توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 48

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 3343 روز

    قسمت دوم :

    سلام به بهترین استاد دنیا

    و همه دوستان عزیزم

    من دقیقا معنای کلا نمد هولا و هولا را تجربه کردم . ما هر چیزی را که درخواست میکنیم ، به هر چه که غالب اوقات فکر میکنیم و فرکانسش را ارسال میکنیم و به آن توجه بیشتری میکنیم حتما انرا جذب میکنیم ، آنرا بدست می اوریم آنرا خلق میکنیم

    و اصلا برای خداوند و برای جهان تفاوتی نمیکند که چیزیکه مورد توجه ماست خوب است یا بد ، به صلاح ماست یا نیست … خوب بودن و بد بودن و صلاح و غیر صلاح مفاهیمی نسبی هستند که ما به آنها موجودیت میدهیم دیدگاه ما نسبت به مسائل ، طرز فکر ما و نحوه استفاده ما از شرایط مختلف به آنها معنی میدهد . خداوند وظیفه خود میداند همه ما را هدایت کند به مسیری که از او درخواست کرده ایم و برای رسیدن به هدفی که داریم اسباب لازم را برایمان فراهم کند حال این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم دقیقا چه چیزی را میخواهیم .

    مدتی بود در فکر نگارش کتابی بودم که تاثیر گذار و مفید باشد پر از داستانهای جالب و واقعی و یک دنیا تجربه شگفت انگیز ، بدنبال الگوهای مناسب گشتم و به موارد مناسبی هم برخوردم که برایم انگیزه بخش بودند در بخش نظرات همین سایت دوستی در مورد اینکه چگونه براحتی کتابشان را به انگلیسی ترجمه کرده بودند و از طریق چه سایتی در سطح جهانی بفروش میرساندند توضیح داده بودند . امیدوارتر شدم یکی قبلا این راه را رفته بود .من هم میخواستم کتابم در سطح جهانی بفروش برسد پس باید مثل ایشان در نوشتن مهارت بیشتری کسب میکردم و از استادان این فن راهنمایی میگرفتم تا کتاب بهتری مینوشتم. روزی ایمیلی دریافت کردم از سوی شخصی که در نگارش و تولید محتوا و .. صاحب سبک بود و بعدها که با ایشان ارتباط برقرار کردم متوجه شدم عاشق کار خودش است و با یک دنیا عشق از ان صحبت میکند و باورهای خیلی عالی در این رابطه داشتند انسان نجیب و موفقی بودند چندین جایزه کشوری در کارنامه داشتند و بدلیل استقبال از کلاسهای حضوری ایشان ، شاگردانی از سراسر کشور تقاضای دوره آنلاین کرده بودند که بتوانند براحتی از محضر ایشان استفاده کنند و این دوره آنلاین برگزار شد و من براحتی توانستم در ان شرکت کنم و استفاده کنم

    من قبلا از خودم راضی نبودم از صدای خودم و چهره ام خوشم نمی امد و اصلا تمایلی نداشتم صدایم را در فیلمهای خانوادگیمان بشنوم نکات مثبت و تواناییهایم را نمی دیدم همه فایلهای شما را شبها موقع خواب در گوشم میگذاشتم تا در خواب هم برایم باور سازی کنند . محصول عزت نفس را که خریدم پس از مدتی خودم را تغییر دادم و با خودم اشتی کردم وقتی خودم را بیشتر دوست داشتم متوجه میشدم که دیگران هم همین احساس را به من دارند . کم کم احساس کردم که واقعا صدای خوبی دارم و از شنیدن آن لذت میبرم و فایلها را با صدای خودم ضبط میکردم و گوش میدادم . روزی با خانمی ملاقات کردم که مدیر بخش اداری- مالی یک سازمان بودند . در پایان ملاقاتمان از من خواستند که فایلی با صدای ضبط شده برایشان تهیه و ارسال کنم من هم قطعه شعری از وحشی بافقی برایشان خواندم و فرستادم . بعدا متوجه شدم که ایشان گوینده و صداپیشه صدا و سیما هستند و از من خواستند که بخاطر صدای گرم ، صاف ، دلنشین !!!!! که دارم در صورت تمایل با ایشا همکاری داشته باشم ( در زمینه گویندگی و ضبط برنامه و …) باورتان میشود استاد ؟ تغییر دیدگاهم نسبت به خودم دیگاه دیگران را نیز تغییر داد ، یک کار راحت ، آسان ، همراه با تفریح و پولساز

    به طراحی جواهرات علاقه داشتم و سبک و نمونه کارهای فعالان این حوزه را در داخل و خارج از کشور دنبال میکردم اما شجاعت ورود به این حوزه را نداشتم چون هیچ پیش زمینه ای در این هنر نداشتم .یک شب مستندی از یکی از بهترینهای کشور در این صنعت را دیدم که برندی در سطح جهانی داشتند و با سن نسبتا کمی که داشتند داور بین المللی مسابقات طراحی جواهرات بودند و برای خودشان صاحب سبک هستند . باورهای جالب و مفیدی داشتند که به من انگیزه و امید داد . فردای انروز براحتی شماره ایشان را پیدا کردم و با ایشان تماس گرفتم و …

    مدتی بعد در یکی از معتبرترین دانشگاههای تهران دوره ای برگزار کردند و اصول پایه ای را از ایشان یاد گرفتم . اما هنوز نمیتوانستم باور کنم که میشود براحتی برند سازی کرد تا اینکه در نظرات همین سایت کامنت یکی از دوستان را خواندم که دقیقا در مورد این رشته و فعالیت خودشان و تردیدها و .. نوشته بودند و تجربه ایشان کاملا به من یاد داد که چگونه براحتی میشود از راهی ساده برند شد . توضیحات ایشان خیلی به من کمک کرد

    میبینید خداوند چقدر راحت چقدر ساده چقدر به موقع انسان را در هر مسیری که بخواهد هدایت میکند ؟

    واقعا هیچ چیز از قبل نوشته نشده هیچ تقدیری از قبل وجود ندارد همه چیز در لحظه و با توجه درخواستها و فرکانسهای ما شکل میگیرد … کافیست ما با نیروی درونمان هماهنگ باشیم تا جهان خودش همه کارها را به عهده بگیرد

    تجربیات بسیار خوبی از سال 96 دارم که فقط به چند تایی بسنده میکنم و برای سال 97 برنامه دارم :

    1- خداوند را باز هم بهتر و بیشتر بشناسم ، بیشتر باورش کنم با این نیرو هماهنگتر شوم

    2- قرآن را بیشتر مطالعه کنم تا به درک عمیقتری از ان برسم

    3- همه محصولاتی که از سایت تهیه کرده ام را برای بار n ام گوش کنم و دوباره تمرینها را انجام دهم تا آگاهی ام بیشتر شود و سطلم بزرگتر شود

    4- محصول ثروت 3 را تهیه کنم تا کسب و کار جدیدم را استارت بزنم و افزایش درامد و تیم سازی داشته باشم

    5- در خانه زیبا و جدیدم همه وسایلی که نیاز هست کنار گذاشته شوند دور بریزم و همه را از نو خریداری کنم

    6- ماشینم را عوض کنم و ماشینی راحت تر و زیباتر و لوکستر بخرم

    7- سفری رویایی به همراه همسر و فرزندم به فرانسه داشته باشم

    8- ملک بعدیم را بفضل خداوند بخرم و درامد غیر فعال داشته باشم

    9- زبان انگلیسی ام را تقویت کنم

    10- کتابهای صوتی بیشتری تولید کنم/ درامد غیر فعال

    11- نوشتن کتابم را به اتمام برسانم . درامد غیر فعال

    12- مادرم را به یک سفر زیارتی ببرم

    13- فعالیت بیشتری در سایت داشته باشم و تجربیاتم را بیشتر و منظم تر بنویسم

    امیدوارم خواندن تجارب من هم بتواند برای دوستان مفید باشد همانگونه که روزی خواندن نظرات دوستان در سایت راهم را اسانتر کرد

    در پناه خداوند یکتا ثروتمند و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    سميرا ذوالفقاري گفته:
    مدت عضویت: 2771 روز

    با سلام به همه دوستان هم فرکانسی و بویژه سلام به استاد عزیز که واقعا به خاطر آموخته هاشون دنیای جدیدی را برای من ساختن???

    سال نو مبارک وانشالله امسال در کنار هم سال خوبی برای خود بسازیم.

    سال 96 با یک هدیه عالی از طرف خدا برای من آغاز شد و این بود که شب عید متوجه شدم باردار هستم و واقعا سورپرایز شدم.الان که فکر میکنم من در سال 96 هر ماه سورپرایز میشدم و خداوند لطفش رو شامل حال من و خانوادم کرد.ماه اردیبهشت متوجه شدیم فرزندمان پسر است و صحیح وسلامت است٫ماه خرداد یک واحد از آپارتمانی که همسرم ساخته بود فروش رفت و در جای دیگه سرمایه گذاری کردیم،ماه تیر با وجود بازار راکد مسکن و زمانی که ما واقعا نیاز مالی داشتیم واحد دوم هم فروش رفت خداروشکر،ماه مرداد قرار داد فروش محصولات شرکت رو به تعدادی البته محدود بست،ماه شهریور از پایان نامه ام دفاع کردم و با نمره تاپ درسم تمام شد،از ماه شهریور به شدت موقع نماز با خدا ارتباط عمیق برقرار میکردم و با تمام وجودم سه تا خواسته ازش داشتم و مدام میگفتم خدایا معجزه کن و من رو به این سه خواستم برسون باور کنید وقتی با تمام وجودم از خدا خواستم و باور داشتم که هر وقت ته دلم چیزی رو از خدا بخوام بهم میده هر سه تا خواسته من محقق شد،خواسته هی من این بود که تا قبل از دنیا آمدن فرزندم(آبان ماه)1ـشوهر خواهرم که دنبال کار بود در جایی استخدام بشه 2ـبرادر شوهرم که در یک مشارکت ساختمان قرارداد بسته بود و با شریکش مشکل پیدا کرده بود و واقعادر معرض ورشکستگی بود،دعا میکردم که کسی بیاد و سهم برادر شوهرم رو بخره و ایشون از این مخمصه رها بشه 3ـسومین خواسته من از خدا این بود که تا قبل از دنیا آمدن فرزندم خداوند روزی فراوان وارد زندگی ما بکنه

    در تمام روزهای ماه شهریور و مهر موقع نماز خواندن و در قنوت با تمام وجودم این سه خواسته رو تکرار میکردم و میگفتم خدایا معجزه کن و من رو به این خواسته هام برسون دوستان باور کنید تا قبل از تولد پسرم هر سه این اتفاق افتاد،نکته جالبش این بود که سه روز قبل از دنیا اومدن پسرم یک مشتری به شرکتمون زنگ زد و از محصولات ما خرید و سود قابل توجهی کردیم.یه اتفاق واقعا معجزه آسایی که در مهر ماه برای من افتاد این بود که دکتر ها به من گفته بودن پسرم 20 آبان دنیا میاد و من احساس خوبی نسبت به ماه آبان نداشتم و با خودم میگفتم کاش مهر ماهی میشد و در کمال ناباوری پسرم 8 ماهه و در 23 مهر ماه صحیح و سلامت و با وزن خیلی نرمال دنیا اومد و هیچ کس باور نمیکرد اینم واقعا معجزه بود ،آبان ماه من به طور کاملا اتفاقی با استاد عباس منش آشنا شدم و جهان بینی من در زمینه توحید و باورهای الهی کاملا تغییر کرد و من واقعا در زمینه توحید سوال های زیادی داشتم که جواب مناسبی براشون نداشتم و به لطف آموزه های استاد جواب های قانع کننده ای گرفتم و این جزو اتفاقات مهم سال 96بود،آذر ماه در زمینه کار همسرم موفقیت و رشد داشتیم و مدام در اقوام جشن و شادی داشتیم سه ماه دی و بهمن و اسفند هم به لطف آموزه های استاد عباس منش عزیز توجهم به نکات مثبت زندگی بود و دفترچه شکر گذاری را پر میکردم و پر از اتفاقات خوب مالی و احساسی بود که واقعا ممنونم از استاد عزیز.

    برنامه های من در سال 97:

    1ـخرید محصولات بیشتز از استاد و فکر میکنم این یک سرمایه گذاری زود بازده هم در جنبه مالی و هم در جنبه معنوی و احساسی است

    2ـتقویت زبان

    3ـآمادگی برای کنکور دکتری

    4ـتلاش مستمر برای خودشناسی و خودسازی

    5ـکار کردن بر روی عزت نفس و اعتماد به نفس

    اهداف مالی:

    1ـتسویه کردن همه وام هایی که داریم

    2ـخرید کارگاه

    3ـخرید خنه

    4ـخرید ماشین بهتر

    5ـسفر به ترکیه و قبرس

    برای همه دوستان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 3343 روز

    سلام به بهترین استاد دنیا

    و همه دوستان عزیزم

    من با خرید بسته روانشناسی ثروت 1 در حقیقت در خط شروع مسابقه ثروت و فراوانی و خوشبختی قرار گرفتم و با استفاده از اموزه های همین بسته و تغییر باورهایم و باز کردن دروازه های ثروت بروی خودم موفق شدم 70% محصولات شما را نیز براحتی به اسانی و مثل اب خوردن تهیه کنم

    البته میگویم که به محض دیدن تست اولیه محصول و توضیحات شما مثل اینکه سطلی از اب یخ بروی سرم ریختند ، دیدم که من همه صد و خورده ای تست شما را با افتخار و مصمم اشتباه جواب دادم!! چه فاجعه ای یعنی اینهمه باور اشتباه در من بود و چقدر وحشت کردم از اینکه راه برایم چقدر دشوار است و بعید بنظر میرسد که من هم مانند دوستان عزیز در سایت یا استاد عزیزمان بتوانم روزی مزه ثروت و شادی را بچشم اما هر بار که شما داستان زندگیتان را بازگو کردید و هر بار که تاکید کردید چقدر گذشته تان مملو از خطا و اشتباه بوده و چه فاصله ای با دنیای امروزتان دارد و هر بار که زندگی رویایی امروزتان را در فایلها نشانم دادید ، ارام گرفتم و امیدوار شدم که ، میشود.. وقتی یکی توانسته پس من هم میتوانم و شد

    بنده مدیر عامل شرکتی بودم که به دلایلی تصمیم گرفتم انرا بفروشم ( دلایل را نیز حتما در بخشهای دیگر سایت خواهم نوشت داستان بدست اوردن این شرکت در جای خود جالب و شنیدنی است )

    مدتی بود فعالیتی نمیکردم چون فقط دستیابی به این جایگاه برایم مهم بود و باید به خودم چیزهایی را ثابت میکردم که کردم … دیگر علاقه ای به این نوع فعالیت نداشتم و میخواستم عطایش را به لقایش ببخشم .شخصی را در سازمانی میشناختم که یکی از دوستان قدیمی ام شماره ایشان را به من داده بودند و سفارش کرده بودند که اگر روزی تصمیم بفروش گرفتی فقط با ایشان تماس بگیر زیرا ایشان با قدرت و نفوذی که دارد بهتر از هر کسی میتواند شرکت را برایت با قیمتی عالی بفروشد من هم مثل بسیاری از ادمهای از خدا غافل روی این بنده خدا خیلی حساب باز کردم . روز موعود رسید و به ایشان اعلام کردم که فقط امیدم به شماست و منتظر ماندم . روزها گذشت و هر روز با بهانه خرابی بازار و تغییرات اساسی در نحوه کار شرکتهای بین المللی مشتری دست به نقد نیست و یا بقیمت بسیار بسیار کمتر از مبلغ مد نظر من برایم مشتری پیدا میکرند آنهم با پرداخت بصورت چک مدت دار و البته کمیسیونی که باید به ایشان پرداخت میشد ( که بعدها متوجه شدم 3 برابر عرف بوده است ) و من انقدر خدا را کنار زده بودم که صحبت ایشان برایم وحی منزل بود و می پذیرفتم . فقط چیزی ته قلبم به فروش با این شرایط رضایت نمیداد و هر بار جوری از معامله شانه خالی میکردم تا اینکه ایشان احساس کردند من به ایشان اطمینان ندارم و باصطلاح ناراحت شدند و رابطه قطع شد . گاهی افرادی ناشناس با من تماس میگرفتند که دلال بودند و قصد داشتند شرکت را با قیمتی حدود 200-300 میلیون زیر قیمت از من بگیرند و میگفتند که مدتی دیگر اصلا شرکتها از ارزش می افتند زیرا دولت فلان قانون را مصوب کرده و بهمان کرده و … بعدها متوجه شدم اینها از سوی همان واسطه اول به سمت من می امدند و همه اینها سیاه بازی و دقل کاری بود ( خدایا من چقدر از تو و قدرت تو غافل بودم )

    کم کم بیخیال شدم و رهایش کردم و وارد سایت شما شدم و با فضای اینجا اشنا شدم ارام ارام با دیدگاههای شما انس گرفتم روزها وقت زیادی را در سایت شما میگذراندم و فقط فایل گوش میدادم با کسی ارتباط نداشتم و همه را کات کردم . فایل سه برابر کردن درامد را دانلود کردم و با همسرم گوش دادیم دقیقا فردای همانروز یکی از دوستان همسرم که یکسال پیش پولی را قرض گرفته بود و خیال پس دادن هم نداشت پولمان را به ما پس داد و دقیقا همان روز شما تخفیف خوبی برای محصول ثروت 1 در سایت اعلام کردید .. بی تردید و بدون تعلل انرا خریداری کردیم و از همانجا خانه تکانی ذهنم اغاز شد . کم کم ارامتر شدم و نحوه تفکر و دیدگاه شما برایم جالبتر شد فاصله عظیمی بین باورهای من و شما وجود داشت . گاهی از اینهمه فاصله و اختلاف میترسیدم اما هر بار مرور خاطرات گذشته شما ، شرایط خانواده تان ، اشتباهاتتان و باورهای اشتباه خودتان را برایمان در فایلها و بخصوص در ابتدای ثروت 1 عنوان میکردید .. کمی حالم بهتر میشد و امیدوار تر میشدم به تغییر .

    تلاش میکردم به گفته شما هر روز در فرکانس بهتری باشم با سپاسگذاری و انجام تمرینات . یکروز اتفاقی سایتی را دیدم که میشد به رایگان مشخصاتی از شرکت در ان قرار داد بهمراه شماره تماس و در صورت تماس مشتری میتوانستیم طبق مقررات در مورد خرید و فروش صحبت کنیم و … اینگونه براحتی شرکتم در معرض دید قرار گرفت

    طبق فرمایش شما ، جهان خودش همیشه قانون کبوتر با کبوتر باز با باز را رعایت میکند فقط باید ما تغییر کنیم تا از فرکانس ادمهای نامناسب خارج شویم . دوست داشتم با شخصی معامله کنم که ادم مودب آرام ثروتمند دست و دلباز و خوش حسابی باشد اما باید میتوانستم اول خودم در مدار مناسب قرار بگیرم که بتوانم با این افراد برخورد کنم.روزی فردی با من تماس گرفت و انقدر ارام و راحت صحبت میکرد که انگار چند سال است با ایشان اشنا هستم و سریع صحبتمان به انجام معامله انجامید

    با همسرم به دفترشان رفتیم . ایشان صاحب چند شرکت معتبر در زمینه های مختلف بودند که توسط کارگزاران و مدیران مختلف اداره میشد در حالیکه حتی چند سالی از من و همسرم هم جوانتر بودند بسیار ثروتمند بودند .. جوانی ارام خونسرد مودب و خوش برخورد بودند. طبق گفته خودشان اصلا قیمت پیشنهادی من برایشان مهم نبود بیشتر سابقه خوب و شفاف شرکت برایشان اهمیت داشت و با قیمت ما موافق بودند. پولشان هم نقد بود کلا نقد کار میکردند و چون بسیار خوش قول بودند و همه امور نقل و انتقال اسناد و مدارک سر تاریخهای مقرر انجام میشد من به روز ، پول نقد میگرفتم . در همان جلسه اول هم از روی مهمان نوازی و دست و دلبازی ناهار مفصلی ما را مهمان کردند . خیلی خوشحال بودم میدانید چرا؟ چون توانسته بودم با آموزه های شما در مدت نسبتا کوتاهی انچنان تغییر فرکانسی و تغییر سطح مداری بدهم که از مدار دلالان و افراد نامناسب با چنین انسانهایی هم مدار شوم و انها را جذب کنم . استاد این فرد نمونه بارز ثروتمندی بود که شما در محصولتان همیشه مثال میزنید … در کمال خونسردی و ارامش و ذهن باز

    تک تک جملات شما مثل فیلم از جلوی چشمم رد میشد و به عینه میدیدم .. ایمانم به حرفهای شما چند برابر شد و بگونه ای عمیقتر برنامه هایتان را دنبال کردم. هر چه فرمودید عمل کردیم

    فقط روی خدا حساب باز کردیم. به نیروی هدایتگر الله متصل شدیم .

    تلویزیون و سایر ورودیهای نامناسب و افراد نامناسب را کاملا کنار گذاشتیم ( انقدر از TV و فضاهای مجازی دور بودیم که حتی پس از زلزله ما بی خبر بودیم و به خانواده همسرم تماسی نگرفتیم و جویای حالشان نشده بودیم و ایشان از ما دلگیر شدند)

    تلاش میکنیم در هر قضیه ای به نکات مثبتش توجه کنیم

    اگر هر یک از ما اشتباهی انجام دهد فرد دیگر سریع باید به او هشدار دهد مثلا اگر من از قوانین عباس منشی لحظه ای غفلت کنم همسرم باید سریع بگوید : مواظب باش داری از ریل خارج میشی !!! و بالعکس .. منظور همان ریلی است که ما مسافران قطار ثروت و خوشبختی اش هستیم

    روند پیشرفتمان را دائم به هم یادآور میکنیم و سپاسگذار خداوندیم

    هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت داریم ، برنامه ریزی دقیق داریم

    استاد باور کنید بارها و بارها شما را در خواب دیده ام و هر بار در کنار جاده ای ایستاده اید و با لبخند به ما نگاه میکنید و خوشحالید و با اینکه افراد زیادی در جاده حرکت میکنند اما سکه های زیبایی که روی زمین ریخته است را نمی بینند و من با خوشحالی تند تند انها را برمیدارم و حتی در خواب میدانم که اینها همان نشانه هایی هستند که شما توضیح داده اید وقتی در روند کسب ثروت قرار میگیریم و باورها تغییر میکنند ثروت ابتدا خودش را بشکل نشانه هایی از این دست متجلی میکند

    گاهی میبینم که حتی در خواب به دیگران که گاهی انها را نمیشناسم میگویم اینهمه سکه طلا چرا برنمیدارید مگر استاد نگفت انها را باید بردارید و مثل نان پاک کنید و ببوسید و جایی در آن بالاها بگذارید ؟

    استاد باور کنید خیلی زیاد پول پیدا میکنم .. هنگام پیاده روی در خیابانی شلوغ یا در پارک و یا حتی در مسافرت زمانیکه اتاقمان را تحویل گرفتیم و چمدانها را زمین گذاشتیم وسط اتاق سکه پیدا کردم آنهم روز دوم عید … چقدر حس و حالم خوب بود

    چندین مرتبه در قرعه کشی 40% تخفیف روزهای جمعه برنده شده ام ، حتی یکبار هم من و همسرم همزمان در این قرعه کشی هفتگی برنده شدیم که بقول خانم شایسته عزیز نشان از هم فرکانسی ما بود … که در یک هفته با وجود این تعداد کاربر در سایت من و ایشان با هم برنده قرعه کشی باشیم

    چقدر هر روز که بیشتر روی خودمان کار میکنیم نشانه ها پررنگتر و اتفاقات زیباتر میشوند عزمم را جزم کرده ام که امسال سالی پر از تحولات مالی و اعجاب انگیز باشد و دیدن این نشانه ها در روزهای اول سال قلبم را از خوشحالی از جا میکند

    من درسم را خوب پس میدهم استاد ، خداوند رزاق را باور کرده ام باورهایم را یکی پس از دیگری تغییر میدهم و اصلاح میکنم ، همه صحبتهای شما حقیقت محض است هر چقدر جلوتر میروم و درکم و اگاهیم از باطن سخنان شما بیشتر میشود اتفاقات جالبتری را تجربه میکنم و ارتباطم با خداوند بیشتر و عمیقتر میشود

    من با ثروت 1 در مدار ثروت و فراوانی قرار گرفتم … تا به این سن که رسیده ام همیشه خانه به دوش بودیم و اجاره نشین مادرم هنوز هم اجاره نشین است .. اما بفضل خداوند امسال من صاحب خانه شخصی خودم شدم خانه ای رویایی و نوساز از بهترین سازه های منطقه در آرامشی که با هیچ چیز قابل وصف نیست با کلیه امکانات رفاهی و بهتر اینکه موفق شدیم آنرا نقد خریداری کنیم در کمتر از 40 روز و سند آن نیز چند روز پیش به ما تحویل داده شد. نه قرض کردیم و نه وام گرفتیم و نه چیز با ارزشی را فروختیم فقط جور دیگری باور کردیم و ذهنمان را ثروتمند کردیم و همه چیز خودبخود جور شد شاید اگر چند سال پیش و حتی دو سال پیش کسی این حرفها را به من میزد میگفتم شاید توهم زده ونمیداند چه میگوید اما باور کنید در رویایم هم نمیدیدم به این راحتی و شیرینی خانه بخرم …روزی آرزو داشتم کاش خانه مان ایفون داشت که هر بار برای باز کردن درب حیاط تا بیرون نرویم و یا کاش خانه مان بیش از یک لامپ و بیش از یک شیر اب داشت .. کاش گرم بود ، کاش امن بود کاش…. تنها بخش بسیار کوچکی از زندگی گذشته با باورهای قبلیم در این لینک هست میتوانید تغییرات را بوضوح ببینید

    abasmanesh.com

    سال 96 برای من باندازه همه سالهای قبل زندگیم پر برکت و پر از فراوانی و سلامتی و شادی بود

    در سال جدید بدنبال ارتباط بیشتر با خداوند هستم . هماهنگی صد در صدی با این نیروی برتر . بدنبال عشق بیشتر .. شادی بی قید و شرط . ثروت و موفقیت بیشتر

    و فقط در این راه چشم امیدم بخداست

    همه تلاشم این است که از فرصتی که خداوند به من داده و هدایتی که درخواست کردم و اجابت شد نهایت استفاده را ببرم من پس از تهیه بسته ثروت 1 بیش از 70% از محصولات شما را خریداری کردم و استفاده کردم و نتیجه دیدم

    دوره بسیار بسیار ارزشمند قانون آفرینش

    دوره عزت نفس

    راهنمای عملی دستیابی به آرزوها

    روش حل مسئله

    کتاب رویاهایی که رویا نیستند

    چگونه فکر خدا را بخوانیم و معجزه شکرگذاری

    امروز سطل من بزرگتر شده من لایق شده ام که ثروت 3 را داشته باشم تا پس از پایه ریزی محکمی که با ثروت 1 انجام دادم حالا استارت کسب و کار جدید خودم را بزنم

    ایمان دارم که در مداری هستم که بزودی و براحتی آنرا بدست خواهم اورد

    من سالهای زیادی کار کرده ام اما فقط برای گذران زندگی و علاقه و عشقی در این کارها نبود . از کارگاههای تنگ و تاریک و کوچک و کارهای پر زحمت و سخت چه در خانه چه خارج از خانه …. تا اینکه توانستم دست اخر مدیر عامل شرکت شخصی خودم باشم ، اما درونم راضی نبود .و یکبار برای همیشه جسارت کردم و همه چیز را پس زدم .. الان دیدگاه من تغییر کرده … فقط دوست دارم برای عشق و علاقه کار کنم زیرا ایمان دارم که توانایی هر کاری در من هست من باز هم میتوانم از اول شروع کنم و به هر جایی که بخواهم برسم . من امروز در جایگاهی هستم که میتوانم از هر چیزی ثروت بسازم … من شرکتم که حاصل بیش از 10 سال تلاشم بود را فروختم و در خانه نشستم تا بزرگترین و مهمترین سرمایه گذاری عمرم را روی خودم روی ذهنم و روی باورهایم انجام دهم مدتهاست من فقط تصویر شما را میبینم و صدای شما را میشنوم و فقط صحبتهای شما را می پذیرم … کار و تفریحم سر زدن به سایت شماست و خواندن تجربیات شاگردان شما. وقت بیشتری با خدا میگذرانم و تلاش میکنم هر روز از روز قبل بهتر باشم . من سرمایه گذاری روی خودم انجام دادم که میتوانم مابقی عمرم در ارامش و ثروت بی انتهایی باشم که بتواند نوید بخش هزاران انسان مثل خودم باشد

    خدای نازنینم ای مهربانترینم عاشقانه دوستت دارم

    تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم

    استاد گرانقدرم با همه وجودم ارزومندم سعادت دنیا و آخرت نصیبتان گردد که راه زندگیم را روشن کردید

    دوستان عزیزم سپاسگذارم که با نوشتن تجربیات قشنگتان از پیشرفتهایتان هر روز جوانه امید را در من زنده نگه داشتید

    ارزو میکنم همه آنهایی که واقعا در ارزوی شناخت واقعی خداوند ، تجربه زندگی مملو از ثروت شادی فراوانی خوشبختی و سلامتی هستند براحتی به این پکیج کامل و بی نقص دست بیابند

    الهی آمین

    پایان قسمت اول

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      عباس کشوری گفته:
      مدت عضویت: 2773 روز

      سلام.به سرکارخانم ستاره اقبال عزیزالان که ساعت یکربع به دوبامدادهست داشتم متن قشنگ وزیباوپرمعنای شمارومیخواندم وپرازانرژی گرفتم وخداراشکرگزارم که دوستی مثل شمابسیارموفق وپرازهیجان وبسیارباتقواوباایمان بخدای مهربان پشت کاربسیارعالی ودرگوش کردن فایلهای استادبه نتیجه خیلی عالی رسیده .خب الحمدالله خیلی خوشحال شدم ودوستدارم درسال97بهترازسال گذاشت به آرزوهای قشنگت برسی ومنوهم درکنارخانوادات دعاکنی.به امیدموقیعت?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        الهام گفته:
        مدت عضویت: 3343 روز

        جناب آقای کشوری سلام

        سپاسگذارم که تجربیات شیرین بنده رو مطالعه فرمودید

        امیدوارم در سال جدید بتونم موفقیتهای بزرگتری رو در سایت بنویسم

        و بهترینها رو برای جنابعالی و خانواده محترمتان از صمیم قلب آرزومندم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        الهام گفته:
        مدت عضویت: 3343 روز

        سلام سرکار خانم غریب زاده

        خیلی خوشحالم که تجربیاتم ایمان رو در قلب شما بیشتر کرد

        من خودم از خواندن تجربیات دوستان عزیزم در سایت خیلی خیلی تاثیر میگرفتم و انگیزه ای مضاعف برای اهدافم پیدا میکردم

        سعی میکردم در بخشهای مختلف سایت بهشون بگم که من مشتاقانه هر روز ، بدون استثنا نظراتشون رو دنبال میکنم و الان خداروشکر میکنم که نظرات بنده هم برای سایرین مفید باشه

        ثروتمند و سعادتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سیدمحمد لایق گفته:
      مدت عضویت: 2273 روز

      سلام ستاره ماندگار امروز۵آبان ماه سال۹۸است و من هدایت شدم ب خوندن کامنت شما

      نمیدونم چی بگم فقط اینو میخوام بهت بگم که شما با موفقیتت و ثروتت معنوی ترین کارجهان و انجام دادی

      با خوندن کامنتت اشک شوق ریختم و مو ب تنم سیخ شد

      خدانگهدارت باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 3343 روز

    قسمت سوم :

    سلام به بهترین استاد دنیا

    و همه دوستان عزیزم

    من تقریبا دو سال و نیم پیش پس از 26 سال به شهر مشهد رفتم . آن روزها حال عجیبی داشتم خسته بودم از همه دوندگیها و نشدنها وخواسته هایی داشتم که برایشان هر کاری کرده بودم و اتفاق نیفتاده بود . دلم یک سفر معنوی میخواست جایی که ارام بگیرم و کمی با خدا صحبت کنم یک جایی که برایم یاداور خاطرات خوش باشد و دلم هوای مشهد کرده بود. فکر کنم اذر ماه بود .با یک دنیا امید و ارزو عازم سفر شدم . تقریبا 10 روزی در آنجا ماندم هر روز به صحن مطهر میرفتم و در گوشه ای ارام مینشستم شنیدن صدای اذان دیدن حوض های وسط حیاط و زیبایی و درخشش گنبد طلا دلم را ارام میکرد و روحم آرامش می یافت. موبالم خاموش بود و سعی کردم مدتی با دنیای بیرون ارتباطی نداشته باشم . هر روز ساعتهای طولانی با خدا صحبت میکردم میگفتم خدایا از اینهمه تلاش بی حاصل از این زندگی پر از فراز و نشیب خسته ام . فقط ارامش میخواهم . چرا من باید همیشه برای داشتن ارزوها و رویاهایم انقدر عذاب بکشم چرا باید همیشه حسرت داشتن ثروت را داشته باشم چرا همیشه چیزهایی هست که من توان خرید انها را ندارم چرا برای داشتن هر چیزی باید کلی حساب کتاب کنم و هرجایی که دلم میخواهد نتوانم بروم چرا پول انقدر از من فراری است ؟ خدایا نکند ایراد از من است اخر همه میگویند تو کریمی تو رحیمی پس کو ؟ شاید منم که راهش را نمیدانم ؟

    قسم میخورم اینها دقیقا مکالمه من با خدا بود: خدای مهربانم اگر مشکل و ایراد از من اس خوب یک جوری که من بفهمم ایرادم را به من بفهمان . خیلی ساده با من حرف بزن . میدانم که احمقانه است که بخواهم یک روز از اسمان برایم یک گونی پول بندازی پایین یا یک شب بخوابم و فردا میلیاردر شوم …میدانم اینها دروغ است اما فکر میکنم شاید یک روشی یک رازی یک راهی باشد که من از ان بی خبرم

    تو رو خدا آن راه را به من نشان بده اگر علمی دارد انرا به من بیاموز البته خیلی ساده جوری که من بفهمم . خدایا حالا که اینقدر مهربانی بخشنده ای راه و رسم ثروتمند شدن را نشانم بده اگر ثروتمند شدن قلق خاصی دارد آنرا به من هم یاد بده

    فوت و فنش را یک جوری به من بفهمان که من بتوانم آنرا درک کنم و خوب یاد بگیرم

    هر روز و هر لحظه در این ده روز همینها را بارها و بارها به شکلهای مختلفی از خدا میخواستم انگار دقیقا کسی پیش رویم نشسته دستهایم را بالا و پایین میبردم و قشنگ با او صحبت میکردم. گاهی با گریه و زاری گاهی خیلی جدی گاهی با تندخویی و تهدید گاهی عاشقانه و ساده درست مثل دو تا دوست …

    در خیال خودم میخواستم هر طور شده خدا را راضی کنم که آن راز ” مگو” را برایم فاش کند. روز آخر با او اتمام حجت کردم انگار برایش خط و نشان میکشیدم گفتم خدایا : من دارم برمیگردم اما قسم میخورم اگر راه ثروتمند شدن را نشانم دهی انچنان زندگی کنم و انچنان بندگی کنم که تو را خوشحال کنم و همه عمر سپاسگذار تو باشم و برمیگردم همینجا ، در همین میعادگاه برایت سجده میکنم .. اگر هم اینگونه نشد اصلا مرا بکش زیرا این زندگی چیزی نیست که من را راضی و خوشحال کند اصلا نباشم بهتر است.

    وقتی برگشتم تهران روزی رفته بودم به خانه مادرم و در کامپیوترشان دنبال چیزی میگشتم که چشمم افتاد به یک فایل که به نام عباس منش save شده بود . اسمش اشنا بود . الان اصلا یادم نیست فایل چه بود و اصلا چطور از انجا سر در اورده بود اما مرا برد به 5-6 سال پیش . که:

    پدرم فوت کرده بود و بخاطر مشکلاتی که قبل از مرگش با هم داشتیم باعث شده بود بشدت غمگین و افسرده شوم روزهی بسیار بسیار تلخی را میگذراندم از لحاظ جسمی و روحی اوضاع مناسبی نداشتم برای خواب شبانه باید حتما قرص میخوردم غمگینترین روزهای عمرم تا ان زمان را میگذراندم

    ساعتهای کار را بسختی تحمل میکردم هر روز گریه میکردم .روزی در محل کارم در فضای اینترنت دنبال چیزی میگشتم که نوشته ای توجهم را جلب کرد ، این متن آنقدر عجیب بود که هنوز هم میتوانم همان حس وحال دفعه اول را پس از خواندن ان به یاد بیاورم … دقیقا برای من نوشته شده بود و مخاطبش من بودم … :

    تو عزیز دردانه خدایی پس غمگین مباش و بخداوند توکل کن ، خداوند هزاران هزار فرشته بروی زمین را مامور کرده تا تو را اجابت کنند که تو شاد باشی ، غم نخور تو ذره ای از وجود خداوندی ، ….. کاش میدانستی که در بارگاه ملکوت چه عظمتی داری !

    پایین متن نام نویسنده و ادرس ایمیلش درج شده بود پس از خواندن متنش سریع برایش ایمیلی فرستادم و گفتم که از تنهایی و غم از دست دادن پدرم حال خوبی ندارم و متن ایشان را یافته ام و خوشحالم که دوستی مهربان یافته ام .. این خانم سریع پاسخم را داد و در ایمیلی که ارسال کرد نوشت که شاگرد شخصی بنام عباس منش است که در میدان ولیعصر کوچه مولائی کلاسهای 21 روزه موفقیت و .. دارد که میتواند در تغییر حال و روزم به من کمک کند. او نوشته بود ایشان جوانی مومن و خداپرست هستند و با ملاقات با ایشان متوجه آرامش درنشان خواهی شد حتما برای من هم مفید خواهد بود . بیدرنگ با شماره ای که برایم فرستاده بود تماس گرفتم و متوجه شدم که همان روز عصر ساعت 5 کلاسها شروع میشوند . جالب بود که محل کارم انروزها تنها چند دقیقه تا محل دفتر ایشان فاصله داشت. پس از کار بسرعت خودم را به انجا رساندم . سوره والشمس روی پرده نمایش داده شدو چند لحظه بعد مرد جوان وارد شد . خندان و بسیار بسیار ساده بود . بسیار محجوب و دوست داشتنی .شاگردانش عاشقش بودند و جو کلاسش انچنان با دنیای انروزهای من متفاوت بود که احساس کردم وارد فضا شده ام . باور میکنید همه غمهای دنیا از دلم پر کشید

    آنشب با همسرم که بخاطر شرایط کارش در شهر دیگری بود فقط در مورد این اتفاق صحبت کردم و او هم خوشحال بود که من حالم بهتر شده… جلسه اخر همسرم را بعنوان مهمان سر کلاس بردم… یادم می اید استاد سوالی پرسیدند : اگر فقط 3 ماه دیگر زنده باشید چه کارهایی انجام میدهید ؟ و من سریع دستم را بالا بردم و جواب دادم فقط خوش میگذرانم و سپاسگذاری میکنم که خداوند قبل از مرگم مرا با شما اشنا کرد .. همسرم کم کم داشت داشت شاخ در می اورد .. من خیلی تغییر کرده بودم حالم بهتر شده بود و غمم را فراموش کرده بودم .

    خلاصه کلاسها تمام شد و چون استاد دوره دیگری نداشتند من کم کم از این فضا دور شدم فقط چند بار برای خرید کتابهایشان به دفترشان مراجعه کردم

    ————————————————————————————————————————————————————————-

    خلاصه با این فایلی که در کامپیوتر خانه مادرم بود یاد خاطرات گذشته افتادم .گفتم یادش بخیر چقدر زود گذشت یعنی الان استاد کجاست ؟ ایا به ارزوهایش و رویاهایش رسید ؟ ایا زندگیش متحول شد ؟ ایا رویای سفرهای خارجی ، کشتی کروز ، ویلاهای رویایی ، … برایش به حقیقت پیوست ؟ کاش از بچه های هم دوره ایم خبر داشتم. خانم شایسته را هم بخوبی بیاد می اوردم.

    سریع نام عباس منش را سرچ کردم و فایلهای زیادی یکی پس از دیگری نمایان شد.. ازدیدن اولی هنگ کردم … استاد کنار کشتی کروز ایستاده بودند و در مورد رویای سفر با کروز صحبت میکردند که در گذشته داشتند .. دقیقا پاسخ من را دادند.. فایل سمینار در دبی ، ویلای شخصی ، محصولات بسیار زیاد ، سایت ، شرکت شخصی ، نتایج کاربران ، همه و همه مثل خواب بود انقدر هیجان زده بودم که نمیتوانستم دیگر روی صندلی بنشینم … باورم نمیشد … انگار خواب میدیم .. پس این همه سال من کجا بودم !

    نام محصول روانشناسی ثروت 1 خیلی برایم جذاب بود .زود توضیحاتش را خواندم و با خانم فرهادی تماس گرفتم و گفتم اگر من محصول را بخرم همسرم هم میتواند از ان استفاده کند ؟ و ایشان گفتند بله چون ما یک خانواده محسوب میشویم.. اما قیمتش برایم زیاد بود .. فایل سه برابر کردن درامد را هم دانلود کردم و دیدم

    اصلا پاک گیج شده بودم نمیدانستم اول چه فایلی را گوش کنم اما بیش از همه فقط روی خدا حساب باز کن و 3 برابر کردن درامد را دوست داشتم که گوش کنم

    و پس از ان ادامه ماجرا را هم که در بخش اول داستانم توضیح داده ام که چگونه براحتی صاحب بسته ثروت 1 شدم و زندگیم تغییر کرد

    ——————————————————————————————————————————

    مدتی گذشت بقول یکی از کاربران انقدر اتفاقات طبیعی و زیر پوستی تغییر میکنند که اصلا متوجه نمیشوی روزی خودت اینها را درخواست دادی ، و متوجه نمیشوی خداوند هزاران دست را مامور کرده تا همه چیز جوری رقم بخورد که ظاهرا اب از اب تکان نخورد ولی تو به خواسته ات برسی .معجزه ای اتفاق نمی افتد بلکه همه چیز انچنان ساده و از طبیعی ترین راهها پیش میرود و به تحقق می پیوندند که فراموش میکنیم این خواسته روزی برایمان رویای دست نیافتنی بوده

    برای من هم همینطور بود خدا آنچنان زیبا ساده راحت دستم را گرفت و آورد جایی که باید باشم که اصلا خودم نفهمیدم چه شد … فقط روزی به خودم آمدم دیدم عضو سایت استاد هستم و بجز یکی دو محصول ایشان همه را دارم و خداوند اینگونه همان فوت و فنها ، همان قلق ها ، همان راز ” مگو ” را به من یاد داد و راه خوشبختی و ثروت را نشانم داد. خداوند گفت : راه ثروتمند شدن را میخواستی ؟ برایش خودت را به درو دیوار میکوبیدی ؟ بیا این گوی و این میدان برو ببینم چه میکنی ؟

    خدا گفت : علم ثروتمند شدن را میخواستی ؟قانونش را میخواستی ؟ راه و چاهش را میخواستی ؟ خودت را نکش از من هم نخواه که جانت را بگیرم … بیا خودم دستت را میگیرم و نشانت میدهم اخر این مسیر به کجا میرسد حالا ببینم تو مرد میدان هستی یا نه؟ به قسمت پایبند هستی یا نه ؟ بیا عزیزم بیا ثروتمند شو و خوشحالم کن

    ببین بنده من تو چند سال پیش عباس منش را دیدی . بیا الان هم ببین .تا باور کنی هدایتم را

    تو چند سال پیش فقط از من خواستی غمت را تسکین ببخشی من او را نشانت دادم ، آرام شدی و رهای کردی تو در فرکانسش نبودی

    اما حالا با همه وجود ثروت میخواهی . داری با من معامله میکنی ، شرط و شروط میگذاری و خط و نشان میکشی ؟ بیا عزیزم باز هم میبرمت همانجایی که باید سالها پیش رهایش نمیکردی . فقط گوشه ای از زندگی بنده با ایمانم را ببین . امروز با سند و مدرک برایت نشانه اورده ام که ایمانت را قویتر کنی و رهروی راهم شوی

    با ایمان با یقین و اطمینان دستت را به من بده و آگاه باش که این منم که اجابتت کرده ام خالق تو ، این منم که هدایتت کردم ، راهی که خواستی همین است ، صراط مستقیم راه کسانیکه به ایشان نعمت داده ام و نه گمراهان

    ————————————————————————————————————————————-

    استادم ، و من امروز پس از دو سال و نیم باز در 16 فروردین 97 عازم مشهد مقدسم ، میدانم خدا درون قلب من است میدانم از رگ گردن به من نزدیکتر است ، اما دفعه آخر با خدا آنجا قرار گذاشته ام ، باید بروم ، باید خوش قول باشم باید با معبودم به میعادگاهمان بروم . باز با هم بنشینیم و صحبت کنیم ، قرارمان این بود که اگر اجابتم کرد برگردم و سجده کنم به درگاهش

    باید برم و بگویم خدایا واقعا دمت گرم ، خیلی نازنینی خیلی با مرامی ، واقعا خدایی برازنده توست ، الحق که تو یگانه ای و بی همتا ، میروم که بگویم خدایا چقدر من برایت عزیز بودم و نمیدانستم . خدای قشنگم تو فقط نشسته ای و منتظری من لب از لب بگشایم از تو چیزی بخواهم تا تو زمین و زمان را به هم بدوزی و مرا اجابت کنی

    ببین چطور مرا صاف بردی اول جاده خوشبختی و ثروت ، کسی را پیش رویم گذاشتی که انسانی ساده است مثل من مثل همه ما ، تنها تفاوتش در درجه ایمانش بود و بس

    و تو به او چه عزتی دادی ، بنده ای که تو را خوب و آنگونه که باید ، باور کرد

    خدایا برای لحظه قرارمان لحظه شماری میکنم تا برایت تعریف کنم چقدر بقولم وفادار بوده ام … اصلا گمان نکنم که کارم با تو تمام شده من تازه تو را پیدا کرده ام

    اما آمدنم اینبار با دفعه قبل خیلی توفیق دارد ، اینبار گردن کشی نمیکنم ، گریه و زاری هم نمیکنم ، تهدید هم نمیکنم ، اینها همه پوچند و بیخود . فقط ساده و صمیمی با تو حرف میزنم . می ایم برای تقدیست برای سپاسگذاری و بوسیدن دستهایت ، به شکرانه می ایم

    فقط دو روز دیگر مانده ، در میعادگاهمان منتظرم باش

    عاشقتم ، دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      عباس کشوری گفته:
      مدت عضویت: 2773 روز

      سلام ستاره خانم بسیاربسیارجالب وعالی وپرانرژی بودمتنهای زیبای شماخیلی لذت بردم ازمتن آخری شماستاره عزیزتوروبخدااگردرمیعادگاه رسیدی سلام مراهم برسان به آن معبودهمیشه بیداروآگاه.وامیدوارم که همیشه موفق وسربلندوشادوپرازانرژی باشی.وامیدوارم که ازتجربه شمابتوانم انگیزه بگیرم………..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        الهام گفته:
        مدت عضویت: 3343 روز

        برادر ارجمندم

        صد البته که دعاگوی همه بزرگواران خواهم بود

        ایمان دارم همه دوستانی که در این سایت حضور دارند من جمله شما به سبب ایمان قلبی به هدایت پرورگار توانسته اند راه سعادت را بیابند و همواره باید سپاسگذار خداوند مهربان باشند

        امیدوارم در پناه لطف حق مستدام باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        الهام گفته:
        مدت عضویت: 3343 روز

        فاطمه جان سلام

        من خودم هر بار این روند هدایت رو مرور میکنم بی اختیار اشک میریزم و خدارو هزار بار شکر میکنم .

        فردا صبح پرواز دارم به شهری که همیشه برام خاطره انگیز خواهد بود و به سمت محل قرارمون میرم . تا این لحظه هنوز نتونستم از خوشحالی بخوابم

        حالا میفهمم چرا استاد توصیه میکنند حتما هر روز حتی ریزترین اتفاقات رو بنویسید در دفترتون

        یه وقتی یه روزی یه جایی که ناامید شدید و با یه تضاد برخورد کردید برگردید و مسیر هدایت و رشدتون رو به خودتون یاداوری کنید

        و بگید من همون آدم هستم که این مسیرو طی کردم پس وقتی بزرگترین و پاکترین نیروی جهان دستش تو دست منه دیگه ترسی ندارم

        غمی ندارم و با انگیزه و ایمان بیشتر ادامه میدی

        همه حرفهای استاد طلاست طلای ناب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حمیده محمدخانی گفته:
      مدت عضویت: 2808 روز

      دوست عزیز چقدر زیبا و تاثیرگذار بوداشک من بی اختیار سرازیر شدتبریک میگم بهتون وامیدوارم که همچنان در مسیر رشد و موفقیت باشید.خیلی لذت بردم.عالی و فوق العاده بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        الهام گفته:
        مدت عضویت: 3343 روز

        خانم محمد خانی عزیز سلام

        امیدوارم بنده هم شاهد پیشرفتهای شما باشم بقول استاد عزیز وقتی انسان قلبش مملو از عشق خدا میشه روحش لطیف میشه

        هر بار اسم خدا رو میشنوه الطافش رو میبینه و حس میکنه و هر لحظه بهش نزدیکتر میشه بی اختیار اشک میریزه خوشحالم که اشک شما از غم و اندوه نیست از درک حضور خداست

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مریم طغیانی گفته:
      مدت عضویت: 3783 روز

      ستاره ی عزیزم با خوندن کامنتتون اشک می ریختم و آرامشی عجیب را دریافت کردم مطمئنم پله های ترقی و موفقیت را خیلی سریع طی میکنید ..در لحظه ی دیدار سلام مرا هم به خدا برسان ..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        الهام گفته:
        مدت عضویت: 3343 روز

        سلام مریم جان

        حتما به یادم می ماند که دوستان عزیزی چون شما را در این مسیر پیدا کردم که با یک دنیا آنها را عوض نمیکنم

        مهربانی و پیامهای تبریک شما از صمیم قلب خوشحالم کرد

        آرامش در قلبهایی هست که مملو از یاد خدا هستند

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ابوالفضل اشرفی گفته:
      مدت عضویت: 2776 روز

      سلام دوست خوبم بازهم سلام و سپاسگزاری از خدای هدایت کننده

      واقعا نوشته های شما بهم احساس خوبی میده و توی این کامنتتون فهمیدم که به نویسندگی هم علاقه دارید و بازهم تحسینتون میکنم برای قلم خوبی که دارید و ایمان داشته باشید که نویسنده ی قهاری هستید فقط کافیه بیشتر خودتون رو باور کنید و حرکت کنید

      ??????????????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    پردیس پردیس گفته:
    مدت عضویت: 3587 روز

    خلاصه نکته های نظرات دوستان در صفحه 3 و 4 این مسابقه

    22- خداوند همه چیز میشود همه کس را ! از پارو زدن امتناع کنید و سعی کنید همه چیز را رها بکنید !

    23- یکی از قوانین مهم تمرکز بر خواسته ها امید داشتن و تسلیم نشدن است اینکه اتفاق های دلخواه ما یک شبه رخ نمیدهد و نیاز به تلاش عاشقانه و مستمر دارد !

    24- قانون شکرگزاری را بلد باشیم همیشه به جای گفتن از کاستی ها از اهدافمان حرف بزنیم و از داشته های خود یادی بکینم که روز یآن ها را نداشتیم ولی اکنون داریم !!

    25 – هیچ وقت 22خداوند مساوی 4 نمی شود بلکه 22خداوند خیلیییی بیشتر خواهد شد !!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    رضا فرسادپور گفته:
    مدت عضویت: 3571 روز

    تازه میفهمم استاد وقتی میگه ی حسی بهم گفت ک بیام جلو دوربین و اینها رو بگم ، منظور چه حسیه ???

    عزیزانم سلام?

    استاد عزیزم سلام?

    چقدر هوشمندانه این سوال و فایل رو آماده کردین. ممنونم ازتون بخاطر این همه دانایی و انتقال اون از هر طریقی ک بهتون میرسه و میاین با خوانواده به اشتراک میزارید.

    اول از همه بخوام بگم ، واقعا شجاعت میخواد نوشتن اینکه چی میخواید براتون اتفاق بیوفته…?

    خیلیا فقط میخوان

    خیلیا مینویسن

    و خیلیا با تعهد میخوان ک به اون خواسته ها برسن

    ?حالا اصل موضوع:

    بارها شده ی حسی بهم گفته برو فلان فایل رو ببین یا فلان سایت رو ببین و… و کاملا تعجب برانگیر جواب سوالی ک ذهنم روش بوده در اون بوده.

    واقعا جالبه برام

    من فایل جدید رو همون موقع ک اومد گوش دادم ولی فرصت نشد بود ک بیام بنویسم

    و البته در لیست کارهام گذاشته بودم ک بیام صحبت هامو مکتوب کنم در سایت ک مطمئنم ماندگار خواهد بود و بعدها ک میام اینو میبینم اول ی اشک شوقی تو چشمام میاد و بعد هم خوشحال و راضی از شرایطی ک تونستم به وجود بیارم برای زندگی خودم

    خدارو شکر میگم و قانون رو تایید میکنم و نتایج رو بزرگتر و بزرگتر میکنم.

    نشونه ها هم همچنان در راه هستن در سال جدید.???

    خلاصه ک داشتم دوباره فایل رو گوش میدادم و با خودم گفتم پسر همین 12 دقیقه صحبت خودش ی دوره کامله هااااا

    همین یک فایل خودش حاوی کلی پیام مهم و کلی باور مثبته ک من فقط فقط وظیفمه ک باورش کنم.

    اونم نه اینکه چون استاد عزیزم میگه، بلکه این حرف ها قانون رو دارن به ما میگن و این خودش کلی حرفه و کلی باور و مرور تمام قوانین اصلی و مهم.

    گوش دادم و به خودم گفتم ک باید امروز دیگه مکتوبش کنم. ک برای خودم خوبه، مخصوصا اینکه استاد گفتن برای خودتون هم نگه دارید این نوشته ها رو…??????

    ???

    سال 96 رو من واقعا میتونم اسمشو بزارم سال آگاهی هایی ک تونست ذهنم رو از نوع بسازه…

    دقیقا زمانی ک نیاز بود ک باشه اومد

    دوره دستیابی به آرزو ها رو میگم

    کل تابستون ک فکر میکنم انگار همه تو تابستون 96 متحول شدن ، اونطور که تو نظرات داشتم میخوندم ، منم داشتم روی همین دوره کار میکردم.

    باید بگم ک یکی از بهترین اتفاقات همین خریداری دوره دستیابی به آرزوها بود در اواخر بهار.

    تو سال 96 باورهایی ک بهم رسید و روشون کار کردم برام واقعا یک موهبت شد دوستان?

    همه اش عالی بود جلسه 1-2 7-8 و 9-10 واقعا برام شدن ی سکوی پرتاب برای رشد ذهنی.

    سال 96 بسته حل مسائل رو هم تونستم خریداری کنم و بسیاری از سوالاتم پاسخ داده شد و نتایج خوبی برام داشت و ی جورایی ذهنم آماده تغییرات شد ، و از استاد خوبم سپاسگزارم.

    من در سال 96 تونستم دوره های طراحی وب رو بگذرونم و یه سری آموزش ها هم تونستم تهیه کنم ک بتونم سطح علمی خودم رو از طراحی وب بالاتر ببرم. و تا حدی ک بتونم روی ایده هایی ک بهم به حالت الهام رسیده، در بستر وب بتونم کار کنم ک نتیجه ش رو در امسال خواهم دید به لطف خدا و یاری خدا و باورهای ک ساخته شده در ذهنم. خدایا سپاسگزارم…?

    براش برنامه های خوبی دارم و میخوام ک به لحاظ مالی هم پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته باشم.

    من تو سال 96 از لحاظ روابط و عواطف هم در مدار خوبی قرار داشتم و باید بگم که واقعا مدارم عوض شده و نتیجه اش هم همینه ک به طور کاملا طبیعی افرادی ک نباید میبودن در زندگی من، از مدار من خارج شدن و در کل احساس بهتری نسبت به خودم پیدا کردم.

    این تغییر مدار باعث شد ک با افراد واقعا سطح بالاتری ارتباط برقرار کنم و باورهام تقویت شد ک آقا اصلا همچین انسان هایی هم در زمین زندگی میکنن اصلا ?

    وضوح بیشتری از خواسته هام برام ایجاد شد

    احساس آرامش و عشق بیشتری رو احساس میکنم

    اون حالت وابستگی بهر چیز رو تا حد قابل قبولی در خودم اصلاح کردم

    دریافت های الهامی در من بیشتر و بیشتر شده و من کامل زبان سخن گفتنش رو با خودم درک کردم. ک واقعا موهبته این هدایت شدن از طرف خدا، از خدا همیشه میخوام همیشه کمکم کنه که بیشتر بشناسمش و بیشتر و بیشتر هدایتم کنه به مسیر خواسته های خوب و مدارهای خوب و خوب تر. خدای مهربونم سپاسگزارم از الطاف بی اندازه و بی حد و مرزت… ?

    تونستم کنترل خوبی روی ورودی های ذهنم ایجاد کنم و میخوام ک تمرکز بر داشته هام رو همچنان پرورش بدم.

    استارت آپ های خوبی رو شروع کردیم با یک تیم خوب ک انشااله در سال جدید ثمره هاش رو میبینم.

    در سال 97 ???????

    سال 96 از هر لحاظ بجز بخش باورهای مالی برای من تماما پیشرفت حاصل شد. و از این بابت بسیارخوشحالم… 

    ک با توجه به شرایطی ک بهش برخوردم و تضادها و خواسته ها و وضوح بیشترشون، متوجه شدم باید روی باور های مالی خودم دیگه زمان بزارم و برای همین هم سال 97، خودم رو از لحاظ مالی پیشرفت بدم تا بتونم بیشتر و بیشتر از نعمات الهی استفاده کنم.

    Rmik FP, [03.04.18 16:58]

    دوست دارم همواره در مسیر درک درست قوانین الهی باشم و همیشه برای من هدایت خدا تو زندگیم پررنگ باشه، و ازش خواستم ک همواره منو هدایت کنه، چرا که خداوند هیچ وقت قوانینش رو عوض نمیکنه، همواره ثابته و ما فقط باید درکش کنیم و در رودخانه زندگی تسلیم روند رود باشیم و فقط هماهنگ باشیم در جهت رودخانه. ک همین یک باور میتونه کلی به من کمک کنه… یعنی: آگاهی از قوانین ثابت هستی- تسلیم شدن و شنا نکردن ، ک در کتاب استر هیکس گفته شده و من واقعا بهش پی بردم.

    دوست دارم دوره ی ثروت رو هم در سال جدید حتما تهیه کنم با لطف خدا ک بر روی مباحث باورهای مربوط به دول و ثروت هم کار کنم.

    میخوام ایده هایی ک در حال کار کردن هستیم روشون به ثمر برسونمشون و نتایج مالی هم در پی اون بیان. و فقط باید روی باورهای قدرتمند کننده کار کنم

    از لحاظ تناسب اندام میخوام ک خودم رو بیشتر با ورزش آشتی بدم و برای خودم بیشتر زمان بزارم.

    همین طور ک در سال گذشته نتایج خوبی داشتم تو جنبه های دیگه میخوام ک همیشه نتایج بزرگتر بشن و من رو تو مسیر رشد قرار بدن.

    روز اول عید هم یک متنی رو هم روی دیوار اتاقم نوشتم با این مضمون که:

    از امروز تا پایان سال به خودم قول میدم در تمام جنبه های زندگی خودم روی باورهای برتر متعهدانه کار کنم و پرورش بدن و این مسیر رو ادامه میدم تا آخر زندگی پر از شادی و پر از برکت خودم و زندگی خودم رو کاملا متحول میکنم. و امسال رو در زندگی خودم سال تغییر و تحول عمیق در باورهام و بروز نتایج مالی و بزرگ و درهر جنبه از زندگیم نامگزاری میکنم.

    و با تمام وجود و با تمام توانم هر کاری که لازم هست و باید باشد رو متعهدانه انجام میدم. و نتایج زندگی خودم رو آگاهانه خودم رقم میزنم. خدای عزیز و مهربونم ازت ممنونم و میخوام منو همیشه در حال خوب و در هدایت خودت قرار بدی چون ازت خیلی چیزای بزرگی میخوام خدای مهربون…

    ????

    در پایان امیدوارم ک همه ی ما ک با قوانین آشنا هستیم و از خیلیا جلوتر داریم گام برمیداریم به فضل خدا همیشه در جهت شکوفایی و نتیجه دادن باورهامون باشیم و بتونیم از لحظه ی حال لذت ببریم با تمااااام نعمات الهی ک در زندگیمون وجود داره ، و بتونیم الگویی باشیم برای همه ک میخوان بیدار بشن و ببینن و دنبال کنن و اونها هم به نتایج برسن

    سال پر از اتفاقات خوب برای همگی آرزو میکنم و امیدوارم ک به تمام آِرزوهاتون برسید و موفقیت تون بزرگ و بزرگتر از هر روزتون بشه…

    ?رضا فرسادپور?

    14 فروردین سال 1397

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    نرگس نجاری گفته:
    مدت عضویت: 2793 روز

    سلام بر استاد گرانقدرم،

    سال 96 توفیق اینو داشتم که سپاسگزاریهام رو هر صبح

    و همینطور 5 اتفاق خوب روز گذشته‌ام رو در دفترم بنویسم.

    و تعدادی از اونها رو مینویسم.

    در بهار با دوره ثروت رایگانتون در کانالی آشنا شدم و تعهد 3برابر شدن درآمدم

    رو نوشتم. و با بحث مدارها و سطل آدمها آشنا شدم و تغییرات خوب شروع شد.

    اردیبهشت خانوادگی با دو پسر برادرم 5نفری 5 روز رفتیم کیش و تمام خوشگذرونی و شنا.

    بعد سفر کانالتون رو پیدا کردم و با بحث باورها آشنا شدم و مشتاق روانشناسی ثروت 1

    شدم ولی باور نمیکردم که بتوانم آنرا بخرم.

    و دوره قسطی قانون جذب فرد دیگری رو از کانال دیگری خریدم و مشغول شدم و این آماده شدن بود برای

    بالا رفتن مدارم و ورود به سایت شما.

    جیمیل ساختم و بعضی از فایلهای رایگان رو دانلود کردم.

    استادم. در پاسخ به سوالات مسابقات متوجه نکته‌ای شدم.

    من به تعداد روزهای عضویت اعضاء توجه میکردم و فکر میکردم باسابقه ترینها

    بهترینهایند ولی متوجه شدم که این مهم نیست بلکه آنهایی که محصولات شما را خریداری کرده اند و تمرین دارند موفقند

    پس بر آن شدم که محصول بخرم و سهامم در بورس رشد 3برابر کرد و دوره عزت نفس رو خریدم.

    و از سخاوت شما در سایت جند محصول دیگر خریدم

    3قسمت از عزت نفس رو که تمرین کردم. مدارم بالاتر رفت و تصمیم به خرید ثروت 1 گرفتم

    و باز هم از سخاوتتون که تخفیف گذاشتین دوره رو خریدم همراه با چند محصول دیگر و همینجا

    از شما تشکر میکنم که با این روند تخفیف و هدیه اعضاء را تشویق به رشد میکنید.

    اهداف 97

    خرید لپ تاپ

    خرید بسته دستیابی به رویاها

    و کار کردن روی تمام محصولاتی که تهیه کرده ام مانند یک دانشجو.

    و انجام پیاده روی منظم

    سپاسگزارم استاد خوبم که از برادر به من مهربان ترین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    علی خمر گفته:
    مدت عضویت: 2714 روز

    سلام و خداقوت به استاد عزیز و کارکنان عزیز و بچه های خودمون من علی خمر هستم 18 ساله از زاهدان

    از نتایج سال 96

    1_ از بزرگترین نتیجه هایی که در امسال گرفتم خوب شدن مریضیم بود من نزدیک 2 سال هست که فایلاهای رایگان استادو گوش می دم و آشنا شدنمم با این گروه از 2 سال پیش توسط خاله ام بود که رفتیم خونش تو سراوان و اون جا استاد رو بهمون معرفی کرد و مامانم چندتو از فایلاشو تو گوشیش ریخت و من که اولا گوش نمی دادم تو اینکه یک بار یک فایلی رو گوش کردم و دیدم واقعا چه حرفای عحیبی می گه این مرد و خییییییییییییییییییییلی خوش حال و امیدوار به زندگی شدم و ادامه دادم تا زمانی که استاد یک فایل رایگان روی سایت گذاشتن در مورد روانشناسی ثروت 3 و وقتی اون فایل رو دیدم به تمام خانوادم نشون دادم و بابام رو اصرار کردم که برام بگیره و همون موقع استاد هم تخفیف داده بودن و قیمت بسته 5 میلیون بود و بابام رفت و وام برداشت و اون بسته رو گرفتیم واقعا خوش حال بودم و می دونستم که می تونم مریضیم رو خوب کنم و با خریدن بسته استاد مقداری از پول رو به کیف پول خودمون برگردوندن و من تونستم4 تا از جلسات قانون آفرینش رو بگیرم و اونارو هم گوش دادم و هرچی جلوتر می رفتم بیشتر مطمئن می شدم که می شه آره می تونم مریضیمو خوب کنم توضیح کوچیکی در مورد مریضیم هم بخوام بگم این بود که دوران راهنمایی وقتی دستشوییم می گرفت نمی رفتم و فکرم یکسره رو این موضوع بود تا اینکه واقعا مریضی گرفتم و مجبور می شدم هر یک ساعت برم دستشویی و 3 سال دبیرستانم رو هم با همین مشکل که واقعا برام عذاب آور بود رو تحمل کردم بچه ها بهم حرف می گفتن و مسخرم می کردن مدیر حرف می گفت معلم ها حرف می گفتن معاون وخلاصه هر کسی بهم یک توهینی می کرد بخاطر مریضیم طوری بودم که تو مدرسه هر زنگ 20 دقه تا نیم ساعتشو بیرون بودم تو دستشویی و واقعا روزای سختی رو می گذروندم اما به خودم می گفتم اشکال نداره خدا داره منو امتحان می کنه و به خودم دلداری می دادم و واقعا تو هیج جایی هم نمی تونستم برم نه عروسی نه مراسم پرسه نه خونه خاله و هیج جا نمی رفتم چون نمی تونستم برم مگر به اجبار و زمانی که بسته رو گرفتیم به همراه قانون آفرینش مخصوصا که قانون آفرینش رو که گوش می دادم اون فایل استاد در مورد نوشتن 107 آرزو و .. خلاصه با اینا و از بسته هم جلسات اول و دوم و هشتم من شبانه روزی فکرم در مورد خوب شدن مریضیم بود و جملات مثبت تاکیدی رو می گفتم مثلا می گفتم خدایا سپاس گزارم که مریضیم خوب شده و می تونم هر جایی برم و پیش هر کسی بشینم و شیطان هم هی می گفت کجا اگه خوب شدی مثلا برو فلان جا بشین و شیطان هم خیلی اذیتم می کرد و نا امیدم می کرد ولی یک حسی بهم می گفت ادامه بدم و حل می شه و اینم بگم که تا قبل از گوش دادن فایلای استاد عباس مش من فکرم این بود که یا مریضیم هیچ وقت خوب نمی شه یا اگرم خوب بشه حداقل 25 سال بعد یا30 سال بعد می شه و اینم بگم تو این 3 سال مریض بودم چندین دکتر فوق تخصصی هم رفتیم کلی هم قرص خوردم ولی خوب نشدم و فایده ایی نداشت پیش چندین ملا و جن گیر هم رفتیم یک کارایی کردن ولی هیچ فایده ایی نداشت روزها دعا می کردم و خلاصه هرکاری که لازم بود تو این زمینه انجام دادیم ولی خوب نشدم تا اینوه تمرینات استاد رو جدی انجام می دادم و واقعا فکرم شبانه روزی درگیر این موضوع بود و می دونستم که اگه مریضم خوب نشه نمی تونم زندگی کنم و از تمام مسائل کوچیک و بزرگ زندگیم دست کشیده بودم و فکرم فقط شده بود خوب شدن مریضیم قرآن هم می خوندم و جملات مثبت روشبانه روزی می گفتم تا اینکه بنظرم بعد از گذشت یک ماه یک روز بابام از سر کار اومد بهم گفت علی بریم یک دکتری هست خیلی دکتر خوبیه و کارش عالیه و.. منم گفتم باباولش کن من نمیام این همه دکتر نتونستن کاری کنن این می خواد چه کار کنه بهم گفت تو بیا ضرر که نداره حالا بیا تو خلاصه منو به زور برد و وقتی مریضیم رو به دکتر گفتم گفت نگران نباش من مثل تو مریض زیاد داشتم خوب شدن تو هم خوب می شی یکم امیدوار شدم ولی بازم مطمئن نبودم و خلاصه قرص داد و قرص هاشو تا یکی دوماهی خوردم وبعد از همون 2 ماه خوب شده بودم و خودم نمی دوستم و بعد از تمام شدن قرصا ها از دوباره دکتر گفته بود همون قرص ها رو تا یک مدت دیگه هم بخورم و خوردم تا قبل از 4 ماه من مریضیم بصورت معجزه آسایی خوب شد و باورم نمی شد که خوب شدم ولی واقعا خوب شده بودم وای خدا مریضی که مطمئن بودم هیج وقت خوب نمی شه رو تونستم خوب کنم که همش و همش و همش کار خدا بود و فوق العاده خوش حال بودم ونمی دونستم چطور از خدا تشکر کنم و خلاصه خیلی خیلی خیلی خوش حال بودم و بزرگترین و بهترین اتفاق زندیگم در این سال ها همین بود چون اگه واقعا مریضیم خوب نمی شد واقعا نمی توستم زندگی کنم و مجبور بودم برم واسه خودم تو بیابونی یا روستایی یک جایی تنها زندگی کنم و تو فکرمم همین بود ولی خدا خیلی دوسم داشته و داره و به لطفش خوب شدم و واقعا نتیجه ی اون همه سال سختی وموفق شدن تو اون امتحان بزرگ الهی نتیجش این بود که خدا بهم استاد و گروهش رو معرفی کرد و آشنایی با اونا و اینم یعنی سعادت دنیا و آخرت و خوشبختی و شادی و زیبایی بی انتها خداجونم سپاس گزارم وخیلی دوست دارم

    2- واقعا در سال 96 کلی از فایلای استاد رو گوش دادم و خیییییییلی عجیب خدا می شناسم و درکش می کنم و واقعا هر نعمت و هر ثروت و هرچی که بهم داده می شه رو می دونم که از طرف خداست و این دوستیم با خدا از بهترین و زیباترین اتفاقات زندگیم هست و واقعا خوش حالم بخاطر این لطف خدا که اجازه داده این قدر بشناسمش ولی از نظر خودم هنوز خیییییییییییییییییییییییییلی کار دارم تا اون جوری که باید و لازنه خدارو بشناسم و امیدوارم من و تمام آدم هایی که می خوان هدایت بشن و راه سعادت رو پیدا کنن خدا کمکمون کنه واقعا اون جوری که لازمه بتونسم خودشو بشناسیم

    3_ یک دوستی داشتم که از من یک سال کوچیکتر بود و شاید باورتون نشه تمام دنیام این پسر بود و حتی از پدرومادرم از خودم از همه بیشتر دوسش داشتم و بخاطرش همه کار می کردم و .. خلاصه بگم تمام دنیام بود و سال 96 لحظات فوق العاده رویایی رو با این پسر گذروندم و وقتی کنارش بودم زندگیم بهشت بود بهشت واقعی حتی جملات تاکیدی روهم واسه بهتر و زیباتر شدن رابطم با این پسر می گفتم و جواب هم می داد و خلاصه اینکه امسال برام با بودن کنار این پسر بهشت رو تو همین دنیا تجربه کردم با هم می رفتیم بیرون می رفتیم با ماشین دور می زدیم دستاشو می گرفتم یکسره بغلش می کردم و این اواخرم هی بوسش می کردم و رابطه ی فوق العاده رویایی با این پسر داشتم امسال که البته آشنا شدنمم با این پسر خودش جریانی داره

    4_ من بیشتر از یکی دوسال سال هست دنبال یک دختر مناسب بودم که باهاش دوست بشم البته به قصد ازدواج و اینم بخاطر این بود که اومدم نشستم و مقایسه کردم که اگه من کسی رو داشته باشم از الان بهتر هست یا نه و فهمیدم واجبه که از الان یکی رو داشته باشم مثلا یکی از دلایل مهمم واسه این کار این بود که ممکنه گناه کنم و خدا نارحت بشه که واقعا اگه بدونم خدا از دستم نارحته خییییییلی برام عذابه پس فهمیدم لازم هست البته که گفتم دوستی به قصد ازدواج و در مورد این موضوع و رسیدن به یک دختر خوب روی خودم کار کردم و بازم دارم کار می کنم با گفتن جملات مثبت در مورد دختر خوب و حرف زدن درموردویژگی هاش و الان با دختر خالم دوست شدم که خودش داستان داره و باهم حرف زدیم و الان منتظر جوابشم که امیدوارم جوابش بله باشه و من رو قبول کنه

    5_ روش و راه رسیدن به خواسته هامو فهمیدم توجه و تمرکز در مورد اون خواسته با فرکانس فرستادن در مورد خواستمون می تونیم بهش برسیم در موردش حرف بزنیم فیلم ببینیم بنویسیم با دیگران در موردش حرف بزنیم و در یک کلمه بگم با توجه کردن به هر چی که بخواییم می تونیم اون رو بهش برسیم حالا هرچی که می خواد باشه مثلا واسه خوبشدن مریضیم من فقط به سلامتی توجه می کردم و در موردش حرف می زدم و سلامتی وارد زندگیم شد به لطف خدا

    6_ اون دوستم که تمام دنیام بود رو به دلایلی دیگه نخواست باهام باشه و ترکم کرد و خیییییییییییییییییییییییلی برام این موضوع دردناک بود می تونم بگم دردناک ترین موضوع زندگیم بود ولی این درسی بود که خدا بهم داد که هیچ وقت روی بقیه حساب باز نکنم و هر وقتم که روی بقیه حساب باز کردم واقعا ضربشو خوردم همیشه روی خدا فقط روی اون حساب باز کنیم روی قدرش که می تونه همه کار برامون بکنه واقعا می تونه به شرط اینکه ماهم باورش کنیم و از خودش بخواییم که من الان همین طوری شدم همه چیو از خودش می خوام و فقط روی اون حساب می کنم ایاک نعبدو و ایاک نستعین و خوش حالم که خدا راه درست رو بهم نشون داد و بهم فهموند که اصل خودشه و مهم اونه نه آدما

    7_ تونستم افرادی رو استاد آشنا کنم دختر خالم رو هم با استاد آشنا کردم و اونم الان تو این مسیر هست و پول داد تا جلسه ی پنجم قانون آفرینش رو بخریم که واقعا سپاس گزار خداوندم

    8_ دختر خالمم افسردگی داشت و با تمریناتی که بهش دادم گفتن جملات مثبت نوشتن در م رد سلامتی و… به لطف خدا تونست خیلی خوب بشه و تا چند وقت دیگه مطمئنم کاملا خوب می شه

    9_ یکی از دوستام که دوران راهنمایی باهاش دوست بودم اومده بود در خونمون و باز باهام دوست شدیم و مثل 2 تا برادر هستیم و اونم من رو با یک نفر دیگه دوست کرد که اونم مث برادرمه و همین دو نفر واقعا آدمای بسیار خوبین و خیلی هم من دوسشون دارم و هم اونا من رو

    10_ از اون جایی که از مدرسه رفتن اصلا خوشم نمیاد و بخاطر مریضیم هم نمی تونستم برم مدرسه امسال که چهارم دبیرستان هم هستم برم و ترک تحصیل کنم مریضیم خوب شد و تونستم برم و مدرسه هم هستم که اصلا گیر نمی دن و خیلی مدرسه راحتی هست البته که بخاطر بابام هم هست چون معلمه و تو مدرسمون هم هست امسال مدرسه برام خیلی خوب بود چون به هیچی درس نخوندم و کلی حال کردم و روزای زیادی رو هم اصلا مدرسه نرفتم

    11_ با گوش کردن حرفای استاد وکار کردن روی باورام به آرامشی رسیدم که با هیچ پول و ثروتی عوضش نمی کنم خداروشکر بخاطر این نعمت بسیار بزرگ

    12_ تو همین رابطه ایی که با اون دوستم داشتم درسای دیگه هم یاد گرفتم که واقعا عالیه یکی اینه هرگز در مورد کسی زود قضاوت نکنم دوم اینکه برای چند نفر تو دنیا هیچ وقت غرور نداشته باشم پدرو مادر وهمسرم

    13_ سال 96 هجده ساله شدم و رفتم واسه گواهینامه ی ماشین آموزشگاه و واقعا از آرزوهام بوده که بتونم زودتر گواهینامه رو بگیرم چون خییییییییییلی ماشین و رانندگی مخصوصا دستی کشیدن و حرکات نمایشی باماشین رو دوست دارم و برادرمم که یکسال کوچکتره هم مث خودمه

    14_ مامان و بابام اصلا گیر نمی دن که کجا برم و کجا نرم البته که بهم اعتماد هم دارن که کار بدی نمی کنم و جای بدی هم نمی رم ولی در کل مثلا اگه می گم می رم خونه ی دوستم حتی می رم شب خونشون می خوابم اونا کاملا راضین و کاری ندارن و بهم اعتماد دارن که واقعا عالیه و از خدا سپاس گزارم

    15_ فهمیدم که سبک خودم زندگی کنم و نظر بقیه برام مهم نباشه که این خودش واقعا فوق العادس قبلا اگه لباس زیبایی هم می پوشیدم بخاطر بقیه بود اما الان دیگه کلا آدم دیگه ایی شدم و نظر خودم برام مهمه نه بقیه

    16_ یاد گرفتم هرکارکه بقیه می کنن رو من انجام ندم تا وقتی که دلیل خوبی برای انجام اون کار نباشه مثلا اینکه مردم می رن مشهد زیارت امام رضا ع و جمعیت زیادی از مردم مثل وحشی ها می خوان خودشونو به ضریح امام برسونن و دست بزنن و من گفتم واقعا چرا دلیلش چیه ؟مگه امام رضا ع گفته که حتما دست به ضریح بزنن اونم بدون اینکه توجهی به بقیه بکنن یعنی اگه کسی وسطشون بمیره هم مهم نیست واقعا این چه زیارتیه من خودم زیارت امام رو دوست دارم اما نه این مدلی

    پس قرار نیست هرکاری یاباور غلطی که بقیه دارن ماهم مث اونا باشیم

    17_ در زمینه ی به دست آوردن یک عشق مناسب با کار کردن روی خودم بارهاو بارها خواب های بسیار بسیار زیبایی دیدم که واقعا حالم خوب بوده و خیلی خوش حال می شدم وهنوزم ادامه دارن

    18_ یاد گرفتم فقط برای امروز زندگی کنم و از امروزم لذت ببرم و حاضر نیستم حتی یک دقیقه حرف بیهوده بزنم یا یک دقیقه به حرفای بیهوده ی دیگران یا چیزای ناخواستم توجه کنم و از تمام فرصت ها و لحظه هام استفاده می کنم و هر روزم رو تا می تونم به بهترین وجه زندگی می کنم و ازش لذت می برم شاید فردا زنده نباشم زندگی همین امروز هست

    19_ با حرفای استاد و فایلای انگیزشی این قدر قوی شدم و انرژی گرفتم که تونستم امسال کلللییییی از نماز های غذایی که داشتم رو بخونم مثلا یک نماز ظهر می خوندم و بعدش یک نماز غذای ظهر و بقیه ی نماز هام رو هم همین طوری می خوندم و واقعا خوش حالم بخاطر این توفیق بزرگ و سپاس گزار خداوندم

    20_ باآشنا شدن با استاد و اینکه می دونم که با امید برخدا می تونم فرد بسیار خاص و بزرگ و متفاوتی در جهان بشم از نظر خودم بسیار خوش حالم خوش حالم از اینکه می خوام و می دونم جزو اون یک درصد از افراد موفق و خاص در جهان هستم حداقل اگه یکی از ویژگی هام که خودم رو خاص می دونم رو بخوام بگم اینه که سپاس گزار تمام نعمت های خداوندم هستم هرچقدر کوچیک وبزرگ و از زندگیم بسیار راضیم و شکایتی ندارم اما اکثرآدم ها ناراضی و ناسپاس هستن و فقط می گن من که اینو ندارم و …. و اینکه تونستم خدا رو کمی بهتر بشناسم بسیار خوش حالم و امیدوارم همه اون جور که لازمه خدارو بشناسیم

    تصمیماتم برای سال 1397

    مسیر جدیدی برای زندگیم انتخاب کردم و تصمیم گرفتم که راه جدیدی رو برم تا به نتایج جدیدی برسم همون طوری که تا الان رسیدم چون اگه از راهی که بقیه ی مردم می رن منم همون راهو برم نتیجه ی جدیدی در کار نیست و اگه فکرم و باورام مث بقیه ی مردم باشه و انتظار گرفتن نتیجه ی جدید باشم به قول انتیشتین دیوانه ام و این مسیر جدید هم اینکه باورهای جدیدی بسازم در مورد ثروت و پول و به الهامات خدا عمل کنم و حرفای استاد رو تا مرگم گوش بدم و عمل کنم هنوز کار وشغلی ندارم اما می خوام از هر جایی که شد کار کردن رو به امید خدا شروع کنم و برم سمت پول ساختن و زندگی کردن و میلیاردر شدن و بتونم باپولام کارای بسیار بزرگی بکنم مخصوصا به بسیاری از آدم های فقیرو یتیم و محتاج کمک کنم از بزرگترین آرزوهامه و اینکه من به بقیه ی سال های زندگیم کاری ندارم می خوام امسال بهترین سال زندگیم باشه راه پول ساختنو یاد بگیرم همسر مناسبی داشته باشم آدم بسیار خوبی باشم و سعی می کنم جهان رو جای بهتری برای زندگی کنم و دوست دارم طوری زندگی کنم که اگه مردم حسرت چیزی رو نخورم حسرت اینو که وقت هام از دستم رفته و…و از زندگی و داشته هام لذت ببرم و زبان انگلیسی رو هم می خوام یاد بگیرم واسه رفتن به آمریکا از خداوند سپاس گزار همه چیز هستم برای همه آرزودارم که امسال بهترین سال عمرشون باشه و سال های بعد بهتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سجاد شیردل هاور گفته:
    مدت عضویت: 2672 روز

    سلام و خدا قوت خدمت شما آقای عباس منش عزیز بابت تمامی زحماتی که میکشید.تشکر از شما

    خدارو بی نهایت شکر بابت تمامی اتفاق هایی که در زندگی ما فتاده- مطمئنم همه ی ما اتفاق هایی در زندگیمون تجربه کردیم که شاید در همون ابتدا برامون خوشایند نبوده اما بعد ها متوجه حکمت خدا میشیم و میبینیم که اون اتفاق چقدر به نفعمون بوده و خدا رو شکر میکنیم.همه ی ما باید به خدا علاوه بر اعتقادی که داریم،اعتماد هم داشته باشیم.برای رسیدن به خواسته هامون فقط باید به خدا اعتماد داشته باشیم و باید تلاش کنیم تا خودمون رو روی این قسمت قوی کنیم .

    در سال 96بود که به لطف خدا با ابعاد جدیدی از قوانین دنیا آشنا شدم که به نظر میاد یکی از زیبا توین و قوی ترین قوانین دنیاست،قانون اعتماد به خدا،ومعجزه سپاس گزاری و ….. و در سال 96 بود که هدف های خودمو مشخص کردم و شروع کردم به ساخت باورهایم و تلاش برای رسیدن به اهدافم-و احساس میکردم که وارد مدار جدیدی شدم،با افراد جدید آشنا شدم که از جمله ی اون افراد،شما استاد عباس منش عزیز بودید من خیلی چیز ها رو از طریق شما یاد گرفتم و باید خیلی چیز های دیگه رو هم یاد بگیرم .اتفاق های خیلی خوبی برام افتاد که منو به خواسته هام نزدیک تر میکرد-دوستان مطمئنم همه ی ما که الان توی این اجتماع هستیم هممون به نوعی اهدافی مشابه به هم داشتیم که اینجا هستیم و شکر خدا اهدافی که هر کدوم از ما داریم به نوعی دنیا رو جای بهتری برای زندگی خودمون و دیگران میکنه -همه ی ما ها در یک راه مشترک هستیم و مطمئنم هر کسی که توی دنیا این اهداف رو داشته باشه به این راه خود به خود هدایت و جذب میشه همین طور که برای خودمون اتفاق افتاده.خدا رو بی نهایت شکر که مسیر خوبی رو برای خودمون انتخاب کردیم و با اعتماد به خداست که همه ی چیز های دیگه برامون انجام میشه ،هر چیزی رو که نیاز داشته باشیم.

    توی سال 97 تلاش میکنم و به لطف خدا بیشتر و بهتر این قوانین رومیشناسم و به کار میبرم و همچنین به موفقیت هایی مالی که دوست دارم میرسم و وارد مدار جدید و بزرگ تری از موفقت ها میشم واینکه حتما حتما زندگی ارزش بهتر زندگی کردن رو داره.بهترین ها رو برای تک تک شما همراهان عزیز میخوام و به امید موفقیت ها ی تک تکمون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    ستاره بانو گفته:
    مدت عضویت: 2728 روز

    سلام به استاد و دوستان هم مدار

    این مسابقه یکی از جالب ترین مسابقاتی است که تا به حال دیده ام.. مسابقه در اتفاقات خوب… چه عالی

    بهترین اتفاق های سال 96

    1٫ خواب پسرم تنظیم شد

    2٫ اعتماد به نفسم در نگهداری از بچه بالا رفت و دیگر منتظر کمک دیگران نبودم

    3٫ اطرافیان بارها برای پسرم هدایای مختلف آوردند

    4٫ دو تا از دوستام رو بعد از 18 سال و 6 سال دیدم

    5٫ مادر بزرگم بعد از سالها به ایران سفر کرد

    6٫ در مهمانی دورهمی دوستام شرکت کردم که تا به حال نتونسته یودم برم

    7٫ خانه شهرستان رو به قیمت بیش از انتظار مان فروختیم

    8٫ آپارتمان بسیار خوب زیر قیمت خریدیم

    9٫ قسط ها تقریبا سر موعد پرداخت شدند

    10٫ با سایت عباس منش آشنا شدم

    11٫ تونستم یک بدهی بزرگ رو بپردازم

    12٫ یکی از وام هام تمام شد

    13٫ با وجود اینکه برای خرید خانه تمام پول هایمان را داده بودیم و عملا هیچ پولی نداشتیم خرید های شب عید به خوبی و بدون اراده ما انجام شد

    14٫ کابینت های خونه رو بعد از سالها عوض کردم و بسیار زیبا هستند

    15٫ مبلمان را عوض کردیم گرچه کاملا بر وفق مراد نیست اما فروشنده دو مرتبه بدون پول راضی به اصلاح آنها شد

    16٫ با وجود داشتن بچه کوچک در یک عروسی شرکت کردم که سخت نبود و یک سفر هم رفتیم

    اهداف سال جدید

    در اولین روزهای سال با استفاده از تخفیف سایت دو جلسه اول قانون آفرینش و تمام فصل های کتاب رویاهایی که رویا نیستند را خریدیم و برنده یک کد تخفیف ده درصد هم شدم

    1٫ کامل کامل گوش کردن فایل ها و خواندن کتاب و انجام روزانه تمرینات

    2٫ خرید بقیه جلسات قانون آفرینش

    3٫ خرید بسته روانشناسی ثروت یک

    4٫ برنده شدن هدیه دو میلیونی سایت

    5٫ دو برابر کردن درآمدم تا پایان بهار

    و بعد دو برابر کردن آن تا پایان تابستان و بعد پاییز

    6٫ گرفتن شاگرد خصوصی زبان انگلیسی

    7٫ تدریس خصوصی ریاضیات

    8٫ رسیدن به جاییکه هر کاری را با وجود داشتن پسرم بتونم انجام بدم

    9٫ ایجاد روابط خوب و صمیمی با دوستان که منزل ما بیایند و ما برویم

    10٫ شرکت در کلاس های مادر و کودک و خوشگذرانی با پسرم

    11٫ رانندگی تنهایی با پسرم

    12٫ ایجاد رابطه صمیمی با همسرم

    13٫ بهبود رابطه ام با خدا

    14٫ خرید های خوب

    15٫ ظاهر مرتب و آراسته

    16٫ جبران کردن ضعیف بودن بدنی و اضافه کردن وزنی که به خاطر پسرم از دست دادم و رسیدن به وزن ابتدای بارداریم

    17٫ خریدن محصولات مراقبت از پوست

    18٫ انجام حداقل یک مورد سرمایه گذاری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: