توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 82
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم
سال 96 پر از اتفاقات عالی بود برام و البته یه جاهایی که روی خودم و باورهام کار نکردم سختی های خودش رو برام داشت…
هر جایی که به سختی افتادم جمله طلایی استاد که مثل زنگ توی گوشم صدا میکرد نجاتم داد که میگفت {{{{{ بچه ها فقط روی خودتون کار کنین }}}}}
یعنی همین که این صدا توی ذهنم میومد بلافاصله بی اختیار جملات تاکیدی خاص خودم رو شروع به تکرار میکردم و بازم به قول استاد که میگفت {{{ همین که فرکانستو عوض کنی در لحظه شرایطت عوض میشه}}}} و در لحظه حالم خوب میشد و در لحظه کلی اتفاقای خوب دیگه برام رخ میداد….و یاد گرفتم قبل از اینکه جهان هستی با تضاد هاش مجبور به حرکت و تغییرم کنه حرکت کنم و تغییر کنم….
و اما اتفاقات عالی سال 96 که برای نوشتنش کلی ذوق دارم :
به کمک خدای بزرگم و محصولات استاد عزیزم :
1٫گرفتن دفتر کار در تهران
2٫ارتقای شغلی عالی
3٫ارتباط با افراد مثبت و هم فرکانس
4٫افزایش درآمد و مشتری های عالی به واسطه باورهای عالی
5٫رهایی از مشکلات و وابستگی های عاطفی
6٫استقلال مالی و شغلی و اختیاری کامل {یعنی از داشتن شریک خلاص شدم}
7٫تغییر باورهای مخرب
8٫و هزاران اتفاق عالی که با سناریو نویسی تونستم خلق کنم…
و اهداف عالی و بینظیر 97 که حتی گفتنش حالم رو دگرگون میکنه :
1٫اولین و مهمترین هدفم : تهیه / تمرین / درک و اتمام همه دوره های استاد عباسمنش {که جریانی از ثروت و خوشبختی رو وارد زندگیم کرده}
2٫فروش آنلاین ماهیانه 50 میلیون تومانی همه محصولاتم {که زندگیم رو به لحاظ رسیدن به آزادی مطلق و آرامش دگرگون کرده.}
3٫پیدا کردن عشقم {رسالتم} و حرکت کردن {بی نهایت با لذت و بی نهایت با سرعت دارم به سمت خوشبختی و ثروت و شهرت حرکت میکنم}
4٫برقراری ارتباط بهتر با دیگران و بی توقع به مردم عشق دادن{ احساس عالی رو دارم وقتی با اعتماد به نفس با همه ارتباط دارم و دوست داشتنی ام}
5٫نفر اول جهان شدن در حوضه خاصی که انتخابش کردم {لذت بزرگیه وقتی با آگاهی کامل به سمت رسالتم / عشقم / خوشبختی/ ثروت درحرکتم}
6٫خریدن خانه مورد علاقه ام در تهران و ویلای مورد علاقه ام در شمال {خدایا شکرت که در حال دیزاین خونه و ویلام با سلیقه خودم هستم}
7٫خریدن یکی از ماشین های مورد علاقه ام { بنزB M W تویوتا} {با این ماشین بی نظیرم همش در راههای جنگلی و ویلام هستم و حالم عالیه}
8٫تسلط عالی به زبان انگلیسی {باهاش کلی سفر و دوستای خارجی و کلی بیزنس و ارتباطات عالی و کلی موقعیت عالی خارجی رو خلق کردم}
9٫خواندن همه کتاب های پیشنهادی استاد عباسمنش { کلی آگاهی و دیدگاه های جدید از جهان هستی و قوانینش رو فهمیدم و لذت بردم}
10٫ایرانگردی و جهانگردی { بی نهایت تفریح و عکس های فوق العاده و گشت و گذار توی بهترین مکان های ایران و جهان رو داشتم و لذت بردم}
امروز 97/2/2 من همه اهداف کوتاه مدتم رو مکتوب کردم و خودم رو متعهد کردم که خیلی زودتر از اتمام سال 97 بترتیب روی هر کدوم از اهدافم تمرکز کنم …باورهای مربوط به اون رو بسازم… به دنبال تایید باورهام برم …بهش برسم…روی کاغذ تیک رسیدن به اون هدف رو بزنم و بعد برم به دنبال هدف بعدی …
خیلی خوشحالم که در این مسیر فوق العاده قرار دارم و همیشه خواهم بود…خیلی زودتر از اتمام سال 97 خبر نتایج فوق العادم و رسیدن به خواسته هام رو در همینجا اعلام میکنم و امیدوارم که همه دوستان عزیزم همیشه در این مسیر عالی باشند.
خداوند بزرگم رو سپاسگذارم بخاطر وجود قوانین و الگوی فوق العاده ای مثل استاد عباسمنش …
خوش باور و خوش فکر باشید…..
سلام دوستان عزیزم،فقط می توانم بگویم سید حسن عباس منش یک موحد واقعی است. و من هم تصمیم گرفتم مانند او باشم موحدی واقعی ولی در ابتدای راه راهش را بلد نبودم می دانستم احساس خوب اما یاد نداشتم چگونه بر نکات مثبت توجه کنم. در هر لحظه در حال چک کردن خودم بودم آیا در مسیر درستم؟؟ نمی دانستم چگونه در لحظه زندگی کنم و روی هدفم هم تمرکز داشته باشم، نمی دانستم قانون رهایی چیست و این ها را همه را از خداوند خواستم و خداوند با تحولی درونی به من ارزانی اش داشت، به گونه ای که ان چنان در شرایط روحی بدی قرار داشتم که واقعا می ترسیدم روز بعد از خواب بیدار شوم، و همیشه با خودم تکرار می کردم که خدای من من که از تو یگانه پرست شدن را می خواستم چرا این گونه احساس هایی باید تجربه ی من باشد، من توجم بر چیز دیگری بود ترس از شرک به خدا داشتم، از اینکه نکند به خداوند شرک داشته باشم و برای خودم قاضی شده بودم، تا این که در حرف های استاد فهمیدم در ابتدا نباید احساس گناه داشت خداوند خیلی پیش از اینها من را بخشیده است، اصلا من بیشترین گناهی که مرتکب می شدم در حق خودم بود که به شرک توجه می کردم، خودم را بخشیدم و تحسین کردم که می خواهم یگانه پرست باشم و هدایت شدمف فهمیدم باید به یگانه پرست شدن توجه کنم نه شرک و ترس از آن، پیش از آن فکر می کردم و فکر هایم هستم و غصه می خوردم و می گفتم چرا این فکر ها باید به سراغم بیاید ولی هدایت شدم به فایل های آرامش درون، فهمیدم من فکر هایم نیستم من جسمم نیستم من ناظر بر فکرهایم هستم و می توانم انتخاب کنم فکرهایی که به من انرژ ی می دهد و این معنی توجه است… و خدا را شکر می کنم
پس از این فهمیدم باید برای خودم کارهایی انجام دهم که به من انرژی می دهد و شروع کردم به آماده سازی فایل های ویدئویی حوزه تخصصی ام.و در کنارش به یگانه پرستی توجه کردم، و بدین وسیله به گونه ای باور نکردنی سفر حج را جذب کردم و خداوند همه چیز را برایمم درست کرد، فهمیدم همان فائزه ای هستم که خیلی پیش از اینها درس خواندن در دانشگاه ااصفهان را جذب کرده بود، خودم را باور کردم که می توانم روی خدا حساب باز کنم با توجه به اینکه من یگانه پرستم و خداوند بسیار از داشتن منی که برای موحد بودن تلاش می کنم شاد است و رویش حساب باز کردم و خداوند به گئنه ای باور نکردنی و معجزه آسا فیش حجی با کمترین هزینه ممکن را به من ارزانی داشت،
و هر روز این را برای خودم یاد آوری می کنم که تو می توانی به رویاهایت بررسی چون به قول استاد فرقی برای خداوند فرقی نمی کند تو یک خودکار می خواهی یا یک ماشین چند صد میلیونی . او می دهد به شرط ایمان به شرط باور …..
به امید ثابت قدمی همگی مان و یاد آوری آگاهانه اینکه ما بسیار برای رسیدن به خواسته هایمان توانمندیم با ایمان به خدای جان….
با ارزوی دیدرا همگی مان و در کنار ابراهیم حنیف بودن در آن دنیا که جاودانه است…
شاد و پیروز باشید
سلام فائزه جان.خوشا به سعادتت،خیلی خوشحال شدم که تونستی سفر حج رو جذب کنی ??
خیلی ممنون . ان شالله که شما هم به ارزوهای کوچیک و بزرگ تون برسید
سلام فائزه عزیز کامنتت پر از احساس خداست ممنون
سپاس گزارم اقای حسینی. ان شالله که رو به سوی روزهای بهر پر انرژی تر و ثرو بیشتر گام بردارید
باسلام خدمت استاد بزرگوار و دیگر دوستان جویای موفقیت
سال گذشته یکی از بد ترین سالهایی بود که پشت سر گذاشتم وبرای پاسخ به سوال مسابقه نزدیک به نیم ساعت فکر میکردم که آیا اتفاق خوبی هم اتفاق افتاده که بخوام بنویسم؟؟!!!
بعد از نوشتن اولین حرکت مثبت پارسال واینکه یادآوریش چقدر حالم رو خوب کرد کم کم یادم اومد که توی طوفان ورشکستگی پارسال اتفاقات خوب هم بوده
اولین اتفاق که یادم اومد تسویه وامی بود که خیلی ترس از عقب افتادن اقساطش اذیتم میکرد (هیچ قسطی بی موقع و عقب افتاده نداشتم و ندارم و ورشکستگی خیلی بهم فشار آورد)
2گرفتن وام جدید با اقساط و بهره کمتر که با این پول وام قبلی رو تسویه کردم
3تا حدودی اعتبار از دست رفتم رو با اعتماد سازی مجدد بدست آوردم
4با یک شرکت جدید قرارداد بستم و چندین محصول جدید و پر سود وارد سبد کالاهام شد
5دوره بازاریابی رو گذروندم
و اما برای امسال97
1تسویه بدهی شرکت الف با آموزه ها و قوانین استاد بمبلغ130میلیون
2پس گرفتن خونه که داده بودم به طلبکار شرکت ب
3خرید خودرو ال90مشکی مدل87فرانسوی اصل با کارکرد معقول
انشالله حتما بیاری حق و قرارگرفتن در فرکانس و مداری که لایقشم
با سلام به استاد و تمامی عزیزان ، با اینکه مدت مسابقه تمام شده است ولی به گفته استاد که هر کس این مسابقه رو بنویسه برنده است که واقعا هم همینطور می خواهم سرگذشت خودم را در این چند سال که از هیچ به همه چی رسیدم براتون بازگو کنم
من حدود 4 سال پیش از لحاظ مالی کاملا به خانواده وابسته بودم و در جریان نداشتن پول برای دانشگاه غیرانتفاعی ، جرقه کسب و کار خانگی کارافرینی در ذهن جرقه خورد و خدا رو هزار بار شکر تا الان کاملا مستقل بودم و به هر آن چیز که خواستم رسیدم
خواسته هایی که در سال 96 رسیدم :
من صاحب خونه ویلایی شدم (با توجه به اینکه مجرد هستم باعث تعجب همگان در این سن پایینم شد )
من صاحب ماشین شدم
در کسب و کار به نتایج عالی رسیدم و حرفه ای شدم
از لحاظ بدنی در استایل عالی تر و زیباتری قرار گرفته
(الان که دارم فکر می کنم حرف زیاد مثبتی در ذهنم نمیاد بخاطر اینکه ذهن روی منفی ها تمرکز کرده ولی الان تلاشم می کنم بیشتر یادم بیاد)
در کمال ارامش و صحت در خانواده کار می کردم
با افراد بزرگ و صاحب منسب همکلام شدم
خوب به خواسته هایی که در سال 97 باید برسم
مدیریت شرکت در زمینه کار کارافرینی ام با ده کارمند مستقیم می شود
درآمد ماهیانه من به 100 میلیون تومان در ماه می رسد
صاحب خانه های زیادی می شوم
از لحاظ ارتباط اجتماعی در سطح عالی قرار می گیرم
همسر مورد علاقه ام را پیدا می کنم
خدا رو سپاس خدا رو سپاس خدا رو سپاس بابت این همه خوبی هایی که در حق ما داده است ولی ما بازهم ناسپاس بودیم
شکر بابت همه چیز که دادی
موفق باشید
مهندس کارافرین
سلام دوست عزیزم من امروز کامنتتو خوندم خیلی کیف کردم آفرین دمت گرم پسر
به نام خدا سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان الان که دارم این مطلب رو مینویسم توی خونه تنهام و گفتم وقت خوبیه که این رو بنویسم دیدیم که توی ایران همه از وضع کار شکایت دارن یا همه از اوضاع ناراضین خانواده ما از نطر مالی درآمد خیلی پایین داره و از نظر اقتصادی زیر خط فقر به شمار میریم همیشه میدیم که توی نظرات استاد همه از یک سری از اتفاقات خوب حرف میزدن و من هم میخواستم یکی از این افراد باشم 18 سال شن دارم یک روز به پدرم گفتم من میخوام سوار ماشین های آخرین سیستم بشم و اون همیشه بهم میخندید یا که مسخرم میکرد ما توی فامیل پایین ترین مدل ماشین رو داریم ولی همیشه شکر گذار خدا بودم و تصمیم گرفتم که یک کسب درآمد بکنم و گفتم دیگه بسه اولین کسب درآمد اطرافیان من یا دوستانم مثلا 5 هزار تومن بود اما من بیشتر میخواستم و تصمیم گرفتم و با خودم و خدا عهد کردم که اولین کسب درآمد من بالاتر از این مبلغ باشه و وارد بازار کار بشم و نشون بدم که میشه کار هست ماجرا بر میگردم به یک هفته قبل من به خاطر توانایی متوسط که توی زمینه های مختلف کامپیوتر و وب دارم یک نفر بهم درخواست کار داد و بابت یک ساعت کار گفت 100 هزار تومن میده اول از ترس این که خراب نشه ترسیدمو گفتم نه ولی بعد اون فرد ازم خواهش کرد که انجام بدم و به طور اتفاقی گفتم انجام میدم بدونه این که ترس یا مسئله ای باشه و بعد که انجام دادم اولین کسب درآمدم شد 100 هزار تومن آون هم با کار خیلی کم بد از اون بلافاصله چند نفر دیگه درخواست دادن و پشت سره هم برام پیشنهاد کار آمد که دیگه حتی وقت پاسخ گویی هم نداشتم وقتی که به پدرم گفتم به شدت تشویقم کرد و مادرم هم دست من رو گرفت و بعد بغلم کرد قابل وصف نیست این صحنه ها بد به پدرم گفتم یادت باشه که من اولین درآمدم 100 هزار تومن و توی اتاق خونه بود بد آگه ماشین مدل بالا سوار شدم نگی شانسی بود و اون اینبار من رو مسخره نکرد و بلکه به شدت تشویقم کرد و گفت میدونم که میتونی برای اولین بار بود که مسخرم نمیکرد کم کم داره از چشمم اشک میاد دوستان من بیرجندیم و پدرم گرگان زندگی میکرد که مجبور شدیم بیاییم زاهدان بخاطر شغل دولتی پدرم من توی زادان که درواقع منطقه محروم هست تونستم این کار رو انجام بدم پس شما هم میتونید و الان هر موقع اراده کنم برام کار هست و دیگه پدرم قبولم داره دیگه فقط ناشکری خدارو نکنید دوستان این رمز خوشبختیه به امید عاقبت بخیر همه انسان ها یا حق استاد عاشقتم بابت آموزه هات در پناه الله یکتی شاد باشد خدانگهدار
درود بر شما عالی بود کلی انگیزه گرفتم و خوشحال شدم سپاسگزارم
???
سلام ممنون انشاءالله پیروز و موفق باشید عشقی
علی جان سلام و دمت گرممممم برای اراده قویت ، برای باورهای ثروتمند کنندت
علی جان خیلی حال کردم کامنتو خوووندم واقعا از ته دلم می گم تو در آینده ای نزدیک ثروتمند میشی و بهترین ماشین هارو می خری
واقعا حس خوبی بهم دادی و مطمون باش خدا بهترین مسیر نشونت میده و بدون که تو بهترینی .
خدایاااااااا شککککرررررررررررررررررت که علی آقا تونست پس همممووون می تونیم
منتظر شنیدن موفقیت هات هستیم
فقققققققققققققققققط خداااااااااااااااااااااا
علی جان ارادت داریم.
سلام قبل از هر چیز ببخشید بابت این که دیر تشکر کردم نظر لطف شماست مورد دوم جون داداش کامنتت بدجور انگیزه بهم داد خیلی باحالی دمت گرم انشاءالله موفق شی و به هر آنچه که میخوایی برسی
آفرین آقا علی خیلی عالییییییییییی بودددددددد ، منتظر شنیدن خبرهای عالی تر و بالا رفتن درامدتتتتت هستم تا دوباره بیای و ما رو در شادیت شریک کنی
علی جان دمت گرم همیشه پایدار باشی
سلام من اسمعیل قلی پور هستم تاریخ دهم فروردین امسال بر روی این فایل نظرم رو گذاشته بودم. خواستم اولین نتیجه ام رو که می شه برجسته دونست بگم
همانطور که گفتم دنبال افتتاح دو دفتر جدید هستم یکی از اهدافم این بود
خدمتت بزرگواران و دوستان خیلی خوبم و خانواده خیلی خوبم عرض کنم که ما خواستیم یه دفتر در یک شهر دیگه بزنیم من گفتم خدایا خودت جورش کن و همچنان روی باور خدا با من هست خدا به من می ده و همچنین نماز تاکید کردم باور درامد من هر روز بیشتر می شود هم می گفتم اما فهمیدم ضعف اصلی من روی این هست که خدا نمی دهد و این رو ساختم خدا می دهد و مرتب نمازم رو می خوندم نماز رو به عنوان وسیله ای برای تمرکز روی خواسته ام و اینکه بدونم راهی برای خواستن از خدا هست مرتب می خوندم دو رکعت
اخرش جمعه هفته پیش همکارم عزیزم رفت پای معامله یه دفتر مناسب هر چی نشست صاحب مغازه نیومد بنگاه دار زنگ زد نیومد همکارم زنگ زد نیومد خلاصه همکارم هم فرکانس هست با خانواده ما دوستان گفتیم خیریتی خدا می خاد
تو مسیر برگشت اتفاقی یه جایی ایستاد از یکی پرسید این دو رو بر مغازه نیست برای کرایه اون گفت چرا اتفاقا من خودم یه مغازه دارم می خام اجاره بدم ولی به هر کسی نمی دم کار شما چیه اینم گفت شغل ما رو گفت خوبه من پیش نمی خام ماهی هم یک سوم اجاره اون خیابون رو پرداخت کن (این خیابون اصلی منتهی به میدان اصلی شهر هست به عبارتی جای گل شهر هست ، نمی خام تصور کنید فکر می کنم جا مهمه برای بیزینس فقط می خام بگم شرایط چطوری پیش رفت)
گفت باشه خلاصه با هم توافق کردن صبح داشت می رفت دید دارن تو مغازه رو رنگ می کنن گفت این جا رو به کی اجاره دادن گفت به فلانی که اسم همکار من رو گفت کلا شوکه شد این یک شنبه هم قرارداد بستیم برای 5 اردیبهشت
شاید باور نکنید من تو وضعیتی بودم که حتی پول پیش مغازه قبلی رو به سختی جور کردم سر صد هزار تومن پنجاه هزار تومن بیست هزار تومن داشتم جور می کردم اما این مغازه بدون پیش پول بود و حل شد
حتی پول برای تجهیزاتم نداشتم که تونستم با این کار یه کمی تجهیزات بخرم بعد هم یه دستگاه هم تو خونه داشتم اونم پست کردم برای دفتر جدیدمون
من فهمیدم هر چیزی بیاندیشی در نهایت همون می شی، تو در نهایت همان هستی که در اندیشه ات می گذره
اها یه نکته دیگه تصمیم در مورد ماشین عوض شد از وقتی روی باورهام کار کردم فهمیدم ماشین جدید رو برای این نمی خاستم که اسایش بیشتری داشته باشم بلکه برای این می خاستم که به مردم بگم نگاه کنید چقدر موفق شدم پس از لیست هدفم خط زدم چون یه ندایی بسیار قوی با صدایی بسیار زیبا می گفت این هدف تو نیست این برای راضی کردن مردم اطرافت هست
در مورد خونه بهتون بگم
یکی از دوستام زنگ زد تهران هست ازم مشورت گرفت گفت فلانی یه سری خونه هست با شرایط که دوستم می تونست پرداخت کنه بگیرم یکی گفتم شک نکن همین الان هر چی پول داری به جای اینکه بری دلار و طلا بخری برو اون خونه ور بخر
گفتم خدایا چه جالب فقط تو کمتر از یک ماه بهم گفتی نگاه کن اسماعیل هم بهت ادرس خونه ها رو دادم هم بهت دفتر دادم هم تکلیف ماشین رو مشخص کردم.
تاثیر اینکه خدا می دهد خدا می دهد این بود برای من دوستان
نتایج بعدی رو حتما براتون می فرستم
شما خانواده عزیز من هستید
ممنوم از همتون که هستید
سلام دوست عزیز
موفق باشید تجربه جالبی داشتید ، امیدوارم بزودی خانه دلخواه و ماشین دلخواهتان را هم بخرید
عالی بود دوست من ماشالله
سپاسگزارم که به اشتراک گذاشتین
???
سلام اسمائیل عزیز نمیدونم تا الان چند ده تا هدف دیگه تیک زدی فقط خواستم بگم خوشحال شدن از اینکه خوندم چندتا از هدفاتو تیک زدی
خدا میدهد خدا میدهد خدا میدهد
سلام دوست عزیزم من امشب برای دومین بار کامنت شمارو خوندم تو این ۶ماه و خیلی دوباره کیف کردم و تحسینتون میکنم ،چقدر خداوند حامی و هادی ما هست شما رو هدایت کرد که در زمان و مکان مناب قراربگیرید تا از اون بنده خدا بپرسید و اون بنده خدا صاحب مغازه باشه اصلا دیوانه میشی به این نظم خدا فکر کنی و فقط خدا میتونه اینچنین کاری رو بکنه دمتون گرم ک باورهای درستی راجع ب خدا دارید
سلام به مربی رشدم استاد عباسمنش و همه عباسمنشی های عزیز
با وجودی که از موعد مسابقه گذشته است این نوشته را اول از همه برای خودم اینجا میزارم و بعد برای کسانی که ممکن است با خوندنش دلگرم شوند.
زمانی که مسابقه را در تعطیلات عید دیدم به خواهرم گفتم من خیلی اتفاق خاصی برام نیافتاده و من میرم و درباره جذبهای تو می نویسم. (خواهرم بود که شما را به خانواده ما آورد) ولی بعد از مدتی متوجه شدم چقدر خود من جذبهای عالی داشتم.
حدود تابستان 95 زمانی با مفاهیم اصلی موفقیت آشنا شدم که با وجود داشتن موقعیت و اعتبار عالی شغلی و یکی از درآمدهای بالا در رده شغلی خودم احساس رضایت نداشتم. کارم اغلب تمام وقت 24 ساعت شبانه روز مرا پر کرده بود و اکثر زمانها در حال سفر بودم و عملا داشتن هر روال منظم روزانه از من سلب شده بود.
در همان زمانها ایده های خوب شروع کسب و کار خودم به من الهام میشد. من با صوت های رایگان شما شروع کردم و اسفند 95 دوره روانشناسی ثروت 1 را خریدم. و در روزهای پایانی سال 95 استعفا دادم اما چون موقعیتی حساس داشتم و شرکت تمایلی به جدا شدن من از مجموعه شان را نداشت، پیشنهادات مختلفی به من دادند که حتی کار کردن در شعبه اصلی شرکت در خارج از ایران ، که دلیل اصلی شروع همکاری من با شرکت در 5 سال قبلش بود. تا حد زیادی وسوسه شده بودم که این پیشنهاد را بپذیرم اما فایل رایگان شما در مورد کی تغییر می کنیم و دیدن نشانه ها و الهامات خاص مرا در تصمیمم جدی کرد. با وجود این تقریبا 6 ماه پروسه خروج کامل من از شرکت طول کشید.
در فروردین 96 سفری عالی برای توسعه کسب و کارم مشترک با خواهرم در یک کشور دیگر داشتیم. و در تابستان به ایتالیا و اسپانیا سفر کردم که اکثر هزینه هایش توسط میزبانم پرداخت شد.
اولین لپ تاپ اپلم را که سبک ترین لپ تاپ جهان است، خریدم که بسیار برای من که اغلب در سفر هستم مناسب است.
سه سفر خارجی دیگر که یکی با کل خانواده ام بود، داشتم.
خانه ای در شهر دیگری داشتم که مدت ها برای فروش گذاشته بودمش که به صورتی معجزه وار ولی با حس یقین و اطمینان، به آسانی تمام به فروش رفت و با درآمدش توانستم سهم خانه تهرانم را کامل بخرم و همزمان چندین مساله خانواده ام هم حل شد.
پس از خروجم از شرکت سعی کردم تمام ایده هایی را که در مورد کسب و کارم داشتم عملی کنم ولی هر کدام به دلیلی عملی نشدند و کسانی که روی همکاریشان حساب کرده بودم عقب کشیدند. آن موقع بود من دست از تلاش کشیدم و سعی کردم که اجازه بدهم خدا و کائنات جوابم را بدهند. توی این مدت شروع کردم به گرفتن چله هایی خاص که در ابتدای هر کدام هدف و یا عادتی که دلم می خواست داشته باشم را مشخص می کردم و در طی این مدت انجامش می دادم. مثل انجام تمرینات یوگا یا سالم غذا خوردن که الان کار هر روزه من شده است.
با وجود این همه شرایط خوب که از گوش دادن فایلهای شما به دست آوردم اما در کنترل بر احساساتم برای داشتن حس خوب همیشگی چندان موفق نبودم و زمانهایی میشد که دچار تردید در انتخابم می شدم مخصوصا زمانهایی که اطرافیانم می پرسیدند که با داشتن موقعیت عالی چرا از کارم استعفا دادم در فایل رایگان شما با عنوان کدام گروه فهمیدم که این کاملا درست است که در اوج و وقتی که همه چیز عالی است، تغییر کنی.
دو موقعیت کاری جدید در زمستان 96 از جایی که فکرش را نمی کردم برای من ایجاد شد که باعث شد دقیقا من درآمدی مساوی با شرکت قبلیم به دست آورم یعنی که قانون مدارها درست عمل می کند با این تفاوت که زمانبندی کارم دست خودم است و از هر جایی که هستم می توانم آن را انجام دهم.
اسفند 96 چله روانشناسی ثروت 1 را شروع کردم که قبلش نتوانسته بودم تمامش کنم و همیشه تا نصفه اش انجامش داده بودم. متعهد شدم که تمام تمرین هاشو انجام بدهم. پایان چله من 11 فرودین 97 بود و من فایل 27 ام را تمام کردم و چله ام را برای یک بار دیگر تمدید کردم که روز پایانی اش مصادف با روز تولدم میشود که این برای من یک نشانه است. الان که این را می نویسم من دوره روانشناسی ثروت 1 را تمام کردم و در مابقی چله ام برنامه دوباره انجام دادنش را دارم که الان به صورت عادت هر روزه من شده است.
آنچه که بیش از همه دوست دارم شخصیت قدرتمند، آزاد و آرامی است که پیدا کرده ام. عاشق این هستم که این قدر آزاد و بدون محدودیت هستم.
اهدافم برای سال 97
درآمدم حداقل سه برابر شده است.
چله دوره های روانشناسی ثروت 2 و 3 و هدفگذاری و گوش دادن به دوره عشق و مودت که از قبل خریده ام را انجام داده ام.
دومین خانه ام را در تهران خریده ام.
پدر و مادرم را با تور به ایتالیا فرستاده ام.
اولین کتابم را ترجمه کرده ام.
ماشینم را خریده ام و راحت در همه جا رانندگی می کنم.
باورهای درست تر دارم و فکر و جسمی قدرتمند، رها و زیبا دارم.
به انگلیس، قطر، لبنان و ترکیه سفرهایی عالی داشته ام.
از اینکه به این راه هدایت شدم و با شما وقوانین کائنات آشنا شدم، بی نهایت سپاسگزارم و مطمئنم سال 97 و سالهای بعد پر از معجزات بیشتر و اتفاقات عالی برای همه مان است.
خیلی بهتون تبریک میگم، آموزنده بود.
ممنونم خانم غدیری عزیز
دوست عزیزم تجربه های زیبایی بود و بهتون تبریک میگم امیدوارم در سال 97 تجارب زیبات چندین برابر بشه <3
بسیار ممنونم خانم قربان پور عزیز
سلام دوست عزیز
بخاطر شجاعت هایی که به خرج داده اید واقعا بهتون تبریک میگم وامیدوارم خیلی راحت وزیبا به خواسته هاتون برسید
بسیار ممنونم جناب اسکندری عزیز
عالی بود دوست من خدارو سپاسگزارم از بابت این همه رویداد عالی و نیک که با یاری خداوند ساختین
???
بسیار ممنونم جناب شیرازی عزیز
سلام لاله جان?از تجارب زیبایی که داشتی خیلی لذت بردم ویک بار دیگر به دختر بودنم بالیدم??
بسیار ممنون سرکار خانم غریب زاده عزیز
به امید روزهایی بهتر و بهتر و بهتر برای شما
سلام لاله عزیز بهت تبریک میگم بابت همه ی موفقیت هایت و ممنونم که براشتراک گزاشتی تجربیاتتو واقعا با خوندن کامنتت ظرف ذهنیم بزرگتر شد
سلام ب عاشقان الله یکتـــــاااا و عاشقان راه راسـت
عاشقاااان راهی ک ب غیر اون هیچ آرامش در دلهــــا نیست …
استاد و دوستانم عزیزم سلام و درود خدا بر شماااا
بنده ای ک نظرمون ب شمااا خوبان میرسونم ن سطح سوادی بیشتری دارم و ن هیچ …و اگه تو جمله بندی هم قاطی شد هم ب بزرگواری خودتون ببخشید
دوستان گلم طریقه آشنایم با این سایت بگم ک چطور تونستم ب جم شما هم فرکانسم بپیوندم ( فقط ببخشید ک یکم بیشتر خاهد شد چون میخام عین واقیعت رو بشمااا بگم ک قدرت این قانون چقدره ؛ شاید برا شما هم احساس خوبی بشه )
عید 96 بود ک یکی از فامیلهای ما ک تهران مشغول تدریس علم روانشاسی و هیپنوتیزم بود اومد خونمون و برادرم بزرگم ک 27 سالشه از لکنت زبان اذیت میشد رو با روان درمانی معالجش کنه ؛ جوری ک همون جلسه اول خیلی حالش خوب شد و طی 2/3 جلسه بقول خوده برادرم 50% فرق کرد و ما هم عینأ با چشمهای خودمون دیدیم ک چقد خوب صحبت میکنه ؛ و من موندم ک مگه میشه ک بدون هیچ قرصی یکی بتونه درمانش کنه
از فامیلمون پرسیدم جریان چیه و چطور تونستی در جواب گفت بقول استاد همه جهان انـــرژیه و برام بازگو کرد ک چطور این انرژی کار میکنه
و بدش برام ی فایلی از استاد فرستاد گفت اینو گوش کن
اینطوری شد ک با این سایت ک چی بگم سراسر عشق آشنا شدم
چون منم بچه شهرستانم و کارم هم تهرانه اومدم تهران
این بود طریقه طریقه آشنایم با استاد خوبم
و هی فایلهای رایگان استاد رو دانلود کردم و وارد کانال هم شدم
ک انرژیم روز ب روز ببشتر شد
برنامه ای ک برای خودم چیدم این بود کـ ( از انجایی ک ی کارگر بیشتر نبودم
یک سلام پرانرژی? دیگه به استاد گلم
و خانواده ی دوست داشتنی من ?؛
تمام اتفاقات خوب و تجارب عالی ای که در سال 96 داشتم؛
١ از دومین روز سال شروع به سفر کردن کردم – چندین تور مختلف
٢ بیشتر خوشحال بودم کمتر نگرانی به خودم راه میدادم همینجور استرس کمتر
٣ برنده ی جایزه ی ٢ میلیونی شدم دقیقا وقتی که از تور برگشتم و غرق در شادی
4 امتحانات خرداد دانشگاه عالی تر از ترم های قبل دادم
5 اول رمضان از ته دل خواستم که تغییر کنم به معنای واقعی شروع به گوش دادن تقریبا تمام فایل های رایگان استاد کردم با گوش دادن هر کدام حالم بهتر عشقم بیشتر انگار خودمو خدایم را پیدا کرده بودم با گوش دادن هر کدام تشنه تر میشدم از تمام فایل ها نت برداری کردم و معمولا هر روز تکرارشون میکردم جوری بود که من دو شب اول احیا را که هرساله میرفتم نرفتم و تمام طول شبانه روز می نشستم و فایل های را گوش میدادم
6 همون موقع بود که خواستم هیچ ناراحتی را به دلم راه ندم و شعار زندگیم را” زندگی شادی را برای خودت بساز و کمک کن که دنیا جای بهتری برای زندگی بشه” گذاشتم
٧ با همین شعار دوباره یک سفر عالی سه نفره را رفتیم و بسیار خوش گذشت و تونستم باورهامو قوی تر کنم
٨ همین که برگشتم یک ماه رفتم کارآموزی ماهشهر پتروشیمی رازی و یک ماه زندگی شاهانه داشتم. برنامه ی یک ماهم این بود شنبه تا چهارشنبه از صبح که بلند میشدم بعد از راز و نیاز و عبادت با خدای واحد یک صبحانه مشتی شروع میکردم به کتاب خواندن به مدت ١5-٣٠ دقیقه و بعد ار آن میرفتم شرکت تو تایم استراحت هم روی باورهام کار میکردم و بعد از کار هم انقدر ذوق و شوق کتاب خواندنو داشتم که دوستم میکپید ? ولی من انقدر تشنه ی کتاب حرف های استاد بودم که انگار تازه شروع روزم منه، دوباره کتاب میخوندم تا وقتی که خوابم میبرد و این از شیرین ترین لحظه های عمرم بود همین منوال تا شب که میرفتم به مدت ١ ساعت دو میکردم هدستو میذاشتم رو گوشم با گوش دادن به اهنگ های شاد و ترنس کاری که میکردم فقط تجسم کردن اینده بود فقط . روزهای پنج شنبه و جمعه هم به صورت کامل حرف های استاد را می شنیدم.
چیزی که توی این یک ماه باهاش اخت بسیاری پیدا کرده بودم قرآن بود شب ها گاهی یکی دو ساعت می نشستم قران میخوندم و معنی این کتاب آسمانی را میدونی به خدای بزرگ خیلی نزدیک تر شده بودم خدا را بهتر درک میکردم احساس میکردم
می خواندمش و او به خوبی جواب مرا میداد
٩ بعد همین که این یک ماه شاهانه تموم شد شروع کردم ١5 روز دوباره خودمو بازسازی کردم و آماده شدم برای کامل مستقل شدن از خانواده ، بازم از خوزستان اومدم تهران( هر سال یکبار، و این بار سومین بار ) ولی نه فقط برای کار و پول بلکه برای پیدا کردن علایقم، سبک شخصی زندگیم، دوستان با معرفت و با وفا و همین هم شد، اینجا تونستم به یک پایداری تقریبا برسم که برای خودم افتخار آمیز بود، خانه گرفتم با چندتا از دوستان، رفتم تو کار قهوه و باریستایی و ویتری ارتباط موثر برقرار کردن با مردم مشکلاتمو ضعف هامو شناسایی کردن و پیدا کردن راه حل ، با افراد ثرومتند حشر و نشر داشتن
١٠ خریدن وسایل کوهنوردی و شروع این ورزش فوق العاده
١١ پیدا کردن دوستان با معرفت و با وفا و مهربون
١٢ ارتباط بهتر و راحت تر با جنس مخالف
١٣ خریدن دو قسمت از قانون آفرینش و یک فصل از کتاب رویاهایی که رویا نیستند
١4 خریدن وسایل کمپ ٢٧ اسفند
١5 کمتر TV دیدن بیشتر با دوستان مثبت اندیش و بیشتر با خودم بودم
١6 سعی کردم حرف های منفی را پشت سرم و حرف های مثبت و دوست داشتنی را توی گوشم و جلوم
١٧ پیدا کردن علاقه ی اصلیم ، یعنی همیشه در سفر بودن
١٨ شروع عکاسی با دوربین حرفه ای
١٩ نوشتن سفرنامه
٢٠ خداوند را تنها منبع خوشبختی ثروت آرامش تنها کلید گنج تمام ثروت ها، دیدن
٢١ نترسیدن از کسی بی باک بودن تنهایی به سفر رفتن و توکل و ایمان صد درصدی به خدا و همینطور بی پول سفر کردن
٢٢ سال ٩6 با میانگین درامد ماهانه ٨٣4 هزار ( جمعا ١٠ میلیون )
٢٣ فهمیدم که باید برای خودت باید زندگی کنی نه برای دیگران
—————————-
اما اهداف و تجاربی که میخوام در بهترین سال زندگیم ٩٧، تاکنون داشته باشم؛
١ درآمدم را حداقل 6 برابر یعنی به ماهی 5 میلیون و در کل ( 6٠ میلیون ) برسونم به امید تنها کلید گنج تمام ثروت هاا
٢ حالا که شغل های مورد علاقمو پیدا کردم همیشه در سفر بودن یک Traveller جهانگرد- تور لیدر- عکاس حرفه ای طبیعت و پرتره – مستندساز – نوازنده ای عالی در سبک مورد علاقم آکوستیک با خریدن گیتار آکوستیک و خوانندگی در این سبک دوست دارم تو هر کدام بهترین باشم اونم در سطح جهانی هم از نظر علم و دانش و هم تجربه و خلاقیت
٣ خریدن دوره ی روانشناسی ثروت ١، هدفگذاری و قانون آفرینش
4 تسلط به زبان انگلیسی
5 حشر و نشر با دوستان ثروتمند با معرفت و باوفا و مومن
6 روزانه خواندن همیشگی زندگی نامه افراد موفق، کتاب های انگیزشی، نوشتن سپاس گذاری و از همه مهم تر عمل کردن به آموزه های استاد.
٧ بیشتر به خودم و خدایم عشق بورزم که در نهایت عشق و محبت بیشتر به خانواده دوستان موجودات دیگه میشه
٨ سعی در در کنترل غذای روح و جسمم باشم
٩ گرفتن گواهی نامه ماشین
١٠ پیاده روی٢٠ روز قبل از اربعین از سر مرز تا خود حرم
١١ گرفتن کارت معافیت سربازی
١٢ خاتمه دادن بحث ادامه کارشناسی با خانواده ام و خودم
١٣ خریدن دروبین حرفه ای خودم 760D canon 18-135 lenz به همراه کیف و هودی و طلق باتری اضافه یک رم ٣٢ گیگ و فیلتر پولورایز به علاوه کتاب راهنمای اون
١4 خریدن یک لپ تاپ سبک و باریک با صفحه ی Full Hd کیبورد جزیره ای و سخت افزاری قوی مناسب ساختن کلیپ و اهنگ سازی و مستند
١5 خریدن گوشی iphone X 256Gb black jet
١6 خریدن دوربین Gopro hero6black با امکانات کاملش
١٧ گرفتن هلی شات حرفه ای از محصولات Dji ، Mavic pro
١٨ بیشتر لباس شاد پوشیدن بیشتر کمک کردن به مردم
١٩ برای خودم زندگی کردن ، سعیم توجه و تمرکز بیشتر بر داشته هام و خواسته هام باشه و خداوند منان را تنها منبع خوشبختی ثروت ارامش و تنها کلید گنج ها ببیینم و فقطم روی خدا حساب باز کنم
٢٠ بیشتر روی باورهام کار کنم بیشتر شکرگزاری و تجسم کنم و همه را دوست داشته باشم
٢١ سعی کنم بیشتر عمل کنم تا حرف بزنم ٢ برابر بشنوم و به موقع حرف بزنم
٢٢ به خودشناسی و خداشناسی برسم و کتاب هایی را که خوبن بارها بخونم .
الهی به امید تو .
??????عالى بود ان شاءالله همه مون به موفقیتهاى همه جانبه و روزافزون هدایت بشیم ????
رویااا جان
ممنونم که قوت قلب منی ??
بیا و از کمترین چیزهای درستی که یاد می گیریم درس بگیریم و عمل کنیم و نه حرف.
بیا و هر روز قدمی برای اهداف راستینمون برداریم .’
که شیرین ترین کار ممکنه
هر روز صبح به عشق رسیدن به اهداف بلند شی و کلی کیف کنی . واوو
??❤️
واو خیلی عالی بود و منم بسیار به هیجان اومدم
امیدوارم همیشه پرانرژی و با توکل به خدای مهربانیها به همه ی خواسته هاتون در سال 97 برسین و بهتون تبریک میگم که اینقدر با انگیزه و ایمان هم به خودشناسی دارین میرسین وهم مسیر درستی رو انتخاب کردین.
سلام محمد جان
چن تا ازخواسته هاتو منم دارم،ازاینکه داری پیشرفت میکنی خیلی خوشحالم
از خدا میخام که هردومون به هرانچه که خواهانشیم برسیم و بهش بیشتر اعتماد کنیم که او سریع الحساب است و زود جواب میده
سلامممممم حسن جان گل و با معرفت و مهربون و دوست داشتنییییییییییی
هر جایی هستی دلت شاددددو لبت خندون و زبانت به شکر خدا
ان شاا..
کار ما فقط سپاس گزاری، تجسم بیشتر، توجه و تمرکز بیشتر به خواسته هامونه
میرسیم میرسیم فقط بیا از مسیر لذت ببریم فقط
سلام آقای فتحی از خوندن کامنتتون لذت بردم?امیدوارم که امسال هممون با قدرت بیشتری به سمت خواسته هامون حرکت کنیم
واقعا ؟
خداروشکررر میکنم که با کامنتم تونستم لبخند را به لبانتون بیارم و با اراده و قدرت بیشتری میتونید این جاده ی بی انتها را بپیمایید .
یاعلی
سلام درود داداش دمت گرم خیلی خیلی عالی بود با خوندن کامنتت خیلی انرژی گرفتم
و تبریک با ارزوی بهروزی در تمام مراحل زندگی.
و ارزوی موفقیت تمام دوستان در زندگی.?
تبریک به برادر علی شیرازی