توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 9

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسن احمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2768 روز

    من 3 ماهه که با گروه عباس منش آشنا شدم

    و اتفاقات خوب سال 96

    1-ترک گناهان کبیره به کمک خدا

    2-پیدا کردن بهترین دوره‌های آموزشی که باعث پیشرفت خیلی سریع کسب و کارم بشه

    3-افزایش فوق العاده عزت نفسم (به کمک استاد)

    4-فاصله گرفتن تمام دوستان منفی نگر و پیدا کردن دوستان خوشبین (به کمک استاد)

    5-آشنایی با استاد عباس منش ?

    6- حفظ 4 جز قرآن بصورت ترتیبی و موضوعی

    7- ادامه تحصیل ندادن (مثل استاد) با وجود مخالفت همه و ایمان به خدا

    8- شاید مهم ترین این باشه: احساس عشق و پیشتازی از بقیه در موردی که اراده کنم

    چی دوست دارم سال 97 اتفاق بیوفته؟

    1-نتیجه گرفتن کسب و کارم که یک حیطه آموزشه و رسیدن به درآمد مد نظرم

    2-درمان پلک افتادگی خودم که از بچگی داشتم و با قدرت خدا میخواهم درمانی کنم

    3-ارتباط داشتن با آدمایی دوست دارم باهاشون باشم (روابط بسیار عالی)

    4-رسیدن به مرحله ی یقین از ایمان ( یقینی که حضرت علی (ع) داشت

    :)

    با ارزش ترین باوری که پیدا کردم این بوده

    هیچ چیز غیر ممکن نیست

    چون اگه خدا بخواد ممکنش می‌کنه

    والله علی کل شیء قدیر…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    عارف نجفی گفته:
    مدت عضویت: 3130 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه ی دوستان

    اول از همه میخواستم تشکر کنم از خداوند ک به من این توفیق و لیاقت رو داد که در این فرکانس قرار بگیرم..

    دستاوردهای سال 96

    تهیه دوره آفرینش،عزت نفس،دستیابی به آرزوها و اخیرا ثروت 1

    خارج شدن از کارمندی و کار کردن برای بقیه با حقوق پایین

    بالابردن عزت نفس و اعتماد به نفسم

    دفع کلیه افراد منفی اطرافم(البته خیالشون خود به خود رفتن)

    کار کردن در تنهایی روی باورهام و رفتن به مدار بالاتر

    رسیدن به آرامش بسیار زیاد و شناخت خدای خودم(این مورد واقعا نقطه عطف زندگیم بود و تحولات عظیم ازین به بعد رخ داد. از وقتی که خدای واقعی رو باور کردم و قدرت رو در دستانش میدیدم یه جهش مالی خیلی بزرگ برداشتم)

    تاسیس فروشگاه خودم و رسیدن به درامد مستقل

    آشنایب با افرادی که به هر طریق توی صنف خودم کمکم کردن و تجربشون رو در اختیارم قرار دادن

    سر و سامان دادن به رابطه ای که به زور نگه داشته بودم و جرات این رو نداشتم ک بشینم حرف بزنم و تکلیف رو مشخص کنم(شاید به خاطر اعتماد به نفس پایین بود یا عدم اعتقاد به فراوانی یا نگه داشتن کویر(دوره حل مسائل)..

    و اما اهدافم در سال 1397

    بالا بردن فروش مغازم در سال 97

    وارد کردن محصولاتی ک الان از واسطه خرید میکنم

    تاسیس و ثبت شرکت خودم و توزیع محصولاتم به سراسر کشور

    ثبت برند به نام خودم و توسعه اون برند

    خرید ماشین

    برقراری رابطه عاطفی و ازدواج با کسی که در فرکانس خودم باشه(البته کسی که توی فرکانسم باشه خود به خود سر راهم قرار میگیره در صورتی که با خودم درونیم در صلح باشم)

    در پناه الله یکتا شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    خدااا

    نگهداررر????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    سجی بول گفته:
    مدت عضویت: 2735 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز .این سومین بار هست که این مطلب مینویسم امیدوارم ایندفعه ارسال شه.اسم من سجاد و 34ساله و اولین بار هست نظر میدم و تازه با این سایت آشنا شدم.اما من میخوام با اجازه استاد از موفقیتمهای دوسال پیش بگم چون حسم میگه به درد خیلی از دوستان میخوره.من در اواخر سال 94 با داشتن مدرک مهندسی تو ی شرکت کار میکردم و تصمیم گرفتم که به اروپا مهاجرت کنم دقیقا زمانی که جنگ زده های سوریه به سمت اروپا میرفتن من هم تصمیم گرفتم به اروپا بیام با سوال پرسیدن فهمیدم کهنزدیک به 20میلیون نیاز هست اون هم قاچاقی اما من تنها 5میلیون داشتم که اونم توسط خواهرم که با دوستاش وام زنانه گذاشتن که من ماهیانه 200هزار تومن میدادم تو قرعه برنده شدم و باید 8ماه دیگه پرداخت میکردم تا بدهکاری من بابت وام صاف شه و تنها دارای من ی سیستم بود که با کارگری تو دوران دانشجوی خریده بودم که اونم با چندتا مغازه دارصحبت کردم که خیلی مفت میخاستن تو همون گیرودار من که بابردار کوچیکم چند ماه قهربودم و ی جورایبوبردهبود از ماجرای من اومد و باهام روبوسی کرد و دوست شد و گفت من سیستم و میخرم و بصورت ماهیانه باقی پول وامتو میدم و این برام ی موفقیت بود که با بردارم آشتی کردم??خلاصه من باتمام وجود تصمیم گرفتم وچونبه کارم ایمان داشتم حرکت کردم و ظرف مدت 16روز با تمام مشکلات زیر بارون و برفو با گذر از دریا با یک قایق بادی که تو همن شب چندین نفر غرق شدن و جونشونو دادن من باسلامتی کامل بدون هیچ مشکلی به کشور آلمان رسیدم.تو ی کمپ که بیش از400نفر رو سکونت داده؟بودن و با کمترین امکانات ینی 10دستشویی و 8حمام که واقعا شرایط سختی بود و چون هیچکس عادت به دستشویی فرنکی داشت واین مسله باعث کثیف کاری شده بود چون آب نبود که نظافت کنن تو این فکر بودیم چکار کنیم اگه آفتاب بود خیلی بهتر اما 400آفتابه از کجابیارن کجا جاش بدن که همون لحظه یکی از دوستان گفت با ظرف خال آب های معدنی میتونی آفتابه درست کنیم و هرکی آفتابه شخصی خودشو داشته باشه.آب معدنیها کع مستطیل شکل و از جنس مقوا فشرده بودن بهترین ایده بود خلاصه به همه نشون دادیم اینبار هر زن و بچه و پیر جوون آفتابه خودشو داشت و خود آلمانی حال کردن چون هزینه جمع آوری دیگه به عهده خود شخص بود ودر اون برهع زمانی این ی مفقیت عالی بود.مسله دیگه حموم بود و همیشه سرد بود اما من تصمیم گرفتم مغزمو قانع کنم که از روز اول حموم وجود نداشته و تو باید با آب سرد حموم کنی تو سرمای آلمان من همیشه دوش میگرفتم بچه ها تعجب میکردن و به اونها هم نشون دادم بعضیا سرما خوردن و من فهمیدم اینا کنترا ذهن خودشونو ندارن و باور دارن با آب سرد دوش گرفتن ینی سرما خوردن و این برا من موفقیت بود.موفقیت بعدی یاد گیری زبان پیچیده و پر قواعد آلمانی و تونستم با استفاده از اهرم رنج و لذت که اون موقعه اسمشو نمیدونستم و تازه یاد گرفتم .همه دوستان در حال تفریح خوشگذرانی مشروب خوردن دیسکو رفتن اما من گفتم با خودم که من برای موفقیت اومدم و هروز روزی 15ساعت زبان میخوندم و خدارو شکر هرجا میرم نیاز به مترجم ندارم اینم موفقیت قسشنگی که من درسال 96گرفتم.تا اینکه با سایت استاد آشنا شدم و تلنگری به من زده شد وقتی سرگذشت دوستان رو تو سایت خوندم دیدم دوستان خیلی خدارو شکر خوب پیشرفت کردن و تو یکی از سرگذشت ها دوستان کتابی معرفی کردن که من اون کتاب خوندم اسمش پدر پولدار پدر فقیر وفهمیدم که با درس خوندنتنها نمیشه ثروت مند شد و تو ی فایل استاد گفت اگه من میخواستم این زمانی را که برای یادگیری قوانین گذاشتم برا یادگیری زبان میزاشتم الان چند زبان پرفکت بلد بودم اما پولی نداشتم که به این کشورها سفر کنم ی تلنگر خوردم بیش از دوسال من اینجام و هنوز در آمدی ندارم و تصمیم گرفتم که بیخیال اروپا شم خیلی تصمیم سختی هست و خیلی آرزوشون هست تو اروپا زندگی کنن ولی من موفق شدم تصمیم جدی بگیرم بیخیال اروپا شم چون تو ی فایل استاد گفت شما به یاد هدفی میرسید وقتی به اون هدف میرسید میفهمید کهبراتون خوب نبود و تصمیمتونو عوض کنید منم جدی تصمیم گرفتم اروپا ترک کنم و برگردم این موفقیت برای اواخر سال96بود وبرای سال 97تصمیم دارم که ی آموزشگاه زبان آلمانی تاسیس کنم و تدریس کنم دوم ی شغل کنارش داشته باشم سوم میخام متاهل شم و از خدا میخام ی هم فرکانسی جلو راهم قرار بده و چهارم میخام ی اتومبیل بخرم و در ضمن من فنبیان بسیار قوی دارم و میخام برای شورای شهرمون شرکت کنم خیلی اهداف زیادی دارم و الان تمام وقت دارم با استاد و فایل هاشون آموزش میبینم…ببخشید طولانی شد در ضمن موفقیت های کوچیک زیاد داشتم مثلا آشپزی یادگرفتم در سطح عالی…کیک میپزم…نماز میخونم..دوستتون دارم و سه هفته دیگه ایرانم و در ضمن ی شیطونی کردم که بعدا به استاد میگم ..?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    حسین امیدی بیرگانی گفته:
    مدت عضویت: 2966 روز

    با سلام و تبریک سال 97 به استاد عزیزم و همه همراهان گروه تحقیقاتی عباس منش تجاربی که من در سال 96 کسب کردم عبارتند از 1- من در یک شرکت نیمه خصوصی کار میکنم و تا مهر ماه 96 بعنوان تکنسین مکانیک مشغول به کار بودم و تونستم به لطف خدای مهربان و بزرگ به سمت تکنسین ارشد مکانیک دست پیدا کنم 2- اشنایی با استاد عزیز و گروه تحقیقاتی عباس منش که واقعا تحول عظیمی در زندگی من بوجود اورد 3- خرید بعضی از محصولات استاد بخصوص محصول چگدنه کارمندی را کنار گذاشته و کسب و کار خودم را داشته باشم که واقعا این محصول یک حرکت تکان دهنده ای برای من بود چون من خودم کارمند هستم و میخواهم کار خودم را داشته باشم دارم به شدت روی این محصول کار میکنم 4- اشنایی با قوانین کیهانی خداوند و مطالعه کتابهای استاد که واقعا تونستم خدا با قوانینش را به خوبی بشناسم 5- شروع شغل ازاد در زمینه بنگاههای املاک از اخر سال 96و رها کردن کار کارمندی 6- رابطه خیلی خوب و عالی با همسرم و فرزندانم .

    و اما اهداف سال 97

    1- ارتقا شغل ازاد در زمینه املاک و رها کردن کار کارمندی 2- فروش واحد اپارتمانو خرید متراژ بالاتر در جای بهتر 3- تعویض ماشین با کیفیت بالاتر 4- داشتن سلامتی بهتر برای خودم و خانواده ام 5- و ارزوی طلامتی برا ی استاد و تمامی همکاران و اعضای گروه تحقیقاتی عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    نیلوفر سعادت گفته:
    مدت عضویت: 2778 روز

    سلاااااام استاد خوبم. امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشد و از خدا سپاسگزارم که شما رو سر راه من قرار داد. از خواسته هایی که سال 96 داشتم بعد از مدت ها مطالعه، جذب شغل موقتم بود، کمک کردن به دختری که یهو سر راهم سبز شد و اونو از ناامیدی کامل درآوردم به لطف الله یکتا (کسی که خودکشی کرده بود، مادر ناتنیش اونو خیلی اذیت می کرد و از خیلی چیزا محروم بود اما تونستم تو کمترین زمان ممکن قوقانین رو براش بگم، اونو به سمت خدا بکشونم، طوری که از نفرت از خانواده به عشق رسید، همون مادر ناتنی شد بهترین مادر، شد دوست، و بعد از اون ازدواج کرد و تازه خبر ازدواجش رو شنیدم و این خیلی خوشحال کننده بود برای من، خدا رو بیشتر از قبل باور کردم، تا اونجایی که تونستم دیگران رو بدون خستگی راهنمایی کردم و خوشحالیم از بابت پیامای خوب با دعای خیرشون بود، ماشینی رو جذب کردم به صورت خیلی طبیعی، آرامش، آرامش، آرامش رو به دست آوردم. مسئولیت کامل زندگیم به عهده ی خودمه، نشانه ها، اتفاقات مثبت و عالی ای که به جرأت می تونم بگم ردپای خدارو توش می دیدم و می بینم، جذب پول، دوست داشتن خودم، خدای خودم، اطرافیانم، همه چیییییییز عالی بود. خداروشکر. خداروشکر. خداروشکر. افزایش سه برابری درآمدم که عید 1397متوجه شدم از 3برابر به 20 برابر رسیده، خیلی خوشحال و سپاسگزارم. خدایاااااا شکرت….. یه جفت پرنده که به صورت عجیب و معجزه آسا جذب شد، فقط با یک بار ارتعاش ناخودآگاه فرستادن، و فرداش از جایی که فکر نمی کردم به یکی از افراد خانواده هدیه داده شد و اون فرد پرنده هارو بدون اینکه بگم به من داد….خرید کتابای شما اونم وقتی که واقعا تو مدارش قرار گرفته بودم. عاالی بود، کمک به یکی از دوستانم برای جذب همسر و الان می گه همسرم انگار تیکه از وجود خداست، با تمام وجودم خوشحالم که تونستم هم به خودم و هم به دوستانم کمک کنم. خیلی خوشحالم که تو این مسیر قرار گرفتم. از اهداف امسالمم در واقع ازدواج با جفت الهیم هست، هدیه گرفتن محصولات شما از خدا و من مطمعنم که می تونم، افزایش درآمردم به بیش از 30 برابر ، کمک کردن به دیگران برای داشتن زندگی بهتر، سلامتی بیشتر و و و و و . خدایا شکرت. از شما و دوستان عزیز سپاسگزارم برای اینکه وقت گذاشتین و تجربیات منو خوندین. سپااااااااس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  6. -
    مرتضی واحد گفته:
    مدت عضویت: 3185 روز

    با عرض سلام و خداقوت به استاد عباس منش و همه دوستان عزیزم

    خداوند را سپاسگزارم که در سال 96 توفیق آشنایی با استاد عزیز و شما دوستان گرامی را داشتم و تونستم با خوندن مطالبی که استاد آماده می کنن و خوندن نظرات شما انرژی مضاعفی برای روزهای آینده زندگیم داشته باشم

    امیدوارم بتونم مطالبی را که تو ذهنم هست را مثل شما دوستان عزیز زیبا و جذاب بنویسم..

    یکی از از مهمترین چیزایی که یاد گرفتم اینه که هر روز صبح بعد از بیدار شدن و شب ها قبل از خوابیدن 10 عدد از نعمت هایی را که خداوند به من عطا کرده را بشمارم و بابت اونها از خداوند متعال سپاسگزاری کنم

    شاید بگید به خاطر چی از خدا سپاسگزاری کنیم خیلی خوشحالم که صبحها وقتی بیدار میشم که برم سرکار از شنیدن صدای گنجشک ها هم به وجد میام و خدا را شکر می کنم که یک فرصت جدید بهم داده تا خودمو نشون بدم به مملکتم خدمت کنم اگه لایق باشم دلی را شاد کنم..

    من در ماهای پایانی سال با پیگیری درس های استاد عباس منش استاد بهرام پور و همچنین سایت سوخت جت تونستم انرژی مثبت و اعتماد به نفس خودم را بالا ببرم و همین امر باعث شد تا بتونم تو محیط کاری خودم به کارگران زحمت کشی که سخت کار می کنند و از امکانات بی بهره اند انرژی بدم تا اونها هم به خاطر سلامتی و کاری که دارن سپاسگزار خداوند متعال باشن

    آره با همین چیزهای به ظاهر کوچیک هم می تونیم سپاسگذار باشیم اگه باور ندارید کلیپ انگیزشی زن آهنین پاکستان را در سایت سوخت جت نگاه کنید تا باورتون بشه که چقدر خداوند به شما نعمت داده…مهم نیست چقدر سرمایه دارید ..مهم نیست کار دارید یا نه… مهم اینه که می تونید همه اینا را بدست بیارید..

    من در سال 96 خونه خریدم

    در سال 96 ماشین خریدم

    خدا به من و همسر عزیزم یه بچه داده که هنوز به دنیا نیومده و قراره امسال به دنیا بیاد….ان شالله قدمش خیر باشه

    ولی همه اینا یه طرف رسالتم که کمک کردن به مردم هست ی طرف

    دوست دارم تو سال 97 بیشتر بتونم به همنوعانم کمک کنم

    بیشتر پول در بیارم و بیشتر ببخشم

    از لحاظ فکری به همکارام کمک کنم و بهشون انرژی بدم تا اونها هم مثل من از زندگی لذت ببرن..

    زیاد حرف نمی زنم امیدوارم سال خیلی خوبی با این افکار و باورهای قوی داشته باشید و از تک تک لحظات زندگیتون لذت ببرید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2954 روز

    سلام دوستان عزیز

    تا قبل از دیدن این فایل 12 دقیقه ایی از استاد، فکر میکردم سال 96 رو هدر دادم و عمرم تو این سال تلف شده چون هیچی بدست نیاوردم و باید سال جدید رو از صفر شروع کنم و بیشتر روی باورهام کار کنم تا سال قبل رو جبران کنم ولی وقتی این فایل رو دیدم، نگرشم عوض شد، چند دقیقه تو فکر رفتم و اتفاقای سال قبل رو بیاد آوردم. به خودم گفتم وای پسر.. چقدر سال 96 سالِ خوبی بوده چقدر اتفاقای خوبی افتاده.

    من سفر رو خیلی دوست دارم. پارسال تو همون روزای اول عید به لطف خدا با  دوستم رفتیم شمال که هم خونه بود و هم ماشین و همه امکانات رو داشتیم. بعد از تعطیلات عید دوست برادرم بهم پیشنهاد یه کار برق داد که چند ماهی کار کردم.

    پارسال من قصد داشتم کنکور کارشناسی بدم. و چند جا برای کلاس کنکور رفتم که قیمت کلاسا خیلی بالا بود. به طور خیلی خیلی اتفاقی یکی از دوستام بهم گفت یه نفر هست کلاس کنکور میزاره و خیلی خوب هم درس میده و چون خودش هم دانشجو هست هزینه ی کلاس هاش کمتر از بقیه جاهاست. به لطف خدا رفتم دیدم هم خوب درس میده و هم هزینش کمِ و هم اینکه خودش گفت اگه دوست داشته باشی میتونی تو چند تا قسط بدی. خوب من همه ی کلاسارو رفتم و تو کنکور شرکت کردم. (شرایط من جوری بود که اگه ورودی مهر قبول میشدم میتونستم برم دانشگاه و اگه ورودی بهمن قبول میشدم باید میرفتم خدمت) . وقتی جواب کنکور اومد باورم نمیشد من هم دانشگاه سراسری قبول شدم و هم ورودی مهر و هم اینکه تهران قبول شده بودم. و بعد

    تو تابستون با خانواده رفتیم مشهد و بعدش رفتیم روستای پدرم که اطراف همون جاست و کلی جاهای دیگه که تقریبا 20 روز طول کشید و چقدر هم خوش گذشت و بعد از این سفر چند بار هم رفتیم قم و علاوه بر این چون دوستم تازه ماشین گرفته بود کلی باهم میرفتیم تفریح تو جاهای مختلف که نزدیک بود.

    پارسال چون گوشیم رو گم کرده بودم و گوشی نداشتم برادرم یه گوشی ساده بهم هدیه داد و یه ماه بعدش خودم یه گوشی خوب گرفتم و چون خراب شد دوباره یه گوشی نو عالی خریدم.

    و بازم به لطف خدا کلی دوستای خوب تو دانشگاه پیدا کردم.

    و کلی چیزای دیگه که نمیشه همه رو نوشت. الان که اینا رو نوشتم خودم تعجب کردم که چطور اینا و خیلی چیزای دیگه که ننوشتم رو ندیدم.

    از پروردگارم سپاسگذارم و از استاد عزیز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    حسین علی پور گفته:
    مدت عضویت: 2983 روز

    سلام به همه ،سال نو رو به استاد و همه اعضای سایت تبریک میگم.

    من در سال 96 از سربازی معاف شدم و بعدش اپلیکیشن ثروت عباسمنش را دانلود و تماشا کردم و در مدار ثروت قرار گرفتم یعنی با یک مربی کسب وکار اینترنتی آشنا شدم که آموزش تضمینی می دهد و من را به هدفم که رسیدن به استقلال مالی است نزدیکتر کرد

    در حال حاضر در حال تهیه محصول هستم.

    در سال 96 دوستان جدید پیدا کردم و همچنین در سال 97

    در سال 96 با مشاهده فایل چشم زخم استاد عباسمنش تصادفات رانندگی ام متوقف شد البته سرعت رانندگی ام را کاهش دادم و دقتم را بالا بردم و هر سه اینها تاثیرگذارند. در سال 97 دوست پسرخاله ام ایده ای به من داد که زمین کشاورزی بگیرم و تبدیل به باغ کنم و خانه ویلایی داخلش بسازم و کلش را بفروشم.

    هنوز سایتم به درامد نرسیده ولی زمانی که به درامد برسد زمین کشاورزی می گیرم و به باغ تبدیلش می کنم.

    سال 97 سالی است که قرار است به درامد از بیزنس اینترنتی برسم البته سال 96 می خواستم برسم ولی نشد.

    سال 97 قصد انتخاب همسر مناسب در شهری که زندگی می کنم دارم.

    سال 97 یک واحد آپارتمانی که در حال ساخت است آماده می شود و به من می دهند.

    در سال های بعد قصد احداث نیروگاه خورشیدی دارم.

    در سال 97 یک خودروی سورن موتور ملی می خرم.البته هم اکنون سورن پدرم را سوار هستم.

    قصد دارم در سال 1402 به بعد پس از راه اندازی چند کسب و کار به کشور خارجی سفر کنم.و در آنجا زندگی کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    محمد کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 2699 روز

    با سلام

    من در ابتدای سال 96 درست بعد از سال تحویل تصمیم گرفتم که از کارمندی خداحافظی کنم هر چند حساب و کتاب مالی ام با این خداحافظی جور نبود. اما استعفای خودم رو اوایل اردیبهشت تحویل دادم و از اول تیرماه خارج شدم. به محض خروج با یک معامله که اصلا نفهمیدم چطور آنقدر سریع اتفاق افتاد که من خودم هم باورم نمیشد، توانستم کسری مالی مورد نظرم را جبران کنم (تعیین این هدف مالی و تصورات من از زمان مورد نیاز برای رونق کسب و کارم یک اشتباه بود که البته به تازگی به آن رسیدم)، پس از آن چند معامله کوچک داشتم ولی از اوایل شهریور دیگر نتوانستم کاری را به ثمر برسانم و یک اتفاق بسیار بد برای من در اواخر شهریور رخ داد که مرا کاملا به هم ریخت من در هراس و اضطراب و یاس شدیدی افتادم. از آنجاییکه با فیلم راز و … آشنا بودم به این سمت رو آوردم و سعی کردم با خدا رابطه ام را بهتر کنم ولی اتفاقی محسوس نیافتاد تا نیمه آبانماه که از خدا خواستم تا نشانه ای به من بدهد که مرا دوست دارد و صدایم را می شنود و برآورده شدن خواسته کوچکی را به عنوان آن نشانه در نظر گرفتم. اما برآورده نشد و من مایوس در اینترنت به دنبال شرایط استجابت دعا بودم که ناگهان و به صورت عجیبی یکی از اشعار مولانا مرا کاملا به هم ریخت و آن نشانه را دریافت کردم و بیش از یک ساعت گریه کردم و سجده شکر بجا آوردم. تصمیم گرفتم قرآن را با معنی بخوانم و با خدای خودم بیشتر آشنا شوم. از آنجاییکه ماردم حدود 5 سال قبل در سفر حج برای ختم قرآن من و سایر خانواده قرآن را باز کرده بود که ختم خود را از آن آیه شروع کنیم و با آن آیه به پایان برسانیم، از ایشان شماره آیه و سوره را گرفتم (آیه 20 سوره لقمان بود). شب که قرآن را باز کردم و به آیه مربوطه رسیدم. چگونه چنین چیزی ممکن بود؟!!! باز چشمانم پر از اشک شد و خدا را شکر کردم آیه با این عبارت شروع می شد که “الم تروا ان الله سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض”. از آن به بعد هر شب چند صفحه از قرآن را می خواندم و بر روی باورهایم کار می کردم و مطالب مختلفی را می خواندم ودر مجموع حالم رو به بهبود بود هر چند یک حرکت رفت و برگشتی وجود داشت. کم کم سوالاتم در مورد آیه های قرآن و تناقضات زیادی که در آن موقع با قانون جذب می دیدم زیاد می شد تا این که تصمیم گرفتم ایمیلی به یکی از اساتیدی که قبلا در دوره های ایشان شرکت کرده بودم بزنم و سوالاتم را مطرح کردم. اما پاسخی دریافت نکردم. کم کم یک دو کار کوچک در اواخر بهمن ماه توانستم انجام بدهم و حالم بهتر شد. در یکی از روزها برای یکی از دوستان که روزانه برای هم جملات مثبت می فرستادیم، جمله “if you can find a path with no obstacles, it probably doesn’t leas any where” رو فرستادم که با پاسخ “not true” و لینک یکی از فیلمهای آقای عباس منش که دقیقا در پاسخ به این جمله نوشته شده بود با عنوان “کدام مسیر بهتر است، مسیر هموار یا ناهموار” مواجه شدم. کم کم با دیدن بقیه فیلمها (با وجودی که با تمامی نظرات آقای عباس منش به خصوص در مورد چیستی خداوند موافق نبودم و با نظر ایشان که این بحث به جایی نمی رسد موافقم) جواب بسیاری از سوالاتی که برایم مطرح شده بود، پیدا شد و بسیاری از تناقضات برایم حل شد که از این بابت از آقای عباس منش بسیار سپاسگزارم.

    سال 96 نتیجه اش برایم بسیار خوب بود (و هذا من فضل ربی) و انگار اتفاق بسیار بدی که برایم افتاده بود برای هدایت من به این مسیر بود. من در این سال بسیار آموختم و بر روی خودم کار کردم و اکنون انسان متفاوتی شده ام با وجودی که هنوز در ابتدای راهم.

    اهداف سال 97 من به یاری خداوند یکتا هم شامل موارد زیر هست:

    1- برقراری ارتباط بهتر با یگانه قدرت هستی

    2- آموختن بیشتر و درک قوانین خداوند و خودشناسی

    3- درآمد مالی بیش از 3 برابری نسبت به سال گذشته

    4- سلامتی و آرامش و آسایش بیشتر با کار کردن بر روی باورهایم

    5- ارتباطات قویتر با انسانهای مثبت اندیش و با باورهای زیبا با بیشتر دوست داشتن خودم و تقویت باورهایم

    6- حداقل 4 مسافرت لذت بخش با خانواده و دوستان در سال 97

    7- خرید ماشین مورد علاقه ام

    8- توسعه و رونق کسب و کارم با استخدام دو نفر کارمند در سال 97

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    افرا عبدالهیان گفته:
    مدت عضویت: 2892 روز

    سلام وعرض تبریک حضور همه دوستان مشتاق پیشرفت و درک جهان هستی

    وسلام ویژه حضور یکی از پرقدرت ترین دستان خداوند برای هدایت و راهنمایی ما تشنگان جویای حقیقت افرینش استاد عزیز و بزرگوار جناب سید حسین عباس منش

    من طیبه امیرعبدالهیان 3سال از سخت ترین سالها و روزهای عمرم رو با کوهی عظیم از بدهی مالی و چکهای برگشتی تا مرداد 96گذروندم وب لطف خداوند در 20مرداد ماه 96با یکی از دستان خیر خداوند با این سایت و فایلهای رایگان اشنا شدم و چون تشنه ای سیراب نشدنی هرروز و هرلحظه مینوشیدم با توجه ب اینکه کارمند بودم اما از ثانیه ثانیه وقتم برای انجام تمارین و گوش کردن فایلها استفاده کردم و در هر لحظه الهی معجزه ای رو از خداوند توانمد درونم دریافت میکردم، دوستان نمیدونم چطوری اما بازهم دست خیری از دستان خداوند مبلغی رو بلاعوض ودر کمال رضایت ب من بخشید و من دینم رو ب افراد نزدیک خانواده ام پرداخت کردم و معجزه بعدی رو دریافت کردم طلبکارانی که جلب من در دستشون بود داوطلبانه با من ملاقت حضوری کردند و گفتند خانم برو ب سلامت و روزی که دستت باز شد دین مارو پرداخت کن حتی یکنفرشون که مبلغ طلبش سنگین تر از همه هم بود گفت میتونم برم چکهامو دریافت کنم اما من نرفتم چون ایمان دارم بزودی ثروت میسازم و دست پر پیش ایشون میرم

    من با استفاده از قانون حساسیت پوستی که شاید 15سال بود درگیرش بودم و همه جا پماد مخصوصش همراه من بود رو ب لطف خدا درمان کردم و یشب همه پمادهام رو انداختم دور و گفتم بیماری در وجود من معنا نداره و الان همه پوستم در سلامت کامل

    اینقدر فایلهای رایگان ب من قدرت داد که توی ابان ماه درخواست استعفا دادم ولی مدیرم قبول نکردند و من ب احترام ایشون تا پایان اسفندماه ادامه همکاری دادم و روز 27اسفندماه با همه همکارانم و مدیرم ومیزم در کمال صلح و احترام باوجود علاقه ای که بکارم داشتم خداحافظی کردم و بدون داشتن هزار تومان سرمایه اولیه ب خدا توکل کردم و گفتم سال 97سال تحول و جهش عظیم منه و با شراکت با خود مقدسم برای خودم شروع میکنم حدود 6میلیون دریافتی از محیط کارم داشتم که با رضایت کامل دوره قانون افرینش 1و2وبسته روانشناسی 1رو درتخفیف خریدم و برنامه ریزی دارم که بعداز تعطیلات بصورت حرفه ای از اونها همزمان با شروع کسب و کار خودم استفاده کنم البته تمارین فانون افرینش 1و2رو شروع کردم و در سفر 5روزه ای که داشتم نشانه هایی از این تمارین دریافت کردم

    سفر من با باقیمانده پولم ب کشوری بود که ی بطری کوچک اب معدنی 3000هزارتومان ارزش داشت اما من ی باکس کامل رو هدیه گرفتم بدون هزبنه در شهر غریب و غربت این یکی از اون نشانه ها بود

    وخلاصه اینکه جعبه ارزوهام و برای دریافت ثروتی عظیم و ماشین سفید خوشگلم و مدرن ترین گوشی روز کشور و جذب جفت الهی م در سال 97 اماده کردم و ایمان دارم که در زمان الهی معبود قادرم منو ب یکایک خواسته هام که درخواست دادم در سال 97 میرسونه0

    با ارزوهای کامیابیهای بزرگ و سلامتی و ثروت روز افزون برای شما دوستان خدایی

    از حضور استاد عزیزم و خانمها فرهادی عزیز و شایسته عزیز کمال تشکر و احترام رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: