توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 61

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3066 روز

    اتفاقات خوب امروزم که بهم احساس خوبی داد:

    رفتن به پارک با خواهرزاده هایم

    امروز کمی دلخور بودم خواهرزاه ام که پنج سالش پیشم آمد و گفت خاله جون چرا ناراحتی و دلیل موضوعی که باعث ناراحتی ام شده بود را بدون این که من ازش بپرسم بهم گفت و من آروم شد . واقعا تعجب کردم بچه ها گاهی اوقات چه آگاهی هایی دارند.

    یکی از همسایگان فوت شده است که دوست پدرم بود مرتب پیش هم می رفتند اینجا هم زیاد زنگ می زد حرف می زد . شخص باحوصله و مهربانی بود و خیلی راحت از دنیا رفت . به خودم گفتم من هم دوست دارم مثل این شخص بی خیال باشم و وقتی مردم همه احساس خوبی بهم داشته باشند . خداوند بهم می گوید مرا همین طور که هستم دوست دارد به خاطر خاص بودنم .

    فکر می کنم تنها بودن رفتن به طبیعت بهم حس بسیار خوبی می دهد شاید به همین خاطر است چون می خواهم ماشین داشته باشم . چرا که بدون در حس خوب مهم ترین است . خداوند بهم می گوید شروع کردن همیشه از درون است از خودت است باید ابتدا باید در خودت صلح را ایجاد کنی . در خودت آرامش را بیابی . اول رابطه خوب با خودت ایجاد کنی.

    می گویم چرا به هدف هایم نمی رسم مثلا در طی این سال ها نتوانستم به ان خواسته برسم می گوید اصلا خواسته یا هدف مهم نیست مگر به برخی از نتایج نرسیدی و باز هم انتظار داری گاهی عجله می کنی گاهی حست بد می شود . می گوید اصلا رسیدن به هدف در قیاس با حال خوش و احساس خوب قابل مقایسه نیست . فراموش نکن همه اینها برای ارتباط خوب با خدا است و ارتباط خوب با خدا از طریق احساس خوب آرامش و هماهنگی است که لازمه اش همیشه کنترل کردن احساسات است.

    اگر می خواهی بدانی چقدر مثلا امروز موفقی ببین امروز حالت احساسات چقدر خوب بوده است آرامش را رهایی را هم مداری با خداوند را چقدر تجربه کردی و اگر راضی نیستی هر زمان بخواهی وقت داری .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    زهرا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 3211 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش گرامی و دوستان خوبم.

    قبل از نوشتن هر چیزی باید بگم که من تا امروز تمام کامنت‌های دوستان رو مطالعه کردم. بعضی جاها گریه کردم و بعضی جاها متحیر شدم. گریه‌ام برای خوشحالی بود. خوشحالی از اینهمه رحمت و قدرت خدا. از اینهمه عشقی که خدا به بندگانش داره. دوستان خوبم کامنت‌های شما واقعا ایمان منو بسیار بسیار بیشتر کرد. امیدم رو بسیار بالا برد. قدرت خدا و قوانین ثابت و تغییرناپذیرش رو بیشتر به من نشون داد. از همه شما سپاسگزارم و آرزو می‌کنم سال 97 سالی باشه که به تمام خواسته‌هایی که نوشتید برسید و حتی به بیشتر از آن.

    من از سال‌ها قبل با قوانین کائنات آشنا بودم. اما اونا رو به فراموشی سپرده بودم. آگاهی داشتم اما باور نداشتم. در کل به مطالب موفقیت و ذهن و ضمیر ناخودآگاه علاقه داشتم و هر زمان که کتابی به دست می‌آوردم، مطالعه می‌کردم. در نیمه های سال 95 با سایت استاد آشنا شدم اما چون درگیر کلاس و آموزش برای کسب و کار جدیدم بودم فرصت زیادی نداشتم به آن سر بزنم. تعدادی از فایل‌های رایگان رو دانلود کردم و گوش دادم و پس از چند روز فراموش کردم. بعد از آن من در یک حالت رکود قرار گرفتم. کسب و کارم به کندی پیش می‌رفت.

    پیش از آن سختی‌های زیادی کشیده بودم. آرزوهای زیادی داشتم. بسیار به درگاه خدا ناله و زاری کرده بودم. در روابط عاطفی چندین بار شکست خورده بودم. بعد از مدتی متوجه شدم دلیل این شکست‌ها این است که من خودم و خواسته‌هایم را نمی‌شناسم. اعتماد به نفس کافی ندارم. در ارگان دولتی استخدام شدم در یک مکان خیلی دور و محروم خدمت می‌کردم اما کارم را دوست نداشتم. بعد از دو سال استعفا دادم. به تهران آمدم و چند جای دیگر کار کردم ولی هرگز راضی نمی‌شدم. دچار تضادهای زیادی در کارم شدم تا بالاخره فهمیدم به چه نوع کسب و کاری علاقه دارم. شروع به آموزش در آن زمینه کردم. ابتدا بسیار از شروع آن می‌ترسیدم. از اینکه سرمایه ندارم، از اینکه هزینه طراحی سایت را ندارم، از اینکه بلد نیستم فیلم آموزشی بسازم. ولی به قدری شوق داشتم که از طریق جستجو قدم به قدم اما بسیار کُند راه را پیدا می‌کردم و پیش می‌رفتم. توانستم از طریق پاورپوینت فیلم آموزشی بسازم. بعد از آن به کلاس‌های طراحی سایت و بازاریابی هدایت شدم که روشهای بهتری برای تهیه فیلم و فایلهای صوتی آموزشی یاد گرفتم. با هزینه‌ای بسیار کمتر و روشی راحت‌تر توانستم طراحی سایت را یاد بگیرم.

    متاسفانه در سال 96 بسیار درگیر روزمرگی شدم و هدف کاری‌ام را به آهستگی پیش می‌بردم. دچار مشکل مالی شدم و به دنبال کار می‌گشتم. بعد از 4 ماه جستجو توانستم کاری پاره وقت و غیر حضوری پیدا کنم که بابت آن خدا را شکر می‌کنم.

    در اواخر بهمن 96 با دیدن فایلهای رایگان استاد که در کامپیوترم بود دوباره وارد سایت استاد شدم. اینبار به صورت جدی صحبتهای استاد را دنبال می‌کردم. اولین تمرینی که انجام دادم تمرین سپاسگزاری بود. دفتری تهیه کردم و در آن نعمتها و اتفاقات خوب هر روز را یادداشت و از صمیم قلبم برای آن سپاسگزاری می‌کردم.

    به طور جدی شروع به تمرکز بر خواسته‌ها و نوشتن لیست شکرگزاری کردم. حتی اگر در طول روز اتفاق خاصی نیوفتاده بود و چیزی بدست نیاورده بودم در مورد غذایی که آن روز خورده بودم، موسیقی دلنشینی که گوش داده بودم، توانایی دیدن، شنیدن، صحبت کردنم و … می‌نوشتم و شکرگزاری می‌کردم. هر چه بیشتر می‌نوشتم در روزهای آتی نعمت‌های بیشتری را می‌دیدم که می‌توانم بنویسم.

    تقریبا بعد از دو سه هفته برکات این شکرگزاری در زندگی من آشکار شد. نشانه‌های واضحی از نتیجه شکرگزاری را در زندگی‌ام می‌دیدم.

    من بعد از 37 سال زندگی امسال موفق شدم معنی حقیقی شکرگزاری و توحید را درک کنم. معنی خدا و قدرت الهی و توکل رو درست بفهمم. خدا رو شکر می‌کنم. پیش از این شکرگزاری رو فقط در گفتن الحمدالله می‌دونستم. فقط به زبان می‌گفتم خدا رو شکر در حالی که ذهنم درگیر نگرانی‌ها و مسائل منفی زندگیم بود. از این رو این شکر گفتن‌ها، هیچ تاثیر و انرژی مثبتی در زندگی‌ام نداشت.

    فهمیدم که چقدر در مورد توکل به خدا اشتباه می‌کردم. فهمیدم که توکل به خدا خیلی خیلی معنی زیبایی داره. خیلی خیلی به انسان انرژی می‌ده، انگیزه می‌ده‌، به زندگی انسان معنا می‌داده‌.

    من در دوره‌ای از زندگیم بسیار مذهبی بودم. بسیار در مراسمات مذهبی شرکت می‌کردم. چندین سال اعتکاف شرکت کردم. ولی وقتی دیدم اعتکاف محلی برای تبلیغات سیاسی شده و چیزی به اسم عبادت و خداشناسی توش نیست دیگه شرکت نکردم. کم‌کم احساس کردم که توی مراسم مذهبی به انسان‌ها توهین میشه. خدا رو خیلی سختگیر و انتقامگیر معرفی می‌کنند. اونهایی که از شرایط اجابت دعا برای من حرف می‌زدن خودشون هم حقیقتا به حرفهای خودشون ایمان نداشتند. معلمم به من گفت چون ناخونت بلنده هرگز دعاهای تو به آسمان نمیرسه و قلب من شکست. نه به خاطر دعاهایی که مستجاب نشده بود. به خاطر اینکه تصور کردم خدا اینقدر سختگیره. به خاطر اینکه من دائم باید مراقب باشم که خدا از من ناراحت نشه. و من هیچوقت نفهمیدم چرا دعاهای من مستجاب نمیشه. چرا با اینکه همیشه به خدا توجه می‌کنم ولی از اینهمه رحمت و برکتش چیزی نمی‌بینم. هزاران بار از خدا پرسیدم به من نشان بده اشتباهم کجاست. چرا من همیشه حتی در محضر خدا نگرانم. مگه خدا نگفته که (با یاد خدا دلها آرام می‌شود). پس چرا دل من آروم نمیشه.

    به مدت 2 سال بی‌خیال شدم. همه آرزوها در دلم خاموش شد. ولی هر از گاهی با فکر کردن به اون‌ها کورسوی امیدی رو که داشتم روشن نگه داشته بودم. هر از گاهی از خدا هدایت می‌خواستم. در این دو سال خیلی روی خودم کار کردم. تلاش کردم مثبت فکر کنم. اما افکار منفی هم همراهش بود و تمام افکار مثبت من رو بی‌اثر می‌کرد. من در یک حالت خنثی قرار داشتم. اما در یک ماه اخیر با گوش دادن به فایل‌های رایگان آگاهی و باورهای خودم رو ارتقا دادم. معنی توحید رو تازه می‌فهمم. شکرگزاری واقعی رو تازه می‌فهمم. دلیل جذب ثروت با شکرگزاری رو با تمام وجودم فهمیدم.

    اتفاقات خوبی که در سال 96 تجربه کردم:

    خانه جدید مادرم که بابت آن بسیار خوشحال و شکرگزارم. زیرا یکی از آرزوهای بزرگم بود که در سال 96 محقق شد.

    دو بار سفر به شهری که در آن به دنیا آمده و بزرگ شده بودم.

    ازدواج برادرم و برگزاری مراسم عروسیش به راحت‌ترین شکل که آرزوی دیرینه من بود.

    فراهم شدن شرایط آرام و خلوت برای کار کردن روی خودم و باورهام

    آشنایی با همسر آینده‌م و آشنایی خانواده‌های دو طرف با هم

    تلاش و پیشرفت در آموزش مکالمه زبان انگلیسی

    طراحی سایت، تهیه محصول آموزشی و نوشتن چندین مقاله و قرار دادن آن در سایتم

    پیدا کردن شغل بعد از جستجوهای بسیار با مشخصات دلخواه خودم

    پختن غذاها و شیرینی‌ها و دسرهای خوشمزه و پیشرفت عالی در آشپزی

    برف بازی و یک روز هیجان‌انگیز و به یاد ماندنی و عالی با خواهرام

    پرداخت قسط‌ها و صورت‌حساب‌ها و قبض‌ها بدون دیرکرد و سر موقع

    پرداخت قسمتی از بدهیهام

    دیدن دوست صمیمی‌ام بعد از هفت ماه

    ازدواج یکی دیگر از دوستان صمیمی‌ام با شخص دلخواهش

    از حرفهای دیگران بخصوص پدرم ناراحت می‌شدم این ناراحتی لحظات خوب زندگی‌ام را تلخ می‌کرد. قلبم را سرشار از خشم کرده بود. بعد از آشنایی با قوانین روابطم را با افراد منفی قطع کردم و با افراد نزدیک و خانواده بهبود بخشیدم. من همیشه تصور می‌کردم باید پدرم طرز فکرش را عوض کند تا بتوانم با او رابطه خوبی داشته باشم. اما من طرز فکر خودم را تغییر دادم. نسبت به پدرم به جای خشم عشق را جایگزین کردم و تغییراتی را که دوست داشتم در پدرم ایجاد شود به طور معجزه‌آسایی در او ایجاد شده بود. همانگونه که همیشه دوست داشتم با من رفتار کند، رفتار می‌کند و روابط ما بسیار خوب شده است. همیشه تصور می‌کردم تغییر ذهنیت پدرم سخت‌ترین و گاهی ناممکن‌ترین کار دنیاست. ولی من بعد از کار کردن بر روی ذهنم و هماهنگ شدن با خداوند و کائنات یک بار با پدرم صحبت کردم و در آن زمینه او را تحت تاثیر قرار دادم. به قول یکی از دوستان خوبم در خانواده عباس‌منش گویا خدا از زبان من صحبت می‌کرد.

    اهداف من در سال 97

    قرار گرفتن لحظه به لحظه در مسیر رشد و تکامل خودم. بمباران کردن خودم با ورودی‌های مثبت و قرار دادن خودم در فضای مثبت و عمل به قوانین الهی. خدا رو شکر می‌کنم که دیدن این فایل استاد و مطالعه کامنت‌های دوستان و کامنت گذاشتن خودم در این قسمت اولین گام‌ها برای عملی کردن این خواسته‌ام شد.

    بهبود کامل قدرت بیناییم

    آموزش و تقویت مکالمه زبان انگلیسی

    انجام تمام مقدمات ازدواجم به بهترین شکل ممکن.

    پیدا کردن خانه دلخواه خودم و شروع زندگی مشترکم در آنجا

    ازدواج و شروع زندگی مشترکم با شخص دلخواهم

    سفر به چابهار و اردبیل

    سه برابر کردن درآمدم به ماهی 3 میلیون تومان در ماه به طور متوسط

    اهداف کاریم شامل توسعه سایت و تهیه محصولات آموزشی بیشتر، جذب ایمیل‌های علاقمندان و فروش محصولم و کسب درآمد از سایت خودم

    خرید تمام قسمت‌های دوره قانون آفرینش

    پرداخت کامل تمام بدهی‌هایم

    و …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    +O گفته:
    مدت عضویت: 2961 روز

    به نام خدا

    سال 96 سال تغییر مسیر زندگی من بود که با آشنایی با این سایت شروع شد

    از استادم سپاسگزارم که با آموزش خاص و موثری که توی فایل های رایگانش داره زندگی انسان هایی که میخوان بهتر زندگی کنن رو به سمت و سوق اهدافشون هدایت میکنه

    از لحظه ای که با این سایت اشنا شدم زندگیم شروع کرد به تغییر و تحول و تا قبل از اون من بیکار بودم

    کار کارمندی برام جور شد و استخدام شدم

    روحیم خیلی خیلی خیلی بهتر شد

    از نا امیدی مطلق درومدم و کاملا به اینده امیدوار شدم

    همش به خودکشی فکر میکردم و الان به تفکرات اون موقع که داشتم میخندم D:

    شیطان وجود منو تو چنگش داشت، کاملا عوض شد وضعیت روحی من از وقتی که به حرفای استاد گوش کردم

    همه رو مقصر میدونستم بجز خودم و الان هیچکس رو مقصر نمیدونم جز خودم و مسئولیت هر اتفاقی که میفته رو میپذیرم

    هیچ ارزویی نداشتم جز یه زندگی بخور نمیر و الان اونقدر ارزوهای کوچیک و بزرگ دارم که کسی بفهمه مغزش سوت میکشه

    پولی نداشتم و الان خداروشکر مقداری پول پس انداز دارم که برای راه اندازی کسب و کارم مناسبه و بزودی هم استارتشو میزنم

    سالها بود نماز نمیخوندم چون فکر میکردم خدا دشمن منه ولی الان نماز میخونم و خدا بهترین رفیقمه و همیشه هوامو داره

    همیشه تو خونه دعوا و جر و بحث بیخود داشتیم که الان خیلی کمتر شده یا کلا حذف شده

    خیلی غمگین و ناراحت بودم و بعد از دیدن فایل های رایگان استاد شادی و خنده و بزن برقص جایگزین شد xD

    هر وقت به مسئله ای برخورد میکردم به راحتی اب خوردن حل میشد و راه حلش جلو روم قرار میگرفت اصلا خندم میگرفت که اینقدر ساده مسائل حلن بدون اینکه خودمو اذیت کنم درست برعکس قبل که اونقدر مسائل مختلف پیچ در پیچ بوجود میومد و راه حلی نمیدیدم که میگفتم هر چی بدبختیه برا منه

    ==========

    اهداف من در سال جدید

    خرید خونه شخصی

    ماشین فوق العاده

    ازدواج و همسری فوق العاده

    کسب و کار شخصی خودم و کنار گذاشتن همیشگی کارمندی

    ثروتمند شدن به راحتی با تلاش متافیزیکی و ینمه هم فیزیکی

    مهاجرت

    زندگی رویایی که از قبل توی ذهنم ساختم همشو

    سرمایه گذاری های سوداور و موفق

    من عشق نوازندگیم ولی هنوز واردش نشدم، بزودی شروع به اموزش نوازندگی میکنم چون هدفم جمع اوری تیم و ایجاد گروه نوازندگیه و بشدت به گیتار علاقه مندم، بهش میرسم

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    علیرضا هادی گفته:
    مدت عضویت: 3154 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز

    نکات مثبت 16فروردین

    1دیشب وقتی که می خواستم بخوابم به ضمیر ناخوداگاه دستور دادم که مخوام صبح زود بیدارشوم وورزش کنم وامروز صبح زودبیدارشدم ومن که هیچ وقت ورزش نمی کردم ورزش کردم

    2 امروز طبق برنامه ریزی که کرده بودم پیش رفتم

    3به دیدن دوستام رفتم بعدازچندماه

    4من هرروز روی باورهای ثروتم کارمیکنم امروز یک ایده به ذهنم رسید وقصداجرادارم

    5امروز برای حفظ کلمه ازجعبه لایتنراستفاده کردم بعد ازچندروز

    6ویک نکته مثبت اینکه الان درخدمت شماهستم

    خیلی دوستتون دارم خداحافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    دنیا فاطمی گفته:
    مدت عضویت: 2834 روز

    دنیا ?:به نام خداوند بسیاربخشنده بسیارمهربان ,سلام دارم خدمت استاد عزیز وتمام اعضا خانواده صمیمی وهمچنین گروه تحقیقاتی عباس منش عزیز, همانطورکه بچه های دیگه هم اشاره کرده بودن بهترین اتفاق سال96 برای من وهمسرم آشنایی با بهترین استاد دنیا,استادعباس منش عزیزم هست که اسمشون همیشه ورد زبان من وهمسرم هست به اندازه ای که  تمام خانواده واطرافیان ماهم دیگه بااسم استاد آشنا هستن ,هرچقدر خداروشکر کنم بابت قرارگرفتن دراین مسیر زیبا بازهم کمه,روزانه خداروشاکرم که منو به این مسیر بی نهایت زیبا وشیرین هدایت کرد,تقریبا قبل از رمضان سال 96 بودکه یکی ازدوستان قدیمی دوران دانشکده سه تا فایل صوتی فرستاد توی گروه واتس آپی که درست کرده بودیم تا بچه هایی که سالها قبل باهم همکلاس بودیم ازحال همدیگه باخبر باشیم ,گوشی من چون خیلی پربود و حافظه نداشت مدتها بود که هیچ فایلی رو دانلود نمیکردم اما اونروز برخلاف عادت همیشگی ازدوستم پرسیدم که اینایی که فرستادی چیه وایشون هم اسم استاد رو آوردن وتوضیحات مختصری درموردشون دادن اما هیچ کدوم از ماها ایشونو نمیشناختیم خلاصه به هرزحمتی بود این سه تا فایل رو دانلود کردم و گوش دادم , فایل سه برابر کردن درآمد بود, انگار گمشده ام را پیدا کرده بودم ,من از خییییلی سال پیش دنبال راهی بودم که منو به آرزوهام برسونه,همیشه میگفتم مگه من چندبار به دنیا میام,اگه فقط همین یه باره پس چرا نمیتونم اونجوری که خودم دوس دارم زندگی کنم, این اون زندگی نیست که روح منو ارضاء کنه,خلاصه اینکه همیشه این چالشها در ذهنم بود , تو این سالها به راههای زیادی هدایت شدم از استادان داخلی و خارجی,موقعی که به فایلهاشون گوش میدادم یا کتابشونو میخوندم پرازانگیزه واشتیاق میشدم اما راهکاری واضح وروشن ارائه نمیدادن که باعمل کردن به اونا بتونم به آرزوهام برسم وهمیشه یک حلقه گمشده ای دراین میان بودکه بین من وآرزوهام فاصله می انداخت,اما اونشب انگار همون حلقه گمشده من پیدا شده بود,رفتم وهمسرم که تقریبا خواب بود رو بیدارکردم وگفتم بلندشو فقط بیا گوش کن پیداش کردم,الان که دارم اینا رو مینویسم چشمام پرازاشکه ,اون شب رو هیچ وقت فراموش نمیکنم,بعداز اون من وهمسرم پیگیرمحصولات استاد شدیم وقتی شوهرم بهم گفت که فایل ثروت 1 استاد 5 میلیونه سرم داغ شد من وشوهرم کاملا ناامید شدیم و کلی هم ازاستاد دلخورشدیم که چرا باوجودیکه نیاز مالی نداره اینهمه قیمت محصولاتشون زیاده که ما نمیتونیم بخریم, همونروزا بودکه مادرم مریض شد و بستری شد ومن به مدت دوهفته شاید بیشتر توی بیمارستان بودم وهربار که همسرم به ملاقاتی میومد چندتا ازفایلهای رایگان استاد رو دانلود کرده بود وباهم گوش میدادیم و من وشوهرم که به لطف الله کاملا یکتاپرست بودیم با دیدن یکتاپرستی استاد ترغیب شدیم تا هرطورکه شده فایل ثروت رو تهیه کنیم و با کمک ولطف الله همسرم در رمضان سال1396 موفق به تهیه بسته روانشناسی ثروت 1 شد , بعدازاون هم چندین جلسه ازقانون آفرینش رو خرید ,با زیرورو شدن باورهایمان زندگیمان هم ازاین رو به اون رو شد,باوجودعلاقه بسیارشدیدی که بین من وهمسرم وجودداشت  اما به خاطر عدم آگاهی که داشتیم تقریبا بیشتر اوقات باهم بگو مگو و بحث داشتیم ,ازآنجایی که بچه ها خواه ناخواه شبیه خانواده هایشان میشوند من نیز همانند مادرم همیشه توجهم برروی نکات منفی,زندگیم بود,باآنکه همسرم قااابل مقایسه با اطرافیان ,آشنایان و… نبود و همیشه خودم هم به این موضوع اذعان داشتم اما بیشتر اوقات با توجه کردن بر نکات منفی بسیار بی اهمیتی که همسرم داشت بین ما بحث ودلخوری بوجود میومد و شیرینی زندگی رو به کاممون تلخ میکرد و همانطورکه انتظار میره من همیشه باخودم انواع واقسام بیماریها رو حمل میکردم,باوجودیکه سنی نداشتم اما دیسک کمر,میگرن,تپش قلب و….و……

    15 سال بودکه دارو برای تپش قلب ومیگرنم استفاده میکردم و دکترها گفته بودن باید تاآخرعمردارو مصرف کنی بااین وجود بازهم همیشه مریض بودم اما من بعداز شناخت قوانین وعمل کردن به آنها تصمیم گرفتم که داروهایم را کناربگذارم چون هیچ نیازی به آنها احساس نمیکردم با دکترقلب ومتخصص داخلی که مشورت کردم مخالفت کردند و اجازه ندادند اما من داروی قلبم را به تدریج کم کردم و بعد ازسه هفته کامل قطع کردم و الان بیش از دوماهه که هییییچ دارویی استفاده نمیکنم وکاااااااملا سالم سالم هستم.

    استادعزیزم مطمئنم سراسر این مسیرزیبایی راکه به مانشان دادی موفقیت وثروت وخوشبختیست ,موفقیت پشت موفقیت,ثروت پس ازثروت,

    آنقدر سرشار ازعشق ودوست داشتن مردم وتمام دنیا هستم که هرلحظه درحال سرریز شدن است بی چشم داشت بی توقع وباچشم هایم میبینم که چندین برابرش هرلحظه به من برمیگردد ,خدایا سپاسگزارم بی نهایت سپاسگزارم.

    دوس دارم برای سال 97, ایده ای رو که به ذهنم اومده ودرحال پیگیریش هستم به بازار ارائه کنم و موفقیت وفروش چشمگیری نصیبم بشه ان شالله

    خداروشکر یه پسر9ساله بسیار زیبا وفوق العاده دارم که آینده بسیار بسیار درخشانی داره ان شالله وازالان داره قانونو یاد میگیره, دوس دارم برای سال97 صاحب دو دختر دوقلوی همسان بشم اسمشون هم انتخاب کردم و تو خیالم لحظات فوق العاده ای روباهاشون سپری میکنم وان شالله خبرشو بهتون میدم ?

    وخیلی آرزوهای ریز ودرشت دیگه, ممنونم که باعث شدین بانوشتن وتکرار قوانین بازم پر ازشوق رسیدن بشم ,

    باآرزوی شادی سلامتی وثروت برای همه مردم ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2982 روز

    سلام دوستان عزیزم

    ارزشمندترین دستاورد سال96 برای من اشنایی با سایت عباس منش واستاد عزیز بود.چه لحظات شیرینی بود من تشنه اگاهی ورسیدن به سرچشمه اگاهی.چنان روحم سرشار از عشق و ارامش شد وچنان غرق در خدا شدم که نفهمیدم چطور این مسیر بهشتی رو طی کردم فقط بوی خوش عطر گلهای خدایی رو دنبال کردم و کردم تا به دروازه نعمتها رسیدم.چقدر لذت بخش بود این مسیر نه سنگلاخی نه ازاری نه گودالی سراسر لذت بود و ارامش.سال 96 برای من شروع بارش نعمتها بود از جمله چیزهایی که جز ضروریات خونه ما بود و من تمامشون رو با عشق با دسته چک جادوییم میخریدم رو خریدم.مثل درب پارکینک برای خونمون هزینه تعمیرات خونمون هزینه ارتودنسی دندونای خواهرم.خریدم ابمیوه گیری برای خونه.زدن یک سر ایوان جلوی خونمون یک نیم ست طلا برای خودم و یک انگشتر عقیق طلا برای روز مادر برای مادرم.(توپرانتز بگم نیم ست من یک انگشتر بزرگ و زیبا داره که هر وقت حالم بد میشه نگاهش میکنم ویادم میاد به لحظات زیبایی که دارم و برکت خداوند)شاید خنده دار باشه یا برای بعضی ها اینا خیلی کوچیک باشه اما برای من خیلی سخت بودبدست اوردنش وجز ارزوهام بود.پیدا کردن یک دکتر خوب وبا انصاف برای جراحی کلیه برادرم اونم به یک روش کاملا عالی بدون پاره کردن بدنش که همه زیر میزی میخواستند برای عملش هر کلیه یک میلیون.هر دو کلیش سنگ ساخته بود.برقراری روابط حسنه برادر بزرگم با ما بخاطر یک سری اختلافات ناراحت بود.برداشت محصولی بی نظیر و بابرکت بعد از9سال.وقتی یادم میاد چه برکتی امسال از باغ ما شامل حال همه شد دلم میخواد با سر فرو برم تو زمین به جای سجده.عزت نفس و اعتماد به نفسی که پیدا کردم وبرای خودم بیش از پیش ارزش قائل شدم.خدایا شکرت چه سال پر برکتی بود 96

    $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

    واما سال 97 میخواهم هجرت کنم هجرتی شیرین واینده ساز.میخواهم ایمانم را نشان دهم.میخواهم تمرین کنم بندگی را بدون قیدو شرط.میخواهم در عمل نشان دهم ایاک نعبد وایاک نستعین را.میخواهم دست در دستان خدا بروم به سمت خواسته هایم. درامدم را به 2میلیون در ماه برسانم(الان بیکارم)کفشدوزکم رو بخرم(206 هاچ بک سفید رنگ تیپ5 صفر کیلومتر)

    وانقدر روی باورهای توحیدی ام کار کنم که سراسر نور و امیدو توکل شوم.

    به امید خودش که امید همه امید واران است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    پردیس پردیس گفته:
    مدت عضویت: 3601 روز

    خلاصه باورهای عالی عزیزان شرکت کننده در این مسابقه صفحات 19 و 20

    ماشالا بابا چقدر تند تند نظر میذارید همین الان تعداد صفحه ها شدن 61 :)))))

    انقدر آدم خوشبخت توی ایران زندگی میکنه ؟؟؟؟ ایول دمتون گرم

    70- ” آیا من سرنوشتم را می سازم؟ یا سرنوشت زندگیم را می سازد؟” در این سوال سر درگم بودی و وقتی فهمیدی و درک کردی تک تک اندیشه هایت در ثانیه ثانیه های زندگی تو در حال ساختن این زندگی و سرنوشت توست تسلیم شدی آرام شدی و دیگر از گذشته ات گلایه نکردی دیگر نه از پدرت و نه از مادرت و نه مدرسه ات شکایت نکردی دیگه از اینکه دانشگاه سراسری قبول نشدی شکایت نکردی تمامی مسولیت زندگی خودت را بی چون و چرا پذیرفتی و قدم دوم شکرگزاری را به تو آموختم و درک کردی حمد و ستایش من باعث افزایش نعمت های زندگیت می شود و درک کردی خاطرات تلخ گذشته نیازی به مرور ندارد و همیشه تمرکزت را به خوبی های زندگی و نعمت های که داری گذاشتی و هر روز هم خوبی های بیشتری دریافت کردی وقتی به کسی کمکی کوچک می کردی ته قلبت تکرار می کردی می دانم خداوند ده برابر آن به من باز می گرداند و من هر روز آن ده برابر را به تو باز گرداندم

    71-معنی کلمه استغفار را درک کردی و فهمیدی استغفرالله به معنی پاک شدن تمامی باورهای که مانع رسیدن تو به من می شود و سعی می کنی روزی صد بار این ذکر را بیان کنی و هر لحظه با خودت تکرار می کنی پروردگارا تمامی اندیشه های که مرا از یاد

    تو دور می کند از ذهنم پاک بگردان .

    72-نجوا به معنای گفتگوهای ذهنی است که مدام میگه :بدبخت شدی ،فرزندت تصادف کرد ، به هیچ جایی نمیرسی ،تلاشت بی فایده است . وظیفه ای شیطان این هست که ما را غمگین کند . چون زمانی که ما غمگین میشن در فرکانس ناخواسته ها قرار میگیریم .

    ولی وطیفه ای ما توکل بر خداست چون زمانی که ما بر خدا توکل میکنیم شیطان نمیتونه احساس ما را بد کنه .به همین دلیل اتفاقات نامناسب را تجربه نمی کنیم… و کسی که احساسش بد هست و میگه من توکل به خدا کردم این فرد داره خودش را فریب میده.

    توکل را باید از پیامبر اسلام آموخت که در سخت ترین شرایط احساسش خوب بود زمانی که در شعب ابی طالب محاصرش کردن

    ولی یعقوب پیامبر بر خدا توکل نکرد به همین دلیل سالهای زیادی یوسف را ندید

    73-صعود به مدارهای بالاتر مستلزم این است که از داشته های زندگی ات قدرت بگیری و به فراوانی و وفور نعمت ها باور داشته باشی تا با توجه به نکات مثبت زندگی و دنیای اطرافمان و ایجاد احساس خوب و سپاسگزاری از خداوند ، به مداری قدم برداریم تا از نعمتها بیشتر و بیشتر و تا بی نهایت بهرمند شویم…

    74-من خلاق ترین انسان روی کره زمین هستم و این قدرت و توانایی را دارم که در عین ناباوری دیگران، کاری انجام دهم که هیچ کس تصورش رو هم نمی کند.

    75-تجربه کردم وقتی یکی از بدهی هایم را می پردازم انگاری یه قسمتی از مغزم آزادی میشه و پرواز می کنه. و خداوکیلی انسانی که بدهکاری داره مثل کسی می مونه که در حال خفگیه و هر کاری بکنه درست نمی تونی نفس بکشه و این باعث میشه که اکسیژن کافی به مغزت نرسه و در نتیجه نمی تونه ایده های ثروت ساز رو بهت بگه.

    76-خواسته ای که از همه بیشتر و بهتر رهـــا بشه خیلی راحت تر و با کیفیت تر برآورده میشه

    77-استاد واقعا زیرکانه بود این مسابفه ی شما چون من به هیچ وجه دقت به اتفاقای خوب زندگیم اونطوری که باید نمیکردم واین مسابقه ی هوشمندانه ی شما باعث شد مروری کنم تو اتفاقایی عالیی که در سال گذشته داشتم

    78- اگر بیشتر باورش کنم بیشتر میده ، گسترشمون میده و ما را می افزاید ” و این بدان معناست ” خدا آن چیزی میشود که ما باورش کردیم ”

    ارزشمند ترین شاخص زندگی من درک وهابیت ، عشق بی مثال ، آرامش خدا ست و به میزانی که به این انرژی بی پایان هم فرکانس شوم درخشش نور درونم بیشتر میشود . خدایا چقدر زیبا هدایت میکنی / چقدر راحت میبخشی /چقدر زیبا زمان بندی میکنی… سپاس از مهرورزیت خالق بی همتا

    79-” لازم نیست زجر بکشی لازمه روی باورات کار کنی….

    اما لازم نیست شکست بخوری و اذیت شی …..

    چون تمام خواسته های تو از قبل محقق شدند و کاینات برای برآورده کردن آنها زجر نمیکشد ”

    80-باور کنم که :

    تمام آنچه که من میخوام از قبل در جهان وجود دارد و من فقط باید در مدار و فرکاسش قرار بگیرم

    تمام خواسته های من در دسترس و در یک راستا هستند و من باید در این مدار و اتوبان سر راست قرار بگیرم

    تمام خواسته های من با فرکانس های مناسبی که به جهان میفرستم ارتباط مستقیمی دارد و هیچ ربطی به تلاش فیزیکی و زجر کشیدن و لیاقت ما ندارد

    ما به شیوه ای میتوانیم به خواسته های خود توجه کنیم؟

    صحبت کردن در مورد خواسته قدرت مند تر از فرکانس کلام نیست

    چون فکر قابل کنترل نیست و زود تمرکزمان را از دست میدهیم

    تجسم و تفکر در پی کلام حرکت میکنند ( اقرا بسم ربک الذی خلق )

    پس صبح تا شب _ در مورد خواسته هایت صحبت کن جریانی از ایده ها و راهکار ها را با صدای بلند تکرار کن

    نوشتارت را دایم زیر گوشت بخوان با خدایت حرف بزن تا ایده ها بر تو بمباران شود _ کاری که من هر لحظه میکنم

    در این عشق بمانید و دنیار ا به رقص امید بکشانید

    81-اد گرفتم که اگر از انجام کاری نترسی و یا اگر هم میترسی حرکت کنی به سمتش، خداوند راه ها رو برات هموار میکنه و تو رو به بهترین شکل ممکن هدایت میکنه.

    دیگه نگاه من به مسائل و مشکلات این شده و همیشه به خودم یادآوری میکنم که حمید از هیبت مسائل و چالشها نترس و پُرقدرت برو سمتش، باورم اینه که خدا خودش حل میکنه، و این شده یک اهرم حرکت به سمت جلو برای من.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    پردیس پردیس گفته:
    مدت عضویت: 3601 روز

    سلاااااام گلهای گل

    من خدارو سپاس میگم چونکه توی این چند روز که نظرات شما رو میخوندم

    خودم انگار که خاطرات 96 ام بیشتر و بیشتر لود شدن توی ذهنم و گفتم عجبا من چقدر توی رفاه زندگی کردم و چقدر همه چیز توپ بوده و جواب های اصلیمو که قصه ی من و خانوادمه توی سال 96 رو در صفحات 26 و 27 گذاشتم ولی الان اومدم یه چیزایی رو اضافه بکنم و انقدر که برای خودم مایه ی تعجب بوده تا الان متوجش نشدم که چقدر خدا از درودیوار نعمت ریخته بوده توی زندگیم

    جل الخالق …

    با این حساب فکر کنم سال 97 خیلی خفن طور تر باشه !!! چون من اون موقع یه تیکه روی خودم کار کرده بودم ولی برای امسال تعهد درونیم و عشقم نسبت به عمل کردن بیشتر شده پس حتما معجزه ها هم بیشتر میشن ….

    ساعت رومانس خریدم با پولی که پدربزرگم بهم هدیه داد

    کوله پشتی صورتی چرم اسپرت خریدم که توی دانشگاه همه عاشقش بودن از خوشگلی

    مانتو و شلوار جین خریدم با ی جفت کفش هوراچی گل دار

    مانتو مرواریدی مجلسی به قیمت خیلی مناسب یهو دیدم خریدم ???

    مانتو کتی خردلی مسی توی آف خرید خریدم ???

    چند رنگ شال خوشگل زرد و زرشکی و آبی دوستم از قشم آورد با زیر قیمت بازار خریدم ???

    چند رنگ لاک با کیفیت کروم استیلی خریدم اونم چون دونه های آخرش بود فروشنده زیر قیمت داد ???

    ریمل اترنیو و ضدآفتاب نانو و روغن صورت نوکس خریدم که بیشتر از 7ماهه دارم استفاده میکنم و کلی برکت کرده انگار ????

    پالتو سفید مشکی خریدم از ی جایی با سود کم زیر قیمت بازار

    بارونی کرم رنگ طرح بربری خریدم اونم با قیمت عالی زیر 200تومن???

    خواهرم بهم کوله پشتی طوسی آدیداسشو داد ازش استفاده بکنم ???

    تجهیزات ورزشی رشته ی حرفه ایمو خریدم کلاه کفش گوشی کوله مشکی کوه سارافن شلوار مارک ریبوک بهمو جایزه دادن

    عروسک خرسی پشمالو سفید هدبه گرفتم

    درکه رفتیم با رفقا

    پلنگ چال رفتیم

    پارک جمشیدیه

    چندتا شهرهای اطراف آبشارهای معروف رفتیم ???

    چندتاکافه توی تهران عالی بود با کنسرت زنده

    نمایشگاه کتاب و استارت اپ ها رو کامل رفتم و تحقیقاپو کردم

    بلوار اندررگو رفتم و خوراکی خوشمزه خوشمزه خوردم و بارون میومد

    خونه عزیزی توی نیاوران مهمونی رفتم

    مجسمه ویلوتری خریدم ولنتاین واسه خودم شمع و گل هدیه گرفتم از دوستای دخترم بپاس دوستیمون

    گل نرگس همش میخریدم از بچه های توی خیابون

    پیتزا از چیلیوری با کد تخفیفای 40درصدی سفارش میدادیم چون یکی از کارمنداشون هم سوییتیمون بود و از کارتای تخفیفش استفاده میکردیم

    جشن هدیه های ورزشی دانشگاه رفتم و با افتخار صدام زدن و لوح تقدیر و پول و …دادن بهم ???

    دوره خودشناسی رفتم و کلی تستای شغلی و روانشناسی دادم و به درک بهتری از خودم رسیدم ???

    جشن یلدا کادو و گل گرفتم از دوستام و خوابگاهمون

    کلاسای امیر مهرانی رو گذروندم و تدایکس تهران رو

    به اندازه 2 ماه coach داشتم چه باکلاس و لاکچری???

    کار با نرم افزار ارائه پرزی رو یادگرفتم و چه پروژه ی توپی باهاش به استادم دادم ??

    پاورپوینت حرفه ای ساختم چندتا حرفه ای ها برای استادم که ببره برای ارائه هاش (یک خرکاری اجباری و شیرین و پرتجربه فقط واسه نمره ????)

    صدف بیوتی رو پیدا کردم و کلی ازش راجبه آرایش و مراقبت پوست یاد میگیرم توی اینستاگرام

    مونا کاکاوندو پیدا کردم و رژیم ورزشی و حرکات فیتنس رو ازش الگو برمیدارم و یه اکانت اینستاگرام خصوصی ساختم که فقط 3 نفر رو که الگوم هستن فالو میکنم و هر روز ازشون یاد میگیرم و نکاتشونو اجرا میکنم

    ادکلن اویدنس رویاییمو مامانم هدیه برام خرید ????

    رژلب قهوه ای گلبهی سرخابی خریدم که جزو قیمت بالاهان ولی توی آف خریدمشون و با کیفیت عالی واقعا

    مرطوب کننده کیو وی گنده از اون 500 گرمیا که عاشقش بودم رو خریدم ??????

    پاکسازی پوست ی ارایشگاه ارمنی باکلاس رفتم توی آف نصف قیمت قبل از ی مهمونی صورتمو مثه طلا کرد و با کلی ماساژ

    یه دختره توی خوابگاهمون صورتو ماساژ میده فقط با 5 هزار تومن مشتریش شدم ???

    قلعه رودخان رفتم با بچه ها چقدر خفن بود

    شمال هتل آهوان رفتیم و لب دریا تا صبح با بچه ها بیدار بودیم و آتیش و بلال کباب و بزن برقص و والیبال و دوچرخه سواریو ….?????

    روسری ترکمنی و پاپوش ترکمنی خریدم اونم از پارکینگ پروانه تهران با چه قیمت ارزونی که بعدش دوستام همه پریدن رفتن اونجا خریدن ازش

    یه نیم ست گوشواره گل سینه رومانتویی که همش با میخک طبیعی ساخته شده و سنگ دلبر رو خریدم فقط 30 تومن !!

    شامپو ایوروشه خریدم واسه حجم دار شدن موهام

    روغن بایو اویل صورتمو خریدم باهاش برای ماساژ خیلی خوبه مرطوب میکنه

    رنگ مو خارجی طبیعی توپ خریدم زدم یه درخششی داشت دوستامم برام زدن کلی هم حال کردیم دورهمی ????

    هدبند سر خریدم ست پالتو زمستونیم چه تیپی خوشگلی داشتم زمستون

    از مترو از این برچسبهای گل دار روی ناخن دونه ای 1000 خریدم بازار 5000بودنا چقدر دستامو خوشگل میکرد ???????

    پولیور زرشکی خریدم که آستیناش از زیر بارونیم میزد بیرون چقدر ست بود

    هم اتاقیام چقدر غذا میپختن بمنم میدادن با عشق با محبت

    چقدر دوستام با ماشین میومدن دم خوابگاه دنبالم چقدر راحت و عزیز بودم واقعا خدایا شکرت

    ????

    استادمون میرفت خارج از کشور برا تک تکمون سوغاتی میاورد واقعا دمش گرم انقدر کلاسمونو دوست داشت ???

    کل استادامون میگفتن چقدر گروه شما و کلاستون گرم و صمیمی هستین واقعا چقدر دوستیه قشنگی دارین ???

    خودمو توی چالش آب خوردن گذاشتم الان 2ماهه که روزی 8لیوان آب میخورمو آلارم گوشیمو روزی 8 بار با جملاتی که قربون صدقه خودم میخورم گذاشتم و بدنمو هیدراته میکنم ???چقدر بدنم ترو تازه شده و احساس جوونی بیشتری میکنم

    یه دوستی از قدیما اومد توی زندگیم که دختر فوق العاده ایه انقدر با من صمیمی شده هر روز کلی نکته های خوب برام میفرسته و راجب غذا راجبه آراستگی و … اصن خیلی هم فازیم باهم ????

    و خیلی لحظات قشنگ دیگه که داشتم لحظاتی که شکرگزاری میکردم و ته دلم راضی بودم- و اینکه من انقدر دوست داشتنی شدم که هر بچه ای میاد بقلم ذوق میکنه آرومه و بچه های فامیل و نوجوون ها و انقدر جذب من هستن و توی جمع دوست دارن که من باهاشون بازی کنم که این خیلی ارزشش داره برام انقدر محبوبیت دارم خدایااا شکرت

    اینا اتفاق های مادی بود که برام پیش اومده بودن و خیلی این خاطرات برام جالب بود مرسی از استاد که اینجوری توجه مارو بردن روی چیزای خوب و باعث حیرتم شدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      ملیحه توان گفته:
      مدت عضویت: 3445 روز

      سلام سارا جان

      وقتی نظرتون رو بنویسید همین جا تو مسابقه شرکت داده میشید مثل نظری که الان نوشتید .

      وقتی ستاره نظر دوستان را لمس کنید از یک تا 5 ستاره می تونید امتیاز بدهید .

      از پروفایل خود قسمت دیدگاه اگه کسی برای شما مطلب گذاشته. باشه می توانید به راحتی انرا پیدا کنید .قسمت اول نظرات خودتان . قسمت پائینی نظرات دیگران نسبت به نظر شما وجود دارد .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      منیره رضوانی گفته:
      مدت عضویت: 3309 روز

      سلام همینجا تو همین صفحه تمام اتفاقات خوب پارسالت رو بنویس و کارهایی که میخوای سال بعد انجام بدی و هدفهاتو بنویس و برای رای دادن هم پایین هم کامنتی پنج تا ستاره هست که میزنی رو تعدادی که دوست داری و تایید میکنی و بعدا رایت ثبت میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 3356 روز

      سلام سارا جان

      شما نظرات دوستان رو میخونید و اگر دوست داشتید بهشون امتیاز بدید ، پایین هر کامنت نوشته شده: میانگین امتیاز به دیدگاه و 5 تا ستاره هست که شما میتونید به اون کامنت بین یک تا 5 تا ستاره بدید و برای اون نظر امتیاز محسوب میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      ماری جون گفته:
      مدت عضویت: 3304 روز

      سلام عزیزم

      برای شرکت در مسابقه تمام مطالب خودت رو آماده کن و همونطور که این نظر رو نوشتی برا سایت هم بنویس و من و دوستان نظر شمارو میخونیم و بهتون امتیاز (ستاره)میدیم و اگر بیشترین ستاره رو گرفتی نفر اول میشی.

      پایین هر نظر از نظر دوستان 5 تا ستاره هست از 1 تا 5 میتونی به هر نظر ستاره بدی اینجوری بهش امتیاز دادی.

      و پایین هر نظر نوشته به رنگ بنفش نوشته “پاسخ ” میتونی روش بزنی و صفحه نظر برات باز میشه و میتونی در مورد نظری که نوشته شده شما هم نظر یا ایده یا مطلب خودت رو برا همون شخص بنویسی.

      با آرزوی ثروتمندی در مکان و زمان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: