نظارت بر ورودی های ذهن

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است
دیدگاه زیبا و تأثیرگزار محمد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

با سلام خدمت همه دوستان عزیز خانواده عباسمنش.

مدتی هست که برنامه ریختم حالمو خوب کنم طبق قوانین جهان که میگه اتفاقات خوب = احساس خوب

به این نتیجه رسیدم که تو اینستا برم و مطالب طنز بخونم و توی تلگرام جک و فیلم و عکس و ….. ببینم

خب این به ظاهر کار باحال و خوبی شاید به نظر بیاد اما الان با دیدن این فایل استاد فهمیدم که عه من شاید داشتم میخندیدم و شاد بودم و احساس خوبی داشتم ( البته برا لحظه ای ) اما چون بیشتر مطالب طنز از گرونی و بیکاری و مشکلات مملکت صحبت میکنن چه خوراک کپک زده و زهر آلودی رو دارم دو دستی تقدیم ضمیر ناخودآگاه خودم میکنم و شاید الان حالم خوب باشه اما بعدا که باور هام تخریب شد و زندگیم به فنا رفت اون وقت معلوم میشد که آیا این خنده ها ارزش داشتن یا نه .

میدونستم اینا همش الهامات و هدایت خدای مهربونه میدونستم که خدا بسیار رزاقه و رحمان و این این خدا چون خیلی مشتاق تغییر زندگیمه و دوست داره عالی و پرفکت زندگی کنم قطعا نمیخواد که به واسطه ی این خنده های گذرا زندگیم به فنا بره. پس از خودش کمک خواستم

ازش خواستم که کمک کنه یه برنامه ای جایگزین کنم که هم شاد بشم هم لذت ببرم و هم زندگیم ساخته بشه به واسطه این لذت و به فنا نره. همشو تو دلم به خدا گفتما هیچ کلمه ای به زبون نیاوردم. فقط تو دلم یه خواسته ای ایجاد شد و همونجا تو دلم ازش خواستم که پس چیکار کنم ؟

خلاصه اینکه هدایت شدم به سمت کامنت ها. داشتم کامنت ها رو میخوندم و لذت میبردم از اتفاقات خوبی که بچه ها تعریف میکنن که یهو تو یکی از کامنت ها جواب سوالم رو پس از گذشت حداکثر فکر کنم ۱۰ دقیقه گرفتم خیلی خیلی خیلی پوکر فیس شده بوده بودم که خدایا شکرت واقعا مررررسسییییییی

حالا جواب سوالم چی بود که از این کامنت برداشت کردم ؟

اینکه چرا به جای رفتن تو فضای مجازی توی سایت نمیچرخم؟ ❤

خیلی مچرکم و سپاس گذارم از خدا که به راحتی و با لذت درخواستم رو اجابت میکنه واقعا هر چی جلو تر میره آدم خیلی اعتمادش به خدا بیشتر میشه

امیدوارم همیشه شاد باشین و لذت واقعی رو تجربه کنین تو زندگی

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

355 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رویا مهاجرسلطانی» در این صفحه: 2
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    نظارت بر ورودی های ذهن

    به نام یگانه خالق جهان هستی و خداوندی که سراسر نور و روشنایی و عشق الهی است

    به نام خداوندی که خالق است و من رو هم خالق آفرید تا با افکارم و باورهام خلق کنم دنیامو در تمام جنبه های زندگیم

    خدایا شکرت که امروز هم قدرت خداوند تک تک بهترینه بهترین ورودی های پولی و مالی و مادی و معنوی و آگاهی های روز افزونم رو بسمت دیده ها و شنیده هایم برایم آشکار و پدیدار و قابل لمس کرده است. خدایا شکرت

    خدا رو شکرت که امروز هم طبق تعهدم آمدم کامنتی نوشتم در این قسمت از سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن بنام

    نظارت بر ورودی های ذهن

    استاد جان ..چقدر ورودی هایی رو ذهنمون دادیم که الگو و باور غلط برامون‌ساخته و باعث‌شده که بپذیریمشون

    از اینکه با دیدن این فایل یاد روزهای اولی میوفتم که در تلگرام استاد این فایل رو دیدم و همونجا و همون موقع بخودم تعهد دادم که حتما مواظب ورودی های ذهنم باشم یعنی به هر چیزی نگاه نکنم یا هر فیلمی رو نگاه نکنم و یا حتی موسیقی های بظاهر شاد ولی با کلام و محتوای شعری نامناسب منفی رو گوش ندم چون این افکار منه که زندگی مو میسازه و کلا چندین ساله که بطور مداوم روی این موضوع کار کردم هر چند این ذهن چموش هر چند وقت دوست داره به گذشته هام برگرده ولی من فورا مچشو میگیرم

    البته چند سال پیش این فایل آموزشی رو از استاد عزیزم دیده بودم و از آن زمان خیلی خیلی مواظب دیدن صحنه ها و فیلم ها بودم .. حتی آنقدر حساس شده بودم که حتی فیلم های بظاهر طنز رو هم با احتیاط نگاه می کنم یعنی مثل استاد یاد گرفتم که کلا هر فیلمی رو از دیدگاه قانون بهش توجه کنم …

    چند روز پیش دوباره رفته بودم منزل خاله جانم چند روزی اونجا میهمان بودم صبح فرداش خاله عزیزم گفت : آره شماها که شب خوابیدید من یک فیلمی دیدم (منظورش ماهواره) آنقدر خنده دار بود که از خنده خوابو از سرم پرنود … بهش گفتم یعنی اینقدر خنده دار بود که تا ساعت سه چهار صبح بخاطرش بیدار موندی ؟؟؟؟ با تعجب پرسیدم اسم فیلم چی بود که اینقدر خندیدی ؟؟؟ گفت آپاچی فیلم ایرانی بود آقای شفیعی جم و سحر قریشی حمید لولویی که مثلا پدر پولدار سحر قریشی بود و چند تا بازیگر سرشناس دیگر .. اولش پیش خودم گفتم.. چقدر اسمش آشناست ولی هر چی فکر کردم محتوای فیلم یادم نمی اومد تا اینکه به اسرار خاله ام که باید این فیلمو و با هم ببینیم به پسر خاله ام گفت دانلودش کن که با هم ببینیم و بخندیم .. در صورتی که پسر خاله ام طبق عقاید و شناختی که از من پیدا کرده بود بهم گفت یک فیلم انیمیشن قشنگ پیدا کردم به اسم COCO کُوکُو .. ولی خاله ام می‌گفت نه آپاچی رو ببینیم البته وسطای فیلم یاد افتاد که این فیلمو قبلاً دیده بودم … خلاصه ی کلام اول فیلم با ساز و آواز و خوانندگی بر روی عرشه ی کشتی توی جزیره ی کیش و خانه های لاکچری و جت اسکی و شور و شوق شروع شد که شفیعی جم یک خواننده ای بود که همانجا عاشق یکی از ببیندگانش میشه که ظاهراً خیلی دختر زیبا و شیرین زبانی هست (سحر قریشی به اسم فریبا ) و شفعیی جم همش آرزو می کرد که بتونه با این دختر زیبا دوست بشه و هی از خداوند می خواست و آرزو می کرد و می‌گفت خدایااآاا یعنی میشه من با فریبا دوست بشم !! خلاصه بعدش توی همون جزیره ی کیش می‌ره تحقیقات که بفهمه خونه ی فریبا کجاست .. که می‌فهمه آنها آنقدر پولدار و فوق پولدار هستند که فراتر از ذهنش بود یعنی هم مدار نبودند ولی به هیچ چیزی جز فریبا فکر نمی کرد .. تا اینکه خلاصه با ترفندی توسط دوستش با فریبا آشنا میشه .. و بعدش اولش خوشحال میشه ولی این دوستی خیلی زود. بلای جونش میشه یعنی دختره لحظه به لحظه بهش زنگ میزنم و همش بهش میگه منو دوست داری !!!

    اگه دوسم داری این کار رو بکن و یا آن کار رو بکن و یا همش چک ش می کنه که کجا می‌ره چیکار می کنه .. آنقدر دقهبه دقه بهش زنگ میزنه که این مرد حتی توی دستشویی و توالت هم حریم شخصی نداره حتی توی خواب شب تا صبح مدام بهش زنگ میزد و میزد و حتی توی محل کار و هر جای دیگه آرامش نداشت . محل کار شفیعی جم هم مثلا کارمند بانک بود .. خلاصه آنقدر زنگ و زنگ و زنگ میزد که از کار و زندگی انداختنش .. خلاصه از این به بعد فیلم رو به غم و غصه و ترس و نگرانی و مسایل و مشکلات می‌رفت .. حالا تا یک جایی از فیلم بد نبود ولی بعدش نشون میداد که آدمها حرف هایی رو میزنند که اصلا با آنچه که در ذهن شون میگذره خیلی فرق داره .. مثلا در یک جایی از فیلم نشون داد که شفعیی جم با پدرش زندگی می کرد که یک خانه ی. قدیمی خیلی قشنگ داشتند که آثار باستانی بود و میراث فرهنگی بشمار می‌رفت و این پدر و پسر عاشق آن خونه ی قدیمی بودند بخصوص پدرش خیلی اون حیات قدیمی و اون حوض و گلدون ها رو دوست داشت حتی تمام کچبری های دیوار رو با عشق رنگ طلایی کرد و خلاصه خیلی به اون خونه می‌رسید و یک ماشین بنز قدیمی سورمه ای داشت و یک گرمابه ی خوب و عالی برای کسب و کارش داشت و خیلی بهشون خوش می‌گذشت .. خلاصه آن فریبا خانم آنقدر به (شفعیی جم) زنگ میزد که این آقا از دستش خسته میشه و دیگه جواب تلفن هاشو نمیده و گوشی شو خاموش می‌کنه .. تا اینکه دختره بی خبر با دسته گل میاد خونه ی اینا و دل پدر (شفعیی جم) رو می‌بره و هی از این خونه قدیمی تعریف می کنه و میگه من عاشق همچین خونه هایی هستم و دلم می خواد اینجا زندگی کنم و خلاصه از این حرفا.. ولی فورا با یک بهونه ی بیخودی با پسره دعوا می کنه بعدش با موتور مسابقه ای و کلاه کاسکت و گاز دادن پر سر و صدا و سر و شور از اونجا دور میشه .. خلاصه بعدش دختره مثلا خودکشی می‌کنه و می‌ره بیمارستان و اون پدر و مادر پولدارش از دختره طرفداری می کنند و بزور با سر و صدا و داد و فریاد پسره رو مجبور به ازدواج می کنند . همینکه ازدواج می کنند فرداش دختره با یک عالمه کارگر و آجر و مصالح و بیل و کلنگ ناغافلی وارد خونه ی قدیمی این پدر و پسر میشن و آنجا رو خراب می کنه و خلاصه همه چیز های دوست داشتنی آنها رو خراب می‌کنه مثلا تغییر میده و این پدر و پسر در عمل انجام شده قرار می گیرند و بعدش هم اصلا دختره اجازه نمیده کسی توی اون خونه غذا درست کنه و بهونه پشت بهونه و بعدش بی احترامی و از این حرفها و بعدش پدر رو از اون خونه بیرون می‌کنه و خیلی کارهای دیگه دیونه بازی و بعدش به اسم مهر به دادگاه شکایت و طلاق و طلاق کشی و بخاطر مهرش خونه شون رو هم رهن کامل میدن که بتوانند آن مهر کلان رو به آن دختره پرداخت کنند و آخر سر هم خودشون هم بی سر و سامان میشن …

    خب دوستان البته من یکبار این فیلمو قبلنا دیده بودم و اصلا تمایلی نداشتم که این فیلمو دوباره بخوام ببینم یعنی یک فیلم بسیار ناراحت کننده رو در غالب طنز داشتن نشون میدادن که آدمهای پولدار با دیونه بازی و آپاچی گری و بی منطق میرن آدمهای ساده رو گیر میارن و گولشون میزنند و اموالشان رو از این طریق ها و راههای نامناسب بدست میارن .. چون آدمهای پولدار به مسایل خانوادگی پایبند نیستند و از این ترفندها استفاده می کنند و افراد رو تلکه می کنند و پولدار میشن ..

    خلاصه با اینکه اصلا دوست نداشتم همچین چیزهایی رو بخورد ذهنم بدم مدام وسط فیلم حرف میزدم و بخاله ام میگفتم . اصلا کجای این فیلم آنقدر خنده دار بود که دوست داشتی دوباره ببینی و تازه دوست داشتی ما هم ببینمش ..

    خلاصه فهمیدم که آدمها اصلا و به هیچ عنوان به محتوای مخرب فیلم توجه ندارن فقط و فقط به ظاهر لحظه ای اون فیلم توجه می کنند و برداشت شون از اون فیلم های بظاهر طنز فقط زاویه ی دیدگاه خودشون هست و متوجه نیستند که چه چیزهایی رو بخورد ذهن شون میدن و تازه توقع دارند که دیگران رو با خودشون همسو کنند …

    البته برای من درس‌های زیادی رو بهمراه داشت تا بیشتر از همیشه مواظب ورودی ذهنم باشم اینکه .. اولا با هر کسی نباید بشینیم فیلم ببینیم

    دوما پیشنهادهای دیگران برای دیدن هر فیلمی مربوط به زاویه ی دیدگاه خودشون هست یعنی باورهای افکارشون رو نشون میده

    سوما آدمها دوست دارند دیگران رو همسوی افکار خودشون کنند بقول معروف یار کشی کنند

    چهارما .. ما قادر به تغییر دیگران نیستیم و دیگران هم قادر به تغییر ما نیستند یعنی هیچ عوامل بیرونی روی ما تاثیری ندارد … دیگر اینکه آدمهایی که هم مدار هم نیستند و یا دیگران را برای خودشون بزرگ نمایی می کنند و عزت نفس پایینی دارند به بدترین شکل از هم جدا میشن …

    یعنی از وقتی من باورهامو تغییر دادم و با قوانین آشنا شدم اصلا حاضر نیستم با اون افراد و افکار های مخرب گذشته ام همسو بشم و بخودم قول دادم تا از فیلمی مطمعن نشدم و محتواشو نفهمیدم به هیچ عنوان تماشا و نگاه نکنم ..

    و طبق قانون اصلا احساسم به چنین فیلم هایی خوب نیست پس معلومه که دیدن چنین فیلم هایی یعنی ورودی های نامناسب و دور شدن از مسیر درست و مناسب و دور شدن از قوانین ..

    ولی از طرفی احساس می کنم ظرف وجودم بزرگتر شده و می تونم تجزیه و تحلیل کنم . می تونم مواظب افکارم باشم . می تونم باورها مو قدرتمند تر کنم و در مقابل چنین فیلم‌هایی قانون رو بیشتر با خودم مرور کنم هر چند ممکنه نتوانسته باشم صد در صد مواظب ورودی هام باشم ولی شکر خدا سعی می کنم قوانین رو با خودم بیشتر مرور کنم و این خواسته رو بیشتر در خودم تقویت کنم که من می خوام فقط و فقط بهترینع بهترین ورودی ها رو داشته باشم

    مهم ترین ویژگی عزت نفس که می توان آن را بالاترین درجه از عزت نفس نامید، 

    توانایی کنترل ذهن نام دارد. که باید بیشتر روی این موضوع روی افکارم کار کنم

    اگر انتظار دارم که خداوند منو به مسیرهای بهتر هدایتم کنه حالا در تمام جنبه های زندگیم و یا در مسیری که الان هستم باید بهترینهای خودم رو ارایه بدم و بهترین ورژن از خودم باشم و از خداوند انتظار دارم که تجربه ی بعدی من بهتر از این تجربه ی الانم باشه

    من کلمات تاکیدی و باورهای درست مناسبی رو امروز برای خودم نوشتم اینکه….

    من بخاطر نیاز و تنهایی رابطه برقرار نمیکنم من وقتی رابطه بر قرار میکنم که هم فرکانس و هماهنگ با افکار و آرمان های ذهنی من باشد

    من فقط و فقط با افرادی در ارتباط هستم که در من انرژی جدید و مثبت فوق العاده ای رو ایجاد می کند

    طبق باورهامون و مداری که هستیم میتونیم هدفی رو انتخاب کنیم طبق باورها به سمت هدفمون حرکت میکنیم طبق باورها تصمیم میگیریم طبق باورها انگیزه تقویت میشه یا از بین میره طبق باورها ادامه میدیم و طبق باور ها اقدام میکنیم

    فقط باید از خداوند کمک بخواهیم که خودش کمک مون کنه که قدم های بعدی رو آگاهانه برداریم … و در همه ی زمینه ها خودمون رو شخم بزنیم و روش های قبلی مون رو با تمرین و تکرار و استمرار تغییر دهیم و باید آنقدر آگاهانه روی تغییر باورهامون کار کنیم تا شخصیت مون عوض بشه و حاصل تغییرات و حاصل تعهد زندگی مون با تغییر افکار و تغییر شخصیت مون بوجود میاد

    …ممنون و سپاسگذارم استاد جان

    خدایا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی و ای خدایی که به تنهایی برایم کافی هستی ممنون و سپاسگذارم

    خدایااآاا کمکم کن که اون باورها و نگرش های محدود کننده ام رو شناسایی کنم و تغییرشون بدم به باؤرهای قدرتمندی که خواسته هامو بسادگی و به راحتی و به آسونی و سهولت و زودتر از آنچه که تصورش را می کنم وارد تجربه ی زندگیم شود

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    بنام خداوند حکیم یگانه خالق هستی

    نظارت بر ورودی های ذهن

    خدایااا شکرت که امروز صبح اولین نشانه صبحگاهی من با خواندن کامنت یکی از دوستان به این قسمت هدایت شدم

    خدا رو شکرت که هر روز من یک روز طلایی و یک طلوعی شگفت انگیزی است به این جهان هستی

    خدااایاا شکرت که امروز هم قدرت خداوند زندگی منو بسمت بهترینع بهترین ها از هر نوع از سراسر دنیا بسمت و سوی من هدایت کرده و من همیشه و همیشه در مدار و ارتعاش دریافت و جذب بهترینع بهترینها از سراسر دنیا هستم

    استاد جان از وقتی شما گفتید که صبحها اولین کارمون بلافاصله با باز شدن چشمون بیایم داخل سایت و کامنت ها رو بخونیم والان ساعت 3:33 صبح سه شنبه 24 / ژانویه = 4 بهمن هستش و خواستم یک ردپایی از خودم در اینجا بجای بگذارم

    دوستان عزیزم از وقتی یاد گرفتم که ورودی های ذهنمو کنترل کنم با دعاها و نوشتن درخواست های صبحگاهیم انگار همیشه و همیشه در مدار و ارتعاش زمان درست و مناسب و مکان درست و مناسب و در همزمانی های درست و مناسب هم هدایت شدم و این بزرگترین دستاوردی است که بعد از چند سال آشنایی ام با استاد در زندگیم جریان پیدا کرده ..

    چقدر خوشحالم از اینکه با این فایل یاد روزهای اولی میوفتم که در تلگرام استاد اینو دیدم و همونجا و همون موقع بخودم تعهد دادم که حتما مواظب ورودی های ذهنم باشم یعنی به هر چیزی نگاه نکنم یا هر فیلمی رو نگاه نکنم و یا حتی موسیقی های بظاهر شاد ولی با کلام و محتوای شعری نامناسب منفی رو گوش ندم چون این افکار منه که زندگی مو میسازه و کلا چندین ساله که بطور مداوم روی این موضوع کار کردم هر چند این ذهن چموش هر چند وقت دوست داره به گذشته هام برگرده ولی من فورا مچشو میگیرم

    خداااایاااا شکرت که قدرت خداوند زندگی منو بسمت بهترینع بهترین دریافت و جذب ورودی ها دیده ها و شنیده ها و چشم و گوش و زبان و ذهن ومشارکت و کنترل اعمال و امور کارهایم هدایتم می کند

    استاد عزیزم چقدر خوشحالم که امروز صبح خداوند منو بسمت این قسمت از فایل های خاطره انگیزم هدایتم کرد …. اصلا در واقع همون چند سال پیش با دیدن همین فایل یاد گرفتم که هر فیلمی رو نگاه نکنم وبخودم احترام بگذارم یعنی برای وجودم و ضمیر ناخودآگاهم و زمان و وقتم ارزش قایل بشم واقعا چقدر خوب شد که در اون زمان این فایل بر من خیلی تاثیر گذاشت و شاید بارها و بارها این فایل رو دیدم و حتی خوده این فیلم رو کامل دیدم ولی با افکار کنترل شده …. و کلا یاد گرفتم اولا هر فیلمی رو نبینم و حتما از داستان فیلم اطلاعات کسب کنم و بعدش نگاه کنم ..

    دوما آگاهانه و هوشمندانه کلا فیلم رو تجزیه و تحلیل کنم و به ذهنم باورهای درست و مناسب رو تزریق کنم

    یکی از ورودی های مناسبی که در فایل نظر منو جلب کرد .. لباس آستین کوتاه زرد رنگ زیبایی بود که بر تن داشتید استاد جان یکی از رنگ های مورد علاقه ام هست که خیلی چشمگیر هستش و درخشش و درخشندگی رو برام تداعی میکنه و من عاشق رنگ زرد طلایی هستم خدارو شکرت که امروز صبح با دیدن این رنگ دلم هم شاد شد و اول صبحی احساس خوبم رو دریافت کردم … استاد جان واقعا یاد گرفتم که به زیبایی ها توجه کنم و صبحگاه منو ساختید و من مدام داشتم به اون امواج دریای زیبا بک گراند پشت سرتون و اون شن های نرم ساحل نگاه میکردم و دوست داشتم دریا رو در این فصل زمستان که هستمم ببینم هر چند این فایل در فصل گرماست ولی امروز واقعا در فصل زمستان عاشقانه مشتاق دیدن دریای زیبا هستم و مطمعنان جذبش میکنم …

    استاد جان اون آرامشی که در کنار این ساحل برای ضبط این فایل رو داشتید رو فوق العاده دوست داشتم البته شما همیشه در تمام فایل ها این آرامش رو دارید و تاثیر گذار هستید ولی امروز صبح یک سیگنال و فرکانس فوق العاده عالی رو دریافت کردم و بهترین نشانه ی صبحگاهی ام رو دریافت کردم

    خداایااا شکرت امروز صبح هم یک کامنت عالی خوندم و هم یک فایل بینظر رو دوباره نگاه کردم و هم یک کامنت نوشتم و هم احساسم عالی تر شد و هم هزار تا چیزهای خوب و عالی دیگه ای که انتظارشو دارم و کلا بقول پدر و مادر آلگس این فیلم مثبت اندیش هستم و هیچ عوامل بیرونی و یا مسایل و یا گفته های نامناسب دیگران روی من تاثیری نمی گذاره البته اگر خودم مواظب ورودی افکار م باشم که این کار نیاز بیشتری به تمرین داره و سعی می کنم کنترل بیشتری روی افکارم داشته باشم و بقول استاد عزیزم مواظب باشم که اون لایه های زیرین ضمیر ناخودآگاهم همچنان حواسش بمن هست و داره با سکوتش منو نگاه میکنه تا هر آنچه رو که دیدم و شنیدم وغیره…. رو ثبت و ضبط کنه و اینجاست که باید حواس منم به اون باشه

    خدایااا شکرت استاد جان و خانم شایسته ی عزیزم خواستم تشکر و قدردانی کنم بابت این قسمت از فایل که کلی اول صبح دعاتون کردم و شاد و خوشحال شدم و احساس خوب = اتفاق های خوبی که در راه دارم و بهترینع بهترین ها رو براتون طلب میکنم

    دوستان خوبم خواستم تشکر و قدردانی کنم از اینکه با خواندن کامنت های زیبا و پر محتواتون که به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم ممنون و سپاسگذارم و بهترینع بهترین ها رو برای شما دوستان عزیز و برای همون آرزومندم ..

    شب و روزتون وفق مراد و بخوبی و خوشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: