توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 57 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و خداقوت به استاد عزیز و کارکنان عزیز و بچه های خودمون من علی خمر هستم 18 ساله از زاهدان
از نتایج سال 96
1_ از بزرگترین نتیجه هایی که در امسال گرفتم خوب شدن مریضیم بود من نزدیک 2 سال هست که فایلاهای رایگان استادو گوش می دم و آشنا شدنمم با این گروه از 2 سال پیش توسط خاله ام بود که رفتیم خونش تو سراوان و اون جا استاد رو بهمون معرفی کرد و مامانم چندتو از فایلاشو تو گوشیش ریخت و من که اولا گوش نمی دادم تو اینکه یک بار یک فایلی رو گوش کردم و دیدم واقعا چه حرفای عحیبی می گه این مرد و خییییییییییییییییییییلی خوش حال و امیدوار به زندگی شدم و ادامه دادم تا زمانی که استاد یک فایل رایگان روی سایت گذاشتن در مورد روانشناسی ثروت 3 و وقتی اون فایل رو دیدم به تمام خانوادم نشون دادم و بابام رو اصرار کردم که برام بگیره و همون موقع استاد هم تخفیف داده بودن و قیمت بسته 5 میلیون بود و بابام رفت و وام برداشت و اون بسته رو گرفتیم واقعا خوش حال بودم و می دونستم که می تونم مریضیم رو خوب کنم و با خریدن بسته استاد مقداری از پول رو به کیف پول خودمون برگردوندن و من تونستم4 تا از جلسات قانون آفرینش رو بگیرم و اونارو هم گوش دادم و هرچی جلوتر می رفتم بیشتر مطمئن می شدم که می شه آره می تونم مریضیمو خوب کنم توضیح کوچیکی در مورد مریضیم هم بخوام بگم این بود که دوران راهنمایی وقتی دستشوییم می گرفت نمی رفتم و فکرم یکسره رو این موضوع بود تا اینکه واقعا مریضی گرفتم و مجبور می شدم هر یک ساعت برم دستشویی و 3 سال دبیرستانم رو هم با همین مشکل که واقعا برام عذاب آور بود رو تحمل کردم بچه ها بهم حرف می گفتن و مسخرم می کردن مدیر حرف می گفت معلم ها حرف می گفتن معاون وخلاصه هر کسی بهم یک توهینی می کرد بخاطر مریضیم طوری بودم که تو مدرسه هر زنگ 20 دقه تا نیم ساعتشو بیرون بودم تو دستشویی و واقعا روزای سختی رو می گذروندم اما به خودم می گفتم اشکال نداره خدا داره منو امتحان می کنه و به خودم دلداری می دادم و واقعا تو هیج جایی هم نمی تونستم برم نه عروسی نه مراسم پرسه نه خونه خاله و هیج جا نمی رفتم چون نمی تونستم برم مگر به اجبار و زمانی که بسته رو گرفتیم به همراه قانون آفرینش مخصوصا که قانون آفرینش رو که گوش می دادم اون فایل استاد در مورد نوشتن 107 آرزو و .. خلاصه با اینا و از بسته هم جلسات اول و دوم و هشتم من شبانه روزی فکرم در مورد خوب شدن مریضیم بود و جملات مثبت تاکیدی رو می گفتم مثلا می گفتم خدایا سپاس گزارم که مریضیم خوب شده و می تونم هر جایی برم و پیش هر کسی بشینم و شیطان هم هی می گفت کجا اگه خوب شدی مثلا برو فلان جا بشین و شیطان هم خیلی اذیتم می کرد و نا امیدم می کرد ولی یک حسی بهم می گفت ادامه بدم و حل می شه و اینم بگم که تا قبل از گوش دادن فایلای استاد عباس مش من فکرم این بود که یا مریضیم هیچ وقت خوب نمی شه یا اگرم خوب بشه حداقل 25 سال بعد یا30 سال بعد می شه و اینم بگم تو این 3 سال مریض بودم چندین دکتر فوق تخصصی هم رفتیم کلی هم قرص خوردم ولی خوب نشدم و فایده ایی نداشت پیش چندین ملا و جن گیر هم رفتیم یک کارایی کردن ولی هیچ فایده ایی نداشت روزها دعا می کردم و خلاصه هرکاری که لازم بود تو این زمینه انجام دادیم ولی خوب نشدم تا اینوه تمرینات استاد رو جدی انجام می دادم و واقعا فکرم شبانه روزی درگیر این موضوع بود و می دونستم که اگه مریضم خوب نشه نمی تونم زندگی کنم و از تمام مسائل کوچیک و بزرگ زندگیم دست کشیده بودم و فکرم فقط شده بود خوب شدن مریضیم قرآن هم می خوندم و جملات مثبت روشبانه روزی می گفتم تا اینکه بنظرم بعد از گذشت یک ماه یک روز بابام از سر کار اومد بهم گفت علی بریم یک دکتری هست خیلی دکتر خوبیه و کارش عالیه و.. منم گفتم باباولش کن من نمیام این همه دکتر نتونستن کاری کنن این می خواد چه کار کنه بهم گفت تو بیا ضرر که نداره حالا بیا تو خلاصه منو به زور برد و وقتی مریضیم رو به دکتر گفتم گفت نگران نباش من مثل تو مریض زیاد داشتم خوب شدن تو هم خوب می شی یکم امیدوار شدم ولی بازم مطمئن نبودم و خلاصه قرص داد و قرص هاشو تا یکی دوماهی خوردم وبعد از همون 2 ماه خوب شده بودم و خودم نمی دوستم و بعد از تمام شدن قرصا ها از دوباره دکتر گفته بود همون قرص ها رو تا یک مدت دیگه هم بخورم و خوردم تا قبل از 4 ماه من مریضیم بصورت معجزه آسایی خوب شد و باورم نمی شد که خوب شدم ولی واقعا خوب شده بودم وای خدا مریضی که مطمئن بودم هیج وقت خوب نمی شه رو تونستم خوب کنم که همش و همش و همش کار خدا بود و فوق العاده خوش حال بودم ونمی دونستم چطور از خدا تشکر کنم و خلاصه خیلی خیلی خیلی خوش حال بودم و بزرگترین و بهترین اتفاق زندیگم در این سال ها همین بود چون اگه واقعا مریضیم خوب نمی شد واقعا نمی توستم زندگی کنم و مجبور بودم برم واسه خودم تو بیابونی یا روستایی یک جایی تنها زندگی کنم و تو فکرمم همین بود ولی خدا خیلی دوسم داشته و داره و به لطفش خوب شدم و واقعا نتیجه ی اون همه سال سختی وموفق شدن تو اون امتحان بزرگ الهی نتیجش این بود که خدا بهم استاد و گروهش رو معرفی کرد و آشنایی با اونا و اینم یعنی سعادت دنیا و آخرت و خوشبختی و شادی و زیبایی بی انتها خداجونم سپاس گزارم وخیلی دوست دارم
2- واقعا در سال 96 کلی از فایلای استاد رو گوش دادم و خیییییییلی عجیب خدا می شناسم و درکش می کنم و واقعا هر نعمت و هر ثروت و هرچی که بهم داده می شه رو می دونم که از طرف خداست و این دوستیم با خدا از بهترین و زیباترین اتفاقات زندگیم هست و واقعا خوش حالم بخاطر این لطف خدا که اجازه داده این قدر بشناسمش ولی از نظر خودم هنوز خیییییییییییییییییییییییییلی کار دارم تا اون جوری که باید و لازنه خدارو بشناسم و امیدوارم من و تمام آدم هایی که می خوان هدایت بشن و راه سعادت رو پیدا کنن خدا کمکمون کنه واقعا اون جوری که لازمه بتونسم خودشو بشناسیم
3_ یک دوستی داشتم که از من یک سال کوچیکتر بود و شاید باورتون نشه تمام دنیام این پسر بود و حتی از پدرومادرم از خودم از همه بیشتر دوسش داشتم و بخاطرش همه کار می کردم و .. خلاصه بگم تمام دنیام بود و سال 96 لحظات فوق العاده رویایی رو با این پسر گذروندم و وقتی کنارش بودم زندگیم بهشت بود بهشت واقعی حتی جملات تاکیدی روهم واسه بهتر و زیباتر شدن رابطم با این پسر می گفتم و جواب هم می داد و خلاصه اینکه امسال برام با بودن کنار این پسر بهشت رو تو همین دنیا تجربه کردم با هم می رفتیم بیرون می رفتیم با ماشین دور می زدیم دستاشو می گرفتم یکسره بغلش می کردم و این اواخرم هی بوسش می کردم و رابطه ی فوق العاده رویایی با این پسر داشتم امسال که البته آشنا شدنمم با این پسر خودش جریانی داره
4_ من بیشتر از یکی دوسال سال هست دنبال یک دختر مناسب بودم که باهاش دوست بشم البته به قصد ازدواج و اینم بخاطر این بود که اومدم نشستم و مقایسه کردم که اگه من کسی رو داشته باشم از الان بهتر هست یا نه و فهمیدم واجبه که از الان یکی رو داشته باشم مثلا یکی از دلایل مهمم واسه این کار این بود که ممکنه گناه کنم و خدا نارحت بشه که واقعا اگه بدونم خدا از دستم نارحته خییییییلی برام عذابه پس فهمیدم لازم هست البته که گفتم دوستی به قصد ازدواج و در مورد این موضوع و رسیدن به یک دختر خوب روی خودم کار کردم و بازم دارم کار می کنم با گفتن جملات مثبت در مورد دختر خوب و حرف زدن درموردویژگی هاش و الان با دختر خالم دوست شدم که خودش داستان داره و باهم حرف زدیم و الان منتظر جوابشم که امیدوارم جوابش بله باشه و من رو قبول کنه
5_ روش و راه رسیدن به خواسته هامو فهمیدم توجه و تمرکز در مورد اون خواسته با فرکانس فرستادن در مورد خواستمون می تونیم بهش برسیم در موردش حرف بزنیم فیلم ببینیم بنویسیم با دیگران در موردش حرف بزنیم و در یک کلمه بگم با توجه کردن به هر چی که بخواییم می تونیم اون رو بهش برسیم حالا هرچی که می خواد باشه مثلا واسه خوبشدن مریضیم من فقط به سلامتی توجه می کردم و در موردش حرف می زدم و سلامتی وارد زندگیم شد به لطف خدا
6_ اون دوستم که تمام دنیام بود رو به دلایلی دیگه نخواست باهام باشه و ترکم کرد و خیییییییییییییییییییییییلی برام این موضوع دردناک بود می تونم بگم دردناک ترین موضوع زندگیم بود ولی این درسی بود که خدا بهم داد که هیچ وقت روی بقیه حساب باز نکنم و هر وقتم که روی بقیه حساب باز کردم واقعا ضربشو خوردم همیشه روی خدا فقط روی اون حساب باز کنیم روی قدرش که می تونه همه کار برامون بکنه واقعا می تونه به شرط اینکه ماهم باورش کنیم و از خودش بخواییم که من الان همین طوری شدم همه چیو از خودش می خوام و فقط روی اون حساب می کنم ایاک نعبدو و ایاک نستعین و خوش حالم که خدا راه درست رو بهم نشون داد و بهم فهموند که اصل خودشه و مهم اونه نه آدما
7_ تونستم افرادی رو استاد آشنا کنم دختر خالم رو هم با استاد آشنا کردم و اونم الان تو این مسیر هست و پول داد تا جلسه ی پنجم قانون آفرینش رو بخریم که واقعا سپاس گزار خداوندم
8_ دختر خالمم افسردگی داشت و با تمریناتی که بهش دادم گفتن جملات مثبت نوشتن در م رد سلامتی و… به لطف خدا تونست خیلی خوب بشه و تا چند وقت دیگه مطمئنم کاملا خوب می شه
9_ یکی از دوستام که دوران راهنمایی باهاش دوست بودم اومده بود در خونمون و باز باهام دوست شدیم و مثل 2 تا برادر هستیم و اونم من رو با یک نفر دیگه دوست کرد که اونم مث برادرمه و همین دو نفر واقعا آدمای بسیار خوبین و خیلی هم من دوسشون دارم و هم اونا من رو
10_ از اون جایی که از مدرسه رفتن اصلا خوشم نمیاد و بخاطر مریضیم هم نمی تونستم برم مدرسه امسال که چهارم دبیرستان هم هستم برم و ترک تحصیل کنم مریضیم خوب شد و تونستم برم و مدرسه هم هستم که اصلا گیر نمی دن و خیلی مدرسه راحتی هست البته که بخاطر بابام هم هست چون معلمه و تو مدرسمون هم هست امسال مدرسه برام خیلی خوب بود چون به هیچی درس نخوندم و کلی حال کردم و روزای زیادی رو هم اصلا مدرسه نرفتم
11_ با گوش کردن حرفای استاد وکار کردن روی باورام به آرامشی رسیدم که با هیچ پول و ثروتی عوضش نمی کنم خداروشکر بخاطر این نعمت بسیار بزرگ
12_ تو همین رابطه ایی که با اون دوستم داشتم درسای دیگه هم یاد گرفتم که واقعا عالیه یکی اینه هرگز در مورد کسی زود قضاوت نکنم دوم اینکه برای چند نفر تو دنیا هیچ وقت غرور نداشته باشم پدرو مادر وهمسرم
13_ سال 96 هجده ساله شدم و رفتم واسه گواهینامه ی ماشین آموزشگاه و واقعا از آرزوهام بوده که بتونم زودتر گواهینامه رو بگیرم چون خییییییییییلی ماشین و رانندگی مخصوصا دستی کشیدن و حرکات نمایشی باماشین رو دوست دارم و برادرمم که یکسال کوچکتره هم مث خودمه
14_ مامان و بابام اصلا گیر نمی دن که کجا برم و کجا نرم البته که بهم اعتماد هم دارن که کار بدی نمی کنم و جای بدی هم نمی رم ولی در کل مثلا اگه می گم می رم خونه ی دوستم حتی می رم شب خونشون می خوابم اونا کاملا راضین و کاری ندارن و بهم اعتماد دارن که واقعا عالیه و از خدا سپاس گزارم
15_ فهمیدم که سبک خودم زندگی کنم و نظر بقیه برام مهم نباشه که این خودش واقعا فوق العادس قبلا اگه لباس زیبایی هم می پوشیدم بخاطر بقیه بود اما الان دیگه کلا آدم دیگه ایی شدم و نظر خودم برام مهمه نه بقیه
16_ یاد گرفتم هرکارکه بقیه می کنن رو من انجام ندم تا وقتی که دلیل خوبی برای انجام اون کار نباشه مثلا اینکه مردم می رن مشهد زیارت امام رضا ع و جمعیت زیادی از مردم مثل وحشی ها می خوان خودشونو به ضریح امام برسونن و دست بزنن و من گفتم واقعا چرا دلیلش چیه ؟مگه امام رضا ع گفته که حتما دست به ضریح بزنن اونم بدون اینکه توجهی به بقیه بکنن یعنی اگه کسی وسطشون بمیره هم مهم نیست واقعا این چه زیارتیه من خودم زیارت امام رو دوست دارم اما نه این مدلی
پس قرار نیست هرکاری یاباور غلطی که بقیه دارن ماهم مث اونا باشیم
17_ در زمینه ی به دست آوردن یک عشق مناسب با کار کردن روی خودم بارهاو بارها خواب های بسیار بسیار زیبایی دیدم که واقعا حالم خوب بوده و خیلی خوش حال می شدم وهنوزم ادامه دارن
18_ یاد گرفتم فقط برای امروز زندگی کنم و از امروزم لذت ببرم و حاضر نیستم حتی یک دقیقه حرف بیهوده بزنم یا یک دقیقه به حرفای بیهوده ی دیگران یا چیزای ناخواستم توجه کنم و از تمام فرصت ها و لحظه هام استفاده می کنم و هر روزم رو تا می تونم به بهترین وجه زندگی می کنم و ازش لذت می برم شاید فردا زنده نباشم زندگی همین امروز هست
19_ با حرفای استاد و فایلای انگیزشی این قدر قوی شدم و انرژی گرفتم که تونستم امسال کلللییییی از نماز های غذایی که داشتم رو بخونم مثلا یک نماز ظهر می خوندم و بعدش یک نماز غذای ظهر و بقیه ی نماز هام رو هم همین طوری می خوندم و واقعا خوش حالم بخاطر این توفیق بزرگ و سپاس گزار خداوندم
20_ باآشنا شدن با استاد و اینکه می دونم که با امید برخدا می تونم فرد بسیار خاص و بزرگ و متفاوتی در جهان بشم از نظر خودم بسیار خوش حالم خوش حالم از اینکه می خوام و می دونم جزو اون یک درصد از افراد موفق و خاص در جهان هستم حداقل اگه یکی از ویژگی هام که خودم رو خاص می دونم رو بخوام بگم اینه که سپاس گزار تمام نعمت های خداوندم هستم هرچقدر کوچیک وبزرگ و از زندگیم بسیار راضیم و شکایتی ندارم اما اکثرآدم ها ناراضی و ناسپاس هستن و فقط می گن من که اینو ندارم و …. و اینکه تونستم خدا رو کمی بهتر بشناسم بسیار خوش حالم و امیدوارم همه اون جور که لازمه خدارو بشناسیم
تصمیماتم برای سال 1397
مسیر جدیدی برای زندگیم انتخاب کردم و تصمیم گرفتم که راه جدیدی رو برم تا به نتایج جدیدی برسم همون طوری که تا الان رسیدم چون اگه از راهی که بقیه ی مردم می رن منم همون راهو برم نتیجه ی جدیدی در کار نیست و اگه فکرم و باورام مث بقیه ی مردم باشه و انتظار گرفتن نتیجه ی جدید باشم به قول انتیشتین دیوانه ام و این مسیر جدید هم اینکه باورهای جدیدی بسازم در مورد ثروت و پول و به الهامات خدا عمل کنم و حرفای استاد رو تا مرگم گوش بدم و عمل کنم هنوز کار وشغلی ندارم اما می خوام از هر جایی که شد کار کردن رو به امید خدا شروع کنم و برم سمت پول ساختن و زندگی کردن و میلیاردر شدن و بتونم باپولام کارای بسیار بزرگی بکنم مخصوصا به بسیاری از آدم های فقیرو یتیم و محتاج کمک کنم از بزرگترین آرزوهامه و اینکه من به بقیه ی سال های زندگیم کاری ندارم می خوام امسال بهترین سال زندگیم باشه راه پول ساختنو یاد بگیرم همسر مناسبی داشته باشم آدم بسیار خوبی باشم و سعی می کنم جهان رو جای بهتری برای زندگی کنم و دوست دارم طوری زندگی کنم که اگه مردم حسرت چیزی رو نخورم حسرت اینو که وقت هام از دستم رفته و…و از زندگی و داشته هام لذت ببرم و زبان انگلیسی رو هم می خوام یاد بگیرم واسه رفتن به آمریکا از خداوند سپاس گزار همه چیز هستم برای همه آرزودارم که امسال بهترین سال عمرشون باشه و سال های بعد بهتر
سلام علی خمر عزیز خیلی خیلی خوشحال شدم بابت درمان ـبیماری ات
ممنون بابت کامنتت
با سلام به همه دوستان هم فرکانسی و بویژه سلام به استاد عزیز که واقعا به خاطر آموخته هاشون دنیای جدیدی را برای من ساختن???
سال نو مبارک وانشالله امسال در کنار هم سال خوبی برای خود بسازیم.
سال 96 با یک هدیه عالی از طرف خدا برای من آغاز شد و این بود که شب عید متوجه شدم باردار هستم و واقعا سورپرایز شدم.الان که فکر میکنم من در سال 96 هر ماه سورپرایز میشدم و خداوند لطفش رو شامل حال من و خانوادم کرد.ماه اردیبهشت متوجه شدیم فرزندمان پسر است و صحیح وسلامت است٫ماه خرداد یک واحد از آپارتمانی که همسرم ساخته بود فروش رفت و در جای دیگه سرمایه گذاری کردیم،ماه تیر با وجود بازار راکد مسکن و زمانی که ما واقعا نیاز مالی داشتیم واحد دوم هم فروش رفت خداروشکر،ماه مرداد قرار داد فروش محصولات شرکت رو به تعدادی البته محدود بست،ماه شهریور از پایان نامه ام دفاع کردم و با نمره تاپ درسم تمام شد،از ماه شهریور به شدت موقع نماز با خدا ارتباط عمیق برقرار میکردم و با تمام وجودم سه تا خواسته ازش داشتم و مدام میگفتم خدایا معجزه کن و من رو به این سه خواستم برسون باور کنید وقتی با تمام وجودم از خدا خواستم و باور داشتم که هر وقت ته دلم چیزی رو از خدا بخوام بهم میده هر سه تا خواسته من محقق شد،خواسته هی من این بود که تا قبل از دنیا آمدن فرزندم(آبان ماه)1ـشوهر خواهرم که دنبال کار بود در جایی استخدام بشه 2ـبرادر شوهرم که در یک مشارکت ساختمان قرارداد بسته بود و با شریکش مشکل پیدا کرده بود و واقعادر معرض ورشکستگی بود،دعا میکردم که کسی بیاد و سهم برادر شوهرم رو بخره و ایشون از این مخمصه رها بشه 3ـسومین خواسته من از خدا این بود که تا قبل از دنیا آمدن فرزندم خداوند روزی فراوان وارد زندگی ما بکنه
در تمام روزهای ماه شهریور و مهر موقع نماز خواندن و در قنوت با تمام وجودم این سه خواسته رو تکرار میکردم و میگفتم خدایا معجزه کن و من رو به این خواسته هام برسون دوستان باور کنید تا قبل از تولد پسرم هر سه این اتفاق افتاد،نکته جالبش این بود که سه روز قبل از دنیا اومدن پسرم یک مشتری به شرکتمون زنگ زد و از محصولات ما خرید و سود قابل توجهی کردیم.یه اتفاق واقعا معجزه آسایی که در مهر ماه برای من افتاد این بود که دکتر ها به من گفته بودن پسرم 20 آبان دنیا میاد و من احساس خوبی نسبت به ماه آبان نداشتم و با خودم میگفتم کاش مهر ماهی میشد و در کمال ناباوری پسرم 8 ماهه و در 23 مهر ماه صحیح و سلامت و با وزن خیلی نرمال دنیا اومد و هیچ کس باور نمیکرد اینم واقعا معجزه بود ،آبان ماه من به طور کاملا اتفاقی با استاد عباس منش آشنا شدم و جهان بینی من در زمینه توحید و باورهای الهی کاملا تغییر کرد و من واقعا در زمینه توحید سوال های زیادی داشتم که جواب مناسبی براشون نداشتم و به لطف آموزه های استاد جواب های قانع کننده ای گرفتم و این جزو اتفاقات مهم سال 96بود،آذر ماه در زمینه کار همسرم موفقیت و رشد داشتیم و مدام در اقوام جشن و شادی داشتیم سه ماه دی و بهمن و اسفند هم به لطف آموزه های استاد عباس منش عزیز توجهم به نکات مثبت زندگی بود و دفترچه شکر گذاری را پر میکردم و پر از اتفاقات خوب مالی و احساسی بود که واقعا ممنونم از استاد عزیز.
برنامه های من در سال 97:
1ـخرید محصولات بیشتز از استاد و فکر میکنم این یک سرمایه گذاری زود بازده هم در جنبه مالی و هم در جنبه معنوی و احساسی است
2ـتقویت زبان
3ـآمادگی برای کنکور دکتری
4ـتلاش مستمر برای خودشناسی و خودسازی
5ـکار کردن بر روی عزت نفس و اعتماد به نفس
اهداف مالی:
1ـتسویه کردن همه وام هایی که داریم
2ـخرید کارگاه
3ـخرید خنه
4ـخرید ماشین بهتر
5ـسفر به ترکیه و قبرس
برای همه دوستان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم?????
با سلام مجدد به دوستان صمیمی و همدل در این گروه
من در سال 97تمام اهداف و برنامه های خودم را در آغاز سال نوشتم و هدفگذاری کردم و از خدا خواستم به آرزوهای من عنایت داشته باشد:
ـ اجاره کردن یه خونه با صاحبخانه مهربان و خوش اخلاق ، قیمت مناسب، محیط خوب، خوش مسیر که به مدرسه بچه ها نزدیک باشد.
ـ رشد مالی و اقتصادی
ـ داشتن آرامش بیشتر و دوری از استرس ( داشتن سه تا بچه دبستانی با فاصله سنی کم و تنهایی، گاهی انرژی را تحلیل می برد، هر چند صحبتهای استاد همیشه به من کمک می کند، اما تداوم حس خوب لازم است.)
ـ بتوانم بچه ها را به سفر ببرم و جاهای جالب را به آن ها نشان بدهم و همه لذت ببریم.
ـ شناسایی استعداد بچه هام و تلاش برای سوق دادن آنها به سوی راهی که کائنات برای آنها در نظر گرفته اند.
ـ آموزش قوانین هستی برای بچه هام
ـ دوست دارم هدیه های خوبی دریافت کنم و سرپرایز شوم
ـ با آدمهای مهربان و دلسوز و نیکو برخورد کنم
ـ حساب بانکی در یک موسسه دارم مسدود شده، امیدوارم قابل برداشت بشود.
ـ افزایش اعتماد به نفس خودم و بچه هایم
ـ خرید یک لب تاب عالی
ـ اندامم بهتر و خوش تیپ تر بشوم.
ـ کنترل دائم افکارم در سال جدید
ـ تخفیف های عالی دریافت کنم.
ـ مطالعه کتاب های بیشتر
ـ بتوانم راهی برای خروج ازکشور پیدا کنم با بچه هام
ـ دلم می خواهد در این سال بچه ها کاملا سالم باشند
ـ دندانپزشک عالی پیدا کنم برای درست کردن دندون های خودمو بچه هام
ـ در پایان از لحظه لحظه این سال لذت ببرم
و بالاخره برای همه دوستان خوشی و شادی آرزو می کنم
سلام دیونگیه ولی من عاشق دیونگیم
بهترین اتفاق سال 96این بود که من تو کاسبی کم اوردم و مجبور شدم ماشین موتور پس انداز و خیلی چیزای دیگرو بدم بره ولی چرا بهترینذاتفاق میگم الان
من خیلی وقت بود دوس داشتم چک و از کاسبیم جمع کنم و نمیشد ولی با این اتفاق شد ضمنان موتور و ماشینی که داشتمو دوس نداشتم و به اجبار خریده بودم و فروختم و جاش خالی شد برای چیزای بهتر خدایا شکرت
اما سال 97
میخوام اینقدر سرمایه داشته باشم که احساس ارامشو امنیت کنم و احساس خوب
میخوام اینقدر پس انداز داشته باشم که تنها دق دقم خرج کردنش باشه و احساس عالی
دوتا ماشین لوکس و یه موتور عالی که بهم احساس عالی بده میخوام خدایا شکرت میدونم دیونگیه ولی من عاشق دیوونگیم
سلام دوستان و همراهان گروه عباس منش امیدوارم در هر جای دنیا هستید شاد سالم ثروتمند باشیدوسلام به استاد سید حسین عباس منش.
. من اواخر سال نود و چهار با سایت آشنا شدم و بعد از فایلهای رایگان با ثروت یک شروع کردم من درست استفاده نکردن وتمرینها رو خیلی خوب انجام ندادم ولی با این حال خیلی اتفاقات خوبی برایم پیش آمد من در سال نو و پنج بصورت ناباورانه به سفر ترکیه رفتم ویک هفته هم خرید کردم وهم تفریح با فروش لباسها پول خرج سفر را درآوردم خدا رو شکر درآمدم تقریبا سه برابر شد راحت تر پول خرج می کردم و راحت هم جایش می آمد من مستأجر هستم جایی را گرفتم که پولپیش خیلی کم می خواست در اوایل سال نود شیش به مسافرت رفتیم در یکی از شهر های اردبیل من در بیمارستان در قسمت خیاطی کار می کردم و خیلی اذیت می شدم بخاطر هم کاران منفی وترسو خودم استفاده دادم بسته روان شناسی ثروت سه راهم خریدم من در این سال از خدا خواسته بودم خیاطی را بصورت حرفه ای در حد لباس عروس یاد بگیرم ولی چون سر کار می رفتم نمی توانستم وخداوند کسی را برای من فرستاده تا خودش یاد بگیرد وبیاید به من یاد بدهد ومن هم مقداری از هزینه آن را بدهم خدا رو شکر برای رانندگی اقدام کردم ولی هنوز گواهی نامه نگرفتم. می خواهم پایم قوی بشه. مدت زیادی تلاش کردم برای خودم مغازه بگیرم کار کنم نشود بعد خواستم فعلا برای دیگران کار کنم تا حرفهای تر بشوم جور نمی شود یا راه دور بود یا من نمی توانستم تامین که من رفتم در یک تولیدی کار کنم وله مدت ده روز کار کردم شب عید بود تقریبا کارشان تمام شده بود تو این فاصله از یکی از این مزون ها ب دوستم زنگ زدن براتون کار می فرستنده در خونتون وما در کمال ناباوری قبول کردیم من دوستم دو تا لباس عروس دوختیم مایی که هنوز یک لباس عروس نه دوخته بودیم البته اذیت شدیم ولی خیلی بزرگ شدیم و تعداد مانتو و لباس هم دوختیم واین خیلی عالی بود من در این سال طلا خریدم البته جزو خواسته هام بود نوشته بودم من انگشتر سرویس النگو گوشواره را یک جا وبدون کار کرد خریدم وار وقتی خریدم طلا گران شد ومن سود کردم خدارا شکر. جزو خواسته هام خرید چرخ سردوز بود وخریدم. خدارا شکر. واتفاقات کوچک زیادی که افتاد ومن یادم نیست یکی از اتفاقات این بود بچه هام برام کیک تولد گرفتن آخه تولد من نه فروردین است سابقه نداشته حتی تبریک بگن واخرین اینها این بود که پسر کوچکم برای من کیف پول چرمی خریده برای تولد پرور مادر وگل روز. وپسر بزرگم یک سرویس طلا ظریف به قیمت دوشیصت در آخرین روز سال نودوشیش وخدارا سپاسگزارم و البته این هم جزو خواسته هام بوده خدارو شکر وکلا برای نودوشیش هفت. 1 می خواهم با کمک خدای مهربان ووهابم جایی برای کار بگیرم می خواهم خداوند مشتری های خوب پرداخت پول بده ثروت مند برام بفرسته به راحت تربت شکل در فکر راه اندازی شبکه اجتماعی برای کارم هستم بعد امر کز زیاد برای خرید خانه هستم به راحت تربت شکل وبا این پولی که دارم خونه را انتخاب کردم و بقیه کارا ها دست خداست انجام بدهد. وپیشاپیش از انجامش از خدا سپاسگزارم. و تمرکز کز بعدیم روی تناسب اندام است که به کمک خدا اقدام خواهم کرد. وی خواهم دوره تکامل رو بگذرانم من عاشق مسافرت هستم در طول سی و چهار سال زندگی مشترک به جز اون بک مورد که گفتم به اردبیل رفتیم آن هم دوروز با همسرم جایی نرفتم به دلایل ذهن فقیر همسرم و همراهی خودم که البته خودم مقصر بودم و خودم جذب کردم با آرزوی شادی سلامتی و ثروت و سعادت دنیا و آخرت برای تک تک دوستان و موفقیت روز افزون
سلام دریا خانم. شما که دریایی ودریا حد وحرف ندارد
خواهر عزیز برایت از ته قلب خداییم دعا میکنم که به همه ی خواسته هایت برسی
…..
خوش باشی دریا
باسلام
واقعا خوشحالم که در عرض یک روز بالای 300 نظر ثبت شده و همه دارن از اتفاقات خوب 96 میگن
مرضیه قدیری ثروتساز
خداروشکر سال 96 برایم سال پایه ساز تغییرات بود
اول سال از یکم تا سیزدهم بعد از چندین سال این سیزده روز را رفتم مسافرت با شوهرو بچه هام وخانواده ام بسیار عالی بود جالب اینکه جاهای از ایران را دیدم که هیچ وقت نه شنیده بودم نه حتی به ذهنم میرسید وجالبتر اینکه ما بیشتر مهمان بودیم وخرج زیادی نکردم خداروشکر
دومین اتفاق بزرگم رفتن به دبی وشرکت در نمایشگاه بین المللی بود وجالب که من تا حالا سفر خارجی نداشتم
سومین اتفاق بزرگم تغییر خانه ام بعد از 22سال من در خانه پدر شوهرم زندگی میکردم ومن چون از اون خانه در قباله ام بود میگفتم صحمم رو بگیرم وباهاش برم خانه بخرم ولی سال 96چنین جسارتی رو به خودم دادم که از خانه ام جابه جا بشم ودیگه نگران وترس از کمبود نداشتم وجالبتر با مخالفت همه حتی همسرم وخانواده ام روبه رو شدم ولی دیگه به نظر بقیه توجه نمیکردم وقبل از این وقتی میخواستم این کار رابکنن باهمه مشورت میکردم وآخر بار هم به این نتیجه میرسیدم که نباید جابه جا شوم ولی شهریور96این کار را کردم وازدرون فوق العاده رازی هستم
چهارمین تغییر اساسی ام این بود که پولی که از پس اندازم جمع کرده بودم داده بودم به داداشم وازش درصد میگرفتم ولی 4ماه پیش جسارت این رو پیدا کردم که خودم بااین پول کار کنم وخیلی عالی انجام شد باسود چند برابر وخداروشکر اولین شراکتم رو با پسر 19ساله موفقم انجام دادم وچقدر توی اعتماد به نفس اون هم تاثیر داشت خداروشکر
پنجمین تغییرم در سیستم ومحل کارم بود که تیمی راداشتم که باتمام وجودشان کار میکردند وبا کمی خرید جزئی سالن زیبایی من خیلی مدرن شد ومشتری هایم دوست داشتندوخداروشکر درآمد خوبی کسب کردم
خداروشکر ماشینم رو عوض کردم
این تغییرات چشم گیرم بودولی واقعا سال96 هرروزش
برایم معجزه بود دوستان جدید، پیشرفتهای فوقالعاده آدم های موفق زیاد در مسیرم قرار گرفتم
من سال 96روبیشتر روی خانواده گذاشته بود
سال 97من سال درآمد بیشتر وتوسعه هست
در سال 97قویتر شدن سیستمم ویک فروشنده عالی هستم چون تا حالا خودم رو فرشنده نمی دونستم وروی هوش مالی خودم کار میکنم وبرنامه ریزی قویتر ومصمم تر
امسال 97 دوست دارم به خانه خودم اسباب کشی کنم
سه فرزندم هم درمسیر من بیشتر همسو بشن با تفکروخلاقیتشان
مسافرت به ترکیه کاری باشه ودر فستیبال شنیون مقام اول رو بیارم
سلام به استاد عباسمنش و دوستان گرامی
تمام اتفاقات خوب و تجارب عالی سال 96
مهمترین اتفاقی که در سال 96 برام افتاد آشنا شدن با گروه تحقیقاتی عباسمنش بود دقیقا زمانی بود که من درگیر جدایی از همسرم بودم و اعتماد بنفسی از خودم نداشتم تا این اقدامم رو عملی کنم من قبلا با قانون جذب آشنا بودم کتاب راز رو خونده بودم ولی درک درستی از قانون نداشتم .
بعد از گوش کردن فایلای رایگان تصمیم گرفتم دوره عزت نفس رو تهیه کنم با اینکه قیمتش خیلی برام زیاد بود تقریبا اندازه حقوق یک ماهم بود تا حالا دوره ای به این مبلغ شرکت نکرده بودم ولی خریدمش و به فایلاش گوش کردم و اولین تمرین این دوره این بود که تصمیمی که سالها دو به شک هستید رو بگیرید و عملی کنید به فایلای بعدی هم گوش کردم این دوره باعث شد من تصمیم برای جدایی که خیلی وقت بود مردد بودم رو عملی کنم و اعتماد بنفس پیدا کنم. اتفاقات دیگه ای که برام افتاد:
در طول این یکسال 5 بار برنده تخفیف 40 درصدی سایت شدم
دوره عشق و مودت – سه جلسه از قانون آفرینش- کتابهای استاد و کتاب معجزه سپاسگزاری و راهنمای درون رو تهیه کردم.
بالارفتن عزت نفسم
بهتر شدن رابطم با خدا- احساس گناه و احساس قربانی بودن رو از خودم دور کردم – با یاد گرفتن قانون دلیل اتفاقات افراد دیگه رو میتونم از قانون بفهمم-
خیلی با افراد دور و برم فرق کردم همه نشستن در مورد بدبختی ها بی پولی ها و روابط بدشون حرف میزنند غیبت میکنند ولی من اینطوری نیستم من راجع به زیبایی ها حرف میزنم.
موفقیت آدما رو تحسین میکنم.
تونستم خودم به تنهایی بدون کمک مالی هیچکس برای خودم خونه رهن کنم روز هایی رو تنهایی با خودم باشم بدون اینکه از چیزی بترسم.
با درک قانون آرامشم نسبت به قبل بیشتر شده خیلی شجاع شدم چون میدونم خدا همیشه مراقب منه .
تنهایی با تور یک روزه به تفریح و گردش رفتم و دوستان جدیدی پیدا کردم.
کتابهای زیادی در زمینه موفقیت مطالعه کردم با اینکه من زیاد اهل کتاب نبودم
تلوزیون و اخبار رو از زندگیم حذف کردم
خوندن ترجمه قرآن رو با دید قانون آفرینش شروع کردم
با تمرین سپاسگزاری نشانه های زیادی رو جذب کردم و همه رو در دفترم نوشتم حتی غذایی که هوس کرده بودم رو هم جذب کرده بودم که همیشه استاد میگه.
می خواهی چه تجاربی را در سال 97 کسب نمایی
میخوام این قانون رو خیلی دقیق بفهمم دوست دارم ایمانم خیلی قوی بشه و رابطم با خدا عالی و عاشقانه بشه.
میخوام عزت نفسم خیلی بیشتر بشه.
میخوام یک رابطه عاشقانه زیبا رو تجربه کنم
میخوام درآمدم افزایش پیدا کنه حداقل سه برابرش کنم.
دوست دارم دوره روانشناسی ثروت 1 رو بدست بیارم
میخوام خونه بخرم ماشین بخرم مسافرت برم
با تمام وجود میخوام از زندگیم لذت ببرم و خوشحال باشم.
خدا رو شکر میکنم که منو به این مسیر هدایت کرد از استاد عزیز ممنونم که این آگاهی ها رو صادقانه به ما آموزش میدن ممنونم.
بنام آفریدگار عشق…
سالها بود که چشمان غم زده ام ساعت ها به دور دستها خیره میشد، چشمانم در جست و جوی خدایی بود که به فاصله یک خدا برایم دور بود … سنگینی حسرت در عمق جملاتم به وضوح حس میشد… ساعت روی دیوار زمزمه گر دقایقی بودند که هنوز زندگی نکرده بودم و وسعت خیابانهای شهر یادآور مسیرهای منتهی به اهدافی بود که تا بحال طی نکرده بودم… در سکوتم، بی قراریهایم را فریاد میزدم…هر از گاهی خوشبختی را در لابه لای کتابهای انگیزشی میجستم، چندی بعد سردرگم از راه های پیشنهادی نویسندگان، در گوشه ای بلاتکلیف می ماندم، و من بودم و آرزوهای دور و درازم…
با این وجود میدانستم که حقیقتی است نهفته در من و خدایی وجود دارد که از رگ گردن به من نزدیک هست…
با وجود اینکه من به تازگی و حدودا نزدیک به دو ماه هست که با جناب آقای عباسمنش و دوستان عزیز آشنا شدم، دستاورد سال 96 را بدست آوردن حس ناب آرامش در سرتاسر وجودم و باور خداوند به عنوان یگانه حمایتگر، تنها منبع مطلق خیر تا ابدیت میدونم …
برای سال 97 برنامه ها و اهدافی دارم که قصد دارم با حمایت خداوند عملیشون کنم… با توجه به اینکه به تازگیا به این خانواده بزرگ ملحق شدم و تا بحال از از فایل های رایگان وکتاب رویاهایی که رویا نیستند بهره مند شدم، میخوام به لطف خداوند در سال جدید دوره های عزت نفس و عشق و مودت رو تهیه کنم ، تا بتونم روی عزت نفسم کار کنم ، و چون میخوام در این سال همراه و همدم زندگیم رو بدست بیارم میخوام از دوره عشق و مودت که حاوی راهنمود های استاد عزیز بهره مند شوم…
با یاری خدا قصد دارم خودم را برای برگزاری نمایشگاه نقاشی انفرادیم آماده کنم …هدف دیگری که دارم این هست که در سال دید درآمدم رو به سه برابر برسونم…
در سال جدید برای استاد عزیز و خانواده بزرگمون سلامتی و لمس موفقیت رو میخوام…