الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 2 - صفحه 13

188 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1239 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    همه ی ما در زندگی تجربیات ناخوشایندی داشته و شرایط به گونه ای که ما می خواستیم پیش نرفته است

    خداوند هنگام مواجهه با تضادها: افراد را از یکدیگر غربال می کند

    بسیاری از افراد حتی هنگامی که اوضاع و شرایط به نفع آنهاست: غر می زنند شکایت می کنند ناراحتند و ناسپاسی می کنند

    اما به صورت کلی : زمانی که شرایط خوب است اکثر افراد احساس خوبی دارند

    هنگام مواجه با تضاد شکست اتفاقات بد و بیماری : کنترل ذهن بسیار سخت است

    قانون:

    تمام اتفاقات زندگی ما توسط افکارمان رقم می خورد

    اگر بتوانیم زمان هایی که با تضاد مواجه می شویم ذهن خود را کنترل کنیم: از سایر افراد غربال می شویم

    افراد هنگام مواجه با تضادها به دو دسته ی: موفق ناموفق شکست خورده و ضعیف تقسیم می شوند

    زمانیکه بر روی ذهن و باورهای خود کار می کنیم: اوضاع بهتر و بهتر می شود اما ممکن است اتفاقی رخ دهد که نتوانیم ذهن خود را کنترل کنیم اکثر افراد نمی توانند ذهن خود را کنترل و احساس خوبی داشته و سپاسگزار باشند و به نکات مثبت بیشتر توجه کنند بنابراین: سقوط می کنند عده ی کمی ذهن خود را کنترل کرده و اوضاع به نفع آنها تغییر می کند

    در سطوح بعدی : دوباره همین اتفاق رخ می دهد عده ای ذهن خود را کنترل کرده عده ای دیگر قادر به انجام این کار نیستند و در همین سطح باقی می کنند و این چرخه تا ابد ادامه می یابد

    ما می توانیم همیشه بالا و بالاتر رویم اما چه زمانی؟

    زمانی که بتوانیم در تمام موارد احساس خوب داشته و ذهن خود را کنترل کنیم

    ویژگی های افراد موفق:

    – می توانند شکست را بپذیرند :

    مسئولیت تجارب ناگوار رخ داده را می پذیرند توجیه و بهانه نمی آورند شکست را به عوامل بیرونی نسبت نمی دهند از شکست پلی برای پیروزی می سازند شهامت و شجاعت پذیرش شکست را دارند از آنها تجربه کسب می کنند و به رقیب خود تبریک می گویند.

    تا زمانی که مسئولیت : شکست را نپذیریم نمی توانیم اوضاع و شرایط را به نفع خود تغییر دهیم باید به درون خود باز گردیم: تا شرایط را به نفع خود تغییر دهیم

    – امید به بهبود شرایط و اوضاع دارند:

    زمانی که اوضاع به خوبی پیش نمی رود اگر امید به تغییر اوضاع داشته باشیم:

    با قدرت بیشتری می توانیم حرکت کنیم تنها کسانی می توانند از این قانون به خوبی استفاده کنند: که بتوانند بپذیرند خودشان خالق زندگی خود هستند همان گونه که خداوند فرموده : تمام اتفاقات زندگی شما بما کسبت ایدیهم بما قدمت ایدیهم بما کانون تعملون است ما می توانیم با تغییر درون خود: شرایط بیرونی را تغییر دهیم

    اگر باور داشته باشیم می توانیم شرایط را تغییر دهیم: قدم برمی داریم و حرکت می کنیم

    – از شکست های خود به عنوان تجارب خوشایند یاد می کنند

    باید یاد بگیریم هنگام مواجه با اتفاقات بد و تضادها: ذهن خود را کنترل کنیم و از زاویه ای متفاوت به شرایط و اوضاع ناجالب نگاه کنیم دلیل موفقیت افراد تنها: نگرش و باورهای متفاوت آنهاست نه توانایی فیزیکی

    – صادق هستند و زمانی که شکست می خورند می پذیرند:

    دلایل شکست خود را: با صداقت بیان می کنند صداقت داشتن در تمام موارد: بسیار ارزشمند است صداقت باید: اولویت بالایی در ذهن ما داشته باشد و از ماسک و نقاب زدن پرهیز کنیم چه زمانی می توانیم با صداقت رفتار کنیم؟

    زمانی که نظر دیگران برای ما حائز اهمیت نباشد و به سبک و شیوه ی شخصی خود عمل کنیم

    تعهد دهیم: تحت هر شرایطی صادقانه عمل و رفتار کنیم همواره : کار سمت خود را با صداقت و درستی انجام دهیم

    اگر به خود تعهد برای صداقت دهیم: باعث می شود صادقانه عمل کنیم اصول شخصی برای خود قرار داده: تحت هیچ شرایطی از آن عدول نکنیم در ابتدا ممکن است : نتوانیم طبق اصول شخصی خود عمل کنیم اما به تدریج با تعهد بیشتر می توانیم به این شیوه عمل کرده و اگر متعهد باشیم صادقانه عمل کنیم: افراد صادق به سمت ما هدایت خواهند شد

    – از تجارب خود در موارد مشابه آینده استفاده می کنند

    – به الهامات خود توجه دارند و طبق آن عمل می کنند:

    تنها وظیفه ی خود را کار کردن بر روی خود می دانند باور دارند: سایر موارد به آنها الهام خواهد شد

    ما تنها کافی است بر روی باورهای خود کار کنیم: جزئیات راه حل مسائل به ما گفته و الهام خواهد شد و برای ما رخ می دهد

    اصل: کنترل ذهن داشتن احساس خوب نگاه کردن به اتفاقات نامناسب از زاویه ی متفاوت افزایش مهارت بالا بردن استانداردها باور کردن خداوند و داشتن عملکرد توحیدی است:

    سایر فرعیات خود به خود به ما گفته و الهام خواهد شد

    زمانی که در مسیر درست قرار بگیریم: جزئیات به ما گفته می شود و در زمان مناسب در مکان مناسب قرار می گیریم

    اصل اساسی : هدایت است

    در دنیای امروز: بیشتر افراد فرع را اصل تلقی می کنند و به همین دلیل به موفقیت دست نمی یابند

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2194 روز

    خدایا برای درک و آگاهی های کلیدی و طلایی این فایل امروزم که رزق و روزی ام قرار دادی ممنون و سپاسگزارم

    الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 2

    سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن

    سلام به روی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم 

    و سلام به همه دوستان عزیز در این بخش از سری فایلهای دانلودی توانایی کنترل ذهن

    خدایااا شکرت روز قبل صبح اول وقت با خودم گفتم الان وقتشه که برم پیاده روی واین فایل رو گوش بدم … خیلی از هوای صبحگاهی لذت بردم از صدای پرندگان از گل‌های زیبایی که شهرداری سال گذشته در این میدان امیر کبیر کاشته البته میدان که نیست یک پارک بزرگی است که در این میدان وسیع ایجاد کرده همه چی عالیع . همه چی جدید و تازه و نو هستش موزاییک های رنگی جدید سبک مسیرهای داخل این پارک .. یک حوض بزرگ سفید بشکل ستاره دو طبقه ساخته شده البته هنوز آبی داخلش نیست یعنی هنوز افتتاح نشده ولی خیلی زیباست .. چقدر لذت بردم از اینکه در چنین جایی پیاده روی می کردم و این فایل رو گوش میدادم … بیشتر از این لذت بردم که خودم بودم و خدای خودم .. فقط یک خانمی آنجا بود که اونم بعد از اینکه دو بار آنجاها رو پیاده روی کرد رفت .و من بودم و این میدان بیضی شکل وسیع زیبا و خلوت و این زیبایی ها .. و این فایل 47 دقیقه ای رو تقریبا دو بار گوش دادم .. وقتی رسیدم خونه گفتم همین الان میرم نت برداری می کنم ولی یک سری کارهای الخیر و فی ما وقع پیش اومد که موکول شد به امروز… بلطف خدای مهربانم می‌خوام نکته های این فایل رو لیست کنم .. هر چند آنقدر نکته های کلیدی و طلایی این فایل زیاده که نمی‌دونم کدام هاشو اینجا بنویسم ..

    آنتونی جاشواآ بازیکن مسابقه بوکس.

    دارای سه کمربندقهرمانی است

    در این مسابقه بوکس عملکردش طبق خواسته اش پیش نرفت و بازنده شده و در این مسابق شکست خورده..

    در صورتی که حریف مسابقه اش از خودش کوتاه تر وسبُک وزن تر بوده

    مصاحبه ی ایشون در این شکست و باخت بازنده بودن این ویژگی رو داشت که پذیرفت

    نکته ی جالبش این بود که روراست و با صداقت بود . هم با خودش و هم با دیگران بود ….

    رو راست بودن و صداقت نکته کلیدی بود که استاد خیلی خیلی روی این موضوع تاکید داشتند

    وکاملا دلیل شکست خودشو متوجه شده بود ..

    یعنی احساس حسادت و منفی نسبت به حریفش نداشت و این نشان از یک روحیه ی بالا و اعتماد بنفسی داشت که خودشو لایق این سخاوتمندی میدونست

    وجواب ایشون این بود..

    به برنده تبریک میگم

    و بعدش اضافه می کنه و میگه مهارت هامو بیشتر میکنم و روی خودم کار میکنم و بعد از اینکه روی خودم و جسممم کار کردم.. الهامات درونیم بهم میگه که چقدر باید وزن داشته باشم

    اینکه به اصل توجه داشته

    اینکه اصلا به فرع و حاشیه ها کاری نداشت

    اینکه خوده خودش بود

    اینکه چقدر زیبا با خودش در صلح بود

    اینکه چقدر ایمان و اعتمادش بخداوند قوی بوده .. و میگفت خودش درست میشه و چقدر قانون رهایی و هدایت و الهام و نشانه ها رو آگاهانه دریافت کرده بود .. و اینکه واقعا در صحبت هاش کاملا صداقت داشت.. وقتی پرسیدن اگر چشم تون آسیب نمی‌دید چیکا می کردید .. گفت همین کار هایی رو که قبلنا داشتم رو ادامه میدادم ..نگفت اگه این اتفاق نمی افتاد این کار رو می کردم و یا اون کار رو می کردم بلکه با صداقت کامل گفت همین مسیر رو ادامه میدادم..

    ایشون در ادامه گفتند که در راند نهم با ضربه ای که به چشمش خورده بود باعث شده بود که بینایش ضعیف بشه و نتونست ببینه… و چون قبلا چنین تجربه ای رو نداشته خوشحال بود که چنین تجربه ای رو کسب کرده0 و این چالش رو برای خودش یک فرصت دانست تا روی این نقطه ضعفش تمرکز کنه برای پیروزی در مسابقات بعدیش..

    نکته ی مثبت دیگرش این بود که حریف شو تحسین کرد بخاطر اینکه دوازده راند رو عالی بازی کرده بودند در مقابل همدیگر و برای اون بازی در رینگ و میدان بازی تجربه کسب کرده بود.

    پس با توجه به اون اشکال احساس تغییرات رو در شیوه ی کارش کشف کرد و در راستای اون نقطه ضعفش خودشو با تمرینات مداوم به نقطه ی قوت تبدیل میکنه ..

    ویژگی های افراد موفق

    آرامش خودشونو حفظ می کنند و آگاهانه برای جبران بفکر راه حل هستند  

    احساس شونو کنترل میکنن

    قدرت پذیرش رو دارند و اشتباه خودشونو میپذیرند

    تغییرات رو در خودشون ایجاد می کنند و ترسی از تغییر ندارند

    قدرت تحسین کردن افراد رو دارند

    چقدر خوبه یک انسان آنقدر به درک و آگاهی و توانمندی رسیده باشه که اشتباه شو پذیرا باشه و از اون اشتباه درس بگیره و در صدد جبران اون اشتباه باشه و تفاوت این افراد با دیگر کسان این است که بجای اینکه کینه و یا حسادت کنه و در صدد انتقام و ضربه زدن به شخص مقابلش باشه . به نقاط ضعف خودش توجه کنه و در صدد تقویت اون ضعفش و یا اون شرایط نامناسبش باشه..

    شرایط نامناسب میتونه خیلی چیزها باشه مثل

    یک شکست در مسابقه

    شکست در تحصیل

    و یا شکست در ازدواج

    شکست در روابط

    شکست در یک حرفه و شغل و یا یک بیزینس

    و یا بیماری های لاعلاج و طولانی و یا غم از دست دادن عزیزی

    و یا هر تضاد و ناهماهنگی با اوضاع و شرایط زندگی

    در چنین شرایطی که اوضاع زندگی نامناسب و ناجالب پیش میره خیلی خیلی کنترل ذهن سخت هستش و اینکه بتونی افسار این ذهن چموش رو بدست بگیری و ذهن رو به سمت و سوی حال خوب ببری کار هر کسی نیست .. خدا رو شکر در زمانی که تازه با استاد آشنا شده بودم در تمام جنبه های زندگیم تضادهای بیشماری بود که بنظر غیر قابل جبران بود و امکان نداشت یک درصد هم فکر کنم که من توانایی بلند شدن و تغییر رو داشته باشم و یا اصلا در اون اعماق تاریکی ها نوری هم وجود داشته باشه .. ولی بلطف خدای وهابم در مسیر هدایت های خداوند قرار گرفتم و بهترین استاد دنیا رو بهم نشون داد و منم به لطف خداوند. به این ریسمان الهی چنگ زدم و مسیر درست و مناسبم رو پیدا کردم و کم کم نور الهی در زندگیم شروع به درخشش و تابیدن کرد خدایااا شکرت

    بقول استاد :از اونجایی که تمام واقعیت های زندگیمونو . ما خودمون با افکارمون خلق میکنیم اگر نتوانیم در این میدان نبرد ذهن مونو کنترل کنیم لاجرم میبازیم و از این بازی خارج میشویم

    یعنی بازی این جهان به دو گونه است

    یا باید در برابر سختی ها مقاومت کنی و به اصطلاح روی ذهنمون متمرکز شویم و به حال و احساس خوب تمرکز کنیم و خودمونو از اون احساس نامناسب خارج کنیم و یا باید تسلیم احساس نامناسب بشیم و بایکوت بشیم و از بازی خارج بشیم..

    و اگر بتوانیم ذهنمونو کنترل کنیم بقول استاد غربال میشویم و اوضاع درست میشود و از مدار نامناسب خارج شده و تغییرات بسمت اوضاع درست و مناسب رو خلق میکنیم..

    و این تلاش ذهنی نیازمند به تکرار و تکرار و تمرین دارد و با عملگرا بودن به تمرین هر روزه و مداوم ما را به نتایج خوب و اتفاق های خوب هدایت می کند… من که خیلی خیلی تجربه های خوبی از این احساس خوب بدست آوردم و از آنجایی که بالاترین و قدرتمندترین فرکانس ما همین نعمت شکرگذار بودن هست سبب شد که هر روز بیشتر از همیشه به احساس خوب پایدارتری هدایت بشوم که خدا رو شکر این نعمت شکرگذار بودن رو از استادم یاد گرفتم .. که باعث میشه متفاوت ببینیم و متفاوت عمل کنیم و متفاوت نتیجه بگیریم

    انتظار و توقع داشتن از دیگران رو در خودمون باید به صفر برسونیم و با خودمون صادق باشیم.. من خیلی وقته که به این حرف استاد رسیدم بخصوص در آن زمان هایی که تضادهای ورشکستگی مالی کمرمو خم کرده بود .. و بعد از آشنایی ام با آموزه های استاد عزیزم فقط و فقط از خداوند توقع ام زیاد شد و فهمیدم که اون باید دست ها و ایده ها شرایط ها و اوضاع و موقعیت ها رو برام هندل کنه..

    با تغییر زاویه دیدگاه خودمون می تونیم بیرون خودمون رو تغییر بدهیم. یعنی در واقع باید باورها مون رو تغییر بدیم تا از درون تغییر کنیم و شخصیت مون تغییر کنه آنوقت شرایط بیرونی مون هم خودبخود تغییر می کنه

    باز هم مثل همیشه این باور رو آویزه ی گوشم می کنم و تکرار و تمرین روزانه ی من در این فایل های دانلودی است . 

    .تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی ارسال فرکانس ها و باورهای خودمان است چه آگاهانه و چه ناآگاهانه

    به  هر  آنچه  که  توجه  می کنیم  از  ریشه  و  اساس  همون  موضوع  وارد  زندگی مون میشه

    پس طبق این قانون ما در هر لحظه داریم اتفاقات مون رو خلق می‌کنیم، بنابراین اگر می‌خواهیم نتایج نتایج پایداری باشه باید همیشه روی خودمون کار کنیم

    اینکه پاسخ کانون توجه مون رو می گیریم

    اینکه پاسخ افکارمون رو می گیریم

    اینکه پاسخ باورها مون رو می گیریم*

    ممنونم استاد عزیزم که این قسمت بینظیرترن فایل آموزشی بود که پر از نکته های کلیدی و طلایی رو داشت

    خدایا برای تمام این آگاهی های کلیدی و طلایی امروزم که رزق و روزی پر برکتی داشتم ممنون و سپاسگزارم

    خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم تا شخصیتم برای بهبودی بیشتر و رشد و پیشرفت تغییر کند و همانند استادم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا هدایتم کن

    خدایا ممنون و سپاسگزارم

    خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 874 روز

    مصاحبه عالی بود استاد

    چقدر خوب اصل فهمیدن وقتی گفت من ورزش میکنم هر وزنی شدم میرم مسابقه و الهامات دریافت میکنه

    و گاهی من این مسیر را با ابنکه میدونم اما اصرار میکنم متاسفانه هنوز به حد از توحید نرسیدم

    امروز رفتم برای بلیط، صبح همسرم برگه را با خوذش برده بود شاید این نشونه بوذ که درخواستش کنم اما من یکم ورزش کردم و رفتم برای خرید بلیط، مسیر طولانی رفتم رسیدم دفتر، موقع حساب کتاب فهمیدیم بهترین کار نقد خریدنه و تایم ویزامون هم چیزی نمونده پس امروز باید انجام میشد و همسرم مجبور شد تاکسی بگیره برگه را بفرسته و من اولش که این موضوعات شد اومدم بیرون کمی بیرون نشستم گفتم نه نباید با حال بد ادامه بدی یکم ذهنم منسجم کردم اما متاسفانه باز ترس داشتم از اینکه دیر بشه و مجدد رفتم و تمام کارها اوکی شد اما با تاخیر و استرس،

    فهمیدم اگه همون اول صبح با توکل بیشتر استارت زده بودم راحتتر میشد

    اما بعد از خرید بلیط اوکی شدن کارها

    توی راه برگشت انقدر حالم عالی بود

    بعد یک مروری کردم میدونی بدترین قسمتش کجا بود اینکه داشتم حساب میکردم ما که نقد میخوایم بخریم اصلا میریم اژانس سر کوچمون نه اینجا که انقدر دوره و همین فکر باعث شد کارها تاخیر بیفته

    بعد که کفت ویزاتون دیر میشه من ترس داشتم نشه مغزم اتوماتیک گفت قراره این خانم که انقدر خوب پاسخگو بوده چند روز پیکیر کارهت بوده پورسانت بگیره چرا انقدر خسیس شدی و رها کن بزار رزقش برسه همون موقع بقیه اتفاقات روال درست شد

    در واقع باورهای من داشت مسیر میبست و با اموزش های شما تونستم این ذهن برکردونم روی اصل،

    تا الانم بخاطر باورهام انقدر دیر شد

    چون الان موقع سفر تازه داره ترس هام و باورهام میاد بالا و میفهمم چقدر مشرک بودم الان تلاشم اینه بگم خدا بعد تا میگم خدا پشتش درست میشه

    این سفر بعد از دوره دوازده قذمه یعنی من الان قدم دوازده هستم و انقدر اگاهی بخاطر همین دوره فوق العاده هست

    ممنون استاد بخدا اگه من مثل ایشون انقدر خوب کنترل میکردم همون اول نقد سر کوچمون بلیط خزیده بودیم استرس نداشتم و تمام

    ولی من مشرک بودم تازه دارم میفهمم چقدر هنوز کار دارم بخدا اینا باید قهرمان دنیا بشن کی میتونه بعد یک مسابقه مهم که رقیب حتی ضعیف تر بوده خورد نشه بگه من عالی بودم درس گرفتم من تجربه کردم وقتی چشام ندید من الان میتونم بفهمم نقطه ضعفمو

    بعد من سر یک بلیط استرس داشتم دیونه میشدم حالا فکر کن این چنین موقعیتی کلا فکر خودکشی بودم

    چقدر این مصاحبه ها خوبن میبینم چرا من قهرمان دنیا نیستم این استعداد نیست این اکاهیه که دارن

    بعد وزن مهم نیست من نمیدونستم یعنی هر کی قدرت ذهن بهتر برنده تر

    استاد بفکر افتادم مجدد زبانم تقویت کنم تا بتونم راحتتر مکالماتشون بفهمم و بشینم همبن مصاحبه ها را بارها ببینم و درک کنم

    چقدر خوبن چقدر عالی

    بعد من میگم چرا موفق نمیشم طرف انقدر کنترل رهن داره بازم باخت داده من با دو تا فایل میخوام بشم غول جذب، میفهمم چقدر جا کار دارم میبینی این جایزس سال دیگه قهرمانی دنیاست نه من که سر یک بلیط مغزم هنگ کرده بود

    ساناز میخوای موفق شی انقدر روی ذهنت کار کن که ترس نداشته باشی تا نگی حالا چکار کنم تا دلت نلرزه بگی خدا هست

    یادته نامه اوکی نمیشد رها کردی گفتی خدا هست اوکی شد امروز یادت باشه یکبار دیگه سوتی دادی دیر گفتی خدا، باید اولش بگی خدا نه اخرش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فرحناز بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 1824 روز

    سلام

    خدایا هدایتم کن

    درشرایط ناخوشایند اول بپذیرم ک خودم این تجربه رو ب وجود آوردم نه اینکه فرافکنی کنم بگم زمین کج بود بافلانی دعوام شده حالم خوب نبود داور ایراد داره توپ ایراد داره و ..

    تو مثال خودم اینک تومحیط کار پسرم روقبول نکردن ک باهام بمونه یااینک همسرم قبول نکرد پسرم رونگهش داره تا من هم ب خواسته م برسم باید بپذیرم ک مشکل و ایراد در باور وافکار خودمه قطعا،واگرنه یااونها پسرمو قبول میکردن یا ک آروم بود تو محیط کارم و همه چی خوب پیش میرفت یا هر راه دیگ ای

    پس باید بگم مشکل از خودمه و میپذیرم

    خداوندا هدایتم کن من میخوام وقتی غربال میکنی من بمونم تودسته کسایی ک نشون میدی باانگشتت منو و بهم افتخارمیکنی منم بخودم افتخار میکنم ک بنده ی خوبتم ..افتخار میکنم یعنی احساس عالی روتجربه میکنم من میخوام تومسیر درست و صاف باشم و سوت زنان ب قول استاد و آسان و راحت با آرامش و شادی ونشاط ب اهدافم برسم لایقشم و ب تو اعتماددارم تو بهم میگی چ مسیری و چجوری

    اگر خودتونو متعهدکنید ک تحت هرشرایطی صادقانه رفتارکنید وصادق باشیدببینید ک چقدرخودتونوکنترل میکنید

    آنتونی میگه من اشتباه کردم و بهش فرصت دادم

    در موارد اینچنینی من هم ب ی سری افراد فرصت هایی دادم ک خودم رو بعدش تحت فشار گذاشتم و باید حلش کنم و بهم گفته میشه

    اصل اینه ک بتونم ذهنمو کنترل کنم احساسموخوب کنم اصل اینه ک بتونم از زوایایی ب قضیه نگاه کنم ک بهم احساس بهتری بده اصل اینه ک مهارتهامو ارتقا و افزایش بدم اصل اینه ک استانداردهامو ببرم بالاتر

    اصل اینه که خداوند رو باورکنم ب عنوان منبع قدرت مابقی خودش درست میشه و جزئیاته

    من میرم کار میکنم تمرین میکنم خودش درمیاد بهم الهام میشه خودش درست میشه تومسیر خوب باید اول شروع کنم قدم اول رو بردارم

    همونطور ک انیشتین میگه من میخوام فکر خدارو بخونم مابقی جزئیاته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 960 روز

      خداوندا هدایتم کن من میخوام وقتی غربال میکنی من بمونم تودسته کسایی ک نشون میدی باانگشتت منو و بهم افتخارمیکنی منم بخودم افتخار میکنم ک بنده ی خوبتم ..افتخار میکنم یعنی احساس عالی روتجربه میکنم من میخوام تومسیر درست و صاف باشم و سوت زنان ب قول استاد و آسان و راحت با آرامش و شادی ونشاط ب اهدافم برسم لایقشم و ب تو اعتماددارم تو بهم میگی چ مسیری و چجوری

      سلام و درود بر دوست عزیزم

      طاعات و عباداتت قبول درگاه حق

      و امیدوارم سوغات این طاعات آرامش و ثروت بی نهایت برایت باشد

      دوست خوبم از این قسمت کامنتت خیلی لذت بردم و کیف کردم و سیوش کردم دعای قشنگی بود حال خوب کنه این دعا که موقع غربال کردن منو تو دسته خاصان قرار بده نه اونایی که درجا زدن …آمییییین.

      متشکرم از کامنت زیبایی که به اشتراک گذاشتین متشکررررررم ازتون خواهر خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1392 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد عزیزم

    وقتی کار سخت میشه انسانها دو دسته میشن

    ،دسته اول نمیتونن کنترل ذهن کنن و روز بروز به احساس بد بیشتری میرسن و…

    دسته دوم کنترل ذهن میکنن،با دیدی نگاه میکنن که حالشون خوب میشه،شکرگزاری میکنن،توجه به خوبیها و خواسته ها میکنن ،اونها پیروزن

    انسانهای موفق شکست رو بعنوان تجربه میپذیرن و به رقیب احترام میزارن و تبریک میگن

    اگر نتایج ناجالب است باید بپذیرم و برگردم و خودم رو بررسی کنم و تغییرات رو از درون ایجاد کنم

    هر اتفاقی می افته بما کسبت ایدیهم هست،خودم قبلا فرستادم

    اگر باور داشته باشی که میتوانی تغییر بدهی ،بر میگردی و تغییر می‌دهی

    نگاه جاشوا،ماسک اینه که به شکست از زاویه دیگه نگاه کنند ،از زاویه تجربه جدید

    صداقت برای استاد حرف اول رو میزنه و صداقت صداقت رو جذب میکنه

    در شرایط سخت باید زاویه دیدی داشته باشی تا حس خوب بگیری

    من باید روی خودم کار کنم ،من وظیفه ام رو انجام میدم بقیه سر وقت بهم الهام میشه

    شما رو اصل کار کن ،جزئیات خودش اتفاق می افته

    هدایت میشوید

    باز هم نکته اصلی فهم هدایت بود و باز هم برام روشن‌تر شد.

    سپاسگزارم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1168 روز

    سلام به استاد مهربان

    سلام به دوستان خوب خودم

    الگوبرداری یکی از نکته های مهم و یکی از درس هایی است که استاد عزیز همیشه در تمام فایل های خودش به ما گوشزد

    می کند

    این فایل و این صحبت های استاد خیلی برای من درس داشت

    وقتی که من با الگوهای خوب و با منطق به ذهن خودم نشان می دهم که می شود ذهن هم به این باور می رسد که

    می شود و می توان موفق شد

    یک درس مهم دیگر که استاد در این فایل برای من یادآور شدند این بود که همیشه مراقب کنترل ذهن خودم باشم

    حس خوب داشتن

    توانایی تمرکز بر نکات مثبت

    دیدن زیبایی های اطراف خودم

    بهتر و بیشتر بتوانم احساس خودم را خوب نگه دارم آنهم زمانی که دچار تضاد و چالش شده ام

    یکی از مهمترین کارهایی است که باید و باید همیشه روی خودم کار کنم و مراقب ورودی ها و افکار خودم باشم

    بتوانم از این مرحله سربلند بیرون بیایم بی شک من موفق و پیروز و سرحال و شاد خواهم بود

    چند نکته و چند درس من از فایل استاد یاد گرفتم

    همیشه موفقیت های دیگران را تحسین کنم حتی اگر آن شخص رقیب من باشد

    همیشه از شادی دیگران خوشحال بشوم

    شکست خودم را بپذیرم

    در برابر شکست های خودم تسلیم باشم و به خودم بگویم که من از شکست درس می گیرم

    یکی از مهمترین درس های این فایل برای من این بود که چطور یاد بگیرم که در هر موقعیتی نگاه متفاوت داشته باشم

    چطور بتوانم در شرایط مختلف خودم را کنترل کنم و از آن موقعیت هر چند هم که بد باشد بتوانم بهترین استفاده را کنم

    درس مهم دیگر این است که در همه موارد زندگی خودم صداقت را سرلوحه زندگی خودم قرار بدهم

    این صداقت سبب می شود که من همیشه و در همه مراحل زندگی خودم حال خوب و آرامش را داشته باشم

    باز همان درس همیشگی

    کمک گرفتن از الهامات و هدایت های الهی

    از خدای خودم همیشه کمک خواستن

    دستهای خودم را بسوی او دراز کردن

    از اصول پیروی کنم و هرگز کاری به فرعیات نداشته باشم چرا که این فرعیات وقتی که من در مسیر قرار بگیرم خود به خود حل خواهد شد

    تمام این فایل خودش به تنهایی بهترین درس ها را دارد

    همین فایل برای خودش یک دوره عالی است که هر چه بیشتر در زندگی خودم آنرا بکار بگیرم من بی شک موفق ترین خواهم بود

    هدایت و کمک خواستن از خدای مهربان خودم

    ذهن خودم را همیشه ودر همه حال کنترل کردن

    توانایی این موضوع که بتوانم آرامش خودم را حفظ کنم

    از شکست خودم درس بگیرم

    تجربه کسب کنم

    اینها بزرگترین درس هایی است که هر چه بیشتر از آنها استفاده کنم من ارامش بهتر و بیشتری خواهم داشت

    ممنون استاد عزیز بخاطر این فایل گرانبها

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 865 روز

    سلااام خدمت استاد عزیزم، مریم جان عزیز و همه دوستان هم فرکانسیم

    استاد این فایل انقلااااااابی در من ایجاد کرد؛ به طوری که وسطش پاوز کردم و گفتم من این همه آگاهی رو کجا بذارم!!

    خیلی تلنگر خوردم از رفتارایی که داشتم و دارم هنوز!

    هروقت یک فایل اینجوری باشه (که میتونم بگم همه فایلا اینجورین ولی من توی یکسری از موارد خیلی مشکل دارم) میام و کلمه به کلمه یادداشتش می کنم تا چندین بار حتی وقتایی که به اینترنت دسترسی ندارم مثل مدرسه و زنگای تفریح بخونمش

    چیزی که خیلی بهم تلنگر وارد کرد، اون قسمتی بود که گفتین ما باید بپذیریم توی این مورد به شکست خوردیم (شکست که حالا نه تجربست) ولی باید این که همه چیز طبق برناممون پیش نرفته رو بپذیریم و بهونه نیاریم که مثلا زمین کج بود و فلان و فلان

    من به خودم افتخار می کردم که موقع شکست میتونم یک عامل بیرونی براش بیارم.

    برای همین من کلا جا خوردم چون کلا چیزیو شنیدم که تا الان بخاطرش به خودم افتخار هم می کردم! چه برسه که حواسم بهش نباشه

    یادمه توی کلاس زبان مدرسه، اول سال یک تست تأیین سطح می گرفتن ازمون و من توی اون تست خیلی خوب عمل کردم و بهم نمره A++ دادن

    همین باعث شد تا یک غروری در من ایجاد بشه که تا آخر سال دیگه اشتباهی نکنم

    و وقتی توی طول سال بچه ها ازم می پرسیدن که بهمون بگو که فلان کلمه تلفظش چی میشه، من اگر نمی دونستمش، میومدم از خودم یک تلفظ رو می ساختم و با اعتماد به نفس میگفتمش، تازه نه به یک نفر، به چندین نفر!!

    همیشه هم گندش بیرون میومد و با این که خود این اتفاق هم یک شکست بود برام، بازم بهونه میاوردم! یادمه یک بار گفتم توی فروم سایت دیکشنری آکسفورد دیدمش (درصورتی که تاجایی که میدونم اصلا سایت آکسفورد فروم نداره!)

    همیشه هم به خدا گفتم خدایا این گندش دراومد تو درستش کن و خدا همیشه بهم کمک می کرد

    ولی هر بار کلی عزت نفسم تخریب می شد

    این حرف که صادق باش و اشتباهتو بپذیر، منو دگرگون کرد و اومدم این فایلو کلمه به کلمه نوشتم و توی زنگای تفریح، وقتای بیکاری و خلاصه تا فرصتی پیدا می کردم اون متنو می خوندم

    خوشبختانه تونستم این رفتار رو تغییر بدم درونم و استاد بعد از اون هروقت چیزیو نمی دونم میگم «نمی دونم راستش، از فلانی بپرس شاید اون بدونه» و نمیدونید که چه اعتماد به نفسی در من ایجاد میشه به خاطر این که من دارم خودمو تغییر میدم، من کسیم که فقط حرف نمی زنم و عمل می کنم، تغییر می کنم، شخصیت جدید می سازم

    و همین تغییر باعث شد تا کلی قانونو درک کنم، اینو درک کنم که وقتی استاد میگه تغییر شخصیتی منظورش چیه، وقتی استاد میگه من این حرفارو برای کسایی می زنم که میخوان تغییر کنن نه یسری توهما بزنن، من درک می کنمش

    و بعد از کار کردن روی این ضعف شخصیتی، از لحاظ درآمدی، بیشترین درآمدم تا اون موقع رو تجربه کردم و همون درآمد چقدررر برام کلید شد که:

    «تغییر شخصیتی = تغییر شرایط»

    استاد عزیزم، این قانون، قانونِ جذبی که بشینیم یجا وِردِ من موفقم، من خوشبختم رو تکرار کنم، نیست! این همون قانونیه که همه افراد موفق چه خواسته و چه نا خواسته ازش استفاده می کنن

    و چقدر خوب، چقدر عالیه که فردی مثل آنتونی جاشوا، که تا اون موقع چندین کمربند طلا داشته، نیومده به واسطه موفقیت های قبلیش و حفظ ظاهر بهونه بیاره

    خدارو صد هزااااااااااران مرتبه شکر

    متشکرم از دوستی که این فایلو زیرنویس کرده و همچنین از شما استاد عزیزم که زندگیم رو تغییر دادین متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    عاطفه زارعی گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانیش همیشگیست

    با درود و سپاس خدمت استاد گرامی، مریم خانم گل و دوستان همفرکانسیم

    دیروز بازی ایران و قطر (جام ملتهای آسیا) بود، وقتی بازی تموم شد، مثل قدیما اصلا حالم بد نبود، چون از دید من فوتبالیست های عزیزمون نهایت تلاششون رو کردند.

    خیلی دلم می خواست اینجا در مورد کنترل ذهن و اعراض از موضوعات منفی فوتبال بگم. ای کاش این مهارت به مردم و فوتبالیستهامون، آموزش داده بشه، تا عزت نفس خودشون و ملت ایران حفظ بشه.

    حالا در مورد این فایل: من امروز داشتم روی کار دلخواهم کار می کردم، به قسمت سختش رسیدم به خودم گفتم، صبر کن، تا جلسه بعدی استاد، قسمتهای سخت و سنگین رو توضیح بدن، تا وقت و انرژیم هدر نشه.

    خوب کنترل ذهن اینجا نقش خودش رو نشون داد و کمکم کرد تا از تجربه های قبلی در مواجه با موانع سخت، استفاده کنم و به قول خودم دوچرخه در حال حرکت رو متوقف نکنم، واقعا کنترل ذهن توی همه کار و هر لحظه راه گشائه، در غیر این صورت خیلی زود داخل، دور باطله حال بد اتفاقات بد خواهیم افتاد و به راستی راه نجات هم سخته.

    در آخر درخواست خودم رو به عنوان رد پا می گذارم، از خدای بزرگ درخواست می کنم تا به شکلی آسان، سریع و عالی بر کار دلخواهم مسلط بشم و خیلی سریع کارم رو شروع کنم. آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1239 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    زمانیکه اوضاع بر وفق مراد ما است کنترل ذهن بسیار راحت است اما زمانی که با ناخواسته یا تضادی مواجهه میشویم کنترل ذهن سخت شده و این زمانی است که افراد از یکدیگر سرند شده و این چرخه ای است که تا همیشه ادامه دارد.

    ویژگی افراد موفق:

    می توانند شکست را بپذیرند و به افراد موفق تبریک می‌گویند. اغلب افراد دلایل شکست های خود را به عوامل بیرونی نسبت داده و مسئولیت پذیر نیستند. نمیخواهند از شکست هایشان پله ای برای موفقیت بسازند. سعی دارند با بهانه جویی های مختلف آن را به سایر عوامل نسبت دهند. زمانی که شکست را بپذیریم میتوانیم از آن تجربه کسب کنیم و امید به حرکت را در خود ایجاد کنیم. زمانی که شکست و موفقیت خود را به عوامل بیرونی نسبت می دهیم امیدی برای تغییر آن نداریم. زمانی که قوانین را باور کنیم انگیزه و اشتیاق ما به تغییر اوضاع و شرایط کنونی بیشتر خواهد شد, اما زمانی که از ذهن خود برعلیه خود استفاده کرده و به شرایط و افراد قدرت دهیم که نوعی شرک محسوب می شود هرگز توانایی تغییر آن شرایط را به نفع خود نخواهیم داشت.

    کنترل ذهن بسیار خوبی دارند

    هنگام مواجهه شدن با چالشهایی که برای دیگران بسیار سخت است آن را به عنوان تجربه ای عالی در نظر گرفته و از زاویه ای به آن نگاه می کنند که احساسشان خوب شده و کنترل ذهن شأن بیشتر شود.

    و در پایان این اوضاع ناجالب به نفع آن ها تمام خواهد شد.

    صداقت و درستی

    همواره راه درستی و صداقت را در پیش گرفته و به دنبال نقاب و ماسک زدن نیستند، به سبک و اصول شخصی خود فارغ از تایید دیگران پایبند هستند که تنها تعداد کمی از افراد می توانند به این شیوه عمل کنند. اصول درستی را برای خود تعیین کرده و تحت هیچ شرایطی از آن عدول نمی کنند. در ابتدا ممکن است نتوانیم کاملا طبق اصول رفتار کنیم اما به مرور اگر متعهد باشیم خواهیم توانست . به تدریج طبق قانون بدون تغییر جهان کبوتر با کبوتر باز با باز رعایت خواهد شد و افراد هم مدار به سمت ما هدایت می شوند.

    از تجربیات قبلی خود برای موفقیت های بعدی استفاده می کنند

    همواره دلیل موفقیت ها و شکست ها را به خودشان نسبت داده و باور دارند همان گونه که شرایط ناجالب را برای خود ایجاد کرده اند همان گونه نیز شرایط جدید را خلق خواهند کرد.

    از الهامات خود استفاده می کنند

    تنها وظیفه‌ی خود را بهتر کردن خودشان و باورهایشان دانسته و باور دارند با کار کردن و بهتر شدن لاجرم بهتر عمل خواهند کرد. اصل کنترل ذهن، حرفه ای عمل کردن، رابطه ی توحیدی با خداوند و حرکت در مسیر درست است و جزئیات خود به خود درست شده و لاجرم به سمت آن ها هدایت خواهیم شد. ایده هایی برای حل مسائل از سمت خداوند به ما الهام شده زمانی که بر اصل تمرکز می کنیم خود به خود جزئیات به ما گفته خواهد شد . در دنیای امروز بیشتر افراد در حاشیه هستند و به سراغ جزییات رفته و اصل را فراموش می کنند .

    وقتی به اصول باور داشته باشیم در زمان مناسب و مکان مناسب قرار خواهیم گرفت. اصل رابطه ی توحیدی و هماهنگی با خداوند و منبع است، سایر جزئیات به ما گفته خواهد شد و لاجرم به سمت آن هدایت می شویم.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1578 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم…

    روزشصت ونهم، روزشمارتوانایی تشخیص اصل از فرع…

    وااای خدای من هربار که میام مینویسم توانایی تشخیص اصل از فرع، کلی ذوق میکنم، از اینکه دارم یادمیگیرم اصل چیه فرع چیه…

    آقا من نمونه ی بارز یه آدمی بودم که از بچگی همیشه دیگران رو مقصر همه ی اتفاقات بد وناخوشایندی که برام میفتاد میدونستم، یعنی شده بودم اون عروسه که به قول معروف رقصیدن بلد نبود میگفت زمین خونه مادرشوهر کجه!!!

    یعنی نصف بیشتر گندکاریها و اشتباهات از خودم بوداااا ولی خب ماشالله که کلی توجیه وبهانه پیدا میکردم بچسبونم پشت بند اشتباهات و خطاها وشکست هام، که بگم فلانی فلان شرایط و فلان آب وهوا و فلان موقعییت و فلان حرف وفلان و….فلان…. باعثش بوده وگرنه من که درست انجامش دادم،وگرنه من که تقصیری ندارم…

    انقدر نتایج بد تصمیمات اشتباه ونادرستم رو گردن خدا وتقدیر وسرنوشت از پیش تعیین شده ام انداختم که نگو ونپرس….

    کلا ما 4 تا خواهر و یه برادر و البته مادرمون همیشه وهمیشه هرچی بلاء وبدبختی وبدبیاری و مشکل و خطاءو اشتباه و پیامدهای بد و ناگوار بود رو مینداختیم گردن غمار بازی و مصرف مواد والکل بابام….

    همیشه هم 6 مترزبون داشتیم که در جواب هرکی پرسید چرا دانشگاه نرفتیم بگیم بابام…چرا زود ازدواج کردید؟ بابام…

    چرا مریض شدید؟ بابام

    چرا ناراحتید ؟ بابام..

    چرا رابطه عاطفیتون بهم خورده؟ بابام

    تفلکی بابام، حالا درسته بنده خدا سالهای سال به خطاء واشتباه رفت ، ولی خدایی همش میگفت درستون رو بخونید،باهرکسی وارد رابطه نشید، زود ازدواج نکنید ،برید یه حرفه ای مهارتی یادبگیرید،همیشه نگران سلامتیمون بود و….

    خب تا قبل اومدنم به سایت وآشنایی با استاد قشنگم و آموزه هاش من هنوزم پدرم رو باعث وبانی مشکلات وبدبختیها و ازدواجهای ناموفقم و ….میدونستم..

    اما از یه جایی متوجه شدم که من از یه سنی توان تشخیص خوب وبد رو داشتم، میتونستم با شرایطی که فراهم بود درسمو ادامه بدم برم دانشگاه،یا به خاطر تنهایی وکمبود محبت ونداشتن عزت نفس وارد رابطه با پسرهایی که میدونستم اهل ازدواج وزندگی نیستند نشم، یا اصلا نخوام که برای فرار از خونه پدرم ازدواج کنم در صورتیکه میدونستم اینکار فقط فرار کردنه و باچشم دبده بودم دخترایی که توشرایط بدی بودند و مثل من پدرشون دچار اعتیاد و… بود ولی هم درس خونده بودند هم دانشگاه رفته بودند وهم ازدواج موفقی داشتند!!!

    بزرگترین دست آورد من از آموزه های شما استادعزیزم پذیرش مسئولییت زندگیم بود تمام وکمال…

    اما هنوزم گاهی وقتا پیش میاد که خیلی زیرپرستی وریز ونامحسوس دلم میخواد بعضی چیزها رو بعضی اتفاقات وشرایط رو بندازم گردن سرنوشت…

    وبگم خب خدا اینو خواسته خدا اینکارو کرده و…

    فرقم با گذشته اینه که نااگاهانه دنبال مقصر میگشتم برای اتفافات بدو نادلخواه ولی حالا گاهی وقتها آگاهانه….

    همیشه وهر روز دارم سعی میکنم هزار بار به خودم بگم مینا همه چیز فقط تویی، خودت و افکارت وباورهات، پس سعی کن بسازیش، درستش کنی حتی اگه باز دیدی که خرابکاری کردی، یا توشرایط که قرار گرفتی جا زدی، عیبی نداره سعی کن دفعه دیگه بهتر عمل کنی، این گفتگوی همیشگی من باخودمه وقتی جایی پیش میاد که اونجور که باید مسئولییت انتخابهام رو قبول نمی کنم یا نمی پذیرم…

    اصلا به قول شما استادعزیزم وقتی آدم به خودش قول میده با خودش اول رو راست وصادق باشه وبعد با جهان پیرامونش، خیلی خودش مراقبه که سرعهد وپیمونش بمونه…

    بماند که برام زیاد پیش اومدم که بعد جدایی از همسرم یه جاهایی که کنار هم قرار میگرفتیم و یا تلفنی حرف میزدیم یا سرحرف با حانوادم که باز میشد در مورد گذشته و زندگی و… من میگفتم فلان جا من اشتباه کردم من مقصر بودم ولی خب حالا دیگه گذشته ها گذشته…

    دقیقا از طرف اونا مورد قضاوت قرار میگرفتم…

    وهمین حس بد قضاوت شدن، باعث شد اولا سعی کنم کمتر خطاء واشتباه داشته باشم، دوم اینکه یادم باشه هرکسی جنبه شنیدن معذرت خواهی رو نداره، یا اینکه اصلا نیازی نیست من پیش دیگران احساس ندامت وپشیمانی داشته باشم…

    همینکه بدونم کجا خطاء کردم پیش خودم وخدای خودم به فکر جبران باشم و جبران کنم و دیگه تکرار نکنم اون خطاء واشتباه رو فک کنم بهترین کارهست…

    نه مثل گذشته یه جاهایی دنبال انداختن تقصیرات گردن دیگران باشم و گاهی توی احساس گناه و سرزنش خود اسیر بشم…

    نه دیگه انقدر دنبال کمال باشم که رو خودم حساس بشم و هر تجربه تلخ وبدی رو بذارم پای شکست و پایین افتادن و …

    بلکه سعی کنم راه درستی و صداقت رو همیشه برم و یادم باشه که جهان سطل آشغال نداره وبازتاب هرچیزی به خودم برمیگرده….

    پس حواسم باشه که با کنترل ذهن وتمرکز بر خودم درسترین تصمیم رو بگیرم وبهترین عملکرد رو داشته باشم…

    یه چیزی بگم اصلا وقتی آدم رو خودش کار میکنه وشخصیتش تغییر میکنه به سمت مثبت شدن، کمتر پیش میاد که تو شرایط ناجالب ونادلخواه گیر کنه…

    چون توی مسیر خیر، همه چیز خیر و بر اساس خوبی وخوشی هست …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1311 روز

      به نام هدایت الله

      سلام بیکران به خواهر خوبم سیده مینا موحد وارزشمند سایت

      بهت تبریک میگم چقدر کامنت خوب و پر از آگاهی و درس‌های خوبی داشت

      واز اینکه به درستی خودت رو شناختی وروی خودت کار می‌کنی جای تحسین و دمت گرم داره

      از شما سپاسگزارم بابت ذهن من رو باز کردی وخودم رو به خودم نشان دادی انقدر غرق خوندنت بودم که خودم رو توی کامنتت میدیدم

      دختر بی نظیر بودی قلم فوق‌العاده‌ای داری آفرین که مسیر درست زندگی را به ما با کامنت دلی وساده اما پر محتوا نشان دادی

      امیدوارم همیشه در زندگی به هرچیزی که می‌خواهی برسی و نتایج عالی و خوبی را از کامنت شما بخوانیم وخوشحال شویم اما جمله طلایی شما

      (بلکه سعی کنم راه درستی و صداقت رو همیشه برم و یادم باشه که جهان سطل آشغال نداره وبازتاب هرچیزی به خودم برمیگرده….)

      درپناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سیده مینا سیدپور گفته:
        مدت عضویت: 1578 روز

        به نام خداوند بخشنده ی مهربان

        سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

        وسلام به شما دوست عزیز وگرامی ام…

        آقای روحی، ممنونم به خاطر دعاهای قشنگتون برام، منم برای شما بهترینهارو از خداوند میخوام…

        چقدر حسش خوبه،که یه وقتی یه اگاهی از درونت میاد،از قلبت میاد ومیای انو با هزاران نفر به اشتراک میذاری، وکسی میاد ومیگه این اگاهی که از درون قلبت اومده بود من رو هم برد به درونم وتوجه ام رو برد به اعماق وجودم، و تمرکزم رو برگردوند از هرچی غیر از خودم به خودم…

        همین الان که اومدم دیدگاه شمارو خوندم رفتم ببینم خودم چی نوشته بودم، وقتی خوندم دیدم بله، من دقیقا وصد درصد الان مدتهاست به لطف الله این درک واین اگاهی رو در خودم نهادینه کردم واین باور قدرتمند رو در خودم ساختم که بیرون از خودم هیچکس رو مقصر ومسئول هیچ کدوم از اتفاقات خیر ویا شر زندگیم ندونم، بله با پذیرش صد درصد مسئولییت زندگیم اینو مطمعن باشم که جهان هر لحظه در حال پاسخ دادن به من هست به افکارم و به اون چیزیکه بیشتر ین توجهات رو بهش دارم ولاجرم از جنس توجهات خودم، وباورهای خودم چیزهایی هم جنس رو در مسیر زندگیم قرار میده و کل لحظات زندگیم به همین شکل رقم میخوره ولاغیر…

        دوست مهربانم ان شالله هر کجای این دنیا که هستید شاد و سربلند و موفق و سعادتمند و سلامت و ثروتمند باشید در پناه الله مهربان…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: