الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 4 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

513 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1909 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیز صبحتون بخیر

    میگم صبحتون بخیر چون که من تازه بیدار شدم و توی این هوای فوق‌العاده توی این طبیعت زیبا من هم کنار شما بودم رفتم توی اون چشمه ی آبی دست و صورتم زدم و گفتم خدایا شکرت بابت این آب زلال و این درختان زیبا و این رودخانه فوق‌العاده و این استاد بزرگوار که اومده امروز من رو عالی بسازه و خدارو شکر

    بابت این آگاهی ناب

    چقدر لذت بردم و انگار یسری از ویژگی های بارزی که در خودم هست رو یاد آور شد این فایل ارزشمند

    هر چقدر برای خودم کار کنم و به دنبال تغییر و بهتر شدن خودم حالا در هر موردی باشم و اونموقع است که موفقیت موفقیت میاره

    یعنی این الگو یه قانونه که من هرچقدر توی زندگیم رعایتش کردم و مثالهای زیادی براش دارم که توی بیزینسم توی شغلم ی کاری کردم که نه برای پولش بوده نه برای تایید دیگران اون کار اونقدر باکیفیت انجام شده و اونقدر پولساز شده برام که قابل مقایسه نیست با کارهایی که به نوعی برا تایید دیگران انجام دادم

    یعنی این الگو اونقدر برام تکرار شده که واقعا این درک رو می‌رسونه من کارم رو به بهترین شکل ممکن برای خودم انجام بدم که مشتری برام مشتری بیاره

    و چقدر این تمرکز به روی خود نه حرف دیگران می‌تونه برام زندگی ساز باشه و این الگو برای شما هم هست استاد و اینو به عینه میبینیم توی زندگی شما

    شاید کمتر استادی باشه بیاد با ی شلوارک جلوی دوربین چون شلوارک و ی نوع تیپ خاص مهم نیست چون اصلا حرف مردم مهم نیست مهم اون باورهایی هستش که زندگی رو تغییر میده

    شاید خیلی از اساتید موفقیت براشون مهم باشه که وارد زندگی شخصیشون نشن چرا که زندگی شخصیشون شاید مقایرت داشته باشه با اون چیزی که به دیگران میگن ولی شما خیلی راحت میاینخاز زندگی شخصیتون فیلم میگیرین و نتیجش میشه سریال زندگی در بهشت که توجه مخاطباتون جلب میشه به زیبایی به کنترل ذهن. به هر روز بهتر از دیروز

    شاید اون اوایل سریال زندگی در بهشت من میگفتم مگه میشه این جا به اینقدر زیبایی این دیگه تهشه ولی شما اومدین و کم کم توی این بهشت زیبا هزاران بهشت زیبا رو درآوردیم از اون سوله و کارگاه نجاری و از او پنجره های زیبا و بزرگ که دید خونه قشنگ روی آب رو چندین برابر کرده و از اون ابزاری که شروعش شاید با ی چاقوی میلواکی بود و با آب و تاب ازش حرف می‌زدی با آب و تاب در بسته های پستی رو باز می‌کردید و کم کم به ابزار فوق‌العاده ای رسیدین و باهاش بینهایت کار انجام دادین تا من مخاطب به این یقین برسم که هرچی زیباتر باشه مثلا خونم مثلا مغازه ای که دارم باز می‌تونه زیباتر کاراتر و مفیدتر باشه و این نتیجه الگوبرداری از کسانی هست که تنها روی خودشون کار میکنن کاری ندارن دیگران چی میگن کاری ندارم بقیه میگن چی کار خودشون رو به بهترین شکل ممکن انجام میدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1054 روز

    بنام فرمانروای جهانیان

    سلام به روی ماه استاد عزیزم

    همینطور که در قرآن خداوند گفته ایمان و تسلیم بودن ربطی به دین نداره و چه زیبا مسی مسلمان واقعیه و رها در لحظه برای دریافت هدایت ،خدایا سپاسگزارم میتونم با عمل کردن به قوانین ثابت تو اشرف مخلوقات باشم

    مسی در بچه گی با تضاد شدید برخورد میکنه و همون تضاد باعث رشدش میشه

    استاد عباسمنش در کودکی با تضاد برخورد میکنه باعث رشدش میشه

    حضرت محمد پیامبر اسلام در کودکی تنها میشه و همین تنهایی و تضاد باعث رشدش میشه

    شکست در مقابل عربستان باعث بهتر عمل کردن آرژانتین میشه

    وای خدای من که چقدر همین نکته درس داره که بتونیم با درس گرفتن از تضاد و قدرتی که پشتش داره به موفقیت برسیم

    خدایا به عظمت و بزرگی خودت حمایتمون کن تا بتونیم از دل تضادهای زندگیمون به شادی و موفقیت برسیم

    و رهایی چه جادویی داره الله اکبر از این رها بودن ،

    رهایی برای من یعنی تسلیم در اکنون بودن یعنی ایمان به خیر فی ما الوقع یعنی ایمان به پلنِ خداوند یعنی نه ترسی دارم نه غمی و هر بار که رها بودم خداوند در زمان مناسب در مکان مناسب قرارم داده (معجزه ) همزمانی باز شدن رود نیل ، خدایا عاشقتم

    و من بارها خودم تجربه کردم زمانیکه رها بودم درها باز شده ،راه حل ها پیدا شده ‌، مسیر واضح شده ،وقتی رها بودم هدایت و دریافت کردم

    همین دیروز غروب رفتم پیاده روی و ی مسیری انتخاب کردم بعد به ی نقطه یی رسیدم که یهو برگشتم و آسمان دیدم خدای من تمام آسمان صورتی بود و ماه وسط آسمان و من در حال حرکت به سمت غروب خورشید بودم وقتی برگشتم و با این صحنه رویایی روبرو شدم چند دقیقه میخکوب بودم هزاران درس داشت برام و چه هدایتی بود

    خدایا ای آگاه به درون سینه ها ، چه زیبا هدایت میکنی به لذت بردن بیشتر

    خدایا به آنچه از تو میرسه فقیرم ، من محدودم من نمیدونم مسیر و راه رو این تویی که به هر لحظه محیط هستی تویی که راه رو میدونی خدا جونم هدایتم کن به بهترین مسیر خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخوام ،قربونت برم که قلبم با نام تو زیر و رو میشه

    خدای مهربون بارها در قرآن گفته و کسانی که صابر هستن پاداش میگیرین

    خب کسی که در لحظات سخت با ایمان به خداوند که نشونه اش حالِ خوبه ، ادامه میدن طبق قوانین خداوند پاداش هم میگیرن

    چطوری میشه که در شرایط نادلخواه میتونیم حالمون رو خوب نگه داریم ایمان مون و نشون بدیم ؟؟؟ با تقوی با کنترل ذهن

    خدا جونم خودت همه راهکارها رو در قرآن گفتی ، خدای عاشقتم خدایا چقدر خوشحال و سپاسگزارم برای لحظه اکنونم

    و چون تقوی و کنترل ذهن جز اصل هست بارها بارها بارها تکرار شده

    و تمام کسانی که موفق شدن و باعث گسترش جهان شدن همشون در کنترل ذهن فوق العاده عمل میکنن

    مثل ایلان ماسک لحظه شکستن شیشه تراک ، مثل مسی لحظه سخت بازی مقابل مکزیک مثل استاد عباسمنش لحظه فیلتر شدن سایت و بعد از نشون دادن تقوی پاداش ها میرسه ،اونم چه پاداشی چون خداوند به وعده خودش عمل میکنه و بنده خودش و لعلک ترضی میکنه

    خدایا چقدر به خودم افتخار میکنم که بنده ی تو هستم خدایا سپاسگزارم که هدایتم کردی به شنیدن این آگاهی های ناب

    خدایا خدای من خدای مهربونم خدای مقتدرم حمایتم کن تا هر لحظه بندگی تو رو کنم و وجودم و از شِرک پاک کن

    حتی اگه تو اطرافیان خودمون ی نگاهی به زندگی آدم های موفق به نسبت خودشون بکنیم میبینیم کسایی که میتونن ذهنشون و کنترل کنن تصمیمات بهتری میگیرن کسایی که ذهنشون و کنترل میکنن شادتر هستن کسایی که ذهنشون و کنترل میکنن مورد اعتمادتر هستن ، خدایا به عظمت خودت قدرت کنترل ذهن و بهم بده

    وقتیکه تمام حواسمون به رشد توانمندی خودمونه و به خدا توکل میکنیم تا هدایتمون کنه وقتی احساس خوب داریم وقتی از دل تضاد با اقتدار حرکت میکنیم وقتی در لحظه های سخت سکوت میکنیم و نتیجه اش میشه لبخند بزرگ موقع گرفتن جام جهانی و لحظه سپاسگزاری از تنها فرمانروای جهانیان

    پادشاهی که مالکِ آسمان‌ها و زمین ِ خالقی که ستاره ها و ماه و خورشید و خلق کرده

    مقتدری که من و از هیچ در دل تاریکی خلق کرده

    خدایا چقدر تو بزرگی خدایا چه عظمت و شکوهی داری خدایا بند بند وجودم و به وجودت پیوند میزنم

    استاد عزیزم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم که این آگاهی های ناب رو منتشر میکنید و از دل هر چیزی اصل و میکشید بیرون

    در این سفر در پناه رب العالمین موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیزم سلام به کسی که الگو نداشت اما الگوی خیلی از ما در خیلی زمینه ها شده

    سلام به دوستان هم مسیر و هم فرکانسی ام

    چقدر این فایل به موقع بود، چقدر این فایل پر از درس بود چقدر این فایل منو امروز تواناتر کرد برای سپاسگزاری کردن. چقدر منو به یاد خودم آورد که سبک شخصی که دوست دارم چیه. چقدر این فایل منی که در لابلای این همه فرعیات قرار گرفتم بتونم تشخیص بدم اصل را…چقدر این نقطه مشترک بین افراد موفق به یکجا ختم میشه و یک عمل توکل گرانه را بدون اینکه خودشون بدونن ایجاد میکنه. چقدر صحبت درباره مصاحبه فردی موفق بنام مسی به موقع بود. چقدر خوبه هدایتی استاد عزیزمون فایل میذاره. جوری که شاید خودش دلیلش رو ندونه اما الان منی که این فایل برام به موقع بود میگم. خدایا بارها سپاسگزار این قوانین ثابت و بدون نقصت هستم.

    بعد از آخرین فایلی که از سریال سفر به دور آمریکا191 گذاشتین تا اون وضوحی که خدا با قلبم با من صحبت کرد اتفاقات جورواجوری افتاد. با آدم ها و دوستان زیادی برخورد داشتم. به تضادها و مسائل مختلفی برخورد کردم اما یک چیزی رو اصلا تو این همه یادم نمیره. پس اون اصلــه…از اون موضوع بگذرم و توضیح ندم میخوام درباره بخشی از سفر کوتاهی که خدا آماده کرد رفتیم بنویسم. مهمونی در خونه یکی از دوستان در شهرهای اطراف تهران. یک روز و نصفی نبودیم. مهمونی بودیم که خیلی خوش گذشت و خیلی با تفریحات قشنگ با هم سرگرم بودیم با حداقل حرف های چرند و پرت. یک بخشی از حرف ها به این رسید که همسر یکی از دوستان گفت من خدا رو قبول ندارم. علم یک روزی ثابت میکنه خدا وجود نداره. کلی ادعا داشت همون ابتدای صحبتش که چندین تا دلیل علمی میتونم بیارم که خدا وجود نداره و همش دروغه فلانی هاست…حالا منو میگی با شنیدن این حرف اصلا انگار خودمو و ایمانم رو و نحوه نگاه به موجودیت خدا داشتم محک میزدم. با خودم میگفتم فهیمه تو چه دلیلی برای وجود خدا داری. چه منطقی میخوای بیاری که منطق و دلایل علمی فلانی رو ببری زیر سوال…وای که چقدر اون وجه کل کلی من داشت خودشو نشون میداد اما یک لحظه ذهنم گفت وایستا یادت رفته ما ثابت کردن چیزی به کسی نداریم. یادت رفته تو وظیفه تغییر کسی رو نداری. یادت رفته که جاهل نباشی و احساساتت بر عقلت غلبه نکنه. یادت رفته هرکسی در مسیر تکامل خودش از یک راهی به مقصد میرسه. یادت رفته استاد گفته که زیپ دهنت رو ببندی وقتی جایی نابجا قراره باز بشه. خلاصه خلاصه که طوفانی تو ذهنم به پا بود. وقتی بچه ها باهاش حرف میزدن و دلیل میوردن و اون شخص یکجورایی با یک تعصبی به آن چیزی که درک کرده داشت تقلا میکرد تا از دیدگاهش دفاع کنه، داشت زور میزد تا خودشو یک آدم منطقی و با علم و آگاهی نشون بده (ازنظرمن). داشت تلاش میکرد تا وجود خدا رو نقض کنه. داشت از نظریه داروین و تکنولوژی و یک داستان آدم و حوا کمک میگرفت تا دلیل بیاره برای اینکه بگه این خدا زایده دین هست زایده افکار بشر هست و … من فهیمه ایی که کلی داشت سعی میکرد وارد بحث و کل کل نشه یاد یک موضوعی در خودم افتادم. اینکه آره منم یک روزی همینجوری بودم. خیلی شک کردم به همه چی. خیلی رو عقل و علم حساب باز کردم. خیلی با خدا دعوا داشتم و منکر وجودش شدم. اما حالا که با تمام سلول های بدنمو قلبم خدا رو حس کردم چطور میتونم برای همچین آدمی توضیح بدم یا دلیل بیارم. اصلا یک آش در هم برهمی توذهنم بود و عاجز بودم از حرف زدن.

    به اصرار بچه ها ازش خاسته شد دلایل علمی رو چندتاشو بگه. بنده خدا یکم به مِن مِن افـتاد. من همونجا رفتم روی ممبر و گفتم باورتون میشه من خودم شبیه همچین راهی که شما رفتین رو رفتم…و سعی کردم یکجورایی کل جمع که مخالف دیدگاه ایشون(انکار وجود خدا) بود رو آروم کنم و به ایشون هم اطمینان خاطر بدم که من متوجه اش میشم اما الان قصد دارم نه از زاویه شما نه از زاویه بچه ها که به راویه الان من نزدیکه نگاه نکنم. من میخوام از یک دید بی طرفانه و بدون تعصب حرف هاتون رو بشنوم و اصلا نگران نیستم که شما حرف های منو بفهمیدو تحت تاثیر قرار بگیرید یا حرف های شما منو تحت تاثیر خودش قرار بده. من واقعا مشتاقم بشنوم و ازشون خواستم میشه اون دلایل رو به من بگین. خلاصه که اول کار اومد با همو گوشی که دستش بود یک سرچی درمورد داستان آدم و حوا کرد و گفت بیا ببین قرآن این حرف های فلانو زده.بعد گفتم اینکه تفسیره کدوم آیه کدوم سوره. اونو بیار بخونیم. خلاصه که یک ایه و سوره تو همین سرچ هاش به من نشون داد اما من آیه رو نخوندم و اینقدر تو اون جمع حدود ده نفرمون حرف تو حرف شد که نشد اونو بررسی کنیم. بعد باز گفت به دوستم که از قضا خداناباور یا آتـئیسم بودن این حرفا رو گفتن و از ایشون کمک خواستن تا یک مقاله انگلیسی رو برای دلایل علمی و اثبات نبود خدا رو بفرستن. منم گفتم چقدر عالی حتما برام بفرستین بعد میخونم برام جالبه.

    خدایا اصلا تو چالش عجیبی بین خود قدیم و افکاری که سپری کرده بودم و قلبی که با تمام وجود خدا رو فریاد میزد بودم. و از یک طرف هم نمیخواستم وروردی بد و احساس بد به خودم یا بقیه بدم. اصلا یک چالش عجیبی بود. خلاصه شوهر دوستم با من یک کلیپی رو دانلود کرد و گفت خودمم اینو ندیدم اما این کلیپ 5 دلیل بر رد وجود خدا میاره. یعنی وقتی داشت اون شخصیت حرف میزد و مثلا دلیل میورد میگفتم اینا چقدر قانون رو نمیدونن. چقدر خدا رو بد فهمیدن. چقدر گمراه شدن. چقدر دارن تلاش میکنن که اتفاقا همون دلایل میتونست بر ضد اعتقاد خودشون باشه مثلا یکی مثل استاد که مسلط به قانون هستن و من شاگرد ایشون هستم هم احساس کردم خیلی دلایل بی اساس و سستی هست فقط کافیه یک شخصیت قوی مثل استاد یک فرد مسل به قانون بیاد و اونا رو آنالیز کنه. یعنی از نظر من اینقدر سطحی بود. خلاصه این تجربه رو گفتم که خیلی برام جالب بود چالشی که هربار میگذره فکر میکنم کمتر میتونم وجود خدا رو توضیح بدم. اصلا خدا توضیح دادنی نیست. اصلا خدا اون خدایی نیست که اکثر مردم دنیا در ذهن شون ساختن یا بهشون گفته شده نیست. اصلا بابا خدا چیززی نیست. هیچی نیست تو هیچی رو چطور میخوای توضیح بدی.

    آها یک لحظه نظریه بیگ بنگ رو اشاره کرد که علم پیشرفت کرده و ما میدونیم که جهان از فلان پدیده به وجود اومده…یا نظریه داروین رو یک کوچولو اشاره کرد. اما من میتونستم بهش بگم پسر خوب همون نظریه بیگ بنگ از یک هیچی به وجود اومده خب آیا علم تونسته بگه اون هیچی اون لحظه آغازین چیه. اصلا اونم چندسال دیگه بفهمیم باز اون چیزی که نمیدونیم چیه و چی بوده خودش از یک چیزی به وجد اومده اون چیه و الا آخر… خلاصه فقط یک کلام گفتم قانون پایستگی انرژی چی میگه برام تعریف کرد نصفه نیمه…و گفتم این انرژی چیه کجاست از کجا اومده…خدا همه چیزه یک هیچی که همه چیه. اصلا خدا شمایی خدا منم، خدا همسرمه، خدا بچه ها هستن که دارند بازی میکنن و میرقصن. خدا آب خدا همه جا هست و هیچی نیست ولی باشه شما راست میگی خدا وجود نداره خدا دروغه. اما من میدونستم اون خدایی که با علم و دین و در قالب یک چهارچوب بخوایم ببینمش دروغه بله دروغه. خدا در چهارچوب قرار نمیگیره. خدا مثل یک آب بی شکله. خدا همین تپش قلبی هست که وقتی اسمش رو میارم باعث میشه صدای قلبم رو بشنوم. اصلا مگه میشه گفت انرژی چیه…….

    استاد عزیزم اینا رو گفتم که شاگردات در همه حال دارند سعی میکنند توحیدی و هدایتی عمل کنند مثل خود شما. استاد جان خواستم بگم چقدر این اصل توکل و اعتقاد به خدا و اینکه اونه که هدایت همه چیز و همه کس رو برعهده داره و اینقدر قوانینش بدون خطاست رو میشه در همه چیز دید و شکرگزار این قانون و این سیستم نظامند بود. حتی در فوتبال، حتی در موفق شدن یمم فوتبالیست.

    فوتبالیستی مثل مسی که وقتی به رفتارش ریز میشی، باورهاشو سعی میکنیم پیدا کنیم و از حرف ها و پاسخ هایی که در مصاحبه میکنه میتونیم باورهاشو ببینیم.چون آدما باورهاشون رو حرف میزنن. چون ما آدما با باورهامون داریم زندگی میکنیم و اتفاقات هر لحظه زندگی خودمون رو رقم میزنیم.

    این فایل خیلی برام نشانه بود. خیلی برام درس داشت…

    حاشیه نداشتن یک فرد موفق یـعنــی روی یک اصل و اصول موندن

    موفقیت یعنــی لذت بردن از مسیر و در مسیر علایق حرکت کردن

    شخصیت قوی داشتن مهم تر از مهارت و تخصص خاص و قوی داشتنه

    دفاع نکردن از خودت حتی وقتی حق باتوهست، اون وقت جهان و اون شخصیت دوست داشتنی و قوی تو بتو کمک میکنه تا حق تو و ارزش تو به راحت ترین و زیباترین شکل ممکن بتو برسه.

    میـشود اینقدر موفق بود، اینقدر مشهور بود، اینقدر متواضع بود و اینقدر بی حاشیه بود میــشود…

    چقدر این مصاحبه ساده و دلنشین بود.

    در لحظه زندگی کردن و فکر نکردن به نتیجه. تنها کار درست رو انجام دادن…

    عبور از شرایط سخت بعد از همه ادامه دادن ها و استمرارها

    _ چرا مردم فکر میکنند که وقتی مسی به بالا نگاه میکنه داره با مارادونا یا مادربزرگ مرحومش حرف میزنه؟! خیلی ها قانون رو نمیدونند، خیلی این قدرت برتر و بالاتر رو که هست درک نمیکنن و نمیفهمند.

    وای که چقدر مــســی عزیز قشنگ گفت که من داشتم با خدا حرف میزدم و از اون تشکرمیکردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2225 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام فهیمه جان دوست قشنگ و پژوهنده ام

      میگم دو روز نبودی، پس رفته بودی مهمونی و سیم شارژت رو نمیتونستی وصل کنی. خدا را شکر الان هستی با یه کامنت چالشی، بریم کامنت فهیمه جان رو مورد نقد و بررسی قرار بدیم.

      دختر اونجا که گفتی:فهیمه تو چه دلیلی برای وجود خدا داری. چه منطقی میخوای بیاری که منطق و دلایل علمی فلانی رو ببری زیر سوال…

      قلبم اومد کف پام،گفتم نکنه بخواد باهاش بحث کنه و دلیل بیاره، که بعد خدا راشکر فهیمهِ فهیمه ما گل کاشت و بحث نکرد. آفرین، بحث کردن نتیجه ای جز حال بدی نداری، اینو بر اساس تجربه میگم نه گوش دادن به حرف استاد (متاسفانه) خدا را شکر که این ها رو تجربه نکردی.

      وقتی همچنین چیزی هایی رو میشنوم، چقدر به خودم می بالم که در چه مسیر درستی هستم، در چه مسیر ساده و راحت و دلنشین که تو را به هر آنچه بخواهی می رساند. فهیمه جان مررررسی که برامون نوشتی، اول یه چالشی تو ذهن من ایجاد شد، که اگه منم تو همچین موقعیتی گیر بیفتم چکار می کنم و چه استدلالی خواهم داشت؟ هر چه فکر کردم دیدم نمیتونم حرفی بزنم، و هیچ توضیحی برای انرژیکه تمام هستی رو در بر گرفتهندارم..و فقط باید سکوت کرد، سکوت زبان خداوند است

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2161 روز

        سلام به روی ماهت دوست قشنگم رضوان عزیزم

        باورت میشه الان اون کامنتی که روی گفتگو استاد با دوستان قسمت 33 رو جواب میدادم. امروز داشتم ایمیل هامو چک میکردم دیدم اِ رضوان عزیز هم برام کامنت نوشته پس چرا من ندیدم. انگار لازم بود الان ببینم اونم بعد جواب دادن بیام ببینم اِ برام کامنت اومده اونم از رضوان یوسفی عزیز. خدایا شکرت…اصلا الان اینقدر شارژم

        واقعا ازت سپاسگزارم برای وجودت برای یادآوری قوانین. برای اینکه از تجربه خودت گفتی که چقدر بحث کردن حال آدمو خراب میکنه، چقدر آدمو از مسیر درست دور میکنه.

        واقعا اون مهمونی طولانی که واسه خودش سفری بود درس و چالش های زیادی داشت.میدونی حتی بنده خدا یک صحنه به گردنبند گردنم که پلاک خدا هست هم یک صحنه گیر داد. اما بیشتر از همه ی اینا من یاد خودم در گذشته افتادم. اینکه شک داشتم به خدا. اما اینبار با اینکه میخواستم دلایلش روو بدون تعصب بشنوم و با شک به وجود خدا نگاه کنم مگه قلبم میذاشت. اصلا یکجوری تو سینه ام میکوبید احساس میکردم همه الان میشنون. واقعا سکوت زبان خداوند است

        برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

        ادوستدارت فهیمه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    سلام استاد جانم، سلام به همه دوستان عزیز و فوق العاده که تجربیاتشون رو به اشتراک میگذارن و ما استفاده میکنیم،

    چقدر حس و حال طبیعت پشتتون عالی بود، مثل وقتایی بود که اصفهان تو بهار هواش ابری بارونی میشد و توی پارک های فوق العادش همچین حسی داشت،

    اتفاقا چند روزی هست که هوا فوقالعاده تمیز و رویایی وزیبا شده،

    استاد چقدر این هدایت الله داره دقیق کار میکنه اصلن این فایل دوباره برا خود خود خودم بود،

    من بعد از چندین ماه که داشتم خودمو آماده میکردم برای مسابقات انتخابی تیم ملی، همین چند شب پیش یک بازی انتخابی درون اردویی داشتم، تمام بازی های قبیلمو برده بودم، و تقریبا امادگی ذهنی خوبی داشتم، با اینه بدون مربی دارم تمرین میکنم،و تمرینات فنی خاصی نداشتم فقط یه جورایی رو امادگی و مبارزم کار کرده بودم، خلاصه، همین که من لباسامو پوشیدم و داشتم گرم میکردم که برم توی رینگ، همه فکر می‌کردن من سنگین وزنم با قد 195 و وزن 92 کیلو، و نوبت من شد و رفتم توی رینگ، منی که حریف حریفمو که اینو ناک اوتش کرده بود رو برده بودم، به طرز عجیبی تمرکزمو از دست داده بودم و فضا و رینگ برام کوچیک بود و اصلن نتونستم خوب عمل کنم، منی که میگفتم ناک اوتش میکنم،قبل از بازی همش داشتم به تیم ملی فکر میکردم، و من 3 بار ناک دان شدم، اصلن دستام قفل شده بودن، اصلن نتونستم اون مشتای همیشگیم که میزنم و همه حریفام شوکه میشن رو بزنم، البته خیلی عوامل بود که من میتونستم بهونه کنم که چون اونطوری بود من نتونستم خوب بازی کنم، خلاصه به طور واضح برنده بازی حریفم بود، اومدم پایین، استادم از دستم عصبانی بود، خودم از دست خودم عصبانی بودم، ولی واقعا خیلی تونستم ذهنمو کنترل کنم که منو نخواد از بین ببره، تحقیرم کنه،

    تقریبا من تو این شرایط خیلی غصه نمیخورم، بعضیا میشنن گریه میکننو فلان، ولی من از قبل خیلی از شکستام ناراحت نمیشدم و من همیشه بعد از هر مسابقم چه ببرم چه ببازم کلی رشد کردم، از وقتی هم که با قاندن اشنا شدم که دیگه کلن احساس منفی قده قن،

    اما من یک روز تو خودم بودم، که چی شد چرا،

    گفتم با خودم بابا تو اصن تمرین فنی نداشتی،تو همش یا بدنسازی بودی یا میرفتی تو رینگ با یه مشت حریف ضعیف تر از خودت اسپارینگ(مبارزه اروم) میکردی،

    به خودم اومدم، گفتم باید درستش کنم، اما بلافاصله گفتم نه خدا باید برام درستش کنه، اوکی اون چیزی که من فکرشو میکردم نشد، اما نا امیدی معنایی نداره، من تماااااام پتانسیل های لازم برای قهرمان جهان شدن رو دارم تاکید میکنم نه قهرمان ایران، من تمام پتانسیل های لازم برای قهرمان جهان شدن رو دارم، حالا میام از خدا میخوام که شرایط رشدمنو فراهم کنه، خلاصه سعی کردم نجوا های شیطان رو خاموش کنم، اعتماد به نفسم رو حفظ کنم، هدفهای بعدیم رو مشخص کنم،

    و زدم رفتم اصفهان یه دوروز(چون ما چند ماهی هست که مهاجرت کردیم تهران و من تو این مدت همه 92 کیلو هارو زده بودم الا این که اخریش بود و من باید کارشو تموم میکردم)

    رفتم اصفهان و کلی لذت بردم رفتم تموم چیزایی که حوس کرده بودم خورم،کله پاچه

    دوغ و باقلوا بریونی، اسنک، بستنی زعفرانی و خلاصه دلی از عزا درآوردم، و روز دومی بود که اصفهان بودم استادم بهم زنگ زد گفت اماده باش دوباره سه شنبه میبرمت بازی کنی(این استادم یکی از هدایت های الله هست که واقعا اخلاق و رفتار فوق العاده ای داره و خیلی پایس، بهم گفت اصلن نتیجه مهم نیست فقط باید بازی کنی باید خودتو نشون بدی وهمیشه پای رینگ حرفه ای کوچم میکنه با صدای بلند و رسا، خیلی سپاسگذارم بابتش، البته از خدا خواستم که یک مربی که از لحاظ فنی هم منو رشد بده سر راهم قرار بده)

    خلاصه همون موقع زنگ زدم به دوستم گفتم پاشو بیا پارک برام کرنومتر بگیر، 8 تا 200 متر، 20 تا 40 متر استارت زدم، اخرش واقعا داشتم میموردم اما انگیزه داشتم،

    اصن به خودم گفتم، حقم بود، باید کتک میخوردم تا به خودم بیام تا خودمو رشد بدم تا امادگیمو بالاتر ببریم،

    امشبم تو تمرین فنی ،کلی بهتر عمل کردم سعی کردم سریعتر چابک تر کشیده تر کار کنم، و شاید این همون لطف خداونده شاید فرصتی دوباره هست برام، اما دیگه اینبار میجنگم، باید خودمو نشون بدم باید خودمو به خودم ثابت کنم،

    بعد از هر باختی میفهمم که خیلی جای پیشرفت دارم خیلی باید بهتر بشم،من اگر رویای قهرمان جهانی تو بوکس حرفه ای دارم باید هم قد ارزوم بشم، باید رشد کنم، و تمام این ها قسمتی از مسیر هست، و من هم باید سعی کنم بسپرم به خدا بزارم کاراروانجام بده،که اون زمانبندیش حرف نداره، من فقط کافیه متوکل باشم، کافیه احساسمو خوب نگه دارم، کافی سعی کنم هر روز بهتر و بهتر بشم، برد و باخت مهم نیست، مهم اینه که من بالای رینگ نمایش خوبی از خودم به جا بزارم، مهم اینه که نا امید نشم، ذهنمو بتونم کنترل کنم، بابا من که برای یه مسابقه کشوری یه باخت دادم، اونایی که مثلا رکورد بوکسشون 30 تا برد بدون باخته بعد یه هو ی بازی ببازن چی میگی، پس باید از الان تمرین کنم، باید یاد بگیرم توهر شرایطی ذهنمو کنترل کنم،

    زندگی در هر شرایطی ادامه داره،و اگر من نا امید نشم و اوامه بدم با احساس خوب، قطعا طبق قانون نتایج به نفع من تغییر خواهد کرد،

    پارسال هم میخواستم ازدواج کنم حول حولی، نشد، اره خدارووووشکر که نشد، چون اصلننننن ظرفم اماده نبود، و اصلن همون تضاد باعث شد که من کلی رشد کنم، هر روز دارم بزرگتر میشم، هر روز داره درکم نسبت به قوانین بهتر و بهتر میشه، خدایا شکرت،

    این یه رد پا برای وقتی که به قهرمانی های بزرگ رسیدم،

    خدایا شکرت که این فایل هدایتی رو گوش کردم و دقیقا برای خودم بود، چشم، چشم،چشم،حرفتو گوش میکنم، نا امید نمیشم، و ادامه میدم با توکل به خودت،

    استاد جان بسیار سپاسگذارم، ان‌شاءالله تو هدف جدیدتوون موفق باشید

    ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    NAVID گفته:
    مدت عضویت: 2554 روز

    به نام رب العالمین

    بنام کسی که انسان با تمام عظمت و درکش آفریده اوست

    چه قدر حرف توحید زیباست و ارامش بخش

    یاد آوری توحید اصلا تکراری و خسته کننده نیست

    اگر میلیاردها فایل، مثال، کامنت ببینی و بخونی باز هم روحت رو نوازش میده

    خدا رو شکر بابت هدایت شدنم به این سایت سراسر توحیدی و زیبا

    چی میخواستم و چی شد

    وارد این سایت شدم که جذب ثروت یادبگیرم

    که مدت محدودی که زنده ام پول دار و ثروت مند باشم

    امااااااا امروز میبینم که ثروتی فراتر از اون چیزی که در فکر و ذهنم هم نمی‌گنجید داره به من داده میشه

    باورهای توحیدی من زمین تا اسمان جابه جا شده

    اعتباری که یک عمر داشتم به اشتباه به مخلوقات میدادم امروز آگاهانه و به زیبایی به یگانه خالق هستی میدم

    و دارم اثرات این جا به جایی ذهنی رو در زندگی شخصی ام فقط در زندگی شخصی خودم با تک تک سلول‌های وجودم احساس میکنم

    از شما استاد عاشق و خوش تیپم هم سپاس گذارم

    که هر لحظه احساس توحیدی قشنگی تو قلبت هست برای ما هم به اشتراک میذارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  6. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 1414 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و تمام عزیزانی که این پیام رو مشاهده میکنند.

    خداروشکر میکنم که در این فضا قرار دادم و الان دارم مینویسم.

    استاد عزیزم نکات بسیار مهمی رو گفتید که هر کدوم از این موارد رو باید چندین بار با خودمون مرور کنیم و تکرار کنیم تا تبدیل به نحوه فکر کردن و طرز فکرمون بشه و جزئی از وجودمون بشه.

    در مورد زندگی افراد بزرگی که شما بهشون اشاره کردید یه چیزی خیلی مشترکه و اون اینه که

    این افراد اولا به شدت با خودشون در صلح هستند و همیشه به لحاظ درونی با خودشون در صلح اند و همیشه یک آرامش درونی دارند.

    نکته دوم اینه نسبت به اتفاقاتی که در ظاهر براشون خوب نیست واکنش خاصی نشون نمیدن شاید علتش اینه که بصورت ناخودآگاه میدونند که هر اتفاقی که میافته براشون خوب و بد نداره در هر صورت به نفع اونهاست مثل اتفاقی که برای زیدان بوجود اومد.

    یا در مورد مسی زمانیکه اون عبا عربی رو موقع گرفتن جام انداختن دوشش ، شاید خیلی ها بخصوص تو ایران واکنش نشون دادن اما جالب اینجاست که مسی هیچ واکنشی نشون نداد و تمام تمرکزش رو گذاشت روی لذت بردن از اون لحظه و بالا بردن جام قهرمانی. کلی نکته تو همین رفتار مسی هست و میشه ازش یاد گرفت.

    این تمرین خیلی مهمیه که من خودم باید روش کار کنم که هر اتفاقی که داره میافته در زندگی من، همه و همه هدایت خداست و در راستای رشد و پیشرفت منه.

    شاید تو اون لحظه در ظاهر زیاد جالب نباشه اما من مطمئنم که همه اینها در راستای تغییر و رشد و شکوفایی منه.

    این اون چیزیه که افراد بزرگ و موفق در دنیا شده بخشی از وجودشون و همیشه و هر لحظه بهش توجه دارند.

    توجه به نیرویی به نام خدا، (رب العالمین هست) که بالاترین دست هاس و هیچ نیرویی قدرتمند از او نیست و تنها هدایت گر و هدایت کننده ما هست در هر شرایطی، این رو همیشه و هر لحظه باید با خودمون تکرار و مهم تر از اون باور کنیم این انرژی بی نهایت رو.

    بازم ممنونم از اینکه این پیام رو خوندید.

    در پناه رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    احمد محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    بنام خداوند خودم مسی و استاد و همه کسای که باورش دارن،هست،داره میبنه،میشه دست،میشه پا،میشه موقعیت، میشه نعمت

    واقعا چقدر این خدای که باورش کردیم قابل ستایشه

    وقتی بر میگردیم به زندگیمون نگاه میکنیم میبینیم تک به تک لحظه های زندگی لحظه شاد و غمگین و ترس و استرس و نگرانیمون تنها کسی که مهر آرامش به قلبمون میزنه امید داشتن به خدا وامید داشتن به خدا و نا امید نشدن از رحمت خدا بوده

    واقعا کی هست جز خدا که بتونه یک نفر رو بکشه بالا و همه مردم دنیا نتونن بکشنش پایین،و بلعکس،خداوند در قران به پیامبر میفرمایید،تو که تیر ننداختی،ما تیر انداختیم،

    یعنی دستان ما به کمکت امدن،

    دقیقا دلم میخواد به این نکته توجه کنم وقتی عجولیم و دلمون میخواد مثلا به خونه برسیم،نگرانی به خودمون وارد میکنیم،خودمون رو از رحمت خدا نا امید میدونیم،تنها پنجره امید اینکه بگیم،خدایا من نمیدونم تو میدونی،هرخیری از تو به من برسه من فقیرم،خودت در زمان مناسب در مکان مناسبش بهم بده،ایدشو بهم بگو،راهشو نشونم بده،دست به چه اعمالی بزنم برام خوب،چه رفتاری کنم منو به نعنت هات میرسونه،من باور دارم میشه،باور دارم دوسم داری و عاشقونه میخوای کمکم کنی،پس من چشم دوختم به دستان حمایت و هدایتت،

    من یادمه 7ماه پیش به خدا میگفتم،خدایا من دوس دارم موفق باشم ثروتمند بشم،من حق خودم میدونم ثروتمند شدنو،نمیپذیرم ماشین راحتی ندارم،نمیپذیرم و تو کتم نمیره نداشتن خونه و سفره خارجی،قرار بر این بوده که من لذت ببرم و رو دوش تو باشم،پس براحتی و لذت بخشی آسون کن برام مسیر ها رو به آسونی،گفتم اگر قراره برم شهری کشوری دیگه ای منو ببر،من مردش هستم پای حرفم وامیسم و به حرفت گوش میکنم،اگر قراره برم مهارتی کسب کنم میرم،فقط دستمو بگیر ببر همون جای که نعمت هات هست و به آسونی و لذت بخشی تموم منو در جریانت هدایتت حمایتم کن کمکم کن نزار کم بیارم،

    باورتون نمیشه دقیقا تو زمان مناسبش تو مکان مناسبش الان تو یه شهر دیگه ای مشغول کارم و همه چی برام مهیاست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2161 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما احمد محمدیان عزیز

      چقدر کامنت تون رو دوست داشتم.چقدر ساده و روان نوشتین. ممنونم که از خودتون برامون ردپا گذاشتی و باعث شدی باورم اضافه بشه. واقعا تحسین تون میکنم برای این شخصیت قوی و تعهد و عمل به ایده هایی که در خودتون ایجاد کردین.

      چقدر قشنگ نوشتین:

      “باور دارم دوسم داری و عاشقونه میخوای کمکم کنی،پس من چشم دوختم به دستان حمایت و هدایتت.”

      بازهم سپاسگزارم برای این ردپای پررنگ و زیباتون. انشالله بازهم از خبرهای خوب و پیشرفت هات برنویسی ومن ببینم و لذت ببرم و ایمانم قوی تر بشه.

      براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 835 روز

    به نام خداوند مهربان و بزرگ

    به نام خدای که از رگ گردن به ما نزدیک هست یعنیییییی خیلییی نزدیک

    خدای که بزرگتر از همه چیز هست

    خدای که قادر مطلق هست

    خدای که همه چیز میشود همه کس را

    خدایااااااااااا کرورررر کروررر شکرت

    خدای که هر لحظه حمایت میکند خدای که هر لحظه هدایت میکند

    خدای که بی چشم داشت دوست میدارد و بی توقع میبخشد

    خدای که همیشه هست و همیشه کمک میکند

    خدای که بزرگتر از حد تصور ما هست

    خدای که دوست دارد بنده هایش را عاشقانه

    سلامممم استاد عزیزم سلام مریم عزیزم سلاممم بنده های خوب خدا

    من عاشق این خدا هستم که زیبا و دقیق هدایت میکند و عالی باور میسازد

    امروز یک خواب دیدم که خواسته ام محقق شده خیلییییییی خوشحال بودم تا چشم باز کردم که ازان صبح بود دقیقا دانستم که خواستم محقق شده به درآمد عالی رسیدم

    خدایااااااشکرت

    خداوند همیشه بهترین پلان ها را برای ما دارد

    خداوند عشق مطلق هست

    خدایاااااااا شکرت

    بعد از کامنتم در سریال سفر به دور امریکا قسمت 232 که کمنتم در باره هدایت خدا بود

    حسم گفت این فایل را گوش کن

    و چقدرررررررر زیبا استاد در این فایل از ایمان از توکل از خدا گفتین

    در گذشته همیشه فکر میکردم خدا مربوط آدم های مسلمان مذهبی و نماز خوان میشود خداوند با موفقیت و ثروت فرق دارد خداوند فقط خدای فقیر ها و مظلوم ها هست

    چقدررررر دوست دارم از اون خدا میلیون ها سال نوری فاصله بگیرم تا به خدای خودم برسم

    استاد شما برایم از خدا عشق و ثروت گفتین

    سپاسگذارتان هستم

    چقدررر با این خدا صفا میکنم چقدرررر لذت میبرم خدایاااا شکرت شکرت شکرت

    چقدررر با این خدا تمام ناتمام من تمام میشود

    چقدرربا این خدا خواسته هایم را نزدیک میبینم

    قدرت خداست

    قدرت خداست

    قدرت خداست

    به اندازه که نزد خدا فروتن هستی به اندازه نزد خدا سرت پایین هست خدا سرت بالا نگهمیدارد نزد غیر خدا

    خدا بهترین رفیق من هست

    خداوند بهترین حمایت کننده من هست خدایاااا کروررررر کروررررررر شکرت

    منم مسی را زیاد دوست دارم و بی نهایت تحسین اش میکنم

    تو بیبیبین چقدررر لذت دارد جام قهرمانی را برنده شوی و رو به آسمان کنی به خدا نگاه کنی از ته قلبت بگویی خدایا تشکر خدایااا دوستتت دارم خداوند هم برایت چشمک بزند بگوید نگفته بودم برایت که من هستم من برایت محقق میکنم برو حالش ببر

    خدایااااااااااااااااا میلیون بار شکرت

    خدایاااا کرورررر کروررر شکرت که ما خدای دارم که هم قدرتمند هست هم مهربان

    خداوندا خیلییی دوستتت دارم تشکر که هستی

    ایمان و توکل امید داشتن به خدا

    استاد چقدررر دقیق میگوید همیشه احساس میکنم که خداوند بهترین برنامه ها را برایم در نظر دارد همیشه با تمام وجودم احساس میکنم که خداوند به زیباترین شکل ممکن من را خیلیی موفق میسازد تاپ میسازد

    سه سال پیش خواسته ام این بود که از افغانستان بروم طیاره های امریکا از بالای سرم میگذشت و من صدایش را می شنیدم با تمام وجودم تلاش کرده بودم ولی نشد همانطور که طیاره ها میگذشت در سی اگست ساعت دوازده شب بود و من با تمام وجودم اشک میرختم با تمام وجودم به معنای واقعی اشک میریختم که من تمام شدم ماندم

    ولی حالا میخندم حالاااا میگم چقدررر خوب شد نرفتم چون خدا مسیری بهتری برایم در نظر دارد و قطعا همین طور هم هست با شما آشنا شدم چقدررر تغییر کردم

    چون خدا میدانست مسیر رشد و‌پیشرفت من را

    از طفلی از خدا همیشه درخواست موفق شدن را داشتم درخواست داشتن شخصیت عالی را داشتم

    میدانم من هم به رشد و گسترش جهان خیلییی کمک میکنم

    من اهمیت دارم من موجودیت دارم در این دنیا

    من می‌توانم تغییر بزرگ در جهان ایجاد میکنم من می‌توانم خیلییییی ظرفم را خیلیییی بزرگ بسازم

    خدایاااااااا کروررر کرور شکرت

    منم ایمان دارم به تک تک خواسته هایم میرسم و رو میکنم به خدا میگم تشکرررر همرایم همیشه بودی دوستتتتت دارم سپاسگذارت هستم

    و خداوند هم چشمک قشنگ میزند و میگوید گفتمت هیچ وقت تنهایت نمیگذارم منم دوستتت دارم

    خدایااا شکرت که هستی و دوستم داری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      مرتضی آستاد گفته:
      مدت عضویت: 940 روز

      سلام بر پاکیزه عزیز

      که هر جایی از این سایت کامتهای زیبات رو میشه دید

      (در گذشته همیشه فکر میکردم خدا مربوط آدم های مسلمان مذهبی و نماز خوان میشود خداوند با موفقیت و ثروت فرق دارد خداوند فقط خدای فقیر ها و مظلوم ها هست)

      این جمله از کامنتت یه چراغی توی ذهنم روشن کرد که من هم همین جوری فکر میکردم قبلن اگه میدیدم یه ثروتمند نماز بخونه واسم عجیب بود و فکر میکردم فقط آدمای فقیر و ضعیف. نماز میخونن

      والان فهمیدم این قضیه رو که من باور داشتم که ثروتمند شدن با خدا منافات داره یا باید خدا رو بخای یا ثروت رو و چه قدر باور محدودکننده ای هست این باور و از خداوند میخام منو هدایت کنه که این باور رو تبدیل کنم به (ثروتمند شدن معنوی ترین و باارزش ترین و خداپسندانه ترین کار دنیاست )

      سپاسگذارم ازت پاکیزه جان

      انشالله هر جا هستی شاد و سالم و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1171 روز

    سلام بر استاد مهربان

    سلام بر دوستان خوبم

    مجدد سلام برهمگی

    بار دوم است که در حال گوش دادن به این فایل پر از محتوا هستم

    واقعا ارزش چند بار گوش دادن دارد این فایل ارزشمند

    خدای مهربان همیشه و همیشه در زندگی من بوده است و خیلی اوقات من او را فراموش کرده ام

    همیشه او برای من بهترین را خواسته است و من در ابتدای کار از نشدن آن کار خیلی ناراحت شدم و غر زدم ولی بعد از آن که آن اتفاق افتاده به خودم گفته ام خدای شکر که آن کار نشد و چقدر عالی که اکنون این اتفاق افتاد

    خیلی اوقات عجول بوده ام و صبر نکردم که دستهای خدای مهربان برایم نمایان بشود

    نمونه این اتفاق در مورد کارم بوده است

    هرکاری که می کردم نمی شد و نمی توانستم از کار خودم بیرون بیایم

    مدام عصبی می شدم و حالم بد می شد

    اما اکنون که دارم این خاطره را برای خودم می نویسم به خودم می گویم که خدا را شکر آن موقع این اتفاق نیفتاد

    والان برای من بهترین موقع اتفاق افتاد

    ومثل یک بازی دومینو خدای مهربان همه پازل های زندگی ام را کنار هم چید و به بهترین حال ممکن تمام شد

    اکنون در جایگاهی هستم که جز آرامش هیچ چیز برایم وجود ندارد

    هر کاری که بخواهم انجام بدهم براحتی برایم انجام می شود و به طرز عجیبی برایم میسر و آسان می شود

    اکنون این تجربه را درک کرده ام که به خدای خوب خودم اعتماد داشته باشم

    وقتی از او هدایت می خواهم و دل به او می سپارم دیگر چشم به روی همه اتفاقات و نجواهای ذهنی و گفتگوهای درونی خودم ببندم و فقط گوش به ندای درونی خودم داشته باشم

    این رمز موفقیت من خواهد بود

    ممنونم از استاد عزیز که این فرصت را برایم فراهم کرد تا باز برای خدای خوب خودم بنویسم

    ممنون از استاد مهربان

    ممنون از خدای مهربان

    ممنون از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    مجتبي مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 1655 روز

    سلام خدمت شما استاد عباسمنش

    شروع صحبت این رو بگم که این اولین باری است که دارم در سایت شما دیدگاه مینویسم و قرار بود مثل همیشه فابل هارو نگاه کنم ولی اینبار این داستان دقیقا الهامی برای من هست و خدا به خاطر من در دل شما انداخته که این فایل رو پر کنید و باید حتما براتون مینوشتم و داستان رو تعریف میکردم ….

    دقیقا همون رو 14 بهمن که شما بهتون الهام شد که در مورد مسی فایل پر کنید ، دقیقا در همون روز من شکست بسیار بد مالی خوردم و طوری بود که تموم پولمو از دست دادم و این برای من بسیار بسیار تجربه بدی بود و احساسات منفی کل وجودم رو گرفته بودن به طوری که تا فرداش تپش قلب گرفته بودم و وقتی راه میرفتم فکر میکردم پاهام دیگه جون ندارن ، میخوام بگم که اینقدر این شکست روی من اثر بدی گذاشته بود .

    از قبل من با قوانین جهان هستی اشنا بودم و میدونستم که نباید در این حال بد و احساس منفی بمونم و خودمو باید سریع به حالت اولیه و احساس خوب برگردونم اما چطوری ؟ با خودم صحبت میکردم و خودمو راضی میکردم و میگفتم خدا برای هیچ بنده ای بد نمیخواد و این یه خیرتی توش بوده و … و به زور کمی حال خودمو بهتر میکردم ولی دوباره بعد از چند ساعت به همون حال بد اولیه بر میگشتم ، به شدت میخواستم حالمو خوب کنم و احساسم رو دوباره بالا بیارم تا اینکه تونستم بعد از دو روز حالمو خوب کنم و با این قضیه کنار بیام و بپذیرمش و دوباره ایمان و قدرتمو مثل قبل بدست بیارم .

    امروز 16 بهمن ماه به سایت شما سر زدم و دیدم فایلی رو اپلود کردین و بازش کردم تا نگاه کنم و دیدم در مورد شخصیت و زندگی مسی است و در مورد جام جهانی داره صحبت میکنه و شکستش در مورد عربستان و اینکه بعد از این شکست ناامید نشده و حال خوبشو نگه داشته و دوباره ادامه داده و ادامه داده تا اخر با تیمش قهرمان جام جهانی شدن و اینکه این شکست در برابر عربستان به نفعش شده و باعث شده که منسجم تر بشن و قوی تر از قبل ادامه بدن و ….

    با دیدن این فایل پیش خودم گفتم که مجتبی خدا دقیقا داره باتو صحبت میکنه و بهت الهام میکنه که نگاه کن مسی هم شکست خورد ولی ناامید نشد و ایمانشو از دست نداد و تونست به قهرمانی برسه و بعد فهمید که این شکست نه اینکه به ضررش نبوده بلکه به سودش هم شده . با دیدن این فایل و این الهام ، امید و ایمان بیشتری بدست اوردم از اینکه دوباره پرقدرت جلو برم و این شکست رو خیریتی در زندگیم بدونم و به مسیرم دوباره ادامه بدم و جلو برم .

    دقیقا همزمانی بی نظیری رخ داد بین شکست مالی من و پر شدن این فایل عالی و من اینو دونستم که خدا میخواسته به این طریق پیغامشو به من برسونه

    از خداوند بینهایت سپاسگزارم که با بنده هاش به هر طریقی صحبت میکنه و همیشه همراهشون هست و از شما استاد عزیز هم سپاس گذارم که وقت میزارید و این فایل های عالی رو پر میکنید . بنده به شخصه خیلی زیاد از فایل های رایگان سایت شما نتیجه گرفتم و همیشه خداروشاکر هستم و همچین از شما .

    روزی میرسه که من به موفقیت مالی که میخوام میرسم و دوباره همه چی رو از اول میسازم و دوباره مفصل تر و با جزئیات بیشتر براتون مینویسم

    و اون روز میدونم زیاد دور نیست .

    خدایا شکرت بابت این جهان فوق العاده با نظم و زیبایت /

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: