الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 5 - صفحه 14

395 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 986 روز

    سلام میکنم به استاد عزیزم و دوستان سایت

    چقدر ا بین فایل اگاهی داشت از یه فرد موفق که تمام صحبتهایی که استاد از مصاحبه با ایشون خوندن همش در رابطه با قوانین جهان هستی بود

    از اون اول که در رابطه با اون کسبوکاری که داریم باید علاقه داشته باشیم تا اینکه کاری رو انجام بدیم که اصلا دوستش نداریم

    اینجا تفاوت بین افراد موفق و بقیه مردم

    خداراشکر که دارم به این قانون عمل میکنم و روی علاقه هام کار میکنم

    و اما قانون بعدی اینکه نباید اینده رو پیش بینی کنیم ما فقط میتونیم توی هر لحظه و هر موقعیت و هر شرایطی که داریم باورعای مناسب در جهت خواسته هامون ایجاد کنیم تا اینده بتری داشته باشیم وقتی ما میایم پیش بینی با باورهای الانمون و میبینیم که اون پیش بینی که داشتیم اتفاق نیافتاد و افسرده ضعیف و بدهکار میشیم پس باید در لحظه با باورهای الانمون زندگی کنیم گذشته هم که گذشته اصلا فکر کردن و یاد اوری خاطرات بد برامون همون اتفاقات رو دوباره رقم میزنه پس در لحظه زندگی کردن یعنی ارامش و نداشتن اضطراب

    قانون بعدی اینکه برا خودمون زندگی کنیم پیرفت کنیم نه اینکه به بقیه نشون بدیم که این پیشرفت این موفقیت این خونه این ماشین رو داریم هر جا هر زمانی که هستیم باید خودمون باشیم

    وقتی به یه مرحله ای میرسیم که از لحاظ مالی یا موقعیت مکانی یا موفقیت تو کسب و کار داریم نبایو مغرور بشیم و خودمون رو با بقیه مقایسه کنیم

    باید با مردم باشیم و نقاب نداشته باشیم

    یا اینکه حالا من به جایگاهی رسیدم دیگه یکسری رفتارهارو نباید انجام بدم یا همیشه با کت و شلوار اتو کشیده باشم نه این داره مارو از مسیر دور میکنه

    ما باید مسیر زندگی خودمون رو بریم کاری نداشته باشیم بقیه چی میگن یا چه قضاوتی میکنن من دارم از خودم زندگی و کارم لذت میبرم فارق از اینکه بقیه چی میگن اصلا برام مهم نیست و فقط روی خودم و کارم تمرکز میکنم

    خداراشکر که با این فایلها میتونم باور ایجاد کنم در ذهنم و زندگی خودم

    در پناه الله یکتا شادو موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1816 روز

    سلام بر همه عزیزان

    استاد جان عزیزم شما صحبت میکنین و من به بکگراند فوق العاده زیبایی که پشت سرتون هست نکاه میکنم به اون مکان بینظیر که اب و هواش و الان دارم تو اتاقم حسش میکنم و‌خودمو اونجا میبینم به بند زرد اپل واچتون که اینقدر زیبا و دوس داشتنیه به قاب گوشی 14 پرومکس فوق العادتون به میکروفون بامزه روی لباستون به کل زیبایی که تو همین فایل هست

    در رابطه با صحبتهای عالی شما هم باید بگم منو خواهرمم اصلا فوتبالی نیستیم و‌به فوتبال علاقه ای نداریم اما تمام فوتبال هایی که مسی رونالدو اون اقاهه که اسمش و الان فراموش کردم چهره سیاه پوستی داره کل بازی های جام جهانی رو تا جایی که بتونیم دنبال میکنیم من خودم بازی عربستان و ارزانتین و ندیدم اما خیلی خیلی از خود بازی بیشتر حواشی ش به گوشم رسید و صحبتها و نقدهای بازی چنتا بازی رو نتونستم دنبال کنم اما همون موقع که بین دوستامون پیش بینی میکردیم اکثرا میگفتن پرتقال قهرمان میشه و من همون لحظه گفتم بی تردید ارژانتین و بسیاری معتقد بودن که ارژانتین شانس برد نداره حتی با اینکه طرفدارش بودن اما من حسم عجیب میگفت قهرمان این فصل ارژانتین هست با اینکه بازی هاش و هنوز ندیدم فقط موفق به دیدن بازی اخرشون شدم که اونم تقریبا 90 درصد جهان پیگیر بودن تو تهران که هیچ کس اون ساعتها بیرون نبود اکه هم بودن هرجا رد میشدی جمعیت ایستاده بودن و با یه تلوزیون همه میخکوب صفحه نمایش شاید اگه منم بازی ها رو دنبال میکردم ذهن منطقیم میگفت ارژانتین قهرمان نمیشه چون خیلی شنیده بودم که همه میگفتن مسی دیگه پیر شده برای بازی و باید دیگه فوتبال و بزاره کنار یا تیم ضعیفی مثل عربستان وقتی بردش دیگه شانسی نداره و … خلاصه چون ندیدم و اونارو‌باور نکردم دنبال پیش بینی خودم بودم و چقدر وقتی برد خوشحاال شدم چون واقعا مسی چهره محبوب و دوس داشتنی هست که کمتر کسی هست که دوسش نداشته باشه ️

    در پی موضوعی که بهش اشاره کردین دقیقااا همین بود هر دفعه همه میگفتن نه ایندفعه‌‌ دیگه جدیه اینبار دیگه اوضاع خیلی بدتره و هربارم هیچ اتفاق خاص دیگه ای نمیفتاد جز اینکه محدودیت اینترنتی و خیلی چیزهای دیگمون فقط بیشتر میشد و هربار خودمون اوضاع رو برای خودمون سخت تر میکردیم هیچ طرفی هم حاضر به کوتاه اومدن نبود و من نوعی تصمیم اینبود دنباله رو هیچکدوم نباشم و سبک و روش زندگی خودمو برم که ارامش دو چندان برام‌داره و واقعا هم نتیجه ش و دیدم ️‌

    حتی اون تایمی که ایران و امریکا بازی داشت من با دوستام برای اینکه بیشتر خوش بگذره و کنار هم باشیم رفتیم کافه بازی رو دنبال کردیم اتفاقات بعدش و اینکه یسری ها خوشحال بودن که ایران باخت و کار ندارم اما وقتی بازی تموم شد دوستای نزدیکترم که هم فرکانس هستیم هرکدوم بعدش خدافحافظی کردیم و رفتیم خونه هامون

    و استاد پیش بینی هایی که جلوی دوربین کردین و من دیدم همشون تا به الان درست و بجا بوده و اینکه شما الان تصمیم گرفتین اینده و پیش بینی رو بزارید کنار و لحظه حال و تمرکزشو بیشتر کنید این برای من شاگرد فوق العاده ترینه

    خدای من افتاب فضایی که توش هستینم فوق العادست

    الان دو تا موضوع در جهت پیشرفتم یادم اومد اینکه تو هرچیز فقط نکته مثبت یا زیبایی شو ببینم هفته پیش با دوستامون میخواستیم بریم سینما و اینکه کدوم سینما رو برای فیلم مورد نظر که کمدی هم بود انتخاب کنیم داشتیم به نتیجه میرسیدیم با هماهنگی تلفنی

    دوستم زنگ زد گفت فلان سینما بریم گفتم عالیه اونجا اره بریم قطع کردیم و یربع بعدش تماس گرفت گفت اونجا نمیریم به این نتیجه رسیدیم بریم اون یکی سینما گفتم اره اونجا هم خیلی خوبه ناخوداگاه و بسرعت میگفتم بهش بعدش گفت قربونت برم که همه جا رو میگی خوب من بجملش فکر کردم و گفتم خدایا شکرت که مثبت گرا شدم قبلا اینطوری نبودم اصلا حداقل چهارتا غر میزدم بعد بشوخی میکفتم ای بابا یه جا رو مشخص کنید دیگه اما این شخصیت الانم بدون اینکه دستکاری بشه بدون اینکه فیک‌باشه اصل اصل بود و جملات از ناخوادگاهش بیرون میومد

    موضوع بعدی راجع به دو شب پیش هست که قرار بود با یسری از دوستامون که خیلی وقت بود ندیدمشون بریم شمال اولش من یکم مردد بودم چون من تو اون جمع یسری هاشون و میشناختم و از وقتی کاپل شده بودن طرف مقابلشون و خیلی شناخت نداشتم اما گفتم سختش نکنم تجربه باحالیه ادمهای جدید شرایط جدید من باید خودمو وفق بدم کاری که توش خوبم همه چیز اکی شده بود و حتی ساکمم بسته بودم اما لحظه اخر که قرار شده بود دوستم خبر نهایی بده ساعتش و یه لحظه حسم خوب نبود دلشوره یا نگرانی نبودش حس بد هم نبود یه حس شبیه به دودلی بعد‌سریع با خودم گفتم خدایا اگه به نفع من هست این سفر و قراره خیلی خوش بگذره برم اگه نه که نمیرم همین بعد فکر میکنم کمتر از نیم ساعت بعدش تلفنم زنگ خورد و دوستم گفتش ماشین اکی نشد قرار شده فردا صبح اگه فلانی مرخصی تونست گرفت بریم بعد از چند ساعت گفتم فردا هم چه زنگ زدن چه نزدن نریم باهاشون این‌سفر و دیگه ذوقم پرید به ایشون اینجوری گفتم در صورتی که خودم فهمیدم هدایت خداست حداقل صداش برام واضح بود

    امروز متوجه شدم یعنی دوستم تماس گرفت که خوب شد نرفتیم اونا تو حیاط ویلا میخواستن اتیش روشن کنن از بنزین ماشین برمیدارن و نمیدونم سیم ش گیر کرده بوده چیشده بود که جلوبندی ماشین اتیش گرفته و دست صاحب ماشین سوخته دوستم گفت خوب شد نرفتیم وگرنه از دماغمون درمیاد و فس میشدیم و اینا اون‌داظت حرف میزد و اینور تلفن من دهنم باز چشمام گشاد رو ب دیوار میخکوب فقط تو فکر هدایتی که بهم شده بود اصلا نمیتونستم ادامه حرفهاشو بفهمم یعنی فقط گفتم خدای من تو بینظیرترینی هدف من قصد من فقط خوش گزرونی و سفر و شادی و درس های خوب دیدن زیبایی و هوای خوب بود اما چون اون جمع دنبال دردسر بود( با توجه‌به شناخت قبلی که داشتم ازشون) همونو جذب کردن و خدای مهربونم نخواست ما تو اون‌زمان و اون مکان با اون‌ادمها باشیم چون من قبلش یه کوچولو خورد تو ذوقم که اکی نشد بریم اما بعدش کلی ذهنمو کنترل کردم با خودم حرف زدم که خودت از خدا خواستی اگه خلاف اون چیزی هس که تو میخوای اصلا جور نشه و بعدش تو تهران تو همون دو روز کلی تجربه های باحال کلی اتفاقات خوب برام افتاد که وقتی شب سرمو رو بالش گذاشتم‌از ته‌دلم خدا رو شکر کردم که اینقدر بهم خوش گذشت

    اینو خواستم مطرح کنم بمونه ب یادگار برای خودم

    استاد جانم منم مثل دهها نفر از بچه های سایت کلی اون قسمت تحسینتون کردم هم شما هم مریم عزیزم و که یه بانوی ایرانی که تو فرهنگ ایران بزرگ شدن اما واکنش عالی داشتن اون‌لحظه‌و‌ صدهها لحظه ای که من تو بقیه قسمتها دیدم و میدونین که منظورم چی هست

    همین موارد هست که شما رو الگوی بیرقیب برای من و امثال من بجا میزاره

    استاد در رابطه با احترامم از فایل نتایج اقا رضا من همون موقع گفتم بپذیرم و اجراش کنم و از اون روز به تمام کسانی که از من بزرگترن هم احترام میزارم و هم با الفاظ اقا و جناب صداشون میزنم

    ممنونم از اموزه هاتون ممنونم از حضورتون ممنونم از تکرارتون ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3761 روز

    استاد جان سلام و درود

    نمیدانم چرا تا بحال این فایل را نشنیده بودم، عجیبه، متوجه شدم بهمن پارسال روی سایت آمده. حتما من در مدار آگاهی هایش نبوده ام. امروز هدایت شدم به یک دفتر نو و نشستم کلیدها را نوشتم. آخرین کلید (تمرکز بر آنچه تحت کنترلم است)بود. بعد زدم رویش آمدم به این صفحه. خیلی آگاهی های قشنگی بود. خیلی مهم بود. بخصوص کلمه ی (پیش بینی)که راجع بهش صحبت کردید. این در لحظه زندگی کردن و فکر نکردن به آینده. من از 12 سالگی به آینده ام فکر میکردم. به دلیل جوی که توش بودم و ترسهام بسیار زیاد بودن. الان که به عقب نگاه میکنم میفهمم چقدر بده که تا اون حد در آینده باشی اونم نه با احساس خوب بلکه از سر ترس و نگرانی از تنها ماندن و مسائل زندگی. خداوند منو هدایت کرد که با تقویت ایمانم از آینده نترسم و ایمان داشته باشم خدا هست و هر مسئله ای پیش بیاد حل میشه.من تمرکزم باید روی خودم باشه در هر شرایطی. خدایا شکرت برای این سایت الهی. در مورد یکی از عزیزانم که فرد شاخصی در حوزه ی کاری اش هست و من همواره دوست داشتم او سبک دیگری زندگی کند ولی او بسیار ساده زیست است بهتر دارم میفهمم چقدر این طرز تفکر شما را داشته و قطعا بخاطر اون مدل تفکری توانسته با آرامش ذهن و قلب زندگی کند. خیلی درسهای ارزشمندی گرفتم استاد جان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    حسین دانش خواه گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم و تمامی بچه های سایت توحید و یکتاپرستی

    فایل الگو برداری از افراد موفق قسمت 5 و4رو باهم دیدم خیلی صحبت های خوبی انجام شده بود درباره مسی

    من هیچ موقع اطلاعات زیادی در مورد مسی یا ستاره های فوتبال نداشتم ولی رفتم بازی فینال رو که آرژانتین و فرانسه بود رو دیدم

    لحظه ایی که مسی جام رو برد بالا ورزشگاه قطر داشت منفجر میشد

    واقعا من لذت بردم واقعا تحسین بر انگیزه خدارو صد هزار مرتبه شکر

    اصلا من انگیزه گرفتم از این بازی از صحبت های شما منی که فوتبالی نبودم ولی دارم یه مسیر عشق و علاقه رو میبینم که در کنارش پایه و اساسش توحید هست و دارم میبینم که یه انسان وقتی تمرکزش رو روی خودش بزاره چقدر میتونه پیشرفت کنه

    تا هم خودش عالی زندگی کنه هم جهان رو جای بهتری واسه زندگی کردن بکنه

    تبریک میگم به آقای لیونل مسی برازنده این جایگاه هست هرکس سر جای درست شه

    حتی زمانی که آخر بازی اون پادشاه قطر داره لباس عربی تن مسی میکنه مسی بسیار متواضع و فروتن رفتار میکنه

    و فقط میتونم بگم خدایا شکرت بخاطر این توانایی خلقی که به ما عطا کردی

    خیلی خیلی صحبت های شما جالب بود باعث شد که برم بازی آرژانتین و مکزیک هم ببینم

    اون تیکه از صحبت های شما که گفتین مکزیک به طور وحشیانه ایی دفاع میکرد ولی بخاطر استمرار و مداومت آرژانتین یهو یه در باریک بازشد تا گل بزنه آرژانتین خیلی برا من درس داشت این استمرار این مداومت چه نیروی عظیمی درونشه

    واقعا استاد ازت سپاس گذارم

    مریم خانم ازت سپاس گزارم

    در پناه رب العالمین هر لحظه شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2151 روز

    استاد عزیزم سلااام

    بعد از چند روز شلوغ و بدو بدویی

    امروز نشانه روزم‌زدم

    و این فایل عالی اومد

    چقدر متناسب با امروز من

    من ب لطف خدا بعد از یکسال اومدم تهران دیدن خانواده ام

    و قبلا هر وقت میرسیدم‌تهران و‌خواهرم میومد دنبالم

    از تو‌ماشین تا برسیم خونه غیبت و‌گلایه بود

    ولی خدا میدونه دیروز خواهرم اومد دنبالم( دست خداست برای من که با محبت و مشغله کاری همیشه میاد دنبالم فرودگاه)

    و تا 3 4 ساعتی که با هم بودیم

    حرف هایی که زدیم از خوراکی های خوشمزه ی خارجی توی شهری که زندگی میکنم بود

    و اتفاقات بامزه بین خواهرم و پسرش

    و کلیییی خندیدیم

    خداروهزار مرتبه شکر

    امروز خواهرم بعد از کار میاد خونه مامانم پیش ما

    و فایل امروز بهم کفت

    صدی خانوم

    حواست باشه کنترل ذهنت تو رو اینجا اورد

    رو‌مدار خودت نگهدار

    و صب ک‌چشمام باز کردم از خدا خواستم من هدایت کنه ب بهترینها در زمان درست

    الهی الحمدالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    محدثه آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1310 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جونم‌

    امیدوارم همیشه شاد شاد باشید

    من از بچگی هر چی در مورد مسی و رونالدو و امثال این آدم های خیلی موفق رو میدیدم ،ب خودم میگفتم خوشبحال اینا ،اینا از توی شکم مادر تقدیرشون رو خدا ب بهترین شکل ممکن رقم زده و من هیچ شانسی ندارم و این سرنوشتم هست ک توی این کشور و این شهر و این خانواده ام

    هی فحش و فحش میدادم وقتایی ک محدود شده بودم و البته خودم رو محدود کرده بودم ب آدما ک هرچی مامانم و بابام بگن ،من نمیتونم روی حرفشون حرف بزنم ،اونا نمیزارن بدون خودشون مسافرت برم و ته تهش بزور عید تا عید یه مسافرت بریم اونم با کلی التماس ک پوسیدیم توی خونه و اینا

    و کل سال های زندگیم توی یه روتین افتاده بود حالا گاهی بالا و پایین داشت ، یه نمه هم شادی بود و اینا

    ووهمیشه حسرت میخوردم ب این آدم ها بخودشون

    کشورشون شغل و جایگاهشون

    دیگ شده بود عادت واقعا

    ک این شده بود واقعیت زندگی من

    دلم میخواد سجده شکر کنم برای اینک این زندگی ک ب من هدیه داده شده تصادفی نیست و فقط یه قانون ثابت و محکم داره و هرگز این قانون لغو نمیشه و در آن واحد جواب میده

    الان ک خوب فکر میکنم من ک تونستم اول اینو بکنم واقعیت زندگیم ک همه چی شانسیه و تقدیره و بستگی ب خانواده و جد و آباد آدم ها داره حالا اگ تونستم اونو بکنم واقعیت زندگیم پس میتونم الان کار کنم روی خودم طبق قانون و این ک همه چی دست خودمه و افکار و کانون توجه منه و دیدم رووعوض کنم

    و از همین لحظه زندگیم رو عوض کنم

    هرچند استارت اولیه اش رو از یکم فروردین 1402 زدم

    توی اوج اوج حال بد ،بد ترین تضاد زندگیم اتفاق افتاده بود و ب خودم گفتم دیگ تمومه حالا ک کاری از من برنمیاد

    پس با گریه با ناراحتی با غصه با گاهی خنده فقط ادامه دادم و ادامه دادم و الان حالم نسبت ب یکم فروردین زمین تا آسمون تفاوت داره

    بارها ب خواهرم میگم من هیچ ربطی ب اون محدثه یک روز قبل از یکم فروردین ندارم

    چرا؟

    چون من حس کردم از کالبد آدم قبلی خارج شدم بخدا نمیدونم استاد باورت میشه یا نه ولی من احساس کردم این خارج شدن از کالبد قبلی ام رو

    گاهی فکر میکنم‌با اینک یادآوریش بازم اذیتم میکنه ولی عجیب ازش رد شدم آهسته و پیوسته

    هنوزم باید کار کنم روش چون خیلی عمیقه (مرگ یکی از عزیزانم بود)

    خلاصه استاد من توی این مسیر میمونم و ادامه میدم

    و ب زودی دوره ب صلح رسیدن با خود رو میخرم چون مریم جون گفته خشت اوله

    ولی خب خواهرم 12 قدم رو خریده و منم از فایل های بی نظیرش استفاده میکنم

    ولی میخوام همه محصولات رو توی اکانت خودم داشته باشم

    استاد جونم اول از خدا سپاس گزارم گ شمارو هدایت کرد ب این مسیر و بعدش از شما سپاس گزارم برای اینک مارو هم ب مسیر خودتون بعد خدا هدایت کردین

    گاهی خیلی عمیق میشم ب این قانون از شوق و ذوق اشکام میریزه

    فقط باید عمل کنم ،میدونم فقط باید عمل کنم

    عاشقتم استاد عزیزم و مریم عزیزترم️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    زهره یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    سلام بر استاد عزیزم

    و دوستان هم فرکانسی من

    در لحظه زندگی کردن

    فکر قبل وبعد رو نکردن وهمه چیو سپردن بخدا

    وتو لحظه زندگی کردن وبهترین خودت بودن تو اون لحظه

    درباره دیگران حرف نزدن وغیبت نکردن راجب دیگران

    کنترل کردن ذهنمون در مورد پیش بینی نکردن قضایا

    چون بهترین شکل زندگی کردن زندگی کردن در لحظه است.وباید ذهنمونو کنترل کنیم.

    من بابد بهترین خودمو در هر لحظه از زندگی ارائه بدم تحت هر شرایطی

    من باید تمرکزم روی خودم باشه من باید کارمو امروز درست انجام بدم همه اینا منو از مسیر خودم دور میکنه.

    اگر من شرایطی رو دوست دارم با کار کردن روی خودم باید خودمو به سمت اون شرایط هدایت کنم

    من منتظر تعریف وتمجید دیگران نیستم

    من حسم با کارهایی که خودم انجام میدهم خوب هست.احساس من با خودم وکارهایی که در هر لحظه زندگیم انجام میدم خوب هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    سلااااام استاد عزیزم،پیام امروز:سعی میکنم فقط برای امروز زندگی کنم،ومشکلات تمام طول عمررابه یک باره به دوش نکشم،نمیدونم،هرچی خدابخاد،چقدر زیباست اگرعمل بشه بی نظیره واین سخت ترین کاردنیاست،چقدرسخته بتونم کنترل کنم زبونمو چقدر باید اتفاق بیفته که هزاران بار تایک قدمی هدف رفتم وقتی گفتم دیگه اتفاق نیفتاد،تجربه روتجربه کردن خطاست اینو خیلی خوب میدونم ولی توعمل پاشنه آشیل منه،ازمسیردورمیشم به خاطر رفتارهای اشتباه وچقدر فکر کردم یه مساله درسته تمومه ولی باز اشتباه بود،حالابادیدن این فایل یه تلنگری به مغزم خورد اینم الگو دیگه تکرار نکن ،خداروشکر برای اگاهی امروز فقط برای امروز برای خود برنامه خواهم داشت شایدموبه مو انجام ندم ولی به هرحال آن راخواهم داشت فقط تمرکزمیکنم روی افکارم وآرامشم ودیگرهیچ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    آرزو رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 833 روز

    به نام تنها نیروی برتر جهان

    سلام

    پیش بینی !!!! پاشنه ی آشیل من

    چیزی که باعث میشه بخوام برنامه ریزی کنم که اینکارو بکنم بعدش اونکارو میکنم بعدش اینجوری میشه بعد از نتیجه این حرکت رو میزنم و تماااام و در نهایت دیدم که خیررررر هرگز اینجور پیش نمیره و به قول استاد نابود میشم در اون مورد … دارم سعی میکنم تسلیم بودن رو بهتر و بهتر انجامش بدم اجازه بدم خدا نشونم بده انقد تقلا نکنم آروم بگیرم و اجازه بدم اجازه بدم اجازه بدم جریان منو هدایت کنه به بهترین مسیر آسونترین مسیر و لذت ببرم از این راه ، لذت بردن اصله ، آینده ی فلان چیز چی میشه نمیدونم من فقط یه چیزو میدونم اونم اینکه سهم خودمو انجام میدم و مطمئنم وقتی در مسیر درست حرکت میکنم راه ها باز میشن و باز میرم جلو ، میخوام لاخوف علیهم و لاهم یحزنون باشم ، گذشته و آینده رو رها کنم میخوام مثل افراد انجمنN A فقط برای امروز زندگی کنم …

    مورد بعدی حاشیه

    استاد توی ایران ما یه نمونه داریم که تاحدود زیادی از حواشی دوره ، سرمربی قبلی سپاهان آقای نوید کیا ، ایشون وقتی سرمربی سپاهان شدن تیم رو تا نایب قهرمانی بردن و جالب اینجا بود در فضای فوتبال ایران ایشون مورد احترام همه ی تیم ها و همه ی هوادارهای هر تیمی بودن ، هرگز به داور اعتراض نمیکرد و همیشه در مصاحبه ها میگفت بازیکن شماره فلان مثلا بد عمل کرد یا باید اینجور عمل میکردیم و خیلی مسئولیت پذیر عمل میکرد ولی کم کم صدای بازیکن ها دراومد که چرا به داور اعتراض نمیکنی چرا نمیبینی فلان تیم رو به نفعش میگیرن فلان تیم حکومتیه و… محرم نوید کیا استعفا داد و سپاهان با یه بودجه ی بسیار زیاد مورایس رو برای سرمربی گری آورد و همه خوشحال که دیگه قهرمانن و دقیقا همون بلا مجدد سرشون تکرار شد و مجدد همون سناریو که نه خیر داور مقصره ، فلان تیم رو عمدا میخوان ببره یا …

    و وقتی با نوید کیا صحبت کردن که تیم محبوبت با وجود آقای مورایس نتونست قهرمان شه نگفت آره تیم حکومتی باید قهرمان میشد و داور پنالتی نگرفت و داور با اوناست و… بلکه گفت اگه دربرابر تراکتور متمرکزتر بازی میکردن الان جام مال اونا بود

    من اصلاااا فوتبالی نیستم ولی این اخلاق آقای نویدکیا رو خیلی تحسین میکنم ، اینکه دنبال یه عامل بیرونی نباشی که بدبختیا و بلاها و مسائلت رو بندازی گردنش

    که مثلا سپاهان قبلش قهرمان نشد چون نوید کیا اعتراض نمیکرد به داور و الان قهرمان نشد چون میخوان یه تیم خاص قهرمان شه

    و اینکه ایشون وقتی 20سالش بوده کاپیتان میشه و پر افتخار ترین کاپیتان ایران محسوبه و نایب قهرمان آسیا قبلا شده و اینکه اصلا اصفهانی نیست بلکه ترک هستن و مهاجرت کرده بودن اومدن اصفهان و اصلا مرفه نبودن بلکه پدرشون یه کارگر آجرپزی بوده و ایشون به خاطر علاقش میره آکادمی سپاهان و انقدر موفق عمل میکنه ، اینا کلی نکته توشه کلیییی،

    و اینکه تو فضای فوتبالی ایران که تقریبا همه دنبال تخریب همدیگن چطور میشه یه نفر رو تو همه تیم ها و هوادارا بهش احترام قلبی بگذارن !

    خلاصه اینکه اینا باید یه سری چیزا رو از ذهن ما کمرنگ و کمرنگ تر کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    دختر خدا گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    سلام سعیده جونم ،.. دختر چکار میکنی تو با ما فقط بلید با دید تسلیم بودن کامنت هاتو خوند مگه میشه کامنت پر از شگفتی تورو خوند و دیدگان رو تر نکرد ..خدایا شکرت بخاطر حضور پررنگ‌تو خواهر خوب توحیدی م ..دوستت دارم دوست داشتم کامنتتو ذخیره کنم تا هرشب از روش مشق شب بنویسم ..خیلی تاثیر گذار بود بغضی که در گلو دارم واشکی که درچشمانم حلقه بست نشان از توحیدی بودن تو دارد .

    .هر لحظه که تسلیم در گه تقدیر آرام‌تر از آهو بی باک تر از شیرم

    ..هر لحظه که می‌کوشم در کار کنم تدبیر، رنج از رنج اید ، زنجیر از پی زنجیر ..با درودهای فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: