توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 40
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
اتفاقات مثبت توی سال گذشته برای من زیاد بود و سریع سعی میکردم اونا رو بنویسم. یعنی تا اتفاق میوفتاد یادداشت میکردم. الان که دفترچمو باز میکنم میبینم حدود 50 تا موفقیت کوچیک و بزرگ توی همه ی زمینه ها داشتم که اگر همش رو بخوام براتون بگم از حوصلتون خارجه. ولی چند تا شو میگم که هم به باورهای شما کمک کرده باشم هم برای خودم تکرار بشه
1- یه بدهی 10 میلیون تومنی خانواده داشتند که در عین ناباوری تسویه شد!! یعنی اینو ما با هر ماشین حسابی حساب میکنیم جور در نمیاد!!!
2- از وقتی که اطلاعاتم راجب قانون بالا رفت و کتابهای زیادی رو راجع به قانون جذب خوندم ، همیشه دوست داشتم برای دیگران توی این زمینه صحبت کنم. بالاخره اتفاق افتاد و بدون این که من جایی تبلیغ کنم یا به کسی گم میخوام بیام توی جلستون صحبت کنم ، چند جا منو دعوت کردند که رفتم میکروفون دست گرفتم راجع به قانون جذب براشون صحبت کردم و اتفاقا خیلی هم استقبال کردند و قراره ادامه دار بشه….
3- بعد از گوش دادن محصول حل مسائل ، تونستم PC و ضبط ماشینم رو خودم به تنهایی تعمیر کنم و با این کار اعتماد به نفسم خیلی بالا رفت.
4-یه روز یه عبارت تاکیدی برای خودم ساختم که حالت شعر داشت… گفتم بزار اینو تا ظهر بگم ببینم چه اتفاقی میوفته… با خودم تکرار کردم تنبل نرو به سایه ، پوله خودش میایه :)) و ظهر یکی اومد گفت منو فلان جا عضو کن و عضوش کردم و یه پول خوبی گیر خودم اومد.
5-تونستم با لطف حضرت حق ، چندتا بیماری لاعلاج رو درمان کنم بوسیله ی قانون جذب.
6- با صحبت هایی که کردم توی سال گذشته زندگی 6 نفر رو تغییر دادم :)
7- کلی آیه از قرآن استخراج کردم که با گفتن اونا به مردم ، ایمان تازه ای در درون اونها شکل دادم
8- سه تا مهارت جدید یاد گرفتم که باش کلی کار میتونم بکنم فقط نیاز به تمرین دارم تا توی اونها بشم نفر اول ایران…
9- با اینکه سال 96 سردترین زمستون عمرم رو تجره کردم ولی بیمار نشدم حتی یه سرماخوردگی کوچیک :) فقط تو پاییزش یه بار سرماخوردم که با تکرار آیات قرآن توی 20 دقیقه کاملا خودم رو درمان کردم
و اما توی سال 97 برنامه هام ایناس :
1- برنامه ریزی مالی کردم که تا آخر هر فصل چقدر درآمد داشته باشم
2- سمینارهای متعددی در زمینه ی سلامتی و قانون جذب برگزار خواهم کرد.
3- امسال 5 تا استان جدید رو میخوام بهشون سفر کنم و چیزهای جدید یاد بگیرم و خانه های قدیمی که مال افراد ثروتمند بوده رو توی کشورم بیشتر ببینم مثل نارنجستان قوام در شیراز
4- میخوام گوشیم رو عوض کنم و نوشتم که گوشی جدیدم چه ویژگیهایی باید داشته باشه.
5- از سال 93 که هدف نویسی رو یاد گرفتم نوشته بودم برای سال 97 یه مگان مشکی میخوام. خب بالاخره سال 97 رسید و مگان مشکی من هم تو راهه و امسال بدستم میرسه
6- میخوام به حدی ارتباطم با خداوند قوی بشه که توی تک به تک لحظات زندگیم حسش کنم
7- امسال منتظر ظهور 7 تا معجزه ی بزرگ از طرف خداوند هستم ( قانون انتظار میگه منتظر هرچیزی باشی وارد زندگیت میشه)
و در آخر انشالله امسال ازدواج میکنم با اون کسی که 7 صفحه ویژگیهاش رو نوشتم و خداوند صبر کرده تا هر دوتامون آماده ی ازدواج بشیم و ما رو سر راه هم قرار بده و بسادگی و زیبایی مارو با هم مزدوج کنه :)
تشکر میکنم از استاد عزیزم که این فرصت رو در اختیار بنده قرار دادند و تشر میکنم از شما دوستان گرامی که به صحبتهای من گوش دادید
رای شما دلگرمی ماست :))))
راضیم ازت داداش
تنبل نرو ب سایه ،پوله خودش میآیه
این بیت شعر خیلی عالیی بود ?
به نام خدای الهام بخش
سلام
اتفاقات خوب سال 1396 که برایم رخ داد:
1- جشن تولدی که دوستان و همکارانم در محل کار برام گرفتن و منو خیلی خیلی سورپرایز کردن اصلا فکرشو نمیکردم واقعا اتفاق خوب و خاطره انگیزی بود، کلی انرژی گرفتم و خوشحال شدم.
2- در سال 96 من با فردی آشنا شدم که طراحی سایت رو به صورت رایگان بهم آموزش داد.
3- میتونم بگم واقعا آدم خوش شانسی هستم که با فرد دیگری آشنا شدم و کارم رو در انتشاراتش شروع کردم و موقعیت خوبی بدست آوردم و الان از این موقعیت یه فرصت عالی ساختم.
4- من حقیقتش در سال 96 خیلی چیزها بدست آوردم که اکثر آنها بصورت رایگان بود.
اتفاقاتی که در سال 1397 میخوام که برام رخ بده و بیشتر از زندگیم لذت ببرم:
1- یکی از برنامه هام اینه که امسال درآمدم از فروش کتاب های نشر زیاد باشه و با فروش خوبی که میتونم داشته باشم پول خوبی بدست بیارم.
2- مورد بعدی اینکه به امید خدا میخوام یه آموزشگاه هنری به نام خودم داشته باشم تا بتونم از این راه هم درآمد خوبی داشته باشم و تاجایی که امکان داشته باشه بتونم کارم رو گسترش بدم.
3- امسال تصمیم دارم با همکاری دوستم کلاس کنکور برگزار کنم.
4- به امید خدا درآمد خوبی داشته باشم یه خونه میخوام بخرم.
سلام خدمت همه بچه های سایت و استاد عزیزم
داشتم متن دوستان رو می خوندم و هر خطی که جلو میرفتم درونم موجی از امید و اشتیاق شعله ورتر میشد.خدایا سپاس از تو بخاطر حظورت پر رنگ توی زندگی ما بنده هات .خدایا سپاس بخاطر فرصت زندگی .خدایا سپاس بخاطر شمیم حظور سبزت که فقط کافیه چشم سر رو ببندیم و چشم دل باز کنیم تا عطر مدهوش کننده ات به صورتمون بخوره ..
امروز از میون بینهایت لطف خدا و داشته هام میخوام یکیشونا که برام خیلی خیلی ارزش داره بگم و اونم اینه که امروز من توی افق دور دست بیابون تاریک و ساکتی که سالهاست دارم داخلش دنبال یه معنا می گردم و کیلومترها رو طی کردم و باز سر نقطه اولم بودم ..یه نور دیدم یه فانوس هدایتگر رو که حالا واسم شده معنا ..خدایا شکرت .. خدایا فرشته های نگهبانت همه جا هستن و ما ها را حفاظت می کنن .. معنای امروز من هدفی هستش که امروز پیدا کردم وبا همه وجود تعهد می دم به سمتش حرکت کنم .. ممنونم سید حسین که ابزاری شدی برای تابیدن نور الاهی .هرکجا هستی شاد باشی .پر انرژی باشی و موفقتر از همیشه ..
ادامه بخش اول
در گوشی موبایل یه قسمتی درست کردم که شامل تجربیات دوستان سایت از فایلهای رایگان یا خریداری شده ویا هر مطلب انگیزشی و تقویت کننده باورهاست که هر موقع بهش رجوع میکنم واقعا ازش انرژی میگیرم ،دوستان واقعا نابیه برای من خدایا شکرررررت
دوستان من یه باوری دارم که همیشه برای من وسیله جور میشه باورتان نمیشه هر موقع میرسم سر ایستگاه به فاصله اندک ویا بلافاصله اتوبوس میاد یا مواقعی بوده من به خدا گفتم من وسیله رایگان میخوام تا محل کارم برم باور کنید خدا از هزاران طریق بهترینها را برام فرستاده همین یه هفته ای که شیفت نوروزی بودم به خدا درخواست وسیله رایگان دادم خداوند بهترین اتوبوسهای مجهز بین شهری را برای رفت و برگشتم مهیا کرد که از نشستن در آن واقعا لذت می بردم خدایا شکررررت
دو هفتهای است دارم مجددا روی دوره آفرینش کار میکنم و درخواستی به خدا دادم برای انتقالی به بهترین قسمت اداره مون در مرکز استان به یه هفته نکشیده دارم نشانه هاشا را میبینم که ان شاءالله قطعا خبرهای خوشی بهتون میدم
اواخر سال گذشته تعهد سه برابر شدن درآمدم را تا اواخر امسال دادم که به حمدالله بعد از یه هفته دستان الهی ونشانه هاشا دیدم و تا پایان امسال به مرزهای آن درآمد هدف رسیدم حتی میشد دقیقا به همان مقدار هدف ویا بیشتر از آن برسم ولی آن کاری که میخواست مرا به هدف درآمدی و بیشتر از آن برسونن مورد علاقه ام نبود
خدا را شکر امسال تونستم محصول روانشناسی ثروت 1 عزت نفس شیوه حل مسائل، محصول سلامتی، تند خوانی، راز ثروت، سپاسگزاری، و… را خریداری کنم
دیروز چرخم خراب شد گفتم خدایا مرا بهترین تعمیرگاه دوچرخه هدایت کن باورتان نمیشه به جایی هدایت شدم که تعمیرکار خودش راهنمایی ام کرد که چطوری خودم با کمترین هزینه چرخم را تعمیر کنم بعدش خدا یه دست دیگه شا نشونم داد بهم الهام کرد که بیام و از طریق اینترنت روش تنظیم کردن دنده های دوچرخه آموزش ببینم که خدا شکر بسیار راه گشا بود
بخش دوم
اما اهداف و برنامه هایی که برای سال 97 دارم:
1-افزایش سطح درآمد تا 10 میلیون تومان
2-ازدواج با همسر مناسب و ایده آل با ویژگیهای که مد نظرم هست و حتما آن را یادداشت خواهم کرد
3- کارکردن بیشتر روی باور احساس لیاقت و عزت نفس و نیز باور فراوانی
4-کارکردن روی این باور که تنها قدرت جهان رب است و تنها روی آن حساب باز کنیم و اینکه ما خالق تمام اتفاقات و شرائط زندگی مون هستیم
5- کارکردن روی این باور من همیشه در زمان و مکان درست هستم واینکه هر روز، روز شانس منه
6-تمرین کنم زندگی را زندگی کنم با این توضیح که هر لحظه را زندگی کنم با تمرکز بر نکات مثبت آن لحظه و از داشته هام هر چی که هست لذت ببرم 7-زبان انگلیسی ام را تقویت کنم و با تدریس آن کسب درآمد کنم
8-به سازمان هواپیمایی کشوری انتقالی بگیرم
9-و در نهایت تا سرحد جان به آنچه متعهد گشتم وفادار بمانم
استاد و دوستان عزیزم در خاتمه از تمامی کسانی که متن مرا مطالعه نمودید سپاسگزارم در پناه الله یکتا سالم شاد و ثروتمند باشید.
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان
موقعی که فایلو گوش کردم با خودم گفتم عجب سوال عالی رو استاد مطرح کردن و همینکه سوالو گفتن ذهنم درگیر شد و دنبال نکات مثبت سال 96 بود و احساس لذت و ارامش بهم دست داد.
و بنظرمن یک تمرین فوقالعاده محسوب میشه
توی سوالات قبلی بیشتر به فکر جایزه بودم تا مسابقه ولی الان خوشحالم که یک تمرین عالی رو میخوام انجام بدم
ایده ی جالبی که به ذهنم رسید تا به سوال مسابقه جواب بدم این بود که از روی دفتر سپاسگذاری سال 96 راحتر میشه نکات مثبت رو یاداور شد.
و برای اولین نکته باید بگم من توی محل کار یک مدیر داریم یکیشون خیلی گیر میده و ازت کار میکشه ولی اون یکی دیگه به حالت خودت میذارتت و دقیقا امروز که فایلو گوش کردم و میخوام جواب سوال رو بدم اون مدیر اولیه رفته مرخصی و زمان خالی زیاد دارم و میتونم زمانمو روی تمرین بذارم
( اینم ی نکته از کمکهای جهان )
نکات مثبت سال 1396 :
تقریبا اواسط ماه فروردین بود که
فایل سه برابر کردن درامد رو گوش کردم
و دقیقا یک ماه بعد یه کاری برام پیدا شد که درامدمو سه برابر کرد و حالت یک ایده ی ساده بود که به ذهنم رسید
تا قبل از این کار ی کار دیگه داشتم که درامدش خیلی پایین بود ولی بخاطر وعده وعید هایی که میدادن نمیتونستم بیام بیرون و هم اینکه اصلا کارشو دوس نداشتم و باورهای محدود کننده توش زیاد داشت
و در راستای اهدافمم نبود تا اینکه دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاهارو دیدم و اونجا استاد گفت نباید دستان خدارو بست و فقط به یک مسیر خاص چسبید که مثلا من فقط میتونم از این طریق به خواسته هام برسم و مثال کنکور رو زدن
منم تصمیم گرفتم همون موقع استعفا بدم و ی چند روزی بیکار بودن تا اون کار خیلی بهتر بذام پیدا شد و به خیلی از اهدفم تونستم برسم و خیلی از دوره های استاد رو تونستم تهیه کنم و لذت ببرم .
و بخاطر زمان خالی که دارم میتونم بیشتر موقعه ها فایل های استاد رو گوش کنم و به کارمم برسم
2- بیشتر همکارانم توی کار جدید باورهای محدود کننده داشتن و من چون همیشه فایل گوش میکردم خیلی کنجکاو شده بودن که چی گوش میدم و منم بخاطر باور محدودیت که از شغل توی ذهنم ریشه دار شده بود فایل هارو بهشون نشون نمیدادم
تا اینکه دوره روانشناسی ثروت رو دیدم و که درباره باور فراوانی استاد توضیح دادن و منم روی خودم کار کردم و تونستم بهتر عمل کنم و حتی نشونه هاشو هم دیدم هر چند وقت ی بار پول پیدا میکنم حتی گوشی موبایل کیف پول و…
و خوشحال بودم که این باور رو تونستم تو خودم ایجاد کنم
و بعدشم برای هرکدوم از همکارام که درخواست کرده بودن فایل هارو ریختم
و دوسه تاشون خیلی باهام هم فرکانس شدن وزمانی که فایل هدرو میدیدن بهم میگفتن چقدر این صحبت ها زیبایه و البته ادم میفهمه که به حقیقت نزدیکه و یکی از دوستام چندتا از فایل های اساتید دیگروهم دیده بود ولی میگفت با اینا بیشتر حال کردم و احساس میکنم منم میتونم ثروتمند بشم
و بعد از چند وقت یک کسب و کار برای خودش راه انداخت و پیشرفت خوبی داشت
یکی دیگه از دوستامم که مثل خودم بود و خیلی از خدا دور شده بود با چندتا فایلی که درباره خداوند استاد صحبت میکنن تونست خداخودشو پیدا کنه ومنم حس میکردم خدا بهشت رو داره برام اماده میکنه
ی فایلی هم یکی از دوستان میکس کرده بود که درباره موضوع فقط روی خداحساب کن و سبک زندگی شخصی خودتو داشته باش استاد صحبت میکنه
از این میکس دوستمون واقعا لذت بردم و هرروز گوشش میکنم و موقع گوش کردم اشک از چشام جاری میشه و احساس عالی رو دارم همینجا نهایت تشکر رو ازش دارم که منو به خدا نزدیک تر کرد البته خودشم یکی از دستان خدایه برای هدایت ما
3- فایل ها :
روزی که جلسه اول قانون افرینش رو گوش کردم و استاد اونجا در مورد فرکان صحبت کرد و گفت اصلا بحث بحث فکر نیست توجه مهم ترین عامله به خودم گفتم پس افکارمون چی میشه و همین سوال برای داداشمم پیش اومد تا چند ماه بهش فکر میکردم که فکر پس چی میشه اینهنه فکرهای مزخرفی که داریم یعنی تاثیری توی اتفاقات زندگی مون نداره
تا اینکه استاد فایل قانون اصلی کائنات رو روی سایت گذاشتن و من یک سوال مهم رو جوابشو پیدا کردم و خیلی خوشحال شدم
و از اون روز تقریبا بیشتر اوقات این فایلو گوش میدم و تاثیر عالی رو ازش گرفتم .
من کلا گوش دادن به فایل ها خیلی برام لذت بخشه و یکی از عالیترینش قدم زدن توی طبیعت و گوش کردن فایل جوریه که وقتی اینکارو انجام میدم هیچ نیاز دیگه ای رو حس نمیکنم و خداروشکر میکنم هر فایل که از استاد گوش میکنم منم در بیشتر مواقع مثل گذشته خود استاد دارم عمل میکن و این برام خیلی جالب و خوشحال کننده ی
4- ی زمانی خیلی انگشتر دوس داشتم ولی قدرت خریدشو نداشتم و کلا هیچ موقع نخریدم تا اینکه ی روز خاله ی مادرم اومد خونمون که من کلا تو عمرم دو سه بار دیدمش و دیدم واسه داداشم ی انگشتر خوشگل اورده که خوشبختانه داداشم انگشتر دوس نداره و واسه خودم برداشتمش و داشتم باهاش پرواز میکردم و همونجا قدرت کائنات رو درک کردم و ایمانم به قوانین بیشتر شد
5-سرکارم جوری هست که انعام هم میگیرم
یکی از تمرینات جلسه اول قانون افرینش نوشتن سناریو نویسی هست که تو این تمرین هر اتفاقی که دوس داری فردا برات بیافته رو خودت شب قبل مینویسی تا زندگی رو خودت کنترل کنی اولین روزی که سناریو نوشتم خیلی جالب بود دقیقا همون چیزایی رو که نوشتم اتفاق افتاد حتی مبلغ انعامی رو که میخواستم بویرم که ی مبلغ بالایی بود ولی من دوس داشتم و ی حسی بهم گفتم اینو بنویس با اینکه میگم مبلغش زیاد بود و دو سه روز پشت سر هم دقیقا همون اندازه رو گرفتم و خیلی باهاش حال کردم و سعی میکنم بیشتر مواقع بنویسمش
6- ی روز تو محل کار من تنها بودم که از شانس خوب من ی عالمه بار اومد که باید تنهایی خالی میکردم و البته ی مبلغی رو هم به عنوان اضافه کار میگرفتم ولی خداییش بارش زیاد بود و به خودم ندیدم بتونم جابه جاشون کنم ولی خوشبختانه خداوند از طریق یکی از دستاش بهم کمک کرد و ی بار دیگه هم بعدش اومد و چون بار قبلی توی بالابر بود و اونایی که بعد اومدن و عجله داشتن مجبور شدن بهم کمک کنن و بیشتر بار رو خودشون خالی کردن و منم ازشون تشکر کردم و خیلی حال داد ?
7-ی روز دیگه هم ی بنایی توی محل کارم بود و انجا من کنترات کار رو برداشته بودم و خودم هموشو قرار بود انجام بدم ی دیواری بود مه باید خراب میشد و تمام تلاشمو کردم تا خرابش کنک ولی نتونستم و دیوارش ی جوری بود که میشد حلش داد که کامل بیافته ولی من چون میترسیدم که دیوار زیریش خراب بشه به سختی با تیشه به جونش افتادم ولی واقعا سخت بود
در عین ناامیدی و امیدواری دوستم رسید و اون جون مطمئن بود که دیوار زیر کار خراب نمیشه دوسه بار دیوار رو حل داد و کلا خراب شد و من احساس فتح اوریت رو داشتم تا اینکه دوستم رفت و من موندم تمه های بزرگ و سنگین دیوار که باید جابجاشون میکردم دیدم اگه بخوان درسته ببرم که نمیتونم اگرم بخوام خوردش کنم که هم زیاد میشه و هم طول میکشه
و همونجا به خداتوکل کردم و دیدم قبلش که بهم کمک کرده پس الانم میتونم کمکم کنه ی چند لحظه نشستم بعد چند دقیقه صدای شستن ماشین از پشت ساختمون محل کارم اومد رفتم پایین دیدم اون اقایی که میاد زباله های اونجا رو میبره داره ماشینشو میشوره و خیلی خوشحال شدم فقط تنها کاری که میخواست بکنم این بود که ازش درخواست کنم که بیار کارمو انجام بده
جلسه دوم قانون افرینش استاد در مورد قانون درخواست توضیح میدن و اونجا بود که باید این تمرینو انجام میدادم تا تعهد خودمو تیک میزدم و ایمانمو ثابت میکردم
با اینکه یکم سختم بود به اون اقا گفتم و اونم قبول کرد و کارمو انجام دادم ?
8- ی تمرینی توی دوره قانون افرینش هست که باید بعضی از کارارو به خدا بسپاری
مثلا بگی دنبال کار گشتن با من کار پیدا شدن با خدا
منم این تمرینو انجام دادم و به خودم و خدا گفتم توی محل کار خوب و عالی کاردن با من تشویق شدن توسط صاحب کار با تو ی چند اینو تو ذهنم مرور میکردم و کارمودرست انجام میدادم ولی تشویقی نگرفتم تا اینکه قانون رهایی رو فایلشو گوش کردم و با خودم فک کردم گفتم شاید به خواستم زیاد چسبیدم بخاطر همینه که بهش نمیرسم و بعد از اون رهاش کردم و گفتم و کارمو درست انجام میدم و مهم نیست تشویق بشم یانه . نه اینکه مهم نباشه اگه تشویق بشم خوشحال میشم اگرم نشدن بازم حالم خوبه
تا اینکه بعد دوز خیلی مسخره و ساده از نظر بقیه تشویقی گرفتم البته شاید تشویقم از نظر بقیه و شاید خودم ساده بود ولی این قانونو کاملا فهمیدمش ?
8-ی خواهرزاده دارم 10 سالشه بهش هدف نویسی رو یاد دادم و هرچی رو که میخواسته نوشته و بیشترشون تیک خوردن و نحوه تیک خوردنشون خیلی خیلی جالب بود یکی از اهدافش تبلت لنوو سفید بود که خیلی دوسشتم داشت بعد از چند وقت که از قانون اصرار و درخواست استفاده کرده رفتم توبازار که براش بخرم اولین شبی که رفتم گفتن اصلا این مدل رنگ سفید نداره وفقط مشکیه و اونم به همون مشکی راضی شد
بعدش ی چندجای دیگه رفتیم هرکدوم ی قیمتی میدادن و نشدبخریم ی روز دیگه رفتیم و واقعا قصد خرید داشتیم به فروشنده گفتم همین اوکیه برام بیارش ی دونهاز اون پشت ویترین داشت که همونو میخواست بده ولی من اکشو میخواستم و رفت از تو انبار بیاره بعد چند دقیقه اومد گفت انبار تعطیله باید برین فردا بیاین منم رفدا دوباره رفتم که بخرم همیکنه گفتم برام بیار فروشنده دودلم کرد و گفت این چون رمش یکه ممکنه هنگ کنه میخوای این گوشی رو بهت بدم باخودم فک کردم و هیچکدومشو نخریدم اون موقع بادوستم رفته بودم بهش گفتم نمیدونم چ نیرویی هست که نمیتونم بخرم هر دفعه میرم نمیشه و رفتم خونه فردا با داداشم اومدم و دوباره رفتیم ی تبلتی بخرم که رمش دو باشه اولین مغازه ای که رفتم گفت رم دو فقط بالا 800 هزار تومن دارم منم نمیخواستم اینقد هزینه کنم و دوباره رفتم پرس و جو بعد چند تا مغازه رفتم تو یک مغازه ای که گفت من ی دونه لنوو سفید رم دو قیمت 600 هزار تومنی داشتم که فروختم اونجا بود که مطمئن شدم همچین تبلتی با این قیمت هست چون تو اینترنت هم که گشته بود اینجوری به چشم نخورده بود
بعدش از اون فروشگاه رفتیم ی جای دیگه اونجا هم بیشترشون گفتن نداریم و درعین نامیدی و امید ی مغازه ای گفت دارم همونجا خریدمش و قانون مکتوب کردن رو درک کردم .
9- قدرت کلام :
ی روز رفتم بیرون واسه خونه کیک بخرم
صاحب مغازه ترک بود و واقعا لهجه باحالی داشت و من خوشم اومد
بهش گفتم اقا شما اهل کجا هستین گفت تبریز گفتم خیلی قشنگ صحبت میکنید ادم لذت میبره
ازم تشکر کرد و دوتا مجانی بهم داد و ی اسکولی نباتم بهم داد
و من به خودم گفتم ببین ی تعریف ساده چ لذتی رو تو طرف مقابل ایجاد میکنه
و دفعه ی بعدم که رفتم ی چندتا شکلات بهم داد.
10-من خونواده ای دارم که پدر و مادرم زیاد رابطه ی خوبی با هم ندارن و تقریبا هرروز باهم دعوا داشتن و ما سعی کردیم بهشون توجه نکنیم و دوراه جهان برای اونها داره یا اینکه احساسشونو خوب میکنن و با ما هم فرکانس بشن یا اینکه از زندگی ما جدا بشن تا اینکه توی یک اتفاق پدرم گم شد و دیگه تا الان ندیدیمش و مادرمم با ما تقریبا هم فرکانس شده و الان زنگی مو ارام تر شده
این همون اتفاقیه که استاد میگه اولش به ظاهر خیلی اتفاق بدیه و ادم احساسش بد میشه ولی بعدش میبینی کاملا به نفع تو میشه ، خدایا سپاسگذارم ازت
* ی تمرین عالی که خودم خیلی ازش نتیجه گرفتم و امیدوارم به شما هم کمک کنه برای پیشرفت بیشتر
به خودتون تعهد بدین واسه هرکاری که میخواین انجام بدین یا ندین
یکی از مهم ترین موضوعات توی قانون جذب توجه هستش
من به خودم تعهد دادم هرموقع به چیزهای منفی توجه کردم یا فکر منفی داشتم
200 تومن میذاریم کنار و میندازم صندوق صدقات یا به کسی میدم
البته جزء بخشش حساب نمیشه
امیدوارم زندگی عالی رو داشته باشین
اهداف سال 97 :
بزرگترین ارزوی من جهانگردیه و اینکه یک شرکت اژانس مسافرتی داشته باشم و اولین ایده هایب که برای این هدف به ذهنم رسید برم کامپیوتر و زبان یاد بگیرم و مهم ترینش برم توی یک شرکت مسافرتی کار کنم و فوت و فنشو یاد بگیرم البته میخوام برم تو بهترین شرکت کار کنم چون میخوام بهترین و بزرگترین شرکت جهانگردی جهان رو بزنم .
این شرکت شامل چندین شعبه در سراسر جهان دارای چند هتل چند فروند هواپیما کشتی فروشگاه و مکان های تفریحیه با این کار هر توری که میخوام ببرم همه چیزش با خودم باشه تا سود بیشتری داشته باشم
ممنون میشم اگر ایده ای برای رسیدن به این هدف دارین برام بنویسین .
سلام استادجون سال نو مبارک و اما دستاوردهای من:
1. گرفتن آیلتس 6.5 در اُردیبهشت 96
2. با اینکه حدود 90 هزارتومن پول به سنجش داده بودم واسه ثبتنام ارشد ؛ روز کنکور ارشد خواب موندم و کنکور از دست دادم .? اُردیبهشت 96
3.با سید حسین عباسمنش آشنا شدم.(داشتم درمورد مهاجرت؛ تو اینترنت چرخ میزدم سایت شمااومد تو نتایج جستجو)
4.تابستون رو چندین جای مختلف کار کردم وبا افراد سرشناس زیادی دوست شدم. از آژانس هواپیمایی گرفته تا مطب دندونپزشکی و آخریش هم هتل بیین المللی قصر بود.?? تیر ؛ مرداد 96
3.ما ی خانواده کاملا معمولی هستیم و من همیشه آرزوی زندگی در کانادا و آمریکا رو داشتم و همیشه چشمم به دست بابام بود ک من بفرسته .نمیشد که نمیشد ، تا اینکه وقتی فایل فقط روی خدا حساب بازکن گوش دادم تصمیم گرفتم فقط از خدا بخوام.و خدا شد راهنمام ، مشاورم ، اسپانسرم ، دوستم ، معلمم ؛ و شد !!!! و ی روز که رفته بودیم تهران واسه مشاوره ؛ توی ی لحظه ، بابام موافقت کرد من بفرسته کانادا . هیچوقت اون لحظه رو ک بابام به مشاور مهاجرتی گفت قرارداد بیارین تا امضاش کنم و دخترم بفرستم بره رو یادم نمیره.???فقط میتونم بگم ذوق مرگ شده بودم.خدایا عاشقتم. شهریور 96
4شروع به یادگیری چاپ باتیک کردم.مهر 96
5.آزمون استخدامی وزارت امورخارجه قبول شدم و دعوت شدم واسه مصاحبه. آذر 96
6.واسه ساعت 8صبح پرواز تهران داشتم تا برم واسه مصاحبه.پرواز با تاخیر انجام شد و من آزمون مصاحبه رو از دست دادم.?? دی 96
7.عموی مامانم فوت کرد و به خاطر فوتش قهر خانوادگی چند ساله بابابزرگم با خانوادش تموم شد.و رفت آمدهای جدیدی شکل گرفت.بهمن 96
8.دختردایی ام ازدواج کرد.اسفند 96
9.چاپ باتیک رو با موفقیت با نمره 95 به پایان رسوندم و حالا با ی مدرک بین المللی میتونم از کالج های هنر کانادا هم پذیرش بگیرم. اسفند 96
10.استعداد جدیدی از خودم کشف کردم و میخوام با قدرت هرچه تمام تر شکوفاش کنم. ….خیاطی !! آخرین روزای اسفند 96
و اما سال جدید :
1. خیاطی رو کامل یاد بگیرم.
2.تو نمایشگاه باتیک کارهام فروش بره
3.ویزام ok شه و برم کانادا
4.خونه بخرم.
5.دوستای جدید
6. بتونم تو کانادا با باتیک و کارهای هنری خرج و مخارجم ok کنم.
7.زبانم خیلی قویتر کنم.
8.دوستی بیشتر و بیشتر باخدا
9.برم سفر
10. …..(خصوصیه)
اُمیدوارم که امسال سالی پر از اعتماد و دوستی با خدا باشه و با باورهای درست به تک تک آرزوهاتون برسید.
سلام ناهیدجان
امیدوارم هر چه سریعتر ویزای کانادا ok بشه ، و خبرش را از طریق بخش جواب عقل کل بدهی.
برای شما آرزوی موفقیت می کنم
با سلام بر همه دوستان عزیز سایت استاد عباس منش عید نوروز را به همه دوستان عزیز تبریک می گویم
امیدوارم سالی نیکو در انتظار استاد و همه دوستان باشد.
من خیلی خوشحالم که این ایده مطرح شد تا من بتوانم دوباره به زندگی خودم نگاهی بیندازم:
من سالهای زیادی بود که با افکار منفی و حس کینه و خشم نسبت به همه ادمها و جهان و مسائل کشور داشتم ادامه می دادم و مهم ترین اتفاقات زندگی من در سال 96 رخ داد که در سال قبلش با سایت آشنا شدم که در واقع لطف و هدایت پروردگار بود که شامل حال من شده بود که به این سایت هدایت شده بود و دیوانه وار شروع به خریدن محصولات کردم و از صبح تا شب فقط به محصولات گوش می کردم. خانم فرهادی خیلی لطف می کرد دهها بار به ایشان زنگ می زدم و ایشان با صبر و حوصله و مهربانی هر دفعه با من حرف می زد و کم کم توانستم بفهمم پاشنه آشیل من چیست . خانم شایسته هم خیلی به من لطف داشتند.
من اغلب محصولات را تهیه کردم و دقیقا بر اساس گفته های استاد عمل کردم.
سال 96 بدترین سال عمرم بود چون مادرم فوت کرد . یعنی در خواب سکته کرد وقتی من در آن شهر نبودم و بعد که به خانه برگشتم و پارچه سیاه را بر سر در خانه دیدم دم در خانه از هوش رفتم.
و از طرف دیگر بهترین سال عمرم بود چون توانستم خودم و روحم را از دست یک مرد وحشی و بیمار روانی نجات دهم
خدا را بخاطر این اتفاق شیرین و آرامش حاصله سپاسگزارم
سلام دوست عزیز
خدا مادر شما را مورد رحمت خودش قرار می دهد از این بابت فکر نکنید که بدترین سال عمرتان بود.
ولی واقعاً جای خوشبختی داره که تونستید خودتون را نجات بدهید یک اراده ی قوی می خواهد. اتفاقات شیرین زیادی در راه هستند
در پناه خداوند باشید
سلام فریبای عزیز
ممنون از توجه و لطف شما. واقعا باید امیدوار باشیم به آینده . قطعا اتفاقات خوب در راهند. سپاسگزارم
سلام استاد عزیز و دوستان گرامی فقط میخوام بنویسم برای خودم که این چهار ماه سال 96 که شروع کردم برنامه های استاد رو دنبال کردم چه اتفاقات جالبی برام افتاد که شاید من هنوز به اون آرزوهای خیلی خوبم نرسیده باشم ولی از همین اتفاقات کوچیک کوچیک انرژی میگیرم و یادداشتشون میکنم و به راهم ادامه میدم ، اولین نتیجه ای که از قانون گرفتم این بود که من قبلا بیشتر وقتا اندوهگین و نا امید بود اما الان برعکس شده و من هر روز خوش حال تر ، امیدوارتر ، با ایمان تر میشم
احساسی که میکنم اینه که خانوادم هم شادتر شدن مخصوصا مادرم کاملا برام قابل لمسه ، نتیجه بعدیم اینه که پدرم امسال عید از هر سال دیگه ای بیشتر درآمد داشت و هر سال اونجایی که کار میکرد سرشو کلاه میذاشتن و نصف پولشو نمیدادن اما امسال خداروشکر همه پولشو دارن میدن.
من خودمم شغلم بازاریابیه فروشم بیشتر شد بدون اینکه مهارت بازاریابیم بخاد بیشتر بشه رفتار مدیرم باهام خیلی بهتر شده قبلا یه مقدار باهام لج بود ، پاداشم که چند ماهه نداده بودنش رو بهم دادن
نمره درسی که لنگ بودم از مشروطی خلاص بشم استاد یه نمره خیلی عالی بهم داد معدلم رو 13 کرد یه چیزی فراتر از انتظارم
من ارتباطاتم هم خیلی بهتر شده با اطرافیانم ، با کسانی که میخوام ارتباطم باهاشون بهتر بشه حسمو بهشون خوب میکنم و اتفاق میوفته در بعضی مواقع هم که اتفاق نمیفته خدا یجور دیگه برات جبران میکنه مثلا من این قانون رو هم رو بچه کوچیکا اجرا کردم هم آدم بزرگا رو جفتشون جواب میده ولی یبار میخواستم ارتباطم با یه بچه خوب بشه اما نشد بجاش خدا یه بچه دیگه رو سر راهم قرار داد که اتفاقا برام هدیه هم آورد
و دیگه دارم رو وزنم تمرکز میکنم یه دو هفته ای که الان حدودا یکی دو کیلو اضافه شده بدون اینکه باشگاه برم ، زانوم درد میکرد روش تمرکز کردم با حس خوب نه کاملا خوب ولی بهتر شده
تصمیماتم برای سال جدید : غیبت کردن و شنیدن غیبت دیگران رو بذارم کنار البته الانم همین کارو میکنم ولی بطور جدی تر
ایمانم به تنها قدرت جهان بیشتر بشه و به هیچ احدی ذره ای قدرت ندهم
شغل آسون تر پیدا کنم که با شرایط دانشجوییم هم بتونم درسامم بخونم و حقوقم به یک و نیم میلیون برسه حداقل
یه مسافرت برم ترکیه یا ارمنستان که کلی خوش بگذرونم
یه ماشین 206 سفید هم میخوام که بهش برسم
معدل این ترم دانشگاهم ببرم بالا حدودا بشه 14 و همه درسامو پاس بکنم
ارتباطاتم بازم قوی تر بشه ، خوشحال تر باشم و ثروتمند تر?
مرسی استاد که انقدر خوبی و تنها با فایل های رایگانتون هم میشه درون خودت انقلابی به پا کرد و مرسی از دوستان هم فرکانسیم در گروه ها و نظرات که خیلی بهم کمک کردن آرزوی خوشبختی و سلامتی برای همه دوستان و استاد عزیز و فوق العاده ام
دوست گرامی سلام
موفقیت های شما قبل از تغییر باورهایتان بیشتر شبیه به معجزه بود ولی از وقتی که هماهنگ شدید با فرکانس هایتان کلی زندگی تان تغییر کرد.
موفق باشید
سلام
امید وارم و از خداوند می خواهم روز به روز ایمان و اعتمادت به خداوند بیشتر بشود و همه جیزهای خوب را از او بخواهی و به تمام خواسته های خدا پسندانه ات برسی تا به افراد شاد و سپاسگزار جهان اضافه شود و بقول استاد دنیا جای بهتری بشود
به نام خدا
کلی اتفاق خووب افتاده اما بزرگترینش برای من پیدا کردن قدرتی بود که بتونم توی محل کارم، خودم آگاهانه انصراف بدم (کاری که با تغییر فرکانس به دست آوردم و یه جورایی اولش خیلی ایده آل بود و تصمیم من در شرایطی بود که بقیه کارمندهارو داشتن تعدیل میکردن و اما موقعیت کاری من امنیت شغلیه کافی رو داشت شاید بخاطر همین همه تعجب کردن و حتی گفتن چشمت زدن که ناگهان چنین تصمیمی گرفتی!!!
اما من تصمیم گرفتم از شغل کارمندی و حقوق ماهانه و بیمه و… آگاهانه انصراف بدم تا برم دنبال رویای خودم و تمام وقتمو روی اون بذارم چون ایمان دارم من لیاقتم بیشتر از این چیزاست و جالبه همون روز یکی از فایل استاد رو نگاه میکردم که میگفت نکنه شرایط عالی گولتون بزنه وقتی شرایط بنظر خوب میرسه همون لحظه ایه که باید تصمیم بگیری تاتغییر کنی!!این مدتی که اونجا مشغول بودم باید دوره تکامل رو طی میکردم و با تضادهایی برخورد میکردم که متوجه بشم من واقعا چی میخام از زندگی؟؟الان همه تمرکزم روی اونه و تا چندماه اینده به امید خدای بزرگم که هر لحظه هدایتم میکنه خبر فوق العاده شو بهتون خواهم داد.خدارو شکر میکنم که با این فضا آشنا شدم و خداروبهتر شناختم
سلام به دوستان هم فرکانسی ام بهترین ها را برای تک تک تان آرزومندم….چند روزیست از مطرح شدن سوال استاد گذشته و666 دیدگاه گذاشته شده اکثرشان را خواندم وبا هر پیشرفت وارتقائ دوستان کلی سپاسگزارتر ،شادتر و خرسندتر شدم …باور نمیکنید چقدر سرشار از انرژی میشوم با خواندن هر کامنت شما عزیزان.. من همیشه در پی رشد و ارتقا هستم و بودم واز راکد بودن واهمه دارم….سالها گذشته ومن با تمام داشته ها ونداشته های زندکی ان امروز واین لحظه اینجا هستم ….در این مکان مقدس و شکر وجودی عمیقی هستی ام را در بر گرفته…..مرداد 96 همزمان با خواندن کتاب علم ثروتمند شدن وارد سایت شدم وتا امروز دائما در حال گوش سپردن و تحلیل حرفهای استاد و فایل ها هستم و حقیقیتا با دریافت حقایق زندگی خواب از چشمانم ربوده شده …دستاوردهایی هم داشته ام ….درآمدم در بهمن سال گذشته بیش از سه برابر شد ولی همچنان که بیشتر در سبک شخصی ام عمیق تر میشدم در آمدم دوباره به قبل برگشت میدانستم حتما باید علتی داشته باشد…والبته آرامش عجیبی دارم….ما سال گذشته تونستیم ماشین بخریم البته با توجه به سیر تکاملمون بسیار خوشحال وسپاس گزارم وامسال عید بهترین مسافرت عیدمون را رفتیم که من تمام لحظات شاکر بودم و از دیدن این همه فراوانی در شهرهای شمالی کشورم خیلی ذوق کردم و تماما لذت بردم…سپاس سپاس سپاس……والبته لیست مواهب وبرکات سال 96 من بسیار طولانی شد ومجال نوشتنش در اینجا نیست…ولی برای سال 97 با وجود شما عزیزان و استاد عباس منش بسیار بسیار مطمئن و معتقدم که همه ی در خواست هامو از امروز دریافت کرده ام…….و با قلبی گشاده دست ودلبازی خدا وکائنات را باور دارم …ومینویسم .. .1) فایلهای ثروت 1 و قانون آفرینش رو (که الان فقط فرکانسشو دارم وخیلی تمرین کرده ام .)….همه رو مثل آب خوردن خریدم ومتعهدانه مشغول تمرین و تفحصم تا استاد آفرینش وثروت شوم…..2) تمام تعهدات مالیم به طرزی فوق العاده پرداخت شدند ومن به زیبایی زندگیی بدون قسط وچک و بدهی رو تجربه میکنم 3) شغل خانگی و فوق العاده ام رشد چشمگیری داره ومن به راحتی ومثل آب خوردن ماهی 5 میلیون پول میسازم و هر روز ایده های 5 میلیونی بیشتری به ذهنم میرسه 4٫) من عاشق خوشنویسی وتذهیبم وممتازی خوشنویسی را هم دارم ولی به خاطر ذهن فقیری که قبلا داشتم مدت هاست رهایش کرده ام ولی امسال با توجه به سبک شخصی ام (کتاب رویاها )میبینم که رسالتم همینه ..من بایدمطالبی روبا خط خوش بنویسم وبه جهانم ارائه دهم 5) دغدغه اصلی ام دوتا دختر خوشگلمن دلم میخواد به خاطر اونام که شده امسال رو به بهترین سال زندگیم تبدیل کنم و هر روز وهر لحظه در حد اعلا زندگی کنم یعنی هر لحظه سرشار از عشق شادی وشور ونشاط ..6) ما امسال به لطف خدا صاحب یک آپارتمان نوساز شیک وسه خوابه شده ایم و به خاطر داشتنش با تمام وجودم سپاسگزارم….. ودر آخر این جمله که در کتابی از دبی فورد خوندم….فرصتی برای تمرین نداریم یا باید با تمام قوا در صحنه حضور یابیم زندگی کنیم ومدال طلا بگیریم و یا بیهوده سر کنیم بنشینیم و آرزو کنیم و با تعجب بپرسیم …..چرامن ممنون از همگی