توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 87

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید محمد نظاری گفته:
    مدت عضویت: 2891 روز

    به نام خالق تمام زیبایی‌ها

    سلام میکنم به همه برادران و خواهران هم‌فرکانسی که از همراهیشون در مسیر لذت‌بخش تحول در زندگی با عنایت خدا و رهبری استاد عزیز لحظه به لحظه لذت می‌برم.

    چقدر این فایل حال آدم رو خوب می‌کنه. واقعا گاهی وقت‌ها یادمون میره که خداوند چقدر در طول زندگی به ما لطف داشته و ما به سادگی از کنار این الطاف الهی گذشتیم و حالا که داریم با دقت نگاه می‌کنیم همه اون‌ها رو واضح می‌بینیم‌ و باید از صمیم قلبمون به خاطر همشون در هر لحظه خدا رو شکر کنیم، همین صبح دل‌انگیز، آفتاب سخاوتمند، آواز دلنشین گنجشکان معصوم، سایه‌های عزیز، نسیم ملایم اول صبح، هوای دل‌انگیز و هزاران نعمتی که خداوند برای همه بندگانش قرار داده و هر کدومشون هزاران هزار بار شایسته شکرگزاری هستن.

    سال ۹۸ برای من سال خیلی خوبی بود. از همون اوایل سال که به طور معجزه‌آسایی به قسمت عقل کل همین سایت هدایت شدم و از اونجا یاد گرفتم چطور باید باورهای قدرتمند کننده بسازم و اون‌ها رو ضبط کنم و به طور مرتب گوش بدم. من چند ساله به شکل پراکنده پیگیر فایل‌های استاد عباس منش بودم و نتایجی هم گرفتم ولی اوایل پارسال از قسمت عقل کل ساختن باورهای قوی رو یاد گرفتم و باورهام رو ضبط کردم و به خاطرشون یه هندزفری بلوتوثی خفن تهیه کردم و شروع کردم با اونها زندگی کردن.

    خدا رو شکر تونستم بعد از مدتی به دو سفر زیارتی مشهد و کربلا برم.

    از ابتدای ساختن باورهام به من پیشنهاد تدریس در یکی از موسسات شهرمون شد و در اونجا مشغول به کار شدم.

    تونستم از نظر سلامتی پیشرفت کنم و بر خلاف تصور دیگران از سلامتی جسمی بیشتری نسبت به قبل بهره‌مند بشم.

    به یک کلاس شعر هدایت شدم و با کلی دوستان شاعر آشنا شدم و تونستم به شعر گفتن که بسیار بهش علاقه دارم ادامه بدم و در طول سال چند شعر خوب گفتم و مورد تشویق اساتید خودم قرار گرفتم. حتی به صورت خیلی تصادفی یک کتاب شعر رو در محل کارم ارزیابی کردم.

    موقعیت‌های مالی خیلی خوبی در طول سال برام جور شد.

    برای امسال هم قصد دارم تا آخر سال به صورت جدی‌تر شعر گفتن رو ادامه بدم و شعرهای بهتر و بیشتری بگم.

    میخوام کار مورد علاقم رو پیدا کنم و با علاقه بیشتری به کار بپردازم.

    دوره دوازده قدم رو که ابتدای سال خریداری کردم ادامه بدم و تمریناتش رو انجام بدم.

    وقت بیشتری برای یاد گرفتن از آموزه‌های این سایت بزارم.

    تا آخر سال قصد دارم گواهینامه موتور بگیرم و بتونم با خیال راحت از موتورم لذت ببرم.

    و به لطف خدا از نظر مالی و سلامتی بیشتر و بیشتر پیشرفت کنم.

    خیلی توی این سایت به من خوش میگذره و به قول خانم شایسته واقعا برای من مثل یک گنج دست نخورده هست. امیدوارم همه دوستان گلم به همه اهدافشون در سال جاری برسن و کلی کیف کنن و خدا رو شکر کنن.

    سبز و پایدار و برقرار باشید 🌺🌺🌺🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    Player8 گفته:
    مدت عضویت: 1878 روز

    به نام خالقی که همواره در حالت هدایت ماست

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان گل

    خب درسته این فایل برای سال نود و شیشِ اما من الان در این زمان و در این مکان به این فایل برخوردم و معتقدم که در زمان درستی هستم و در زمان درستی به این فایل برخورد کردم پس این تمرین استاد رو الان در ۹۹/۶/۱۶ انجام میدم

    خب کلا سال نود و هشت اتفاقات خوب زیادی برای من داشت

    ✴من تونستم توی سال نود و هشت هدف اصلی زندگیم رو پیدا کنم و بابت این خداروشاکرم

    ✴من توی سال نودوهشت آموزش فوتبالم رو در کنار یک خانم خوب و مهربان آغاز کردم و چیزهای زیادی از ایشون یاد گرفتم

    ✴در سال نودوهشت من یه دوست عزیزی رو که چندین سال ندیده بودمش دوباره دیدم و این اتفاق بسیار خوبی بود

    ✴نود و هشت باعث شد دوستی من با همون عزیز بیشتر و صمیمی تر بشه به طوری که ایشون الان در سال نود و نه مثل یک خواهر پشتیبان من هست،،،خدایا شکرت بابت این دوست خوب

    ✴ من توی سال نود و هشت متوجه شدم که استعدادی هم در زمینه نقاشی دارم،،،خدایا شکرت بابت این استعداد

    ✴همچنین من فهمیدم که استعداد بسیار بالایی در زمینه نوشتن دارم و تا الان چندین مطلب نوشتم که این کار برای من خیلیییییی دلنشین و جذابه،،،خدایا شکرت

    ✴ بعد از مدتی که تمرینات من با اون مربی عزیز به اتمام رسید من به طور کاملا اتفاقی و با هدایت خداوند با یه مربی آشنا شدم که اصلا صدتا سر و گردن از مربی قبلی من بالاتر هست و خداروشکر که من در حال آموزش کنار چنین مربی خوبی هستم،،،خدایا شکرت بابت این مربی عالی

    ✴همچنین من در باشگاهی که هستم هم تیمی های بسیار خوب و مهربانی دارم،،،خدایا شکرت

    ✴در اواخر سال نود و هشت زانوهای من بهبود پیدا کرد،،،خدایا شکرت

    ✴در اواخر نود و هشت کرونا باعث شد که ما به پیش پدرم برگردیم و در کنار هم شاد و خوشبخت باشیم،،،خدایا شکرت

    ✴در اواخر نودوهشت و تقریبا اوایل نود و نه پدرم در شغلش پیشرفت زیادی کرد،،،خدایا شکرت

    این ها تعداد کمی از اتفاقات خوب سال نود و هشت بود البته من مهم ترینشون رو نوشتم و اگر به جزییات دقت میکردم خیلی بیشتر از این حرفا میشد

    خب حالا بریم سر سال نود و نه

    تجاربی که می‌خوام در ادامه سال نود و نه بدست بیارم

    ✓من می‌خوام تا انتهای سال نود و نه یک بازیکن حرفه ای بشم،،،خدایا شکرت که من بازیکن عالی هستم

    ✓میخوام تا آخر سال باورهامو تقویت کنم به طوری که دیگه لازم نباشه تو سال ۱۴۰۰ هی زور بزنم برای تغییر باورام و توجه به نکات مثبت،،، خدایا شکرت که من باور های عالی دارم

    ✓ به یاری خدا امیدوارم تا عید سال ۱۴۰۰ درامد پدرم چند برابر بشه،،،خدایا شکرت بابت درآمد های عالی که پدرم داره

    ✓ می‌خوام تا آخر سال یه خونه خوب در بهترین جای اصفهان بخریم،،،خدایا شکرت بخاطر این خونه خوب

    ✓تا آخر این سال یه ماشین خوب و مدل بالا بخریم،،،خدایا شکرت بخاطر این ماشین ارزشمند

    ✓ دلم میخواد تا آخر این سال دوستان خوب و افراد خوب که به من در راه رسیدن به هدفم کمک میکنن وارد زندگیم بشن،،،خدایا شکرت بابت وجود دوستان خوب در زندگیم

    ✓ و همچنین دلم میخواد تا آخر سال افراد نامناسب و کسایی که انرژی منفی دارن از زندگیم برن بیرون،،،خدایا شکرت بخاطر اتفاق افتادن این موضوع

    ✓ میخوام تا آخر سال دوره دوازده قدم استاد رو خریداری کنم،،،خدایا شکرت که ما تونستیم این دوره رو بخریم

    خدایا شکرت که امروز این فایل و نوشتن این کامنت باعث شد من حالم به شدت خوب بشه و خدایا ازت سپاسگزارم که این حال خوب ادامه پیدا می‌کنه😍❤

    در پناه خدا همواره شاد و خوشبخت و سلامت و پر از ثروت باشید 😉

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2155 روز

    سلام استاد عزیزم.

    الان سال ۹۹هست پس من درمورد سال۹۸مینویسم.

    باید بگم که من از بهار ۹۸ازخدا خیلی درخواست میکردم که من وارد یک مدرسه ای که درنظرداشتم بشم و اتفاقا وقتی من خواستم تابستون به اون مدرسه مراجعه کردیم و البته که اون مدرسه رو بهش هدایت شدم.

    چون یک دوست خارجی خوب و دوستان ایرانی خوب میخواستم.

    و خلاصه هدایت شدم و دقیقا در همون زمانی که من خواستم برم قوانین اون مدرسه طوری تغییرکرد که من بتونم وارد بشم و شدم و یک دوست خارجی با تمام مشخصاتی که تو ذهن داشتم رو از طریق یک دوست دیگه ای باهاش آشنا شدم و بسیار صمیمی شدیم.

    از خدا خواستم که در این مدرسه موفق بشم و جزو برترهاشون شدم.

    در تابستون۹۸دلم خواست برم جزیره کیش و خدا شرایط رو به طور غافلگیرکننده ای فراهم کرد و به کیش رفتم‌و بسیار لذت بردم.

    خواسته دیگم این بود که جطور برخلاف روش مامانم و بابام پیش بزم که روش کارمندی بود و هدایت شدم به کتاب قانون جذب و بعد اون کتاب پدرپولدار و پدرفقیر که تمام باورهای ترمزیم برای هدایت شدن به سایت استاد رو فروریخت و آماده پذیرش حرف های استاد شدم و در نهایت در جزیره زیبای کیش هدایت شدم به این خانواده بزرگ و صمیمی هدایت شدم.

    بابد بگم که به دلیل عدم کنترل ذهن یک بار کل باورهام خراب شد و نکته مثبت اینه که دوباره اونارو ساختم و باورها و ایمانم محکم تر و بهتر از قبل شد.

    اتفاق خوب دیگه لذت بردن از مدرسم تا روز آخر(قبل تعطیلی کرونا)و خدارو بسیار بسیار سپاسگذارم برای اون لحظات.

    لحظات خوش دیگه میتونه وقتی باشه که غذایی رو بهش فکر کردم و خواستم و بدون اینکه چیزی گفته باشم ظهر که به خونه اومدم مامانم درست کرده بود.و این اتفاق یک بار نیفتاد،چند بار اتفاق افتاد.

    اتفاق جالب دیگه در ماه محرم بود که نظری گیرمون نیند و گفتم خدا حتما فراهم میکنه و یکهو تلفن زنگ خورد و خبری شنیدم‌که نظری رو اوردن دم‌خونه دادن به مامانم.

    و بازهم سپاسگذارخدام‌از اون لحظه.

    و یا در سفر به دبی از خدا کمک خواستم و هدایتم کرد به دو هتل بسیار خوب و مهصوصا دومی با تمام قدیمی بودنش غذاهای بسیار عالی و خوشمزه ای داشت و بنظرم بهترین غذایی بود که در دبی خوردم.

    و حالا میگم خدایا سپاسگذارتم‌ از تمام‌ اتفاقات خوبی که در سال۹۸داشتم.

    از مدرسه و دوست خارجی عالی

    تا هدایت شدن به این خونواده صمیمی و باحال که خیلی چیزا ازش یادگرفتم.

    سپاسگذارم از باورهایی که بهترشو ساختم و ایمانی که قوی ترش کردم.

    سپاسگذارتم خدا از خونه تکونی قبل عید و ا،از بهبود روابطم با خانوادم و از تک تک گفته و ناگفته های مثبتم در سال۹۸.

    و اما خواسته هام.

    بهبود باورهام مثل باور فراوانی

    مهاجرت

    بهبود بیشتر پیانو زدنم.

    ادامه دادن پیانوم در خارج از کشور

    پیدا کردن دوستانی جدید

    میخوام‌کمربند جدید کارتمو بگیرم

    میخوام‌عزت و اعتماد به نفسمو بهتر کنم و قدرتمند.

    میخوام‌باورهای بهتری درمورد خدا داشته باشم

    دوستدارم‌که بتونم‌ با کنترل ذهن و سپاسگذاری بیشتر در لحظه زندگی کنم و نگران آینده نباشم‌ و بیخیال گذشته بشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهرناز گفته:
    مدت عضویت: 2564 روز

    سلام ، این فایل رو وقتی به عنوان نشانه امروزم دیدم ، آرامش خیلی عجیبی رو همون لحظه اول به دست آوردم.

    حالا موضوع چی بود؟ من مدتی است که دارم روی خودم کار می کنم و کسب و کار موردعلاقه ام رو شروع کردم، نشونه های خیلی زیادی هم دیدم که با هر کدومشون انگیزه ام برای ادامه دادن خیلی بیشتر شده ، ولی امروز صبح نجواهای ذهنی به سراغم اومدن که تا کی می خوای بدون نتیجه ای ادامه بدی، منظورم اینه که نتیجه مالی ای که بتونم روش حساب کنم رو هنوز نگرفتم.بعد گفتم من که دارم اینقدر روی خودم کار می کنم هم ذهنی و هم اینکه با استفاده از اهرم رنج و لذت هر روز چند ساعتی روی کارم که فروش اینترنتی هست تمرکزی کار می کنم و این مسئله رو تونستم به یه عادت روزمره تبدیل کنم ولی چرا نتیجه ها نمیاد.نجواها می گفتن که خودت رو مسخره کردی اگه قرار بود نتیجه بگیری تا حالا باید گرفته بودی و…

    با خودم گفتم واقعا چرا ؟خدایا من که هم به این کارم علاقه دارم ، هم تمرکز دارم و هم اینکه همزمان دارم روی باورهام هم کار می کنم پس این چه ترمزیه که من واقعا دارم.

    نشانه من رو که زدم دیدم واقعا فقط همینه ، توی مسئله تمرکز برداشته ها خیلی بهتر از قبل شدم ولی هنوز تبدیل به ناخودآگاهم نشده این موضوع، یعنی باید تصمیم بگیرم که خوب حالا بیا و بر داشته هات تمرکز کن.

    بعد کامنت دریای عزیز رو که خوندم دیدم دقیقا همینه ، نکته خیلی جالبی رو نوشته بود ، این که هر چیزی رو که الان داری یه شکل متفاوتی از پوله.حالم خیلی خوب شد و سعی می کنم آگاهانه ادامه بدم بر تمرکز به داشته هام تا زمانی که تبدیل به عادت بشه توی وجودم.

    الان دیگه مطمئنم تنها دلیل نرسیدن نتایج مالی من همینه و باید تمرکزی روی این موضوع کار کنم.

    بعد گفتم بذار ببینم همین الان توی کسب و کارم چه چیزهایی رو دارم و خدا چه جوری هدایتم کرده که الان به اینجا رسیدم.

    از همون اول که به یه سایت فروشگاه ساز خیلی خوب هدایت شدم که تونستم خیلی راحت محصولاتم رو توش بارگذاری کنم.من همیشه با خودم می گفتم خدایا من اصلا علاقه ای ندارم به اینکه درگیر مسائل سایت بشم ، میخوام یه محیطی داشته باشم که من فقط محصول آماده کنم و بارگذاری کنم ، همین. که الان واقعا همینطور هم هست.

    اصلا همون تولید محصول رو هم من با یک شیوه ای یاد گرفتم که بدون حتی ریالی هزینه تونستم یاد بگیرم و روز به روز ایده های بهتری به ذهنم می رسه.

    یه اسم خیلی قشنگ از خدا خواستم برای سایتم که اسمش رو هم پروردگارم بهم الهام کرد .

    منی که هیچ تجربه و علاقه ای توی کار سایت و … نداشتم بدون کمک هیچکس و فقط با کمک پروردگارم تونستم همه ی جاهایی که باید سایت خودم رو ثبت می کردم به ثبت برسونم که این موضوع یه جورایی خودباوری من رو هم تقویت کرده .

    عکس های نه چندان جالبی رو به عنوان عکس محصول آپلود می کردم ، هدایت شدم به یک ایده ای که تونستم با فتو شاپ عکس های خیلی قشنگی درست کنم که خودم از دیدن اون عکس ها واقعا لذت می برم.(البته باید بگم که محصولات من فایل های دانلودی هستند.)

    از همون اولین روزهایی که اولین محصولاتم رو بارگذاری می کردم یک مشتری ثابت داشتم که فورا می رفت و محصولاتم رو می خرید و من در عین ناباوری داشتم از خوشحالی بال در میاوردم چون اصلا انتظار نداشتم همون روزهای اول فروش داشته باشم ، فکرم این بود که حداقل شش ماه یا یکسالی طول می کشه تا به فروش برسم. همین باعث می شد من انگیزه ی مضاعفی پیدا کردم وگرنه با توجه به روحیه ای که از خودم سراغ دارم ، من خیلی زود ناامید میشدم.

    همیشه برای تولید هر محصول ایده ها و محتواهای خیلی خوبی به ذهنم می رسه که بعد از تولید و بارگذاری اونا واقعا خودم لذت می برم .

    تا حالا چندین بار شده که بدون درخواست من افراد برام تبلیغ کردن بدون هیچ چشمداشتی.

    هر کسی که از محصولاتم خریده واقعا راضی بوده و از کارم تعریف کرده.

    چندین نفر تا حالا بهم پیام دادن و خواستن برام کار کنند که من چون خودم نتیجه نگرفتم ،قبول نکردم.

    حالا که دقت می کنم می بینم واقعا خیلی ناسپاسم که به اون نجواهای ذهنی توجه کردم و منتظر نشدم تا خداوند کارش رو انجام بده.

    این ها فقط فهرستی از توجه به داشته هام در زمینه کارم بود و چه بسیار چیزهایی که توی زندگیم دارم و نمی بینمشون و توجهی بهشون نمی کنم و فقط به چیزهایی که می خوام و به دستشون نیاوردم توجه می کنم.

    از خدا می خوام که خودش کمکم کنه تا بتونم این مسوله توجه به داشته ها رو در وجودم تبدیل به یک عادت و جزئی از ناخودآگاهم کنه.

    استاد خیلی ازتون ممنونم که مسیر رو به این قشنگی نشونمون میدهید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ناهید ر گفته:
    مدت عضویت: 1926 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون

    راستش وقتی نشانه امروزم رو شنیدم اصلا به وجد نیومدم، برام عادی بود، خیلی طبیعی بود که باید دقیقا امروز از صبح فصل سوم کتاب رویاهایی که رویا نیستن رو بخونم و بیام سراغ نشونه امروزم و این فایل رو بشنوم که مکمل مطالعاتم هست.

    اینقد همه چیز داره مرتب و منظم پیش میره که دیگه شگفت زده نمیشم، میدونم مسیر همینه، میدونم دنیا و قوانینش بر این اساس هستن و خدا رو هزاران بار شاکرم بابت این همه نشونه هایی که دارن هم رو تایید میکنن.

    ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    سلام خدمت استاد و همه دوستان.الان ک دارم این کامنت رو مینوسیم سال99هست.اما خب اشکالی نداره:):)

    سال98مهم ترین اتفاقی ک برای من افتاد این بود ک هدف و علاقه ی اصلیم رو ک نقاشی و طراحی هست رو پیدا کنم.تو سال گذشته تونستم با کمک یکی از هنرمندای خوب کشورمون ی قلم نوری برای اینکه بتونم حرفه ای تر کار کنم بخرم.پکیج اموزش طراحی پایه رو تهیه کردم.قبل ترش بازهم ی پکیج تبدیل عکس ب نقاشی رو خریدم.ک اون خریدن موجب اشنایی من با شما شد:):)جونم براتون بگه تونستم مهراتم رو توی هدفی ک داشتم افزایش بدم.و مهم تر از همه این ها کم کم نوع نگاه کردنم ب خانوادم تغییر کرده.توسال گذشته تونستم کلاس اموزش برنامه فتوشاپ رو برم.ک شاید اتفاق های بدی بعد از تموم شدن کلاس برام افتاد اما من اون اتفاق هارو سعی میکنم نگا بد بهشون نداشته باشم.تونستم اکانت تلگرامم رو ک خیلی بهش وابسته بودم رو دلیت کنم.و کلی اتفاق های بزرگ و کوچیکی ک الان هرچی فکر میکنم یادم نمیاد:)خدایا شکرت بابت همه اون ها…

    اما هدف هایی ک دارم این هست ک اول از همه اتاقی ک بالای پشتبابمون هست رو تعمیرش کنم و اتاق کارم بشه.ی اتاق خففففففففن با کلی جزعیات ک هر روز بهش فکر یمکنم و تجسمش میکنم:)هدف دیگه ام اینه که ی سیستم خوب با مشخصات رم16وگرافیک8بتونم بخرم حالا لپ تاب یا کامپیوتر فرقی نداره.بتونم مهارتم رو توی طراحی و نقاشی خیلی خیلیییییی افزایش بدم.و مهم تر از همه اینا بتونم ب خدا نزدیک تر بشم.بتونم محصولات شما رو بخرم.هدف دیگه ام اینکه رو رانندگی یاد بگیرم و ی ماشین ساناتا رنگ مشکی بخرم:):):)و ی قلم نوری مدلartist pro15.6.اینچ یاdeco proرو بخرم.هدف زیاد دارم خلاصه.اینا هدف های بزرگم بود.خدایا شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2444 روز

    بنام خدایی که بشدددددددددت کافیست

    سلام به همه دوستان بی نظیرم در این سایت

    امروز برای اولین بار به این فایل هدایت شدم و دانلود کردم و نوووووووش جان کردم 😍، وقتی گوش دادم و تمام شد یه احساس فوق العاده ای در من شکل گرفت که همین الان بنویسم، اولش نجواها شروع شد که زینب اینو استاد واسه سال 96 گذاشته بود چه فایده داره الان بنویسی، ولی زود نفلش کردم😂 و اومدم که بنویسم

    سال 98 برای من عالی بود چون شروع کردم تمرکزی و آگاهانه روی اصلاح باورهام کار کردن و تصمیم گرفتم تمام کانالهای دیگه ای که داشتم رو حذف کنم و با آموزشهای کسی پیش برم که واسه من الگویی بی نظیر بود و یکی از بهترین دست هایی بود واسم از طرف خداوندی که ازش خواستم و هدایتم کرد.

    سال 98 سلامتی ام نسبت به قبل خییییلی بهتر شد، دیگه شاید 6 ماه یا حتی بیشتر یک بار سرما بخورم که اونم لازم نباشه برم دکتر، درحالیکه قبلش فاصله زمانی اش خیلی کمتر بود و سرماخوردگی ام هم بد بود و واقعا اذیت میشدم، بعضی چیزها مثل قهوه رو بخاطر کافئین بالایی که داره اصلا نمی تونستم بخورم و همین که می خوردم کلی تپش قلب می گرفتم ولی دوستش داشتم و سال 98 دیگه راحت می تونستم بخورم بدون اینکه تپش قلب بگیرم و کلی هر بار که می خورم لذت می برم، واسه همین هم دستگاهش رو نداشتم واسه همین نمی تونستم هر بار که دوست دارم تو خونه هم بخورم و فقط صبح ها که می رفتم سرکارم یا دانشگاهم می خوردم ولی سال 98 تونستم یه دستگاه گازی مخصوص قهوه اونم خوش رنگشو💫👏😍 واسه اولین بار خودم بخرم و هر با هم که قهوه ام تمام میشه از بهترین جا قهوه ای که دوست دارم رو براحتی می خرم.

    سال 98 تو حوزه روابط خییییییییییییییلی بهتر شدم و کسانی که هر کدوشون تو حوزه خودش و در سطح کشور شناخته شده هست با اینکه قبلش هم منو می شناختن ولی زمانی که من تغییر کردم شروع کردن براحتی ابراز احساسات کردن و خوشحالی از اینکه من رو می شناسند و در ارتباط هستند، سال 98 تی وی رو از زندگیم حذف کردم البته همجنان هست تو خونه مون چون من نمی تونم بگم خانواده ام هم باید مثل من باشند ولی می تونستم توجه خودم رو کنترل و مدیریت کنم و این خییییییییلی بهم کمک کرد ، مثلا شروع کردم فقط فیلم هایی که لذت می برم از دیدنشون رو خریدن و نگاه کردن و همین هم باعث شد به کلی فیلم فوق العاده مثل جنگجوی درون، انیمیشین پاندای کونگ فو کار و زوتوپیا و کلی دیگه😍

    سال 98 شروع جهاد اکبر من در سپاسگذاری و توانایی دیدن زیبایی هایی که قبلش چشمانم کور بود و اصلا نمی دیدم ولی الان نمیگم 100% ولی نسبت به قبل خیییییییییلی بیشتر و بهتر و راحت تر از هر چیزی و هرکسی زیبایی اش رو استخراج می کنم بهش توجه می کنم که اولاش با زور بود ولی هر چی پیش رفتم راحت تر و خودبخود شد.

    سال 98 اولین مقاله علمی ام تو یکی از همایش های کشوری در تهران بعنوان مقاله برتر انتخاب شد

    سال 98 در شغل جدیدم که مسئول روابط عمومی یک سازمان مهم، نامی و معتبر در استان خوزستان هست (همون چیزی که می خواستم) مشغول به کار شدم و درآمدم تقریبا سه برابر شد، درحالیکه که قبلش من همیشه کار می کردم و دختر بیکاری نبودم و همیشه تلاش می کردم تا دستم تو جیب خودم باشه و استقلال داشته باشم ولی همیشه بقول معروف هشتم گرو نهم بود (امیدوارم ضرب المثلو درست گفته باشم 😂) و درآمد و ورودی مالی ام هیچ سنخیتی با میزان تلاشم نداشت)

    سال 98 تونستم تو مسافرتم که برای ارائه مقاله ام بود، هدایایی که دوست دارم رو براحتی واسه دوستم بخرم و تهران که بودم براحتی برای رفت و آمدم راحت با ماشین(اسنپ) تردد داشتم که هر بار کلی پول می دادم که وقتی بچه هایی که تو همایش باهاشون آشنا شدم وقتی فهمیدن هر روز رفت و برگشت من کلی پول می دادم می کفتن چرا با مترو نمیای ؟😂 و کلی تعجب می کردن

    سال 98 باورهای توحیدی ام خییییییییلی بهتر شد و ارتباط قشنگ و خوشگلی با خداجونم پیدا کردم که این رو از احساس خوبم در بیشتر مواقع، از راحت صحبت کردنم با خدا، از رقصیدن های یه دفعه ای تو حمام و آشپزخونه و … می تونستم خیلی راحت بفهمم.

    سال 98 پایان نامه ارشدم رو با یک نمره عالی دفاع کردم و یکی از بهترین دوستانم که ورود همین دوستم به زندگیم هم خودش زمانی بود که من تغییر کردم درحالیکه خواهر یکی از اساتیدم که ارتباط نزدیکی باهاش داشتم و 6 سال بود می شناختم اتفاق افتاد ،که خودش واسم یه الگویی فوق العاده ای هست تو تمام زمینه ها که واسه دفاع پایان نامه ام هم با اینکه سرش شلوغ بود ولی بخاطر من اومد

    یکی دیگه از چیزهایی که واسم اتفاق افتاد که البته فروردین 99 اتفاق افتاد ولی دوستم دارم بگم خرید دوره 12 قدم بود که تا دو ماه قبلش نمی تونستم بخرمش

    اما چیزهایی که سال 99 می خوام 😍

    می خوام درآمد و ورودی مالی ام حداقل سه برابر بشه 😍

    می خوام سال 99 باورهای توحیدی ام قوی تر و زیباتر بشه😍

    می خوام سال 99 استقلال مالی-زمانی و مکانی ام بیشتر بشه 😍

    می خوام سال 99 ماشینی که دوست دارم رو بخرم (پژو سفید 206 صفر پلاک تهران 😍)

    می خوام امسال وارد یه رابطه عاشقونه الهی بشم که کنار هم باعث گسترش جهان هم باشیم 😍، چیزی که همین دو ماه پیش هم برای اولین بار واسم اتفاق افتاد و با یکی آشنا شدم که اونم در مورد سیستمی بودن جهان همه اش صحبت می کرد درحالیکه اصلا فکرشو نمی کردم، و با اینکه ادامه پیدا نکرد ولی واسم بهتررررررررررین نشانه بود که ببین زینب همه اش به خودت بستگی داره دختررررر 😍

    خدایا شکرررررررررررررررررررررررت برای آگاهای های نابی که بهم دادی، عاششششششقتم 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    وحید گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم ، و همه دوستان هم فرکانسیم.

    من الان این فایل رو گوش کردم و میخواستم طبق تمرینی که شما داده بودین بهش عمل کنم و اتفاقات خوب خودم رو مرور کنم .

    درسالی که گذشت میتونم بگم که بهترین اتفاق زندگیم رخ داد و من کمک خداوند مهربان تونستم ازدواج کنم و تا الانی که این کامنت رو میذارم بسیار از همسرم و زندگیم راضی هستم و امید خدا حتما بعد از اینم باز بهتر از قبل هم میشه.

    یه اتفاق مهم دیگه این بود که خدا رو هزاران مرتبه شکر تونستم یه خونه بسیار بسیار عالی با موقعیت مکانی بسیار خوب خریداری کنم ، ک همین خود من خوب یادمه که تا دو سه سال پیش میگفتم با این وضعیت اقتصاد جامعه عمرا دیگه امسال من بتونیم خونه بخریم ، ( شغل من پوشاک هستش )

    اما خداوند متعال بسیار کمک کرد و نشونم داد که اگه خودش بخواد و البته اگه خود فرد تو مسیر درست باشه خونه که هیچی خیلی چیزایی ک فکر کردن بهش هم حتی ممکنه دور از دسترس باشه واسمون ممکن میشه ، من چند سالی هست که تو این مسیر قرار گرفتم ولی همیشه بصورت جستو گریخته بوده و بصورت هدفمند و دنبال کردن آموزه های فرد خاصی نبوده ، اما از سال قبل تو دوره یه استاد عزیز شرکت کردم، که همین استادی که عرض میکنم تو یکی از دوره های ثروت استاد عباسمنش دوست داشتنی شرکت کرده بودن و میشه گفت از شاگردای ایشون بودن و بنده از طریق همین استاد با مجموعه استاد عباس منش آشنا شدم و الان چند ماهی هست که زندگی هر روز من شده دنبال کردن مطالب بسیار خوب استاد عباسمنش عزیز.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر بعد از چند سالی که من یک فروشگاه داشتم و همیشه میگفتم دوست دارم یه فروشگاه دیگه هم داشته باشم تونستم شب عید شعبه دوم فروشگاهمون رو هم در مرکز شهر و موقعیت بسیار عالی ایجاد کنم ( که البته مصادف شد با شروع این وضعیت کرونا که خیلی واسمون جالب نشد ، هرچند که اگه آگاهی های الانم رو در مورد باورها رو داشتم که از طریق استاد عباسمنش عزیز یاد گرفتم شاید و حتما اوضاع از این بهتر میشد )

    الان بیشترین کاری که علاقه دارم و دوست دارم که بخوبی تغییرش بدم و افکار خودم رو از هم صنفی های خودم جدا کنم و جور دیگری نگاه کنم ، که واقعیت امر هم همین هستش.

    اینه که تغییر باور در مورد کسب و کارم ایجاد کنم که بدونم و کاملا مطمئن بشم که این نگاه و این باورها و افکار ماست که باعث ایجاد شرایط و اتفاقات زندگیمون میشه نه شرایط کرونا و اقتصاد کشور ، ک الان دارم سعی میکنم با تمرین هایی که از کتاب استاد بدست آوردم و از آموزه هایی که از فایل های رایگان استاد کسب کردم این باور های ثروت ساز رو در خودم ایجاد کنم .

    ان شاالله بزودی بسته روانشانسی ثروت رو هم خریداری میکنم که طبق برنامه و طبق مسیری که استاد مشخص کرده حرکت کنم ، چون الان دارم یکسری تمرین های جستو گریخته انجام میدم.

    در آخر کلام هم میخوام واقعا و از صمیم قلب از این سخاوت استاد عزیز تشکر کنم که بسیار زیاد فایل هایی رو به رایگان برامون تهیه کرده و تو سایت میزاره تا ما براحتی ازشون استفاده کنیم ، و خصوصا مطلب مهم دیگه اینکه استاد عزیز خیلی بی پرده حقایق رو بیان میکنه و خیلی ساده مسائل و قوانین رو بیان میکنه ، خیلی خیلی سپاسگزارم ازتون استاد عزیز.

    امیدوارم همیشه شادو پیروز و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1919 روز

    سلام استاد عزیزم، نشانه ی امروزم مثل همیشه عالی بود. من طبق گفته ی شما تمام نکات مثبت وخاطرات خوبم را نوشتم وچقدر زیاد بود خدا روشکر. ولی اتفاق ناخوشایندی که تو ذهنم بود دائما ذهنم را درگیر کرده ومن چقدر بهش فکر می کردم وپر وبالش می دادم الان متوجه شدم که ذهن انسان چقدر موذیانه رفتار می کنه وبه دنبال یه بهونه س تا احساسمون را بد کنه. چقدر کنترل ذهن و ورودی های ذهن مهمه خدا رو هزاران مرتبه شکر که هر روز با روزنه های آگاهی بیشتری آشنا میشم. دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    M.rostami گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    به نام خدا

    عرض سلام دارم خدمت استاد عزیز و دوستانی که با حضور گرمشون این فضا رو تبدیل به یک دانشگاه بسیار بزرگ و ارزشمند کرده اند.

    اول از همه سپاسگزار خدایی هستم که من رو به سمت تغییر زندگیم هدایت کرد و استاد عباس منش رو دستی برای طی کردن هر چه بهتر و آسان تر این مسیر قرار داد.

    همین چند ماه پیش بود ابتدای سال 99 که من یک کامنت زیر همین پست قرار دادم و طبق گفته استاد تمام موفقیت های سال قبلم و تمام خواسته های سال جدیدم رو نوشتم و متعهد شدم که تمام تلاشم رو در جهت رسیدن به این خواسته ها انجام خواهم داد.

    چند وقت بعد از اون به یکی از خواسته های بزرگم رسیدم که باز هم یک کامنت در رابطه با اون موفقیت در زیر همین پست گذاشتم.

    اما امروز که دارم این کامنت رو مینویسم با چشم خودم دیدم که این کامنت برای من معجزه کرد و من رو متعهد کرد که هدف داشته باشم و برای رسیدن به اون اهداف نهایت تلاشم رو بکنم. امروز که داشتم کامنت هام رو چک میکردم چشمم به اهداف امسالم افتاد و دیدم من تقریبا به نیمی از خواسته های امسالم رسیدم و اصلا متوجه اونا نشدم و همونطور که استاد گفتن اگه ما اینها رو از قبل ننویسیم اصلا متوجه پیشرفتمون نمیشیم و فکر میکنیم این چیزی که الان داریم یک چیز عادی در زندگی ما هست و باید باشه اما فراموش میکنیم که یک روز همین چیزی که الان فکر میکنیم خیلی عادیه یکی از بزرگترین خواسته های ما بوده و ما به اون رسیدیم ولی اصلا متوجه اون نشدیم.

    نوشتن و مکتوب کردن اهداف به ما کمک میکند تا این روند تکاملی رو ببینیم و بیشتر احساسش بکنیم و متوجه پیشرفتمون باشیم. همچنین این نوشته ها دلیلی محکم و قاطع هستند برای نجواهایی که ممکن است بعد ها ما را برای رسیدن به خواسته های بزرگتر محدود کنند.

    به لطف خدای مهربان در این 3 ماهی که از سال گذشته تونستم حدودا به نیمی از خواسته هام برسم ولی تا به امروز اصلا متوجه این پیشرفتم نبودم.

    تقریبا یک هفته هست که دوره 12 قدم رو شروع کردم و از این بابت خیلی خوشحالم و تا به اینجای کار خیلی عالی پیش رفته و فکر میکنم این دوره میتونه تحول بزرگی در همه ما ایجاد بکنه.

    با آرزوی موفقیت برای تمام عزیزانی که در این مسیر زیبا با ما همراهند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: