توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 41

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ali77 گفته:
    مدت عضویت: 3879 روز

    سلام استاد عزیز سال نو شما مبارک باشه

    موافقیت ها و نعمت هایی الهی که تو سال 96 شامل حال من شد

    1- یه کار خوب جور شد و خدارو شکر تا اخر سال هم ثانیه به ثانیه سر کار بودم اینقدر که خسته شده بودم اخر سال (:

    2- رفتن به دانشگاه و رشته ای که بهش علاقه داشتم کامپیوتر و برنامه نویسی

    3- اشنایی با دوستان جدید و یه محیط تازه تو دانشگاه حس خوب اعتماد به نفس

    4-کسب نمره های خوب تو بعضی دروس

    5- مطالعه نیمی از کتاب اثر مرکب که واقعا فوق العاده بود

    6-یاد گیری برنامه نویسی و بازی سازی که واقعا عاشقش هستم

    7-مهم ترین اون ارامشی که تو این سال داشتم

    8- زنده موندن یکی از دوستان از حادثه زلزله

    در سال جدید میخوام

    1- تهیه بسته راه های عملی دستیابی به رویا ها

    2- خریدن (…)

    3- یاد گیری زبان های برنامه نویسی سی شارپ و HTML CSS در حد عالی

    4- تقویت زبان خارجه

    5- استقلال مالی

    6- ایجاد کسب و کاری اینترنتیم

    7-خوندن هفته ای یه کتاب

    8- متعهد بودن نسبت به فعالیت هام

    به امید سالی عالی و سر شار از پیشرفت برای همه عزیزان

    ان شا الله که به خواسته هاتون برسیدن و روز به روز پیشرفت کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    NeMo negin گفته:
    مدت عضویت: 3066 روز

    سلام به خدای مهربونم استاد عزیز و دوستان عزیزم

    راستش این اولین باریه که دارم تو سایت نظر مینویسم چون به لطف خدای مهربون خودم رو لایق نوشتن نظرات و تجربیات عالی میدونم و خواستم این انرژی فراوون رو با همه قسمت کنم

    من سال 95 تجربیات بسیار بسیار تلخ ( در دوره خودش و تجربه ارزشمند در زمان حال) داشتم که همین موضوع باعث آشنایی من با سایت و تغییرات اساسی زندگیم شد از ابتدای سال 96 که بخواهم شروع کنم باید من رو یک آدم نیمه افسرده تصور کنید که یک رابطه جدی و رسمی بسیار عاطفی بهم خورده داشته و دقیقا در روزهای آغازین سال از شرکتی که مشغول بکار بوده خارج شده و ….. اما قلبا مطمئنه که هیچ از دست دادنی در قانون دنیا وجود نداره و قلبش از شادی سرشاره و درحال خوشی

    اما اتفاقات یکی پس از دیگری میفته و

    1. درست تو ایام تعطیلی عید که تمامی شرکتها تعطیلند یکی از آشنایان بسیار دور پیشنهاد کاری شکفت انگیز بمن داد به صورت کار پاره وقت و مشاوره ای یعنی دقیقا اونچیزی که میخواستم برای چند ماهی تجربش کنم و دور از شرایط کارمندی باشم

    2. درآمدی معادل 4برابر حقوق ماهانه در 1ماه

    3. بازگشت کسی که زندگی عاطفی من با ایشون بهم خورده بود که دوامی نداشت و به دلیل تفاوت فاحش مدارها مجددا برای همیشه از هم جدا شدیم اما اینبار با اراده من به شکلی که من خواستم . ( این مورد رو نوشتم چون برای گفتن و شنیدن خیلی حرفها شدیدا در طلبش بودم)

    4. استخدام در محیط کاری که در دفترچه آرزوهام نوشته بودم

    5. آشنایی با کسی که اوایل نمیدونستم اما بعد از 2ماه رابطه و رجوع به دفترچه ارزوهام مطابق با مرد رویاهام بود

    6. بستن پیمان تعهد و تاهل?? بدون هیچ تنش و آزار

    7.تعدد مسافرتهای داخلی و خارجی

    9.برگزاری جشن تولدم که بی نظیر بود ….

    8. به دست اوردن و اجاره خانه مورد نظر و خرید بهترین وسایل و امکانات

    9. ثبت نام در دانشگاه در رشته ای که واقعا برام معجزه بود

    10. در آخرین روز سال یعنی 28 اسفند تاسیس شرکت خودم و به نام خودم با لطف خدا در زمینه ای که عشق و علاقه و سابقه کاری خودم و همسرم هست

    اما تمامی این دستاوردها دیدنی و سنجشی است چیزی که مهمتر از تمامی اینهاست

    تغییر دیدگاهم به دنیا و حس آرامش و عشق فراوان و ارتباطم با خدای مهربون به شکلی خارج از باورهای اجدادیم و احساس ارزشمند بودن و عشق و عشق و عشق هست چه در تنهایی چه جمع چه ……

    ………….

    اهداف سال 97.

    1. خرید خانه ای 110 متری در منطقه 1 تهران

    2.دریافت اقامت اروپا

    3. تاسیس شرکت اروپا

    4. تاسیس 2 واحد تجاری مورد نطر در اروپا

    5. درامد ماهانه ….n تومان

    6. خرید ماشین مورد نظرم

    7. سرامد شدن شرکتم به عنوان شرکتی معتبر و عالی از هر حیث

    8. خرید محل شرکت و استخدام حداقل 7 کارمند

    9.*

    اما بازهم مسائل غیر قابل سنجش برای من که واقعا خواسته ی قلبیمه ارتباط روز به روز بهتر با خدایی که خودم میشناسم و تسلط بیشتر و بهتر بر قوانین و افزایش قدرت تمرکز برخواسته ها و داشته ها و جریان دایمی عشق و امید در زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      معصومه عامری گفته:
      مدت عضویت: 1395 روز

      سلام نگین عزیزم

      دختر موفقم

      از ته قلبم دوست دارم و آگاهی های با ارزشت رو دنبال میکنم تو سایت

      واقعا بهت افتخار میکنم

      واقعا تحسینت میکنم

      یک الگوی عالی برای من هستید و باعث شدید من هم باور کنم که میتونم به فراتر از خواسته هام برسم

      همونطور که شما الان به فراتر از همه ی این خواسته ها رسیدی

      دوستت دارم دوست عزیزم

      هر روزت لبریز تر از زیبایی نسبت به روز قبل

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مریم ذاکری گفته:
    مدت عضویت: 3136 روز

    می رسم اما سلام انگار یادم می رود

    شاعری آشفته ام هنجار یادم می رود

    با دلم اینگونه عادت کن بیا بر دل مگیر

    بعد از این هر چیز یا هر کار یادم می رود

    من پر از دردم،پراز دردم، پراز دردم ولی

    تا نگاهت می کنم انگار یادم می رود

    راستی چندیست میخواهم بگویم بیشمار

    دوستت دارم ولی ، هر بار یادم می رود

    مست و سرشاری ز عطر صبح تا می‌بینمت

    وحشت شب های تلخ و تار یادم می رود

    شب تو رادرخواب میبینم همین را یادم است

    قصه را تا می شوم بیدار، یادم می رود

    من پر از شور غزل های تو ام اما چرا؟

    تا به دستم می دهی خودکار یادم می رود؟

    سلام به استاد عزیزم .پیامبر نامرسل زمان

    وسلام به دوستان و اعضای خانواده صمیمی من .نمیدونم از کجا شروع کنم و چه جوری بگم و شعری رو که انتخاب کردم بیانگر حال و هوای درونم بود .اولین کامنتی هست که میذارم با اینکه حدود یک سال و خورده ایست که با این خانواده مقدس آشنا شدم ولی هر بار نتونستم کامنت بذارم .سال 96 از طرفی بهترین سال در این 49 سال عمرم بود و از طرفی به خاطر فوت پسرم سال خوبی نبود. وسپاس خدایی را که منو لایق دانست به مدت 24 سال امانت‌دار بنده اش به نام فرزند باشم .با اینکه سخت بود ولی به شکرانه آشنایی با آموزه های استادم که خداوند به موقع منو با ایشون آشنا کرد تونستم در لحظه ی اولی که خبر مرگ پسرم رو برادرش به من داد ایشون رو در آغوش بگیرم و بگم انا لله و انا الیه راجعون .و به تک تک اعضای فامیل زنگ بزنم و این خبر رو بدم

    و در کمال آرامش در ساعات اولیه فوتش با اهدای نسوجش به آرامش اون و خودم کمک کردم. این رفتار شاید اولین موفقیتی بود که نه تنها در سال 96 که در تمام عمرم کسب کردم.استاد عزیزم تو پنجره ای به درونم باز کردی که به جای گشتن به دنبال خدا در هزاران فرسنگی آسمان نگاهی به خودم داشته باشم و بفهمم که خدا از آنچه که ما فک میکنم نزدیکتره.

    موفقیت های سال 96

    1_خرید بسته ی عشق و مودت استاد به راحتی

    2_دوره ی عزت نفس

    3_راه اندازی مغازه ای که دوس داشتم

    4_سفر تفریحی و تجاری به آرزروم ترکیه

    5_سفر به قشم برای خرید

    6_خرید دوره ی آفرینش استاد

    7_شروع پیاده روی منظم روزانه

    8_کنار گذاشتن چایی سیاه و به جاش استفاده از دمنوش های گیاهی

    9_دریافت یک جفت کفش هدیه که چند روز قبلش رفته بودم مغازه که بخرم و نشد.هدیه گرفتم که خیلی خوشحال شدم

    10_چندین با برنده شدنم در سایت که باعث شد به راحتی دوره های استاد رو بخرم

    هدفهای سال97

    1_ به یاری خدا بزرگتر کردن ظرف درونیم در پرتو آموزشهای استاد عزیزم

    2_ استفاده درست و ممارست در انجام تمرین‌های دوره های آموزشی استاد که تهیه کردم

    3_تکمیل گواهینامه های خیاطی

    4_ثبت نام در یک باشگاه ورزشی

    5_کاهش اضافه وزنی که دارم

    6_به یاری خدا افزایش سه برابری درآمدم از مغازه

    7_ گرفتن دیپلم و ادامه تحصیل

    8فروش و تبدیل آپارتمانم به آپارتمان بهتر,9فراگیری زبان انگلیسی

    10_سفر تفریحی و تجاری به استامبول

    11_چندین هدف ریز و درشتی که در دفترم ثبت کردم و امروز که داشتم لیست اهدافم رو چک میکردم 9 تا شو تیک زدم با اینکه فقط فایل های استاد رو گوش کردم و تمرین عملی نداشتم

    خدا یا سپاس برای تمام نعمت‌هایی که ارزانی کردی که فقط شایسته ی خدایی تو بود و نه بندگی من

    برای استاد و دوستان خوبم سالی پر از خیر و برکت .سلامتی و آرامش .ثروت و عزت

    و سعادتمندی در دنیا و آخرت می‌طلبم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    پری حاتمي گفته:
    مدت عضویت: 3445 روز

    به نام خدا

    سلام به شما استاد مهربان و دوستان عزیزم

    سپاس گزار خداوندی هستم که با قوانین ثابت و بدون تغییر الهی توانستم به تعدادی از خواسته هایم برسم و این روند همچنان ادامه دارد. خداوندی که وقتی با تمام وجود به او اعتماد می کنم و تنها از خود می خواهم از راه های بی شمارش همراهی ام می کند.واقعا با تمام وجود به این جمله ایمان پیدا کردم که هر وقت چیزی رو با تمام وجودت بخوای جهان در برابرت تعظیم می کنه. دیگه فهمیدم که باید در چه فرکانسی قرار بگیرم و با چه اخلاصی از خدا بخوام تا برام فراهمش کنه و کافیه به تجربه های قبلی نگاه کن و دوباره اون فرکانس رو تکرار کنم.

    موفقیت های من در سال 96:

    1٫در بهار سال 96 برای اولین بار دو ماه رفتم سر کار ولی به دلایلی دیگه نتونستم اون کا رو ادامه بدم بعد ازاین اتفاق که خیلی روی روحیم تاثیر گذاشت و بعد از اون با تمام وجود از خدا خواستم که خدایا خودت راهی عالی را به زندگی ام باز کن و تصمیم گرفتم روی به دست آوردن کار تمرکز کنم مدام به خداوند می گفتم منکاری می خوام یک شیفت با حقوق 2 میلیون تومان و استخدام رسمی و همکارانی داشته باشم خوش اخلاق و مسِئولیت پذیر و واقعا احساس می کردم که این کا رو دارم و تجسم می کردم و بعد بعد مدتی تجسم کردن به این احساس رسیدم که من واقعا این کار رو دارم و خیالم راحت شده بود و به خواهرم می گفتم من باید مثل یک کارمند لباس بپوشم و بارها و بارها در طول روز با خدا صحبت می کردمو برای کاری دارم سپاس گزاری می کردم و در خانه راه می رفتم و شادی می کردم و در مورد این که حقوقم رو چه جوری می خوام خرج کنم صحبت می کردم. تا این که در تلگرام خبر آزمون استخدامی آمد و رشته ی من رو به تعداد زیادی می خواست قانون جواب داد حالا من کتاب می خواستم که بخونم بدون این که یک ریال پول خرید کتاب داشته باشم از در و دیوار برام کتاب میومد اون قد کتاب اومد که من فقط وقت کردم که بعضی هاشو بخونم.وقتی رفتم سر آزمون این قد بی خیال بودم جالب این جا بود اون مباحثی رو که من خونده بودم زیاد اومده بود و اونایی رو که نخونده بودم اصلا نیمده بود و همه تعجب کرده بودن که چرا این مباحث از آزمون حذف شدن. بعد آزمون دوستم که همراهم بود بهم می گفت حتما آزمونتو خوب دادی که این قد راحت و با اعتماد به نفس اومدی بیرون و بالاخره نتیجه ی ازمون اومد و من با یک نمره ی خیلی خوب قبول شدم.

    2٫ما بعد ازسال ها اجاره نشینی بالاخره در تابستان امسال موفق شدیم که خانه بخریم و الان در خانه ی خودمان هستیم. و طعم صاحب خانه بودن را چشیدیم احساس مالکیت واقعاا احساس قشنگی است و احساس می کنی که تو هم از این دنیا سهمی داری.

    3٫ سر به راه شدن برادر کوچکترم که یکی از آرزوها من بود و توی لست 107 آرزومم نوشته بودم.

    4٫ دو ماه مانده بود به عید که به خدا گفتم خدایا چی می شه من هم یک بار با خانواده به مسافرت برم و ازش خواستم که خودش جورش کنه و ما در عید امسال به مسافرت رفتیم و واقعا خوش گذشت.

    5٫در تابستان امسال از خدا خواستم که به یک جای آروم هدایتم کنه تا بتونم به راحتی روی باورهایم کار کنم و به خانه ی برادرم که خالی است هدایت شدم و آن جا واقعا با آرام و با صدای بلند باورهام رو تکرار کردم و فایل ها را گوش می دهم و تکرار می کنم و می نویسیم و قسمت های مهم را با مداد رنگی رنگ می کنم.

    6٫آرامش و فقط ارامش چون میدونم که برای من هم خوبی هست ثروت هست احترام هست هیچ وقت دیر نیست و هر وقت که بخوای هست هر جاهر چی بخوای از راحت ترین راه هست و خدا با قرت و رحمتش هست.

    7٫به قول استاد در فایل فقط روی خدا حساب باز کن : من یاد گرفتم که تنها منبع رزق و روزی رو فقط خدا ببینم و هر چی رو می خوام فقط به خودش بگم و خودش از یه راهی جور می کنه از کجا؟ نمیدونم

    8٫ گرفتن مدرک icdl که با در خواست کردن به دستش اوردم.

    9٫امسال بیش تر از هر سالی لباس خریدم.

    10٫ در هر لحظه به صورت ناخودآگاه می گم خدایا شکرت و این مرتب توی ذهنم تکرار می شه.

    11٫من دوست داشتم که رانندگی ام تقویت بشه و شروع کردم به تجسم کردن خواسته ام بعد از چند روز خواهرم چندجلسه کلاس رانندگی گرفت اتفاقابا همون مربی قبلی من و من هم باهاش کلاس میرفتم و واقعا همه چی برام مرور شد. و بعد یکی از فامیلامون زنگ زد و گفت که با یک نفر که سابقه ی کاریش خیلی زیاده بدون هزینه برای خواهرم کلاس گرفته و من هم باید باهاش میرفتم.و بعد یکی از فامیلامون چند روز عصرها میومد و باهاش می رفتیم تمرین رانندگی.

    خواسته های من در سال 1397:

    1٫خرید بسته ی عزت نفس ( من کامنت های دوستان رو در این قسمت خوندم و خیلی دوس دارم این بسته رو بخرم و تجسم می کنم که دارم با خوشحالی به این بسته گوش میدم. و احساس اعتماد به نفس می کنم.)

    2٫ خرید بسته ی روانشناسی ثروت 1( من تجسم می کنم که با خوشحالی دارم 150 تست این بسته رو جواب میدم و برای این که دارمش سپاس گزاری می کنم.)

    3٫ راه اندازی یک کار تولیدی من عاشق تولید کردن هستم احساس می کنم رسالت من توی این دنیا همینه و از خوندن سرگذشت تولید کنندگان واقعا لذت میبرم.

    4٫ اسب سواری و غواصی.

    5٫ خرید تبلت دلخواهم

    6٫ خرید 206 سفید

    7٫ خرید خانه در روستایمان.

    8٫داشتن گروهی از دوستان مهربان و مسئولیت پذیر و گرم و صمیمی و شاااااد که اهل سفر و خوش گذرونی باشن و مثبت نگر باشن.

    9٫ سفر به مشهد با خانواده و با هواپیما و اقامت در یک هتل عالی

    10٫ سفر به شمال و کیش و..

    11٫تقویت زبان

    12٫سفر به دبی و ترکیه

    13٫خرید لباس ها و وسایل فوق العاده ای که در نظر گرفتم.

    و ……

    از این که دید گاه من رو خوندین بسیار بسیار سپاس گزارم.

    شااااااااد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      فرنگیس محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2657 روز

      سلام خانم حاتمی

      تقریبا خواسته منم مثل مال شماست ??خیلی زیاد از خوندن کامنتتون انرژی گرفتم منم میخوام جای که هستم رسمی باشم و مثل بقیه وقت ازاد باشه و روی باور هام کار کنم منم میخوام ۲۰۶ بخرم باهاش بر اداره

      میشه یه خورده بیستر از تمرینات ون قبل از پیدا کردن کار برام بنویسید

      تقریبا چیزی نمیتونه منو بهم بریزه و فکرم رو منفی کنه شکر خدا …سپاسگذار م

      راستی رفتم بیشتر دیدگاهتان رو خوندم ..تبریک عالی بودن??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        پری حاتمي گفته:
        مدت عضویت: 3445 روز

        سلام خانم محمدی عزیز

        حالتون خوبه؟

        خداروشکر که دیدگاه من به شما انرژی داده.

        عزیزم مهم ترین احساسی که برای داشتن هر خواسته ای باید داشته باشی احساس لیاقت هست باید خودتون رو لایق بدونید.

        و به خودتون یادآوری کنید که میلیون ها نفر توی همین شرایطی که من می خوام دارن به راحتی کار می کنن من هم مثل اون ها میتونم شغل دلخواهم رو داشته باشم.

        و یه نکته مهم که برای رسیدن به خواسته مهمه اینه که شما اشتیاق داشته باشی براش و با اشتیاق باورسازی کنی طوری که احساس سبکی کنی و این احساس در شما به وجود بیاد که خواسته من شدنی و کوچک و نزدیک به من هست نه دور و بزرگ.

        من بیشتر روی باورهای زیر کار کردم:

        من لیاقت کار دلخواهم رو دارم.و من چیزی کم تر از دیگران ندارم

        کار برای من خیلی خیلی زیاده.

        خداوند حتما به من جواب می دهد.

        می خواهم با کسانی کار کنم که قدر من را می دانند.

        هر روز با خدا راجع به کارم صحبت می کردم و می گفتم چه کاری با چه ویژگی هایی می خوام.

        خداوند رو صاحب اختیار کارهات قرار بده و ازش بخواه که کارهات رو مدیریت کنه و نگاهت رو از روی پارتی و کمبود کار و …. بردار.

        برات آرزوی موفقیت دارم عزیزم و امیدوارم جوابم برات مفید باشه و خیلی ساده و قشنگ به خواستت برسی.

        شاااااد و موفق و ثروتمند باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    حمید فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 3065 روز

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم و مه عباس منشی های عزیز و گرامی

    اولا سال نو رو به شما و خانواده محترمتون تبریک میگم و ایشالا که سالی پر از فراوانی و رحمت و ثروت رو در پیش رو داشته باشید

    بخاطر اینکه بازهم فایل فوق العاده ایی رو برامو آماده کردید بینهایت سپاسگزارم استاد

    درمورد سال 96 باید بگم که سال گذشته یه سال پر از چالش بود برای من و اتفاقات جورواجوری برام افتاد که بعضی هاش خیلی بد بود و خیلهاشم خیلی عالی بود من رو به خدای جهان و شناخت هرچه بیشتر و بهترش نزدیکتر کرد البته با فایل های بینظیر شما استاد عزیزم

    اول با اجازتون اتفاقات خوب و عالی سال 96 رو خدمتتون عرض میکنم و بعد اهداف و برنامه هایی رو که برای سال 97 دارم خدمتتون میگم

    *

    اتفاقات عالی 96

    1-استخدام در شرکت سان استار طی یه پروسه خیلی جالب با لطف بی نهایت خدای رحمان

    2-پرداخت مقدار زیادی از بدهی هایم

    3-بهبود رابطه ام به صورت خیلی بهتر با همسرم و پدرم

    4-جذب یه موقعیت کاری مناسب با ظرایط به وجود آمده توی زندگیم

    5-خرید لباسهایی مناسب برای دخترم ثنا

    6-حرف زدن دخترم ثنا که 1سال 9 ماه سن دارد

    7-پیشنهاد کار از سه شرکت معتبر جهت استخدام در فروردین 97

    *

    و اما اهدافم و اتفاقاتی که باید در سال 97 بیوفته

    1-انتخاب شغل عالی از بین گزینه های موجود(3 شرکت معتبری که بالا گفتم)

    2-خرید یک دستگاه خودروی سواری ال نود پلاس اتومات سفید

    3-خرید یک دستگاه آپارتمان حدودا 80 متری در منطقه مهرشهر کرج

    4-خرید دو دستگاه گوشی موبایل A5 و J7 سامسونگ

    5-خرید دو تخته فرش 12 متری و یک دستگاه تلوزیون 32 اینچ برای منزل پدرم

    6-خرید 5 دوره آموزشی از سایت استاد

    7-خرید نیم ست طرح ورساچ برای همسرم

    8- سفر به مشهد مقدس و منطقه سواد کوه مازندران و روستای توریستی ونوش

    به لطف خدای رحمان با ایمانی که در سال 96 و این تعطیلات فوق العاده عالی به خدای خودم پیدا کردم و با کمک تغییر باورهام به تک تک این اهداف میرسم و بازم به فضل خدا آخر سال 97 میام و خدمتتون عرض میکنم که چند درصد از این اهداف به وقوع پیوسته

    امیدوارم که تک تک دوستانم به اهدافی که نوشتن برسن و سال 97 که وقتی جمعش میکنی میشه بیست (20=7+9+3+1 // 1397) یه سال بیست بیست بیست باشه برای همه مردم دنیا مخصوصا خانواده صمیمی عباس منش و استاد عزیزمون

    استاد دوستون دارممممممممممممممممممممممممممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    حمیدرضا گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم

    این فایل استاد رو چندبار گوش دادم و هرسری بیشتر از قبل منو به فکر فرو میبرد که چرا تا به حال به این موضوع توجه نکرده بودم که ذهن ما بیشتر عادت داره اتفاقات بد رو خیلی برجسته نشون بده طوری که خوبی ها فراموش میشه برای همین خودم رو متعهد کردم که بیام اینجا و این نظر رو بزارم که به یاد بیارم که اتفاقات خوب زندگی من خیلی بیشتر از معدود مسائلی بوده که در زندگیم پیش اومده و حالا بریم سراغ تمرین

    اول بگم که چه چیزایی بدست اوردم

    1-زمانی که روی باورهای ساختن ثروت با کارهای ساده تمرکز کردم به مراتب خیلی کارهای ساده تری از قبل بهم پیشنهاد میشد که انجامشون میدادم و تقریبا 5 برابر قبل ثروت میساختم و به همینجا ختم نشد حتی یادمه توی این راه به یک نفر فقط در حد یک جمله فقط به سوالش جواب دادم و درامدی واسم داشت که در حالت عادی باید 5 ساعت وقت براش میذاشتم

    2-توی مسابقات دانشگاه فقط با کار کردن روی باورهام و تلاش و اشتیاق زیاد برای بردن من و تیمم اول شدیم

    3-اون گوشی که ارزوش رو داشتم خریدم

    4-پیشنهاد های کاری بسیار زیادی داشتم که قبلا یادمه هر پیشنهاد کاری بهم میشد بدلیل باور های غلط با اینکه اون کار رو دوست نداشتم ولی قبول میکردم اما امسال فقط با تکیه بر خداوند و درخواست از اون کارهایی که عاشقش هستم رو دارم انجام میدم و بقیه پیشهاد های کاریم که مطابق با خواسته هام نیستن رو با خیال راحت رد میکنم چون باور کردم که هر انچه را که از خداوند بخواهم به من میدهد و تا الان هم داده که ازش سپاسگذارم

    5-بازدید سایتم این ماه ده برابر شده به لطف خدای مهربان

    6-سال قبل از کاری که دوستش نداشتم اومدم بیرون و با تکیه بر خدا کارهایی انجام دادم که دوستشون دادم و درامدی تقریبا 3 برابر قبل داشتم

    7-در این مسیر خداوند انسان هایی سر راه من قرار داد که برای رسیدن به خواسته هام راه رو بهم نشون دادند

    8-ارامشی که بیشتر توی زندگیم احساس میکنم و با اتفاقات بیرونی بهم نمیریزم و اگه چیزی ناراحتم کنه دوباره برمیگردم و روی باورهام کار میکنم

    9- ایده ای بهم الهام شد که با تکیه و ایمان به الله دارم روش کار میکنم و ایشالا بزودی تمام خواهد شد.

    10-میخواستم عید که میرم خرید اصلا چشمم به قیمت چیزی که میخوام بخرم نباشه و هرچی که خوشم اومد رو بردارم و به قول استاد زمانی قیمت رو بفهمم که دارم کارت میکشم و به لطف خدا این عید همینطور بود واسم

    11-دانشگاه شهریه زیادی قرار بود ازم بگیره و توی اون مقطع زمانی نمیدونستم از کجا شهریه رو بپردازم اما گفتم خدا واسم درستش میکنه و من فقط باید به اون توکل کنم و ارامش خودم رو حفظ کنم که به صورت معجزه وار اتفاقی افتاد که اصلا نیازی به پرداخت شهریه نداشتم و ندارم

    12-زمانی که کارم رو شروع کردم باید یه مکانی خب واسه شروع کار پیدا میکردم اما هزینه اجاره نداشتم که بازم به لطف خدای مهربان مکانی به من داده شد که حتی من هنوز 1 ریال واسه اجاره پرداخت نکردم و در واقع اصلا نیازی نیست هزینه ای بدم همچنین اب، برق، اینترنت هم بصورت رایگان بهم داده شده

    13-واسه شروع ایده ام سرمایه اولیه نمیدونستم از کجا بیارم اما بازم به خدا توکل کردم و راهم رو ادامه دادم گفتم من روی ایده ام کار میکنم سرمایه اولیه خودش جور میشه که تقریبا دو ماه پیش بود که این اتفاق واسم افتاد و اسپانسر واسه کارام پیدا شد.

    14- محل کارم در زیباترین قسمت شهر هست که هروقت میرم و برمیگردم خدارو بخاطر این زیبایی شکر میکنم

    ———————————————————————————————————————————————————————————-

    و اما چیزهایی که میخوام بهشون برسم

    1-دو تا مسابقه در سطح کشوری شرکت کردم که میخوام نفر اول باشم

    2-کنکور امسال میخوام قبول بشم(مکانش و رتبه اش واسم مهم نیست فقط میخوام قبول بشم)

    3-میخوام امسال 5 تا از ایده هام را اجرایی کنم و روزی 10 عدد فروش از این محصولاتم داشته باشم

    4-ماشین 206 سفید بخرم

    5-تجهیزات محل کارم رو با بالاترین کیفیت تعویض کنم

    6-تیم کاریم رو گسترش بدم و افراد بسیار خبره و با باور های خوب رو وارد تیمم کنم که از خدا میخوام این افراد رو سرراهم قرار بده

    7-محصولاتم رو بعد از شش ماهه اول سال به کشورهای دیگه صادر کنم

    8-نام شرکتمون به عنوان یک شرکت خبره در زمینه کاری خودش پخش بشه

    —————————————————————————————————————————————————————————

    والبته اتفاقات دیگه هم در سال گذشته بوده و همچنین خواسته هایی در سال اینده که بدلیل خصوصی بودنشون توضیحی راجبشون ندادم

    انشالا موفق و پیروز باشید استاد و دوستان عزیزم

    خدایا مارا به راه راست، به راه کسانی که به انها نعمت داده ای نه راه کسانی که بر انها غضب کرده ای و نه گمراهان هدایت فرما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    لیلا رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2723 روز

    سلام استاد خوب وقشنگم

    قسمت اول

    سال 96

    سال 96 بهترین وفوق العاده ترین سال بود هر اتفاقات از نظرما 1ذره بده اما به قول استاد عزیز تمرکزممو رو اتفاقات مثبت میکنم تا فرکانسهای مثبت با احساس خوب به جهان ارسال کنم قبل از اینکه استاد این سوال رو مطرح کند 5و6روز به سال اخر من لیست دستاوردهی سال 96 رو در دفترم نوشتم الان هم برای این اعضای خوب فرکانسم مینویسم

    1٫مشتری همسرم راهنمایی کرد پسرمو به کلاس قران ببرم از این طریق فایملیامون 1استاد درجه 1برای پسرم معرفی کرد از خرداد میبرم شکر خدا تا اسفند نصف جز3 رو حفظ کرد درحالیکه از 2٫30شروع کرد برای قران برام فوق العاده بود

    2٫ عید فطر باهمسرم وپسرم رفتیم ارسبارن که بهترین صحنه های زندگیمو دیدم

    3٫ از اوخر تیر با کانال معجزه سپاسگزاری که توسط دختر عمه زن دادشم مدیریت میکنه اشنا شدم

    4٫ تکالیف شگزاری رو انجام میدادم که در سموین روزش باهمواپیمابرای 1شبه باپسرم رفتیم مشهد بدون اینکه بلیط بخریم قبلا

    5٫مقالهم برای دانشگاه کنفرانس اورمیه پذیرفته شد 4شهریور رفتیم اسکان نگرفته بودیم چول پول نداشتیم رفتیم هتل دادن گفتن موقع تحویل حساب میکنیم چون سپاسگزالری رو انجام میدادم موقع تحویل گفتم چند باید بدیم گفتن هیچی بسلامت

    6٫ جایکه کوچکی در صوفیان اجاره کرده بودیم با پول زیاد اواخر شهریور باهمان پول 1جای بزرگ اجاره کردیم

    7٫ تو مرند اپارتمان داشتیم مشتری براش نبود از ماه رمضان گذاشته بودیم بنگاه اما کسی نبود بخره بعد از اجاره اون خونه بزرگ اونم میگفت فقط 1سال تو خونه میتونیم بمونیم گفتم تا 1سال دیگه خدا بزرگه اوایل مهر بود دنبال خونه خریدن بودم تااینکه 1بنر دیدم نوشته واحدهای این اپارتمان بفروش میرسه به همسرم گفتم گفت ما که پول نداریم گفتم بریم 1نگاه کنیم خدابزرگه رفتیم دیدیم پسند کردیم برگشتنی از مرند زنگ زدن 1مشتری پیدا شده فردا بیاید باهاش حرف بزنید واخدالطف مکرد مشتری اپارتمانمون راپسندید با پول نقد باعث شد ماهم 96/7/20از واحدهای اون اپارتمان در صوفیان رابخریم که امسال که شهریور اجاره اون خونه که فقط 1سال باید اونجامیوندیم از شهریور امسال سال 97دیگر میریم خونه خودمون ایشالله لطفهای خدا هنوز ادامه دارد

    8٫ من که دوست داشتم پسرم قران رو باحروف وروخوانی بخواند 1روز بامامان بچه های قرانی حفظ صحبت میکردیم گفتند پسرشونو میبرن کلاس حروف وروخوانی به من پیشنهاد داد اگر میخواهی توهم بیار من 1جلسه امتحانی رفتم بعد چند جلسه با استادحرف زدم گفتم خصوصی براش کلاس بیار اونم قبول کرد هرچند سنش کم بود از 4ابان بردم شکر خدا اخر اسفند 2تا کتاب روخانی رو تمام کرد عالی میخونه شکر

    9٫پایین اپارتمانی که گرفته بودیم مغازه داشت به همسرم گفتم بخریم باز مخالف بود گفتم تو بخر خدابزرگه رفت پایه معامله شکر خدا طرف باچک قبول کرد اونم 27/9/96خریدیم

    10٫باز ادامه دارد لطفهای خدا همسرم خردادماه بود تونست گواهینامشو بگیره

    11٫ من که عضو کانالسپاسگزاری بود م که مطالب خانم رندابرن رو میذاشتن 1روز دنبال اون کانال بودم که 1کانال دیگر سپاسگزاری اومد اونم جوین شدم از اونجا بااستاداشنا شدم فایلهاش در اون کانل بود زدم فلشم وقتی پسرمو میبرم کلاس در ماشین گوش میکنم از اذر عضو کانال شدم بعد فایلهای رایگانشو گوش کردم ورودیهای منفی مو حذف کردم تلویزیون اخبار افراد کلا حذف شدند ارامش پیدا کردم

    12٫ 15بهمن همایش حافظان قران دعوت شدیم با پسرم رفتیم کلی انرزی گرفتیم

    13٫مردادماه بود گوشی مورد علاقه مو گرفتم رفتیم خرید کیف وکفش مورد علاقه مو گرفتم

    14 دندانپزشکی رفتم دندونمو بهترین نحو ترمیم کرد

    15 کرم های صورت با کیفیت عالی خریدم

    16٫به لاله پارک رفتم مرکز مورد علاقه خریدم بود

    17٫مسابقه جامه القران پسرم شرکت کرد برای اولین بار

    18 .همسرم دفترشو مجهز بهدوربین کرد

    19٫من ماشینمو مجهز به دزد گیر کردم

    20٫ در طول سال اصلا مریض نشدم

    21٫ توانستم پول کلاسهای قران پسرمو بدم

    22٫سه تا چکهامون پاس شد 105میلیون تومان

    23٫برای پسرم اواخر سال کلی هدیه دادن که سال 95 نگرفته بود

    24٫ همسرم مشترهای زیادی جذب کرده

    25٫پول مکانیکی که برای تعمیر ماشینم گرفته خدا داده شکرت خدا بخاطر این همه لطفهای که سال 96برام کردی شاید هزارن نعمت دیگر برام دادی که من فراموش کرده م سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    بابک گفته:
    مدت عضویت: 3990 روز

    سلام استاد عزیزم و همه ی دوستان خوبم

    آقای عباس منش عزیز من از سال 92 با شما بصورت اتفاقی آشنا شدم.در حال سرچ کردن برای کنکور بودم که فایل تندخوانی سریع شما را در آپارات دیدم و اومدن به سایت شما و …..

    اما من واقعا اشتباه کردم و ب گفته های شما دقیق عمل نمیکردم یا بد عمل میکردم که مجبور شدم به حرفای شما عمل نکنم. اما ار تابستون پارسال (96) واقعا دیگه افسردگی بدی داشتم که به لطف خدای مهربانم باز فایلهای شما را جلوی من قرار داد. فکر کنم فایل به رویاهایت باور داشته باش بود که دیدم و واقعا استاد عزیز اینبار واقعا انقلاب بزرگی در من بوجود امد. دیگه اومدم هرچی فایل رایگان که دانولد نکرده بودم رو دانلود کردم و همه رو دیدم. هر جوری بود قانون آفرینش رو خریدم…. آقای عباس منش عزیز واقعا قانون آفرینش شما معرکست. هرچی از این دوره بگم کم گفتم. الان که 12 فرودین 97 هستش هرروز دارم این قانون رو گوش میدم و واقعا همه چیز زندگی من تغییر کرد. که اتفاقاتی رو که درسال 96 برایم افتاد را براتون میگم

    1- مشخص شدن عنوان پایان نامم به راحتی هر چه تمامتر

    2- قبولی مقاله ام در ژورنالی که میخواستم.

    3- یادگیری و شروع برنامه نویسی و نرم افزارهای تخصصی رشته ام

    4- نوشتن یک کتاب با دوستم.

    5- پیدا کردن دوستان بسیار خوب برای زندگی ام

    6- شناختن وجود خودم و خدای خودم

    7- بنایی خونمون و زیباتر شدن خونمون

    8- خوب شدن سرما خوردگی‌ام در عرض یک هفته با آبلیمو و عسل :):):):)

    9- کار کردن روی خودم و تغییر فرکانسم و عوض شدن دوستان منفی بافم.

    10- احساس زندگی بسیار شادتر با خانوادم

    11- جور شدن شرایط بسیار عالی برای ادامه تحصیل و کار

    12- خریدن دوره هدفگزاری استاد عزیز

    13- هدایت شدن توسط خدا و نشانه ‌هایی که جلوی آدم میگزارد.

    14- احساس آرامش در تمام زندگی ام

    و ……

    اما سال 97

    1- فراهم کردن شرایط سربازی در بهترین حالت ممکن

    2- دفاع از پایان نامم با یک نمره عالی و

    3- رسیدن به حد آیلس در زبان

    4- خواندن تمام کتاب هایی که دوره قانون آفرینش گفتید

    5- شروع به کار در زمینه ی تخصصی خودم و ساختن هر چه بهتر و بیشتر باورهای پولساز

    6- خریدن بقیه ی محصولات شما

    7- یادگیری ارزهای دیجیتالی، مارکتینگ، بازاریابی، فروش و …..

    8- کم کردن 12 کیلو از وزنم

    9- نوشتن مقاله isi و اکسپ در ژورنال مورد علاقه ام

    و ……

    استاد عزیز من زندگی کردن رو از شما یاد گرفتم. برای تک تک لحظات زندگیم دارم وقت میگذارم و دیگه نمیزارم کسی در زندگیم تاثیر بزاره. فقط خودم با خدای خودم تمام شرایط رو به وجود میارم… از خدای خودم ممنونم که باعث شما را به ما نشان بدهد سپاسگزارم. از اینکه خدای من باعث شد مسائل بزرگی در زندگیم از جمله عزت نفس رو از شما یاد بگیرم ممنونم.

    استاد عزیز این زندگی که الان داری لیاقتته و بیشتر از این هم باید بدست بیاری. شب و روزگار خوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3443 روز

    به نام خدای عشق و فراوانی …..

    سلام به استاد عزیزم و دوستای بی نظیرم

    *سال 96 برای من سال تحول بود ، سال پیدا کردن مسیر درست زندگی … من خرداد 96 با خودم تعهد کردم که به طور واقعی روی خودم کار کنم و از همون شروع اتفاقت جالبی برام افتاد …. چون من متولد خردادم تا قبل از این که روز تولدم برسه کلی کادو دریافت کردم اونم از کسایی که هیچ وقت تا حالا بهم کادو نداده بودن ، عاشق یک مانتویی شده بودم که وقتی خواستم بخرمش تموم کرده بود و همون مانتو رو بهم کادو دادن ….. جالب این که بعضی وقتا می گفتم خوب شاید این نشونه نباشه خدایا یک نشونه ای بهم بگو که مطمئن بشم و چند روز بعد دایمم رو دیدم ، و برگشت بهم گفت راضیه شماره کارتت رو بهم بده برات کادو تولدت رو بریزممممم و من واقعا شگفت زده شده بودم چون هیچ وقت تا به حال چنین اتفاقی نیافتاده بود….. اتفاقات عجیبی توی زندگیم افتاد مثلا یک مانتو رو توی یک پیج اینستا دیده بودم که خیلی خوشم اومده بود و قیمت 170 تومان بود ولی من تنها 100 تومان داشتم و خیلی اون مانتو رو دوست داشتم و ازش اسکرین شات گرفته بود و هرازگاهی نگاش می کردم و اتفاق جالبی که افتاد این بود که توی پیجش یک تخفیفی عجیب و غریب گذاشته شد و اونم این بود که امروز می توانی مانتو ها رو با هر قمیتی که خودتون دوست دارین بخرین و من داشتم شاخ درمی اوردم یعنی چی اخه ……… !!! و جالب این که بهتون بگم من اون مانتو رو با یک شال که باهاش ست بود رو همه رو به قیمت 100 تومان خریدم ……. :ِD

    * اتفاقات جالب زیادی برام افتاد، مثلا توی زمینه پولی ، یکبار واقعا نیاز به پول داشتم و هر شب براش شکرگزاری میکردم ، و اون روزی که باید پول یک محصولی رو پرداخت می کردم رسید و هم چنان حساب من خالی بود …… سر نماز از خدا خواستم خدایا ، تو خودت منو توی این مسیر قرار دادی پس کمکم کن نزار که از مسیر منحرف بشم ….. و جالب این که دقیقا بعد از نماز گوشیم نگاه کردم و دیدم یک پولی به حسابم واریز شده تازه 100 هزار تومانم بیشتر از اون چیزی که می خواستم …… که واقعا باورم نمیشد و هی صفر را رو میشمردم ببینم اشتباه نمی کنم … ولی واقعی واقعی بود درست به موقعه حقوقم رو ریخته بودن و فقط اشک شوق از چشمام جاری شده بود……….

    و این که یکبار دیگه باز عروسی دختر عمه ام بود و یکی دو روز مونده بود به عروسی و قرار بود من برم ارایشگاه ولی بازم پول نداشتم و دوستم نداشتم از کسی قرض بگیرم … گفتم خدایا دیگه خودت جورش کن من نمی دونم چه چوری ….. و جالب این که داداشم شبش اومد بهم گفت بیا این جزوه ها رو واسم تایپ کن دو روزه ، بهت پول میدم …… …. و جالب ترش این که من به داداشم گفتم پولمو بریز به کارتم و دادشم نتونست بریزه و دستی پولو بهم داد و وقتی که رفتم آرایشگاه دیدم روی یک برگه نوشته بود که دستگاه کارت خانمون خرابه …….. و من فقط خدا رو شکر میکردم برای این همه لطفش ……….

    *چقدر خوش شانس شدم من ، منی که همیشه میگفتم بدشانس تر از من وجود نداره و همیشه ساده ترین کارها برای من تبدیل میشد به یک معضل …… اما حالا همه کارام به راحتی در بیشتر مواقع انجام میشه …. هر چی از ذهنم میگذره سریع فراهم میشه ، هر چی هوس میکنم به دستم میرسه ……. چقدر شب ها راحت می خوابممممم ، منی که باید خودکشی میکردم تا خوابم بگیره ….

    *خیلی دوست داشتم برم مشهد ، و جالب این که خالم اینا میخواستن برن مشهد و از طرف کار پسر خالم بهشون یک سوئیت داده بودن و خالم زنگ زد به مامانم گفته بود که تو و احمد ( دادشم ) باهامون بیاین ، ولی مامانم بهش گفته بود نه من راضیه رو باهام میارمم و اینا رو فقط مدیون حس خوبببممم و قانون بی نظیر خدا ی مهربونم و استاد بی نظیرممممم …

    *دقیقا از زمانی که تصمیم گرفتم روی باورهای مالیم کار کنم گوشیم خراب شد و یک جورایی بهتر بگم ترکید و دیگه روشن نشد …. اولش خوب ناراحت شدم ولی بعدش گفتم خوب نه خدا می خواد بهترش بهم بده چون واقعا گوشیم خراب بود و اذیتم می کرد….. ومن همیشه توی شکرگزاری هاممم میگفتم خدا شکرت برای گوشیی که بهم با این ویژگی ها دادی ….. و من یک قرون پول هم نداشتم و داادشم که گوشیم رو برد درسته کنه گفتن که دیگه درست نمیشه ، حتی روشنم نمیشد دیگه … ولی بازم گفتم خدا حتما بهترش بهم میده و اتفاقی که افتاد این بود که چند روز بعد ….. دادشم اومد بهم گفت که یکجا هست که به فرهنگیا گوشی قسطی میده و به بابا بگو اگه قبول کرد بریم بگیری و من به بابام گفتم و خیلی راحت قبول کرد و یک گوشی عالی با ویژگیهایی که می خواستمممم به دستم رسید ……….

    * با شروع کار کردن روی باورهای مالیم…. اولین اتفاقی که افتاد ، این بود که من توی دانشگاه درس میدادم و دیگه بهم کلاس ندادن ، البته من ناراحت نشدم چون معتقد بودم خدا کار بهتری رو برام در نظر داره ……. و اتفاقات زیادی هم افتاد یک کاری توی مهدکودک پیشنهاد شد بهم که نشد و خیلی کارهای دیگه که خلاصه این که نمیشدن ……. البته ناراحت نشدم ، فقط بعضی وقت ها با خودم می گفت چرا نمیشهههه مشکل کار من کجاستتت ، بعد کاری که کردم با خانم فرهادی عزیزم تماس گرفتم ( که جا داره اینجا ازشون خیلی تشکر کنم و امیدوارم همیشه سالم و تندست باشن )و جریان بهشون گفتم …. خانم فرهادی به من گفتتن روی اعتمماد به نفست کار کن و تمرکزت بردار از روی این نشدن ها و جالب این جاست که من دقیقا این کار کردم و اتفاق جالبی که افتاد این بود که بعد از چند وقت یکی از دوستام باهام تماس گرفت که یک مقداری منفی و من معمولا ج نمی دادم تلفناشو ولی اون روز یک حسی بهم گفت ج بده و جواب دادم و بهم گفت که فلانی بهم گفته با این شماره تماس بگیر یک اقایی از صدا و سیما که نیاز داره یک پروژه براش انجام بدیم ولی چون من مال اون شهر نیستم تو زنگ بزن ببین چه جوریه …. و خلاصه دیگه من زنگ زدم و اون تحقیقی که گفته بود نشد و اون آقا خودش یک تحقیق با یک مووضوع دیگه به من پیشنهاد داد و گفت می توانی انجامش بدی ؟؟ منم با این که یک موضوع خیلی جدید بود و اصلا منبعی در موردش ندیده بودم چون در مورد یک چیز محلی بود توی شهرمون ، یک حسی درونم میگفتتت قبولش کن و میگفت خدا بهت کمک می کنه ….. و من قبول کردم و قرداد هم نوشته شد و مبلغشم خیلی بیشتر از همه اون کارهایی بودن که نشدن و من دوستشون نداشتم …… و چقدر خوب معنی این حرف استاد رو درک کردم که خدا از جاهایی بهت میده که فکرشم نمی کنی ……….. انقدر این روزها حالم خوبه ، انقدر آرامش دارم ، که هیچ وقت تا به حال چنین آرامشی رو نداشتم…… حتی وقتی اتفاقتی می افته که حالم یکم بد میشه ، زمان زیادی طول نمیشکه نهایتا یکی دو ساعت و دوباره بر میگردم به حال خوبمممم در حالی که قبلا چندین روز طول میکشید…… چقدر حرف بقیه برام بی اهمیت شده ….. چقدر خودم مهم تر شدم….. چقدر وقتی ادم هایی الکی از من ناراحت میشن به خاطر این که مطابق میل اونا رفتار نکردم برام دیگه مهم نیستن و جالب این که خودشون بر میگردن و دوباره باهام خوب میشن در حالی که قبلا وقتی برای اشتباهی هم که نکرده بودن معذرت خواهی می کردم بازم باهام خوب نمیشدن ……. چقدر خدا رو شناختم خدایی که فقط برای من خوبی می خواد ، خدایی که عاشق منه ، خدایی که هر لحظه کنارمه ……. و چقدر این خدا متفاوته با خدای سالهای قبل و به قول سهراب به خدایی که خودم می دانم

    نه خدایی که برم از قهر ، نه خدایی که برایم زغضب ساخته اند………… به خدایی که خودم می دانم….. چه خدایییییییییییییی جانمممممممممممم ……….

    اتفاقت مالی زیادی داره برام می افته و حس میکنم مدارم داره هر روز بالاتر میره …… همین الان عیدی های خیلی بیشتر از سال های قبل شدن…… همین الان زودتر کادو تولدم دریافت کردم در حالی که دوماه مونده به تولدم………

    و برنده شدنم توی عقل کل که همیشه آرزوم بود…. آرزوم بود جز افرادی باشم که جز پاسخ دهندگان برتر هستند……. جالب اینجاس که چند ماه پیش علاقم خیلی به عقل کل زیاد شد و دوست داشتم توی عقل کل جواب بدم ، خیلی حس عالی بهم میداد ….. و جالب این که دختر داییم که هم فرکانس منه و توی سایت هست بهم زنگ زد گفتتت اسمت اومده توی پاسخ دهندگان برتر ولی من اصلا ندیده بودم و توجه نمی کردم و وقتی اسمم دیدم خیلی خوشحال شدم ، چون حس خوبی بهم داد که منم مدارم تغییر کرده و جوابام خوبه که الان توی این لیست قرار گرفتم …… و انگیزم برای ج دادن خیلی بیشتر شد……..

    و یادم رفت بگم که بسته راهنمای عملی به رویاها رو هم با دختر داییم مشترک گرفتیم و چقدر اروزی این بسته رو داشتمممممم و چقدر خوشحالم برای گرفتنش و حس های بی نظیری که بهم داد ……. …..

    اهدافممممممم توی سال 97 :

    *یکی از اهدافم این که بسته عزت نفس ، هدف گذاری و روانشناسی ثروت 1 و عشق و مودت رو بخرم

    *وارد کار مورد علاقم بشم

    *به استقلال مالی برسم

    *مستقل بشممم

    * ماشین 206 گوجه ایم رو بخرم

    * ایرانگردی و سفر به ایتالیا ، هند و ترکیه ….

    امیدوارم امسال بهترین سال باشه برای استاد عزیزم ، خانم فرهادی عزیزم ، همه عزیزانی که دارن توی سایت زحمت می کشن و همه دوستان بی نظیرم در سایت ، امیدوارم سال دیگه این موقعه هممون دوباره بیام و از اهدافمی که بهش رسیدیم دوباره برای هم تعرف کنیم ………

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    آسمان بهاری گفته:
    مدت عضویت: 2725 روز

    به نام اجابت کننده بی منت و روزی دهنده نعمت های بی پایان

    باسلام و احترام خدمت استاد عزیز و اعضای محترم

    من حدود سه ماه پیش بطور خیلی عجیب با این سایت اشنا شدم که به قطع یکی از بهترین دستاوردهاو نقطه عطف زندگیم شد و این رو مدیون لطف الله یکتا واستاد عزیز هستم

    اواسط سال95جایی کار میکردم که واقعا فشارکار زیاد بود و حقوق بسیارکم ولی از ترس بیکار شدن وپیدا کردن سابقه چون اولین کاری بود که پیدا کرده بودم جرات بیرون امدن نداشتم تا اینکه دیگه اخر ماه رمضان سال96 بخاطر چندماه حقوق و بیمه معوقه بادعوا اومدم بیرون خیلی از نظر روحی بهم ریختم ورفتم برا حقوقم تو اداره کارشکایت کردم ودر کمال ناباوری پس از دوجلسه قاضی همش طرف کارفرمارو میگرفت و منو مجبور به توافق میکرد,شبا باگریه و ناامیدی میگفتم خدایا پس تو کجایی که هرچی صدا میزنم جواب نمیدی..دیگه نتوستم برم دنبال کار.تصمیم گرفتم برم کلاس مدیتیشن و مراقبه چون خیلی درموردش از ارامش شنیده بودم تو یکی از جلسات مربی گفت دعا و اسم های خدا و عبارات این ها تمام اثر دارن روی ذهن وباید بدونید چه عبارات و شعرهایی رو میخونید از اتفاق من شب توخونه توجهم به دوتا قاب شعر افتاد که از چندسال پیش بابام گذاشته بود تو دکور یکیش این بود هرگز اجر حاصل نشود مگراینکه انسان جرعه های تلخ صبر را بکام درکشد…(الان میفهمم چرا همیشه ما اخرین نفری بودیم تو فامیل که با ناامیدی که میفتادیم یچیز جدید میخریدیم)یه حسی گفت اینو عوضش کن خلاصه رفتم تو اینترنت همینطوردرمورد اشعار مثبت شعرا و عبارات سرچ کردم تندتند صفحه بازمیکردم و میگشتم تا اینکه وارد این سایت شدم درمورد قانون جذب واینا نوشته بود که جهان قانون داره و…اصلا یادم رفت براچی اومدم فقط مطالبو میخوندم تا اخرش که یجایی استاد گفته بود بخدا اومدن تو این راه ارزششو داشت دلم قرص شد که یچیزی هست و من نمیدونم.دیگه از اون شب شروع کردم به دیدن فایل ها…من بخاطر اون کار شبا سردرد میگرفتم و از یه ساعتی هم نمیتونستم بخوابم میخواستم برم پیش دکتر اعصاب.. هرچی بیشتر فایل هارو میدیدم حالم بهتر میشد و اروم تر میشدم, یه جلسه دیگه مونده بود تا برام رای صادرکنند, تو دوجلسه قبل قاضی با خشونت تموم میگفت جزو قانون کار نمیشی و باید توافق کنی و گرنه کارفرمات میتونه شکایت کنه و وقت داده بود برا چندرغاز برم توافق…فایل فقط رو خدا حساب بازکن رو که دیدم گفتم یا همه حقمو میگیرم یاهیچی خلاصه برا توافق نرفتم…جلسه اخر 7تا قاضی بودن قبل اینکه برم تو گفتم خدایا من تاحالا هراتفاقی افتاده برام تقصیرخودم بوده چون شرک داشتم تو رو نشناختم ولی الان ایمان دارم فقط تو میتونی بمن کمک کنی, تو زبون من باش…خلاصه رفتم تو…تا نشستیم کارفرما شروع کرد به دروغ گفتن و تهمت زدن و من با کمال ارامش فقط نگاهش میکردم ده دقیقه گذشت و همچنان میگفت تا سر یه سوتی تو حرفاش یه قاضیا مچشو گرفت…واز من پرسیدن نظرت چیه و ناخود اگاه گفتم من فقط مدارکی که ارایه دادم رو قبول دارم.همین!دیگه چیزی نگفتم,قرار شد هفته بعد رای بیاد…واقعاااااباور کردنیییی نبود رای بنفع من اومدد…کل حقوقو مزایا قانون کاربهم تعلق گرفت بیشتر از اونی که فکرشو میکردم حساب شده بود!!…چندشب فقط از خوشحالی گریه میکردم..این بهترین اتفاق سال 96برام بود چون بیش از شش ماه درگیرش بودم وبعد از اون ارامشی که مدت هابود دنبالش بودم بدست اوردم …دیگه از خیلی چیزا نمیترسم چون میدونم دنیا پر از نعمت و فراوانیه وفرصت شغلی خیلی بهتر وجود دارهکه به اسونی میتونم پیدا کنم…همیشه خواسته هام رو یچیز دور میدیدم و با حسرت به رسیدن بهشون نگاه میکردم و حس نداشتنشو داشتم, همیشه میگفتم چرا خدا به بعضیا بی حساب داده مگه من با اونا چه فرقی دارم…حالا واقعا میفهمم زندگی کردن یعنی چی و هرچی بیشتر رو باورهام کار میکنم بیشترنعمت هاو فرصت هارو میبینم..خدایا بی نهایت شکرت واز استاد عزیز بابت این سایت و زحمات بسیار سپاسگزارم. اهداف من برا سال97

    *تهیه دوره روانشناسی ثروت, دوره عشق و مودت, دوره دستیابی رویاها

    *مراقبه و کنترل ذهن با تمرکز برخواسته ها وساختن باورهای قدرتمند

    *بهتر شدن ارتباطات وپیدا کردن روابط عاطفی عالی

    *پیدا کردن یه کار خیلی خوب با محیط خوب و همکاران صمیمی و درامد عالی

    *پیدا کردن همسر ایده ال

    *شکرگزاری بیشتر و داشتن احساس بهتر و بیشتردرلحظات

    *گذروندن اموزش زبان و گرفتن مدرک ایلتس

    *ایجاد عادت های خوب و انرژی بخش مثل گوش کردن فایل های اموزشی و مطالعه بجای گشتن تو فضای مجازی ودیدن تلویزیون, رفت و امد با ادمای سطح بالا, پیدا کردن الگوهای خوب برای دستیابی سریع تر به اهدافم

    امیدوارم که امسال برای همه شما کابران عزیز خیر مطلق باشه و در پناه الله یکتا به تمام اهدافتون برسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      ابوالفضل اشرفی گفته:
      مدت عضویت: 2776 روز

      سلام دوست عزیزم

      امیدوارم همواره در حال توحید عملی باشی

      از خوندن کامنتت و عمل توحیدیت بسیار لذت بردم و چقدر لذت بخشه انسان با وجود ترس و توکل به خداوند دست به اقدام میزنه و خداوند چه نتایجی رو براش به ارمغان میاره راستش من خودمم از این تجربه ها دارم، الان که کامنت شما رو خوندم احساس اون موقع در وجودم زنده شد واقعا لذت بخشه

      و براتون آرزوی رسیدن به تمام اهدافتون رو دارم چراکه نتیجش اینان بیشتر به خداوند و قوانین دوست داشتنیشه

      ??????????????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: