الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 4 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-05 03:28:402023-03-26 07:57:26الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 4شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم
” وقتی باور کنی کسی پشت خط هست که تلفنت را جواب میده ، اونوقت گوشی را برمی داری و زنگ میزنی . اون کسی که پشت خطه ، هم به تماست جواب میده هم قدرت اینو داره که درخواستت را اجابت کنه ”
اینها جمله های شماست استاد در جلسه ده کشف قوانین که من این روزها عجیب به این جلسه هدایت میشم و هرروز دارم گوشش میکنم . خداوند اون کسیه که پشت خطه و هر وقت بهش زنگ بزنیم گوشی را برمی داره و پاسخ میده و قطعا به درخواست ما پاسخ مثبت میده چون تواناییش خیلی زیاده اونقدر زیاد که هر خواسته ای را میتونه اجابت کنه . همیشه یعنی از وقتی با قانون آشنا شدم دنبال رد پای قانون در شخصیت های موفق میگشتم و البته این از روی درست و مثبت قضیه نبود بلکه من ته دلم میخواستم به اون نقطه ای برسم که بفهمم اتفاقا آدمهای موفق هیچوقت از قانون استفاده نکردند و یک سری ویژگی های برجسته باعث شده جهان بهشون رو کنه و موفق بشند . اصلا دنبال این نبودم که دنبال عاملی بگردم که اونقدر دست یافتنیه که من هم بتونم ازش استفاده کنم . آخ که چقدر من با شک قدم برداشتم . استاد بچه ها بمن لطف دارند و کامنتهای منو دنبال میکنند ولی خودم خودم خودم میفهمم که چه انسان دور از خدایی بودم . شاید بعضی ها یا خیلی ها از خدا بترسند ولی من هیچوقت از خدا نترسیدم . نه بخاطر ایمان درست به خدای درست ، بلکه به این خاطر که اصلا خدایی برای اینکه روش حساب کنم ، درست نکرده بودم و در وجود خودم نساخته بودم .باور نداشتم که خدایی هست که میتونه اجابتم کنه . اصلا قدرت برتر را باور نداشتم . اصلا میترسیدم دلم را به همچین نیرویی خوش کنم .
میدونی استاد بعضی آدم ها مثل من وقتی توی این دنیا میاند خیلی به عقب پرت میشند و از حقیقت خیلی فاصله میگیرند. الان که فکرشو میکنم میبینم چقدر خدا ، بزرگ و قویه که هرگز منو با بی ایمانی خودم تنها نذاشت و منو به خیلی از خواسته هام رسوند . حتی یادمه وقتی مجرد بودم دوست داشتم اگه یه روز بچه دار شدم 3 تا بچه داشته باشم ولی توی دلم میگفتم این فقط یه خیاله چون من هرگز زیر بار سه بار ، باردار شدن نمیرم و خداوند به من دوقلو داد که من با دوبار بارداری صاحب 3 فرزند بشم . بله کار خدا تا این حد درسته . ولی توی ثروت باورش نداشتم و توی چیزهای دیگه هم نمیفهمیدم که کیه که داره منو به آرزوهام میرسونه . اصلا به اینکه پای یه قدرت برتر ، وسط باشه فکر نمیکردم . خیلی پرت بودم . اصلا باورش نداشتم .
دوسال تا مرز بدبختی رفتم … تا خود بدبختی … هیچ آدمی نمیفهمید در من چه میگذره …. حالا میفهمم که اگر اوننیرو نباشه چقدر زندگی جهنم میشه …. خدا نکنه به شیطان نقش برتر بدیم که میسوزیم …. تمام خوشبختی مسی و امثال مسی و تمام خوشبختی استاد عزیزم ، بخاطر اعتماد و حسابیه که روی خدا میکنند… حسابی که من نمیکردم
و ….. الان بینهایت باورش دارم و هرروز دلایل بیشتری برای باور کردنش پیدا میکنم . هرروز بیشتر میفهمم که همه چیز دست خودشه حتی ثروتی که من فقط در دست انسان ها و مشاغل و ساعات کاری میدیدمش . و امروز هم این فایل شما و صحبت هاتون در مورد لیونل مسی مُهر محکم تری بر باور من زد که ببین اندیشه ببین شخصیتهای موفق چطور خدا را باور دارند یا بهتر بگم چه خدای درستی برای خودشون ساختند . خدایی که همه جا هست حتی در هوای استادیوم ورزشی و اونقدر نزدیکه که افکار را میخونه و به فرکانس ها پاسخ میده . خودش گفته که قریبه ، نزدیکه و اجابت میکنه . خدایی که از فکر من به من نزدیکتره . نیت ها را میخونه و پاسخ میده . برای همین استاد میگه باورهای خودتون را درست کنید. نیت ، فرکانس ، دعا و …. همش یکیه …. قطعا تفاوت در آدم ها در خدای اون آدمهاست. حالا دیگه اینو مطمئنم . باید مسی را تحسین کرد . نه تنها بخاطر افتخارات ورزشی و اخلاقیش بلکه بخاطر خدایی که در ذهنش ساخته .
و من انقدر ذهن غلطی داشتم که هروقت استاد میگفت خدا یه انرژیه که با فکر شما شکل میگیره ، درسته با این جمله حال میکردم ولی ته ته دلم یه صدایی میگفت آخه اون چه خداییه که تو بخوای بهش شکل بدی !!! انگار یه جورایی قدرتی توی اون خدایی که من بخوام شکلش بدم نبود و این باعث تمام نرسیدن من خواسته هام شده بود . تا اینکه همین اواخر قلبم باز شد و گشایشی در خودم حس کردم و کسی بمن گفت که تو اصلا خدا را صاحب قدرت میدونی یا نه ؟ دیدم نهههه واقعا من باور نکردم که یک انرژی و یک نیرویی برتر از من و تمام کیهان وجود داره که میتونه آرزوهای من را برآورده کنه . فهمیدم که تا الان فقط به زبون میگفتم خدا ، ولی قلبا پشتمو خالی میدیدم . درسته که خیلی وقته سعی میکنم روی آدمها حساب نکنم یعنی از وقتی با استاد و مفهوم توحید آشنا شدم خیلی از کارهایی که قبلا برای جلب نظر آدم ها میکردم را دیگه انجام ندادم و همیشه حواسم بود روی کسی حساب نکنم اما اینکه روی کی باید حساب کنم را نفهمیده بودم . سالها پشت خودمو خالی میدیدم . چون آدمها که دیگه نبودند . چیزی هم نتونستم جایگزین اونها بکنم . پس دو سال تمام آخ ……. نگم که چی کشیدم . نه نمیگم ……ولی حالا باور کنید ، باورش کردم . بعنوان نیرویی که به پشتوانه خودش ، منو فرستاده اینجا . حالا دیگه به هرجا نگاه میکنم می بینمش . حالا دیگه خود ثروته برام . حالا اصلا اون دوره کشف قوانین را کلا یکجور دیگه دارم میفهممش. حالا وقتی استاد میگه راه خدا از ثروت عبور میکنه میفهمم چی میگه …. خیلی حرف دارم استاد خیلی حرف
مسی همیشه مورد توجه خودمو بچه هامه . یه ویدئو ازش دیدم که داشت با بچه هاش با بطری آب معدنی بازی میکردند و لباس راحتی پوشیده بود و توی خونه ش داشت کنار خانواده ش لذت میبرد. یعنی ناخودآگاه با دیدن اون ویدئو من لبخند میزدم از بس این بشر با ذوق و خنده با یه بطری آب معدنی کیف میکرد و چقدر با بچه هاش خوش بود . همون موقع ازش درس گرفتم . و استاد بینهایت ازت سپاسگزارم بخاطر این فایل که چقدر قلب منو شاد کرد و ذهنم را آرام ….
سلام سعیده جان
خدا را شکر میکنم که به من لطف و لیاقت داد که انقدر محبوب دوستانی چون شما باشم . مطمئن باش قسمتی از تمام لغات زیبایی که گفتی در وجود خودت نهفته س . درست گفتی نازنین ، خداوند می نویسه . من کی باشم که بنویسم . اون کسی که از روح خودش در من دمیده حکم نوشتن میده و من می نویسم و شما و دوستان دیگرم هدایت میشید . چقدر باعث افتخار منه که خداوند من را وسیله ای برای هدایت قرار میده و هربار که دوستان لطف میکنند و به من ابراز محبت میکنند از صمیم قلب خوشحال میشم و تمام اعتبارش را به خداوند میدهم . شاد باشی و سلامت و ثروتمند
سلام فرزانه عزیز
هر چیزی نیاز به تکامل داره حتی درک خداوند که بنظرم تکامل بیشتری میخواد و برای درکش باید از مسیرها و بن بست هایی که ذهن در تمام سالهای عمرمون ایجاد کرده بگذریم تا کم کم بهش نزدیک بشیم . امرکز دیدم 2060 روز از عضویتم در سایت میگذره . میتونم به جرأت بگم به جز اون روزهایی که شدیدا به تضاد خورده بودم و کمتر سراغ سایت میرفتم بقیه این سالها کمتر روزی بود که صدای استاد از صبح تا شب توی خونه ما نباشه ولی چیزی که الان دارم از خداوند درک میکنم خیلی متفاوته با چیزی که تمام این سالها بعنوان خدا صداش میزدم یا خیلی جاها اصلا نمیدیدمش چون در خیلی از فضاهای زندگیم نساخته بودمش و نقشی توی زندگیم نداشت ولی اینو بعنوان یک تجربه ارزشمند به شما میگم که فقططط ادامه بدید و مطمئن باشید نتیجه ها میاند. خود راه بگویدت که چون باید رفت .بذار توی جاهای کوچیک خودش را بهت ثابت کنه تا کم کم ایمان بیاری و بهش اجازه بدی و اجابتش کنی و براش فضا باز کنی و در زندگیت گسترشش بدی و از امکانات اون خدا استفاده کنی
سلام و سپاس
کامران عزیز تحت هیچ شرایطی خودت را سرزنش نکن . هرچند بخاطر ویژگیهای انسانی ما گاهی ناخواسته خودمون را با کلمات یا احساسات ، سرزنش میکنیم اما بقول استاد عذاب وجدان ما را به عقب پرت میکنه و باید با افکار درست و منطقی جایگزینی برای لحظه های سخت خودسرزنشی پیدا کنیم .
باور کنید از روزی که این کامنت را نوشتم آرامش و خیال راحت را در قلب و جانم حس میکنم .
خداوند را ما باید بسازیم. بقول استاد به تعداد انسانها خدا داریم. خدا یک حقیقت محضه ولی ما با ذهنمون نمیتونیم بطور خالص بهش شکل بدیم یعنی هیچ انسانی نتونسته خدای اصلی را بسازه و بهش توکل کنه و قشنگی دنیا هم همینه که ما همیشه بواسطه شکل دادن به خداوند در حال رشد باشیم . من برای خودم هرروز دارم خدایی را میسازم که روش حساب کنم . در تمام موضوعات روش حساب کنم و باور کنید نفسم باز شده . قلبم آرام شده و خیالم راحت شده
سلام
علی عزیز از شما سپاسگزارم و خدا را شکر می کنم که بمن لطف کرد و لیاقت داد و خودش را در درونم جاری کرد تا بتونم احساسم را در قالب جملات بیان کنم و به گوش شما و دوستانم برسونم . واقعا من ننوشتم ، خودش نوشت .
همه ما توی کارش دخالت ها کردیم چون خودمون را جدا از خدا می دیدیم ولی وقتی باور کنی که تو قسمتی از اون هستی اون وقت خودت را جدا از خدا نمی بینی و نظر نمیدی و دخالت نمیکنی . و تسلیم میشوی . یعنی بهش میگی چی میخوای و باور میکنی که برات انجام میده . بخدا من این روزها فقط دارم با این نگاه با خدا حرف میزنم
سلام زهرا جان
با سپاس از پاسخت من هم برای شما بهترین ها را آرزو می کنم.
وقتی میبینم بدون اینکه تلاش خاصی برای نوشتن این حرفها بکنم ، خودشون جاری میشند ایمانم به قرآن رنگ دیگری میگیره . ایمان میارم که قرآن کلام خودشه . این جنس از ایمان را هرگز تجربه نکرده بودم
سلام
عزیزم همه ما وقتی کودک بودیم وصل تر بودیم . هرچقدر بزرگتر شدیم خدامون کوچیکتر شد و این موضوع به درخواست های قبل از تولد برمی گرده که همین از خدا دور شدن ها و ایجاد باورهای زمینی با دیده ها و شنیده ها ، خودش باعث ایجاد تضاد ها میشه و خود همین تضادها باعث درخواست میشند و در نهایت ما بخاطر رسیدن به آرزوهامون دوباره به خدا وصل میشیم . بقول استاد اگر دوباره بدنیا بیام همون مسیر سخت را انتخاب میکنم با همون خانواده و همون کشور و همون شرایط . چون مسیر رسیدن به خواسته های من از اون راه قرار بوده که بگذره .
با سپاس از پاسختون
سلام زهرا جان
چقدر خوب تونستی خدا را درک کنی و بهش وصل بشی . بقول استاد مسیر رسیدن ما به خدا از ما شروع میشه یعنی ما باید بخواهیم که بهش وصل بشیم و شما خیلی خوب تونستی قدرتش را باور کنی . دقیقا در مورد قرآن درک میکنم چی میگی . من خودم یه زمانی بخاطر اینکه استاد در مورد قران میگفت میرفتم سراغش ولی خیلی زود رهاش میکردم چون به دلم نمی چسبید و نمی فهمیدم چی میگه . ولی حالا که خودم به خدا نزدیکتر شدم بیشتر پیامبر و الهاماتی که بهش میشد را درک میکنم . بیشتر میفهمم که قرآن ، کلام خداست که به یک انسان گفته شده و بیشتر برام شگفت انگیزه و دلم پر میکشه که بخونمش . البته از استاد یاد گرفتم که بین آیات متشابه و محکم مرز و فرق قائل بشم و با این درک که این کتاب مربوط به زمان و زندگی پیامبر هست و نمیشه پیامبر را از قرآن جدا کرد ، سراغ این کتاب برن
ممنونم از پاسختون
سلام بهاره جان
ببینید من و تمام آدمها به خدا اعتقاد داریم یعنی بهمون گفتند که یه خدایی بوده که ما را آفریده . یعنی منم به زعم خودم باورش داشتم ولی در حدیکه از دیگران دیدم و شنیدم باورش کردم . حالا درست و غلط و قر و قاطی یه چیزهایی را باور کردم مثل همه آدم ها و با توجه به دیده ها و شنیده هام یه خدایی توی ذهنم شکل گرفت . مثل همه آدمها. بعد کم کم رشد کردم و بخاطر اون خدایی که دیگران برام ساخته بودند به تضادهایی برخورد کردم . چرا به تضاد های زیادی برخورد کردم ؟ چون اون خدایی که توی ذهن من شکل گرفته بود اونقدر قدرت و توانایی نداشت که بتونه منو به خواسته هام برسونه . حتی توی مسائل ریزتر هم مؤثر نمی دیدمش چون نمی دونستم میتونم ازش بخوام و اونم اجابتم کنه . یعنی وجوه زیادی از خدا را کشف نکرده بودم . ولی از اونجاییکه به شدت دنبال رسیدن به خواسته هام بودم و فرکانس خواستن را میفرستادم ، کم کم و به مرور زمان خدا منو توی مسیر درست قرار داد . حالا چرا میگم به مرور ؟ چون اون خدایی که من توی ذهنم ساخته بودمش چند سال پیش که من تازه وارد سایت شدم و هیچی از قانون نمی دونستم ، قدرتی برای هدایت و رسوندن من به خواسته هام نداشت و هرچقدر من بیشتر روی خودم کار کردم یه ذره یه ذره شکل خدا برام عوض میشد و میفهمیدم که انگار خدا قدرت هم داره . یعنی این من بودم که موفقیت را درخواست کردم و در نهاااایت هدایت شدم و این پروسه ادامه داره یعنی هنوز من خیلی جا دارم تا خدام مثلا در حد خدای استاد بشه .
اما در مورد اینکه میگید حتی اگر ما مسیر اشتباه را انتخاب کنیم بازهم خدا به راه راست ما را هدایت میکنه کاملا اشتباهه و اتفاقا خداوند دقیقا بر اساس نیت ها و فرکانس های ما هدایتمون میکنه . من اون موقع که روی آدمها حساب میکردم و بهشون میگفتم برام مشتری بفرستید و درصد بگیرید خب خدا منو به آدم های بیشتری هدایت میکرد که درصدی کار میکردند. چرا ؟ چون من میخواستم . و وقتی من تصمیم گرفتم دیگه روی آدم ها حساب نکنم و رزقم را توی دست اونها نبینم بخدا اصلا محو شدند و من تازه فهمیدم که اینمن بودم که با افکارم اونها را دور خودم جمع کرده بودم و خدا هم میگفت باشه بنده من هرچی میخوای را من بهت میدم اما نتیجه ش دیگه هرچی شد بدون که خودت خواستی . اما اون کسی که به زعم شما گناهکار بوده و هدایت شده مطمئن باش توی دلش درخواست کرده که به راه درست هدایت بشه یعنی تسلیم شده و اینو همیشه مدنظر داشته باش که فرکانس آدمها را نمیشه از روی اعمال و کارها و حتی حرفهای اونها بفهمی . خیلی وقتها انسان برآنکه تسلیم خدا بشه بااااید تا ته بدبختی و گناه و خلاف بره تا بتونه از قدرت بزرگتری درخواست کنه و شروع به ساختن خدا کنه . چون ما در نهایت همه مون به خدا وصلیم و وقتی تسلیم میشیم این وصل بودن را احساس میکنیم اما درجه این وصل بودن برای همه یکسان نیست و اگر انسان خودش نخواد محاله که خدا براش کاری بکنه
سلام سحر جان
خواهش میکنم و خدا را شکر می کنم که شما و دوستان دیگه تونستند با کامنت من که اعتبارش را فقط به خدا میدم ، قلبشون باز و روحشون شسته بشه و بتونند جلوه دیگری از خدا را ببینند . و این مسیر ادامه داره چون قدرت خدا تمامی نداره . ضمن اینکه اون همون لحظه ای که بهش لبخند زدی تو را بخشید و منو بخشید