دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد عزیزم
الگو برداری از افراد موفق: آنتونی جاشوا برنده سه دوره قهرمانی بوکس در جهان قهرمانی موفق با دیدگاه های فوقالعاده منطبق با قوانین ثابت الهی
مصاحبه بعد از شکستش مقابل حریفی که از جاشوا کم وزنتر و سبکتر و قهرمانی کمتری داشته بازی که قاعدتا باید جاشوا میبرد
کنترل ذهن و داشتن آرامش و پاسخگویی درست و صادقانه جاشوا به مصاحبه گرانی که حتی گاها سوالات نیش داری هم پرسیدند
تو لحظات سخت هست که خداوند داره غربال میکنه کسانی که میتونند تو اون لحظات ذهنشون رو کنترل کنند پاداش میگیرند افراد بسیار زیادی تو شرایط خوب از لحاظ خانوادگی ،مالی ،سلامتی حالشون خوب نیست بسیار ناسپاس هستند بسیار غر میزنند اما افرادی هستند که تو مسایل و مشکلات خانوادگی تو شکست مالی تو شکست ورزشی تو دوران بیماری ذهنشون رو کنترل میکنند کار خیلی سختی هست اما اگر باور قلبی داشته باشیم که کنترل ذهن کنترل زندگی هست میتونیم با کنترل ذهن خلق کنی اونوقت هست که نتایج متفاوتی میگیری «افراد بسیارموفق افرادی هستند که میتونند تو شرایط سخت ذهنشون رو کنترل کنند »
نکته مهم :وقتی داری رو خودت کار میکنی اوضاع از هر لحاظ بهتر میشه اما ممکنه تو مسیر تو با شرایط ناجالبی برخورد کنی به میزانی که میتونی ذهنتو کنترل کنی و به مسائل از زاویه ای نگاه کنی که به احساس خوب برسیم تو میری به سمت بالا رشد میکنی باز اونجا هم ممکنه با یه شرایط نادلخواه مواجه بشی اگر ذهنت رو کنترل کنی می ری به مدارهای بالاتر رشد میکنی و اگر نتونی ذهنت رو کنترل کنی تو سقوط میکنی
جاشوا از حریفش که کم وزنتر و سبکتر هست شکست خورده تو مصاحبه نظرش رو راجع به مسابقه میپرسند جواب جاشوا در همون ابتدا تبریک میگه به حریفش «انسانهای موفق میتونند تجربه ناگوار رو بپذیرند و فرافکنی نمیکنند انسانی میتونه موفق بشه که تجربه ها رو بپذیره و پله کنه برای پیروزی » و جاشوا یه روح بزرگی داره که میگه من تو این رقابت شکست خوردم فرافکنی نمیکنه تقصیر رو گردن عوامل بیرونی نمیندازه نمیگه دستکش ،داور ،مربی، ایراد داشت میگه من تجربه به دست آوردم تمرین میکنم رو خودم کار میکنم مسابقه بعدی جبران میکنم
کاری که اکثریت افراد تو مواقع شکست که البته بهتره اسمش رو بزاریم تجربه چون هیچ شکستی در کار نیست تجربه هست که میتونه تو مراحل بعدی کمک کنه ایرادت رو برطرف کنی و کلی درس یاد بگیری کاملا برعکس هست «ما تو زندگی مون باید شهامت داشته باشیم اگر ایده هامون جواب نداد قبول کنیم که من اشتباه کردم درسش رو بگیری تو مراحل بعدی استفاده کنی نه اینکه عامل بیرونی رو مقصر قلمداد کنی اگر بپذیری که اشتباه از خودت میتونی تغییرش بدی واگر نپذیری تغییری در درون خودت ایجاد نکنی رشد و پیشرفتی هم نداری چون عوامل بیرونی رو که نمیتونی تغییر بدی پس رشد هم نمیکنی»
تو بازی فوتبال رم و یوونتوس تیم یوونتوس برنده بازی شد و سرمربی رم خوزه مورینیو باخت رو پذیرفت و از داوری هیچ ایرادی نگرفت و گفت تیم من خیلی خوب کار کرد از بچه ها سپاسگزارم ما تجربه به بدست آوردیم این نگاه نگاه درستی هست «ما باید در مواقعی که نتیجه ناجالب میگیریم باید برگردیم به خودمون و ببینیم چی رو باید درست کنیم و از تجربه مون استفاده کنیم و ادامه بدیم »
روزهایی که اوضاع خوب پیش نمی ره کسی که باور داره که خودش میتونه زندگیش رو خلق کنه امید و انگیزه داره برای حرکت کسی که باور داره بما قدمت ایدیهم ، بما کانو یعلمون، دیگه دنبال عوامل بیرونی نمی گرده اصلا کاری به هیچ چیز بیرون از خودش نداره میاد رو خودش کار میکنه کسی مثل جاشوا مثال استاد عباس منش هست که میدونه که میتونه شرایط دلخواهش رو خلق کنه میتونه شرایط بد رو به خوب تغییر بده «چون میدونه که میتونه »
سوال بعدی که از جاشوا پرسیده شد این بود که چی تو این مسابقه اشتباه پیش رفت ؟ هیچی اشتباه پیش نرفت من راند نهم چشمام هیچی رو ندید و اولین بار بود که این مسئله برام پیش اومد و این کلی برای من درس و تجربه فوقالعاده داشت اینکه چجوری تو اینجور مواقع باید ذهنم رو کنترل کنم و ادامه بدم این نگاه متفاوت کسیه که تو دوران ورزشی خودش بهترین نتایج رو گرفته کمربند سه دوره قهرمانی جهان رو گرفته چون این نگاه رو داشته توانسته به این قهرمانی ها برسه
اون فوتبالیستهایی که در سطح فوتبال جهانی بازی میکنند از نظر فیزیکی و جسمی با دیگر فوتبالیستها فرقی ندارند اونهایی که تو فوتبال نخبه می شند مثل رونالدو مسی زیدان بنزما اینها از نظر جسمی با دیگر فوتبالیستها فرقی ندارند اینها از نظر ذهنی تفاوت دارند که تو اون سطح انقدر عالی عمل میکنند تو بوکس همه خوب تمرین میکنند چون نیاره که از نظر جسمی قوی باشی و تمرینات عالی انجام بدی اما نتیجه عالی تو تفاوت در ذهن هست تو کنترل ذهن که میتونه استرس و نگرانی رو کم کنه تو بازی نهایی تو پنالتی زدن دقیقه اخر بهترین بازیکنان که تمرین عالی دارند تو تمرین بارها پنالتی رو گل کردند اما تو بازی نهایی تو دقیقه اخر هست که به خاطر نداشتن کنترل ذهن توپ رو به اوت میزنند نه اینکه زورشون نمیرسه نتونستند ذهنشون رو کنترل کنند
سوال بعدی از جاشوا اینه که اگر چشمت تو راند نهم به مشکل نمیخورد برای ادامه راند چه پلنی داشتی میخواستی چیکار کنی ؟ جواب صادقانه جاشوا من به این روند ادامه میدادم اگر کس دیگه ای بود میگفت من اگر به مشکل نمیخوردم فلان برنامه رو داشتم فلان تکنیک رو داشتم چیزی که خیلی از افراد تو اینجور مواقع میکند مثلا مربی میگه اون بازیکن که اخراج شد همه برنامه ریزی ها رو اون کرده بودم
«صداقت چیزی که تو دنیای امروز خیلی کمرنگ شده تو فضای مجازی از عکس و اسم فیک استفاده میشه از بهترین عکسش که با کلی فتو شاپ و زاویه خاص دوربین گرفته شده استفاده میکنند چون نظر دیگران براشون مهمه آدمها خیلی فیلم بازی میکنند ادا در میارن خودشون نیستند موضوعی که استاد براشون خیلی الویت داره و تو تمام مستندها دیدیم چقدر خودشون هستندو چقدر بی ریا و واقعی هستند و نظر دیگران پشیزی براشون اهمیت نداره و خود واقعیشون هستندو گفتند که چقدر الویت هست این موضوع و اگر فردی دروغگو باشه یک ثانیه هم اون فرد رو تحمل نمیکنند و چون خودشون صادق هستند با افرادی صادق هم روبرو میشند
«اگر من متعهد بشم که صداقت داشته باشم اونوقت اگر تو محل کار از ساعت کاری من بپرسند صادقانه میگم که از هشت ساعت کار چقدر من کار مفید داشتم چقدر استراحت کردم چقدر بازی با گوشی و سرگرم گوشی شدم این تعهد به من کمک میکنه که درستکار باشم تو هر شرایطی و میزان خطا و اشتباه من کمتر میشه تو رانندگی من اگر پلیس به خاطر سرعت غیر مجاز جلوم رو بگیره صادقانه میگم صدای موزاییک بالا بود من هیجان زده شدم و سرعتم رفت بالا من درستکارتر میشم چون نمیخوام دروغ بگم چون میخوام کار درست رو انجام بدم این تعهد کمک میکنه خود به خود من کارنادرست رو انجام ندم این نگاه متفاوت کمک میکنه ما نتایج متفاوتی بگیریم یه اصولی رو ما باید تو زندگی مون بزاریم و بهش پایبند باشیم اونوقت کم کم بیایم دروغ گفتن رو حذف کنیم اگر قبلا ده تا دروغ میگفتیم بکنیم پنج تا بعد دو تا بعد کمتر و کمتر آنوقت اگر ما متعهد باشیم حتی اگر اون صداقت به ضررمون باشه باز هم صادقانه میگیم این تعهد کمک میکنه ما ناآگاهانه کار درست رو انجام بدیم تا. شرمنده خودمون نشیم ما باید صداقت رو تو خودمون و دیگران تحسین کنیم این خیلی ارزشمند هست
جاشوا صادقانه در پاسخ اون مصاحبه گر که پرسید.شما اگر خلاقتر بودید الان غافلگیر نمیشدید میگه من ضربات زیادی بهش زدم ولی اون سبکتر بود و سرعت بالایی داشت من تجربه به دست آوردم رو خودم کار میکنم من اشتباهاتی داشتم ولی توانایش رو داشتم من فقط اشتباه کردم
خبرنگار پرسید شما نباید وزنتر رو کمتر میکردی برای مبارزه با این حریف جواب جاشوا اینه من می رم تمرین میکنم به الهاماتم عمل میکنم بهم الهام میشه که چجوری باید پیش بروم اگر نیازداشت وزنم رو بیشتر یا کمتر کنم بهم گفته میشه اینها چیزی هست که تو تمرین و باشگاه بهش میرسم اون وزن مناسب برای بالاتر بردن مهارت خودش در میاد
تشخیص اصل و درگیر جزییات نشدن اگر من تو مسیر درست رو خودم کار کنم رو اصل کار.کنم من درگیر جزییات نشم این چیز هایی هست که من هدایت میشم بهش اگر قانون اصلی و اساسی مثل کنترل ذهن ،سپاسگزاری ،تغییر زاویه نگاه در مسائل ناجالب به شیوه ای که من بتونم به احساس خوب برسوم،افزایش مهارتهام، بالا بردن استانداردهام کار کنم این جزییات خودش حل میشه من تو مسیر درست باشم جزییات خودش پیش میاد اتفاق نیافته « انیشتن میگه من میخوام فکر خدا رو بخونم مابقی جزییاته» نود ونه درصد از مردم درگیر جزییات هستند و از اصل دور می شند مثلا میخوای یه فایل ضبط کنی به این فکر میکنی چه لباسی جه دوربینی چه پشت صحنه ای درست کنیم اینها جزییات هست و به اصل که مهم هست توجه نمیکنند «وقتی تو به اصل توجه میکنی چنان جزییات خودش درست از آب درمیاد که دیگران فکر میکنند تو به جزییات هم فکر کردی جزئیات وقتی تو مسیر درست هستی خودش پیش میاد هدایت میشی اصل توجه به نگاه توحیدی به بالا بردن استاندارها و مهارتها هست کنترل ذهن احساس خوب هست اونوقت تو هدایت میشی به زمان و مکان مناسب به آدمهای مناسب
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD766MB47 دقیقه
- فایل صوتی الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 243MB47 دقیقه
به نام خداوند قانونمندم
سلام به استادجانم ومریم عزیزم که مطمئنم پشت دوربین نشسته😍
من درس های زیادی رو از این فایل گرفتم ازاون فایلایی ک سه صفحه نکته برداری نوشت و ازاون فایل هایی بود که توی یک موقعیت خاص که نیازداری بشنوی خداهدایتت میکنه که دقیقا حرف هایی رو بشنوی که بهش نیازداری و اگر به شنیده هات عمل بکنی نتایج اونجوری میشه که دوست داری
اول فایل ازهمون چیزی شروع کرد که الان باید میشنیدم تا بتونم درست عمل کنم
یه زمان هایی توی زندگیمون هست که با تضاد ها احاطه میشیم که اوضاع اونجوری که خواستمونه ودوست داریم پیش نمیره
واینجا آدم هابه دودسته تقسیم میشن ۱:انسان هایی که توی این امتحان ایمانشون رو نشون میدن ذهنشون دو کنترل میکنن از امتحان سربلند بیرون میان و ازاین تضاد و شرایط به ظاهر نامناسب ونازیبا به نفع خودشون استفاده میکنن و همون تضاد عاملی میشه برای رسیدن اون ها به خواستشون و همه چی براشون سوده وسوده وسود و بعد اینکه از این مرحله گذرمیکنند زندگیشون پیشرفته وپیشرفت وپیشرفت و همین ک بتونی ذهنت روکنترل کنی و نتایج دلخواهت رو بعد تضاد رقم بزنی اینقدر به آدم اعتمادبه نفس میده اینقدر ایمان رو دردل آدم قوی میکنه که بعد ازاین دیگه ترسی از تضادها نداری دیگه به خودت وقدرت خودت وهدایت الله شکی نداری و ایمان داری و خیلی ارامشت بیشترمیشه دیگه خیالت راحته که اگر تضادی هم پیش بیاد من میتونم کاری کنم که به نفع من پیش بره پس ترسی ندارم
و اعتمادبه نفست رو اینقدر میبره بالا که به خیلی از خواسته های دیگت هم برسی و برات قابل باور بشه
دسته ی دوم ۲:انسان هایی هستند که با دیدن این تضاد و شرایط نامناسب وناخواسته میرن توی احساس بد نا امیدی بی ایمانی قانون رو فراموش میکنند و سعی دارن عوامل بیرونی رو تغییر بدن یا بایه کار عملی ازاین تضاد خارج بشن و ذهن کاری میکنه که از مسیر درست به کلی دور بشن وبرن توحاشیه
و تمام توجهشون میره روی تضادبه وجود اومده و با این توجه وتمرکز میرن توی مداری قرارمیگیرن که تضادهای بیشتر و بیشتری رو پشت سرهم می بینن و براشون اتفاق میفته وهمه چی براشون میشه پر از سختی و مشقت وتضادهای پی درپی
چرا؟
چون نتونستن ذهنشون رو کنترل کنن وبه احساس خوب برسن
همه ی ما آدم ها درهمچین شرایطی قرارمی گیریم و امتحان میشیم واینجاست که متوجه میشیم که ما فقط حرف میزنیم فقط یادگرفتیم حرف های قشنگ بزنیم؟یانه عمل هم میکنیم یا نه توی شرایط سخت متفاوت عمل میکنیم با دیدگاه متفاوت نگاه میکنیم وقانون رو فراموش نمیکنیم؟
درهمچین شرایطی وقتی قرارمیگیری کنترل کردن ذهن خیلیییییی کارسختی هست اما افرادی که میتونن درمسیر درست بمونن ذهنشون رو کنترل کنن حالشون رو خوب نگه دارن با دیدگاه به اون مسئله نگاه کنن که احساس خوب یا حداقل احساس بهتری رو بهشون بده نتایجشون خیلی بزرگه وخیلی فرق میکنه با نتایج اون افرادی که نتونستن ذهنشون رو کنترل کنن واون تضاد انگار گاری بسته بهشون ومیرن به سمت تضادهای بیشتر و بیشتر
پس درهمچین شرایطی باید تمام تمرکزمون رو ازعوامل بیرونی بگیریم خانوادس کشور جامعس رئیسه رقیبه یا هرعامل بیرونی دیگه ای
و تمام تمرکز رو بزاریم روی خودمون وبجای غر زدن ناله کردن اشک ریختن واحساس قربانی شدن داشتن باورکنیم که هیچ عامل بیرونی ای هیچ تاثیری درزندگیمون نداره و خودمون با کانون توجهمون با ذهنمون با فرکانس هامون وبا باورهامون درحال خلق اتفاقات هستیم واگر الان درشرایط تضاد تمرکزمون و بزاریم روی نکات مثبت همون شرایط به ظاهر بد با همون شرایط به صلح برسیم و درهمون شرایط احساس خوب و احساس خوشبختی داشته باشیم این مرحله رو به سادگی ردمیکنیم و بعد همش پیشرفته وپیشرفت به صورت سعودی
واون تضادبرای ما سوده وسوده وسود
نکته ی دیگه برای من این هست که باید بدونی که تو توانایی تغییر شرایط رو داری تومیتونی شرایطی که به ظاهر بدهست روتغییر بدی باید باورکنی که خودم خالق همه ی ثانیه های زندگیم هستم وهیچ عامل بیرونی ای قدرت ودخالتی درخلق زندگیه من نداره
نکته ی بعدی این هست که باید سعی کنیم که همیشه صادق باشیم نقش بازی نکنیم فیلم بازی نکنیم ادا درنیاریم خودمون باشیم و شخصیت منحصر به فرد خودمون رو داشته باشیم و به سبک شخصی خودمون زندگی کنیم نه کسی که ادا درمیاره به صورتی که بقیه خوششون بیاد یا ازت راضی باشن درحالی که وقتی خودتی درواقع باخودت درصلحی و شخصیت خاص خودت رو داری جذاب تز و دوست داشتنی تر هستی چون فرکانس رو آدم حس میکنه خودت بودن رو یا ادا دراوردن رو
وتوزمانی میتونی کاملا صادق باشی و ادا درنیاری و برای خودت اسم فیک انتخاب نکنی و عکسات رو فتوشاپ نکنی و با فیلتر عکس نگیری که نظر مردم و بقیه به اندازه ی پشیزی برات ارزش نداشته باشه
باید تعهد بدی که تحت هر شرایطی خودت باشی و صادق باشی و به خاطرهیچ بهانه ای ادا درنیاری
و وقتی تعهد میدی که هر اتفاقی بیفته راستش رو میگم ناخودآگاه سعی میکنی خیلی کارهات روچک بکنی و کار درست رو انجام بدی و دراین شرایط حتی اگر به ضررت باشه حتی اگر خجالت زده بشی جریمه بشی بازم باید راستش رو بگی
وجهان قانون کبوتر با کبوتر باز با باز رو داره اگر شما صادق باشید خداوند و جهان انسان های صادق رو توی زندگیتون میاره چون همواره انسان های هم مدار وارد زندگیمون میشن و می بینمشون چون درمدار ماهستند
نکته ی بعدی که یادگرفتم این بود که بایدهمون چیز هایی که می دونی رو بهش عمل کنی هرچقدر که درک کردی اگر یک درصد درک کردی به همون یک درصد عمل کنی چون نتایج درراستای عملکرد توهست
نکته ی بعدی این هست که جزئیات رو تمرکزت رو ازشون بردار بزار روی اصل
اصل اینه که ذهنمون رو کنترل کنیم اصل اینه که بتونیم احساسامون رو خوب کنیم اصل اینه که بتونیم از زوایایی به قضیه نگاه کنیم که احساس بهتری بهمون بده اصل اینه که مهارت هامون رو افزایش بدیم اصل اینه که استاندار هامون رو ببریم بالاتر اصل اینه که خداوند رو باورکنیم به عنوان تنها منبع قدرت توحیدی عمل کنیم وبقیش خودش درست میشه کارجهانه که درستش میکنه
انیشتن میگه من میخوام فکرخداروبخونم مابقی جزئیات هست
و یه درس دیگه این بود که بنظرم باید یک کار رو اینقدر تمرین کنیم که توش استادبشیم مثل همون اصل خارپشتی
مثلا توی نگه داشتن احساس خوب توی تر شرایطی استادبشی وهمین برای گرفتن نتاسج کافیه تا اینکه بری دنباا حاشیه و کلی تکنیک و استادهای مختلف و اینایی ک تورو از مسیر درست دورمیکنه
عاشقتوووونم استادخیلی فایل خفنی بود😍