الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 5 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-09 04:03:442023-03-26 07:57:15الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّهِ حَیْثُ نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ﴿74 زمر﴾
می گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که درباره ما به وعده اش وفا کرد، و زمین را به ما میراث داد که هر جای از بهشت را بخواهیم، جای خود قرار می دهیم. چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.
سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و همه دوستان نازنین در سایت. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این فایل و این آگاهی ها.
برای قسمت قبلی یه کامنت نوشتم ولی چون نتونستم احساس خوب و مثبتم رو حفظ کنم نتونستم تمومش کنم. بسیار تحسین میکنم صحبتها و توضیحات استاد عباس منش عزیز ولی اعتراف میکنم هنوز یه جاهایی نمیتونم خوب عمل کنم. یه جاهایی درگیر افراد و حرفهای مسموم و منفی میشم. که اونم بخاطر شرک درونم هست. درسته یکی دوبار اشتباه ما رو بدبخت نمیکنه ولی میتونه ما رو وارد چرخه اشتباهات مکرر کنه. و از اونجا به بعد چرخه خودش خودش رو ادامه میده.
نکاتی که در مورد مسی گفتین خب بخشی از اونها فوتبالی بود که من چیز چندانی در مورد فوتبال نمیدونم. ولی بخشی که در مورد روانشناسی و تمرکز بر ویژگیهای مثبت شخصیت افراد موفق بود بسیار برام تحسین برانگیز بود و بسیار لذت بردم. و خدا رو شاکرم که از نظر ظرف وجودم به سطحی رسیدم که در مدار دریافت این آگاهی ها باشم. خدا رو شاکرم بخاطر اینکه ما رو به مدار توحید هدایت کرد و بیشتر و بیشتر در مدار توحید بالا میبره. وعده خداوند همیشه صادق و راستینه و ما به فراخور شجاعت عمل کردن به توحید به نتایج عالی دست پیدا میکنیم. اگر با اقدامات عملی کوچیک آگاهانه خودمون رو وارد چرخه ای از نکات مثبت کنیم، و ادامه اش بدیم و تقویتش کنیم، اون چرخه ادامه پیدا میکنه و درهایی از فراوانی و نعمت و آرامش و سلامتی و روابط عالی به روی زندگی ما باز میشه. یه جایی توی دقیقه 16 فایل بکگراند صحبتهای استاد صدای زیبای یه پرنده شنیده میشد که خیلی دلنشین بود برام. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر همه زیبایی ها. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر همه گشایشها و فراوانی نعمات در زندگی مون.
«دوش رفتم به در میکده خواب آلوده ؛ خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده» «آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش ؛ گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده» «شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام ؛ تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده» «گفتم ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست ؛ که شود فصل بهار از می ناب آلوده» «آشنایان ره عشق در این بحر عمیق ؛ غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده»
سلام و درود فراوان به شما
امیدوارم شاد و سلامت باشید.
کامنت بسیار ارزشمند و عالی بود، نکات بسیار خوبی رو توضیح داده بودین. آفرین و احسنت به شما، بسیار تحسینتون میکنم. در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
سلام و درود فراوان به شما
امیدوارم شاد و سلامت باشید.
بسیار تحسینتون میکنم ، کامنت بسیار عالی و ارزشمندی رو نوشته بودین ، نکات جالبی رو یادآوری کرده بودین که بابتش ازتون سپاسگزارم. مثال کشتی مثال عالی بود. حتی بزرگترین کشتی دنیا هم با یه سوراخ به اندازه قطر یه مداد میتونه غرق بشه. هدر رفتن انرژی در مسیر غیر الهی و تمرکز روی منفی ها حتی اگه به اندازه قطر یه مداد باشه و عظمت و توان ما به اندازه بزرگترین کشتی جهان ،اگه بهش نرسیم و خودمون رو نجات ندیم قطعاً غرق میشیم. احسنت به شما بخاطر این مثال.
در مورد غیبت از قرآن گفته بودین، واقعا حق با شماست. خداوند هیچ چیزی رو بی دلیل مطرح نکرده، هیچ گناهی رو بی دلیل نکوهش نکرده. در مورد غیبت یکی از مثالهای قرآن اینه «خوردن گوشت تن مُرده» بعدش میگه ببینید چقدر کراهت داره براتون. حالا آموزه های قانون انرژی حاکم بر جهان و مثال قرآن رو بذاریم کنار همدیگه. غیبت مساویست با تمرکز بر منفی ترین ویژگی های اشخاص. نیمه تاریک شخصیت هر فرد. و مرور و تکرار این موضوع و ذهن ما که وقتی سررشته یه فکر رو دریافت کنه شروع میکنه به مرور و پرورش دادن و ادامه دادن اون فکر. و ما با کلام اون ویژگی ها رو در خودمون متولد کردیم و بهشون انرژی بخشیدیم. حالا چی داریم ؟ یه ذهن پر از صفات و ویژگی های منفی که تا پیش از این متعلق به ما نبود ولی ما بهش توجه کردیم و الان دیگه اون افکار، افکار ماست. ما با کلام بهش انرژی دادیم و زنده شون کردیم. بزودی افکار به ویژگی های ما تبدیل میشه. «خدایا پناه میبرم به خودت».
«یه جایی توی دوره دوازده قدم استاد در مورد قدرت کلام مثال میزنه. میگه اگه سختتون هست فکرتون رو روی چیزی متمرکز کنید از کلام کمک بگیرید تا سریعتر ذهن بره اون سمت. (برای متمایل کردن ذهن و افکار به زیباییها و خواستهها)»
ممنونم از شما که مثال غیبت از قرآن رو زدین. و باعث شد که من الان بیشتر به عمق موضوع دقت کنم. سپاسگزارم از شما. در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در اوج انرژی مثبت و تمرکز بر زیباییها.
سلام و درود به محمد جان عزیز دلم. خوبی برادر مهربونم ؟ امیدوارم همیشه و همیشه و همیشه شاد و سلامت و موفق باشی و هر روز یه مدار توحیدی بری بالاتر و بالاتر و دست در دست خالق بی همتا باشی. بقول حافظ شیرازی « دست با شاهد مقصود در آغوشش باد »
یه چیزی بگم بخندی ،چند روز پیش توی فضای مجازی یه کلیپ دیدم، یه نفر بود میگفت «فرشته ها وجود دارن، ولی به بعضیا شون که بال ندارن میگن ممد»
محمد خیلی تحسینت میکنم ، تو همیشه عالی و توحیدی عمل میکنی و خیلی عملگرا هستی. این عملگرا بودنت رو دوست دارم و تحسینت میکنم. کامنتهات یه حس « پاشو زود باش بند کفشتو ببند، حرکت کنیم» توش داره. همش دلم میخواد ازت تو این زمینه الگو برداری کنم. وقتی کامنتتو میخونم ، میگم پاشم زودی حرکت کنم. انگار باید یه کاری انجام بدم. چند روز پیش رفتم توی کوه و دشت تنهایی ،همش میگفتم خدا وکیلی محمد فتحی چطوری میتونه چند روز چند روز توی طبیعت بمونه. من دو ساعت میام همش تو فکر اینم که زودی برگردم خانواده نگرانم نشن. بی دلیل نبود وقتی موسی پیامبر با خانواده اش رفته بود توی بیابون ، دنبال آتش میگشت برای گرم کردن خودشون. خداوند وقتی وحی رو به موسی نازل میکنه پیامش رو اینجوری شروع میکنه «فاخلع نعلیک، انک بالواد المقدس طویٰ» موسی ، کفشاتو در بیار، در سرزمین مقدس طویٰ هستی.
کفش موسی موسی چه ربطی داره با پیام الهی …
خدا داره به موسی میگه هر چیزی پای تو رو بسته رو رها کن. کفش نماد چیزیه که به پا بسته شده. چیزهایی که به پای دلت بسته رو رها کن. نگرانی زن و بچه و مال و …
نگاه میکنم ببینم به پای دل من چی بسته. نگرانی خانواده و ماشینی که کنار خیابون رهاش کردم. الان این دل چطوری با خدا حرف بزنه؟؟
کاش میتونستم به همین جمله ای که دارم میگم عمل کنم.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشی محمد عزیزم.
سلام و درود فراوان به جواد عزیز.
امیدوارم شاد و سلامت و موفق باشی.
احسنت به تو. بسیار بسیار تحسینت میکنم. عالی عمل کردی. بسیار عالی اعراض کردی از ناخواسته. مطمئنم اگه من بودم ناخواسته درگیر این گفتگوی ناسالم و سمی میشدم. ولی تو خیلی توحیدی و عالی عمل کردی. الهی صد هزار مرتبه شکر. این از کنترل ذهن عالی تو میاد و قطعا تو درحال گسترش شخصیت توحیدی خودت هستی. روز به روز عالی تر و توحیدی تر. الهی صد هزار مرتبه شکر.
به لطف و هدایت رب العالمین جان همواره نتایج طلایی و ارزشمند کسب کنی. بینهایت نعمت و فراوانی و ثروت بدست خلق کنی.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم. سلامت و شادکام باشید. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه تغییر و تحول مثبت و رسد و پیشرفت شما. بسیار تحسینتون میکنم بخاطر ساختن این شخصیت قوی که چالشها و روزهای سخت رو پشت سر گذاشتین. و امروز با آرامش ناشی از قدرت درونتون دارید به پیش میرید. و اینکه بازم تحسینتون میکنم که انگشتر تون رو فروختین تا دوره تهیه کنید. این بهش میگن یه شخصیت و ذهن ثروتمند. با اینکه همه میدونن طلا برای خانمها چقدر جذابیت داره. ولی شما طلا رو دادین، و بجاش آگاهی و گسترش شخصیت رو دریافت کردین. معامله بسیار هوشمندانه ای بوده. تحسینتون میکنم. و یه نکته ای دیگه «منم دوره عزت نفس رو میخواااااااام» با اینکه دارم دوازده قدم رو کار میکنم ولی بشدت مشتاق عزت نفس هستم و از خداوند میخوام که ظرف وجودم رو اونقدری گسترش بده تا در مدار دریافت آگاهی های دوره عزت نفس قرار بگیرم.
میدونید باور شخصی من چیه؟ من معتقدم ما باید روی خودمون کار کنیم و اونقدر این کار کردن رو ادامه بدیم تا به لحاظ فرکانسی به سطحی برسیم که آماده دریافت یک آگاهی باشیم. چه محصول باشه چه فایل هدیه. جهان ما رو در معرض دریافت اون آگاهی قرار میده. در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام سلام سلام
درووووووود فراوان به شما سعیده جان خواهر بزرگوارم.
در پناه هدایت و حمایت رب العالمین همواره شادکام و سلامت باشی.
قبل از هر چیز یه نق بزنم ؛ حالا از توی کامنت من باید بفهمم که داستان هدایت نوشتی؟ چرا خبر نمیدی دختر خوب ؟
تا کامنتتو دیدم یهو بی اختیار یه لبخندی زدم و گفتم آخ جون یه کامنت بی نظیر، برم ببینم سعیده چی نوشته. خلاصه یه نگاهی انداختم به کامنتت الی ماشاءالله طولانی بود ، گفتم یا خود خدا و اکثریت امامزاده های اتحاد جماهیر شوروی. کی میره این همه راهو. شروع کردم به خوندن و لذت بردن و ذوق کردن و تحسین کردن و خدا رو شکر گفتن تا رسیدم به اونجا که نوشته بودی توی داستان هدایتت گفتی. گفتم هاااااااان ؟ داستان هدایت؟ بلافاصله پروفایلتو باز کردم داستان هدایتت رو خوندم و بازم کلی لذت بردم و ذوق کردم و تحسینت کردم و خلاصه خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر هر ذره و هر ثانیه از اتفاقات زندگیت. چی بگم بهت ، بقول بوشهریا مُونگه دادن (نق زدن) حمید بی فایده است. سعیده است دیگه، انتظار نداری که بهت خبر بده فلانی من داستان هدایت نوشتم اون به زمان بندی خدا اعتماد داره و عالی و توحیدی روی خودش کار کرده. بینهایت تحسینت میکنم. خلاصه اینکه کامنت بی نظیرت رو خوندم و تا رسیدم آخرش. مشتاق بودم هنوز ادامه داشته باشه.
چیزی از محل کارت نمیدونم ولی مطمئنم خیلیها دوست ندارن تو انتقالی بگیری. نمیخوان یه نیروی به این خوبی رو از دست بدن.
آخرای کامنت هر چی دقت کردم آخرش چی شد با مرخصی موافقت شد یا انتقالی ولی دیدم ننوشتی.
چقدر بی نظیر و عالی داری پیش میری و توحیدی عمل میکنی. چقدر قرآن رو مسلطی و برای هر خط از سرگذشتت یه مصداق قرآنی میاری. و چقدر تسلیم امر خداوند هستی. اونجایی که نوشته بودی «و افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد».
برای تحسین کردنت دامنه لغاتم خیلی ضعیفه. از بس عالی و ارزشمند و توحیدی عمل کردی. بهت تبریک میگم. نوش جونت ذره ذره نتایجت. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر هر ثانیه از زندگیت.
امیدوارم هر موقع این تلگراف من به دستت میرسه ، به لطف الهی احساس خوب و مثبت در قلبت ایجاد کنه.
در پاسخ به داستان هدایتت و همچنین سرگذشتت که توی کامنت نوشتی ، دعوتت میکنم به خوندن غزل شماره 143 حافظ. «سالها دل طلب جام جم از ما میکرد…»
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی،در بهترین زمان و مکان و شرایط در کنار توحیدی ترین انسانها.
سلام و درود به شما خانم یوسفی عزیز. در پناه رب العالمین شادکام و سلامت باشید.
توی دوره دوازده قدم و توی بسیاری از فایلهای هدیه، استاد مثال دست کردن توی آتیش رو مطرح میکنه. اینکه چقدر قوی ترین منطق ها و دلایل رو ارایه بدیم برای اینکه به شش میلیارد دلیل منطقی من مجبور و ناگزیر بودم دست کنم توی آتیش، در همه شش میلیارد مورد دلایل منطقی دست ما با موفقیت میسوزه.
من یه دوستی داشتم از یکی از سازمانهای معروف دولتی ، فوق لیسانس علوم سیاسی، چقدر باهم بحث سیاسی میکردیم و چقدر بهم پیام میداد و سر بحث سیاسی رو باز میکرد. یه روز اوایلی که اومده بودم توی سایت بهش گفتم من دیگه با این چیزا کار ندارم «بحث سیاسی از نجس ترین نجاستها برای من چندش آور تره» خیلی از حرفم ناراحت شد و گفت من سالها درسش رو خوندم، همیشه هم این مدرک فوق لیسانسش رو تو چشم من فرو میکرد. گفتم ببین تو کارمند رسمی فلان سازمانی، تحصیلاتت هم فوق لیسانسه. اگه بخوای میتونی استاندار و فرماندار بشی، میتونی نماینده و رئیس جمهور بشی. ولی من چی ام؟ یه کارگر ساده با حداقل تحصیلات دانشگاهی. استخدام شده تا اینکه به قیمت جونش از چهارتا تجهیزات صنعتی حفاظت کنه. تو این راهو ادامه بده منم از سیاست دوری میکنم چون میدونم از کنترل من خارجه، ترجیح میدم در مورد چیزی که بر اون کنترلی ندارم انرژیم رو هدر ندم… خلاصه اینکه مدتهاست ازش خبری ندارم. ولی مطمئنم جهان هستی همیشه درست کار میکنه.
نکته جالبش این بود، با اینکه توی عقاید مذهبی و سیاست های کلی کشور هم عقیده بودیم ولی بازم سر بدگویی من از کمونیستها و صحبت کردن از قوانین آمریکا بازم بحث مون به جاهای ناگوار ختم میشد.
هر چقدر میتونید از این بحثها به دور باشید. چون چیزی جز آلودگی ذهن و اتلاف انرژی نیست.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام و درود به جواد عزیز. قدردان لطف و محبت شما هستم. ممنونم که با کامنت های ارزشمندت احساس خوب هدیه میدی. آقا چقدر دلم برای لهجه مِشِدی تنگ رِفتِه بود.
این روزها یه کمی مشغول بودم و هنوز هم هستم. ببخشید با تأخیر جواب میدم. مشغول اسباب کشی هستم. و اینکه یه کمی سرم شلوغه ولی در پناه آرامش و لطف الهی. و دستان نوازشگر رب العالمین که هر لحظه از جایی که فکرش رو نمیکردم دری رو برام باز میکرد. خیلی خیلی امیدوارم به رحمتش. یه جایی بود که واقعاً کم آوردم. نشستم براش متن نوشتم .گفتم خدایا خودت میدونی من هر چقدر به زمین و زمان بزنم اول و آخرش خودتی که باید گره ها رو باز کنی. من الان اعلام میکنم تسلیم خواست و اراده تو هستم و نیاز دارم درها رو باز کنی و مطمئنم و یقین دارم فقط تویی که کمکم میکنی براش.
باور کن اینو نوشتم یکی دو ساعت بعد یه خونه با شرایط خوب و هزینه مناسب برام پیدا شد. و ماجرا ادامه پیدا کرد.
به لطف الهی روزهای آینده اتفاقات بهتر و عالی در راه خواهد بود.
در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی جواد عزیز. خیلی ممنون و سپاسگزارم از وجود ارزشمندت.
سلام و درود به اصغر جان برادر بزرگوارم. سپاسگزارم از لطف و محبت شما و همینطور بخاطر نوشتن کامنتی که بسی انرژی مثبت به همراه خودش آورد. در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و سلامت باشی داداش.
واقعاً من با اینکه یادش گرفتم و توی کامنتم هم مینویسم باز هم یه وقتایی ناخواسته با یه بنر تبلیغاتی یا یه صحنه نازیبا چرخه افکار منفی توی ذهنم استارت میخوره. بحدی که جهان هستی میگه «هی پسر کجا داری میری؟ انگار چک و لگد خونت اومده پایین؟»
خدا وکیلی بوشهر یه شهره با کلی انرژی مثبت و احساس خوب. با کلی زیبایی و سواحل پر از انرژی مثبت. با ده بیست دقیقه پیاده روی میتونی سطح انرژی رو بشدت ببری بالای بالا. چقدر آدمهایی میبینم از جاهای دیگه میان بوشهر برای سفر ولی بعداً دوباره برمیگردن برای کار و زندگی.
این شهر واقعاً انرژیش مثبته. شاید یکی از دلایل شیطنتهای کودک درون من همین انرژیی مثبت اینجا باشه. اما امان از دست این ذهن نجواگر که با این همه زیبایی و حس خوب و مثبت بازم دنبال بهانه است تا چرخه افکار منفی رو براه بندازه. خیلی عجله دارم تکاملم رو طی کنم و مثل استاد عباس منش اونقدر روی خودم آگاهانه کار کنم که به صورت طبیعی و عادی در چرخه افکار مثبت باشم.
خیلی ممنون و سپاسگزارم بخاطر این کامنت ارزشمند که برام نوشتی و پر حرفی های کودک درونم رو تحمل کردین. این کامنت نوشتن ها بخشی از تمرینات روزانه منه. که باعث میشه احساسم مثبت باشه. امیدوارم این گفتگوها باعث احساس خوب و مثبت و عالی شما هم شده باشه.
مطمئنم خداوند منتظره تا ما موانع ورود نعمتها و جریان ثروت رو برطرف کنیم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.