الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 3 - صفحه 19
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/10/abasmanesh-11.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-10-22 05:15:292023-03-26 07:57:47الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
جمله های زیبایی گفت که واقعا جای فکر داره
من سعی دارم بهتر بهتر بشم کاری به بقیه ندارم.
اینکه کاری به بقیه نداشته باشیم برای دل خودمون پیش بریم با تمرین هست
من پشیمون نیستم تجربه کسب کردم،(احساس گناه)
من به نکات مثبت توجه میکنم من میتونم قهرمان جهان بشم فرصتی برای قهرمان شدن دارم.
…
چقدر خودمون سرزنش میکنیم
خیلی زیاد و چقدر قدرت میخواد اینکه بعد از یک مسابقه ای که خیلی ها دیدن فکرت این نباشه حالا بقیه چی میگن خودتو سرزنش نکنی
واقعا قدرت میخواد
…
من تجربه کسب کردم بهتر بهتر میشم و در راند اخر من کم اوردم من باید روش کار کنم بهتر بشم، من داشتم به این فکر میکردم برم از این شکست انرژی بگیرم و برم باشگاه،
یعنی غصه نخوردن بلکه انگیزه برای بهتر شدن،
…
خب یک مسابقه جهانی میگه فدای سرم، حالا ما یک اتفاق ساده را انقدر بزرگش میکنیم که خواب ندازیم
واقعا عالیه شاید من بودم الان انقدر ناراحت بودم که مصاحبه هم نمیکردم و ایشون قشنگ داره حرف میزنه مطمین و با جملات زیبا
نه حسش بده نه حالش نه صداش بلکه سرشار از انرژی مثبته چقدر قدرت، چقدر عالی
…
من منتظر کسی نیستم بیاد منو بلند کنه، مثلا اگه کسی بود کمک میکرد همسرم پایه بود و… موفق میشدم میگه من منتظر کسی نیستم بیاد کمک کنه انگیزه بده،
وقتی منتظر پایه ای به جایی نمیرسی وقتی خودت پامیشی انجام میدی موفق میشی
نگاه توحیذی داشتن اینجاست و فقط روی خودت و خدا حساب کن.
….
من به هر نتیجه ای اتفاق بیفته چه خوب چه بد اعتماد میکنم اگه نگران نتیجه بد باشم اصلا شروع نمیکنم
من اعتماد میکنم به خداوند، اعتماد میکنم به این روند،
کلا برای منیکه نتیجه گرام سخترین کار همینه بگم نتیجه مهم نیست حالا طرف مسابقه ای که نتایج برنده و بازنده را میسازه میگه بیخیال بریم از اول تمرین کنیم چون من میتونم عالی تر باشم
….
من روی خودم باید کار کنم و حتما در مسابقات بعدی حتما بهترش میکنم من کاری به رقیب ندارم و سعی میکنم خودمو بهبود بدم
کمربند و امتیازها بازاریابیه برای من لذت در مبارزه هست فرض کن عنوان ها نباشه ایا مسابقه را نگاه میکنی ازه چون بحث لذت هست
نفر اول و دوم مردم مشخص میکنن مهم نیست مهم لذت بردن هست
هر چی پیشرفت این هست که چقدر حرف مردم براتون مهم هست
من زود درسهام یادمیگیرم و نکات مثبت میبینم
در هر سطحی خودتو بهتر کنترل ذهن کنی دید مثبت داشتن کمک میده پیشرفت کنی
هر جقدر ذهن کنترل کنی موفق تری، با اتفافات بد بهم میریزی اما اینکه زودتر ذهن کنترل کنی و حالتو خوب کنی این عالیه
ان لحظه انقدر ناراحت بود که نتونست با رقیب صحبت کنه اما بعد در رخت کن صحبت کرده یعنی ذهنش بعد کنترل کرده تا تونسته صحبت کنه
…
واقعا خیلی خوب روی خودش کار کرده اگه ادم این مدل نباشه اصلا نمیتونه این جملات بگه
اونم بعد شکست
واقعی ترین حالت شخصیت ادم دقیقا بعد از فروپاشی روانیه مثلا طرف تو دعوا هر چی شد میگه، توی باخت نشون میده و ایشون واقعا بی نظیر بود و کاملا مشخصه واقعا این جملات باور داره
مگه میشه انقدر خوب ذهن کنترل کنی بیای جملات قشنگ نگی
عالی بود
سلام
این فایل رو ساعت 6 صبح امروز دیدم دقیقا زمانی که حس شکست خیلی بزرگی داشتم تو کل زندگیم یه جورایی انگار تمام تلاش هام بی ثمر بوده چون اون نتیجه ای که میخواستم و نداشتم کلی سرزنش و و ناامیدی که نمیدونم چی شد اومدم سراغ این فایل حالا من تمام دوره ها رو دارما ولی این جاشوا رو انگار من باید میدیدم قدرت این ادم رو دقیقا بعد از شکست اونم تو چه لولی
تو قسمت اول که در مورد رفتار ادمها گفتید دقیقا من به خاطر همین موضوع تو سطح پایینتر خیلی ناراحت بودم چون میدیدم ادما چقدر خوشحال میشن وقتی من یه مسئله ای برام پیش میاد واقعا اون لبخند و بارها دیدم تو مراحل سخت زندگیم.
اصلا با اومدن یه به اصطلاح رقیب کاری متوجه رفتارای بقیه شدم چون یه جوریه شرایط که رقیب من بی هیچ سابقه ای شبیه من اومده دقیقا کار مارو شروع کرده کاملا کپی و ارزونتر اینم بگم قیمت من واقعا منطقی بود اما حتی اگر من نصف کنم قیمت رو ایشون میاد کمترش میکنه میفروشه و منی که میدیدم همه حتی افراد نزدیک اقوام میرن سراغ اون انگار بدشون میاد به من پول بدن و تو جیب من پول بره به وضوح میدیدم و اینجا بود که واقعا رسیدم به این حرف استاد که خیلی ها نمیخوان یا نمیتونن موفقیت تو رو ببینن خیلی عصبانی و ناراحت بودم
دقیقا استاد این دیدن حسادت ها باعث شده بود در من تنفر به وجود بیاد از ادما میخواستم کارو تعطیل کنم فحش میدادم ها اینا بدبختن اینا چشم ندارن اینا کی ان مگه
خلاصه که اومدم اینجا که این و ببینم و نگاهمو ببرم سمت مثبت زندگیم
من اگر خدا تا الان روزمو و رسونده چرا نگران بقیه زندگیم هستم مگه همون بقیه میومدن از من خرید کنند این همه سال مگه اینا بودن بعد اینکه منی که دارم چندین نفرو حقوق میدم مالیات بیمه خب من بیشتر به نفع جهان دارم کار میکنم جهان وظیفشه منو پشتیبانی کنه نگاه من بیشتر به درد دنیا میخوره تا نگاه ارزونی و پایین کارکردن و پایین حقوق دادن
روزی من از جاهایی اومد که اصلا فکرشو نمیکردم برعکس رو هر مشتری که حساب میکردم رفت بارهاشد
حتی رو نیروی کاری که خیلی حساب میکردم هم رفت
همش منو رسوند اینجا که اولا قدرت بگیرم از حسادت ادما برای موفقیت بیشتر مثلا اومد تو ذهنم که یه شعبه دیگه به جای بهتر بردارم یا یه سری تبلیغات جدید کنم برای کارم چون سالهاست انگار یه جورایی رفتم تو غار و تبلیغی هیچ کاری ندارم منظورم از تبلیغ معرفی کارم هست اصلا خیلی ها نمیدونن من هستم
این باعث شد برم برای معرفی کارم قدم بردارم و برم سمت مشتری های بهتر
و واقعا میخوام امروز اقدام کنم و فکر بازارهدف دیگه باشم من نمیخوام مشرک باشم و خدا هم ایمان منو ضایع نمیکنه
بارها ثابت کرده بهم که ایمان من و ضایع نکرده
اخه گاهی به نظر من مخصوصا تو کار ادم اتفاقاتی رو تجربه میکنه که هیچ جایی واقعا نمیتونه به اون درک برسه قشنگ تو کار ادم به چالش بر میخوره
من فکر میکردم خانواده دارم اقوام بزرگی دارم اینا هستن به خاطر اسم و رسم اینها من موفق میشم و دقیقا با استاد که اشنا شدم وقتی کمی از موفقیت های من شروع شد دقیقا بدترین ضربه ها رو خوردم از همین دوتا به هر شکلی مانع کارم شدن
ولی ته دلم یه ایمان کوچولوی بود و هست و میخوام این ایمان و بزرگترش کنم دیگه دیگه رو هیچ احدی حساب باز نکنم من باید متفاوت از قبل عمل کنم ومتفاوت فکر کنم تا متفاوت نتیجه بگیرم این تضادها منو داره اماده میکنه برای مسیر جدید زندگی
چون دقیقا هدایت شدم به سمت کار بهتر که هیچ محدودیتی توش نیست و فقط خودم و باورام مهمن هیچ احدی توش دخیل نیست و من با این حال نمیخوام فرار کنم میخوام تو این کار به صلح برسم با خودم و اقدام هم برای اون کار جدیدم انجام میدم تا هدایت بشم
و بحث توجه و تحسین چقدر خوب اینجا مطرح شد من واقعا توجه امو به گند کشیدم. این مدت فکر میکردم که دارم کار میکنم رو خودم ولی واقعا نمیکردم واقعا توجهم رو بیچارگی ها و نامردیها و حرفای بد و بی ادبی ها و توهین و بحث و دعوا بود
و فهمیدم چرا انقدر بلا سرم اومد این من غافل شده بودم و به قول قران عاقبت غافل شدن عذابه
من غفلت کردم از کانون توجهم و نتونستم خوب فکر کنم در واقع من اینجا شکست خوردم اول
اما نه دیگه اومدم که درستش کنم
من توجهم کلا رفته بود سمت ویژگی های منفی همه چی ادما کارم مشتری پول کشور همه چی باز خدا رحم کرد به من و گوشمو پیچوند و منو برگردوند به مسیر صحیح
در واقع هر جایی از زندگیم یه تضاد خیلی سختی بوده پشتش یه خیر بزرگی اومده
حتما حتما اینم خیرشو میبینم
و توجه میکنم به کارم چون بدم میومد ازش ولی وقتی به خیرهایی که به من و خیلی ها رسونده توجه میکنم از شوق واقعا قلبم بزرگ میشه انگار
تمام سفارشاتی که میدم همش خیره پس چیه
تازه هر چی بیشتر بخرم بیشتر میاد سمتم
هر چی بیشتر استخدام کنم پول بیشتری میاد
حتی اگر اخراجم کنم پول بیشتری میاد سمتم
وحالا برای خودم رو کارم میخوام نکات مثبت کارمو بنویسم
استاد من میخوام شما رو تحسین کنم
من عاشق سبک زندگی شما هستم بنابراین از پریروز تا حالا اینستا و قطع کردم اومدم رو سایت و شروع کنم به توجه به زندگی مورد علاقه ام
دیگه این دوری از سایت و شما به اندازه کافی منو در رنج قرار داده بسه
عاشق ازادیتون هستم واقعا دیوانه وار عاشق این سطح از ازادی هستم کامیونیتی خودتون به دلخواه ترین حالت ممکن رو دارید ثروت بی حساب ایمان ارامش عشق مال و ملک و مکنت بی نیاز هستید من این بی نیازیتونو ستایش میکنم
من میخوام یاد بگیرم شما رو تحسین کنم هر لحظه
و عاشق رفتارتونم هستم این همه عاقلی رو من در هیچ ادمی ندیدم استادی برازندتونه استادی تو تخصص هزاران هزار استاد هستن که وافعا متخصصن اما نه استادی تو زندگی شما استاد زندکی کردنی
اینه که برام جذابه
خداروشکر میکنم که شما هستی تو زندگیم
به نام الله یکتا
من کارهایی رو که تونستم انجام بدم رو مینویسم
کل چکهام رو جمع کردم و دسته چکم رو تحویل بانک دادم…
هیچ وام جدیدی نگرفتم و هر جور بود وام هام رو دادم حتی از خواسته هام زدم که داده بشه و فقط یکی مونده با تعداد کمی از قسطش که انشالله به زودی فک میشه…
سعی میکنم از هر ضربه ای که بخاطر اعمالم میخورم درسش رو بگیرم و بگم چرا من این ضربه رو خوردم،و بیشترش بخاطر شرک و اثبات خودم به دیگران بوده و سعی میکنم آگاهانه زیپ دهنم رو بکشم و ساکت باشم
تمام تلاشم رو میکنم که به هر اتفاقی برچسب الخیر فی ما وقع بزنم
دارم روی باورهام کار میکنم که هر چی شر و بدبختی و کمبودی هست از منه و الکی مسولیتش رو به گردن خانواده و مردم و شرایط نندازم…
اینستاگرامم رو پاک کردم و متعهد تر روی سایت کار میکنم
سعی میکنم بیشتر کامنت بذارم تا توجهم روی مطالب و سایت و آگاهی های همون فایل باشه
هر روز به خودم یادآوری میکنم که من باید سهم خودم رو انجام بدم و خداوند خودش در زمان مناسب به من خواسته هام رو میده
تلاشم این هست که هر بار یک قدم رو به جلو داشته باشم و صبر کنم تا تکاملم طی بشه نه با زمان بلکه با بزرگتر شدن ظرف وجودیم
خیلی سعی نمیکنم مثل گذشته دیگران رو تغییر بدم و جلوی این نشتی انرژی رو تا جای ممکن میگیرم
به ندرت عصبانی میشم اما سعی میکنم آگاهانه دلیل اون عصبانیتم رو از خودم بدونم و اون عملی که باعث عکس العملی شد که ناراحت یا عصبانی بشم، و سعی میکنم درسش رو بگیرم و در زمانهایی که خشمگین میشم حداقل سکوت کنم تا اوضاع بدتر نشه و کم کم به احساس بهتر میرسم
دارم کم کم تلاش میکنم ارتباطم با آدمها بهتر بشه و بیشتر با آدمها ارتباط بگیرم و نه فقط بخوام سریع بهشون جنس بفروشم
همه ی اینها لطف الله بوده به من و تا جایی که کارها خوب پیش رفته از خداونده و اون مقدار که کارها ناقصه از منه و واقعا من هر روز بیشتر میفهمم که هیچی نیستم و خداونده که کارها رو برای من پیش میبره….
ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی
در پناه الله یکتا باشین
سلام خدمت آقای عباسمنش و دوستان همسفرم
من یک تجربه دارم درباره عمل به آموزشی های استاد
من قبلنا شخصی بودم که اگر کسی از من انتقاد بیجایی میکرد سریع عصبانی میشدم و واکنش نشان میدادم و با طرف دعوای لفظی کوچیکی میکردم
اما الان وارد فرکانسی شدم که اگر کسی به هر دلیلی ازمن انتقاد بیجایی بکند من اصلا توجه نمیکنم و با عمل به همه ثابت میکنم که حرفای اون شخص درباره من درست نبود
من در شغلم همیشه اولین نفری هستم که شروع بکار میکنم و یک روز ریئسم در جمع همه کارمندان گفت فرح همیشه نفر اوله که کارشو شروع میکنه
در این میان یکی از همکارانم برگشت و گفت
آره اول نفر شروع میکنه اما زودتر از همه هم دست از کار میکشه
رئیسم برگشت و گفت نه اینطور نیست
و واقعا حرف های اون همکارم درباره من درست نبود
من وقتی حرف این همکارمو شنیدم هیچی نگفتم حتی نگاش هم نکردم و سریع رفتم که کارمو شروع کنم
اینکه چطور تونستم خودمو کنترل کنم و جوابشو ندم به خاطر همین آموزش های استاد بود
من قبلا در این کارم کمی کند بودم و کاری که انجام میدادم 5 ساعت طول میکشد اما اون روز من تونستم توی کمتر از سه ساعت کارمو تمام کنم و رئیسم خیلی شگفت زده شد و اون روز گفت میتونی زودتر بری خونه چون کارتو زود تمام کردی و باورتون نمیشه از اون روز به بعد سرعت انجام کارهایم خیلی زیاد شده طوری که در دو ساعت و نیم من کارو تمام میکنم
کاری که قبلا در 5 ساعت یا 6 ساعت تمام میکردم
حرف اون همکارم باعث شد که من در کارم رشد کنم
وقتی اون همکارم از من انتقاد بیجا و دروغینی کرد من اصلا ناراحت نشدم و حتی حرفش باعث شد سرعت انجام کارهایم بصورت خیلی عالی بالا ببرم
میخوام اینو بگم که اگر در هر مسئله ای شکستی خوردین یا کسی خواست با حرفاش شما رو ناراحت کنه شما با عمل به آموزه های استاد به خودتون و دیگران ثابت کنید که میتونید موفق باشید و بهترین باشید
سلام و احترام خدمت استادان عزیز من و عشق های من
استاد سحرم،قسمت 9 گفتگو با استاد تو کلاب هاووس
استاد جدا شدم استاد اگه بدونی چه درایی برام باز شد چه معجزاتی رخ داد فقط خودمو خدا میدونیم
اگه بدونی خدا چه کارهایی برام کرد،نگم براتون
استاد همه چیو ول کردم،من برای یک رابطه عاشقانه و زندگی هدفمند مونده بودم نه پول،پولو که خودمم به دست میارم،این باور من بود که وقتی بهم سختی میداد و گفتم جدا شیم باورش نشد فکر کرد شوخی میکنم
حالا کنترل ذهن،
خانواده رو در جریان نزاشتم و با سیاست هایی که به خرج دادم،اجازه ندادم کسی به جز مادرم تا 3 ماه اول بفهمه،دلیلراحت بدون حرف و اشفتگی ذهنی و حاشیه به هدفم یعنی جدایی برسم و دیگرانو وارد این فرکانس نکنم
2)به راحتی از خیلی از پول ها گذشتم که رفت و امدم تو دادگاه به حداقل برسه،باورخودم دوباره میسازم،روانم مهمتره،کانون توجهمو کنترل کنم
3)خدا وکیلم شد و پروندم به سرعت برق و باد جلو افتاد،قاضی راییشو زودتر داد
4)بهانه اوورد که شناسنامه ندارم،قاضی گفت شناسنامه موقت بهتون میدم
5)تمام دنیا به لطف خدا یارم شد
6)مدرک مهندسی بهداشت داشتم(به سرعت باد خدا منو وارد مرکز بهداشت و درمان کرد)
و روزی رسانم شد
7)معامله ملک ماشین رهن خونه نکرده بودم،خدا هدایتم میکرد و همش انجام شد
8)تو عمرم به جز دوران مدرسه نظم اداری نداشتم
و برام سخت بود با اون همه دبدبه کبکبه دستور بگیرم،به خودم گفتم سحر سرپرستات که نمیدونن تو تو پر قو بودی اینجا یه کندوئه و قوانین خودشو داره به قوانین احترام بزار و سر ساعت اونجا باش
همه بهم میگفتن مگه رئیسی که نیم ساعت یه ساعت همش تاخیر داریبهمم تازه بر میخورد
9)استاد شدم بازرس بهداشت،منه سوسول بودمو یه عالمه صنف که 90 درصدشون آقایونن و باید مجاب بشن که کاری رو که میگم انجام بدن،استاد یاد آیه سوره ضحی افتادم.خدا نام منو بلند آوازه کرد،منی که 17 سال یک زن خانه دار بودم در عرض 3 ماه حتی شاید بهتر از پیشکسوتا بازرسی دقیقی انجام میدم و کلی از ستاد مورد تشویق قرار میگیرم
باوردر راه رضای خدا برای سلامتی بیشتر مردمم تلاش میکنم
دستاوردام
ارتباط اجتماعی بهتر و جامعه شناسی
استاد اینقدر من ادم دلسوزی بودم که نگم براتون الان ولی نه
خودکنترلی موقع خشم
خود کنترلی در مقام قدرت
استاد اصن یه چیزی تو بهداشته به نام خودکنتلی و خوداظهاری بهداشتی که اصناف باید تو کلاساش شرکت کنن
من اینو ربط دادم به شخصیتم و در حال خود کنترلی (کنترل خشم،کینه،غرور،رفتار صحیح با حسود یا رقیب،چشم گفتن به سیستم بهداشت و در نتیجه آرامش بیشتر)
استاد تازه از مریم جان یه جمله شنیدم که خیلی کمکم کرد،آدمای با کلاس بهداشت رو رعایت میکنن،این شده یکی از اهرمای رنج و لذت که متصدی رو مجاب کنم کاری رو که میخوام انجام بده،اصن همین اهرم رنج و لذت که یاد گرفتم ازتون
جوری شده که همه در تعجبن که تو این 3 ماه چطور اصناف حرفمو در جا گوش میدن
خود اظهاری استاد در کمال وقار و پوشش بسیار مناسب و زیبای اداری ظاهر میشم بنا به حرفای شما راجع به مسئله حجاب در قران که فرمودین
یاد گرفتم که باید از خودم حفاظت کنم
استاد من هدایت شدم به لطف خدا به سمت شما و گنجها پیدا کردم برای این روزهام
چند وقت پیش کمی اوضاع مالی اوکی نبود،استاد میگفتم خدا همه کس را همه چیز میشود پس باید روزی رسان منم باشه مثل قبل،به قول شما من اصن بدم میاد یه قطره اشک بریزم جلو کسی،اصن برام افت داره،فحش میدونم که دستمو جلو کسی دراز کنم،استاد باورات میشه که میدونم میشه امروز اعلام کردند حقوقا افزایش پیدا کرده
استاد به فکر کارای دیگه و ارزوهای دیگمم هستم ولی فعلا علی الحساب که به اینجا هدایت شدم خدا برام سنگ تموم گذاشته،تا قدم های بعدی
میخوام تو این فرکانس کمی استیبل شم تا قدم های بعدی
خدا بارهامو از رو دوشم برداشته و حس سبکی بیشتری میکنم و به این روند اعتماد میکنم
اولش میخواستم یه شبه ره صد ساله برم،حسم بد میشد و ….
الان میگم سحر جونم تو تازه داری تاتی تاتی میکنی و خوب بلند شدی دختر
به خودت زمان بده)روند تکامل(
استاد تصوراتم به لطف خدا خوب از آب در میاد
من خودمو میدیدم که سوار ماشینم کارمندم و دارم میرم اداره(دوره دوازده قدم)
استاد همکارام همه وام میگیرن،شما بهم یاد دادی نگیر،تو شرایط سخت هم حاضر نشدم وام بگیرم
گفتم سحر یه راه دیگه ام پیدا کن پول بسازی
و دارم با شناخت بهتر خودم فکر میکنم که به جز بهدلشت به چی علاقه دارم بین 10 تا به اون گرایش بیشتری داشته باشم که برم
استاد اینقدر اعصابم راحته که نگم براتون
استاد قبلا اصن حرفاتونو متوجه نمیشدم
باورتون شاید نشه
همین فایلو 2 سال پیش 1 سال پیش دیده بودمو هیچی متوجه نمیشدم
امروز خیلی بهتر متوجه شدم
فهمیدم مدارم رفته بالا خوشحال شدم
گفتم قطعا بعدها هم بهتر تر متوجه خواهم شد
استاد همه فکر کردن زمین خوردمو حالا حالا نمیتونم بلند شم،کیست که خدا داره میبرتش بالا و در صراط مستقیمه و سعی میکنه از محرمات دور باشه تا راحتتر خودکنترلی داشته باشه و مردم بتونن بیارنش پایین،هیچکس
هیچکس جلو اراده الله رو نمیتونه بگیره
خدا ولی و سرپرست مومنینه
اینارو دائما به خودم یادآور میشم
قطعلا تو دل سختی اسونی
قطعا تو دل طوفان آرامشه
تشنگان گر آب جویند از جهان
آب جوید هم به عالم تشنگان
استاد خدا بهتون خیر بده بینهایتم خیر بده
دوستتون دارم،خدا شمارو برای ما دانشجوهاتون حفظ کنه
تو تمام این 1 و نیم سال پس از اون جریان تو شرایط به ظاهر سخت فقط میگفتم دختر تو باید حست رو خوب کنی اونم نه به وسیله کسی و چیزی،وظیفته خودت خودتو خوب کنی
جاهایی که میترسیدم فقط ایات قران و توکل و بعد سایت شما ارامم میکرد
ایا خدا برای بندش کافی نیست
خدا بر انجام هر کاری قادر است
کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب میکنید
تو تحت حفاظت و حمایت مایی
این شرایط به نفع توست
سخنان انها تو را غمگین نکند
تو در صراط مستقیمی و استواری کن
استاددارم با قرآن بیشتر دوست میشم و اینا گریه شوقه
استاد خدا به یقین عادل است ان شاء الله یاری ام کند که توجهمو بتونم راحتتر کنترل کنم
استادخدا یه عالمه از خواسته هامو برآورده کرده که اگه بخوام بگم طومارها مینویسم و شاید برای خیلی ها غیر قابل باوره و فکر کنن الکی میگم
استاد کوچکترینش لوستر خونمه
لوسترای خونه من فلزی بود و تجملاتی من عاشق لوستر تماما شیشه ای بودم،وقتی میخواستم خونه رهن کنم چندتا خونه دیدم،یکیشون لوستر داشت،دقیقه همونی که من میخواستم و این نشانه ای بود که همونو رهن کنم،من این لوسترو میبینم و میگم الله اکبر
میدونم که براتون خیلی راحت قابل باوره
دوستتون دارم عشقهای من️️️️️️
بنام خدای مهربان
سلام ب شما دوست عزیزم سحر جان
خداروشکر میکنم بابت ایمانی ک نشون دادی و جدا شدی
و ب ندای درونت گوش دادی
ک تو لایق بهتربنها هستی
و خداوند چقد زیبا داره بهت پاداش میده
من این فایلو5:5دقیقه صبح ک بیدار شدم هدایت شدم بهش و بعد کامنت زیبای شما نشانه ای برای من بود
ک زکیه ببین توهم لایق بهترین ها هستی این نشونه برای توعه ک تصمیمت درست بود
من چن روز پیش درخواستی دادم ب خدا ک میخوام ی رابطه توحیدی و تجربه کنم
بعد چن روز شخصی بهم پیام داد ک یک ساله ازش خبر نداشتم کسی ک منو با این مسیر آشنا کرد وحدود دوسال از طریق فضای مجازی در ارتباط بودیم
ک باتغییر مدارم از هم جدا شدیم و الان باز برگشته بود
اول خوشحال شدم ک اومده
ولی دیدم اون شخص هنوز
همون آدم سابق هست و تغییر نکرده و دیدم تو صحبتهاش دوبار اشتباهی ابتدای اسم ی خانوم دیگه رو میاورد و بعد حرفشو میخورد و اسم منو میگفت
و متوجه باورهای محدود کننده ش درمورد بی وفایی آدم ها شدم
و اینکه ی سگ خریده بود میگفت این عشق منه این موجودیه ک وفاداره خیلی فهمیده تر از آدم هاست
ازخودم پرسیدم زکیه آیا میخوایی باهمچبن شخصی تو رابطه باشی؟
هدف تو از داشتن رابطه چیه؟
هدف من دریافت آگاهی و رشد خودم بود
چون قبل از آشنایی با استاد این شخص خیلی بهم کمک کرد وباورهای خوبی بهم داد
دست خدا شد برای من
ک با ورود ب سایت واستفاده از آموزشها و کامنت های دوستان مداوم خیلی بالاتر رفت
ولی الان حسم تایید نمیکنه ادامه ب این ارتباط رو
واینکه من دوسدارم ی رابطه ای و تجربه کنم ک با شناخت کامل ختم ب ازدواج بشه و ی رابطه توحیدی و تجربه کنم
ولی ایشون قصد ازدواج ندارن و اینکه باورهای خوبی هم ندارن وحتی اگه پیشنهادم بدن بهم
چون شرایطی ک دارن چیزی نیست ک من بخوام
و خداروشکر حس ارزشمندی و احساس لیاقتم بیشترشده
چون خودم و لایق بهتر ازاین ها میدونم
و برای همین دیشب حسم گفت تمومش کن ی کم تردید داشتم ولی الان ب محض اینکه بیدارشدم پی ویشو پاک کردم
و انگار ی باری از رو دوشم برداشته شد
خدایا شکرت ک هستی وهدایتم میکنی
تنها تو برام کافی هستی
به نام خداوند بخشندخ مهربان
سلام زکیه عزیز
چه جالب منم همچین تجربه ای داشتم
که بعد جدایی باز هم برگشت
در واقع ما 17 سال زندگی مشترک داشتیم و جدا شدیم و وقتی برگشت از ندامت و اهداف ایندخ حرف زد،خدا بهم لطف داشتو انداخت تو سرم که این اقا دیگه به تو نامحرمه و همونجا سرمو انداخته بودم پایین و میگفتم الان دیگه ما با هم نسبتی نداریم برو ایشالا خوشبخت شی،با اینکه دل پری ازش داشتم سعی کردم ببخشمش زیرا منم مبرا از بدی نیستم و دوستدارم خدا هم منو ببخشه.در کل که شکر خدا که وقتی اهداف و افکار و دیدگاهها تغییر میکنه کم کم ناخدا گاه خدا خیلی آدمها و مسایل رو از ادم دور میکنه،حتی اگه اون ادمها نسبت خیلی نزدیک بهت داشته باشن
چه مصاحبه خوبی بود و تاکییداتی که میکرد بعد جالبه هر بار هم به یک مدل جواب میداد میگفت تمرکز میکنم روی نقاط قوت و ضعف خودم و جواب اکثر سوالات همین بود و اونجا که گفت چپ دست باشن و… یعنی متفاوت باشن حتی نگفت اره خب سختتره و شکایت کنه باز گفت تلاش میکنم بتونم باهاشون مبارزه کنم
خب این قسمتش خیلی برام جالب بود و من همون موقع به جواب خودم فکر کردم که خب من خودم دقیقا جوابهای منفی میدادم
حتی از خشم شاید کلی حالم بد بود گریه میکردم اما یکنفر اومده ایستاده اینجا خیلی خوب جواب میده احساس شکست نمیکنه بلکه میخواد موفقتر از قبل بشه
خب خودم در اکثر مواقع زار زار گریه کردم خخخ
تهش زمین و زمان فحش دادم و با عالم و ادم قهر کردم خخخ
از وقتی با استاد همراهم این علایم کمتر شده اما قطع نشده هنوزم هست اما کمتر
یادگرفتم تمرکزم بزارم روی نکات مهم
قبلا بخاطر بازی، حرفها، مهمونی، بقیه دقیقا این مدل بودم که خشم، عصابنیت، گریه زاری قطع ارتباط
حالا اما یادگرفتم بگم ایا مهمه یا نه
اگه مهمه ایا این کاری که میکنم هم کار درسته
چه فایده عصبانیت من
چه فایده گریه کردن من
و با سوالات درست اروم میشم
اندازه ایشون که کنترل ذهن هنوز ندارم اما پیشرفت خودمو دوس دارم
خدایا شکرت
سلام ب استاد عزیزم از فایل قشنگ که چقدر ب من انرژی داد خدایا سپاس گزارم بابت این که بتوانم خیلی چیز ها رو درک کنم
و بفهمم خدایا شکر و سپاس گزارم
خدایا شکرت که استاد عزیزم را سر مسیرم قرار دادی که تمام حرفهای قشنگ قانون را یاداوری کنه
1. یاد گرفتم که توی هر کاری فقط نکات مثبت ببینم
2.توی شکست ناامید نشوم و با توکل از قبل قوی تر و محکم تر جلو بروم
3. باور های مثبت بارور تر کنم که انرژی زیادی را برای حرکت ایجاد میکنه و نه تنها مرا ب هدف وارزوم میرسونه واین ب من ثابت میشه که برای هر کاری بهتر و بهتر عمل کنم
4. خدایا شکرت که امروز این نتیجه قشنگ را گرفتم
5. من یاد گرفتم که با خودم دوست باشم و از دیگران هیچ توقعی نداشته باشم وخودم ب خودم کمک کنم برای بهتر و بهتر شدنم
امید وارم همه بیشتر از من دریافت کرده باشندو خوشحال تر باشند خدایا سپاس گزارم
سلام به استاد عزیزم.ک همیشه با شنیدن فایلهای صوتی شان درونم پر میشه از انگیزه شور
این فایل شما چقد به زندگی من ارتباط داره ک باید از هر چیز ب ظاهر ناجالب رو تو ذهنمون تبدیل کنیم به نکات مثبت
اتفاقا دیشب از سرکارم برگشتم خونه دیدم همسرم خونست تعجب کردم چون ایشون همیشه این ساعت سرکار هستن.یهو ترش کردم گفتم چرا خونه هستی این ساعت باشی تو محیط کارت شروع کردم یه مقدار سرزنش کردن اما جنس این سری حرفام خیلی فرق داشت انگار واکنش ام خیلی کمتر و خشمم خیلی متغاوت تر بود یعنی کاملااگاه بودم بخودم گفتم این چ کاریه حتما یه داستانی هس من باید ذهنو کنترل کنم همون تقریبا به ده دقیقه هم نرسید من انگار نه انگار همچین داستانی برام پیش امده.چون از شب قبل تصمیم گرفت شرک های مخفی خودمو شناسایی کنم.
بعد بخودم گفتم فرزانه روزی دهنده تو خداونده حتی اگه همسرم بیکار هم بشه من نباید بهم بریزم چون منبع روزی من ربم هس خلاصه با گفتن این حرفا لبخند ب لبام نشست ارامش کل وجودمو گرفت.ولی بخودم گفتم باید قویتر بشم.جالب اینجا بود بازم امروز رفتم سوپر مارکت خرید اون خانم فروشنده بهم گفت شوهرت امده بود الان اینجا.بازم تعجب کردم گفتم الان؟اخه الان وقت کارش هس همینکه ذهنم میخواست نجوا رو شروع کنه مچشو گرفتم و باز بخودم گفتم اصلا نباید من بهش زنگ بزنم مثلا بگم کجایی چرا سرکارت نیستی تونستم موفق شدم ایناربدون هیچ عکس العملی بی تفاوت بگذرم چون نمیخوام تمرکز بزارم اون قضیه بزرگ شه.بعد تو دلم گفتم خدایا بمن ربطی نداره منبع رزق تویی من از خودت میخوام.تموم شد و حالم جوری خوب شد و بخودم گفتم من باید بتونم کنترل ذهنو بگیرم تو دستای خودم.و از طرفی چون موفق شده بودم ذوق داشتم چون شما همیشه میگید کسی که ذهنشو تو شرایط سخت کنترل کنه خداوند پاداش میده.
همینکه حالم خوبه و تمرکزم رو سایت و کلا روزی 8 ت ده ساعت در حال گوش دادن فایلها هستم منتظر معجزات شگفت انگیزی هستم.چون خیلی ارام تر شدم و از حال خوبم و ارتباط نزدیکی ک بین من و خداوند ایجاد شده متوجه میشم مسیرم درسته و باید همین مسیر رو ادامه بدم وقت بزارم و دوباره شروع کنم ب خلق کردن.
ب جرات میتونم بگم کسی که وقت میزاره بهاشو پرداخت میکنه خداوند پاسخ میده
سپاسگزاارم از فرمانروایای عالمیان ک استادی ب این توانمندی رو سر راهم قرار داده کلامتون چنان در من نفوذ میکنه بدون تردیدی هر کاریو ک شما میگید رو انجام میدم
با ارزوی عاقبت بخیری برای شما و همه ی دوستان و اعضای سایت دلی خوش و عمری با عزت رو از خداوند خواستارم
سلام استاد عزیزم
ممنونم بابت فایل و آموزش های فوق العادتون
استاد من میخوام تجربه ی خودمو بگم در این رابطه
من از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودم و 2 سال بود که تو نوبت بودم تا طرحی بشم تو بیمارستان
تو این 2سال بارها پیگیری کردم و اصلا کارم درست نمیشد من به بدترین حال روحی ممکن رسیده بودم،همیشه یه حسی ته دلم میگف شاید قرار نیس تو بیمارستان کار کنی به خدا اعتماد کن اون در زمان مناسب در مکان مناسب با ادمای هم فرکانس و هم لول تورو قرار میده کم کم حالمو خوب کردم با نوشتن،بافایلای شما،با زندگی کردن در لحظه،با فایلای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا
خلاصه به حس و حال خوبی رسیدم و دیدم کم کم کارای طرحم تو یه جای اداری که افراد اونجا بالاترین پُست ها رو دارن و باتجربه و حرفه این توکار خودشون درست شد ،استاد میدونین تاقبل من اصن اونجا کسی طرحی نرفته همه با سابقه بالان
خلاصه طرحم که شروع شد از وزارت خونه یه پروژه به من سپردن و من باید اون رو برا ده تا ادم که بعضا ی سریاشون فقط سابقه کاریشون از سن من بیشتره
استاد با فایلای رایگانتون اعتماد به نفسمو بالابردم ،خودمو پذیرفتم و مطمعن بودم که از پسش برمیام
که متاسفانه شبی که فرداش جلسم بود یه اتفاقی افتاد که من ساعت ها گریه میکردم و باز فردا صبح به خودم گفتم باید تمرکزتو فقط بزاری رو کارت
تو میتونی
و استاد ترکووووندم عاااالی بود جلسه
هم اونا برا بار اول منو دیدن و اینم تو پرانتز بگم ک ی سریاشون مخالف اومدن من اونجا بودن گفته بودن ما سالها تجربه داریم چرا یه نیروی طرحی رو ببرین توی اون اداره ما رونه
و خلاصه تونستم خودمو ثابت کنم
و فهمیدم اگه اونجام پس لاییییقم
و اون پروژه رو براشون توضیح دادم و الان 3 ماهو خوردس داریم پیش میبریم
و به لطف الله تو همین پروژه تو کشور بین 63 دانشگاه علوم پزشکی ما رتبه 25 رو فعلا داریم
و من فهمیدم خدا درزمان مناسب
منو درمکان مناسب با ایده ال ترین همکارا قرار دادبا در امد خوب
و اگه ما بتونیم ذهنمونو کنترل کنیم و فقط زیبایی ها رو ببینیم
استاد به جرات میگم زندگیمون جز زیبایی چیزی به ما نشون نمیده
باز هم ممنونم بابت فایلای فوق العادتون
سلام ودرود بر استاد عزیز
این فایل رو قبلا ندیده بودم وامروز به عنوان نشانه امروزم وقتی که روی گزینه مرا به نشانه امروزم هدایت کن کلیک کردم فایل رو دیدم واز تماشای این فایل واگاهی هایی که توسط استاد عزیز داده شد لذت بردم البته که به خودم به عنوان شاگرد خوبه این دانشگاه یه افرین هم گفتم
چرا که من الان تو شرایطی هستم که سخت مشغول ساخت محصول اموزشی هستم
حدود 4سال پیش بود که اولین سمینار خودم رو برگزار کردم ومتاسفانه فردای همان روز براثر ایست قلبی همسرم رو از دست دادم به شدت ناراحت شدم وبعد احساس غم وتنهایی ومشکلات
ولی تونستم با کنترل ذهن بعد از گذشت مدتی دوباره کلاسها رو راه بندازم در مسیر ادامه به بیزیتس اموزشی دوباره یه حادثه وحشتناک برای فرزندانم رخ دادکه دوباره یک شکست دیگه رو تجربه کردم
ولی باز با کنترل ذهن وتوکل بر خدا دوباره برنامه اموزشی رو ادامه دادم تا اینکه همین سال قبل در اوج لذت واحساس خوب بر اثر تصادف خیلی وحشتناک با ماشین خودم تجربه ی تلخی داشتم وباز ترس و غم وشک وتردید
ولی با کنترل ذهن وبا توکل بر خدا دوباره ادامه دادم وبه لطف الله یکتا دوباره کلاسها و برنامه اموزشی خودم را ادامه میدم
این کامنت رو وقتی دوستان مطالع میکنند مواظب باشند که شکست خوردن شرط موفقیت نیست بله من با خریدن محصولات کشف قوانین زندگی وشیوه حل مسایل زندگی واعتماد به نفس وعزت نفس متوجه شدم که این ترمزهای من بوده که باعث این اتفاقات میشده اینو گفتم که برداشت اشتباه نشه که حتما برای موفقیت شکست بخوریم
در کل هدفم از این کامنت این بود که الان هر مشکلی که برای من پیش میاد مدت زمان خیلی کمتری طول میکشه که به لطف الله یکتا دوباره در مسیر قرار میگیرم
در ضمن اینم بگم که طبق اموزه های کشف قانون زندگی این شاگرد خوب بودن هم تبدیل نشه به یک ترمز دیگه
ممنونم از توضیحات کامل ودلنشین استاد عزیز در مورد این فایل که خود این فایل به تنهایی یک محصول اموزشی گرانبهاست
ارادتمند شما شاگرد خوبه