توانایی کنترل ذهن - صفحه 61

به نام یگانه حقیقت بی ضد.

سلام به استادعزیزوپرانرژی خودم ومریم جون عزیز.

چ فایل پرمحتوایی بود:توانایی کنترل ذهن.

فک کنم قدرتمندترین قانون برای رسیدن به خواسته ها باشه وازطرفی ،سختترین کارذهن.

ولی اگه مدام تکرارش کنیم و به خودمون یادآوری کنیم ،میشه جزعه مهارتهامون .

چون خدایی کار سختیه ،!گفتم کار،چون به اندازه ی همون کار،زحمت داره .شایدم سختتر باشه .

توشرایطش که قرارمی گیری اول اینکه تواون لحظه بیادت بیادکه بایدالان به جای نگه داشتن احساس بد،بتونی ذهنتوکنترل کنی و به قول استادازنجواهای شیطانی فرارکنی .که این خودش یه هنره.

بعد آرام آرام ،ببینی چکاری انجام بدی یاتوجهت رابه چه چیزی مشغول کنی ،تاازاون احساس منفی بیرون بیایی وخودت باخلاقیت خودت وافکارمثبتی که داری ،چیزدیگه ای راخلق کنی .

همه ی مابااین شرایط ،حالابه هرنحوی ازجمله :مالی بگیرتااحساسی یاسلامت جسمی وهرموضوع دیگه ای ،پیش اومده که باحال بدمواجه شدیم ،واتفاقات به اون شکلی که مامیخاستیم رخ نداده.

حتی اگر کنترل ذهن رایادبگیریم ،بازممکنه درروز،بارهابااین موقعیتها،سروکله بزنیم.ولی فرقش اینه که دیگه میتونیم ذهنمون راکنترل کنیم ،دیگه متوجه شدیم که اگه تواون احساس بد،بمونیم چه عواقبی ،سردچارمون میشه .

ما دیگه خیلی بیشترازقبل خودمون رو دوست داریم وبرای خودمون ارزش قائلیم.پس من یادگرفتم به خودم بگم به خودت احترام بزار،توکه نتیجه ی این احساس رامیدونی ،پس متفاوت عمل کن .واینطور،با،یه گوشزدبه خودم ،سریع تاجایی که بتونم وباتوجه به مکان وموقعیتی که هستم ،سعی میکنم توجه وتمرکزم رابه چیزای دیگه ببرم .

خوشم میاداستادمیگه ،شمابه جای دامن زدن به اون احساس بدکه به هر دلیلی ،پیش اومده ،سعی کنید خودتون چیزدیگه ای راخلق کنید.

این حرف استادبهم انگیزه وقدرت میده .اینوملکه ی ذهنم میکنم تابه درستی ازش استفاده کنم.

بله نبایدخودمونو،دست کم بگیریم ،مامیتونیم .بایدبتونیم.

انصافا،گوش کردن مدام فایلهاودوره های استادهس که باعث یادآوری،این کنترلهاوانجام قوانین میشه واگرنه اگه بااین آموزه ها،فاصله بگیریم ،صددرصددوباره مثل قبل عمل میکنیم ودوباره سراغ قدرت کاذب بااحساس های مخرب میریم .

وقتی خودت راخالق چیزی بدونی ،واینم بدونی یه کسی مثل خداپشتوانته ،وباایمان واعتمادبه اون ،حرکت کنی ،میتونی موفق بشی واگرنه که به تنهایی ،بعیدمیدونم به نتیجه ای دست پیداکنی که حال توروخوب کنه .

من ذهنم راکنترل میکنم بقیش راباتوکل وهدایت پروردگارم پیش میرم .

همین توکل ،هس که به من قدرت میده .بله قدرتم وآرامش راازوجودپروردگارم میگیرم.واگرنه ترسهامگه میزارن من به سمت جلوومسیردرست پیش برم .

وقتی ترس باشه ینی نجواهاومقاومتهاسر،راهم ،هستن ینی دل وجرات کاری راندارم

ینی خودموباختم

ینی نمیتونم حرکت کنم

ودرآخراشتباه رواشتباه وانجام کارهای تکراری وگرفتن نتایج داغون بااحساس های بد.

واقعن مااینومیخایم ،نه مادیگه نمیخاییم بااین روش واین دیدگاه ،زندگی کنیم .به اندازه ی کافی سرهر موضوعی یامشکلی که به هرنحوی پیش اومده ونتونستیم خودمون رفتارمناسب وعملکردخوبی داشته باشیم ،آسیب خوردیم.

ما دنبال راهکارهای جدیدومتفاوت هستیم که خداروشکرخدای خوبمون ،استادجیگرونفسی مثل عباس منش را فرستاده ،پس قدراین گوهرناب رابدونیم وازتجربه هاوعملکردهای فوق العادش استفاده کنیم .

اینارابرای خودشیرینی، نگفتم واقعن ،واقعیتوگفتم .

این احساس واقعی من، نسبت به استادهس.

قدرومنزلت خودمو،ازطریق استاد کشف کردم .پس هرمسیری که نشونم بده ،نمیگم چشم بسته ولی خودم تجربش میکنم وباگرفتن تجربه هاونتایج بهتر،اطمینانم بیشتروبیشترازروزقبل میشه .وبعدقبول میکنم وهمون مسیرراادامه میدم.

پس بااحترام به ایشون میگم که بی نهایت به خاطروجودشون ازخداوندسپاسگزارم .

استادجونم یه دونه ای .

عاشقتم