جهان ازون آفریده شده، در کل جهان در حال حرکت و جریانه. حتی در درون بدن ما. افکار و باورهای ما قالبی هستن که این انرژی رو شکل و قالب میدن. و احسااااااس ما باعث میشه که این انرژی به ماده تبدیل شه و در واقعیت و عالم فیزیکی نمود پیدا کنه.

    درواقع احساس ما خودش از جنس همون انرژیست که نشون میده این انرژی موجود در عالم چطوری برای من(با توجه به احساسم) شکل میگیره و وارد زندگیم میشه.

    و اونجایی که میگین احساس خوب=اتفاقات خوب

    منظور از احساس خوب صرفا بگو و بخند و شادی و نیست. منظور احساس ِداشتن، شدن، رسیدن، بدست آوردنه. منظور احساس داشتن عشق، احساس داشتن ثروت، احساس بیشتر شدن ثروت ، احساس ب نتیجه رسیدن ی کاره. و این احساس فراتر از باور و فکره. یعنی در واقع باور و فکریه که تثبیت شده و جوون دار شده.

    تو یجایی گفتین :” قبل ازینکه نتایج مالیتون شورع شه، رفته بودین بندرعباس و ب یکی از دوستاتون گفتین من دارم بوی پول رو حس میکنم ، و بعدازینکه نتایج شروع شد دوستتون گفت اون سری جنس حرفات با همیشه فرق داشت و منم حس میکردم قراره ب اتفاقایی واست بیفته” الان میفهمم این یعنی چی.

    در واقع آفرینش در احساس اتفاق میفته. و احساسات ما هستن که به وقوع میپوندن نه صرفا تکرار ربات وار باورها یا گوش دادن به فایلا.

    و فکر کنم اینکه افراد میگن اوایی اشنایی با استاد خیلی پیشرفت کردیم ولی یمدت بعد متوقف شدیم به نظرم ریشش در همین احساسه. اون اوایل خیلی هیجان داشتن و با انرژی بالایی رو خودشون کار میکردن. ولی ب مرور که نتیجه گرفتن و خواسته هاشون بزرگتر شد، اون احساس اولیه بزرگتر نشد که بتونه اونهارو هم خلق کنه. البته در مورد خودمم میگم همینو.

    یا در مورد خواسته هایی که هنوز ب وقوع نیپوستن در واقع نسبت ب ی قسمتش احساسمون درد میکنه. یا هنوز ب اون احساسی که منجر به افرینش میشه نرسیدیم.

    استاد نیشستم دارم رو احساسم کار میکنم. ???

    و میخوام تمام احساساتم رو زیرو رو کنم و دونه ب دونه احساسات خوب تو وجودم بکارم.

    و به نظرم این خودش هم باورسازی هست هم قدرتمندتر از هر تمرین دیگه ای.

    البته ی راه پیدا کردن ترمزها مراجعه به همین احساس درونیمون هست که بگردیم ببینیم کجا نسبت ب ی موضوعی حس بد داریم. اگر بتونیم اون احساس بد رو پیدا کنیم، اون باور محدود کننده و ترمزه خود بخود پیدا میشه.

    اها اینم بگم در مورد قانون توجه : امروز عصر اینو فهمیدم که وقتی ما به چیزی توجه میکنیم جریان انرژی رو به اون سمت هدایت میکنیم و طبق فرمول بالا اینجوری میشه که ب هرچی توجه کنی باعث ورود و گسترش اون در زندگیت میشی.

    قانون توجه رو خیلی قبول داشتم وبهش ایمان داشتم. به هرجای زندگیم نگاه میکردم مصداقشو میدیدم. ولی طرز کارشو نمیدونستم که جهان سیستمی و قانونمنده ما چطوری داره این قانون رو اجرا میکنه. که الان فهمیدم

    فکر کنم انیشتین به اندازه من به مسائل فیزیکی فکر نکرده بود ????

    همتونو دوست دارم عشقولیا .

    براتون سبد سبد ازون احساس هایی که گفتم آرزو میکنم??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    Aida گفته:
    مدت عضویت: 3235 روز

    سلام دوست مهربانم

    تو کامنتایی که میزارم نتایجم رو مینویسم و هر نتیجه ایم که بیاد بازهم خواهم نوشت. این تنها راه تشکر از استاده و میدونم با هر نوشتنی توجهم بیشتر درگیر میشه، فرکانسام قویتر میشه و نتایج هی بزرگ و بزرگتر میشه. ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    Aida گفته:
    مدت عضویت: 3235 روز

    سلام دوست مهربونم?

    چه انسان فوق العاده ای هستین شما.

    همه ماها ی سری ترمزها داریم که باید روش کار کنیم. حالا هرکس ب نوعی. ?

    بهتون تبریک میگم که اینقدر عالی دارید رو باورهاتون کار میکنید. این اراده ای که داشتین و سرهمین موضوع اون فایل رو 10بار دیدین، مطمئن باشید اگر تو مسیر باشید و با همین اراده و ایمان پیش برید، روزبروز تکاملتون در درک و اگاهی از قانون سریعتر و سریعتر میشه و با این فرمونی که دارید عمل میکنید مطمئنا نتایجتونم روزبروز بزرگتر میشه.

    کمن ادمایی که اینجوری به ترمزهاشون حمله کنن و ذهن و قلبشون رو پاک کنن.

    دوست دارم مث استاد هرچی که یاد میگیرم رو به بقیه بگم. واقعیت اینه هرچی میگذره ادم قانون رو وسیعتر و عمیقتر درک میکنه. اوایل اصلا احساس خوب رو مهم نمیدونستم ب اندازه پیدا کردن تکرار باورها. ی مدت بعد فهمیدم خود احساس خوب یعنی شادی و خنده خیلی مهمه.بعد کم کم فهمیدم باید موقع تکرار باورها و انجام تمرینات هم احساس خوب داشته باشم.

    و الان فهمیدم اصلا احساس خوب خیلی مهمتر ازین حرفاس و افرینش تو همین احساس خوب اتفاق میفته.

    نمیدونم چقدر این جملات بتونن منظور من رو برسونن. ولی واقعیت اینه هرچی جلوتر میری قانون رو ی جوری درک میکنی که میگی عههه چرا تاحالا اینو نفهمیدم.

    حتی خود استادم همینجوریه و بعضی وقتا میگه که: الان درکم خیلی بیشتر شده از قانون نسبت ب قبل. یا میگه هنوزم هنوزه ی ترمزهایی تو ته ذهنم پیدا میکنم که میگم عههه این تاحالا کجا بود.

    من از وقتی این موضوع رو فهمیدم ازون روز تصمیم گرفتم هرچی میفهمم رو یادداشت کنم. ی نرم افزاری ب اسم وان نوت روی لپ تاپم نصب کردم و کلی فولدر درست کردم و مطالب رو دسته بندی کردم. هربار هرچیزیو میفهمم توش مینویسم. تجزیه تحلیل میکنم. باورهایی ک پیدا میکنمو بهش اضافه میکنم و کلی کارای دیگه. ب نظرم این نوشتنها باعث میشه که اون چیزایی ک میفهمم تثبیت بشه و دوباره چند پله برم بالاتر و اگاهی های بیشتری بهم داده شه.

    با اینکه تایپ کردن با لپ تاپ زمان بیشتری میبره تا توی کاغذ نوشتن ولی عوضش همه چی جلوی چشمه و با ی کلیک به هر مطلبی میخوام دسترسی پیدا میکنم خیلی سریع و راحت.

    و میدونم این چیزایی که وقت میزارم تایپ میکنم رو باید تا اخر عمرم بخونم و انجامشون بدم و همینکار نتایج رو برام رقم میزنه. اینجوری یادم نمیره. وقتی توی دفتر مینوشتم باید کلی دفتر رو میگشتم تا ی مطلبیو پیدا کنم. گاهیم پیدا نیمکردم بیخیالیش میشدم. .ولی الان همه چی جلوی چشمه.

    قبلا هم با نرم افزار نوت توی گوشیم این کارو میکردم. اون موقعها در حد چند خط بود مطالبم. اما الان ماشالا هر کدوم ی کتابه ?

    راستش الانم دارم فکر میکنم که چی شد این مطالب رو برای شما تایپ کردم؟???

    نمیدونم??

    خوشحالم که تو این خانواده دوست داشتنی و ادمای قشنگی مثل شما هستم. خدایاشکرررررت. اینا همه تویی??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  5. -
    Aida گفته:
    مدت عضویت: 3235 روز

    دوست مهربونم سلااام?

    منم از کامنتای شما همیشه انرژی میگیرم و این نشونه ها تایید میکنه که مسیرم درسته. ازتون سپاسگزارم برای حس خوبی که بهم میدین همیشه. منم افتخار میکنم که دوستای مهربونی مث شما دارم. مثبت و پرانرژی ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: