باورهای توحیدی علی(ع) در دعای کمیل

به نام خداوند هدایتگر

سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

سلام به همه دوستان ارزشمندم

خدایا ازت سپاسگزارم برای گوش دادن به این فایل پر از آگاهی و ارزشمند

خدایا ازت سپاسگزارم که هرگاه ازت هدایتی خواستم و پاسخی خواستم تو به جواب هدایتم کردی

دیشب هدایت شدم به دیدن فیلم حضرت مریم

من تا حالا این فیلم و ندیده بودم

اون قسمت من و خیلی منقلب کرد که ذکریا پیش خدا احساس عجز و ناتوانی میکنه و دیگه خسته شده از اینکه همه دارن مسخره اش میکنن از اینکه فرزندی نداره

میگه خدایا برام نشانه ای بفرست که قلبم آروم بشه

خدا براش نشانه ای میده و بهش گفته میشه که برو از مریم بپرس

میره پیش حضرت مریم و میگه

مریم این غذاها و این میوه هایی که تو این فصل پیدا نمیشه از کجا برای تو میاد؟

مریم پاسخ میده از طرف خداوند

و خداوند به هرکه بخواهد بی حساب عطا میکند

اونجا ذکریا میفهمه که باید از خدا درخواست کنه

از خدا درخواست میکنه که صاحب فرزند بشه

وقتی درخواست میکنه درخواستش اجابت میشه و خدا میگه

تو الان درخواست کردی

وقتی این صحنه رو دیدم یاد داستان خودم افتادم همون چیزی که تو داستان هدایتم نوشتم

رفتم دوباره داستان هدایتم و خوندم

گفتم خدایا چی شد که اون روز درخواست من اجابت شد؟

من قبلش هم داشتم درخواست میکردم ولی چه ایمانی داشتم که اون روز تو نشانه ای واضح برام فرستادی و درخواست منو اجابت کردی؟

چی شد که اون روز صدای من و شنیدی؟

گفتم خدایا مطمئنم تو یه پیغامی برام داری

و امروز با این فایل من جوابم رو گرفتم

اون قسمتی که حضرت علی میگن

خداوندا همانا من با یاد تو نزدیکی جویم

و به وسیله تو از درگاهت شفاعت خواهم

و به حق بخشندگی ات از تو درخواست میکنم

که مرا به خودت نزدیک کنی

و سپاست را بر من ارزانی داری

و یاد خود را در دلم افکنی

و تفسیر بینظیر استاد از اینکه حضرت علی از خود خدا میخواد شفاعتش و کنه

و حتی از پیامبر نخواسته که نزد خدا شفاعتش کنه با اینکه پیامبر مستقیما پیام ها رو از خداوند دریافت میکرده

ولی ایشان از خود خدا درخواست میکنه

تو تمام این دعا میگه

خدایا از تو درخواست میکنم

اینجا من جواب سوالم رو گرفتم که اون روز برای این خدا درخواست من و اجابت کرد که من از خودش درخواست کردم

چون من با احساس عجز رفتم پیش خود خدا و از خودش درخواست کردم

چون تا قبل از اون موقع من همیشه از مادربزرگم میخواستم که برام دعا کنه

چون فکر میکردم مادربزرگم پیش خدا اعتبار داره

هر وقت هر مسئله ای بود به مادربزرگم میگفتم تو از خدا بخواه

هییچ وقت خودم از خدا نخواسته بودم

ولی اون روز خودم از خدا درخواست کردم و خداوند پاسخ داد

دیگه از اون موقع هرگز از مادربزرگم نخواستم برام دعا کنه با اینکه بقه فامیل هنوز دارن این کار و انجام میدن

من فکر میکردم من که لایق درخواست از خدا نیستم خدا که به حرف من گوش نمیده

ولی مادربزرگم قلبش پاکه و خیلی پیش خدا اعتبار داره و خدا به حرفش گوش میده

چون خدا دوسش داره

بعد از اون روز به سایت استاد عباس منش هدایت شدم و استاد بهم یاد داد که من لایق هم صحبتی با خدا هستم

من با بقیه بنده هاش فرقی ندارم

من با پیامبران هیچ فرقی ندارم و منم انسان ارزشمندی هستم

این قسمت از فایل جواب من و نشانه من بود

و در آخر دعا حضرت علی از خداوند درخواست میکنن که

ایشان را از بندگان خاص خودش قرار بده

و در پیشگاه خداوند جایگاه والایی داشته باشه

اینم برام درس داشت که حضرت علی چقدر احساس لیاقت و ارزشمندی میکردن که از خدا در خواست کردن که در شمار بهترین بندگان و نزدیکان به خدا باشن

و درخواستشون هم اجابت شد

استاد یه درس خیلی بینظیری که این فایل برام داشت تفسیر شما از جهنم بود

چیزی که من تا به حال هیچ کجا نشنیده بودم

جهنم یعنی قطع رابطه ما با پروردگار

وقتی بین ما و منبع جهان هستی یعنی خداوند فاصله میفته این فاصله و دوری از خداوند همون جهنمی هست که خودمون برای خودمون درست کردیم

خداوند کسی رو مجازات نمیکنه

جهنم این نیست که آدم بره تو آتیش جهنم یعنی با خدا ارتباط نداشته باشی

خدایا ازت سپاسگزارم که بهم فرصت نوشتن دادی

خدایا ما را لحظه ای به حال خودمون رها نکن