توانایی کنترل ذهن - صفحه 74
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-73.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-12-21 16:20:042024-07-20 12:57:03توانایی کنترل ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استادان عزیز و همچنین دوستان هم فرکانس
چند سال پیش با یک دوستی که توی کار خودش در ایران موفقیت بسیار بالایی داره و حتی شعبات متعددی هم در خارج از کشور داره یه چندین روز باهاش همراهی داشتم یکی از بارزترین رفتارهای شخصیتیش که برای شخص من مشهود بود کنترل ذهنش بود و دیروز هم هدایت شدم به یک سایتی که در ارتباط با زندگینامه افراد موفق اطلاعات جمع آوری شده و در اختیار مخاطبانش قرار میده داشتم زندگینامه یک سریهاشون رو که مطالعه میکردم دقیقاً مشهود بود که این افراد کنترل ذهن قوی از خودشون به نمایش گذاشتند یعنی تسلیم نشدند در برابر نجواهای ذهنیشون که خود من باید بیش از حد خودم زمان بزارم و بتونم این کنترل ذهن رو برای خودم توی زندگیم به ارمغان بیارم دقیقاً همون اوایل شروع سوره بقره هم ر ارتباط با کنترل ذهن آغاز میشه زمانهایی که خود من در زندگیم کنترل ذهن قوی داشتم دقیقاً توی همون شرایط اتفاقات فوقالعاده و خارقالعادهای برای من رخ داده اتفاقاتی که سمشون رو میذاریم معجزه و اگر من میخوام به جایگاه مناسبی در زندگی خودم برسم و بتونم تاثیرگذار باشم در جامعه و جهان یکی از بارزترین رفتارهای شخصیتی و درونی من باید کنترل ذهن باشه پس من باید روی این مبحث زمان بذارم بفهممش درکش کنم که این یک قانون است یادم میاد اشتم یه کاری رو انجام میدادم که خیلی علاقه شدیدی بهش داشتم و خیلی حالم رو از درون خوب میکرد و یادم هستش که من پولام تموم شده بود یادمه یه 10 هزار تومن توی جیب من بود موضوع برای سال 99 هست و این ذهن من به من گفتش که برو با این 10 هزار تومن برای خودت فقط لواش تهیه بکن که چندین روز بتونی باهاش زندگی بکنی نمیری اما کاری که من کردم با همون 10 هزار تومان رفتم هم یک بربری خریدم و هم یک خامه که 10 هزار تومان تموم شد جواهای ذهنم به این شکل میومدن که دیگه قراره از گرسنگی بمیری اما من به قدری داشتم از اون کاری که انجام میدادم لذت میبردم که جواب ذهنم رو اینگونه بهش میدادم که میگفتم اصلاً اشکالی نداره مهم این هست که با حال خوب میمیرم مهم این هستش که اگر هم یه سریا اومدن بالای سرم دیدن که من از گرسنگی مردم میبینن که من در حال انجام کاری بودم که داشتم ازش لذت میبردم هر وقت که در طول روز این نجوا به سمت من میومد من میگفتم اصلاً مشکلی نداره من با حال خوب میمیرم و اتفاقی که افتاد دقیقاً غروب همون روز خدای مهربان جواب مثبت رو به من داد و از طریق دستانش به من پول رسانی کرد دم هستش اون روز خیلی کنترل ذهن قوی از خودم به نمایش گذاشتم اصلاً به هیچ عنوان اجازه ورود به ذهنم نمیدادم فقط و فقط غرق اون کاری بودم که داشتم ازش لذت میبردم فقط و فقط اون موقع حال خوب برای من مهم بود و جوابش این شد که تا به اون روز من توی زندگی خودم یک همچین درآمدی نداشتم و خداوند جواب کنترل ذهن من رو با یک مبلغی جبران کرد که به راحتترین حالت ممکن خواستههایی که من داشتم برآورده شد نه تنها خواستههای من برآورده شد بلکه کلی هم از اون مبلغ برای من موند و حتی ماد من به خدای مهربان خیلی بیشتر شد و یادم هستش که با قدرت بسیار بالاتری من پول خرج میکردم چون میگفتم که خداوند باز هم جواب میدهد و از اونجایی که من خودم رو شناختم و شناسایی کردم من یک فردی هستم فراموشکار یعنی همین چیزهایی که اینجا یادداشت میکنم رو اگر تکرارش نکنم قطع به یقین خیلی زود من فراموش خواهم کرد و به این دلیل هستش که کامنت یادداشت میکنم که اثر داشتن کنترل ذهن توی زندگیم بیشتر بشه و بفهمم که باید کنترل ذهن داشته باشم در هر شرایطی حدوداً 15 روز پیش رفته بودم به یک پارکی که اونجا مشغول پیادهروی و ورزش شدم بعد از اینکه اومدم سمت ماشین دیدم که ماشین روشن نمیشه و و یادم میاد که حالم بسیار خوب بود و گفتم خدایا خودت اوکیش کن و با باتری ساز تماس گرفتم و بهش گفتم که یک همچین اتفاقی افتاده و ایشون یک سری راهنماییها کرد که بتونم ماشین رو روشن بکنم اما روشن نشدگفتش که باید ماشین رو فردا صبح بیاری مغازه در صورتی که ساعت تقریباً 10 شب بود و من میخواستم که ماشین رو ببرم خونه و اتفاقی که افتاد از یک سری از افرادی که اونجا بودن کمک خواستم که کلی روی ماشین زمان گذاشتیم که بتونیم ماشین رو روشن بکنیم اما نشد خیلی جالب بود برام اون دوستانی که اومده بودن کمک انگاری من بهترین دوستشون بودم یا حتی اومده بودن به برادر خودشون کمک بکنن خیلی تلاش کردن که ماشین رو روشن بکنن اما اتفاقی که افتاد نشد و در آخر متوجه شدیم که پمپ بنزین ماشین سوخته و خوب اون موقع هم مغازهها باز نبودند که بتونیم مغزی پمپ بنزین تهیه بکنیم و گفتم که خدایا توکل به خودت خلاصه توی همون جایی که ماشین مشکل پیدا کرده بود ماشین رو گذاشتیم توی پارکینگ یک استخر و من کاملاً آروم بودم توی همون شرایط و جالبی داستان اینجاست که بعد از اینکه ماشین رو گذاشتیم توی پارکینگ اون استخر ن خواستم اسنپ بگیرم که اون دوستان گفتن نه ما شما رو میرسونیم به خونتون و خیلی برام جالب بود که خدای مهربان داره ارهای خودش رو انجام میده زمانی که من کنترل ذهن دارم و از کوره در نمیرم که چرا این اتفاق برای من رخ داده و جذابیت داستان باز هم ادامهدار بود که فردا صبح باتری ساز شاگردش رو ارسال کرد به سمت ماشین پمپ بنزین ماشین رو باز کرد و مغزی پمپ بنزین رو تعویض کرد و شاید جالب باشه که ایشون هیچ مبلغی بابت تعویض مغزی پمپ بنزین از من دریافت نکرد چون تقریباً 10 روزه پیشش مغزی پمپ بنزین رو من پیش خودم همین بنده خدا عوض کرده بودم میتونست که به من بگه باید پولش رو بپردازید و گفتش که کار ما ضمانت داره و ما رایگان کار شما رو انجام میدیم و من نتیجه این کار رو کنترل ذهن خودم میدونم میخوام به خودم بگم که اگر میخوام زندگی وبی داشته باشم آسان باشم برای آسانیها باید از خودم کنترل ذهن به نمایش بزارم در سراسر زندگیم
خدایا شکرت به خاطر اینکه تو دارم تو درونم خدایا شکرت به خاطر اینکه در نگاهم نور جاریست تا زبیای های تو رو ببینم خدایا شکرت کهدمرا هم فرکانس کردی با اگاهی خودت خدایا شکرت خدای شکرت به خاطر اینکه توان قدرت رو به دادی که اون شرایط طوری جهانت توجه کنم تا به احساحس خوب برسم فرق نمیکند چه خوب چه بد چه فقر چه ثروت جه بیماری سلامتی خدایا شکرت پذیرفتم که خداوند این توان بهم داده وفراموش نکنم که خداوند این نگاه رو به من بخشیده به همه داده این نگاه رو وقتی متوجه می شوی که در تمام ابعاد زندگی خودت باشی متوجه می شوی فقط برای نگاه خودت نگاهی به احساحس بهتری رو وبابت از خداوند سپاسگزلری باشی خدایا شکرت وقتی برای جیزی تعهد درونی بدی مطعنم خداوند پاسخ میده وقتی وقتی تعهدی به خودم دادم که برای دوستی با خداوند ودرک قوانین خداوند جان رو بدم اونجا شدم که دیگر بدون هیچ ترسی پا در مسیرنوارتی گذاشتم وقای با تمام تعهد به خودم دنبال اثبات کردن خودت نباشی وقتی پذیرفتی به اندازه سر سوزنی نمی توانی تعغیری در کسی ایحاد وفقط بخوای اون چیزی که تجربه خوشی رو ازش پیدا میکنی رو انتقال بدی به جهان هستی به خاطر خودت وقتی تعهد درونی به خودت میدی وقتی با تمام وجودت درک میکنی که خداوند او اماده حمایت از تو هست وقتی متوجه تمام ایراد از من بوده دیگران بهدخاطر کنترل ذهنم وقتی فهمیدم انسان با تقوا اصلن واکش نشون نمیده وقتی دشمن اشکار خودت رو در ذهنم پیدا میکنی که چه چیزی رو فرهنگ مذهب شنیده ای بودن فکر کردن پذیرفته ای سال زندگیت خراب کرد وقتی متوجه می شوی مثل برگی بودی در باد که هرکجا ذهنت برده تو تمام اینا به خاطر وقتی متوجه شدی وقتی چیزی رو گرو درک دوستی به خداوند در درونت گذاشتی که ذهنت هر چقدر تلاش کنه نمی تواند تو رو انحراف ببرد بخواد وقتی خداوند در جانت بخشیده شده خدی جان اصلن واکتش نشون نمیده جان همیشه خوب تاثیری برایش نداره تعریف تمجید وواکنش منفی وقتی همچون خدای رو ذهنت می سازی وقتی متوجه می شوی یک فکر خودت راه کردی دنبال فکر دیگران رفتی وجایگاه خودت رو پیدا میکنی تو جانت در جهان هستی وقتی از تمام مادیات میگذری به خاطر دوستی با خداوند که هم چیز خودت می شوی عشق خودت می شوی دوست خودت می شوی وفراموش نمیکنی که چه نیروی اینها رو بهت داده وچیزی رو گرویش می گزاری که امکان فراموش شدن رو به تو نمی دهد وقتی با تمام تعهد درونی وارد ترس هایت می شوی ترس های چیزی نبودن جز کنترل نکردن ذهنم خودت واینقدر این تر س کوچیک می شون وقتی تصمیم می گیرد در نگاهت افرنیده باشد نگاهش وجانش رو به من وقتی کانون توجه رو دست خدوند درونت می دهی وقتی با تمام وجود وقتی مفهمی که با دل جونت عشق کن وذهنم رو کنترل وقتی تمصمیم گرفتی عشقی که خداوند به عطا کرده بدون اینکه بخوای به کسی بگی بهان هستی انتقال میدی اون هست که متوجه می شوی وقتی متوجه شدی خداوند اگاهی رو بهت داد وقتی متوجه شدی تمام عمرت در حال بالا پایین کردن خودت بودی ومتوحه ایمان خودت می شوی برای ادانه این مسیر وقتی در از هدایت خداوند جان تصمیم خدایت بشناسی دیگه اون خدای سال جامعه افراد بو گفته بودن چیری نبود جز یک کلمه وهیچ کارای برای من نداشته هیج احساحس خوبی باهش،نداشته بدتر احساحس بد هم می داد به خاطر باوری درمورد اون خدا وقتی با دلم وارد قران وقلبم وارد قران شدم با همون بسم الله رحمان رحیم موندم که از خداوند چی بخوام اشک چشمایم سرایز شد موندم از خداوندی که داره باهام صحبت میکنه به قدرت با وعده با اعتماد داره میگه چه می خوای اون خداوند انچان با صدای بلند در همون اول قران متوجه شدم اون خداوند به من میگه جانم رو به تو بخشیدم اگر اون موقع درک کنی بشخندگی خداوند رو اون وقت متوجه شدم خداوند فقط یک کلمه نیست خداوند درک می خواد خدای هدایت لحظه ای رو از می خوای او دفتری اماده کنی هرچیزی وقتی با تمام وجودت تصمیم میگیری ایراد های خودت پیدا کنی وبر طرف کنی خداوند در دردنت یاریت میکند وقتی درک حرف های استاد رو من بدای درک خداوند خیلی از چیزها بخشیدم که از خودش بوده کهدخیال می کردم از من هستند من خودم رو از خدام می دونم خدای که بی نیاز این همه ثروت محبت وعشق است وقتی متوجه شدی خدایا شکرت وقتی چیزی خداوند به عطا کرده می توانی عزت خودت درش پیدا کنی می توانی ارزش خودت ولیاقت خودت رو درش پیدا کنی وفراموش نکنی که چه نیروی قدرتی اینها رو بهت بخشیده اون خاص بدونی اون خدای من یک خدای خاص هست چون نه شغلی درست حسابی ته فکر درست حسابی نه زندگی درست حسابی نه تصور درست حسابی هوش درست حسابی این ها رو هنه درک کردم هیچ علاقه ای به اتدزه این توی این مسیر قوانین رو درک کنم وقتی متوحه شدم از نگاه قوانین خداوند که دارم می اموزم سدرو برخلاف قانون خداوند ساختم که قدرت شکستنش روبهم داده وقتی تصمیم به درک رسیدی به توانی درونی رسیدی که خداوند بهت عطا کرد وقانون تکامل زیبا ترین قاتون تکامل است درک کردی اون وقت دنبال عجله وتقلا نیستی وفقط عشق میکنی در این مسیر وقتی متوحه می شوی ذهنت چه بهونه ای رو به هزارن طریق اورده ولی توان این نداشته که ازمسیر که هستی وعاشق هستی منحرف کنه خدایا شکرت وقتی متوحه می شوی از همین جایگاه هستی به خاطر چیزی که داری سپاسگزارباشی متوجه می شوی که چطور کنترل نکردن ذهنت باعث شده قدر دان نعمت هایت نباشی وبه خاطر عشقی خداوند داده وهیچ گونه ترسی هم از دست دادنشون نداشته باشی وقتی از خداوند می خوای خدایا من می خوام باورهای قبلن وقتی می گفتن خداوند از رگ گردن به تو نزدیک تر این کار نکن اون کار نکن حالا درک رسیدم خدای من از رگ گردن به خودم نزدیکتر می بینمش در جان هست فقط میگه چی می خوای وقتی خددیا شکرت وقتی متوحه شدم وقتی با تمان وجودت از خداوند بخوای من دنبال چیزی از بیردن نیستم من دنبال تععیر درونم هستم من تعغیر ذهنیت باشم
سلام به استاد عزیزم
چقدر طبیعتِ اطرافتون قشنگه . درخت ها ، دریاچه ، خونه ها و حتی خیابون ها . چقدر حس و حال دلپذیری داره ، میشه بوی بارون و چمنارو حس کرد و این بخش کوچکی از پاداش های فردیه که کنترل ذهن بالا داشته .
استاد این همه نعمت داره و از زندگیش راضیه رمزش چیه ؟؟؟؟؟؟
رمز کار اینه از اونجایی که هستی شروع کنی به لذت بردن و دنبال نکات مثبت همون جا بگردی و به احساس بهتر برسی
باید تو هر لحظه چه شرایط جالب باشه چه شرایط جالب نباشه سعی کنی جوری به شرایط نگاه کنی که به احساس بهتری برسی
استاد چقدر خوبه که بارها در مورد گذشته ی خودتون صحبت کردید که ما به یاد داشته باشیم شما در چه شرایطی تونستید کنترل ذهن داشته باشید
تا ما بفهمیم چی باعث شده اینهمه نعمت داشته باشید که حالا با لبخند رضایت بگید زندگی من در تمام جنبه ها عالیه
خیلی حرکت بزرگیه که کسی فرزندِ عزیزشو از دست بده و بعد از چند ساعت بتونه ذهنشو کنترل کنه .
یه سری تضادهای کوچیک میتونه ذهن منو یه روز کامل درگیر کنه !
نمیخوام خودمو با استاد مقایسه کنم ولی میخوام یادم باشه که تا چه حد باید ذهنمو کنترل کنم و فکر نکنم شرایط من خیلی بده و نمیشه تو این شرایط کنترل ذهن انجام داد
استادی که امروز در بهشت زندگی میکنه زمان بدهکاری ذهنشو کنترل کرده ، وقتی فرزندشو از دست داده ذهنشو کنترل کرده
اگه میخوای پاداش بگیری بهونه نیار ، در هر شرایطی در هر موقعیتی باید ذهنتو کنترل کنی تمام
ولی وقتی بتونی انجامش بدی مثل استاد با رضایت لبخند میزنی و میگی زندگی من در تمام جنبه ها عالیه و این ارزشش رو داره
کنترل ذهن کاری نیست که همه بتونن انجام بدن اگه همه میتونستن الان شرایط همه عالی بود ولی من باید بتونم چون من میخوام شرایطم عالی باشه
ممنون از استاد و خانوم شایسته ی عزیزم بابت این فایل عالی و همچنین متن فوق العادش که بسیار زیبا و ارزشمنده .
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام خدمت استاد عزیز و بی نظیرم و خانم شایسته درجه یک
امروز فایل نشانه من سفر به دور امریکا قسمت زیر دریایی جنگی بود وقتی میخواستم نشانه امروزمو ببینم از خداوند خواستم منو هدایت کنه به سمت جوابی که میخواستم
این چن روز با تضادی روبه رو شدم که داشت کانون توجه من رو به سمت نازیبایی ها میبرد اما با فکر کردن به نشانه امروز و این فایل فوق العاده یکبار دیگه به خودم اومدم که کانون توجه ،کانون توجه و کانون توجه ام رو باید کنترل کنم نباید بزارم که ذهنم من رو به دست بگیره و به هر سمت و سویی بکشه باید اگاهانه با تمرکز بر زیبایی های همین شرایطی که توشم همین زمان ، شهر ، محل کار و غیره فرکانسمو رو به زندگی بهتر و بهتر تنظیم کنم
قطعا اون فرد و افراد که زیر دریایی رو میساختن بارها به تضاد خوردن یا افرادی که بعدا ساکن اون زیر دریایی شدن تو اون عمق و فشار این افکار محدود کننده ذهنشون خطور کرده اما تقاوتی که این انسان ها داشتند دقیقا در کنترل همین ذهن و کانون توجه هست که با تمام اون شرایط تو عکساشون لبخند داشتند یا سعی کردن زیبایی هایی که وجود داره رو پررنگ تر کنند و فقط به همونا توجه کنند .
به قول استاد ما باید دنبال رد پای توجه به نکات مثبت در هر شرایطی باشیم
چون در دل هر تضادی رشده در بطن هر شرایط به ظاهر سختی پر سکو های پیشرفت و خوشبختی پنهان شده.
یاید توکل کرد باید تقوا داشت
چقدر این دو کلید واژه زیبان و نیاز به ساعت ها درک و تمرین دارند.
خدایا شکرت بابت هدایتم به این فایل خدایا ازت ممنونم خدایا هزار مرتبه شکرت.
اگر چرخ وجود من از این گردش فرو ماند
بگرداند مرا انکس که گردون را بگرداند.
به نام خدای عزیزم
سلام به استاد عباس منش عزیز و تمام بچه های عزیز سایت منخودم از امروز که 10بهمن ماه 1403 هست. با خودم عهد بستم که این تمرینات رو من از این فایل متوجه شدم رو انجام بدم.
1.: از همین خونه_ همین شهر گرم و شرجی که اصلا دوسش ندارم برای زندگ کردن شروع کنم به لذت بردن از زندگی ام و دنبال نکات مثبت بگردم. 2.. تو شرایط به ظاهر سخت و چه شرایط جالب باشد چه شرایط دلخواه و جالب نباشد جوری به اتفاقات نگاه کن که به احساس بهتری برسی.
3. توی گذشته از خاطراتی استفاده کن که بهت احساس بهتری بدهد. نه خاطراتی که بهت احساس بدی می ده.
4. سعی کن به آینده جوری نگاه کنه که به احساس بهتری برسی. نه به نگرانی ها و ترس هایی که برات ممکنه به وجود میاد.
5. سعی کن جوری به خودت نگاه بکن که بتونی به احساس بهتری برسی به احساس لیاقت بیشتری برسی نه اینکه نقاط ضعفتو بیشتر و بیشتر ببینی و حالت بدتربشه.
6. کنترل کانون توجه و تمرکز
7. استمرار داشته باش فراموش نکنید ادامه دادن خودش کنترل ذهن میخواد. و خودش بخشی از کنترل
ذهن هست.
اگر من بتونم این ها رو هر روز در زندگیم اجرا کنم. جهان مجبوره میشه به من پاسخ بده و منو به خواسته هام برسونه.
در
به نام خدای عزیزم
سلام استاد جانم
چقدر این فایل زیباست، معرکه ست برای کنترل ذهن…
چندوقته دارم روی جلسه سوم دوره ثروت1 کار میکنم با موضوع کنترل کانون توجه
چندروز پیش به این فایل دانلودی هدایت شدم ک خیییلی مکمل خوبی برای جلسه سوم ثروت هست
نمیدونم بگم تو این چندروزه چندبار من این فایل 20 دقیقه ای رو گوش دادم، نگاه کردم، و هرباااار ازش چیزهای بیشتری دریافت میکنم
واقعا خداجونم شکرت شکرت که اینطور ماهرانه هدایتم میکنی
کنترل ذهن کار هرکسی نیست
به قول شما عده خیلی کمی هستن که میتونن ذهنشونو کنترل کنن، برای همینم عده خیلی کمی هستن که به معنای واقعی خوشبختی رو تو زندگیشون تجربه میکنن..
من میخوام جزء اون عده خیلی کم باشم
میخوام یاد بگیرم ک چطور ذهنمو کنترل کنم
میخوام یاد بگیرم ک واکنش گرا نباشم
90 و خرده ای درصد آدما وقتی اتفاقی میفته واکنش نشون میدن، بهم میریزن، عصبانی میشن، خشمگین میشن، حتی اگه دانشجوی قوانین باشن
و فقط درصد کمی هستن ک مثل شما باور دارن من تابع شرایط نیستم، من خاااالق شرایطم..
وای چقدر لذت بخش
چقدر متفاوت..
چقدر توحیدی
من با تمام وجودم دوس دارم این تفاوت، جزئی از سبک زندگیم باشه
چطور میتونم تمرینش کنم؟
با کنترل کانون توجهم
اینکه در هر لحظه دارم به چی توجه میکنم
اینکه تلاش آگاهانه داشته باشم که توجه کنم به اونچه ک دوس دارم وارد زندگیم بشه و بی توجهی کنم به اونچه ک نمیخوامش
کار راحتیم نیست..برای همینه ک عده خیلی کمی خوشبختی واقعی رو تجربه میکنن!
اما شدنیست
وقتی شما میگید میشه، پس میشه
وقتی برای شما شده، پس برای من هم امکان پذیره
نمود عینیش هم دارم تو این دو هفته میبینم ک دارم آگاهانه توجهمو کنترل میکنم، و الان بعد دو هفته چقدر ذهنم با من همراه تر شده
چقدر ناخوداگاه دارم به نعمتها و داشته هام توجه بیشتری میکنم
اینم از موهبت عملکرد مغزمونه ک خدای رحیم و بخشنده در وجودمون قرار داده
وقتی اتفاق ناجالبی میفته از خودم میپرسم دوس داری چی وارد زندگیت بشه؟
اینو دوس نداری؟
پس بهش بی توجهی کن
این اتفاق، این ادم این شرایط، حاصل توجهات قبلی من بوده
دوسش ندارم؟ پس توجهمو از روش برمیدارم و ب چیزی ک دوس دارم توجه میکنم و وارد مدار جدیدی میشم
تو اون مدار جدید، اتفاقات و آدمها و شرایط، متفاوته، دلخواه تره
پس من وظیییفه خودم میدونم ک مثل شیشه عمرم از کانون توجهم مراقبت کنم
و این مراقبت در من ایجاد عادت مثبتی میکنه ک بتونم در شرایط ب ظاهر ناجالب، ذهنمو آماده بی توجهی ب ناخواسته و اعراض از اون کرده باشم
و در نتیجه احساس بهتری رو تجربه کنم
و در نتیجه ورق برمیگرده و شرایط ب نفع من رقم میخوره
خدای من شکرت برای همه تلاش های مقدس آگاهانم
خدای من شکرت برای وجود استادم، برای آگاهی های این سایت که بییییی انتهاست
خدایا شکرت برای وجود مریم شایسته عزیزممم
خدایا شکرت برای همین لحظه..
عاشقتونم
الهه
بنام نامی الله …..
خدایاشکرت که هرلحظع منو هدایت میکنی….
چندوقته که یه تضاد توی زندگیم اومده ،،،،،خب ذهن نجوا میکنه و میگه ظاهر قضیه ناجالبه ،،،،،اما قلبم میگه نه تو دل این تضاد کلی اتفاقای خوب هست ….
با خودم هربار میگم خدایا کمکم کن ذهنمو کنترل کنم
کمکم کن واکنش گرا نباشم
خدایا خودت با نشانه هات قلبمو آروم کن
خدای عزیزم من آینده رو نمیدونم من از هیچی خبر ندارم ذهن من محدوده و تویی نامحدود حمکتشو بهم نشون بده و آرومم کن
………..
اینجور مواقع باید ذهنمو کنترل کنم ،،،،خداوند اینجور مواقع پاداش میده و آدمارو قربال میکنه…….
احساسات مثه ابر ها میمونن گذرا هستن و فقط باید نظاره گر باشیم ،،،،،،این احساسات همیشگی نیستن اومدن که برن ……..
با خودم میگم مهسا این همه وقت تو سایت استادی ،،،،باید یادبگیری ذهنتو کنترل کنی……..
خدایا من ایمان دارم ته همه اتفاقات تو نشستی …..
من ایمان دارم وقتی تو هستی همه چیز به نفع من تمام میشه……
من ایمان دارم با وجود تو همه چیز توی این دنیا ختم به خیر میشه….
خدایاشکرت
سلام و احترام به استاد عزیز و خانوم شایسته ی نازنین و دوستان خوبم در سایت
من متاسفانه از اون دست ادمایی بودم و هستم که خییییلی فکر میکنم و همین باعث شده که حالم بیشتر وقتا بد بشه چون متاسفانه افکار منفی که به من هجوم میارن چنان کنترل ذهن رو از دستم میگیرن که دیگه هیچ اختیاری از خودم ندارم اما خب خداروشکر میکنم از وقتی تو سایت استاد عباسمنش عضو شدم خب خیلی پیشرفت خوبی داشتم بعضی روزها به شدت حالم خوبه جوری که احساس میکنم خوشبخت ترین آدم روی زمینم و گاهی هم دوباره حالم بد میشه نمیدونم این تغییر حال من از خوب به بد یا از بد به خوب طبیعیه یا نه…!!! یا شاید این مسیری هست که باید طی کنم تا افسار ذهنمو کامل دستم بگیرم … فقط یه چیزی که متوجه شدم این مدت و از دوره ی 12 قدم بیشتر با این تمرین آشنا شدم ترجمه ی قرآن هستش که خب هر روز دارم ترجمه ی قرآن رو میخونم اما یه تصمیمی امروز یهویی گرفتم که موضوعی جلو برم مثلا میخوام فقط ایه هایی که راجب حجاب هستش رو سرچ کنم پیدا کنم و بخونم یا یه موضوعی که خودم دلم میخواد راجبش بدونم ببینم خدا چی در موردش گفته …فک میکنم اینجوری بتونم خیلی رو کنترل ذهنم موفق بشم و ذهنم رو جهت بدم به سمت قرآن …و آرامش رو بتونم هر روز داشته باشم،خود استاد عباسمنش بارها گفتن ما باید آرامش داشته باشیم و تا وقتی ارامش نداشته باشیم ما نمی تونیم به هدفمون برسیم…. نعمتها و ثروت و فراوانی وقتی به سمت ما میاد که ما آرامش واقعی داشته باشیم….دیگه اینکه باورهای مثبت رو توی خودمون قوی کنیم به بهترین نتیجه ای که میتونیم برسیم فکر کنیم و مدام با خودمون تکرار کنیم که من مسیر تکاملم رو طی میکنم و نتیجش رو خود خدا برام رقم میزنه …این برای کنترل ذهن خیلی خوبه و مدام فقط خدارو توی ذهنمون داشته باشیم همه چی فقط خداست … فقط کافیه ما خدارو باور کنیم ترس و نگرانی رو از خودمون دور کنیم حتی در بدترین شرایط فقط باید به خدا فکر کرد میدونم خیلی سخته اما فقط از این راه میشه ذهن رو از افکار منفی خاموش کرد تغییر برای من سخته چون از بچگی با حرفای منفی با باورهای منفی بزرگ شدم و اعتماد به خدا و باور قوی به خدا رو به جای اینکه توی ذهن ما قوی کنن بدترش کردن جوریکه مثلا همیشه از بچگی این توی ذهن من موندگار شد که مثلا ( فلان چیز رو سپردی همینجوری به امان خدا و ولش کردی!!!!!) در حالیکه امن ترین جان همون به امان خدا سپردن بود …..و شکرگزاری کردن هم حال آدم رو خوب میکنه حتی کوچکترین نعمت خدا رو شکر کنید تا وقتی مابرای داشته هامون شکرگزاری نکنیم و قدر ندونیم قطعا نعمتهای بیشتری شامل حالمون نمیشه…..مسیری که من دارم طی میکنم به صبر خیییلی نیاز داره و ممکنه بارها ناامیدی سراغم بیاد که این اتفاق هم بارها برام افتاد و قطعا خواهد افتاد فقط باید کنترل ذهن رو به هر روشی که برامون جواب میده دستمون بگیریم و اجازه ندیم حس و حالمون بد بشه …..برای همگی آرزوی آرامش دارم …..در پناه خدا…..
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان گرامی
چقدر خوب شد که این فایل را تهیه کردین و مثال های فراوان برای کنترل ذهن اوردین چون تصور میکردم همین که بتونی به زیبایی ها توجه کنیم کافیه در صورتی که کنترل ذهن یعنی بترسی و عمل کنی . یعنی کاری که برات سخته با کنترل ذهن انجاشم بدی . یعنی خودتو قانع کنی که جور دیگه به تضادها و سختی ها نگاه کنی .
اینو بارها به خودم باید تکرار کنم و بهتر درکش کردم . من از همین جایی که هستم با همین شرایطی که هستم باید بتونم لذت ببرم و اینجا انگار همین رینگ بوکس من برای تمرین هست .
در همین نقطه با همان چیزی که هستم باید باورهامو بسازم و بعد جهان منو به زیبایی ها هدایت خواهد کرد. پس ذهن چموش . باور اشتباه. یک شخصی که از همین لحظات نتونه لذت ببره و خودشو بسازه حتا اگر جاش عوض بشه همون شخصیت هست و بیشتر عذاب خواهد کشید.
شخصی مثل ایلان ماسک که موشک رو موقع فرستادن به فضا ترکید خیلی کنترل ذهن داشته که خودشو کنترل کرده و ادامه داده. ادیسون که چندین هزاربار برای الکتریسیته تلاش کرد و موفق نشد خیلی کنترل ذهن کرد که ادامه داد. پس این میوه های کنترل ذهن است که افراد را ثروتمند و به لیاقت میرساند
افرادی که قانون را درک نمیکنند عوامل درونی را دخیل میدانند .
این رو یادم باشه که این مسیر نیاز به صبور بودن و درک قوانیین داره. هیچ دانه ای یک شبه میوه نشده و هیچ انسانی یک شبه موفق نشده باید تکامل را با کنترل ذهن و قدم برداشتن طی کرد
🟣🟤
سلام خدمت استاد عزیزم عباس منش گرامی و خانم شایسته مهربان
سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی ام در این مسیر رویایی و قشنگ
من این چند روز خلی ناشکر و ناسپاس شده بودم و اصلا توجه هم نداشتم
چون بحث همگی از کمبود و گرانی و خراب شدن شرایط زندگی است
در حالیکه من در این بخش نظری نداشتم و حرفی نمی گفتم اما بازهم می شنیدم
چون در یک محل کار هستیم و همین گونه حرف ها خلی هم زیاد جریان داشت
و این باعث شد که خلی بد اخلاق شوم و از حرفی هر کسی سریع ناراحت شوم
چون روی یکسری مسایل زیاد توجه کردم و قشنگ مرا از مسیر دور ساخته بود
و خودم اصلا متوجه این وضعیت نبودم
فقط از خودم یکی دوبار سوال کردم که من دارم روی خودم کار می کنم چرا این همه نگرانی و پریشانی و گیر دادن ها و اتفاقات ناجالب می آید
و همین روند ادامه پیدا کرد تقریبا یک شبانه روز به در و دیوار بودم و خودم هیچ چیزی نمی دانستم
و در ذهنم خلی خود خوری داشتم و برای اتفاقات که افتاده بود دیگران را قضاوت می کردم
و شدیداً تصمیم گرفته بودم که این محل کارم را ترک کنم
و یک تصمیم احساسی گرفته بودم و خلی هم ناراحت بودم
تا اینکه فایل جدید روی سایت قرار گرفت بنام چرا فکر میکنیم مرغ همسایه غازه؟
با شنیدن این فایل کلی نگرشم تغییر کرد و به خودم آمدم که وای دل غافل چقدر من این روز ها از مسیر دور شده ام و دلم خوش است که من دارم روی خودم کار می کنم
وقتی دیشب کامنت های دوستان را می خواندم به کامنت دوست عزیز مان رسول خانکی رسیدم و این فایل توانایی کنترل ذهن را معرفی کرده بود
و منم سریع رفتم دانلودش کردم و نگاهش کردم
دیدم چقدر خوب این فایل به فریاد من رسیده است
این فایل و آگاهی هایش باعث شد که دو صفحه از نکات مثبت محل کارم و همکارانم بینویسم
و سپاسگزاری کنم
جالب است همان دیشب دو بار این نوشته های نکات مثبت که یاد داشت کرده بودم را مطالعه کردم
چقدر حالم بهتر شد
چقدر نگرشم نسبت به این افرادی که ناراحتی ازش در ذهن داشتم تغییر کند و قلبم باز تر شد
و امروز به خداوندی خدا قسم نگرشم خلی متفاوت شده بود
از صبح که سر کار رفتم در محل کارم کلی زیبایی نعمت برکت و فراوانی دیدم و آگاهانه سپاسگذاری کردم و چقدر لذت بردم و حالم بهتر و بهتر شد
در حالیکه در همین چند روز من هیچ کدام از این داشته ها را در محل کارم نمی دیدم بلکه نا شکری می کردم و به کمبود ها نگاه داشتم و حرف های دیگران را گوش می کردم
با این احساس خوب رفتم دنبال کاری که بخاطر تمرین جلسه اول عزت نفس است
انجام کار های که به تعویق انداخته ایم
و خدارا شکر این کارم چقدر راحت باحال قشنگ سریع و لذت بخش انجام شد
و چقدر با حال خوب داشتم سپاسگذاری می کردم و حالم خوب بود
و بعد از ظهر از وقتم استفاده کرده این فایل زیبا را یادداشت بر داری کردم
و انشالله از این فایل استفاده های بیشتری داشته باشم
چقدر فایل های ارزشمند فراوان است و ما سطح درک مان پایین است
خداوند را سپاسگذارم که در بهترین زمان این فایل را در مسیرم قرارداد
آن هم توسط دوست عزیز مان رسول خانکی عزیز
فقط می گویم خدایا صد هزار بار شکرت