منطق هایی قوی برای «تغییر بنیادینِ باورها» - صفحه 40 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام

روز شمار تحول زندگی من روز صد و دوم از فصل چهارم

سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم

بریم سراغ نشانه های الهی امروزم

خدایا شکرت بابت اینکه امروز یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی

خدایا شکرت بابت حال خوبم

خدایلذشکرت بابت آرامشم

خدایا شکرت‌ بابت سلامتیم

خدایا شکرت بابت هرنفسی که میکشم

خدایا شکرت بابت تک تک ضربان قلبم

خدایا شکرت بابت هر قدمی که برروی زمین می‌گذارم

خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم

خدایا شکرت چه لذتی بالاتر از این که از خواب بیدار شی ببینی غذای قیمه پلوی نذری اومده ودقیقا کنار رخت خوابت غذا رو ببینی مادرت برات گذاشته خدای من شکرت خوردم و لذت بردم همسایمون نذری آورده بود

خدایا شکرت بابت آلوچه خوشمزه ای که خوردم و لذت بردم

خدایا شکرت بابت اینکه امروز نان استاپ روی خودم کار کردم فایلهای استاد رو گوش کردم با فایل روز شمار میشه 15 فایل خدایا شکرت این نیست که یه روز گوش بدم و دیکه گوش ندم این یه کار دائمیه

خدایا شکرت بابت مشتری هایی که پیام دادند و زنگ زدند

خدایا شکرت بابت اینکه یه مشتری زنگ زد گفت اول واریز میکنم به خودم این باور رو دادم که ببین ساناز همچین مشتری هایی هم وجود داره جهان ما متفاوته با آدم های متفاوت خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت اینکه 200 بسته از پودر زعفران ها رو پاک کردم

خدایا شکرت که یه ایده به ذهنم رسید که همین الان به مشتری مالک اشتر پیام بدم بگم پودر زعفران نمیخوای منم همون لحظه این کاررو انجام دادم اونم گفت اتفاقا میخواستم بهت زنگ بزنم میبینی همزمانی رو 15 بسته سفارش داد از 20 تومن براش فروختم رفتم رسوندم دستش انقدر مشتری با شخصیت و خوش قولیه پودرارو به پسر کوچولوش دادم سریع بهم زنگ زد گفت شماره کارت بفرست و 320 هزار تومان با کرایه واریز کرد خدایا شکرت که این ایده ای که بهم دادی جواب داد

خدایا شکرت بابت اینکه یه مشتری پیام‌ داد و آدرسشم داد و گفت که برام 10 بسته بفرستید

خدایا شکرت که یه مشتری دیگه هم پیام داد و گفت 5 بسته برام بفرستید

خدایا شکرت که دو ماه بود با دوستم خاطره حرف نزده بودم که زنگ زدم و کلی باهاش حرف زدم و لذت برم

خدایا شکرت بابت اینکه رفتم پارک و بابت زیبایی های درختان متنوع و چمن ها و وسایل ورزشی و هوای فوق العاده و پرواز قشنگ پرنده ها بر فراز آسمان و اون مه بسیار زیبا و غلیظی که تو آسمون بود ولی هوا به طرز فوق العاده ای ملایم بود سپاسگزاری کردم

و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ

منطق هایی قوی برای «تغییر بنیادینِ باورها»

استاد میگه یه سوالی مطرح کردیم در مورد اینکه خدایا این نعمت و ثروت رو بهم بده تا من این ثروت رو به دیگران کمک کنم گفتیم که چه باورهای مخربی توی این درخواست هست؟

بچه ها چه کردند با کامنت های عالیشون

بخدا میشه با این پاسخ هایی که شما دادید 400 ساعت فایل ضبط کرد

بچه ها گفتند که فکر کردیم شاید ما این باورارو نداشته باشیم بعد اومدیم نوشتیم که ممکنه چه باورهایی داشته باشیم همینجوری ترمزهارو دیدیم که از گذشتگان به ما رسیده و همینجوری نوشتیم و نوشتیم گفتیم خدایا اینا چیه از مغز من داره میریزه بیرون

(منم تو جواب به این سوال فکر کردم و کلی پاسخ نوشتم کلی باورهای مخرب از ذهنم ریخت بیرون خیلی خوبه جواب دادن به این سوالهای خوب آدم رو به خود شناسی میرسونه آدم رو به اصل نزدیکتر میکنه)

یعنی دوستانی که دارن این جواب ها رو مینویسن یه چیزهایی توی وجودشون دارن پیدا می‌کنند که یک ساعت قبل از این داستان نمیدونستند وجود داره

نمیدونستند که دلیل اینکه تو به یه سری چیزا تو زندگیت نمیرسی دلیلش همین باورای مخربه

[استاد تو سریال زندگی در بهشت قسمت 100 میگن که پاشنه های آشیلتو پیدا کن و به جاش باور مناسب ایجاد کن ]

دوست من ک داری این فایل رو میبینی برو جواب بده به اون سوال بذار ذهنت باز بشه بذار بریزه بیرون اون آشغالا بذار مشخص بشه که چی داره اون تو میگذره

دلیل اینکه ما به خواسته هامون نمیرسیم باورهای مخربمونه

یعنی شما اگه باورهای مناسبی درمورد خواسته هاتون داشته باشید مثل آب خوردن به خواسته هاتون می‌رسید

هر کدوم از این کامنت ها گنجه جواهره

اصلا خوندن این کامنت ها ذهن هممون رو داره کدنویسی میکنه و پاک میکنه از ویروس های مخرب

استاد میگه هی میخونم کامنتهاتونو داره هی ذهنم برنامه ریزی میشه

بچه ها برید این کامنت هارو بخونید وقت ندارم رو بذارید کنار

کل زندگی شما رو تامین میکنه این باورها

قبول دارید  که فقط کامنتهای شما در جواب به این سوال توی هیچ هزاران کتاب روانشناسی موفقیت نیومده

انقدر کامنتهای عالی و انقدر درست انقدر صحیح

ببین چقدر باورهای مخربی توی گوشه های ذهنمون وجود داره که داره بیرون میاد و مشخص میشه

بیایید روی خودمون کار کنیم بچه ها

قسم بخورم آیه بیارم براتون زندگیمو نشون بدم که تمام اتفاقات زندگیمون بخاطر باورهامون اتفاق میفته

وقتی باورات عوض میشه همه چیز عوض میشه

اگر چیزی عوض نشده بخاطر اینه که فکر میکنی باورات عوض شده

اگر روی باورات اساسی کار کنی و عوض شه تمام زندگیت تغییر میکنه

همه چیز باوره

همه چیز خودمونیم

خدایا شکرت که این قدرت رو به ما دادی که بتونیم زندگی خودمونو خلق کنیم

حرف هایی که میزنیم دعاهایی که میکنیم عملکرد ما داره باورامونو نشون میده

باید یاد بگیرید مچشو بگیرید باید بفهمید که چه باوری توی ذهن شماست

یه سریا میگن من کار کردم رو باورام ولی نتیجه به وجود نیومده

امکان نداره نتیجه به وجود نیاد دوست من

اگر میگی کار کردم، نتیجه از همون لحظه ای که باورات یه ذره تغییر میکنه نتایج تغییر میکنه

اگر نتایج تغییر نکرده رو خودت کار نکردی

ترمز ها رو پیدا نکردی

باورهای مخربو پیدا نکردی

فقط داری گاز میدی یه پاتم رو ترمزه و فکر میکنی که باورات درست شده

اون باورهایی که از گذشتگان تو ذهنته اونارو کار نکردی روش

اولین جایی که من به وضوح تاثیر باورها رو در فقر و ثروت دیدم اونجایی بود ک من  این ترمز رو پیدا کردم که

توی ذهن من یه رابطه ای بین ثروت و دوری از خداوند بود

توی ذهن من یه رابطه ای بین ثروت و ظلم بود

یه رابطه ای بین ثروت و یه عالمه ویژگی منفی توی ذهن من بود

یه رابطه ای بین ثروت و رفتن به جهنم بود

یه رابطه ای بین ثروت و امتحان کردن خداوند بود

و….

این نبود که من یه دکمه بزنم و باورهام تغییر کنه

ولی وقتی برای اولین بار مچ باور مخربمو گرفتم و خودمو بستم به قرآن و به خودم منطقی کردم باورهای درست رو

حالا چطوری منطقی کردم؟

گفتم اگه من ثروتمند شوم کار خلافم کمتر میشه

اگه من ثروتمند بشم آدم خوبی میشم این کاملا منطقیه

اصلا چرا من فکر میکردم اگه ثروتمند بشم آدم بدی میشم چون هزاران هزار فیلم دیده بودم که انسان های ثروتمند آدمای عوضی هستند

بعد گفتم اینا باورای منو تخریب کردند اینا همون ترمزاست

بعد دیدم تمام امامان و پیامبران ثروتمند بودند

رفتم دعای سلیمان رو خوندم

دیدم همه میخوان از خداوند و میگن به ما بده

وقتی من روی این باور کار کردم و ترمز رو برداشتم [با آوردن منطق ها به ذهنم]نمیدونم چقدر طول کشید یک الی سه ماه که من حمله کردم به این باورهای مخرب و ذهنم رو پر کردم از باورهای مثبت و هرروز هزار بار روش کارکردم دنبال الگوهاش و نشونه هاش بودم

نتیجش این شد که تا اون روز حساب بانکی من 1 میلیون هم توش نداشت بعد از اون روز من درآمدم اصلا قابل مقایسه نبود با قبلش اصلا عدد ها خیلی فرق کرد

یعنی از اون لحظه ای که جریان ثروت وقتی شروع شد فهمیدم تا هر ماه بیشتر و بیشتر و بیشتر شد

از کی؟

از وقتی که اون باور مخرب رو پیدا کردم

حالا هرکدوم یه سری باورهای مخرب داریم برای هرکدوممون فرق میکنه من توی اون خیلی مشکل داشتم

بعد متوقف میشد میفهمیدم یه سری کدهای مخرب دیگه هست بعد پیداش میکردم روش کار میکردم همش رو باورام کار میکردم و رفتم بالا

تا ابد این بازی ادامه داره

این فایلتونم مثل تمام فایلای ارزشمند دیگتون عالی بود خیلی درس و آگاهی توش داشت بسیار بسیار ازتون سپاسگزارم استاد عزیزم

خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید