توانایی کنترل ذهن - صفحه 43

1087 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 3547 روز

    سلام و درورد بر تمامی اعضای سایت

    از وقتی با این قوانین آشنا شدم و کار کردم زندگی من کلی تغییر کرده اگر با عرفان و فلسفه آشنایی پیدا کنیم میفهمیم چه تغییرات بزرگی این قوانین بر ذهن ما میگذارد

    در واقع این انسان ضعیف خود به یک خدا تبدیل میشود فارغ از این که چه تغییراتی مادی بزرگی میتواند در زندگی اش ایجاد شود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    میلاد جهانگیری گفته:
    مدت عضویت: 2357 روز

    سلام دریاخانم اول از همه چی احسن برشما بابت دیدگاهتون

    چنان باذوق نوشتی که من وقتی خوندم لذت بردم که چقدر باذوق نوشتی و با احساس و الان میدونم تو لحظه ای که داشتی اینو مینوشتی چه احساسی داشتی

    موقعی که داشتی مینوشتی باذوق با خنده باکمی لوس کردن خودتو تکیه دادن به مبل و هوش و حواس به نکته هات

    همانطور که گفتی باید احساس قوی داشته باشی واقعا همینطوره همه ما ادما یک موجود فوق قدرتمند ودارای احساس و قدرت هستیم ادمها یک موجود خدایی هستن موجود خدایی یعنی اینکه همانطور که خدا این دنیا را افریده و به هرشکلی دراورده و تغییر داده انسان هم میتونه تمام دنیا را به شکل جدیدتری متنوع تری یا هرچیز دیگری تغییری بده

    به شرطی که اراده کند باور داشته باشد به خودش که میتونه چنین کاری انجام بدهد.

    تمام انسانهای موفق که هستن و میشناسیم موفقیت را در چند چیزی دیدن و همشون با دیدگاههای متفاوت گفتن و نوشتن

    برای هرموفقیتی اول باید هدف داشته باشی که ببینی هدف اصلی برای زندگی خودو اینده ات چیه؟ دوم تحقیق و تصمیم گرفتن که بدونی ان چیزی را که میخوایی بهش برسی درست است یا غلط بعد تصمیم بگیری و اقدام کردن و عملی کردن

    باور داشتن و تمرکزکردن و اعتماد به نفس داشتن

    باور کن اگر اعتماد به نفس داشته باشید و هرچیزی را بخوایی خودبه خود درست میشه و بهش میرسی چون هیچ ادمی از هیچ کس کمتر نیست هرکسی که میگه فلانی از فلانی زرنگتر و باهوش تره کاملا اشتباه گفته

    حدود 15سال پیش یا شایدم بیشتر دریک مهمونی فیلمی رو دیدم دوتا مرد بودن یکی زرنگ یکی ترسو کمی میخواستن خرسی که به خیلیها حمله کرده بود و خورده بودش بکشن

    و تو جنگل راه میرفتن اونی که زیرک تر بود گفت به دوستش باید بزنی بکشی گفت نمیتونم بهش فشار اورد و بهش گفت وقتی یه بچه کوچک میتونه یه خرس رو بکشه شما هم میتونی پس بلند شو و تکرار کن ۳دفعه این جمله بعد راه افتادن…

    حال منظور من هم این بود به هرچی اعتقاد و باور داشته باشی و اعتماد به نفس داشته باشی به همه چی میرسی بهت قول میدم این را چون تجربه کردم ودارم میبینم

    ماه قبل بود بعد از یلدا گفتم به همسرم تا اخر ماه و اول بهمن من یکی دو نفر دیگر به تیم و سازمانم در نتورک اضافه میکنم و کار میکنیم همسرم گفت چه جوری چقدر به خودت ایمان داری اگر نگرفتی چی گفتم بهش حس های من هیچ موقع برعکس از اب درنیومده همان طوری که میخواستم دراومده از اب و حقیقت داشته و باور کن دریا خانم روز اول بهمن ماه من ورودیمو به سازمانم اضافه کردم و خریدشو هم کرد چون از ته قلبم و باور و احساسم گفتم و همونجوری که گفتم دراومد

    پس ایمانت را قوی کن باور و احساست و تمرکزت را روی هرچیزی که بخوای بهش برسی یقین دارم بهش میرسی به صدای قلبت گوش کن وقتی یه دختر 18ساله به موفقیت میرسه شما هم میرسی مطمئن باش

    برات ارزوی موفقیت میکنم انشالا دفعه بعد اومدی چیزی نوشتی بگی بهم حق باشما بود وکلی دیگر تغییر کردم با کمک دوستان و استاد عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    امیر رام پناه گفته:
    مدت عضویت: 2407 روز

    سلام عزیزان دل

    از ته دل خدا قوت به شما و کل خانواده

    ممنون از همه

    حالم دو روزی بود خیلی بد بود.

    پرونده اداری دارم سه ساله دارم پیگیری میکنم یک هفته بود یکم سرعت پیش رفت ش خوب شده بود ولی متاسفانه مجددا و بدون دلیل قانع کننده برای سه ماه متوقف شد.

    در ضمن تازه به اعضای خانواده پیوستم و از این بابت بینهایت بار خداوند را شاکرم.

    فقط با دیدن این فایل و فایل اعتماد به نفس حالم بسیار خوب شد.

    در پناه الله یکتا شاد،پیروز،سعادت مند در دنیا و آخرت باشید.

    خدا قوت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2977 روز

    سلام دوستان گلم

    دیروز یه هو دستم خورد رو این فایل وگوشش دادم وخیلی جالب یادم اومد به یه مطلبی که یکی از مردان موفق ایران تو پیج اینستاگرامش گذاشته بود.یعنی حال کردم وبا خودم گفتم ببین مرضی ببین قانون برای همه قانونه وجهان جهان لیاقتهاست هرکسی در هر جایگاهی هست قطعا لیاقتش رو داره.این مطلب رو اقای بابک بختیار بعد از مسابقه ایران و ژاپن گذاشت تو پیجش.

    شکست مقدمه پیروزیست

    گذشته دیگر گذشته و افسوس خوردن کار افراد موفق نیست فقط باید از گذشته درس گرفت برای پیروزی های بزرگ اینده تا پیروزی های بزرگ فاصله کمی داریم.

    باید نقاط ضعف رابرطرف کرد واین تیم لیاقت مقام درجام جهانی را دارد.

    این تیم فقط اسیر جنگ روانی منفی شد و هنر رزم رو نداشت.در صورتی که بازیکنان اگر بر توپ تمرکز کرده بودند تا اعتراض به داور پیروزی نصیبش میشد.میشه این قضیه را تجربه طلایی دونست تا رسیدن به قله بزرگ جام جهانی.یادتون باشه این تیم رو باید قوی ترش کنیم تا مسابقات بعدی.تخریب این تیم اشتباهه چون خودشان از این شکست حتما درس بزرگی گرفتن.

    وقتی این جملات رو میخوندم این قانون طلایی که افراد موفق افرادی هستند که میدونند و میتونند در هر شرایطی ذهنشون رو کنترل کنند رو به وضوح دیدم تو صحبتهای این اقا و بهش تبریک گفتم.وچه خوبه که ما هم بتونیم این روش رو نهادینه کنیم تو رفتارهامون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2730 روز

    با سلام خدمت گروه تحقیقاتی عباس منش و دوستان و همفرکانسی های عزیزم. در تاریخ 10بهمن من و همسرم برای کاری تصمیم گرفتیم به تهران بریم.در وسط اقای راننده بین جاده چالوس در یک رستوران توقف کرد. جمله خیلی جالبی در مورد کنترل ذهن ام توجه ام را جلب کردم و خواستم این جمله را بیان کنم.

    شما هرگز دزدی را به خانه تان راه نمی دهید پس چرا اجازه میدهید افکاری که شادی را از شما می دزدند در ذهن تان سکنا گزیند. من اولین بار بود این جمله را شنیدم احساس خیلی خوب و عالی در ذهن ام ایجاد شد. احساس وجود خداوند در زندگی ام،احساس این که من که با افکار و فرکانس هایم و چیزهایی که به آن توجه می کنم زندگی ام را خلق می کنم.کنترل ذهن یعنی این که توی هر شرایطی به چیزهای مثبت و عالی فکر کنی.یعنی این چیزهای مثبت و عالی را با اعماق درونت احساس کنی و به آرامش درونی برسی. رستوران بسیار تمیز و عالی ای بود. صدای ضبط با اهنگ ملایم می آمد. موقع اذان صاحب رستوران صدای ضبط را خاموش کرد و صدای اذان آمد. به همسرم گفت چقدر ایمان قوی ای داشت…در خیابان به آیه های قرآن توجه می کردم و معنی آنها را می خواندم و درباره آنها فکر می کردم.خدایا هزاران بار شکرت به خاطر این احساس خوب که در من ایجاد کردی و هزاران بار شکرت به خاطر اینکه که دستی از دستان را(گروه تحقیقاتی عباس منش) برایم فرستادی تا من هدایت شوم. زبانم از بیان این همه احساس خوب قاصره…خدایا هزاران بار شکرت????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    خداروشکر برای آشنایی با این استاد و دوستان استثنایی

    خدایا شکرت که تمام پیغامهاتو از طریق آقای عباس منش به من میرسونی

    استاد خیلی جالبه که من کلی سوال تو ذهنمه و هروقت اومدم تو سایت و یه فایلی و باز کردم و گوش دادم انگار شما برامن این فایل و ضبط کردین انشالله همیشه سلامت و شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    سلام استاد عزیز .

    الان ساعت هفت صبح دهم بهمن ۹۷ هست و دومین روز آشنایی من با شماست . ساهت شش که بیدار شدم از خودم پرسیدم ، حالا از کجا باید شروه کنم ، اومدم تو سایت و همین جمله رو سرچ زدم و رسیدم به بخش توانایی کنترل ذهن شما و این جمله که از همون جا که هستید شروع کنید و از خودتون و دور و برتون شروع کنید و رسیدم به جواب سوالم ، استاد عزیز عشقت پایدار و تنت سالم باشه همیشه ، منم همسر مهربون و پسر گلی دارم مثل پسر گل شما و حدودا هم سن و سال پسر شما ، هر دوشونو دوست دارم ولی از امروز یه جور دیگه و با یه عشق دیگه به دور و برم و به داشته هام نگاه خواهم کرد . قدم اول و درس اول شما رو از امروز برداشتم و هم مسیر شدم با مسیر رفته ی شما . و میرسم به زودی به رسیده های شما .

    مرسی که هستید استاد ، سلام من رو به خانم مهربون و پسر دسته گلتون برسونید . دوستتون دارم استاد . ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    پریناز گفته:
    مدت عضویت: 2661 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و همه اعضای تیم خوبمون به خانواده صمیمی مون

    خیلی خیلی از خداسپاسگزارم که به این شیوه و با این همراهی و این امکانات میتونم بشناسمش و خودم رو بشناسم و تمریناتم رو در رشد شخصی ام مشق بگیرم و با دوستام درمیون بزارم که کمک کنن یا کمک بگیرن یا تصحیح کنن?

    من خیلی خوشحالم و خیلی پیشرفت کردم و تکامل پیدا کردم. واقعا هر روز بهتر از دیروزم. و کنترل ذهنم رو هم خیلی خیلی بهتر شده با فرمولی که دادید یعنی تمرکز روی احساس خوب. واقعا جواب میده.?

    برای مثال این شب یلدا شب یلدای زندگیم بود فقط یکم تاریک و بلند و پرتنش بود ولی تونستم با این فرمول چنان قشنگ مدیریتش کنم که هم احساس خوبی داشته باشم و هم اوضاع رو کاملا به نفع خودم کنم.?

    و دارم این کار رو ادامه میدم و مدام از این فرمول استفاده میکنم.

    یه ماجرای جالب از دخترم هست که مثل یه فرشته یاداورم و کمک کننده است. یبار خیلی عجله داشتم که به موقع سرقرار بریم و دیرم شده بود و باید 3کورس ماشین سوار میشدیم. یه کرس رو تموم کرده بودیم و کلی ترافیک رو پشت سر گذاشتیم که دیدم گوشیم رو جا گذاشتم خونه . شرایط خیلی برام استرس زا شد میخواستم طبق الگوی سابق شروع کنم به قصه خودن و ای کاش گفتن و حمله کردن به خودم اما جلو خودم رو گرفتم تا اوصاع بدتر نشه که دخترم گفت: مامان چه خوب که گوشیت رو خونه جا گذاشتی میریم میاریم و گمش نکردی?وااای این جمله اش دقیقا همون بود که باید میبود. همون احساس خوب و شکر گذاری. منم کلی دخترم رو بوسیدم و بابت این حرفش تشویقش کردم و بهش افتخار کردم و احساس خوب و مدیریت کردم که زودتر پیاده بشم و سمت دیگه خیابون سوار ماشین بشم و برگردم که راننده گفت برمیگرده و از همونجا دورزد.?

    برعکس دخترم باباش اون واقعا اوضاع رو برام سخت میکنه. واقعا از دیدگاه اون دنیا خیلی متفاوت و دلگیر کننده است. من واقعا درک نمیکنم چطور میتونه اینطور نگاه کنه. وقتی زاویه دیدش رو به یه موضوع درمیون میزاره احساس میکنم تخم علف هرز میکاره و من برای مقابله با رشد بیرویه اون علف هرز واقعا انرژی باید بزارم ولی درنهایت کار خودش رو میکنه و بارها شده که دیدم صبح که بیدارشدم دیدم اون فکر منفی، اون علف هرز روی احساس خوبم روی موضوع اثر گذاشته و بعد اون موضوع خوبم دیگه مثل قبل خوب نیست و کم کم محو میشه. یادم استاد گفت باید وردی هارو کنترل کنیم. من تنها راه حل فعلا کمتر حرف زدن باهاش هست که لازمش هست تقریبا باهم قهر باشیم وگرنه خیلی حرف میکشه و حرف میزنه. سعی میکنم روی اخلاق خوبش و رفتارهای خوبش تمرکز کنم. برای جداشدنمونم اقداماتی رو که میتونستم کردم و از اونجا که تمام راه ها رو بسته به خدا گفتم خدایا خودت انجامش بده من نمیدونم چطوری، تو خدایی تو اربابی تو میدونی چطوری اش رو?

    همه تون رو دوست دارم و بابت وجود تکتکتون که پر از انرژی هستید خدارو شکر میکنم و از استاد مچکرم برای فراهم کردن این شرایط و سپاس از خانم شایسته و تلاشهای پراز عشق عزیزدل سید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      ناشناس گفته:
      مدت عضویت: 0 روز

      خانم پریناز عزیز عرض ادب و ارادت .

      بنده عضو کوچیکی از خانواده شما هستم و خوشحالم که با این امکان ایجاد شده تا بتونم با شما تبادل نظر کنم و با عضو عزیزی از خانواده بزرگمون هم کلام بشم .

      خدا رو شکر که شما انقدر دید باز و نگرش خوبی دارید و صد بار دیگه شکر واسه دختر گلتون با اون دید عالی و نگرش متفاوتش .

      اما در خصوص همسر عزیزتون ، نمیدونم چه شرایط شغلی یا جسمی و روحی دارن که باعث شده این نگرش رو به زندگی داشته باشن و به قولی کشاورز نکات منفی باشن ? ، ولی امروز فایل کنترل ذهن استاد رو گوش میکردم که گفتن اولین قدم کنترل ذهن و پذیرش شرایط و م۸یط اطراف و همراه شدن با اونا برای تغییر هست نه اینکه در مقابلش وای سیم و فکر کنیم حتما با تغییر اون محیط یا اون فرد زندگی من بهتر میشه .

      دوست خوبم بهترین آرزوها رو واستون دارم و امیدوارم بهترین عشق و روابط رو بتونید با همسرتون بسازید و ایشون رو هم وارد خانواده بزرگمون کنید و کار به جدایی نکشه .

      دوستتون دارم و دعا گو هستم . دختر ماهتون رو ببوسید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        پریناز گفته:
        مدت عضویت: 2661 روز

        سلام آقا بهمن خوبین شما؟! منم خوشحالم از این همصحبتی. ممنون از لطفتون. درمورد ترک رابطه مربوط میشه به اون خواسته ای که واقعا به دلم افتاده و بجای حذف اون خواسته براش قدم برمیدارم نه بخاطر اینکه بخوام همسرم رو بخاطر نگاه متفاوتش حذفش کنم. چه بسا غیر از همسرم افراد زیادی هستند که متفاوت به قضایا نگاه کنند و واکنش نشون بدهند. به هر صورت نگاه خوش بینه نه من همیشه نوعی خوش بینی و هیجان و حرکت و امید داشته و نگاه افراد دیگه ای از نزدیکانم احتیاط برانگیز و منطقی و ترمزدار بوده. حالا سوال من اینه که توی کل تاریخ از ابتدا تا انتها این زنان بودند که چه به خواست خودشون و چه به ناچار تمام عشق و عمر و زندگیشون رو گذاشتن برای خانواده برای موندن برای عشق دادن و سازگاری. چرا هیچگاه زنان پیش تاز و برجسته نشدند؟! چه چیزی و چه کسی اونها رو تا این حد نامرئی کرده؟! انگیزه من برای خریدن پکیج از استاد بخاطر وعده هایی بود که داده بودند. تغییر و حرکت و رشد چیزی که بهش نیاز داشتم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    علی کریم زاده گفته:
    مدت عضویت: 2920 روز

    بنام خدایی که در همین نزدیکی است و یادش همواره آرام بخش دلهاست.

    سلام استاد سیّد حسین عباس منش عزیزم

    سلام بر تمام اعضای این خانواده با صفا و صمیمی و پر از مهر و محبّت

    زندگی ما انسانها به دو صورت آگاهانه و ناآگاهانه شکل میگیره و اغلب انسانها و اکثر افراد جهان به شیوه ناآگاهانه و آن راه و روشی

    که از گذشتگان، خانواده، مدرسه، فرهنگ، مذهب، رسانه ها و شبکه های اجتماعی،

    دیده اند و شنیده اند و در واقع پذیرفته اند، زندگی می کنند و هیچ کنترلی بر اوضاع و شرایط زندگیشان ندارند و آن چیزی را در زندگی تجربه می کنند که برای آن برنامه ریزی

    شده اند و هیچ راه نجات و گریزی از آن نیست تا زمانی که این برنامه ریزی تغییر پیدا

    کند و شیوه تفکر و نگرشی جدید را برگزینند.

    همه ما که در حال حاضر، اینجا هستیم و عضوی از این خانواده، روزی تصمیم به تغییر زندگیمان گرفتیم و به این سمت هدایت شدیم

    و آگاهانه خواستیم که تغییر و تحول اساسی در زندگی خود بدهیم به طوری که زندگیمان هیچ ربطی به گذشته نداشته باشد و تنها راهش هم همین است که در این مسیر بمانیم و ادامه بدهیم و ثابت قدم باشیم و قدر خودمون و این جایگاه و موقعیت الآنمون رو بدونیم و به خودمان افتخار کنیم که تصمیم گرفتیم به مانند اکثریت جامعه که هیچ کنترلی بر زندگیشان ندارند، نباشیم و به مانند انسانهای آزاده و با شهامتی باشیم که بر خلاف

    جریان تفکر حاکم بر جامعه حرکت کردند و به نتایجی دست پیدا کردند که خارج از تصورات

    دیگران بود و این شیوه زندگی، زیباست.

    یه تمثیل جالبی به فکرم رسید، دوست داشتم اینجا بگم، اگه یادتون باشه دوستان، توی برنامه های تلویزیونی، مجری می گفت از اتاق فرمان بهمون اشاره می کنند که بریم یه میان برنامه یا پیام بازرگانی ببینیم و کلمه اتاق فرمان

    یادم مونده بود که اینجا ربطش میدم به کنترل ذهن و تاثیری که کنترل ذهن بر زندگی ما دارد

    و این تاثیر رو نمیشه نادیده گرفت و باید خیلی بیشتر روی این موضوع کار کرد و در این مسیر به پیش رفت.

    همان طور که در برنامه تلویزیونی، کارگردان و عوامل پشت صحنه که به عنوان اتاق فرمان

    معرفی می شوند و برنامه ها رو به مجری اعلام می کنند، ذهن انسان هم دقیقاً همین

    ویژگی را دارد و در واقع نه تنها اتاق فرمان جسم و روح انسان، بلکه اتاق فرمان زندگی ماست و هر فرمانی که از مغز انسان صادر می شود بر طبق آن دستور، زندگی ما شکل میگیرد

    و تمام حرکات ما، تصمیمات ما، اقدامات ما، رفتارهای ما، نگاه های ما، صحبت کردن ما، نشست و برخاست ما، سلامتی ما، روابط ما، وضعیت مالی ما، ایمان و توکل ما، ویژگی های

    مثبت و منفی زندگیمان، تماماً بر طبق

    برنامه ریزی ذهن صورت می گیرد و اگر از نتایج زندگی رضایت نداریم باید برنامه ریزی دوباره ای برای ذهنمان انجام بدهیم و به محض اینکه برنامه ریزی ذهن درست شود، نتایج زندگی ما هم به دنبالش درست می شود

    و اگر می خواهیم زندگیمان در تمام جهات عالی باشد، باید خودمان را نسبت به کنترل ذهن متعهّد بدانیم و ذهنمان را مرتب با افکار و باورهای درست تغذیه کنیم، چون همون جور که گرسنه میشیم باید غذا بخوریم، همون جور که تشنه میشیم باید آب بنوشیم، همون جور هم ذهنمون به خوراک و تغذیه نیاز داره

    و اینجاست که باید انتخاب کنیم و خود را متعهّد کنیم که اتاق فرمان زندگیمان را خوب تغذیه کنیم و با عشق و لذّت ادامه دهیم.

    آرزومند بهترین لحظات زندگی برای استاد عزیزم و همه دوستان خوبم، هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: