توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 35
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود فراوان بر یگانه قدرت جهان. تو را میشناسم و به تو ایمان آورده ام و در سالی که گذشت تو را در همه ابعاد زندگی ام تجربه کردم . و امسال می خواهم در تک تک ثانیه های زندگیم تجربه ات کنم آمین یا رب العالمین.و سلام و درود فراوان بر استاد ارجمند و توانمندم و دوستان موحد عزیزم . مطالب من طولانیست اما تجربه هایی گرانقدر است که با تمام وجودم درکشان کردم و به قول استاد ، سخاوتمندانه نوشتمشان.
سال 96 را برای همیشه به خاطر خواهم سپرد زیرا به من نیز ثابت کرد که قانون جواب میدهد.
ماه رمضان بود که تصمیم گرفتم خودم دست به کشف خدا بزنم و کتابش را خواندم و همزمان مطالب سایت استاد عباس منش را نیز با اشتیاق میخواندم که خبر از تولید محصول روانشناسی ثروت 3 بود.
کامنت های پر از شور و عشق افرادی که موفق به خرید این محصول شده بودند را میخواندم و در نوشته هایشان می دیدم که گمشده ی من در آنجا و در لابلای نوشته های آنهاست . دست به اقدام زدم و تمام تلاشم را کردم تا بهای خرید این مجموعه را فراهم کنم اما موفق به خرید مجموعه نشدم ولی ناامید نیز نشدم. زیرا از سال 93 که عضو این خانواده شده بودم و همیشه مطالب آن را میخواندم یاد گرفته بودم که فرصت بی نهایت است و در دل هر سختی ،گشایشی وجود دارد و حتما خیری در این اتفاق وجود دارد که من موفق به تهیه ی این مجموعه نشدم. نشستم و با خودم فکر کردم که مگر نه اینکه هدف من از تهیه ی این مجموعه ، رسیدن به خداوند و ثروت الهی اوست و می خواهم از سرچشمه سیراب شوم پس چرا باید نگران و ناراحت باشم ؟ اگر خدا هست ، خودش میداند که مرا چگونه به وصالش برساند و این مجموعه، فقط یکی از راههای نزدیکی به هدف است.
با تمام وجود به خداوندی که به تازگی آگاهانه یافته بودمش اعتماد کردم و تصمیم گرفتم تا پا به پای بچه های ثروت 3 با هر آنچه که دارم شروع کنم.
قبلا فایل های زیادی از سایت دانلود کرده بودم و تعدادی را نیز خریده بودم که تصمیم گرفتم با آنها شروع کنم.
شروع کردم به خواندن نظرات و نوشتن مطالب مهم آنها و همزمان تمام فایل هایی که تهیه کرده بودم را مکتوب می کردم.
و باورهای مهم را جداگانه استخراج میکردم و با نوشتن و تکرار آنها تاییدشان میکردم.
کتاب معجزه ی سپاسگزاری راندا برن را در دستور کار روزانه ام قرار دادم و شروع به انجام تمریناتش کردم و هر روز برای داشتههایم سپاسگزار خداوند بودم. 206 ای داشتم که حدود 20 میلیون تومان قیمت داشت و تصمیم گرفتم که درخواست یک ماشین صد میلیونی را به خدا بدهم.بنابراین عکس یک چک را از اینترنت دانلود کرده و درخواستم را روی آن نوشتم و آن را پس زمینه ی گوشی تلفن همراهم قرار دادم و در ادامه می خوانید که چگونه به درخواستم رسیدم.
” وقتی به این نتیجه رسیدیم که ماشین ما کوچک است و بچه ها در مسافرت اذیت می شوند فکر تعویض ماشین به ذهنم رسید و این دفعه برعکس سری های قبل ، بجای اینکه از این وضعیت ناراحت و عصبانی بشوم با خودم فکر کردم که این مشکل می خواهد چه چیزی را به من نشان بدهد؟ من چه چیزی را در این وضعیت می خواهم که خوشحال بشوم؟ دیدم که اگر، یک ماشین بزرگتر و مدل بالاتر داشته باشیم همه خوشحال و راحت می شویم.
به همسرم پیشنهاد دادم که بهتر است به فکر تعویض ماشین باشیم . البته این را هم بگویم که از ماشینمان هم خیلی راضی بودم و از وقتی با قوانین آشنا شدم بخاطر همراهی خوبش با ما سپاسگزارش بودم .
ابتدا همسرم با دلایل منطقی با این کار مخالفت کردند و مهمترین دلیلش هم این بود که ما الان هیچ پولی نداریم. و من فقط سکوت کردم ( برعکس زمان های دیگر که برای قانع کردن ایشان بحث می کردم ) و چند روز بعد، با بچه ها راجع به اینکه اگر ما شاسی بلند داشته باشیم چقدر اوضاعمان خوب می شود . و با بچه ها در مورد اینکه شما چه ماشینی دوست دارید ؟ و اینکه چه رنگی باشد و … حرف زدیم و کلی راجع به اینکه داشتن یک شاسی بلند چه حس خوبی به آدم می دهد صحبت کردیم و خندیدیم. البته بگویم که همسرم نیز با ما همراه شدند و با یکدیگر راجع به مزایای داشتن شاسی بلند صحبت کردیم.
در کتاب معجزه ی سپاسگزاری ، صحبت از نوشتن چکی شده بود که برای خرید آرزویم باید می نوشتم . من هم نوشتم 100 میلیون تومان برای خرید ماشین. و هر روز برای بدست آوردن آن سپاسگزاری می کردم.
یکی از روزها ، همسرم به منزل آمد و در مورد اینکه بله بهتر است که ماشینمان را عوض کنیم صحبت کردند و گفتند که چند جا پرس و جو کردم و دیدم که اگر از فلان بانک وام بگیریم و بعدش ماشینمان را بفروشیم و در صندوق خانوادگی هم ، این ماه ،اسممان دربیاید می توانیم در طرح عید فطر که ماشین ها را با شرایط خوب ارائه می دهند ثبت نام کنیم و صاحب ماشین جدید بشویم.
این موضوع برای من خبر خوبی بود که مقاومت ذهنی همسرم از بین رفته و با خودش کنار آمده و پذیرفته است که ما لیاقت داشتن ماشین مدل بالا را داریم.
به اینکه چه روشی برای بدست آوردن ماشین داشته باشیم حساسیت به خرج ندادم و با همسرم همراه شدم و با یکدیگر نشستیم و در اینترنت ، ماشین ها را نگاه کردیم و شرایطشان را همسرم بررسی می کرد که با هزارتا ، اما اگری که کنار هم می چید حساب می کرد که کدامشان را می توانیم بخریم. برای خرید هم ، ما فقط یک هفته فرصت ثبت نام داشتیم و البته یک هفته هم تا قرعه کشی صندوق خانوادگی مانده بود .
این روزها همسرم به بانک های مختلف سر می زد و وام های مختلف را پرس و جو می کرد و ظهر ها که به منزل می آمد راجع به شرایط آنها صحبت می کرد و از وضعیت وام ها ناراحت بود . و من همچنان سکوت می کردم و راجع به وام بانکی نظری نمی دادم و می گفتم خدا بزرگ است ، حالابیا و ماشین هایی که مدنظرمان است را ببینیم. اول، ماشینی را انتخاب کردیم که حول و حوش 60 میلیون قیمت داشت . از آنجایی که در شهری که ما زندگی می کنیم هیچ نمایندگی فروش ماشین وجود ندارد به فکر این افتادیم که برویم ببینیم آیا در شهر کسی از این نوع ماشین دارد یا خیر تا بعدش بتوانیم آن را از نزدیک ببینیم.
این را یادم رفت بگویم که بعد از آشنایی با قوانین ، من هر ماشین مدل بالایی را که توی شهر می دیدم برایش خدا را شکر می کردم و از اینکه نعمت خدا فراوان است خوشحال می شدم و برای صاحب آن ماشین آرزوی خوب می کردم و از خدا هم می خواستم یک ماشین خوب و بهتر از این مدل را به من بدهد.
چون ما توی این شهر ، غریب هستیم و کسی را نمی شناسیم سعی کردیم خجالت را کنار بگذاریم و از صاحب ماشین ها بخواهیم که ماشینشان را ببینیم.
صفحه ی اول
با سلام خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و تمامی دوستان عزیز و گلی که این همه کامنتای عالی گذاشتند که پراز موفقیتا و امیدها و رویاهای قشنگ هست امیدوارم همه ی دوستان عزیزم به تک تک خواسته هاشون برسند.
از جمله نعمت های مهم سال 96
در سال 96خداوند این سعادتو نصیبم کرد که با استاد عباس منش و خانواده بزرگشون آشنا شدم و فایلای رایگان ایشون راه و مسیر زندگی رو بهم نشون داد.دید تازه تر و مهربونتری نسبت به خدای مهربونم پیدا کردم. یه سری باورای منفی رو کنار گذاشتم . در فروردین 96 چشمامو عمل لیزیک کردم و تونستم بدون عینک و بودن سردرد همه جا رو خوب ببینم عملی که چند سال اصرار میکردم ولی پدرم رضایت نمیداد خودبخود هم هزینش جور شد هم پدرم راضی شد و الان خداروشکر وضعیت دیدم خیلی خیلی بهتر شده . در شهریور ماه تونستم گواهیناممو بگیرم. کار مورد علاقمو پیدا کردم گرچه حقوقش ناچیزه ولی تجربه جدیدی برام هس . از مهم ترین نعمت های سال 96سلامتی ، پدر و مادرم هستن. رابطم با پدرم عالیه عالی هستش در حالیکه قبلا باهم خیلی مشکل داشتیم . اعتماد به نفسم نسبت به قبل بالاتر رفته و در اواخر و اوایل سال 97تونستم یکی از فایلای استاد رو خریداری کنم
خواسته های من در سال 97
اولین خواستم که پارسالم روش برنامه ریزی کرده بودم و بنا به دلایلی جواب نداد ازدواج با شخصیت ایده آلم هست. میخوام درآمدمو بیشتر کنم ماشین مورد علاقمو بخرم و بدون ترس رانندگی کنم میخوام فایل عشق و مودت استاد رو خریداری کنم میخوام پر از انرژی مثبت و آرامش باشم . احساس تنهایی نداشته باشم . میخوام سفر کاریم به خارج از کشور جورشه.میخوام امسال طعم شیرین خوشبختی رو با تمام وجودم احساس کنم .
دوستای گلم امیدوارم همتون به خواسته هاتون برسین همتون دوسدارم و استاد عزیزم ارادتمند شما هستم و ازتون خیلی خیلی تشکر میکنم خیلی دوستتون دارم????
استاد و دوستان عزیزم سلام وقت همگی شما به خیر و شادی
سال 96 رویدادهای مثبت ریز و درشتی برایم اتفاق افتاد که در ادامه خدمتتان عرض می نمایم
اواخر سال 95 بود که به کمک آموزههای استاد در قانون آفرینش 107 آرزو را در دفتر زیبایی نوشتم که بحمدالله به 90 درصد آنها رسیده ام
بنده کارمند هستم یکی از این آرزو ها انتقال بنده از اداره سابقم به یک اداره جدید بود که از نظر اشل حقوقی بالاتر باشه که به حمدالله با انشا من در دفتر آرزوها آن آرزو محقق شد و حقوقم به طرز چشمگیری افزایش یافت که داستان جالبی داره
دوستان، وزیر در بخشنامه خودش اشاره کرده بود فقط کارمندانی مجوز انتقالی به اداره جدید را دارند که حداقل 7 سال از مدت خدمتشان گذشته باشه بعد از ابلاغ آن من تحت تأثیر جلسه اول قانون آفرینش که ماجرای آن دختر خوزستانی که میخواست به فرانسه برود ولی پدرش مانع میشد اومدم و دفترم را باز کردم و نوشتم سپاسگزار خداوندم به خاطر انتقال قطعی من به اداره …
باورتان نمیشه یه هفته بعد وزیر بخشنامه اش شرط مدت خدمت را برداشت که شامل ما که زیر 7 سال خدمت داشتیم میشد و ماهم منتقل شدیم
2- اما این انتقالی باعث شد من به یکی از شهرستانهای نزدیک محل سکونتم منتقل شوم که این به خاطر بعد مسافت مسئله ای بود که باید حلش میکردم دلم را صاف کردم و به خدا سپردم و گفتم خدایا خودت حلش کن که من رایگان تا محل کارم برم و برگردم دوستان شاید باورتان نشه یه هفته گذشت ویکی از دوستان عزیزم بدون اینکه من درخواست کنم به واسطه نفوذی که در آن شهرستان داشت وسیله ایاب و ذهاب من را فراهم کردو به این وسیله ماهانه بین 250 تا 300 هزار تومان ماهانه در هزینه های من صرفه جویی گردید
3- یکی دیگر از نکات مثبت زندگی من خرید دوره راهنمای عملی دستیابی به رویا ها بود که خودم را متعهد کردم که طبق فرمایش استاد هر جلسه را حداقل 5 مرتبه گوش کنم و تمرینات آن را انجام دهم شاید باورتان نشه اواسط دوره بودم که سرپرست اداره سابقم باهام تماس گرفت و گفت زمینهایی که قرار بود اداره به بچه ها بده ثبت نامش شروع شده و ما اسم شما را چون قبلا از نیروهای قسمت ما بودی رد کردیم فقط تا فلان تاریخ باید فلان مبلغ را به عنوان قسط اول پرداخت کنی. و این در حالی بود که من دیگه موضوع زمینها را فراموش کرده بودم چون یکی از شرائطش این بود که زمین به کارمندان بالای 7 سال تعلق میگیرد که من نداشتم و شرط دیگه این بود که با توجه به محل خدمت زمین به شخص تعلق می گرفت که من چون محل خدمتم از مرکز استان به شهرستان دیگه تغییر کرده بود شامل حال من نمیشد ولی خدا را شکر همه اینها حل شد و زمینی که اداره میخواد به ما بده در یکی از بهترین مناطق شهر است.
4-در اداره با دوست خوبی آشنا شدم که یکی از بزرگترین درسهایی که ازش گرفتم این بود که نباید به درآمد اداره اکتفا کنم و بایستی که یک کسب و کار شخصی را برای خودم ران کنم دوستی که دارم در عین حال که کارمنده دو تا بیزینس دیگه را تلفنی همزمان اداره میکنه و این اعتماد به نفسش درس بزرگی برای منه
5-یکی دیگر از اتفاقات و نشانه های مثبتی که حین کار کردن روی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویا روی داد مشکل زمینی بود که ده سال بود به خاطر داشتن کاربری کشاورزی امکان ساخت و ساز در آن وجود نداشت( که آن هم داستان داره..) که به طور اتفاقی یکی از دوستانی که در شهرسازی داشتم را ملاقات کردم که (البته ایشون هم سابقا در جریان بود) ایشون گفت مشکل تغییر کاربری در کمیسیون ماده 5 حل شده است.
دوستان این تنها بخشی از اتفاقات مثبت بود که خدمتتون عرض کردم و اتفاقات بسیار زیاد دیگه مثل این که الان نزدیک 3 سال که خدا را شکر هیچ مریضی نداشته ام و در در سلامتی کامل هستم و این در حالی که اطرافیان من دچار بیماری های مزمن هستند
در این مدت معرفت و شناخت من نسبت به خدا و قوانین کیهانی بسیار افزایش یافته، مفهوم شرک و توحید را نسبتا بهتر درک میکنم، بهتر درک میکنم که هر کسی در این جهان دقیقا جای درست خودشه و عدالت بر خلاف تصور جامعه در جهان رعایت شده ، قرآن را بهتر درک میکنم «بما کسبت ایدیهم» «بما کانوا بعنوان» را بهتر میفهمم درک میکنم ما خالق زندگی خودمون هستیم و احدی بر زندگی تسلطی نداره و چشم زخمها و طلسمها برای مومنین شوخی ای بیشتر نیست و…
دوستان بیشتر از این سر به فلک میخاره
ادامه در بخش دوم
به نام پروردگار
دستاورد های 96
• رفتن به دنبال راه های پیشرفت
• تحولی در کتابخوانی (موفقیت و تاریخی)
• بهبود نظم شخصی
• افزودن علم با پیگیری اخبار مربوط به فیزیک و زیست شناسی و…
• کنار گذاشتن اخبار سیاسی و توجه هر چه بیشتر بر روی راه های بهبود کشور
• رفتن به دنبال زبان آلمانی
• خلوت کردن با خود و اندیشه کردن
• بهبود شخصیتی و پرهیز از چرت و پرت
• برنامه ریزی شخصی
• برنامه ریزی برای رفتن به امریکا
خواسته های 97
1٫ برنده بودن لاتاری و گرفتن گرین کارت
2٫ پیدا کردن هدف واقعی زندگی و کار
3٫ تکمیل زبان انگلیسی
4٫ الهام ایده ای ناب
5٫ بهبود مداومت در انجام کار ها
6٫ تفکر دائم درباره ی خواسته ها
7٫ بهبود ارتباط با خدا و همیشه به یادش بودن و در میان گذاشتن همه ی خواسته ها با او
8٫ رسیدن به درآمد
9٫ یافتن دوستی هم فرکانس
10٫ بهبود شیوه ی فکر درباره مرگ
11٫ خواندن مداوم ترجمه قرآن و بدست آوردن راهنمایی ها
12٫ رسیدن به اندامی مناسب تر
13٫ و خواسته هایی که تمامی ندارد و مطمئن هستم که به همشان می رسم
امیدوارم همه شما مشتاقان پیشرفت , به خواسته هایتان برسید و برای همدیگر (مخصوصا من!)
هم بی دریغ و با عشقی فراوان در این پایگاه پیشرفت دعا کنیم.
به امید رسیدن به تمام خواسته ها
درود بر شما
دوست گرامی سلام
دیدگاهتون رو خوندم
جالب بود
خیلی لذت بردم
و خوشحالم که اولین نظر شما رو خوندم
دیدم که اولین دیدگاهتون هست در سایت
و امیدوارم امسال بهترین سال زندگیتون باشه
و بهترین سال رسیدن به خداوند و خاسته هامون برای تمامی اعضای سایت
آمین
سلام به دوستان و استاد عزیزم
نمیخواستم کامنت بزارم چون احساس میکردم توی سال گذشته چیز خوبی اتفاق نیفتاده و ذهنم مقاومت میکرد تا مثبت ها را نبینم ولی میخوام بنویسم تا تمرکزم بره روی نکات مثبت . یک بار نوشتم تا اومدم ارسال کنم دستم خورد صفحه رفرش شد پاک شد ظاهرا یک باگی هست هر چند دقیقه صفحه رفرش میشه پیشنهاد میکنم مثل سیستم ویبولتین ادیتور کش بشه تا در صورت چنین اتفاقاتی بازم بشه متنو ریستور کرد
من در زمینه ی برنامه نویسی و توسعه ی وب اپلیکیشن کار میکنم در شرکتی مشغول بودم که حقوقمو به موقع پرداخت نمیکردن و مدیرم ازم درخواست انجام کارهای بیشتر داشت که اصلا دوست نداشتم و فکر میکرد چون دانشجو هستم مجبورم و جای دیگه با محدودیت های زمانیم و نداشتن پایان خدمت قبولم نمیکنن
خودمم اولش میترسیدم ولی واقعا خسته شده بودم پول که نمیدادن و پشتیبانی هم باید میکردم . یک روز رفتم گفتم دیگه نمیام تا اخر ماه فقط هستم .مدیر اولش باور نکرد و گفت فلانی هم رفت و پشیمون شد برگشت تو هم برمیگردی همینجا .
خودمم یکم تردید داشتم نکنه بدتر بشه و کار گیر نیارم ولی حاظر بودم بیکار بمونم و دیگه اینجا نیام چون تحمل شرایط کسل کننده برام سخت بود.
رفتم شرکتی مصاحبه کردم و قبول شدم ولی بخاطر حقوق و زمان زیاد کاری قبول نکردم ولی همین که توی مصاحبه ی تخصصی قبول شدم خیلی اعتماد به نفسم بیشتر شد چون توی این مورد خیلی ضعف دارم
از خدا خواستم دستمو بگیره و بصورت اتفاقی آگهی از یک شخص اشنایی توی تلگرام دیدم تماس گرفتم و رفتم برای مصاحبه و از بین اون همه من قبول شدم و باتمام شرایطم هم موافقت شد
حقوقم 2 برابر شرکت قبلی بود همکارانم خیلی دوست داشتنی و با اخلاق و متخصص
محیط کار خوب
کار کردن روی پروژه ایی بزرگ به ارزش 100 میلیون و پر از نکاتی که میتونست تجربمو زیاد کنه و رزومه ی خوبی میشد
شرکت قبلی در منطقه ایی بود که فقر فرهنگی داشت و شلوغ بود دیگه روزای اخر داشت حالم بهم میخورد فقط میخواستم برم از اونجا ولی شرکت جدید در منطقه ی پولدار نشین بود که میتونست باورهام هم نسبت به ثروت قوی تر کنه و فراوانی را بیشتر میدیدم و همین که به اونجا هدایت شدم بخاطر تغییر فرکانس و باورهام بود
اعتماد به نفسم خیلی بیشتر شد چون بقیه همکارام باور داشتن وضع خرابه و همه جا بدتره و تحمل میکردن و جرات تغییر نداشتن ولی من فهمیدم میتونم شرایطو عوض کنم و روزای اخر مدیر شرکت قبلی دیگه داشت التماسمو میکرد که نرم و پیشنهاد حقوق بالاترم بهم داد که قبول نکردم چون هیچ کسو پیدا نمیکردن بتونه کارای منو ادامه بده و خیلی حس خوبی بود :)
اتفاقات خوبی که در سال 96 تجربه کردم
1 – شرکت در یک همایش جذاب مربوط به کارم که خیلی تاثیرگذار بود و لذت بردم و چیزای زیادی یاد گرفتم و باورهام تقویت شد
2 – بعد از یک وقفه ی چند ماهه کلاس گیتارم را ادامه دادم و بصورت اتفاقی با یک استاد فوق العاده اشنا شدم که کلی قطعات جذاب یاد گرفتم در یک آموزشگاه در بهترین منطقه ی شهر که همه ثروتمند هستن و خیلی لذت میبردم از اونجا دوست دارم خونه اونجا بخرم و اینکه چون اونجا مرکز شهر نیست اموزشگاه خیلی خلوته و من بیشتر از زمان بقیه جاها میتونم با استاد تمرین کنم و خیلی به نفعم شد
3 – به استفاده از جلسات 9-10 قانون افرینش وابستگی که برام پیش اومده بود حل شد و توی این مورد خیلی بهتر شدم و دیگه آدما برام مهم نیستن و دیدم نسبت به روابط وسیع شد و خودمو خیلی بیشتر دوست دارم
4 – خواهرم لپتاپ خرید و مانیتور سیستم قبلیشو دیگه نیاز نداشت و من برداشتم که خیلی کیفیت عالی هم داره و برای کارم از 2 مانیتورالان استفاده میکنم که خیلی کارمو راحت تر و لذت بخش کرده
5 – شرکتی که ازش اینترنت خریده بودم بخاطر اینکه مشتری قدیمی هستم با همون مبلغ قبلی حجم و سرعت بالاتر بهم داد که واقعا برام عالی شد
6 – برای ادامه تحصیلم نیاز به کلاس و مواردی داشتم که با یک تخفیف خیلی عالی همشو تونستم بخرم
7 – لپتاپم یک مشکلی داشت که نمیشد رمشو ارتقا داد و برام مشکل ساز شده بود مدتی درگیرش بودم که دیگه فکر نمیکردم اصلا بشه حلش کرد ولی راحت حل شد
8 – قصد خرید پرینتر داشتم که یک تخفیف فوق العاده نصیبم شد و سفارش دادم وجالبه 2 هفته بعد قیمتش حدود 2 برابر شد
9 – نیاز به ارتقا تخصص خودم توی زمینه ایی داشتم ولی منبع خوب پیدا نمیکردم که بصورت خیلی اتفاقی با یک استادی که فوق العاده هستن بسیار حرفه ایی و با رزومه و بیان عالی اشنا شدم و با یک تخفیف خوب تونستم آموزشهای مورد نیازمو تهیه کنم که واقعا راضی هستم
10 – تعویض سیم های گیتارم با یک قیمت عالی و تخفیف
11 – تعویض گوشیم و تهیه ی لوازم جانبی که پیدا نمیشد ولی از جایی با قیمت مناسب سفارش دادم به دستم رسید و کیفیت عالی بود
12 – وسایلی برای خونمون خریدیم که روحیمون خیلی تغییر کرد و واقعا متوجه شدم با یکم تغییر چقدر حس بهتر به خانواده القا میشه شاد تر میشیم
13 – تغییر محیط کارم و کلی چیزای جدید یاد گرفتم تخصصم بالاتر رفت دیدم وسیع تر شد و رزومه ی خوبی شد و الان سورس یک پروژه ی 100 میلیونی بعلاوه ی کلی ماژول و کامپوننت پرایویت و یک دیتابیس بزرگ با کلی دیتای با ارزش دارم که توی پروژه های آینده خیلی میتونه منو جلو بندازه و درآمد بالایی بدست بیارم
14 – تلویزیونمون خراب شده بود و 1 روز از گارانتیش مونده بود که ممکن بود قبول نکنن ولی نمایندگی براحتی قبول کرد و بدون هیچ هزینه ایی مشکلشو برطرف کرد
15 – سرمایه گذاری در بورس برای اولین بار که تجربه ی خوبی بود و امیدوارم امسال بتونم پیشرفت کنم و سود خوبی بدست بیارم
16 – در زبان انگلیسی نسبت به قبل پیشرفت کردم
17 – سال 95 خیلی افسرده و غمگین بودم ولی امسال به لطف این جمع دوست داشتنی روزهایی که شادتر بودم بیشتر بود و حس بهتری داشتم
خواسته هام در سال 97
1 – قبول شدن در مقطع ارشد در دانشگاه مورد علاقم
2 – خرید رنو ساندرو
3 – خرید گوشی نوت 8
4 – خرید گیتار 5 میلیونی
5 – تسلط به قطعه ی الحمبرا
6 – خرید لپتاپ جدید
7 – معافیت سربازیم را بگیرم
8 – ازدواج با فردی فوق العاده و هم فرکانس
9 – راه اندازی کسب و کار شخصیم
10 – تسلط به تخصص هایی که خیلی علاقه دارم یاد بگیرم تا درآمد و اعتماد به نفسم بالاتر بره
11 – درآمد ماهانه 5 میلیون
12 – خرید اپارتمان در منطقه ایی که خیلی دوست دارم
13 – بردن خانوادم به سفر شمال – کیش – مشهد با بهترین امکانات
14 – گرفتن مدرک آیلتس
15 – توی بورس سرمای گذاری سودآوری انجام بدم و پیشرفت مالی خیلی خوبی بکنم
16 – دوره ی روانشناسی ثروت 1 – راهنمای عملی دسترسی به رویاها – عزت نفس – هدف گذاری را بخرم
17 -با تیم های خوب بتونم همکاری کنم تا رزومه ی خوبی برام بشه و تجربیات مفید و عالی بدست بیارم
18 – بتونم در همایش تخصصی سخنران باشم
سپاسگذار خداوند هستم که منو با این جمع عزیز و دوست داشتنی آشنا کرد تا خودش و دنیا را قشنگ تر ببینم و آگاهی هام بیشتر بشه و بتونم به زندگی از دریچه ی صحیح نگاه کنم
آرزو میکنم سال جدید بهترین روزهای عمرتونو تجربه کنید و سال عالی پر برکشت و همراه با سلامتی برای همه ی شما و استاد عزیز باشه
سپاس فراوان و موفق باشید
سلام جناب حبیبیان
امیدوارم همه اهداف امسالتون تیک بخوره.
بسیار عالی
باسلام به خدای مهربان و استاد عزیز و.همه هم مسیریهای خوبم
آقای حبیبیان موفقیتاتو تبریک میگم هر چند بنظر خودت کمتر از اون چیزیه که میخوای ولی سپاسگزار باش و مطمئن باش که بزودی به دستاوردهای بزرگتر هم میرسی انشااله
در ضمن برای نوشتن دیدگاهت میتونی یه بار اونو در قسمت
پیام رسانی ساده در گوشیت
(موبایلت )بنویسی که در پیش نویس ذخیره میشه و بعد کپی کنی در قسمت دیدگاهت . اینطوری دیگه مشکل پاک شدن دیدگاه نداری .
موفق ، شاد و خوشبخت و ثروتمند باشی
کاناز
ممنون از همه ی دوستان که ابراز محبت و لطف داشتن
با آرزوی بهترین ها برای همه ی شما عزیزان ???
سلام بر استاد عزیزم و دوستان خوبم.استاد عزیزم خیلی لذت بردم از فضایی که ایجاد کردی وعشق وعلاقه ای که به حیوونا داری.یکی از بزرگترین رویاهای و اهداف زندگی من داشتن یه همچین مکانی هستش که بتونم گاو وگوسفند واسب ومرغ و…..داشته باشم.یکی از بزرگترین دستاوردهای من در سال96این بود که توانستم خدا را بشناسم و دیگه شرک نورزم دیگه چشم امیدم به دیگران نباشه و فقط و فقط هر چی میخام از خدا بخام.خدا را شکر میکنم که به بهترین مسیرها هدایت شدم. به امید بهترینها برای همه دوستان
بنام روزی دهنده ی بی منت، عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار واعضای محترم سایت عباس منش عزیز،، بنظرم
حدود شش ماهی ست ک با این سایت آشنا شدم
و خدارا شاکرم و سپاسگزارم از دستان بی شمار خدا
در جهنم زندگی میکردم بیش از ده سال در بازار مواد غذایی، بصورت عمده و شرکت پخش داشتم اما این ده سال فقط برای حرف مردم و دوستام و بقول برای عرف و اقوام زندگی میکردم
میخام صادقانه بگم ک اولین و بزرگترین دستاورد سال 96 من ک صدرصد مطمئنم بهترین دستاورد عمرم هست را بی ریا و صمیمی میگم آشنایی با سایت استاد عباس منش عزیز میدانم،هر چند بقول استاد اگر عمل کنیم هیچوقت دیر نیست، اما انصافا بیش از ده سال از اوج دوران جوانیم را برای دیگران و من باب میل دیگران گذراندم، ولی هم اکنون ادعا میکنم ک انگار تازه راه رسم زندگی کردن را دارم می آموزم
از لطف خدا در سال96 بگم ک بعداز آشنایی با سایت یکی دو ماه گذشت تا تونستم با خودم کنار بیام، و ببخشم اونایی ک در حقم ظلم کردن، خدای من زندگی برام جهنم شده بود، صبح تا شب فقط عذاب میکشیدم و حرص و جوش گذشته را میخوردم و نفرین میکردم دوستانی ک در واقع بیشترین لطف را در حقشون کرده بود ولی همین دوستان دشمن جون و مال و آبروم شده بودند،، چرا؟ فقط ب دلیل ناآگاهی، چ دستاوردی بهتر از درک زندگی و بخشیدن خودم و بخشیدن دوستان ب ظاهر دوست و با اخلاص دعای خیر برای اونا کردن
من تمرکز کرده بودم ب روی یک مغازه جهت جابجایی و توسعه کاسبی خودم،
ب اتفاق خانواده م از مسیری پر تردد میگذشتم ک یک مغازه دیدم و گفتم کاش میشد این مغازه گیر ما بیاد جای خوبی ست، و میشه روش مانور داد،و توسعه ش داد،ده روزی بصورت مداوم خودمو تو مغ در حال کار و با مشتری زیاد میدیدم بعداز اینکه رفتم سراغ دومین بنگاه مارا در همین مغازه آورد و گفت حدود شش ماهه ک مغازه خالیه و قصدی ک ب شغل مربوط ب مواد غذایی بدم نداشتم (و گرنه همون ماه اول اجاره میرفت)، ولی نمیدونم چ شده و چ جادویی کردین ک ب شما گفتم بله
ب لطف خدا الان بیش از دوماهه ک قرارداد بستیم و کارمو شروع کردم و بسیار راضیم و ایمان دارم ب یاری خدا و تلاش خودم صدرصد موفق میشوم
برای سال 97
تصمیم گرفتم ک بیاری خدا روانشناسی ثروت یک و دوره عزت نفس را تهیه کنم
دوره چگونه هدف گذاری کنیم و ب آن برسیم را اواخر سال 96 گرفتم ک جز بهترین نعمات زندگیم هست، مرتب روش کار میکنم، چیزهای از این دوره یاد گرفتم ک مثل چراغ در دل تاریکی شب منو بسوی زندگی پاک و انسانیت هدایت میکند سال 96 از نظر مالی تعهد دادم ک درآمدم را سه برابر کنم و تلاش کنم برای کسب ثروت جهت نزدیک شدن بخدا
ک تنها راه نزدیک و نزدیک شدن بخدا، کمک کردن و بخشیدن ست ک در گرو کسب ثروت حلال است
درسال 96 دیدگاه منسوخ و خرافاتی من نسبت ب ثروت و ثروتمندان صدرصد تغییر کرد، و واقعا پذیرفتم و
و ب نتیجه رسیدم ک محبوب ترین افراد نزد خداوند ثروتمند ترین و بخشنده ترینند،،
ناگفته نماند
این افکار و باورهای غلط ک 40 سال با خودم حمل کردمو باید خییییلی بیشتر از این تلاش کنم ک کنار بگذارم و باور و اعتقاد زیبا و بجا جایگزین کنم
در پناه خدا مهربان شاد و سلامت باشید
بنام آفریدگار عشق…
سالها بود که چشمان غم زده ام ساعت ها به دور دستها خیره میشد، چشمانم در جست و جوی خدایی بود که به فاصله یک خدا برایم دور بود … سنگینی حسرت در عمق جملاتم به وضوح حس میشد… ساعت روی دیوار زمزمه گر دقایقی بودند که هنوز زندگی نکرده بودم و وسعت خیابانهای شهر یادآور مسیرهای منتهی به اهدافی بود که تا بحال طی نکرده بودم… در سکوتم، بی قراریهایم را فریاد میزدم…هر از گاهی خوشبختی را در لابه لای کتابهای انگیزشی میجستم، چندی بعد سردرگم از راه های پیشنهادی نویسندگان، در گوشه ای بلاتکلیف می ماندم، و من بودم و آرزوهای دور و درازم…
با این وجود میدانستم که حقیقتی است نهفته در من و خدایی وجود دارد که از رگ گردن به من نزدیک هست…
با وجود اینکه من به تازگی و حدودا نزدیک به دو ماه هست که با جناب آقای عباسمنش و دوستان عزیز آشنا شدم، دستاورد سال 96 را بدست آوردن حس ناب آرامش در سرتاسر وجودم و باور خداوند به عنوان یگانه حمایتگر، تنها منبع مطلق خیر تا ابدیت میدونم …
برای سال 97 برنامه ها و اهدافی دارم که قصد دارم با حمایت خداوند عملیشون کنم… با توجه به اینکه به تازگیا به این خانواده بزرگ ملحق شدم و تا بحال از از فایل های رایگان وکتاب رویاهایی که رویا نیستند بهره مند شدم، میخوام به لطف خداوند در سال جدید دوره های عزت نفس و عشق و مودت رو تهیه کنم ، تا بتونم روی عزت نفسم کار کنم ، و چون میخوام در این سال همراه و همدم زندگیم رو بدست بیارم میخوام از دوره عشق و مودت که حاوی رهنمود های استاد عزیز بهره مند شوم…
با یاری خدا قصد دارم خودم را برای برگزاری نمایشگاه نقاشی انفرادیم آماده کنم …هدف دیگری که دارم این هست که در سال جدید درآمدم رو به سه برابر برسونم…
در سال جدید برای استاد عزیز و خانواده بزرگمون سلامتی و لمس موفقیت رو خواهانم.
سلام مریم جون
واستون آرزوی موفقیت میکنم
توصیه میکنم دوره های آموزشی استاد رو
تعدادشو بیشتر بنویسید. مطمئن هستم
که بدست خواهید آورد.
به نام خدای مهربان
سال نو همگی مبارک
تولد حضرت علی علیه السلام هم پربرکت مخصوصا به آقایون محترم و استاد عزیز?
اتفاقات خوب سال 96 و درخواستهای سال 97 من
خدای مهربونم شکرت بابت همه ی نعمتهات
1)خدایا شکرت در سال 96با این روش جدید باورسازی در مورد توحید به زبان استاد عباس منش آشنا شدم و مهترین و قشنگ ترین اتفاق زندگیم قطعا همین مورد بوده
به قول استاد همین آرامش عمیق الهی خیلی خیلی خیلی خیلی ارزش داره
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
2)همسرم همیشه شغل آزاد دوست داشت میخواست خودش کار کنه و در سال 96این اتفاق بدون دغدعه و اضطراب به آسونی و راحتی حاصل شد
خدای مهربونم ازت میخوام در سال 97بهترین ایده ی شغلی (پربرکت ،پر روزی،آسون و راحت و با وقت آزاد زیاد) براش حاصل بشه?
3)خداجونم شکرت در سال 96 تونستیم ماشین بهتر از ماشین قبلی بخریم
ازت میخوام در سال97 ماشینی بخریم مدل بالاتر به آسونی بدون چک بدون قسط و وام ?
4)پسرمو در بهترین مدرسه ی شهر ثبت نام کردیم مدرسه ی خیلی خوبیه
در سال 97 دلمون میخواد ی خونه ای نزدیک به مدرسه بخریم خونه ای زیبا جادار مطمئن??(سه خواب ،حیاط دار،نورانی? دنج و ) به آسونی به راحتی بخریمش عزتمندانه??
5) در سال 96 همه ی فایلهای رایگان استاد را گوش دادم چندین بار
خیلی دوست دارم در سال 97 همه ی محصولات استاد را تهیه کنم (اونم به آسونی به راحتی) ????
*خدایا شکرت نعمتهای فراوون زیادی بهمون رسید در سال96
و ظرفمون در سال97 اینقدر بزرگتر میشه که چندین برابر نعماتت را دریافت کنیم?
یک نکته ی جالب که امروز دریافتش کردم و برام خیلی لذت بخش بود :
وقتی مدارمون عوض میشه و بالاتر میره خیلی قشنگه حسش میکنی متوجه میشی که انگار ی درهای جدیدی از رحمت خداوند چه معنوی چه مادی برات باز میشه ،حرفایی را میشنوی و متوجه میشی که قبلا نمی شنیدی و متوجه نمیشدی
شکل ارتباطت با دیگران متفاوت میشه
و …
شکرت شکرت شکرت خدای عزیز مهربون همیشگی
سلام به دوستان جان و استاد جانان
من حدود 3 سال هست که با اسایت اشنا هستم اما خیلی جدی نمیگرفتم ، تا اینکه سال گذشته و طی صحبت با دوستی که اون هم علاقمند بود و صحبتهایی رو تو این زمینه با هم داشتیم و فایلای رایگانمون رو با هم اشتراک گذاشتیم، تو سایت رسما عضو شدم و اما همچنان جدی پیگیر نبودم تا بالاخره تو نیمه ی دوم که کاملا شروع کردم به تهیه ی محصولات و ازاد کردن وقت برای کردن کردن روشون…خیلی خلاصه میخوام نمودهای بیرونی سال 96 رو بنویسم براتون
1-بازگشت به محل کار اسبقم و کار کردن برای چند ماه و مجددا استعفا دادن
2- دفاع از پاان ناممه ی ارشدم با همون ویژگی ها یی که میخواستم ارائه بدم
3-پیدا کردن یه شغل رویایی با یه درآمد بی سابقه تو زندگیم و همکاران فوق العاده عالی و نزدیک به محل سکونتم
4- فروش ماشین مدل قدیمی ام
5- خرید ماشین صفر کیلومتر
6-حضور در نمایشگاه الکامپ و تجارب و روابط عالی تر
7-ارتباطات بهتر با خانواده و تاثرگذار تر در جامعه و دوستان بهتر
8- آشنایی با افراد شایسته و ارتباطات عاطفی سطحی که باعث شد گستره ی شناخت خودم ، شفاف تر بشه
9-رسیدن به سلامتی و زیبایی و تناسب کاملتر و بیشتر توسط مکمل های تقویتی و جلسات بهداشتی –ورزشی در یک کلینیک عالی
10-رها کردن مجدد شغل عالی ام برای راه اندازی کسب و کار خودم
11-اموزش زبان بصورت جدی با گذراندن یه دوره ی خصوصی
12-پرداختن به علائق شخصیم و رسالت زندگیم ؛ طراحی کردن ، مطالعه کردن و ساختن لوازم خاص، دوره کردن فایل های اموزشی
13-خروج از روابط نامناسب به سادگی آب خوردن
14- ساخت عادتهای تاثیر گذار و انرژی بخش مثل سحر خیزی و مطالعه ی روزانه
15- خرید دوره های :
عشق و مودت دستیابی به رویاها روانشناسی ثروت 1 کتابهای رویاهایی که رویا نیستند و فکر خدا جلسات 1 و 2 و 3 و 9 و 10 آفرینش شیوه ی حل مساله که دوبار کد تخفیف فوق العاده هم دریافت کردم و همینطور بخاطر فعالیت توعقل کل کیف پولم هم شارژ شد.
همونطور که گفتم اینها نمود بیرونی یه سری از فعالیت های من بود و اما من تاثیر گذار ترین رشد و تغییرم رو همان ساختن باورهای عالی میدونم که لحظات زندگیم رو داره متفاوت تر و شیرین تر از گذشته رقم میزنه، باورهایی که به سادگی تو رفتارهای روزانه ام مشهوده ، و البته باورهایی که تصمیم دارم تو سال جدید برای خودم قوی تر و تثبیت تر بکنم که مینویسم:
1-باور فوق العاده ی اینکه من تو زمان و مکان درست هستم :
_نمود درونی اش : از بین رفتن استرس و عجله و نگرانی و دلهره و بیشتر شدن آرامش و آسودگی خاطر
_نمود بیرونی اش : همه جا قبل از رسیدن من جای پارک ماشینم آماده میشه، همه ی چهار راه ها چراغ های سبزشون رو آماده میکنند برام، برای خرید هر چیزی ، به بهترین مغازه و بهترین کیفیت و عالی ترین قیمت هدایت میشم.
2- باور فوق العاده ی شکوهمندی ثروت و زیبایی و رشد :
_نمود درونی اش : به لطف خدای مهربون خیلی سریع تو این مدار قرار گرفتم طوری که هر ماشین مجللی میبینم ، هر خانه ی زیبایی میبینم ، هر طبیعت یا شهر یا نعمتی میبینم بی اختیار تحسین اش میکنم، هر پیشرفت و رشد و زیبایی مینم ، هر رفتار نیکو و شایسته بی اختیار و بی درنگ زبانم به تحسین اش باز میشه، و بعد هم فوق العاده لذت میبرم که افرررین ، چقدر خوب ذهنت رو تربیت کردی!!!
_ نمود بیرونی اش : همه ی جا به عنوان یه دختر خوش قلب و با مناعت طبع شناخته شدم که نه تنها حسادت و تنگ نظری براش بی معنی یه بلکه از خوشی دیگران خوشحال تر میشه. و صد البته خودم هم وارد اون جرگه از افراد میشم
3- باور عالی فقط روی خدا حساب باز میکنیم :
_ نمود درونی اش : همه ی ترس ها و محدودیت و ذلت هایی که باعث میشد با چشم دوختن و تکیه کردن به دیگران داشته باشم ، از بین رفته که همون شرک آشکار و خفی بود واقعا و چقدر پرت بودم بعضی از دوره ها
_ نمود بیرونی اش : به هرچیزی که چسبیده بودم ، خوالسته و ناخواسته از زندگیم خارج کردم، شغل عالی ام رو ترک کردم پول هاتی پس اندازم بخاطر موارد غیر مترقیبه ای هزینه شد که اصلا فکرش هم نمیکردم. پولی که طلب داشتم به دستم نریسد و کسی که ازش انتظار کمک داشتم ، کمک ام نکرد، همه ی این اتفاقات افتاد و من دیدم که زندگی هنوز جریان داره و نمردم !!! پر قدرت تر از قبل هستم و محکم تر از همیشه ، با امید تر پیش میرم.خودم رو محدود به هیچ چیز و هیچ کسی نمیکنم چون ثروت نامتناهی خداوند هست که از دست غیب به من میرسه و خودش براحتی قلبم رو در دستش داره.
_
و اما هدفگذاری ام برای سال 97 : اهدافم رو تو 8 دسته نوشتم تو دفترم با جزییات کامل و هر روزحدود 1 ساعت تجسم خلاق دارم براشون و از طرفی هم روی تابلوی سفیدی که با فوم برد درست کردم، طرح شون رو کشیدم و چسبوندم به دیوار اتاقم به همراه یادداشتایی واسه خودم که فقط خودم میفهمم!!!
خیلی کلی میگم که ، روابط عاطفی عالی ، رونق کسب و کار تو چند مرحله ، خرید خانه و دفتر کار ، تسلط کامل بر زبان انگلیسی ، انجام سفرهای متعدد به شهرهای ایران و یک مسافرت خارجی ، ساخت و تولید چند محصول فیزیکی و اموزشی، استارت وبسایت و کانال رسمی ام.
*
و اما مهمتر از موارد بالا کار کردن روی باور هام هست که 2 تا باور فوق العاده که میدونم باید بسیاااار بسیار روش کار کنم و نقطه ی ضعفم هست ، و مطمئنم تثبیت اون ها باعث میشه که موارد بالا و کلی هدف دیگه ام محقق بشه:
1- خوشحال بودن در لحظه و سپاسگزار بود در هر لحظه از خداوند بزرگ و مهربان بخاطر تمام داشته ها ، بخاطر معجزه ی نفس کشیدن ، معجزه ی حیات ، و یاد اوری اینکه داشتن اون موارد هیچ نقشی تو خوشحالی و لذت من ندارن ، و اگر من همین الان خوشحال باشم و با تمام سلول هام غرق سپاسگزاری و شعف بی نهایت ، در اون صورت هست که همه ی خواسته ها م و فراتر از تصوراتم به من داده خواهد شد.
2- ایمان کامل به فراوانی در همه جا و همیشه و همه چیز ، ایمان به اینکه من هر چیزی رو بخوام از قبل موجود و مهیا هست ، نیاز به تلاش من نیست و خودش میاد به دستم میرسه به سادگی اب خوردن
چقدر براتون خوشحالم الی جون .
ممنونم از شما ملیح خانم ، خوشحالم که نظرتون رو میبینم
سلام الی جان
با خوندن کامنتتون شارژ شدم
ماشاءالله به شما
سلام نرگس جان عزیزززم
خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و کامنتم رو خوندید
خوشحال شدم از نظرتون