توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 16
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استادودوستان عزیزم
?من درسال 95و 96 داشتم روی فایل های رایگان استاد تمرکز میکردم و هر روز روزی نبود که صدای استاد رو نشنوم در سالی که گذشت 6 ماه اول من دریک سردرگمی زیادی بودم از طرفی نجواهای ذهن و از طرفی ندای قلبم مثل یک توپی شده بودم که مدام ازین شاخه به اون شاخه میپریدم وبسیار حال و احساس بدی داشتم اما وقتی فایل های رایگان استاد رو گوش میکردم توی دلم نور امیدی سو سو میکرد?
??خط اینترنتیم رو عوض کردم و با عزمی راسخ گفتم یا این مسیر رو تا اخر میرم یا زندگیم به فنا میره و انتخاب کردم?? که این مسیر رو ادامه بدم .هیچ هدف و هیچ انگیزه ای نداشتم ولی خودم رو میکشیدم و حل میدادم چنداتفاق به ظاهر بدی افتاد برای من اما
?من از استادعباسمنش یاد گرفته بودم سکوت کنم تسلیم بشم رها کنم و ارام باشم بگذارم خداوارد عمل بشه و فقطو فقط خیریت اون ماجرا رو دیدم اتفاقا اون اتفاق هاباعث شد خیلی دست اوردها در زندگی من رخ بده و از خیلی ها که تو فرکانسم نبودند خود به خود دور شدم و تصمیم جدی گرفتم برای کار کردن سلولی روی اموزش های استاد تنهایی لذت بخشی رو تجربه کردم و به خود شناسی رسیدم تونستم به شیوه ی خودم زندگی کنم برای خودم و بدون ترس از قضاوت احساسم روز به روز بهتر و عالی شد و اتفاقات خوب رو جذب میکردم
چرا که ناخاسته های زندگی من باعث وضوح شد تضاد ها باعث رسیدن به خاسته ها و ایجاد هدف شد و ازین بابت روزی هزار بار خدارو شاکرم خیلی درس و تجربه های عالی گرفتم بخشش به معنای واقعی و سپردن زندگی ام به دستان پر مهر خدابود
در 6 ماه دوم سال 96 دربخش عقل کل شرکت کردم وقانون افرینش رو خریداری کردم و کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو هم هرشب میخوندم این دو محصول معجزه های بزرگ من بودند رابطه ی من با همسرم فوق العاده شد عزت نفسم بسیار زیاد تر شد و به درامد قابل ملاحظه ای رسیدیم من امسال به لطف خدانه خودم نه همسرم و نه فرزندانم حتی یک سرماخوردگی کوچک هم نداشتیم 3 تا مسافرت عالی داشتیم برکت و نعمت از درو دیوار برای مامیبارید .فروش خانه با قیمت عالی باوجود منفی گرایی دیگران از شرایط اقتصادی وووووو هزاران اتفاق خوب ریز و درشت دیگه ??
اهداف من درسال 97
?داشتن رابطه ی خوب و نزدیک تر و هماهنگی باخودم و منبع هست
?کارکردن روی روانشناسی ثروت 1 هست و? خریدن محصول عزت نفس ?3 برابر کردن درامدم و بیشتر و ?داشتن روحیه ی شاد و عالی ?سلامتی ?حضور فعال در بخش عقل کل
?خرید ماشین مدل بالا وداشتن ملک به نام خودم وده ها خاسته و نیاز و ?همچنین ارامش و اسایش ?
???امیدوارم همه ما سالی خوب و عالی رو از هر نظر وهرجهت اغاز کنیم و به پایان برسانیم ?
سلام مرضیه جان
خیلی خوشحالم که تونستید خونه اتون را با قیمت خوب بفروشید
منم مثل شما دوست دارم بعد از اینکه پروژه ای قرآن تموم شد با دست پر در عقل کل شرکت کنم
دوست دارم آگاهی های جدیدی که از قرآن و قانون آفرینش بدست اوردم را با دوستان به اشتراک بزارم
تمرکز بر داشته ها و موفقیت های شخصی در زندگی به نظرم ایده خوبی هست . در کل من با این نظریه موافق هستم که احساس شادی و موفق بودن در زندگی می تواند نیرو و انرژی زیادی برای ادامه مسیر و گذشتن از چالشهای جدید تولید کند.
من به خوبی ابتدای سال 2016 را به خاطر می آورم . من به عنوان یک شاگرد برقکار در یک شرکت بسیار کوچک مشغول بکار بودم .به علت یک جابجایی حساب نشده ما از یک آپارتمان مناسب و دلخواه به یک خانه نچندان خوشایند نقل مکان کرده بودیم و در کل روحیه من و خانمم و حتی بچه های سه و چهار ساله ام جالب نبود. اتومبیل ما یک هوندا سویک مدل 2000 بود که حال روز خوبی نداشت و هر لحظه ممکن بود از حال برود. در همین حین به علت سرما و برف بسیار زیاد جاب سایت ها به حالت نیمه تعطیل درآمده بود و درآمد چندانی نداشتم. روزهایی هم که به سر کار می رفتم به علت سرمای شدید کاملا اذیت کننده و عذاب آور می نمود. حقوق من ناچیز بود و کفاف خرج ها را نمیداد. در همین حین در روزهایی که به خاطر بیکاری در اینترنت سرگردان بودم با یک روانشناس به نام John Kehoe آشنا شدم و نظریات او در مورد قدرت ذهن و نظریه تغییر جریانهای کانالهای انرژی باعث کنجکاوی من شد . در هر حال در کلاس های آنلاین او ثبت نامکردم و در کارگاههای او فعالانه شرکت کردم. از همان زمان احساسات ناآشنا و مرموزی را در وجودم تجربه کردم و این احساس ها انرژی زیادی را به من منتقل می کردند. پیامی در ذهن من به مرور حک شد. “محیط بیرونی تو آینه تمام نمای باورهای توست. فقط در صورتی تغییر می کند که باورهای تو تغییر کند”.
با این پیام ، شروع به کار روی باورهای خودم کردم و از تمرینات John استفاده کردم. یک روز به خودم گفت هی مرد اگر کارت و درآمدت رضایت بخش نیست به علت باورهای ذهن توست. باورهایت را عوض کن تا محیط بیرونی تو هم عوض شود. بنابراین شروع به ارسال رزومه خودم به شرکتهای بزرگ کانادایی کردم چون باورم بر این بود که این شرکتها می توانند درآمد بیشتری برای من داشته باشند و نیازهای من را برآورده کنند. هر چه که به نظر این کار بی نتیجه می رسید تلاش من به همان اندازه بیشتر می شد. برای خودم تعجب آور بود که من اصلا و ابدا ناامید نمی شدم . نیرویی در درونم فریاد می زد که ادامه بده بلاخره یک روز یک نفر در یک جا یه شغل مناسب به تو می دهد و دقیقا بعد از دو ماه تلاش، من در بزرگتری شرکت شهر استخدام شدم و حقوق و مزایای خداقل دو برابر محل قبلی. خدارو سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا من این تجربه را در زندگی داشته باشم. اما این پایان کار نبود من به کار روی باورهایم ادامه دادم و به زودی به این باور رسیدم که چرا خودم نباید برای خودم کار کنم چگونه می توانم این باور را ایجاد کنم که بی نهایت فرصت و بی نهایت ثروت وجود دارد و هیچ محدویتی برای ثروت وجود ندارد( من با این باور پس از دیدن وب سایت جناب عباسمنش آشنا شدم و یکی از باورهای بسیار مورد علاقه من هست). ذهن من با این باورهای جدید به راحتی کنار نمی آمد اما من به کار روی ذهنم ادامه دادم وحتی یکروز آن را به حال خود رها نکردم. در نهایت باور های محدود کنند تسلیم شدند و برای مدتی به عقب رانده شدند و من پس از هفت ماه از آن شرکت بیرون آمدم و شرکت خودم را ثبت کردم. در ابتدا هیچ ایده ای نداشتم که چگونه می توانم در بازار پر رقابت اینجا کار کنم اما بسیار بسیار آسانتر ازآن چیزی که فکر می کردم این کار را انجام دادم و توانستم مشتری های خودم را داشته باشم و به طور باور نکردنی درآمد ماههای ابتدایی از حقوق شرکت بزرگ کانادایی بیشتر بود. برای هیچ کس قابل قبول نبود چون تمام کسانی که تجریه ایجاد یک بیزنس جدید را دارند می دانند که این کار مخصوصا در ماههای ابتدای بسیار چالشی و هزینه برهست و احتمالا در آمد چندانی ندارد. فکر می کنم تنها به سبب باورهای مثبت و اعتقادی که در مورد بی نهایت بودن ثروت و فرصتها پیدا کرده بودم این موفقیت حاصل شد. من به کار روی ذهنم ادامه دادم خیلی زود با شخص دیگری آشنا شدم که در حوزه ای نزدیک به بیزنس من متخصص بود و در آرزوی ایجاد یک بیزنس برای خودش بود اما می ترسید. او توانایی بدنی محدودی داشت و هیچ سرمایه و تجربه ای برای ایجاد یک بیزنس جدید نداشت .او از اعتماد به نفس و انرژی مثبت من کاملا غافلگیر شده بود. در هر حال یک روز به من تماس گرفت و از من کمک خواست و من با کمال گشاده دستی به او پیشنهاد شراکت دادم. شخصی که هیچ پولی نداشت و تجربه بیزنس نداشت و در ظاهر هیچ مزیتی برای من نداشت. اما من با باور جدیدی آشنا شده بود ( من با عشق می بخشم و ایمان دارم که بخشش های من چند صد برابر به من باز می گردد.) من با عشق نیمی از بیزنس خودم را به او بخشیدم و درست در زمانی که همه اطرافیان من فکر می کردند که من بدترین اشتباه را انجام دادم، موفقیت های بزرگ از راه رسید. به علت تخصص دوستم در حوزه ای تی ما یک پروژه برای تجهیز یک کالج پیدا کردم و در زمان انجام آن پروژه من با مدیر کالج آشنا شدم او از اطلاعات من در حوزه بازارهای سهام و معاملات آپشن شوکه شد و از من خواست که در زمینه کریپتوکارنسی های یک سمینار رایگان داشته باشم. من در این زمینه هیچ تجربه ای نداشتم و تهیه متریال های مورد نیاز برای ارائه در یک سمینار وقت و انرژی زیادی می گرفت و در نهایت هیچ نتیجه مالی برای من نداشت. اما چیزهایی در ذهن من عوض شده بود و مدتی بود که من فقط به جنبه های مالی نگاه نمی کردم. من ایمان پیدا کرده بودم که بی نهایت فرصت برای ثروتمند شدن وجود دارد و شاید این یک فرصت بود . من قبول کردم و برای چند هفته به شدت روی این بازارها کار کردم و به نتایج شگرفی رسیدم. من به این نتیجه رسیدم که پتانسیل وحشتناکی برای کسب سود در این بازار وجود دارد. اولین سمینار رایگان با موفقیت شگفتی انجام شد و خیلی زود از من درخواست کلاس های آموزش در این زمینه شد. و هر بار من مجبور می شدم به طور عمیق تری این بازار را بررسی کنم و در نهایت این باور در وجود من شکل گرفت که من باید در این زمینه سرمایه گذاری کنم. دراواخر 2017 بازار کریپتو کارنسی با یک جهش بزرگ همراه شد و سرمایه کوچک من در بازار صد برابر رشد کرد . سودی که من در سه ماه در این بازار کردم دو برابر کل ثروتی بود که من در کل زندگی بدست اورده بودم. باور نکردنی هست. این که چگونه کار بر روی چند باور کوچک می تواند فقط در یکسال محیط پیرامون من را به نحوه حیرت انگیزی تغییر دهد. در حال حاضر من و دوستم صاحب یک کسب و کار بسیار موفق هستیم .من در کالج مورد بحث دورههای اموزشی برگزار می کنم در یک خانه بسیار عالی زندگی می کنیم و زندگی بسیار لذت بخش تر و شادتر به نظر می رسد نه به خاطر پول بیشتر بلکه به خاطر باورهای متفاوت و برتر.
سلام.واقعا کارتون عالی بود.تبریک میگم و براتون ارزوی موفقیتهای بیشتر دارم
باسلام خدمت استاد عزیزم و تمام دوستان هم فرکانسى
سپاسگذار خداوندم به خاطر نعمت هاى فراوانى که بهم داده و خواهد داد.
سال ٩6 برام پربود ازاتفاقات و نشانه هاى عالى و خدارو هزاران بار شاکرم که درحال حاضر درمسیر خودشناسى و خداشناسى قرارگرفتم.
سال ٩6 از ابتداش عالى شروع شد وشب قبل از سال تحویل تصمیم گرفتم که براى کارکردن روى خودم برم مشهد و همه شرایط مهیاشد تا شب قبل سال تحویل حرکت کنم و زمان سال تحویل مشهد باشم و این یک اتفاق مبارک بود برام.
ازهمون روز اول یکسرى فایل هارو جداکردم براى گوش دادن :یک بخش مربوط به کارم بود و یک بخش مربوط به بحث هاى موفقیت.
فایل هایى که مربوط به کارم بود که خب مشخص بود و دیدگاهم رو قوى تر کرد ویکسرى ایده بهم داد براى رونقش اما فایل هاى موفقیت که ازاساتید مختلف بود خیلى برام جالب بود،هرکدومشون به روش خاصى بهت انگیزه میدادند اما بین همه اونها یکى شون داشت بهم آگاهى میداد،داشت یکسرى قوانین رو میگفت که ثابت بودن و با رعایت کردنشون میتونستى به همه چى برسى واون صحبت هاى استاد عزیزم سیدحسین عباسمنش بود که دستى از دستان خداى بزرگ بود براى من…
بعدازچندهفته تمام فایل هاى رایگان استاد رو که از دوسال قبل تو لپتاپم داشتم وبهشون نگاه نمیکردم بالا آوردم و شب و روز فقط فایل رو گوش میدادم.
این مطلب همین الان یادم اومد: خیلى برام جالبه محل کار وزندگى من تو یک شهرستان تقریبا کوچیک بود با کلى باورهاى محدود اون منطقه،بعد از4 هفته که فایل هاى رایگان استاد رو شب و روز گوش دادم یکسرى اتفاقاتى افتاد و شرایطى مهیا شد که من به شهر بزرگ مشهد مهاجرت کنم،به شهرى که پربود از نعمت و فراوانى و باورهاى قدرتمند،واقعا خداروشاکرم که این اتفاق افتاد و به جرات میتونم بگم مسیر زندگیم رو عوض کرد.
?الان که دارم فکرمیکنم یکى از بهترین وبزرگترین اتفاقات سال ٩6 آشناشدن باسید حسین عباسمنش و شناختن قوانین حاکم برجهان هستى بود و اتفاق بعدى هم مهاجرت به مشهد بودکه پراز فراوانى و نعمت هست.
من همچنان داشتم فایل هاى استاد رو گوش میدادم اما ازشون اونموقع سردر نمى آوردم فقط داشتم گوش میدادم به توصیه یکى از دوستانم که با استاد آشنایی بیشترى داشت.
این تکرارها من رو تو مدار جدیدى قرارداد و تازه داشتم صحبت هاى استاد رو میفهمیدم،تازه داشتم خداى واقعى رو میشناختم،خداى مهربونى که تو وجود منه نه اون خدایی که فقط میخواست مچ منو بگیره و منو به جهنم ببره.
واقعا حس عالى داشتم ،شب ها تا دیروقت تو پارک ها بودم و فایل هاى استاد رو گوش میدادم،حالا دیگه درک و آگاهیم بیشترشده بودو فهمیده بودم که من خالق زندگى خودم هستم و مى تونم بهترین زندگى رو براى خودم بسازم.
من همچنان داشتم رو باورهام کارمیکردم و دیدگاه هاى دوستان رو کانال تلگرام استاد میخوندمو انرژى میگرفتم.
جالبه بگم من نزدیک 5٠ میلیون بدهى داشتم و خیلى فکرم رو درگیر کرده بود که چطورى میخواد پرداخت بشه و این یک مسئله اى بود که باید حل میشد که بالطف خدا و آگاهى هایی که ازاستاد گرفته بودم بایک تصمیم درست حل شد.
تو سه ماهه دوم سال٩6 بدهى هام رو تاحدود زیادى صاف کردم و تونستم یک خونه هم تو یکى از بهترین نقاط مشهد اجاره کنم (واقعا تو منطقه اى که ثروتمندان زندگى میکنن آرامش وجود داره و همه آروم هستند و به هم کمک میکنن)
این رو هم اضافه کنم که تو سه ماهه دوم سال ٩6 من یک تصمیم جدى و سخت هم براى کارم که ٢ سال براش زحمت کشیده بودم گرفتم و کارم رو رها کردم چون فهمیده بودم کارم محدوده و تو شرکت مسائلى وجود داره که باید انسانیت رو بعضى جاها زیرپا بذارى و خداروشاکرم که این شهامت و قدرت رو بهم داد تا مسیر درست رو انتخاب کنم و برم سمت ساختن کسب وکار خودم.
من همچنان داشتم فایل هاى استاد رو گوش میدادم و کتاب شکرگزارى رو خوندم و هر روز شکرگزارى میکردم و طى یک اتفاق جالب با گروهى آشناشدم که روى مسائل مالى و سرمایه گذارى و هوش مالى کارمیکردن و تو سه ماهه سوم من کلى دوره دیدم و مسائل مهمى رو تو سرمایه گذارى و هوش مالى یادگرفتم و با افراد ثروتمند زیادى آشناشدم و خداروشکر که تو این مسیر قرارگرفتم و واقعا میتونم بگم یکى از بهترین اتفاقات سال ٩6 برام بودچون چیزهایی رو فهمیدم که تا آخرعمر کمکم میکنه و میتونم ثروت زیادى بسازم.
اواخر آذرماه بود که فایل هاى استاد رو کمتر گوش میدادم و الان که دارم فکرمیکنم به اون روزها حسم بدشده بود،ورودى مالى ام اومده بود پایین،استاد رو فراموش کرده بودم و دیگه فایل هاى استاد رو گوش نمیدادم،یک ماه به همین شکل گذشت و من ازمسیر خارج شده بودم و حس خوبى نداشتم تا اینکه دوباره به خودم اومدم و شروع کردم به گوش کردن دوباره فایل هاى استاد عزیزم و الان که دارم این متنو مینویسم حس و حالم عالیه و خداروشکر ورودى مالى رو تونستم افزایش بدم و تونستم ماشین بگیرم و هر روز شرایط کارى و زندگیم داره بهتر و بهتر میشه…
بهترین اتفاقاتى که تو سه ماهه چهارم ٩6 برام افتاد و تجربه ودرس عالى بهم داد این بود که همیشه وهرلحظه باید رو باورهام کارکنم و فایل هاى استاد رو گوش بدم و باورهاى قدرتمند بسازم.
سال ٩6 واقعا یک سال عالى بود برام و تجربه و اتفاقات عالى برام افتاد و خدارو هزاران بارشاکرم که دربهترین مکان و زمان قراردارم براى ساختن یک زندگى فوق العاده و بى نهایت سپاسگذارم از استاد عزیزم …???
اهداف سال٩٧:
ساختن باورهاى قدرتمند و ادامه این مسیر زیبا
تسلط کامل بر سرمایه گذارى و ساختن سودهاى فراوان
ایجاد کسب وکار خودم و ایجاد درآمدهاى غیرفعال
خریدماشین مدل بالاتر که اتومات باشه حتما
رفتن به سفرهاى تفریحى (شمال ،ترکیه ،گرجستان)
صاف کردن تمام بدهى هام
خرید خونه در یکى از بهترین مناطق مشهد
خرید تمام محصولات استاد عباسمنش
یلیون اجاره بدی بهش گفتم بشین تماشا کن هنوز اول راه هستم درست حرف استاد شدبعد 3ماه اولین حرکت من انجام شد خدا شاهده 15 روز اسباب کشی میکردم وچه انسانهایی خداوند فرستاد به من کمک میکردن این مهم بود که تو این 15 روز هم اسباب کشی میکردم هم جنس میفروختم ویک مشتری رد نکردم به هرکس که تو شغل من هستش میگفتم باور نمیکرد چون قطعات زیاد هستش
دیگه باورم شده بود که من تواناهیهای زیادی دارم ومیتوانم ثروت بسازم درآمد ماه به ماه بیشتر شد من سه برابر هم بعد 6ماه شد و مغازه پر ازجنس خیلی حال میکردم که صبح منتظر بودم که هوا روشن بشه من بیام مغازه اصلا سختی نکشیدم فقط عشق وعلاقه بود
یادم رفت این را براتون بگم ماه 12 نودوپنج بود که یک کانال تلگرام درست کردم به نام معجزه تغییر باور با اعضای خانواد شروع کردم الان هم بالای هزار عضو واقعی داره ومن از فایلهای رایگان استاد ومطالب جالب میزاشتم خدا میداند که چند نفر از طریق کانال من با استاد آشنا شدن چقدر به پی وی من میامدن که من مشاوره انجام میدادم فقط میگفتم فایل گوش کنند وخدارا باور کنند
ودر آمدم ماه به ماه بیشتر میشد وچقدردرروابط با همه مخصوصا همسرم عالی شدم الان ده ماه هست دیگر باهاش بحث نکردم وخیلی بهش احترام میزارم چون همسرم بهترین خانم هست برای من روی کره زمین وروی چشمم میزارمش وخیلی ازش ممنونم خدا نگهدارش باشه
درسال 96 مرداد ماه خداوند یک پسر دوست داشتنی به ما داد اسمش گذاشتیم شهریار من یک پسر دیگر هم دارم به نام ایلیا اون کلاس اول هستش خیلی پسر خوبی هست این فرزندان هم از لطف خداوند بود
دیگه خیلی عالی شدم عصبانت تعطیل عجله تعطیل حرص طمع هر موقع که حس میکردم شیطان میخاد وارد ذهنم بشه میفهمم بهش میگفتم بشین باد بیاد وکنترل را دست میگریم وخدارا شکر میکردم دیگه فهمیدم که مسیری که وارد شدم بهترین مسیر زندگی هست
استاد که بسته حل مساءل که گذاشت خریدم برای تولد هم که تخقیف داشت بسته قانون آفرینش خریدم وسپاسگزار خداوند هستم که مبلغ آن را برایم فرستاد دوباره دیدم استاد مهلت داد تا 5 فروردین خیلی میخاستم بسته رویاها هم بخرم چون آخرسال بود باید حساب طلبکارهای مغازه میدادم شرایطش نبود ولی از خدا خواستم که برایم پولش رابفرستد وآخرین روز که 5فروردین بود میخاستم بخرم که شیطان وارد شدکه نخرم رفتم نظرات را خوندم یک فایل هم داشت گوش دادم دیگه ایمانم یقین شد که اقدام کنم خرید را زدم وسپاسگزاری خداوند کردم خیلی خوشحال شدم یادمه شب که خوابیدم خواب دیدم که موهایم خیلی سفید شده است فردا درسایت تعبیر خواب جستجو کردم دیدم نوشته شما به آرامش زیاد میرسید دوباره خداوند برایم وحی فرستاد واقعا ممنونش هستم که در همه حال هوایم دارد
نکته مهمی که باید میگفتم باورهای مذهبی بود که من بیش ازسی سال در هیات بودم ومحرم صفر عزاداری وهنوز طول سال هم مراسم داشتیم که میرفتم فکر میکردم اینجا گرفتریام حل میشه محکم سینه میزدم تو سر صورت میزدم بگذریم استاد که فایل ما بی انتها نیستیم روی سایت گذاشت گوش دادم چند باردیدم من چقدر مسیر را اشتباه رفتم همه را تعطیل کردم فهمیدم که باید شاد زندگی کنم و خوشحال باشم وفقط به هدفهایم فکر کنم اونجا که استاد میگه همه بدبختی بشر شرک واقعا این حرفش طلاست درک کردم کل مطلب را که شرک چی هست چون فهمیدم کارگردان زندگیم خودم وخداوند هست وهیچ کس دیگر نمیتواند کاری برایم انجام دهد استاد واقعا دمت گرم از همینجا روی ماهت را میبوسم
من برای امسال به یاری خداوند خانه دلخواهم میخرم و یک ماشین دیگر هم در نظرم هست وتیر آخر که روانشناسی ثروت سه را حتماخرید کنم وبه مسافرت خارجی بروم
خیلی حرفا را نگفتم زیاد میشود اینها را گفتم که مسیر که استاد میگه بهترین مسیر هستش وشکی درآن نیست عزیزان اگر برای خودتون ارزش قاعل هستید از محصولات استادخرید کنید اصلانگران هزینه اش نباشید که هزار برابرش واردزندگیتون میشود شریکی نخرید تنها این را ازمن بشنوید به قول استاد ارزش کاررا بدانید
درآخر همه شما رابه خدای یکتا میسپارم
سلام دوست خوبم امیدوارم که در آرامش الهی پایدار بمانی ?
کامنتت برام انگیزه بخش بود و از خوندنش لذت بردم مخصوصا اونجایی که به شیطون میگی بشین باد بیاد?
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشی
سلام خدمت استادعزیزودوست داشتنی
وسلام خدمت گروه تحقیقاتی عباس منش وخانواده عباس منش عزیز
خدا میداند که چند روز من به این فکر بودم که استاد این فایل را بزارد ومن بنویسم که باعث انگیزه برای دوستان عزیزم بشود خداراشاکرم
بنده سال 93 بود که توسط برادر خانمم با استاد آشنا شدم با فایل چگونه در عرض یک سال درآمد خود را سه برابر کنید من درآن سال افسردگی شدید گرفته بودم که فقط به مرگ فکر می کردم داستانش طولانی است چه اتفاقی برایم افتاده بود امیدوارم برای هیچ کس این افسردگی اتفاق نیفتد که خیلی دوران بدی هست گذشت تا سال درآمد 94 که کم کم بهتر شدم ویک کمی شرایط تغییر کرد وحالم یک کمی بهتر شد وارد سال 95 که شدم خدارا شکر که کلا افسردگیم خوب شد من کل فایلهای رایگان استاد را داشتم و بعضی وقتها گوش میدادم ولی ذهنم قبول دار نبود آذر ماه 95 بود که یک از مشتریانم از مغازه ام دزدی کرد در صورتی که او برای خرید آمده بودبعد که از مغازه رفت متوجه شدم خیلی به هم ریختم که چکار کنم که بروم بهش بگم بابرادر خانمم مشورت کردم گفت بی خیال شو زندگیت را بکن ولی شیطان خوب کارش را انجام میداد ومیگفت برو حقت را بگیر چند روزی گذشت داخل مغازه نشسته بودم وفایلهای اعتماد به نفس را گوش میدادم دیدم چی میگه استادفهمیدم من اصلا اعتماد به نفس صفر چون زود از کوره در میرفتم با مشتری بحث میکردم نشسته ام فایل گوش دادن همه را گوش میدادم حالم بهتر میشد فهمیدم که باید تغییر کنم استاد در همه فایلهاش میگفت باورت عوض کن وخدا را باور کن من هم در این دو مورد مشکل داشتم
خداشاهده از وقتی که تصمیم گرفتم تغییر کنم حدودأ شش شب پشت سر هم ساعتهای سه نصف شب از خواب بیدارمیشدم وروی مبل مینشستم فکرهای قشنگ میکردم فهمیدم که خدا با من حرف میزند وراه را نشانم میدهد چون این بیدار شدن بی دلیل نبود آرام شدم با خانواده اخلاقم بهتر شد وخدا را پیدا کرده بودم درسن38سالگی دی ماه شد استاد تخفیف داد برای محصولاتش روانشناسی ثروت یک را تهیه کردم خدا میداند کل پولی که تو حسابم بود همین بود نترسیدم اقدام کردم خدا را شاکرم وممنونم از استاد نازنینم
من هنوز یک کامپیوتر درست حسابی نداشتم یک ماهی طول کشید تا کامپیوتر درست شد یادمه 15بهمن ماه بود که دوره را شروع کردم گوش دادن صبح شب مدام گوش میدادم ساعت 6 صبح میامدم مغازه فایل گوش میدادم به قول استاد عشق سوزان در من شکوفا شده بود وتمرینات را بعضیهاش را انجام میدادم اوضاع کم کم داشت فرق میکرد دیدم تو این روانشناسی ثروت چقدر مشکل باور داشتم یک یک را مشخص میکردم وباور بعدی را پیدا میکردم خیلی قشنگ استاد توضیخ داده بود گذشت تاتولد استاد شد استادبا معرفت دوباره تخقیف زد با پولی که تو کیف پولم بود بسته عزت نفس را خریدم این دفعه شده بودم مثل مثل لکو موتیوی که هیچ کس جلودارش نبود استاد میگفت فقط سه ماه به حرفای من گوش بعد نتیجه را ببین صبر کردم فایل گوش میدادم گفت خودت سازنده زندگی خودت هستی هیچ عوامل بیرونی تو کارنیست گفت تلویزیون تعطیل کن گفت با خودت دوست باش گفت خودت راببخش بخشیدم گفت ببخش گفتم چشم وخیلی کارهای دیگر که هرکدام باورهای من را تغییر میدادوفهمیدم اینجا یکی ازدستهای طلایی خداوندکه دست من را گرفت وزندگی من وخودم در حال تغییر کردن بود
وقتی بسته عزت نفس را گوش کردم به من قدرت داد وترسهایم را زیر پا گذاشتم به قول استاد باهاشون مقابله کردم گفتم برای من ترس معنی ندارد روی خودم کار کردم منی که هرجامی رفتم در جمع شلوغ سرم پایین بود وخودم را دست کم میگرفتم آنچنان شدم که خودم را لایق بهترین زندگی بهترین امکانات میدانستم وخودم را خوشتیپ ترین انسان روی کره زمین میدانستم وبرای خودم ارزش قاعل شدم وهمچنان فایل گوش میدادم چقدر من در زندگیم معجزه دیدم از وقتی که بسته روانشناسی یک کار کردم از کوچک تا بزرگ شکرگذاری کردم وخدا میداند چقدر اشک در چشمهایم جمع میشد مدام نشانهایی در زندگیم میدیدم
یکی از اتفاقهایی که افتاد یادمه صبح آمدم مغازه لامپ مغازه روشن نمشد نیاز به متخصص داشت لامپ بزرگ بود ودرجایی بالایی قرارداشت به خودم گفتم این امروز درست میشه وبهش فکر نکردم یک ساعت نشده بود یکی از دوستانم آمد پیشم که من چند سال از اوخبر نداشتم سلام واحوال پرسی کردیم من خیال کردم جنس میخاد گفت نه گفت اینجا میگذشتم گفتم بیا ببینمت دلم برات تنگ شده بود گفتم همین گفت آره آخه اون استاد برق کشی بود تا این را گفت که اومدم ببینمت حالم دگرگون شد به من گفت چیزی شده گفتم تو خودت اینجا نیامدی خدا تورا فرستاده بعد لامپ درست کرد بدونه هیچ مزدی هم ازمن نگرفت ومن شکرگذار خداوندکردم
بگذریم سال 96شد اردیبهشت شد 20متر بالاتر مغازه ام یک مغازه بزرگ نبش خیابان اجاره میدادن اجاره اش 5 برابر مغازه قبلی بود تا فهمیدم که اجاره میدن اجاره کردم ونترسیدم همسرم میگفت تو دیوانه شدی چطور میخای ماهی چند م
سلام استاد …ان شاء الله حالتون عالی باشه
لطفا و خواهشا تایم زیادی با ما صحبت کنید .دوازده دقیقه خیلی کمه….من همیشه در مباحثی ک برامون ضبط میکنید و میزارید روی سایت اول به موضوع توجه میکنم دوم به تایم…..وقتی تایم یک ساعت باشه خیلی خوشحال میشم….وقتی یک رب هست میگم چراااا اینقدر کم؟!چرا زود خداحافظی کردید!….شما دقیقه ب دقیقه ک برامون ضبط کنید و بزارید سایت ما راضی هستیم صداتون مطالبتون باورهاتون همه چی برای ما جذابه و منتظر دریافتشون هستیم و خوشحالیم از این بابت…پس لطفا تایم های بالا ضبط کنید برامون…تشکر فراوان …در پناه حق
به نام خدا
من سعید تانگو هستم و خدا را شاکرم که این فرصت را به من داد تا در این مسابقه ارزشمند در کنار دوستان عزیزم شرکت کنم
و دست استاد عباس منش عزیزم را می فشارم بابت مسابقه هایی عالی که میزارن که باعث میشه ما در قوانین ثابت الهی تدبر و تفکر کنم
خدا میگه :لئن شکرتم لازیدنکم
اگر سپاس گویید ، (ظرف) شما را می افزایم
جواب من شامل 3 بخش هست:
1٫دیدگاه قرآن در رابطه با قانون شکرگذاری
2٫تمام اتفاقات خوب و عالی که در سال 96 تجربه کردم
3٫چه اهدافی را میخوام در سال 97 بدست بیارم
دیدگاه قرآن در رابطه با قانون قانون شکر گذاری:
نگرش به کتاب الهی ،چراغ روشنگری است که قطعا انسان به وسیله آن در زندگی اش راه هدایت را می پیماید،به همین دلیل تصمیم گرفتم ، از قرآن برای درک قانون شکرگذاری و تقویت باورهام کمک بگیرم.
ریشه شکر در قران 75بار در 35 سوره و 69 آیه ذکر شده است و نکته بسیار مهم اینه که خداوند در قرآن خودش را، و بسیاری از پیامبران را شکور معرفی کرده است . و الله وعده داده است که قطعا خداوند افراد سپاس گذار را به زودی پادش میدهد
میخوام چندتا مثال از پیامبران الهی بزنم که خداوند آنها را شکرگذار معرفی کرده اشت.
1- حضرت نوح خدا در سوره سرا/3 گفته
ای فرزندان کسانی که با نوح بر کشتی سوار کردیم،قطعا او(نوح) بنده ای سپاس گذاری بود.
2٫ حضرت ابراهیم خدا در سوره نحل/121 گفته
ابراهیم شکرگذار نعمت های صاحب اختیارش بود ،خدا او را برگزید و به راه راست هدایت کرد.
بنابراین خداوند بسیاری از پیامبران را شکرگذار معرفی کرده است اما من امروز میخوام داستان حضرت سلیمان ،قدرتمندترین و ثروتمندترین بشری که خدا خلق کرده است. و همچنین داستان قارون را ، فردی که با کفران نعمت خدا ، از عرش به فرش رسید. را شرح بدم
تا از داستان سلیمان بیاموزیم چگونه میتوانیم در مدار ثروت ،نعمت و فراوانی قرار بگیرم . و از داستان قارون بیاموزیم ،اگر چه اعمال ناپسندی را انجام دهیم(چه فرکانسی را ارسال کنیم) خداوند نعمت هاش را از ما میگیره و ما را به بدترین شکل مجازات میکنه.
داستان حضرت سلیمان در قرآن
اما چرا حضرت سلیمان را انتخاب کردم ؟ دلیلش اینه این انسان بهترین باورها را برای ورود نعمت ها به زندگی داشته است.و یادمه که استاد عباس منش در یکی از فایل هاشون گقته بودن که هر وقت میخواستید به عباس منش بگید این چیز درسته یا اشتباه است ،نتیجه هاتون را با نتیجه ای عباس منش مقایسه کنید
بنابرین چون سلیمان تونسته بهترین نتایج را رقم بزنه ، پس بهترین فردی هست که میتونم در این زمینه ازش الگو برداری کنیم
خیلی جالبه ،پیامبری که بیشترین تکرار ریشه شکر در رابطه با اون در قرآن ذکر شده است سلیمان است و این باید ما را به فکر فرو ببره که این بشر چه باورهایی داشته که تونسته ، قدرتمندترین و ثروتمند ترین انسان در تاریخ لقب بگیره،
میخوام قبل از اینکه دلیلش رو بگم از شما دوست عزیز که داری این نوشته ها را میخونی ، این سوال را از خودت بپرسی که واقعا این آدم چه ویزگی هایی داشته که تونسته قدرتمندترین و ثروتمندترین انسان در طول تاریخ لقب بگیره؟
جواب صحیح اینه که سلیمان از خود خدا خواسته تا کمکش کنه تا بتونه انسان سپاس گذاری بشه
و باور داشته که خدا این قدرت رو داره که اون را به تمام خواسته هاش برسونه
سوره نمل آیات 19 تا 17 را با هم مرور کنیم تا بفهمیم که سلیمان از خدا چی خواسته
لشکریان سلیمان،از جن و انس و پرندگان، پیش او جمع شدند.آنقدر زیاد بودند که باید توقف میکردن تا به هم برسند. آنها حرکت کردند تا به سرزمین مورچگان رسیدند،مورچه ای گفت: ای مورچه ها ،به لانه خود وارد شوید تا سلیمان و لشکرش شما را له (پایمال) نکنند ،در حالی که درک نمیکنند.
سلیمان از سخن او تبسمی کرد و خندید و گفت: صاحب اختیارا کمکم کن تا شکرگذار نعمتهایی باشم که به من و والدینم دادی و اینکه عمل صالحی انجام بدم که تو را خشنود کند ، و مرا به رحمت خود در زمره بندگان بندگان صالحت وارد کن
بنابراین دیدم سلیمان کسی بوده که از خدا درخواست های عالی کرده و تونسته جواب های عالی بگیره . و یکی از درخواست هاش این بوده که خدایا کمکم کن تا سپاس گذار نعمت هایی باشم که به من و به پدرم و مادر دادی .
ای یعنی چی؟
معنیش اینه که خدایا کمکم کن تا تمرکزم را ببرم رو داشته هام ،یعنی اینه که خدایا کمکم کن تا کانون توجه ام فقط رو داشته هام باشه ، توجه ام رو چیزی باشه که به من احساس خوبی میدهد
دوستان وقتی ما داریم شکرگذاری میکنیم یعنی داریم نماز میخوانیم و خدا در قرآن بارها و بارها گفته نماز بخوانید اما نگفته چه جوری نماز بخونید ، نگفته که برید نماز همراه با جماعت بخونید .پس وقتی ما داریم سپاس گذاری میکنیم یعنی داریم نماز میخونیم . وقتی داریم تفکر و تدبر میکنیم در آیات و نشانه های الهی یعنی داریم نماز میخونیم . فقط احساس خوب هست که باعث ورود نعمت ها به زندگی ما میشه . دوستان قوی ترین و نزدیک ترین فرکانس به فرکانس خداوند سپاس گذاری است وقتی ما سپاس گذاری میکنیم در مداری قرار میگیرم که خداوند تو اون مدار هست . به نظرتون چرا ؟ چون خداوند خودش را شکور معرفی کرده است ،پس ما با خداوند هم فرکانس میشم ،کی؟ زمانی که داریم سپاس گذاری میکنیم و احساس بسیار خوبی را تجربه میکنم
داستان سلیمان و عرش (تخت پادشاهی) زنی که فرمانروای کشوری بود که مردمش خورشید پرست بودند
زمانی که تخت پادشاهی آن زن را پیش سلیمان آوردند، و سلیمان آن تخت پادشاهی بسیار عظیم را نزد خود دید.
آن عرشی که یک کشور قدرتمند بخاطر آن میجنگد و لشکریانی از او حمایت میکنند، با این و جود وقتی آن عرش را پیش خود یافت تمام زیر دستانش که سپاهیانی از جن و انس و پرندگان بودند را فراموش کرد و به یاد قدرت خداوند افتاد و گفت: این از فضل صاحب اختیار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاس میگویم یا ناسپاسی میکنم؟
اما داستان قارون که در قران ذکر شده است فردی ناسپاس بوده که ………
حالا که فهمیدیم که شکرگذاری سریع ترین و بهترین راهی است که باعث ورود نعمت به زندگی ما میشه
حالا میخواییم بدونیم چه چیزی باعث میشه خداوند ، نعمت هایی را که به ما داده است را از ما بگیره و مثل قارون مجازات کنه
باز هم میریم سراغ قرآن:
خداوند آن قدر به قارون نعمت و ثروت داد که حمل کلید های آن گنجها برای یک گروه زورمند مشکل بود
و هنگامی که مردم قومش به او گفتند :همان گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن. قارون در جواب نگفت : خدایا شکرت بخاطر این نعمت هایی که به من دادی
، بلکه قارون گفت: این ثروت را به وسیله علم و دانشی که دارم،بدست آوردم
و خدا قارون را مجازات کرد و گفت:آیا قارون نمیدانست که خدا اقوامی را پیش از او هلاک کرد ،که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند. سپس خدا او را به همراه خانه اش در زمین فرو برد. و گروهی نداشت که او را در برابر عذاب خدا یار کند.
پس ما چه درسی میتونیم از داستان قارون بگیریم که قطعا خداوند به همین دلیل این داستان ها را به ما گفته است تا ازشون درس عبرت بگیرم تا مبادا دچار این عذابها شویم
درس اول: عدم احتقار نعمت ، به معنای، شکر نعمت کردن است
درس دوم:استفاده نکردن از نعمت( هر نعمتی چشم و گوش و سلامتی و ثروت و دانش و… …..) در کار های بد ، به معنای، شکر نعمت کردن است
درس سوم:نیکی کردن به دیگران با نعمتی که خدا به ما داده است ، یعنی شکر نعمت کردن است . بنابراین دلیل اینکه خدا قارون را مجازات کرد این بود که انفاق نمیکرد، نیخوام بگم که انفاق کردن ما به دیگران کمک میکنه .خیر! انفاق کردن ما به خود ما کمک میکنه . خدا میگه : هر یک دونه میبخشی هفتصد تا به تو باز میگردانم
درس چهارم:و همچنین قارون بخاطر نعمتی که خدا بش داده بود از خدا تشکر نکرد . و کفران نعمت کردو قارون گفت:این ثروت را با دانش خودم بدست آوردم
دوست من، خود خود خود خدا به ما ضمانت داده است در سوره ابراهیم/7 که
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ
و هنگامی که صاحب اختیارت با صدای بلند فریاد زد(اعلام کرد) . اگر شکرگذاری کردید، قطعا شما را می افزایم. و اگر ناسپاسی کردید، قطعا عذابم شدید است
و همچنین خدا در سوره نسا/147 گفته
اگر سپاس گذار و مومن باشید خدا شما را عذاب نمیدهد. خدا شکرگذار داناست
_
دوستان عزیز ، آیه های بسیار زیاد و بسیار واضحی در قرآن هست که خدا گفته شکرگذاری باعث ورود خواسته هامون به زندگیمون میشه و
همچنین آیه های بسیار زیادی هست که خداوند گفته : کفران نعمت و ناسپاسی و توجه به ناخواسته ها ،باعث میشه ما ناخواسته ها رو وارد زندگیومن کنیم
که من بخش از این آیه ها را گفتم.
این بخش اول جواب من به این سوال بود
بخش دوم و سوم را در کامنت جداگانه مینویسم ،چون اگر کامنت ها طولانی بشه در سایت تایید نمیشود /// با من در بخش های بعدی همراه باشید
سلام.
بسیار عالی بود.سپاسگذارم از قلم شیوای شما
سلام مریم خانم
خیلی ممنونم
سلام هم فرکانسی عزیز
بسیار عالی و تاثیر گذار
فوق العاده بود
ممنونم ازت با این درک عالی از خداوند و قوانینش
درود بر مجتبی عزیز
خیلی ممنونم
بخش چهارم جواب من به این مسابقه را تا چند ساعته دیگه روی سایت قرار میدم
با عنوان: اهمیت توحید و پرهیز از شرک
به شما قول میدم، بهترین و سودمندترین دیدگاهی باشه که تا به حال خوندین
میخوام توحید واقعی که از قرآن درک کردم را شرح بدم
سلام بر همگی
بهترین اتفاق سال 96 برای اولین بار شنیدن یک فایل صوتی از استاد عباس منش در رابطه با حزن در قران من خودم به شدت از دین زده شده بودم چون با توجه به
محیط وشرایط اطرافم که مدام پر از غم و اندوه بود و حتی در شهرمون که هرگونه شادی رو نفی میکردن فکر میکردم که شاید از تاثیرات دین باشه که مدام شادی و خوشحالی رو نفی میکردن من باشنیدن اون فایل صوتی انگار دنیای تازهای به روی من گشوده شد من الان قران رو با دیدگاه دیگه ای میخونم و از هر ایه ای از قران لذت میبرم بسیار شاد هستم وهر گونه نگرانی رو از خودم دور میکنم ومنتظر بهترین اتفاقات هستم
برای سال 97 هدفم اینکه بتونم محصولات سایت رو خریداری کنم
سلام دوستان من
همه ی شما به قدری قشنگ نوشتید که هنگام خوندن اصلاً متوجه گذر زمان نشدم ، از چیزهایی که به دست آوردم در سال 96 بعد از تمام شدن مسابقه می نویسم ولی فکر کنم برای سال 1397 یکی از اهداف من این است که یک پرینتر جنس خوب بخرم که صحبت های زیبای شما را پرینت بگیرم نه یک بار بلکه ده بار بخونم تا ملکه ی ذهنم بشه
در پناه خداوند باشید
سلام استاد عباس منش مهربان و دوستان خوب و همفرکانسی افتخار میکنم که در جمع شما دوستان خوبم هستم
من جزئی از وجود خداوندم که ارامش و زندگی مملو از معجزه حق مسلم من است
با کول باری از بدهی و رانده از همه جا و حساب باز کردن روی همه به جز خدای وهابم در اواخر اسفند ماه 95 بااستاد اشنا شدم . بدهکاریم خیلی زیاد بود پول نزول اومده بود تو زندگی ام به هر کسی رو میزدم برای پول،روی همه حساب باز کرده بود جز خدای وهاب و به من قول میدادند ولی به قولشون عمل نمیکردن دیگه خسته شدم از این همه دست رد به سینه ام زدن و فشار طلب کارا که پولشون رو میخواستن و اونجا بود که همه حماقت های خودم رو گردن خدا انداختم و بهش گفتم تو به این دلیل که بین بنده هات فرق میزاری این بلاها سر من اومده چند روزی قهر کردم و به خودم گفتم بزار تو اینترنت جستجو کنم ببینم خدا چیه، تایپ کردم تو گوگل خدا (فایل فقط روی خدا حساب باز کن ) بعد یوتیوب باز شد استاد داشت سخنرانی میکرد من اصلا نمیشناختمش حرفاش خیلی به دلم نشست چند بار گوش دادم فکر کنم توی دو سه روز ده ها بار گوشش دادم بعد اومدم سایت اخرین روزای سال ثبت نام کردم .فایل های رایگان رو دانلود کردم حرف های استاد ارامم میکرد با اینکه چند روزی بیشتر نبود باهاش اشنا شده بودم ولی روم خیلی تاثیر گذاشته بود فروشم در حد خیلی چشم گیری توی همون روزای اخر سال بالا اومد بدون اینکه من کار خاصی انجام بدم . و باعث شد در سال 96 خیلی جدی فایل ها رو دنبال کنم از روز اول عید شروع کردم اهدافم رو در سال جدید نوشتم در طیعت و دل جنگل و به خیلی از اهدافم رسیدم
1-تونستم ظرف مدت یک سال بیش از 300 میلیون چک مربوط به سال قبل رو پراخت کنم
2-پول نزولی که به مبلغ 70میلیون گرفته بودم رو در تابستان 95 تسویه کردم و مهمترین هدفم بود
3-قسم خوردم دیگه چکی خرید نکنم و به لطف خدا این کارو نکردم
4- تمام خریدای سال 96 رو نقدی انجام دادم پولش از راه های حکیمانه خداوند و از جاهایی که گمان میکردم و گمان نمیکردم جور شد
5- زمینی رو دو ماه پیش فروختم که مبلغش دقیقا همون مبلغی بود که تو دفتر اهدافم نوشته بود بدون یک تومان بالا یا پایین
6- خرید ملکی بعد از یک هفته از فروش ملکم که در کمتر از بیست روز با سی درصد سود مشتری اومد ولی ندادم
7-ده ماهه که حتی یک قرص هم مصرف نکردم ولی قبل اون همش مریض بودم و سرم
و کلی اهداف دیگه که بهشون رسیدم
در سال نود هفت هم چند هدف دارم که حتما میدونم بهشون میرسم
1-سه برابر کردن حداقل درامدم در سال جدید
2- تسویه کامل بدهی های بانکیم
3-خرید بسته ثروت یک (به لطف خدا سه شنبه شب خریدمش)
4-خرید بسته ثروت دو و سه
5-راه اندازی تولیدی لباس بچه گانه با کیفیت بسیار بالا که عاشقش هستم
سلام دوست عزیز
واقعاازخوندن دیدگاه شمالذت بردم
خداروشکرمیکنم که دوستانی مثل شمادارم که باسهیم شدن تجربیات شون ایمان منوبه قوانین الهی بیشترمیکنند.
براتون شادی وثروت وسربلندی ازخدای بزرگ خواستارم