با هر چه بجنگی، آن را ماندگارتر می کنی - صفحه 11

624 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیما تونی گفته:
    مدت عضویت: 4011 روز

    باسلام و عرض ارادت

    آیا امکان داره که توی قسمت نظرات در این سایت ، گزینه ای وجود داشته باشه که با استفاده از اون گزینه ، خودمون انتخاب کنیم که نظرمون برای همه دیده بشه یا اینکه فقط برای استاد عباس منش؟ و ایشون در صورت صلاحدید خودشون ، پاسخ اون نظرات رو به صورت کلی بیان کنند.

    بسیار ممنون و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      احسان شهبازفر گفته:
      مدت عضویت: 3960 روز

      من‌ هم می‌دونم و باور دارم آتشی رو خاموش نکنی و بش توجه نکنی، خودبخود خاموش نمیشه که هیچ، خونه زندگیت رو هم به آتش می‌کشه.

      دو تا تظاهرات ضد جنگ داشتیم اونم می‌خوان با این حرف و حدیثا از مردم بگیرن

      اگه عملی جلو خلاف و تروریسم یا هر عامل انحرافی دیگه ای نایستیم بهتر که نمی‌شه هیچ پس فردا دشمنت تو خونت غذا می‌خوره. این حرفا چیه جناب استاد؟‌ والا به خدا شهر که کلانتر نداشته باشه شلوغ میشه، شهر هم شلوغ بشه قورباغه هفت تیر کش میشه. ربطی هم به توجه و … ندارها. ما باس شش دونگ باشیم. آقای عباس منش، جنگ دو سر داره، اگه یه طرف میگه ما با نقطه چین میجنگیم، نقطه چین هم میگه با با اون طرف میجنگیم؛ با استدلال شما جفتشون شکست می‌خورن. اگه جنگ با … بد بود امام علی و پیغمبر با باطل نمی جنگیدن، تو قرآن نمی گفت بجنگید. با استدلال شما هرکی با آلمان نازی میجنگید الان زیر سلطه آلمان بود!!!! خیلی پیش پا افتاده بررسی می‌کنید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمد نعمت الهی گفته:
    مدت عضویت: 4004 روز

    بسیارعالی

    جناب اقای عباس منش من امروز یک جوانم خیلی امیدها وارزوها دارم که مطمعنم به همه ارزوهام میرسم

    لطف کنید درمورد ازدواج ومساعل ومشکلات وحل مشکلات …یک صحبت اراعه دهید

    باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین ادیبی گفته:
    مدت عضویت: 4012 روز

    سلام

    ممنون از این فایلتون.

    واقعا نکته بسیارمهمی مربوط به کانون توجه را توضیح دادید.

    اما سوالی که برای بنده ایجاد شده و سوالم بخاطر این صحبت شما در فایلتون بود که فرمودید،در قرآن چیزی به نام اینکه خدا خشک و تر را باهم بسوزاند نداریم.

    واما سوالم:

    الان که مجموعه دولت و مردم ایران همگی چنین تفکری ندارند که کانون توجه خود را متمرکز برموارد منتهی به موفقیت کنند و از موارد ناخوشایند دوری کنند و همگی ماهم کناراین افراد و دریک کشور زندگی می کنیم و اگرمثلا داعش به کشورما هم حمله کند همان طور که سالیان قبل عراق به کشورمان حمله کرد

    در این حالت ماچکاری باید کنیم؟

    آیا بخاطراینکه مدار ما متفاوت از بقیه شده و هست این جنگ به ما آسیبی نمی رساند و حتی اگرما در داخل کشور باشیم ضرری متوجه ما نمی شود و جهان مثلا مارا به مکان یا کشوری امن هدایت می کند

    یا اینکه باید به دفاع از کشور پرداخت چون در شرایط جنگ باید به جهاد و دفاع پرداخته شود و این قانون در این شرایط کاربردی ندارد؟

    لطفا این سوال بنده را بطور شفاف توضیح بفرمایید چون این مسئله واقعا برای بنده سوال شده.

    از شما و گروه تان کمال تشکر را دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    mohamad_as1995 گفته:
    مدت عضویت: 3776 روز

    سلام استاد

    خیلی ممنون از فایل تاثیر گذاز و خوبتون. من هم با شما موافقم. واقعا مبارزه و جنگ و توجه به تروریسم فقط هر روز تعدادشونو بیشتر میکنه. به نظر من تو اخبار رادیو و تلویزیون دیگه نباید اسم از تروریسم بیارن. زمانی که با شما آشنا شدم یادمه تو یکی از فایل هاتون گفته بودین که ما تو خونمون چیزی به نام تلویزیون نداریم و …. . من هم از همون زمان دیگه تلویزیون نگاه نکردم و بیشتر سعی کردم به مطالعه ی کتاب های مفید بپردازم و الان میبینم که واقعا به لطف خدای مهربون چقدر ارامش دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    محمد رضا خالصی فر گفته:
    مدت عضویت: 3751 روز

    سلام . آقای عباس منش خسته نباشید . نمیدونم چطوری باید از شما تشکر کنم . من تا کمتر از یک سال پیش زندگی خوبی نداشتم . نه اینکه بدهکار بوده باشم ولی نمی تونستم زندگی راحتی از نظر مالی داشته باشم . اما الان فقط با تغییر عقایدم تونستم زندگیم رو از این رو به اون رو کنم و الان هر روز که میگذره سرعت پیشرفت من چند برابر میشه . آقای عباس منش من با تغییر عقایدم تونستم بدون سرمایه برم توی کار فروش برنج . خیلی اتفاقی یک نفر اومد و گفت به صورت قرضی به من برنج میده تا من بفروشم و بعد پولش رو بهش بدم . اول با چند کیلو شروع کردم . ظرف مدت چند ماه الان انبار دارم و هم کیلویی و هم تنی فروش دارم . خدا رو شکر الان خیلیییییییییییییی راضیم . اول از خدا و بعد از شما سپاسگذارم . امیدوارم همیشه سلامت و پایدار باشییییییییید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: