توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 85
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
باسلام من هزاربار سایت گشتم این فایل تاحالا ندیده بودم بخدا
اتفافاقات عالی سال۹۸من
به دنیاامدن پسرم
تجربه بالاترین درامد عمرم
خوب شدن رابطمباهمسرم
خریدن ماشین
پیشرفت توکارم
پیشرفت فرکانسی
احساس خوب داشتن
براسال۹۹
میخوام شعبه دوم بزنم برا کارم
مغازه بخرم
دندونام کلا درس کنم
طلابرامادرم بخرم
یه قرض کوچک دارماون بدم
به درامد فیکس ماهی ۲۰برسم فیکس فیکسش کنم از هرشعبه
رابطم باهمسرم بهترشه
یه مسافرت برممشهد
یه ماشین بهتر سمندیا دنابخرم
فروشنده بگیرم کار بسپارم ب اوناخودم وقتم بیشترازاد شه
کلاس آشپزی برم ک عاشقشم
برای خودم تولد بکیرم باکادو
خانوادم یه رستوران توپ مهمون کنم
به استقلال مالی موقت حداقل برسم
بیشتر رو باورهام کار کنم
خداروشکرررررر آفرین ب شما خیلی خوبه این همه نتایج خوب در اولین سال حضورت بهت تبریک ـمیگم
سال ۹۷اتفاقی درزندگیم افتاد که مسیرزندگیموتغییرداد من ۱۴سال مشغول کسب وکاری بودم که همه کارهای ان بعهده من بود ومن وبچشم کارمندمیدیدن واواخرسال۹۷بود بایک جروبحث که خودشان اغازکردن ازمجموعه ترد شدم این بزرگترین چالشم بود که من باتوکل بخدافقط خدا تونستم به بزرگترین پیشرفت زندگیم تبدیلش کردم وبعداز۱۴سال کسب وکارخودمو راه انداختم وبلطف خداونددرفرکانس درست قرارگرفتم والان بالطف فقط خدادارم کسب وکارموخیلی عالی اداره میکنم وایمان وباورقلبی دارم به درامدی که برای خودم درنظرگرفتم بزودی میرسم مرسی ازخداوندعزیزم همیشه کنارمن هست.ومرسی ازاستادعباسمنش عزیزکه بافایلهاش یارمن بوددرروزهای سختم
اولین نشانه
٩٨/٧/١٨
ساعت ٢١:۵۴
سلام به همگی
امروز که با وجود ارزشمندی که متجلی صفات خداست صحبت میکردم همه ی صحبت درمورد این بود که از وقتی که سپاسگزار تر شده از وقتی که برای هر چیزی سپاسگزاری میکنه و مینویسه و میبینه حس و حالش نتایجش هم متفاوت تر شده.
و نشانه ی امروز رو که زدم تمرکز بر داشته ها راه رسیدن به خواسته ها؛
سپاسگزاری بیشتر ، حس خوب بیشتر ، رسیدن بیشتر
مهم ترین کار هروز این عزیزِدل?که نتایج شگفت انگیزش رو دارم با گوشت و پوست و استخون حس میکنم ؛ سپاسگزاری
سپاسگزاری بالاترین سطح انرژی رو داره
نزدیکترین فرکانس به خداست
سپاسگزاری از داشته ها از چیزی که الان هستی
یه زمانی سپاسگزاری رو فقط برای تمرین ستاره قطبی انجام میدادم
ولی…..
خدای من
وقتی حس یکی شدن،حس رهایی،حس شادی و خوشحالی درونی از همین لحظت همین ثانیه رو داری دیگه به عنوان یک تمرین برای رسیدن به خواسته ها نگاهش نمیکنی
میشه بخشی از وجودت
حس خوب
اتصال
وقتی سپاسگزاری میکنی و در این حس میمونی
وقتی بین ذهن و روحت فاصله کم و کمتر میشه و تو حسش میکنی
دیگه به چشم تمرین نگاهش نمیکنی
اونوقت اون حس و حال
جاری بودن خدا در وجودت
میشه خواستت
خواسته ای بیشتر از هر تجربه فیزیکی
ذهن عزیز ? که واقعا به خاطرش سپاسگزارم
قبلا باهاش رابطه ی خوبی نداشتم و به چشم مزاحم میدیدمش اما حالا شده رفیق و دوستم
شده نشانه برام
نشانه برای تشخیص ترمز ها برای تشخیص موانع و نرسیدن به خواسته ها و خدای من شکرت
که انقدر راحت با این وضوح از درون خودم ترمز ها رو از طریق ذهن خلاق و پویام میفهمم
در مورد اتفاقات سال
خوب الان ١-٢ سال گذته از این فایل
و من مینویسم چیزهایی رو که حسم بهم میگه
خدای من چقدر زیباست درختهای پارادایس در بهار
استاد زیبا روی من مثل همیشه جذاب و دوستداشتنی?
خدای من
من این فایل رو ندیده بودم تا الان انگاری
عجب عکسای خفنی گرفتید استاد
اون بز سفیده که پچهاشم شبیه خودشن چقدر خوشگللللن خدای من
خداجونم عاشقتم زیبا افرین من
عکستون رو که وسط این موجودات نازنین و گوگولی دیدم یاد همین چند روزه و الان خودم افتادم
چند روز پیش یار و یاور همشگی و دلبندم خدای درونم بهم گفت که بیام و به سفر به همینجایی که الان هستم این در حالی بود که من اصلا اینجا نمیومدم مگر مجبور بودم
و کلا دیدگاه و زاویه ی نگاهی که داشتم با توجه به مدار و فرکانسم خوب نبود به اینجا
ولی ایندفعه فرق داشت
این دفعه دیگه زینب براش نازیبایی معنا نداشت
و وقتی حس قشنگم این دفعه بهم گفت برو
با حس تماما خوب من به اینجا اومدم و خدای من حس کردم
اشک ریختم تکامل را دیدم
من زینب این دفعه بدون اینکه کسی ازم درخواست کنه از انسان های اطرافم نیومدم
من حسم بهم گفت بیا و متفاوت تجربه کن
امروز ٣ تا بچه گربه که به بیرون حیاط برده شده بودن رو پیدا کردم و اوردم داخل حیاط و براشون خونه درست کردم و مادر زیباشون اومد و بردشون به یک جا که در امان باشن از دست انسان
خدایااااا شکرتتتت که در کنار این موجودات ناز و خوشگل حسم خوب بود و کیف کردم
در باغ پدر توانمندم
که روزهایی بود که میلی برای رفتن به اونجا نداشتم با هدایت پروردگارم رفتم و شب هم موندم
به همراه بردار گل و کوشام برای اسب تیزپا غذا بردیم
برای گوسفندای ناز و سفید و تازه اصلاح شده علوفه ریختیم
البته بنده نقش چراغ سیار و داشتم
و بسیااار نقش مهمی بود (؛
و وقتی پدرم رو در کنار گوسفندهای زیبا و خوش خوراک میدیدم یاد پارادایس و حیوانات زیبای اونجا میوفتادم
قانون رسیدن به خواسته ها ؛
توجه به نکات مثبت
سپاسگزاری به خاطر داشته ها
اولین باری که حس خوب وصل بودن ذهن و روح فاصله ی کمی داشتن رو تحربه کردم عید سال ٩٨ بود،تا مدتها نمیدونستم اون حس و حال اسم چیه و چرا شکل گرفت
ولی دوست داشتم تجربش کنم
میخوام از وقتی رو بگم که تصمیم جدی گرفتم که زینبی که تا الان ساخته شده بسه
میخوام یه چیز متفاوت یه چیز بهتر و خلق کنم
و ٩٨/۵/۵ برای من اتفاق افتاد
زمانی که به خودم تعهد دادم بعد از خوندن کتاب رویاهایی که رویا نیستند فصل ٢
که توجه و تمرکز رو فقط بر زیبایی و نکات مثبت باشه و خب تکاملم رو هم طی کرده بودم تا رسیدم به اون مدار و تصمیم جدی گرفتم برای تغییر هر انچه تا اون لحظه خلق کردم.
و خدایییی من چقدررر خوشحال بودم به خاطر اینکه دقیقا یک هفته بعد از تصمیم جدیه من این اتفاق افتاد.
وارد گروه که شدم دیدم متفاوت با هر فضایی که تا اون موقع تجربه کردم
جنس حرفا
دیدگاهها
طرز صحبت کردن
اصلا موضوعی که در موردش صحبت میکنن و خدای من متفاوت با هر چیز دیگه.
اون روزها با حرف بچها با توصیف خدایی که ساختنیا نتایجشون اشک ها ریختم و نزدیک تر شدم به اصل خودم
بیشتر حسش میکردم
احساسش میکردم
حس میکردم درونمه
شروع کردم به قران خوندن تفسیر قران و میخوندم و گوش میکردم
با هر کلمه ی قران خدا بزرگتر زیباتر توانمندتر گسترده تر میشد برام
از خدا خواستم دوستی داشته باشم و تجربه کنم دوستی رو که فقط قانون باشه کلاممون کانون توجهمون و خدای من دوست شد
دوستی که فیزیکی درکنارم نبود اما در مدار هم بودیم و هم فرکانس و خدای من چه روزهایی رو گذراندم
خدای من برای من دوست شدی
شدی انسان های متفاوت با اسم و شکل متفاوت اما داری خدای واحد
حس خدایی رو تجربه کردم که تا قبل از اون روزها نمیدونستم حس خوب یعنی چی
معنای باور رو فهمیدم
فهمیدم باور یعنی ذهنم من هم قبول کنه و دیگه مقاومت نکنه
خدای من این روزها وجود ارزشمندی رو تجربه میکنم که نمیخوام برای من عادی بشه چون با هر بار مکالمه با هر کامنت با هر حمله این وجود نازنین این انسان بی نظیر این وجود فوق العاده که به قدری متصل شده به خدای خودش که فقط با حرف هاش درون من شورشی به پا میشه اشکی جاری میشه که خدای من نظیرش رو در هیچ کسی ندیدم
لحن صحبت کردنش
طرز کامنت نوشتنش
خدای بینظیرش
وجود ارزشمندش
چقدر برای من زیباست
و با هر با مکالمه با این عزیزِدل? خدای من بهم میگه زینب تو هم میتونی تو فقط بخواه ایمان داشته باش و پشتکار تو هم میتونی بشی منبعی عظیم از انرژی از زندگی زیبا از ارزش آفرینی
خدای من شکرت میکنم به خاطر این عزیزِدل? که هدایتم کردی به این سمت این انسان به قدریبه نظیره که من عظمت و بزرگی وجودش رو حس میکنم خدا رو در تک تک جملاتش میشنوم و حس میکنم
انسانی بسیار شاد و خداگونه
انسانی که خالقِ و خلق میکنه بهترین ها رو
زیبا زندگی میکنه و جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنه
وجود ارزشمندی که فیزیکی ملاقاتش نکردم و خداروشاکرم که اشنا شدم باهاش و دیدم یک انسان چقدر میتونه زیبا باشه
زیبا حرف بزنه
زیبا بنویسه
زیبا مراقبه کنه
زیبا زیبا زیبا این وجود ارزشمند تماما زیباییه
و من رو به خدای خودم نزدیکتر میکنه
من رو به اصل خودم نزدیک تر میکنه با حرفهاش با جمله بندی هاش و کامنت های بی نظیرش که تماما الهاماتش رو مینویسه.
خدای من شکرت
سپاسگزار تر هر لحظه بیشتر
امسال سال ۹۸سال خیلی خوبی بوده هم برای من هم برای خانوادم
خودم کاری رو شروع کردم که همه میگفتن ریسکه اما باکلی کلنجار رفتن باخودم شروعش کردم و الان موفقم وکسایی هم که بهم میگفتن نمیتونی الان بامن همراه شدن
اشنایی باعشق عزیزم که معنی دوسداشن رو به من یاد داد
خونه خریدن خواهرم
قبولی برادرم دراروپا
شروع کردن کلاس زبان انگلیسی
اعتماد بیشتر مادرم به من
تغییر تفکراتم و مثبت اندیشی
بدنیا اومدن خواهرزادم
دراخر اشنایی باسایت شما
برای ۶ماه بعدی زندگیم کلی برنامه دارم که باکمک خدا انشالله به همشون میرسم شایدم بیشتر ازونی که تصور میکنم
سلام استاد جان و دوستان باحال
خیلی برام جالبه که چطور دارم هدایت میشم به جواب سوالات که در ضمیر ناخودآگاهم داره میچرخه خدایا شکرت
من خیلی اتفاقی به این فایل برگشتم و گوش دادم تازه حرف های استاد رو دارم درک میکنم واقعا راسته که باید تکامل رو طی کنیم..
من میخام اتفاقات 6 ماه گذشته رو بنویسم و برای 6 ماه آخرسال برنامه نویسی کنم..
از قبل از عید تونستم با دوره 12 قدم استاد همراه شوم که دنیایم واقعا عوض شد.
بعد از عید در آموزشگاه پیش استادم مشغول کار شدم. از منشی شروع کردم و هر روز دارم تمرینات بیشتری می کنم تا به استادی برسم..
از اول مهر قراره مربی بشم..
روابط همسرم شدیدا با من بهتر شده و این در حالی است که همیشه فکر می کردم در مدار هم نیستیم..
البته هنوز نتونستم با همسرم رابطه عاطفی قوی برقرار کنم به خاطر ضربه هایی که از گذشته خوردم. امیدوارم بتونم راهم رو سریعتر پیدا کنم…
فرزندانم فوق العاده شدند احترام زیادی برای من قایل هستند خیلی بیشتر از گذشته..
کلاس های تکمیلی برای کارم میرم بدون اینکه بخام شهریه آن از روی حقوقم کم بشه..
از اینکه درآمد دارم خیلی خوشحالم..
برای نیمسال دوم میخام درآمدم چندبرابر بشه.. خیلی به این موضوع فکر می کنم..
قصد کردم فقط در این شش ماه روی باورهایم کار کنم و احساس خوب داشته باشم و رو نکات مثبت شدیدا تمرکز کنم..
ممنون استادان عزیزم. خانم شایسته عزیزم و جناب عباس منش نازنین
سلاااام به استاد خوبم و خانواده دوست داشتنی عباسمنش ..
من یاسمن هستم که در تاریخ ۹۸/۵/۲۲این نوشتر ثبت میکنم چقدر زیبا هدایت شدم به سمت این فایل خیلیی جالب که این مسابقه خیلی وقت تموم شده ولی من بخاطر بالابردنه فرکانسم و هدایت شدنم به این فایل در این مسابقه شرکت میکنم در واقع بخاطر خودم ..?
اتفاقات جالبی که در ساله ۹۷افتاد
۱-قبول شدنم با معدل ۱۸/۹
۲-درس خوندن امسالم واس کنکور
۳-امسال کنار عزیزانم بودم مادرم و برادرم
۴-خریدن محصولات استاد عزیزم دوره کشف قوانین و عزت نفس و کار کردن روی باورهایم که خدا میداند مقدر ارزشمند است
۵-شرکت در این مسابقه
۶-هم صحبتی با دوستای خوبم در این مسیر به عنوان دستای خداوند (ریحان و مبینا و زینب و خانم دشتی و استاد عباسمنش و استاد جمالی و اقای جوکار و خانم سلیمانی و فاطمه جان و خدای عزیزم)
۷-نمره ۱۸فلسفم و نمره ۲۰دینم و قبول شدنم
۸-دوستی خیلی عالی با فاطمه چقدر که صمیمی شدیم
۹-کمک کردن به فاطمه با چله زیارت عاشورا
۱۰-دستای خوب خدا امام حسین برای خواسته ام بهشتی شدن در هر دو جهان
۱۱-زیاد شدن حقوقمون
۱۲-بالا رفتن عزت نفسم
۱۳-تغییر فوقلعاده ی فرکانسم
۱۴-بودن با دختر عموهای خووبم
۱۵-کمک کردن عمها به پدرم
۱۶-داشتن ارامش فوقلعاده
۱۷-رابطه خوب مادرم با عمه جان و کمک اون به مادرن
۱۸-درست شدن لب تابم
۱۹-گرفتن کارت هدیه بخاطر هر روز نماز خوندم
۲۰-همسفر شدن با استاد در سفر به دور امریکا
۲۱-به وجود اومدن خواستهای جدیدم
۲۲-ازدواج کردن دوست گلم نادیا و نامزدی فاعزه جان
۲۳-رفتن ابوالفضل به مدرسه و علاقه اش به درس
۲۴-بودن خواهر گلم در کنارم و نوشتن خواستهایش
۲۷-روابط فوقلعاده با دوستانم ریحان و فاطی و فاعزه و همه خانواده
۲۸-محبوبیتم
۲۹-خلق کردن تمام خواستهایم به صورت آگاهانه
۳۰-خریدن کتاب هایی واس کنکور با ریحان
۳۱-برنامه ریزیم با ریحان و عالی پیش رفتنم در این برنامه
خواستهای که لایقشان هستم
۱-رفتن به دانشگاه دولتی فوقلعاده
۲-بالا رفتن عزت نفس به صورت بنیادین و درک کردن کشف قوانین
۳-رفتن به بهترین منطقه دنیا در بهترین خونه دنیا برای زندگی کردن با عزیزانم
۴-تغییر باورهام به صورت بنیادین
۵-ثروتمند شدنم با رفتن به دل علاقه ام
۶-پیدا کردن علاقه ام هر چه زودتر و با عزت نفس رویش کار کردن
۷-شرکت در دوره ۱۲قدم
۸-تغییر فرکانس و باورم در روابط و تحصیلات به طرز فوقلعاده
۹-معدل ۱۹شدنم در تمرم اول و دوم امسال و تقویت عالی ریاضی و زبانم ….??
سلام دوست خوب وهم فرکانسیم آفرین به شما معلومه که ذهن پاکی داری که این همه مطالب زیبا توش جا دادین واینم دلیلش اینه که با خدا ارتباط بر قرار کردین. واین پاداش خداوند است که وقتی با او ارتباط بر قرار می کنی انجام دادن کارها برات آسان میشه .دوست خوبم امیدوارم که با همین روند پیش برین.
خدا نگهدارتان.
مرسیییی دوست عزیزمم
اتفاقی به اینجا هداایت شدم وچقدرر زیبا نوشتید مطمعنم همینطور که شما میگید..??
سلام خدمت همه ى دوستان
راستش من تازه وارد سایت شما شدم و میخوام از اتفاقات خوب سال ٩٧بنویسم
که باعث شد من نگاهم به دست همسرم نباشه و هر چى میخوام از خداوند بخوام در سال ٩٧ من از همسر براى دومین بار توى ١۴سال زندگى خواستم برام یک دستبند به مناسبت ولنتاین بخره (واقعیتش اینکه من همیشه تو زندگى دوست نداشتم چیزى از کسى به زور بخوام ،یعنى دوست داشتم اون چیزى که خودش دوست داره رو که از ته قلبش و با احساسى که به من داره بخره که با هر خانمى که در اینبار صحبت میکردم که ما به هم هیچ وقت کادو نمیدیم ،خیلى تعجب میکرد چون شرایط مالى همسرم خیلى خوب هست و در آخر هم بهم میگفتن اینجورى نیست که کسى با عشق برات چیزى بخره این حرفا مال تو فیلمها هستش)
خلاصه وقتى درخواست کردم و براى دومین بار و درخواستم رد شد و در آخر هم بهم گفت که پرتوقع هستم خیلى ناراحت شدم و از خدا خواستم که کمکم کنه که خودم براى خودم بخرم و توى مدت ٢٠ روز شرایطى برام پیش اومد که تونستم خودم بخرمش و به خودم کادو دادم و بزرگتر از اون اینکه دیگه نعمتهاى خدا رو از بندش نخوام از خودش بخوام ،الانم از همسرم واقعاً ممنونم که با بى توجهى که نسبت به خواسته ى من داشت به خدا رسیدم.
امیدتون به خدا باشه
دستاوردای من
حال خوب من
سلامتی من الان مدت هاست که سالم سالمم به لطف خدای مهربان
درآمدم چند برابر شده
راحت زندگی میکنم
به مسیر های خوب هدایت میشم
به ادمای خوب
خرید های خوبی دارم
سال نو خوبی داشتم
تحویل خوبی دارم
سفیدی
تغییراتی که در همه جنبه ها پولی سلامتی اراباطات عزت نفس ارامشم
ارتباط با خدای خودم و و و و و
اون دستگاهه
ارتباطات با مردم
که میشود میشود میشود
خبلی خوبه که احساسم خوبه
ایده های عالی بدستم میاد
عملشون میکنم
و زندگیم عالی میشه
خیلی خوبه که زیبایی هارو میبینم
ازدواج بهنام
تغییرات خونوادم
حس هدیه دادن
پیشرفت خودم
تغیسر مکان زندگیم به جای بهتر و بهتر
پاکی خودم احساس ازادی خودم
اینکه…. واقعا همچی خوبه و خوبترم میشه
سپاسگزاری های. من
اینکه هروقت با خونواده صحبت میکنم فقط از خوشیام و خوبیام میگم و میگیم
اینکه احساس اثر میکنی به عنوان منشا
خلاصه خوش باشید
ثروتمند باشید سالم باشید و زندگی کنید?
استاد عزیزم بخاطر تک تک قوانینی که به ما می آموزی سپاسگزارم
علی الخصوص
احساس خوب +توجه به نکات مثبت +سپاسگزاری بخاطر داشته ها = باز شدن دروازه ای از نعمت
چقدر زندگی عالی میشه با این باور که جهان مسخر ماست زندگی می کنیم وقتی دائما در حال سپاسگزاری هستیم قدرت خلق خوایته هایمان با ماست
اتفاقات سال 1397
? پارسال سال بسیار پر انرژی بود خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سال خود سازی و کشت باورها بود خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سال خودشناسی و خداشناسی بود خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سال یکی شدن دلهای دور شده
من و همسرم بود خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سال رشد گروه تجاری تردد سبز من در زمینه پخش دوچرخه بود خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که یاد گرفتم باور کنم که مشتریهای دست به نقدی هستند که با دیدن فقط عکس دوچرخه های من 20 میلیون 20 میلیون ازم خرید کنند خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که باور کنم میشود درآمدم به روزی یک میلیون تومان برسد خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که مشتریهای بسیار پولداری داشتم که اصلا چونه
نمیزنند و به فراوانی اعتقاد داشتند
? سال 97 سالی بود که دوستان هم مدار موفقی همچون آقای شکراله زاده، خواجه، مرادی، عطار روشن و خانم کهنسال، خانم رجاییان و سایر بچه های فعال در پیج استاد را باهاشون آشنا شدم خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که برند loyal را استارت زدم در زمینه تولید دوچرخه ایرانی خدا یا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که تونستم کنترل ذهن یاد بگیرم ریشه احساسات بدم را پیدا کنم خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که نتایج بسیار عالی از آموزه های استاد بدست آوردم
? سال 97 یک گوشی خوب بهم داد خدا یا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که همه شرایط به نفع من رقم خورد خدا یا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که از روبروی دبستان پسرم خونه اجاره کردم تا راحت بره مدرسه خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که استارت خونه سازی ام انجام شد خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که کلی غذاهای خوشمزه خوردم کلی طبیعت زیبا و بکر را دیدم خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که تونستم کلی آدم راحت تر زندگی کنند خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که با خدا یکی شدم خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که باور کردم و دیدم که پول درآوردن آسون ترین کار دنیاست خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که سالم و سالم تر زیستم خدایا سپاس گزارم
? سال 97 سالی بود که با نشانه های مختلف به بهترین مسیر ها و باورها هدایت شدم
? سال 97 سالی بود که کلی چالشها و تضادهای شیرینی داشتم که مرا بزرگتر کرد و خواسته های بزرگتری را به من بخشید و خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که من شناخته تر شدم خداوند مشتریان پولداری را برایم هدایت کرد سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که روزهایی توش تجربه کردم که هر جا میرفتم بوی عطر میومد، هرجا میرفتم انگار هماهنگی قبلی شده بود که کار من راه بیفته خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که کلی طبیعت زیبا را رفتم و گشتم خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که بنام خودم فروشگاهم را تاسیس کردم
? سال 97 سالی بود که شبهایی را توش داشتم که از فرط هیجان نمیتونستم بخوابم خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که تعداد تامین کننده هایم از 1 به 4 رسید خدایا سپاسگزارم
? سال 97 سالی بود که کلی رشد فرکانسی داشتم خدایا سپاسگزارم
? درسال 97 هزینه تغییر کاربری زمینم را پرداخت کردم
? درسال 97 موفق یه خرید دوره 12 قدم شدم و خدایا سپاسگزارم
خواسته ها و اهداف خوب من در سال 98
? در سال 98 یک پراید خشک دارم و خدایا سپاسگزارم
? در سال 98 در خانه خود زندگی می کنم و خدایا سپاسگزارم
? در سال 98 درآمد ماهی 15 میلیون تومان خالص دارم و خدایا سپاسگزارم
? در سال 98 دو نفر نیروی کار خبره وفادار دقیق دارم و خداوند را سپاسگزارم
? در سال 98 مشتریان فراوان پولدار آسان پسند دارم خدایا سپاسگزارم
? در سال 98 همیشه شاد و خوشتیپ و خوش لباس و خنده را هستم خدایا سپاسگزارم
? در سال 98 خیلی درآمد آسان دارم و خداوند را سپاسگزارم
? در سال 98 دوستان پولدار و ثروتمند و با خدای فراوان دارم و خدا را سپاسگزارم
? در سال 98 فراوانی، شادی و نعمت بیشتر از هر روز قبلی تجربه کردم و خداوند را سپاسگزارم
? درسال 98 یک دختربچه ژیگول دارم و خداوند را سپاسگزارم
? در سال 98 سفرهای زیادی به اقصی نقاط ایران دارم و خداوند را سپاسگزارم
سلام دوست عزیز کامنت شمارو که خوندم واقعا خیلی خوشحال شدم خیلی اتفاقات خوبی تو سال۹۷واستون افتاده و مطمئنا میتونید ب همه ی اهدافتون تو سال۹۸برسید
اینکه مشتریان پولدار زیادی دارید واقعا تحسین برانگیزه مرسی
سلام دوست عزیز سید محمد جان ممنونم ازت که باعث شدی عزت نفس بیشتری پیدا کنم چون این کامنت شما مجددا مرا یادآور شد که چه ها توانستم و چه ها که می توانم!!!!
سلام دوست عزیزم دوباره کامنت شمارو خوندم و دوباره تحسینتون میکنم احسنت ب شما
سلام
این فایل مال پارساله اما امسال تمرینشا انجام میدم
سال ۹۷ خیلی باحال ورویایی بود خیلی چیزاای جدید یادگرفتم وجنبه های جدیدی از زندگیم و استعدادهای نهفته ام کشف کردم و برام جالبه هرچی میگذره جنبه های جدیدی از قانون را یاد میگیرم خدایاشکرت
سال نود هفت من یک درامد جدید برای خودم ساختم یک رشته جدید درکنار کارم که اصلا بهش توجه نمیکردم و درهای جدیدی برام باز شد و تا به امروز بلای سی ملیون گردش مالی برای خودم رقم زدم و چقدر چیزهای جدید یادگرفتم تواین رشته که خدا میدونه اصلا بخشی از لوازم مغازه ام بود که بهش ودرامدش توجه نمیکردم ودیدم چه پتانسیلی داره امان از وقتی که ادم باورهاش محدود باشه واقعا نمیبینه
من یک کانال تلگرام درست کردم وتونستم باافراد زیادی اشنا بشوم ودرامد های اینترنتی برای خودم بسازم خیلی باحال بود بازهم کلی چیز یادگرفتم
من همیشه از عمده فروش اصفهان کم خرید میکردم اما امسال نقدی خرید میکنم وزیاد وکیفیت خریدمم خیلی عالی شده
مغازه ام پرشد از وسایل جدید و کیف ولذت می برم
من امسال برای اولین بار رفتم تهران وازعمده فروش خر ید کردم وبازهم تجربه باحال بود ویک شاخه جدید به لوازم مغازه اضافه کردم
من تولید انبوه یک قطعه راشروع کردم وخداشکر پا گذاشتم روترسهام وبازم میگم کل تجربه عالی کسب کردم
من یک تابلو قشنگ برای مغازه ام ساختم و خودم لذتش رامی برم
کلی مشتری جدید پیداکردم و خیلی خوبند
من امسال انشعاب اب گرفتم برای مغازه ام چقدر اب نداشتم دردسر داشتم اما به لطف خیلی راحت پولش جور شد وگرفتم
امسال درامدم سه برابر شد وخیلی باحاله من موجودی حسابم چند برابر شد وواقعا خداراشکرت
از همه مهمتر این تجربه شخصیه دوستی که داری میخونی توجه کن من چند سال دارم با این قانون کار میکنم اما نفمیدم ونشنیدم (استاد فریاد میزنه)خودم میگم درک نکردم که احساس خوب یعنی همه چیز
مدتها می اومدم روی باورهام کارمیکردم واحساسم بد بود ونتیجه برعکس بود
احساس باید مهمترین مهمترین وبازهم مهمترین جنبه زندگی من باشه من خودم به شخصه تو مغازه ام خیلی کارها کردم اما دیدم کارهای خاص من را بسمت پیشرفت سوق نداده بلکه احساس عالی و رهاشدن درامد من راسه برابر کرده امیدوارم خودم وتویی که میخوانی به هوش باشی واین نکته را مهمترین کار زندگیت بدونی به خودمم میگم چون نمیدونم چرا اینقدر زود این اصل رافراموش میکم .تمرین میخواد فقط باید سعی کنم توی ریل احساس خوب بمونم دیگه همچی درست میشه
سال ۹۸ سال رونق کسب وکار برای منه
اما مهمترین الویتم را گذاشتم فقط برای توجه به نکاتی که احساس بهتری به من میده وبیشتر موندن دراحساس خوب
به امید خدا
سلام اقا مهدی خیلی خوشحال شدم بابت اتفاقات عالی که تو سال۹۷تجربه کردی مرسی که تجربتتو ب اشتراک گزاشتی و تاییدی ب این باور بود که موفقیت و ثروتمندشدن معنوی ترین کار جهانه
سلام تودیدگاه بالا نوشتم سال ۹۸ سال رونق کسب کارمه واقعا این اتفاق برام افتاد ره صورت کاملا طبیعی اینجا دوباره مینویسم سال ۹۹ برام سال تجارت با کشورچینه
توکل برخدا
سلام اقای بیگی عزیز بهت تبریک میگم دوباره آفرین احسنت ب شما سال ۹۸ب هدفت رسیدی مطمئنا با استفاده از قوانین و توانایی هاتون سال۹۹هم ب هدفت میرسی احسنت ب شما