دیدگاه زیبا و تأثیرگذار اسما عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام به استاد نازنینم و مریم جان عزیز و همه ی اعضای این خانواده صمیمی…
خدایا شکرت وقتی جمله ای اجرای توحید در عمل رو زیر فایل میخونم به خودم نگاه میکنم و جاهایی که توی زندگیم توحیدی عمل کردم…
فایل رو باز کردم و شروع کردم به گوش کردن وقتی استاد میگید در زندگی افراد موفق رو همیشه تحسین کردید و توجه کردید به نکات و کارهای مثبتشان
کسانی رو که ۹۹ درصد ادما کلا ذهنیت دیگه ای بهشون دارند ولی شما دنبال الگو گرفتن بودید که چه جور موفق شدند این خودش یه کتاب…
اصلا کسی که به جایگاهی میرسه غیر از اینه لیاقتش رو کسب کرده …
این دقیقا تربیت ذهن هست که میگید چه جور میتونیم به جای قضاوت کردن ببینیم یک انسان موفق چه مسیری طی کرده تا به این نقطه رسید..
ما انسانیم و حسادت در وجودمون هست ولی چه طور میشه از دیدگاهی نگاه کرد که حسادت تبدیل بشه به یک اهرم که باعث رشد من بشه…من شخصا که استاد تاکید کردید که در کامنتها مثال بیارید از عملکردهاتون میخوام یک مثال از خودم بگم
همیشه که یک نوازنده برتر از خودم میدیدم با اینکه خیلی کم سن و سال تر بود صادقانه بگم یه جوری حس حسادت میومد که احساسم رو بهم میریخت و حتی اون غرور اجازه نمیداد ازش بپرسم چیکار کردی که موفق شدی؟
بعد گوشی رو برداشتم بهش زنگ زدم ازش پرسیدم تمریناتت چه جوری و …یکی از پاشنهای آشیل غرور…
بعد نشستم برای خودم اون شخص رو و عملکردها و باورهای خوبش رو الگو قرار دادم دیدم یکی از نکات مثبتی که دارد اینه…
تمرکز در تمرین اگر یک ساعت تمرین میکند اون یک ساعت فقط تمرین با دقت و تمرکز
بعد دیدم یکی دیگه از نکات مثبتش خلاقیت به خرج دادن در کار…و خیلی نکات ریز دیگه
بعد دیدم من هیچکدام از این کارها رو انجام ندادم ولی وقتی میبینم طرف به جایگاه بالایی رسیده حسادت میکنم…
از اون روز به خودم قول دادم هر کس که بالاتر از منه در هر زمینه ای هنر و ثروت و سلامتی و خوشبختی ….
لایقش بوده مگر نه اون جایگاه نداشت تو هم خودت رو لایق بدون واون لیاقت رو با عملکرها در خودت به وجود بیار و الگو بگیر…
استاد اینکه مسئولیت جایگاه و هر شرایطی رو هستیم بر عهده بگیریم و ایمان داشته باشیم قدرت خلق زندگی من دست منه نه دیگران این یکی از بزرگترین درسهای شما برای من بوده…
چقدر اشاره کردید به احساس گناه و پشیمانی و توهین به خود این احساس زندگی رو نابود میکنه که از نظر شما بالاترین احساس بد …خداروشکر سعی کردم در زندگی م هرگز پشیمان نباشم از عملکردم چون آگاهانه خودم انتخاب کردم مسیر زندگیم رو و اگر اشتباهی در مسیر بوده و یا ظاهرش سخت و ناجالب بوده استاد به خودم یادآور شدم حتما قسمتی از مسیر
من اعتماد کنم
چون شما در قدم ۷ جلسه ۵ یا فکر میکنم قدم ۹ اشتباه نکنم
از دوره ی ۱۲ قدم بارها به این موضوع اشاره کردید اگر داری روی خودت کار میکنی شکل مسیر تغییر کرد و شاید ظاهر ناجالبی داشت مطمئن باش که قسمتی از مسیر به هدایت خداوند به سیستم اعتماد کن و تسلیم باش …
اینجا دوباره میخوام مثال بزنم که چه اتفاقی در مسیر زندگی ام افتاد و من تسلیم شدم و به مسیر ادامه دادم…
یکسال پیش برای مهاجرتم قدم برداشتم و قرار بود که ژانویه ویزا ما صادر شود و همه چی آماده و اوکی بود برای رفتن به کشور انگلستان دقیقا ۳ هفته قبل از رفتن پروازها به این کشور کلا بسته شد…
و کار ما بلا تکلیف موند و خیلی کنترل ذهن سخت بود برام چون ۶ ۷ ماه قبلش کلی تلاش کرده بودم روی زبانم انرژی گذاشته بودم…و کلی وسایل خونه فروخته بودم…حتی ماشین هم فروختیم…خلاصه آماده آماده
حالا که به تاخیر خورده بود و هیچی مشخص نبود..تازه این وسط مخالفت خانواده خودم هم بود از قبل که کجا میخوای بری دیوانه شده خوشی زده زیر دلت…نا شکری اینجا همه چی داری و این صحبتها…ولی من دنبال یه اولویت های دیگه بودم…
واقعا کنترل ذهن سخت شده بود که جواب اینا کی بده دیوانه شده بودم…
اینجا یاد حرفهای استاد میافتادم در شرایط اکازیون که همه چی گل و بلبل که کنترل ذهن کاری نداره الان باید ثابت کنی …
نشستم روی کاغذ برای ذهنم دلیل هایی آوردم که شاید اگر الان میرفتی چون فرزندم هم همراه بود فصل بسیار سردی و شرایط سختی میشد براتون
شاید الان اگر میرفتید با توجه به شرایط قرنطینه شما باید در خانه میموندید و براتون واقعا سخت بود شاید الان ….و کلی به ذهنم منطق دادم که به plan خداوند اعتماد کن و صبر کن و خداوند پاسخ میدهد
به ما گفتن تا سپتامبر باید صبر کنید …
خلاصه قرار شد ۸ ماه تا سپتامبر لذت ببریم و صبر کنیم و این مدت کمی نبود....
من و همسرم نشستیم به دوره ی فایلها و هر جمعه با اسنپ با فرزندمون میرفتیم کوه حتی ماهیتابه و گوجه
و تخم و مرغ با پیک نیک میبردیم دل جنگل خدای من چقدر لذت میبردیم…سیب زمینی هم میانداختیم تو آتیش و سعی میکردیم اصلا به این فکر نکنم ۸ ماه مونده تا ج بیاد….
و قول داده بودیم زندگی کنیم سمت خودمون رو انجام بدیم اون سمت بیرون با خداست خودش وظیفه شو بلده حرفه ای….
من سمت خودم رو انجام بدم از مسیر لذت ببریم از چند صباحی که خداوند بهم هدیه داده لذت ببرم…
حتی بارها کسی نبود بریم خودمون تنهایی به قول شما پایه ای نداشتیم
خودمون پایه خودمون بودیم…
و این چند ماه با عشق سر کارمون پول ساختیم مثل قبل به روند ادامه دادیم…
خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه ویزا ماه یک ماه زودتر صادر شد که وقتی خبر دادند گریه م گرفت دیوانه شدم…
که خدایا تو خیلی کارت درسته الان که من میخوام برم فصلی هست که بهشت اونجا واقعا آب و هواش قابل مقایسه با ژانویه نیست….
و حتی شرایط مال ام، اون موقع دیگه تمام پولها رو هزینه گردم ولی الان که چند ماه گذشته با دل گرم و پشتوانه مالی دارم و خیلی شرایط اوکی تر هست که میرم…الان ۴۵ روز که آمدم انگلیس…و هوایی که میگفتند سرد و بارونی و سخته هنوز بر نخوردم تازه کم کم داره سرد میشه…یه هوا ابری با حال که خودم همیشه دوست داشتم…هیچ قرنطینه ای نیست تمام معازه ها باز هستن و فرزندم داره مدرسه میره..از همان روز اول..ماسک زدنی نیست…خلاصه خیلی شرایط بهتر از ۷ ماه قبلش
من در این مسیر بزرگ شدم در صبر کردن در کنترل ذهن هنگام نجوا در لحظه زندگی کردن در امید داشتن در شرایط سخت در قضاوت نکردن دیگران هر زمان که با همسرم خیلی اتفاقی پیش میاد در مورد دیگری بخواهیم صحبت کنیم به همدیگه یادآوری میکنیم نه صحبت نکنیم… به ما چه! زندگی دیگران به من و تو ربطی نداره بیاد در مورد رویاهامون حرف بزنیم چی دوست داریم پیش بیاد چه چیزهایی رو دوست داریم تجربه کنیم….استاد جانم اینا درسهایی است که من از شما آموختم و در زندگیم عمل کردم…عاشقتونم شما قانونی رو به ماد دادید که یاد گرفتم در هر لحظه برای هر جایگاهی هستم شکرگزار باشم و بپذیرم خودم خواستم و خلق کنم ۱ ساعت آینده مو…توجه کنم به نیمه ی پر لیوان اینو یاد گرفتم و دارم کار میکنم و هنوز قطره ای از آگاهی های این جهان رو درک نکردم اینقدر که جا دارم...من باید به رهایی برسم …
استاد جان همه ی فایلهایی که همسرم خریده بود یه مموری با حجم بالا تهیه کردم ریختم روی اون داخل گوشیم داشته باشم و روزی نیست که کمه کم ۳ ساعت روی خودم کار نکنم…البته زمانی این ۳ ساعت ارزش داره من به یک جمله از حرفهای شما عمل کنم که شما میگید بچه ها من خیلی سختگیرم در عمل..ای جانم واقعا دوستون دارم
معجزه ها داشتیم در این مسیر…که ما فقط ریسک کردیم به ما گفته شده بود این مبلغ که میدهید هزینه ی بسیار زیادی شاید ریجیک بشید این صحبتها و خدا میدونه تمام اون هزینه از زحمت کشی سالها تلاش خودمون بود بدون یک هزاری بخواد قرض باشه حتی تمکن تماما مال خودمون بود ….
و گفتیم خدایا خودت میدونی و خودت ما نمیدانیم..ما وظیفه مون به غیب به چیزی که نمیدونیم ایمان داشته باشیم و قدم برداریم و تو پاسخ میدهی…و پاسخ داد و ما رو دیوانه کرد… خدایا شکرت هزاران بار شکرت…
این مصاحبه رو ۱۰۰ بار باید گوش کنم تا یاد بگیرم زندگی برنده شدن و یا رسیدن به نقطه خاص نیست
زندگی اینه که تو با وجود چالش ها باز هم لذت ببری و بگی تجربه ی زیبایی بود…
و اینا تکامل میخواد استاد شما سالها و سالها فقط روی خودتون کار کردید …
و نتیجه متفاوت استاد عباسمنش و آدم های موفق دیگه کشتی گیرها و بوکسر ها آنتونی جاشوا ها و نوازنده ها و ایلان ماسکها و….
دقیقا نتیجه متفاوت فکر کردنه…در شرایط به ظاهر سخت…
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD1001MB67 دقیقه
- فایل صوتی الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 358MB64 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم
سپاسگزارم برای تحلیل این مصاحبه
واقعا فوق االعادده بودد،سپاس
پیشنهادد من برای دوستانی که دوره عزت نفس و روانشناسی ثروت۱ رو تهیه نکردن
گوش دادن باارها و بارهای این دوتا فایل هست
به نظر من این دوتا فشرده اون۲ دوره است
بازم هم تشکر میکنم از استاد عزیزم
به نام خدای بزرگ ک زیبا
درود سپاس خدمت استاد عزیز و بی نظیر استاد عباسمنش عزیز چقدر شما به درجات کمال و خودسازی رسیدید که به هیچ عنوان آدما نمیتونن با حرفا و حرکاتشون نمیتونن به اندازه یک سر سوزن روی شما اثر بگذارند و نمیتونن اثر بگذارن که هیچ حتی شما از حرفای بد اونها هم بهترین برداشت رو در راه پیشرفت خود میکنید این چه دیدگاه زیبا و توحیدی هست.. احسن به شما و خوشا به حال شما که تحسین کردن خوبی دیگران سبک زندگی شماست و نادیده گرفتن حرفهای آنها هم همینطور به امید روزی که از شما یاد بگیریم و یاد بگیریم و یاد بگیریم نوری که شما در دل ما می افکنید از خورشید عالم تاب هم روشن تره
بنظرم میومد که دوست داشت دیدگاهش رو به دیگران هم یاد بده .چقد جملاتش قشنگ بود!روزایی که برام ناراحت کنندس مینویسم تا حالمخوب بشه و بتونم به نکات مثبتش توجه کنم و بعد لون مسئله خیلی راحت تر از چیزی که فکر میکنم حل میشه.
یا وقتایی که میخوام کاری کنم و در حد تفکرم پیش نمیره(از اونجایی که یه ذهن خیلی خیلی ایدئالیست دارم تقریبا همیشه میکم باید بهتر میشدم)به خودم میگم مث اون موقع که قلق طراحی کردن اومد دستت کافیه تجربه کنی تا این مهارت هم یاد بگیری.
الان تو مرحله ایم که برای اولین بار میخوام کار فروش انجام بدم ترس داشتم و راستش حتی دقیقا نمیدونم از چه راهی میشه انجامش داد!ولی با این جمله همیشگیم حالم خیلی خوب میشه!
شروع کن و تحربه کسب کن تا تو همینم ماهر بشی یه روز میاد که مث همه مهارت های دیگه ام میگم دیدی چقد راحت شد!
با عرض سلام و عشق به شما استاد 💚و مریم خانم عزیز💜 و دوستانی که این دیدگاه رو مطالعه میکنند ❤️من چند ماهی هست که شروع کردم به خوندن و اینکه چه جوری شد ی داستان مفسل داره در این باره بگم که از نظر خودم بسیار بسیار دارم در این موضوع قوی عمل میکنم و تا جاهایی پیش رفتم و این کلی پیش نویس کردم و از الهاماتی که بهم میشه سعی دارم بهتر استفاده کنم خلاصه مطلب که به نظر خودم خیلی قوی میخونم چون گاهی موهای بدنم سیخ میشه و انرژی صدام و کارم رو حس میکنم و باهاش اشک میریزم و این لذت قبلا توی زندگی من نبوده یعنی من نرفته بودم سمتش با اینکه من سال هاس از بچگیم عاشق موزیکم آهنگایی که بالای ۱۰۰ بار پشت سر هم من گوش میکنم و خیلی ها که کنارم باشن خسته میشن ولی من باز میتونم باهاش حال کنم و این به نظرم ی لطفی هست بهم در این جریان چون بسیار باعث شده قویتر عمل کنم و اینکه من از بچگی عاشق موزیکم و فکر میکردم همه میتونن صبح تا شب موزیک گوش کنن و خسته نشن و خیلی هاشم تکراری تازه و بعد دیدم نه من دارم سال های ساله دنبال این میگردم که به چی علاقه دارم ؟
پیاده روی میرم که آهنگ گوش کنم
مغازم کار میکنم که آهنگ گوش کنم
هررر کاری شما بگی ماشین سواری میکنم که آهنگ گوش کنم
مثل مثال بنده خدایی که میگفت من نون سنگک میخورم لواش میخورم تافتون میخورم
میگن بربری چی ؟ میگه پس فکر کردی همه رو با چی میخورم 😂دقیقا عین خودم اخه مرد مومن تو هر کاری میکنی از بچگی فقط برا اینه که آهنگ گوش میکنی انقد بهت حال میده بعدش داری دنبال این میکردی که به چی علاقه داری 🤦🏻♂️و این لازم شد تا من مسمم تر باشم چون خیلی دورامو زدم و خودمو به اینور و انور زدم
خلاصه احساسی که همه چیزی که میخام رو اونجا میبینم و حتی وقتی کار میکنم گاهی انقد بهم حال میده که بیخیال حتی تصوراتم در آینده میشم و این لطفی هست که توی سن ۲۴ سالگی بهش آگاه شدم
توی این سن دارم حنجرم به شکل عجیبی توی ذهنم میخوندم و این تبدیل به واقعیت شد ی ریتم خاص اومد توی ذهنم و شروع کردم به خوندن و انقد صدام متفاوت شده بود به اون گرای تقریبی که توی ذهنم میخوندم که اشک ریختم و دیدم خدایا اصلا این صدا چطور اومد انقد برام ناب بود که ضبط کردمش تا یادم باشه که چه جوری بهم جواب داد که در این چند هفته گذشته زیاد از این داستانا داشتم در این باره و اینکه وقتی خدا میگه در لحظه اجابت شده که اصلا هیچ اون خودش اون فکر رو به ما الهام کرده اصلا و شاید فقط ما باید پذیرا باشیم و نمیدونم و کاریش ندارم
این رو بگم که چند ماهی هست روزانه چند ساعت تمرین میکنم روی بیت خوندن و حتی روی ریتم هایی که خودم دارم میسازمشون ی شعر خیلی ناب و با احساس که کم بود نوشتم و برای ی دوستام خوندم و واقعا پراش ریخت
و همون رو با احساس خیلی بهتر برای ی دوستایی که در روز چند ساعت میاد مغازم چون ما توی پاساژیم و میبینیم همو براش خوندم و این اصلا حسودی جار میزد اصلا ی رفتاری که قشنگ فهمیدم شایدم طبق سلیقه اون نبوده ولی اینو میخاستم بگم که من به خودم میگفتم خدایا ی سالو نیمه من هرروزش رو به ی کاریم بوده برا بهتر شدن خودم کردم و کسایی اطرافم باشن که بهترن بعضی هاشون عالین ولی این فلان شخص که روزی شاید چند ساعت میاد مغازه منو با من خوبه و چرا از بازخوردش اینجوری بود که کاملا معلوم بود حسادته و نمیخاد نشون بده ی حرفیم میزنه که سردتم بکنه تازه مثل اره خوبه میخام نباشی که اصلا تعریف کنی مثل اون شخص نزدیک که استاد میگفت زنگش زده گفته گریه کردی😂و اومدم دیدم استاد با این سابقه و این جریانی که الان داخلشه هم خودش داره میگه من گهگاهی این ادما به تورم میخورن یا خودشون نشون میدن اونوقت من نداشته باشم ؟ درسته که جا داره بهتر بشه ولی این آدمام دیدگاها و حسادت ها و اینام هست دیگ و البته که منم نمیگم حسادت ندارم ولی خدایی میتونم چارتا نکته مثبت به طرف بگم لااقل نه اینکه صبح تا شب پیش ما افتاده طرف ی اتفاق پولی خوبم برا ما رخ میده ناراحت میشن و فکر میکنن اتفاقیه با من کلا آدم خر شانسیم خر شانس شدم تا حدودی الهی هزار مرتبه سکر بگم که این چیزا دیگ منو قوی میکنه دیگ اینم نمیخام تو پرم بزنه اگر کسی حسود باشه من میتونم برا اون دوستم بخونم که با شعرم انقد حال کرد چرا اصلا با اون آدمه حرفم بزنم با اینکه همه خوبن ولی چرا من نگاهم به اون شنوده که لذت برد نباشه واقعا خلاصه که استاد ی سری چیزایی میگن که حتی ایشون هم گاهی این آدما باهاشون برخورد دارن یا اصلا هم نیستن زنگش میزنن که بخان ی نیشی بزنن😂کره ماهم بری ی اینا زنگ میزنن شنیدم بنزین نداری برگردی 😂در صورتی که نمیدونن ما دوگانه سوز کردیم برا همین 🕺🏽
ابن حسودی هام دیگ کاهی به جان همون روزم اصلا فهمیدم و نتونست اون رفتار منو سرد کنه که هیچ مطمعا تر هم شده بودم چون با اینکه اون دوست مدت زیادیه با همیم و میدونستم حسادته هم هست و گفتم خب این عادیه منم گاهی دارم شاید و اون روز دیدم نه این مقدارش به نظرم عادی نیست پس خدارو شکر که من بازم انقد جا دارم و انقد میتونه بهتر بشه که من خبرم ندارم چقدر میتونه خوشکلتر باشه 🕺🏽و این طرف با منه پس من خودم جا دارم این رفتار رو شاید توی وجح دیگم دارم و نمیدونم که کاریش ندارم
در کل من آدمیم که میگم گاهی بعضی چیز ها رو آینده دورشون رو که میبینی توهمه ولی گاهی لازمه منی که ۲ سال پیش خیلی حالم بد بود خیلی شرایط خودمو سخت کردم مقداری متوهم باشم که بتونم قدم بردارم نه؟ چون من همیشه بهترینارو از خدا خاستم حتی قبل اینکه وارد جریانات آگاهی و اینا بشم از قبل این بهترینه دنبالم بود و قبول دارم که خیلی وقتا کمالگرا بودم و تازه خوشحالم که اول راهم و انقد جا دارم این نوید روز های فوق العاده ای رو میده و اگر اون توهمم نبود که من دیگ برا چی زندگی میکردم منی که چند هفته فقط دارو مصرف میکردم و میخابیدم چی از جا بلندم میکرد؟ چون من اگر هدف هدف سطحی بود نمیتونستم براش قدم بردارم کشش این رو نداشتم که ی چیز سطحی بخام انجام بدم چون من همیشه بهترین رو خاستم به قول جاشوا من خودم دست خودمو گرفتم
حتی بای توههم
و اینم بگم که من در جریان خوندن هام فهمیدم چرا اصلا من دنبال اینم که مخاطب بپسنده با نه ؟ بابا من چه احساسی میخام؟ اقلا حال نکنه شاید توی این مسیر فردا ی جریانی شد که من احساسم به ی جای دیگ هدایتم کرد و این هم عالیه چون اونوقت باز مطمعا تر هستم و تازه این بدترین حالتشه که میدونم به امید خدا هرروز داره این مسیر رو برام لذتبخشترش میکنه میبینم و احساس میکنم اگرم ازش گاهی دور میشم من توی سطح فرکانسیش نیستم و تمام
و ممنون از دوستانی که تا اینجا مطالعه کردن و ممنون از استاد عزیز که واقعا به نظرم چقد ریز بررسی میکنن و چه نکته های کلیدی از صحبت ها در میارن که این هنر مختص خودشونه حداقل تا جایی که ما دیدیم و خیلی خوشحالم که در این جمع هستم و امیدوارم از این تجربه هم براتون جالب بوده باشه و مفید دوستدار شما حسین امامی ❤️💚💜💙🌹
سلام. استاد داستان زندگیه مکگرگور قهرمان یو اف سی خیلی درس داره.دوست دارم برداشتتون راجب شخصیتش بدونم.بنظرم این بخش میتونه خیلی گسترده تر باشه تا من و دوستان همه ببینیم ادمای زیادی تو دنیا دارن با این قوانین زندگی میکنن و عمل بهش میتونه یه عادت خیلی ساده باشه که خیلیا هرروز باهاش زندگی میکنن و اصلا کاره سختی نیست اما فقط ادمای قوی و با اراده میتونن انجامش بدن.مخصوصا قهرمانای ورزشی که الگو سازن.یه فیلم از زندگیه مکگرگور ساخته شده پیشنهاد میکنم ببینید.
به نام خدای مهربان .
استاد شما همیشه به ما می گید که شما با رسیدن به هریک از خواسته هاتون به پیشرفت جهان کمک می کنید ،شما دستی از دستان خداوند می شوید که با رسیدن به خواسته هاتون بقیه رو به ارزوشون می رسونید.
من این فایل رو صوتی شو بالای ده بار گوش دادم ،دیشب وصلش کردم به تلویزیون خونم اصلامن دیوانه شده بودم، که چنان تاثیری در باورها، در نگاهم ایجاد شدکه احساس کردم خیلی قوی تر شدم.
شاید خود انتونی جاشو ندونه به منی که در ایران هستم و در یک حوزه ی دیگری فعالیت دارم ،چه کمک بزرگی کرده ،همیشه وقتی ذهن از نشد ها از محدودیت ها نجوا می کنه ، من انتونی جاشد رو مثال می زنم و ذهن من خاموش می شه .
چون انتونی جاشو همه از ۱۸ سالگی بوکس رو شروع کرد و هم از کاشی کاری ،از کارگری به این جا رسیده و کلی باور های من رو زیرو رو کرد و یک الگوی خیلی عالی برای من وهمسن و سالانم هست که چون انتونی جاشو تونست من هم می تونم .
ویکی از بزرگترین انگیزه های من برای موفقیت و پیشرفت اینه که یک الگوی خوبی برای تمام نزدیکانم باشم.و با عمل کردنم ،نه با حرف زدنم بهشون باور بدم،ایمان بدم ،که میییییییشششود.
به قول استادعزیزم نقطه سرخط.🤣
سلام به استاد عزیزم
چقد این فایل عالی بود پنج بار نگاه کردم و چقد نکته داره
واقعا همین طور من قبلاً اگه حرفی میشنیدم زود قاطی میکردم بعد با قانون آشنا شدم و خیلی خوب شده بودم
بعد از مدتی هی توی مغزم درگیر بودم که ایکاش این حرفو بهش میگفتم ای کاش دعوا میکردم
بازم روی خودم کار کردم و گفتم باید خودت و کنترل کنی ورود خودت کار کنی
بازهم رو خودم کار کردم روی اینکه به کسی بها ندهم و حرفهای هیچ کس روی من و زندگیم تاثیری نداره
خدا را شکر خداراشکر از یکماه به دو هفته و بعد یک هفته
و الان یک ساعت زود خودم و ریکاوری میکنم و میگم ولش کن خودتو عشقه
الان به لطف خدای مهربانم خیلی خیلی عالی شدم
و خدارا هر روز شاکرم با کمک اول خدا بعد شما استاد عزیزم من به زندگی دلخواه خودم میرسم
و مطمئنم که موفق میشم
بهترین ها را برای شما و خانواده عزیزتان آرزومندم
سلام استاد گرامی
خدا را سپاسگزارم بابت حضور دستان هادی چون شما که هدایت می شویم
خدا را سپاسگذارم بابت آگاهی ها ودیدگاه های ناب واصیلی که از شما دریافت می کنم
همانطور که از شما وبا استناد به قران یاد گرفتم خداوند هدایت می کند به هر سمتی که می خواهیم وبرایش فرقی ندارد
هستند کسانی که در تخریب ونابودی ودر مسیر هلاکت فرکانس واستعداد فوق العاده قدرتمندی دارند
کسانی که مسولیت اجتماعی می پذیرند ودارند از نتایج عملکردشان قضاوتشان می کنند
شاخص های عملکردی بسیار مشخصی وجود دارد که خدمات گیرندگان بر اساس آنها در مورد چنین افرادی قضاوت می کنند
کشاورزی که همه محصولات را بر باد می دهد چوپانی که همه گله اش را گرگ ها پاره پاره می کنند
رییس جمهور ولیدری که شاخص های عملکردیش اش فاجعه است ومرتب در حال نزول است
خدمات دهنده ای که نارضایتی مشتریانش مرتبا در حال افزایش است
وچنین افرادی در عین حال که شاخص های عملکردشان فاحعه است همچنان هستند
نشان دهنده سیستم مریضی است به نام انحصار
در انحصار افرادی که با شیطان ذهن زندگی می کنند حاکمیت دارند و در انحصار لیاقت ها وشایستگی ها نابود می شوند
سیستم های اجتماعی وسیاسی باز ورقابتی در مقایسه با سیستم های انحصاری وبسته همانند مسیرهایی است آسفالته با جی پی اس نرم افزاری در برابر مسیرهایی سنگلاخ وپر از بیراهه ودر دل تاریکی ها است
در زمین های نامناسب با باغبانانی نابلد وناشایست علف های هرز رشد می کنند وگاه آنقدر این علف ها رشد می کنند که می پنداریم باغبانی عمدا آنجا را را سبزه زار کرده است در صورتی که هرزه زار است
خداوند هدایت می کند به هر مسیری که می خواهیم چه اصلاح وبهبودی چه نابودی وهلاکت
مسیرهای هلاکت ونابودی هم نوابغ وقهرمانان قدرتمندخودش را دارد
اصطلاحا در سیستم های بسته همانند کامپیوتر ورودی های ناشایست وجاهل خروجی های نابودی دارند
خوشبختانه هیچ فرد وسیستمی قادر نیست در برابر رشد وپیشرفت وگسترش جهان بایستد
از شما استاد گرامی می خواهم لطفا اگر رهنمودی در خصوص این نظر من دارید دریغ نکنید یا اگر فایلی راهنمایی کننده در سایت در خصوص آن هست برایم معرفی نمایید
من از فایل های بی نظیر سایت شما ومطالب ناب آن بسیار متشکرم وخدا را سپاسگذارم وامیدوار تر زندگی می کنم