منطق هایی قوی برای «تغییر بنیادینِ باورها» - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/10/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-22 19:57:302024-07-17 14:18:25منطق هایی قوی برای «تغییر بنیادینِ باورها»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلااااااااام به استاد محبوبم وهمراهان عزیزم?به نظرمن این تفکر وباور” قراردادوشروط گذاشتن”با خداجهت رسیدن به ثروت ،به این معنی که خدایا توبه من ثروت بده من بیمارستان،مدرسه،خیریه،و………می سازم وبه پدرو مادرم
رسیدگی می کنم وغیره بسیار قابل تامل است.مگر خداوندنیاز به این کارهای مادارد تا احساسی شود؟!….
مگر خداوندبدون قراردادهم به ما نمی بخشه؟یا نبخشیده؟!….. این باور اشتباهه?همانطور خداونددر سوره بقره اشاره فرموده الذین یومنون بالغیب…….مما رزقناهم ینفقون مومنین کسانی هستند که همیشه از روزی خویش در حال انفاق هستند نه زمانی که از خدا ثروت می خواهندتصمیم می گیرندانفاق کنندوبخشنده باشندبنابراین در واقع “قراردادوشروطگذاشتن” با خدا عامل و کد مخرب و ترمز است که می تواندباورهای محدود کننده ای رادر ما تقویت کند.به عبارتی محقق نشدن آن می تونه موجب ناامیدی عدم عزت نفس ایمان واعتماد و……..شود.به نظرمن ابتدانوع دعا ودرخواست هامان راباید تغییر بدیم به عنوان مثال: خدایا به من ثروتی عنایت فرما که من همواره در مسیر انجام قوانین الهی تو گام بردارم.بنابراین باید کدها وقوانین رو بشناسیم باید باورها درست داشته باشیم تا درموقعیت وشرایط مناسب قرار بگیریم یعنی چی؟؟؟؟ یعنی “آمادگی دریافت و پزیرای ثروت و یا هر خواستی رو داشته باشیم .چه زمانی آمادگی ثروت و….رو داریم ؟ وقتی کلام ودرونمان یکی شود، وقتی امید داشته باشیم وقتی آرامش داشته باشیم وقتی ایمان ، توکل اعتماد و باور داشته باشیم که خداوند تنهامنبع ثروت، قدرت،سلامتی و……. است که بی نهایت می بخشد حتی بدون شروط? در انتها آزخدای رحمان بی نهایت سپاسگزارم که آقای عباس منش ودوستانم رو در سایت در مسیر زندگیم قرارداد واز همراهان بسیار عالی وخوبم ممنونم دوستتون دارم?
عارفی را پرسیدند:
زندگی به جبر است یا به اختیار ؟
پاسخ داد : امروز را به اختیار است تا چه بکارم
اما فردا جبر است زیرا که به اجبار باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشته ام
حباب ها همیشه قربانی هوای دورن خودشان هستند.
افکار امروز نقش مهمی در فردای تو دارد و تکرار اشتباه دیگر اشتباه نیست ، انتخاب است.
موانع بسیار زیادی در مورد ثروت در ذهن من وجود داشت
اینکه وضع مالی من نهایتش یه مقدار بیشتر از خانواده ام خواهد بود
برای شروع کردن دیگه دیر شده
هم سن و سالهای من خیلی جلوتر از من هستند
درآمد هم ثابته و بیشتر از این نمیشه
اگه پولدار بشم دیگه اون آدم سابق نمیشم
پولدارها انسانهای ظالمی هستند و همه چی برای خودشون میخان
درخواستهای خودم برام مهم نبود و اولویت درخواستهای دیگران بود
دوست داشتم دیگران در موردم قضاوت اشتباه کنند و بعدش بگم که در موردم اشتباه کردین
بی انگیزه بودم و زیاد می خوابیدم
واسه هر کاری به خیلیها رو میزدم و اکثرا انجام نمیشد
خودم رو لایق ثروت و چیزهای خوب نمیدونستم
ولی الان بعد از گذشت تقریبا 5 ماه که زیاد هم روی خودم کار نکردم نتایج و اتفاقات بسیار خوبی داره تو زندگی من می افته
الان باور دارم که هیچ کس در زندگی من نقشی نداره
باور دارم هر اتفاقی که واسه من می افته به نفع منه
باور دارم که امروز بهتر از دیروزه و فردا بهتر از امروز
باور دارم که خدا همیشه و در همه جا کنار منه
خدا خدا خدا و فقط خدا
درود
در مورد سخن اون عارف:
من مجبور نیستم کاشته های دیروز م رو برداشت کنم….میتونم دوباره امروز بذر جدید بکارم.با آگاهیهاییی که بدست میارم.
ما هر لحظه میتونیم زندگیمون رو خلق کنیم
ب این فرمون برید جلو….. نتایجش خیلییییییییییییی بهتره??
درود و عرض ادب.
بسیار از متن زیبای شما لذت بردم، انشااله همیشه شاد و ثروتمند باشید.
سلام استاد خوبم
الان که مینویسم ۵روزدیگه تولدمه
سال گذشته یعنی۱۴۰۰من شب تولدم ازخداخواستم بهم کمک کنه تا سال آینده تولدم ازخودم راضی تر باشم متفاوت از گذشته قدم های موثری برای زندگیم برداشته باشم که دقیقااواخرشب به یکی ازفایل های اینستاگرام شما که یکی از بچه هاازنتایجش میگفت هدایت شدم واونقدربه دلم نشست که انگار همه ی سیاهی هاوناامیدی هاازجلوی چشمام کناررفتن
حالا که یکسال گذشته و من نگاه میکنم به گذشته تاببینم آیا تغییری حاصل شده یانه
فقط میتونم بگم چقدر من اون آدم قبل نیستم
حالا دیگه من اون دختری نیستم که فکرمیکرد هرچی بیشتر گریه کنه خدادلش به حالش میسوزه و کاری براش میکنه
حالا میدونه اگرتوی مسیر درست نباشه هرچی هم زجه بزنه نتیجه ای رخ نمیده
استاد چه روزهایی که من خودمو توی ارتعاش غم نگه داشته بودم و منتظر معجزه بودم ومیگفتم خداچطورمیتونه ببینه و کاری برام نکنه و حالا به کمک شماوهدایت خداوند متوجه شدم وقتی پام مدام روی ترمز بوده چقدرتوقع بیجایی ازخدابرای کمک به خودم داشتم
حالا جریان ثروت از حساب بانکی من قطع نمیشه ورقم هایی وارد حسابم میشه که تا قبل ازاین هیچ خبری ازشون نبود و شغل خودمو دارم و کاملا مستقل شدم
خیلی چیزهایی که آرزوم بودن رو تونستم حالا کنارخودم داشته باشمشون وبه دستشون بیارم
من عادت به نوشتن دارم وحالاوقتی برمیگردم وبه نوشته هام سرمیزنم میبینم چقدرازخواسته هام محقق شدن و اشک ذوق ازچشام سرازیر میشه
ایمانی که امروز دارم باعث شده هیچ مرزنشدنی برام وجود نداشته باشه
و هنوز توی روابط خیلی خیلی جای کاردارم ودارم روش کار میکنم
استادازاون شب به بعد چیزی که درمن نمرد امیدورویاداشتن بود مهم نیست حالاچقدر یه روزایی زندگی اون روی دیگه ی خودش رو نشون بده حالا من ایمانی دارم که میدونم اون شرایط پایدار نیست و همه چی درست میشه اگر من بتونم به خودم مسلط باشم اگر من بتونم قدم های درست خودمو بردارم همیشه شرایط به نفع من تغییرپیدامیکنه و تغییرهم پیداکرده
من هنوز دوره های شمارو تهیه نکردم و فقط با فایلهای رایگان شماجلورفتم و هنوز کلی فایل مونده که نرسیدم گوش بدم چون پیرو حرفای خودتون که گفتین اگر ازفایل های رایگان من نتیجه نگیرید از دوره هاهم نخواهید گرفت به خودم قول دادم تا وقتی شاگردممتاز فایل های رایگانتون بشم وبمونم دوره هاتون رو خریداری کنم
این اولین کامنت من هست و خیلی منتظراین بودم تامنم یه روز با نتیجه بیام کامنت بزارم
و حالا حالا ها قراره کلی از نتایجم بنویسم چون زندگی برای من هرروز شده یه نتیجه ی جدید چون من ازش همین رو میخوام
ازخدای مهربانی که انسانی مثل شمارو سرراهم قراردادباتمام وجودم شکرگزاری میکنم.
ودرپایان بگم این رو بابندبندوجودخودم درک کردم که خداوند به تمامیه ی نداهای ماپاسخ میده اگر ماجوابش رونمیشنویم هنوز توی مدارشنیدن پاسخ هاش قرارنگرفتیم وگرنه اون نزدیکترازرگ گردن به ماست.
سلام و درود خانم تقوی عزیز
خیلی خوشحال شدم از موفقیتت و همینطور خرید 12 قدم
و ایده ی ک بهتون الهام شده که همراه قدم 1 سریال زندکی در بهشت و هم ببینی
معجون شگفت انگیزی شده حتما
امیدوارم روز ب روز ثروت بیشتری بسازی
ندیده عاشقتونم
پریسا شعبانی
سلام پریسای عزیزم
انرژی ومحبت قشنگت بهم رسید
بله همینطوره ترکیب12قدم وسفربه دورآمریکاوزندگی در بهشت یه معجون بهشتیه که هرزمان اونو وارد ذهنت کردی تغییر فرکانس و جهش خودت رو با تک تک سلولات احساس میکنی.
بهترین لحظات رادرپناه خداوندهدایتگرخلق کنید.
سلام و درود
بسیار بسیار خوشحالم که با سایت شما آشنا شدم و هر روز از سخنرانی ها و برنامه های مختلف شما استفاده می کنم و لذت می برم.
پارادایس من اینجاست️ چون
به راحتی می تونی تجربه هاتو بگی بدون اینکه قضاوت بشی
می تونی دوست داشتن هاتو ابراز کنی بدون اینکه نگران سوء برداشت استاد و دیگران باشی
یک جای امن برای اینکه خودت باشی
و این فوقالعاده ست چون قلبت گشوده میشه و می تونی به راحتی عشق و مهرت رو نثار کنی.
میرم سر اصل مطلب،
از ترمز خودم بگم
من خانه دارم
53 سالمه
عاشق خیاطی و دوره های آموزشی ام
و درآمد مستقلی هم نداشتم
حدود 5 ساله!!! که می خوام از طریق خیاطی درآمد داشته باشم اما به جایی نرسیدم.
توی این سه چهار ماهی که عضو سایت شدم تغییرات بسیار جالبی داشتم:
اول اینکه عزت نفسم خیلی بیشتر شده
به حدی که تازه می تونم به فروش فکر کنم و دیگه منتظر نمی مونم که آشناها بیان و خرید کنند و با اعتماد به نفس تو جمع های خانوادگی محصولاتم رو پرزنت می کنم و بدون خجالت قیمت ها رو میگم و ارزش کارمو نشون میدم.
ماه گذشته یه چالش برای خودم گذاشتم و تونستم 7 ملیون جنس بفروشم و این یه شروع پر قدرت بود برای من
ببخشید نشد از ترمزم بگم
از بس که همیشه تلویزیون نشون داده که زنان خانه دار بسیار ضعیف و بی دست و پا هستن
و همیشه وابسته مالی هستن به شوهراشون
و وقتی شوهره بمیره میرن سراغ خیاطی
و با هر جون کندنی هست خرج خونه رو در میارن…
این باور در ناخودآگاه من ایجاد شده بود
که اولا اگر خیاطی کنم این نشونه بیچارگی و استیصال منه
دوما ممکنه وقتی روی درآمدش حساب کنم همسرم بمیره
و این ترسی رو ایجاد کرده بود که نمی تونستم جدی کار کنم فقط برای خوب شدن حال دلم می دوختم و نهایتا هدیه می دادم.
نمی دونید این احساس عمیق ضعیف بودن و نتوانستن و باور ریشه ای چه بلایی سر من آورد تا بالاخره تونستم رهاش کنم…
ولی چه قدر این جمله خوبه و مرتب منو میاره تو مسیر درست:
حس خوب، اتفاق خوب
حس خوب، اتفاق خوب
اگر این یادآوری نبود خدا می دونه الان کجا بودم و چه حالی داشتم…
خدا جونم چه قدرررر اینجا رو دوست دارم.
عالیه…
بازم از تغییراتم خواهم گفت…
ممنونم جناب عباس منش
و مریم بانوی نازنین
و تشکر می کنم از همه کسانی که با کامنت هاشون به من کمک کردند.
سلام به دوست همفرکانسی
به بهشت خوش امدی
از خوندن کامنتت لذت بردم
راست میگین
تلوزیون واقعا چیزهای اشتباهیی رو به عنوان باور در ما جا انداخت
مثل همین ترمز که شما مطرح کردی
و هزاران باور اشتباه دیگه
که فقیر ها انسان های خوبی هستن
پول باعث فساد میشه و غرور و دوری از خدا میشه و…
خدارو شکر دوستان خوبی مثل شما دارم که با پیدا کردن ترمز هاشون به من هم یاد اوری میکنن که چه ترمز های پنهانی تو شخصیتم دارم که جلوی سعود منو میگیره
در پناه الله یکتا باشین همیشه
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم
سلام عزیزان جان
روز102 سفرنامه هدایت الله
منطق های قوی برای تغییر بنیادین باورها
تکرار قانون
احساس خوب اتفاقات خوب
به اندازه ای که من برای خودم ارزش قائل باشم جهان هم به همان اندازه برای من ارزش قائل است
تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها وفرکانس های من بوجود میآید
باور ها:تکرار زیاد یک فکر تبدیل میشود به باور
ما در طول روز داریم به چه چیزهایی فکر میکنیم ؟
کانون توجه ما روی چه چیزهایی است ؟
آیا روی نکات مثبت و زیبایی های جهان است؟؟ یا روی نکات منفی و نازیبایی ها و ناخواسته ها ؟؟
در طول روز من چه احساسی دارم؟؟
آیا کنترل ذهن دارم ؟
آیا متوجه هستم که دائم کسی در ذهن من داره باهام حرف میزنه؟؟
آیا آرامش قلبی دارم ؟
آیا به اطرافم عشق میورزم یا سر سری باعجله و من عقب افتادم از بقیه و همه بردند و من هیچی نبردم و رفتارهای نامناسب دارم و انتظار پیشرفت هم دارم؟
واقعاً تا حالا الهام خانم چقدر تمرکز کردی روی خودت درسته که داری کار میکنی روی باورهات و چند ساعت هم در روز تو سایت هستی و کامنت میخونی و مینویسی و زیبایی میبینی ولی انصافاً چقدر حواست بوده به افکارت
درسته روزانه 60هزار فکر از ذهن من میگذره
آیا من کنترلی روی همه اونا دارم ؟ جواب خیر است
من که نمیتونم همه 69هزار فکر را مدیریت کنم ولی اینو که میتونم روندم را تکاملی طی کنم و سعی کنم که بیشتر روی افکاری متمرکز شوم که بهم قدرت و توانمندیهامو مثمر ثمر میکنه
ذهن من نیاز به تقویت داره مثله عضله پس باید آگاهانه ببرمش سمت زیبایی ها و بیاد آوردن توانایی هایم بهش الگوهای مناسب نشون بدم که اینا همه توانستند پس منم میتوانم
بهش فراوانی های بیشتری را نشان دهم تا دست از روی کمبود ها و محدودیت ها برداره
ذهن را فقط باید با دلیل و برهان و منطق آوردن ساکت کرد هر وقت رفت روی محدودیت ها رها باشم و تسلیم آرام باشم و رها و آزاد بقول یکی از دوستان باهاش نجنگم
دقیقاً مدتی ناکجا آباد بودم اینقدر که داشتم با ذهنم میجنگیدم چنان اعصاب خوردی و محدودیت داشتم که عصبی شده بودم و داشتم روی خودم هم کار میکردم نمیدونم شاید انتظار داشتم یه شبه همه چی عوض بشه و حال من خوب بشه
و میدونستم که این باورهای مخرب و محدودیت های زندگی من یه شبه بوجود نیومده حاصل 32سال زندگی من بوده نا آگاهانه و من هیچ شناختی روی خودم نداشتم و وقتی از ته دل خواستم تا تغییر کنم خداوندمرا به این سایت الهی هدایت کرد و هر روز دارم بهتر و آرامتر و عاشق تر میشوم دستم در دستان قدرتمند خداست که عاشقانه مرا دوست دارد و هدایت و حمایت میکند مرا هر لحظه
خدایا شکرت بخاطر وجودم در این سایت الهی هر روز دارم به وضوح تغییر ات درونم را میبینم و ذهنم هم آرامتر شده چون من استمرارم بیشتر شده و اعتمادم ایمانم و توکلم بیشتر شده ذهنم هم آرامتر شده صدایش بسیار کوتاه تر شده و صدای خداوندبالا رفته در وجودم
خدایا شکرت که همین امروز که من تصمیم جدی تر گرفتم تا هر لحظه عشق بازی کنم باهات خودت آرام و بلندتر باهام حرف میزنی
از صبح فقط دارم عشق و محبت میپراکنم و دریافت میکنم از قلب مهربانم که جایگاه خداوند است آرامش بیشتری دارم و بهتر لبخند میزنم و لبخندهای بیشتری دریافت کردم چه از طریق بچه ها چه بزرگترها هر کاری کردیتشو دادم بخدا گفتم همه کاره ام تویی و دیگر هیچ
وقتی خواهرم برای شام امشب دعوتمون کرد گفتم کاره خودته همسرم قبول کرد بریم گفتم کاره خودته
بهم گفت شما برین چون ماشین نداشتیم گفت شما زودتر برین گفتم خداجونم کاره خودته
تصمیم گرفتم زودتر با بچه ها برم خونه خواهرم خدا تو دلم گفت از خواهرت بپرس اگه شوهر ش میره بیرون بیاد شما رو هم ببره زیر دوش بودم این ایده بهم الهام شد اومدم پیام دادم گفت آره میاد بیرون شما رو هم میاره
گفتم خدا جونم کاره خودته همه کاره ام تویی
این همه نتیجه وقتی من این منطق ها رو برای خودم واضح تر کنم و همین موهبت های بظاهر کوچک را ببینم ولطفی از طرف خدا در زندگی من هستند و همه جوره جهان داره بهم خدمت میکنه اینا یعنی پیشرفت و راه درست یعنی در مسیر درست الهی هستم
هر موهبتی را در هر لحظه از زندگیم از جانب خدا بدونم هر خیری بهم برسه از طرف خداست و هر شری برسه از طرف خودمه
این پیام الهی همین الان برام آشکار تر شد
که خیر خدا یعنی چه
یعنی همین که من تمام انسانها و اوضاع و شرایط و اتفاقات را موهبتی از طرف خدا بدانم و شکر گذارعمیق تمام اتفاقات باشم تا از این اتفاقات خوب بیشتر دریافت کنم و این دقیقا همان شکر نعمت نعمتت افزون کند یعنی همین، واکر شری بهم برسه از ذهن محدود و فقیر خودمه با عجله کردن با گله وشکایت با نق زدن خوب معلومه دارم فرکانس بد رو میفرستم و دقیقا اتفاقات بد رخ میدهد این یعنی شر خودم یعنی بما قدمت ایدیهم، با هر محبت و مهربانی و عشق و لطفی از طریق بینهایت دست خداوند تشکر کنم و در نهایت خدا را ببینم که همه کاره اوست ای جونم چه عشق بازی دارم میکنم با جان جانانم سپاسسسسسگزارم
خدایا شکرت که مرا به این مسیر زیبا و الهی هدایت کردی و هر روز ثابت قدم ومتعهد تر م کن
خدایا امروز بخودم قول دادم تا روزه ورودیهای مناسب بگیرم زیبایی ببینم تحسین کنم عشق بورزم به تمام داشته هام فقط یک قدم با صبر این کار را انجام دهم با تمرکز بیشتر روی نکات مثبت خودم واطرافم با خودم در صلح باشم کلامم را زیباتر و مثبت تر کنم بیشتر سکوت کنم تا گویندگی شنونده خوبی باشم برای شنیدن آنچه که لازمه رشد و پیشرفت من است
امسالم را سال بهبود شخصیتم گذاشتم
هرچقدر شخصیتم رشد کند به سمت زیباییها وشکرگذاری و خوبیها درونم آگاه ترو آشنا تر عاشق تر میشود خودم را بیشتر دوست بدارم برای آرامش و آسایشم برای تمام افکار و باورها و فرکانس هایم ارزش قائل باشم برای تمام لحظات زندگی ام ارزش قائل باشم اگر اینگونه عمل کنم صد در صد به اتفاقات و انسانها و اوضاع و شرایط عالی تری هدایت میشوم
به اندازه ای که من برای خودم ارزش قائل باشم جهان هم به همان اندازه برای من ارزش قائل است
من هر چقدر برای ورودی های ذهنم فیلتر بزارم هر جایی نروم هر حرفی را گوش نکنم هر کلامی را بکار نبرم دنبال تایید گرفتن از بقیه نباشم خودم را سرزنش نکنم هنگام اشتباه با خودم رفیق عالی و همراه باشم لاجرم به بهترینهای جهان هستی هدایت میشوم
فقط باید روی ارزشمندی خودم بی قید و شرط و لیاقت داشتن بهترین نعمتها وثروتهای جهان در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت های عالی کار کنم باورهای قدرتمند کننده بسازم
کامنت نوشتن و کامنت خواندن واقعا بینظییییر ه
عالی به من کمک میشود در این مسیر
مخصوصاً وقتی خودم دارم مینویسم اولش هیچی بلد نیستم وقتی میسپارم بخدا دیگه آرومم و خودش برام شروع میکنه به نوشتن و دادن راهکارهای عالی به قلبم بخدا که همه کاره خداست صاحب کل کیهان خدای مهربانم است که داره تمام جهان را با تمام ذرات هدایت و حمایت میکند
خدایا شکرت که تو از من بیشتر دوست داری که من بخواسته هایم برسم چون از طریق ماست که جهان داره رشد و پیشرفت میکند
هرچقدر ظرف وجودم بزرگتر شود گسترش جهان هم بزرگتر میشود
چون من قدرت خدا را در درونم دارم باور میکنم هر چقدر به این نیروی درونم بیشتر اعتماد میکنم مرا قوی تر میکند همون اصل بقای اصلح داره در من بیشتر و قوی تر میشود
من لایق دریافت عالیترین نعمتهای الهی هستم
من لایق بندگی کردن هستم
من تسلیمم
من رها و پاک و آزاد هستم
من بندگی میکنم و خدا برام خدایی میکند
من هیچی نمیدانم تو بهم بگو
من آرام و آزاد و رها در اقیانوس امن الهی غرق هستم
عاشق این غرق شدنم
غرق شدگی سخته وقتی خدا را نداری
ولی من الان خدا را دارم و میخواهم در اقیانوس امن خدای بزرگم شیرجه بزنم
ایمان دارم که خداوند نجات دهنده من است همانطور که سرم را گذاشته در این سایت
پس آرام میگیرم تا بقیه کارهایم را هم خودش برام انجام بده
من فقط باید سمت خودم را خوب انجام دهم
سمته منم بندگی کردن است از جای خدا بلند شدن است
سرم را در زندگی خودم و تمرکز روی خودم گذاشتن است
با خودم مهربان و دوست بودن است
همراه و یار همیشگی خودم بودن است
شناخت خودم و خدای خودم بود است
راه درستی و صداقت و راستی است
سمت من لذت بردن از تمام لحظات زندگی ام است
سمت من آرام بودن من است
سمت من صبور بودن من است
سمت من عاشق تر شدنم بر همه عالم است که همه عالم از اوست
سمت من همه کاره خدارا دیدن و درک کردن است
سمت من احساس خوب است
سمت من برخورد خوب با خودمه وقتی با خودم برخوردم خوبه دیگه نمیشه با هیچ کس و هیچ چیز برخوردی برعکس داشت
وقتی خودم را دوست دارم دیگه نمیتونم از چیزی متنفر باشم
وقتی با خودم در صلح باشم نمیتونم دشمنی داشته باشم
وقتی خودم را لایق بهترینها نمیتونم برم رفت سمت بدیها
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
خدایا فقط روی تو حساب باز کرده ام
از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم
خدایا روی نیازم فقط بتوست هرآنچه دارم از آن توست
خدایا شکرت که خودم را با تمام بارهایم بدوش گرفته ای و من آرام و آسوده خاطر هستم
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت های عالی قرار دارم
خدایا شکرت که تمام اوضاع و شرایط و انسانها وسیله ای برای رساندن موهبت های الهی به من
خدایا شکرت که باورهای قدرتمند کننده را در وجودم رشد دادی
خدایا شکرت که اجازه دادم تا تو مرا هدایت و حمایت کنی
خدایا شکرت که بخشیدم هر آنچه باعث دوری من از تو شده بود
خدایا شکرت که مرا به اصل خودم وابسته کردی
خدایا شکرت که مرا انسان افریدی اشرف مخلوقات خلیفه خودت بر زمین واز روح پاک خودت در من دمیدی
خدایا شکرت که نزدیکی و اجابت میکنی دعای کسی که تو را اجابت کند
خدایا شکرت که دستانم را در دستان قدرتمند خودت گرفتی و تمام کارهایم را براحتی و آسانی و زیبایی انجام دادی
خدایا شکرت که اسانم کردی بر آسانی ها و آگاهم کردی بر آگاهی های هر روز و بروزت
خدایا شکرت عاشقتم جان جانانم سپاسسسسسگزارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام عزیز خدا که اینقدر با عشق وقت گذاشتی و چقدر زیبا وعالی وقشنگ با خدا عشق بازی کردی و ساده و روان مطالب و باورها ت راگفتی بسیار تحسینت میکنم ان شاءالله درپناه الله یکتا در همه امور زندگی موفق و سرشار از سلامتی وشادی و خیر وبرکت در دنیا و اخرت باشی ارادتمند شما سید حسین احمدب
بنام خداوند ثروتمند بخشنده مهربان
استاد و دوستان عزیز سلام و درود خدا بر همه شما
از خداوند سپاسگذارم بابت وجود راهنماهای بسیار خوبی مثل شما دوستان عزیز جهت کمک کردن به من
دیشب بعد از فایل استاد شروع کردم به خوندن کامنت ها به صورت عجیبی آروم شدم دیشب بعد از چندین ماه آروم شدم راحت خوابم برد .
باورهای زیادی رو شناختم خیلی موارد رو متوجه شدم تازه فهمیدم وقتی استاد میگفت باورها مثل سیمان هستند یعنی چی از دیشب صدای شکستن چیزی توی سرم رو دارم احساس میکنم هر چند لحضه یک بار صدایی مثل ترک خوردن شیشه توی سرم احساس میکنم و لحظه به لحظه دارم آروم تر میشم احساس سبکی و نرمی میکنم احساس رهایی میکنم یه جورایی دوست دارم بدوام . نمیدونم این حس رو چه جوری توصیف کنم .
دوستان خودم هم متوجه چند باور عمیق در وجودم شدم و دوست دارم بیشتر این ریشه ها رو پیدا کنم و از اونها رها بشم
1- من در گذشته خیلی در گیر مسائل مذهبی بودم ( باور وجود امام زمان – و آخر زمان و داستان های اون و یاران امام زمان و شرایط افراد با ایمان در آخر زمان ) همه اینها کلی باور غلط رو توذهنم ساخته بود که اجازه نمی داد من رشد کنم
مثلا — داستان خر دجال ……. و غیره
یا این باور که افراد با ایمان در آخر زمان کسانی هستند که گول وسوسه های شیطان رو نمیخورن و به دنبال پول و ثروت نمیرن
کلی باور غلط در همین دیدگاه مذهبی هست که مانع ثروتمند شدن و روابط خوب هست
2- باور وجود شیطان
این باور خیلی مانع من بود هر کجا میخواستم کاری بکنم باورم این بود شیطان اجازه نمیده
به عبارتی من هم زمان به 2 قدرت ایمان داشتم به همین دلیل همیشه سرجای خودم بودم و هیچ حرکتی نمیکردم به خودم میگفتم چه فایده …..
ولی العان فهمیدم من باید به یک نیرو باور داشته باشم تا موفق بشم
از خدا و استاد و شما دوستان خوبم سپاسگذارم بابت این آگاهی ها
خدایا شکرت
به نام خدای ثروت و عشق و سلامتی و آرامش و خوشبختی
خدایی که همه چیز را درجهت تکامل، آرامش، لذت و سعادت انسان آفرید چون انسان اشرف مخلوقات است، کمی تامل کردن به این موضوع نشان می دهد که چقدر ارزشمند هستی، آنقدر ارزشمند که کل هستی برای آسایش تو آفریده شده است، و تو ذره ای از خدا هستی که توانایی انجام هر کاری را داری، پس چرا درنگ می کنی؟!! چرا به خودت، به خدای خودت ایمان نداری؟!! تو خالق زندگی خودت هستی،، خالقی که قادر است خودش را در بالاترین سطح ثروت و سلامت و عشق برساند،، کافیست روی خود کار کنی، دست به تغییر افکار و باور خود بزنی، به نشانه ها و ایده ها توجه کنی و برایشان ذوق کنی، خودت را در همه حال در فرکانس مثبت قرار دهی،، تعهد داشته باشی و عمل کنی و در مسیر رسیدن به خواسته هایت لذت ببری و گهگاه ترمزهایت را شناسایی کنی تا سریع تر به مقصد برسی،، وای که چه قدر شیرین است این رسیدن،، تو ضامن خوشبختی خودت هستی و بس، فقط برای خودت تلاش کن،، تو نه می توانی کسی را خوشبخت کنی نه بدبخت، پس زندگی خودت را بساز
چقدر زندگی کردن شیرین است و من با لذت بردن از این همه فراوانی روز به روز به خود و خدای درون خودم نزدیک تر می شوم،، وقتی عشق تمام وجودت را فرا گیرد، آنجاست که به هم چیز رسیده ای 😍😍😍
عاشقتونم
در پناه حق شاد، سالم، تندرست، مملو از عشق، خوشبخت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید😘😘😘
با سلام و خدا قوت به همه دوستان وعزیزان
واقعا تمام کتب اسمانی نظیر قران و … داستان های اموزنده زیادی توش هست
داستان یونس یوسف یعقوب و…
میگن اگه میخوای تربیت بشی داستان یافتنی و واقعی و اموزنده بخون مثل قران و اگه میخوای تربیت کنی داستان بگو
به نظر من داستان زندگی از فرش به عرش رسیدن استاد عباس منش میتونه باور قوی رو بسازه
و من امروز با این کلیپ درس گرفتم
من واقعا با دیدن این فایل تصویری به فکر فرو رفتم و یه سوال ذهن من رو درگیر کرد
من دیدم استاد عباس منش چه تصویرهای زیبایی فیلم گرفتند و این سوال اومد توی ذهنم که چی تغیر کرده؟
از زندگی قبل استاد عباس منش که همش بدهکاری بوده و بدبختی و راننده تاکسی و همش دعوا میکرده و ادم پرخاشگر بوده و با یه پیکان که خرج هایی که میزاشته رو دستش بیشتر قیمت پیکان بوده و… و از اون خونه ای که تو بندرعباس که 4 خونواده با هم زنده بودن تو اون نه زندگی میکردن و با اشپزخونه و حموم مشترک و یک تلویزیون داغون و…. از این چیزها فیلم میگرفت چی تغیر کرد که الان از زیبایی ها فیلم میگیره نه زشتی ها؟
واقعا چی؟
و گفتم ایا دماغ استاد کوچکتر شد ایا چاق تر شد ایا ظاهر اون این تغیرات شگرف رو در زندگیش بوجود اورد؟
و به یک باور رسیدم که همه انسانها قابلیت ثروتمند شدن رو دارند
فهمیدم که ثروتمند شدن ربطی به ظاهر ندارد
و واقعا با این کلیپ به باور رسیدم که استاد عباس منش نادیدنی های زنگیش باورهاش رو تغیر داد تا دیدنی های زندگیش تغیر کرد.
چون این قانون زندگی هست.
وقتی که خوداگاه با ناخوداگاه در انجام کاری مخالفت کنند معمولا ناخوداگاه برنده میشه
من اگاهانه برا ثروت تلاش میکنم ولی اگر مدار من فقر باشه در ناخوداگاه عقب کشیده میشم پس مهم ریشه هست
از بچگی بهمون گفتن تو هیچ چی نمیشی و الان که بزرگ شدیم این شده باورمون و به خاطر همینه با اینکه سخت تلاش میکنیم چیز خاصی بدست نمیاریم.
مثل کسی که میخواد خمیر دندون بخره ولی میره توی گوشت فروشی دنبالش این فرد با اینکه سخت تلاش میکنه ولی به خمیر دندون نمیرسه استاد عباس منش جای درست به هدف هاش داره میرسه. و اون جای درست ایجاد باورهای پیشرفت دهنده است.
در نهایت:
1.تشکر میکنم از استاد عباس منش و گروه تحقیقاتی عباس منش و تمام دوستان
2.چون خیلی ها که فقیر میمونند اینه که از کوچکی یاد گرفتند که تمرکز به منفی ها کنند و تغیرش هم ندادند
فهمیدم دلیل تغیر استاد رفتن از تمرکز منفی به مثبت ها بوده. وهر کسی که متعهد باشه میتونه این تغیر رو که درونی هست ایجاد کنه.
3.فهمیدم ثروتمند شدن هیچ ربطی به پارتی سرمایه مدرک تحصیلی و … نداره وفقط تغیر مدار میخواد که اون هم با تغیر باورها صورت میگیره.
4.با مرور زندگی نامه استاد عباس منش یاد رسالت حضرت یونس در قران می افتم
که حضرت یونس بعد از 30 سال تبلیغ خدا در قومش فقط 5 یا 6 نفر ایمان اوردن تعداد اندک و حضرت یونس خشمگین شد و قومش رو نفرین کرد و به دهان ماهی افتاد و بعد که از خدا بخشش خواست خدا او را به قومش برگدوند و بیش از 100 هزار نفر ایمان اوردند.
و من یه درس از این داستان گرفتم که حضرت یونس تا قبل از غضب به قوم به مردم چشم یاری داشت و بعد به خدا تکیه کرد
استاد عباس منش هم فکر کنم تا 30 سالگی به رویاهاش نرسیده بود و از وقتی فهمید همه چی خودش و به قران و خدا و خودش ایمان اورد و روی خودش کار کرد این اتفاقات عالی در زندگیش افتاد .
شاد و پیروز پایدار باشیم.
سلام استادم و سلام مریم جان و سلام به همه ی خانواده ی من
الان که دارم تایپ میکنم در وضعیتی که دوسش دارم نیستم و الان ۶ساله که با فایلهای استاد آشنا هستم ، از همه ی جنبه ها مثل ارتباطات و رابطه ی موفق داشتن و سلامتی و آرامش و آزادی(از نظر مستقل بودن) موفق شدم اما از نظر مالی هنوز نه.
_خودم بزگترین ترمزم را این میدونم که عجولانه میخوام که برسم ، از بچگی بارها تجربه دارم که کلاس هایی مثل ژیمناستیک ، والیبال ، بسکتبال و شنا و… میرفتم و چون میخواستم زود حرفه ای بشم دنبالش را ول میکردم و پشتکار توی هیچ کودوم نداشتم و الان همش نجواهای ذهنم میگه ۶سال گذشت و نتونستی به موفقیت مالی برسی ،سنت داره میره بالا دیگه برای کی میخوای لذت ها را؟🙄
توی هر کاری عجله باشه خب موفقیت نیست.
اگه از الان بتونم دست از مقایسه ها بردارم و خودم را در شرایطی که میخوام ببینم و حس کنم. که منم میتونم مثل استاد و مثل خیلی از اعضای خانواده ی صمیمی عباسمنش که به موفقیت مالی رسیدند ، برسم. فقط باید بتونم حرکت کنم و منتظر نتیجه نباشم یعنی رها باشم.
همش به خودم میگم از بچگی تا الان که داره ۳۳سالم میشه(۲۱روز دیگه) این همه عجولی کردی و ادامه ندادی ، نتیجه ای گرفتی؟نه
پس بیا راهتو تغییر بده و به نجواها گوش نکن و بهش هدفتو نشون بده و بگو دیگه تا بهش نرسم ول نمیکنم ، پیشنهاد میکنم خودتو خسته نکنی و تو منو ول کنی😀
_ یه ترمز خیلی مرموزی هم پیدا کردم که کلی باورهای مخرب به خودش زنجیر کرده
«خدایا اگه ظرفیت ندارم به من ثروت نده»
این یعنی چی؟
یعنی من اگر پولدار بشم مغرور و متکبر میشم.
یعنی من اگر پولدار بشم همه ی اطرافیانم همش میخوان از من پول قرض بگیرند و من نمیخوام این کارو بکنم و اونها از من میرنجن.
یعنی من اگر پولدار بشم میخوام غرق در خوش گذرونی بشم ، پس از خدا دور میشم.
یعنی من اگر پولدار بشم نمیتونم بفهمم اطرافیانم منو به خاطر خودم دوس دارند یا پولم🤔
یعنی من اگر پولدار بشم میخوام بهترین خونه و ماشین را واسه خودم بخرم ، آنهایی که ندارند چشمم میکنند🤣🤣(واقعا خنده داره که به خاطر چه چیزهای مسخره ای خودمو از موفقیت مالی منع کردم)
و نتیجه ی کلش توی ذهنم اینه که چون من ظرفیت ندارم و خدا دوس نداره که من غرق در مادیات بشم چون اگر غرق در عیش و نوش بشم از یادش غافل میشم ، بهم نده بهتره
چون بعدش منو به خاک سیاه میشونه . همه ی دارایی هامو ازم میگیره و از عرش به فرش میرسم .
😯😯😯😯😮😮😮
_ یه ترمز دیگه که از لایه های زیرین پیدا کردم این بود که من میدیدم ناخودآگاه وقتی که میخوام دعا کنم واز خدا خواسته هامو بخوام وقتی میخواستم از خدا ثروت بخوام یه مقاومتی میگفت بذار بعداز همه ی دعات ثروتو بخواه.
من دیروز مچشو گرفتم ، ازش پرسیدم چرا اولین دعام ثروت نباشه؟🤨
منو برد به دوران بچگی که مادر بزرگم چه باورهایی در مورد تضاد بین خدا و پول بهم تزریق کرده بود ،
گفته بود که اصلا از خدا پول نخواه چون خدا دوس نداره ازش مادیات بخوایم 😐 میگفت اگر هم خواستی بذار بعد از دعا برای سلامتی آقاامام زمان و همه ی اعضای خانواده و فامیل و شفای همه ی مریض ها و رفع مشکلات خانواده ی خودت و بقیه و… ثروت بخواه. که مثلا خدا دلش بخواد که بهم ثروت بده.
یه عالمه باورهای مذهبی دیگه با حرفهای مامانبزرگ اومد بالا
وای خدای من 🤦🏻♀️
اینکه خدا وقتی بهت خواسته هاتو میده که دلت شکسته باشه ، پس با التماس ازش بخواه.🤦🏻♀️
اینکه خدا آدمهای ثروتمند را دوس نداره به خاطر همین بهشون همه چیز میده که یه وقت خدارا صدا نزنند😯😂
وای که چه حرفهای احمقانه ای را خودش باور کرد و تو مغز من هم فرو میکرد🤦🏻♀️
_ یه ترمز جدید که به تازگی ترمز شده هم پیدا کردم اون اینه که من متاسفانه کتاب خوندن را دوس ندارم و از بچگی از تحقیق کردن و زمان گذاشتن برای درس و این چیزها خوشم نمی اومده،
وقتی به صحبت های استاد گوش میدم و استاد توی اکثر صحبت هاشون میگه من ساعت ها وقت گذاشتم ، کتابها خوندم ، قرآن را کلمه به کلمه جمله به جمله خودم ترجمه کردم تا به این نتایج رسیدم
نجواهای ذهنی من خیلی قدرتمند میگه تو چی؟
تو کدوم یک از این کارها را برای رسیدن به هدفت کردی که انتظار داری به موفقیت برسی؟
و من هیچ جوابی ندارم 😔
ولی این همه ترمز و باورهای مخرب پیدا کردم و باید روشون خیلی کار کنم.
از خدا میخوام هدایتمون کنه به راه کسانی که نعمت داده نه راه گمراهان
ممنونم از کسانیکه وقت میذارند و این دیدگاه را میخونند. امیدوارم پیام یا پیامهایی باشه برای بقیه ی اعضا.
سلام
چه جالب منهم همین باورها رو دارم و با این ها بزرگ شدم .
و شما چه خوب این ها رو پیدا کردین فک کنم دخترای دهه 60و 70تو خانواده مذهبی همه این باورها رو دارن .
و انشاالله که میتونیم این باورها رو درست کنیم.
و دوست دارم بیایم و نتیجه رو باز هم به اشتراک بزاریم.
سلام به شما دوست عزیز
کامنتتون رو خوندم
واای که چقدر این جملاتی که نوشتید برام آشناست
منم تو دوران کودکی بار ها و بارها اینها رو تجربه کردم
آرزو میکنم که تو مسیر خوشبختی قرار بگیرید
و باورهای فوق العاده ای رو جایگرین این باورها کنید
و طعم موفقیت وشادی و حال خوب رو بچشید
سلام ساره عزیز
سلام به استاد عزیزم
سلام به همه دوستان هم فرکانسی تو سایت
مدت هاست فایل های استاد گوش میدم نزدیک هشت ماه نتایج ریزی داشتم ولی از نظر مالی نه
امروز خیلی کلافه بودم با خدا حرف زدم
گفتم میدونم هوامو داری میدونم خیلی جاها کمکم کردی میدونم و حس میکنم چقدر خیلی چیزا داره درست میشه تو زندگیم ولی چرا از نظر مالی و کار تو استپم …
تاهدایت شدم به کامنت شما دوست عزیز و ترمز های خودمو پیدا کردم
عجله زیاد واسه رسیدن بخاطر مقایسه یا بالا رفتن سن ترمز اصلی منه که خدارشکر پیداش کردم
روش کار میکنم و اون بت توی ذهنم میشکنه ایمان دارم بعد نوشتن این کامنت و پی بردن به این ترمز ها پول و ثروت برکت و فراوانی وارد زندگیم میشه اما ن یک شنبه قدم به قدم
خدایا شکرت بخاطر امروز
خدایا شکرت به خاطر این اگاهی
خدایا شکرت بخاطر این سایت بخاطر وجود استاد بخاطر این کامنت ها و….
این اولین کامنت من بعد هشت ماه حضور تو سایته
تصمیم جدی گرفتم برای تغییر نه یک چیز سرسری
اتفاقات و نتایج فوق العاده من تو راهه…
که قطعا ازشون مینویسم و کامنت میزارم
خداااایاااا شکرتتتت
با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم
فعلا که بعد از 1000 بار لود کردن سایت تونستم وارد بشم و زدم فیلم با کیفیت دانلود بشه و اول فیلم رو نگاه میکنم بعد میخوام.
متن رو خوندم خیلی جالب بود و اون قسمت که گفتید فیلم ها من به یاد داستان ها هم حتی افتادم.
مثلا ما وقتی میخواهیم بگیم پول بده میگیم پول سر امام حسین رو برید. و خیلی مثال های دیگه که همه شون موانع ذهنی و ترمز های ذهنی هستن.
امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشیم.
دوست عزیزم منم تو بچگی اتفاقات بدی برام افتاد که فکر میکردم پول مسبب اونه،اما وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم بی پولی مسبب اونه،اگر پول به اندازه ی کافی بود از خانواده ام اون اشتباهات سر نمیزد و بعد متوجه میشم که اون پول نیست که اتفاقات بد رو به وجود میاره اون نداشتن پوله که باعث اون اتفاقات میشه،اول فکر میکردم پول عامل فساده بعد فهمیدم نبودِ پول و اینکه مردم میخوان نبودش رو جبران کنن اون اتفاقات رو به وجود میاره، هر جا میگم پدرم به خاطر پول فلان کارو کرد به این نتیجه میرسم که به خاطر نیازی که به پول داشته و به خاطر کمبود پول اون اشتباه رو مرتکب شد،اونایی که سر امام حسین رو بریدن به خاطر پول این کارو نکردن به خاطر اینکه پول نداشتن و محتاج اش بودن این کارو کردن،از اونور امام حسین رو داریم که اونقدر ثروتمند بود و پر شده بود که از همه ی مال و مکنتش عبور کرد و رفت جونش رو داد،سریال مختار پر از باورهای مخربه اما یه نکته ای رو توش میشه پیدا کرد که خیلی مفیده اونم اینکه تمام دور و بریای مختار که با مختار همراه بودن آدمای درست و حسابی بودن بعضی ها رییس طایفه و قبایل خودشون اما دور و بریای ابن زیاد چی؟ همه پا پتی و گدا گشنه که به خاطر کمبود افتاده بودن دنبال پاچه خواری و کارای بد و ظلم به یاران امام،پس باید هر طور شده ثروتمند بشیم تا خودمون رو در برابر رفتارهای زشت بیمه کنیم.
بنام خدایی که هر لحظه داره مارو هدایت میکنه اگر مابااو همسو باشیم.
من یک معلم هستم .
سالهاست وقتی به عقب برمیگردم یا وقتی شاگردانم سوال معروف « خانم دوست داشتین از اول چکاره بشین؟؟ یا اینکه ایا به اون هدفی که دوست داشتین رسیدین؟؟» رو ازمن میپرسند
تنها جوابم این بوده که «نه متاسفانه »من دوست داشتم یه خلبان بشم وبرای خودم هواپیمای شخصی داشته باشم ….
اما درحال حاضر یه دبیر نیروی ازاد هستم….
البته این رو هم بگم به لطف خدا این شغلم رو بسیار بسیار دوست دارم وازش لذت میبرم که واقعا جای سپاسگزاری ازخداوند رو داره.
(این رو همیشه به شاگردام هم میگم که از بودن با اونها توی کلاس خیلی اذت میبرم )ولی همیشه یکی از دغدغه های ذهنی من ،پرواز بوده وهنوز هم هست ….
دغدغه ای که هیچگاه از ذهنم پاک نشد بلکه باهر بار یاداوری قویترو پررنگتر میشه.
جالبه که هر بار از خودم میپرسیدم که چرا من دنبال این علاقه ام نرفتم
ذهنم به سرعت پاسخ میداد ،اخه تو یه خانم هستی ،خلبان شدن وپرواز برای یه خانم تو ایران از محالاته…..
یا اینکه الان دیگه خیلی دیره،ببین چقدر از سِنّت گذشته …..تازه الان میخوای از کجا شروع کنی؟؟
حالا شروع هم کردی،تهش میخواد چی بشه؟؟ دیگه الان به چه دردت میخوره؟؟ میدونی هزینه اش خیلی زیاده ،تو چطور میخوای از پس هزینه اش بربیای؟؟؟
مگه چقدر حقوق میگیری؟؟؟ و خیلی جوابهایی که همه اش به نظرم کاملا قانع کننده ومنطقی بود…..( به قول استاد باورهای محدود کننده)
به همین دلیل هم خیلی زود ،قانع میشدم ،کمی حسرت میخوردم که چرا نشد ودوباره سرگرم کارهای روزمره وعادی زندگی ام میشدم واین ارزو هم به باد فراموشی سپرده میشد تا دوباره ببینم چه زمانی چراغ اون توی دلم سوسو بزنه ودوباره حرفش پیش کشیده بشه وتکرار مکررات……
به لطف خدا با گوش دادن به فایلهای رایگان استاد شروع کردم روی ذهنم کار کردن ،باید منم مثل استادم میتونستم باورهای مخربم رو تغییر بدم…..
گوش میکردم وگوش میکردم….
هر لحظه ای که زمان داشتم….
از منزل تا محل کارم….
از محل کارم تا منزل….
وقتی برای خرید از خونه بیرون میرفتم….
وقتی تو ماشین بودم ….
وقتی تو خونه تنها بودم….
وقتی میخواستم بخوابم….
وقتی به سفر میرفتم….
سعی میکردم مرتب صحبتهای استاد توی ذهنم باشه تا خودبخود جواب سوالات بی سرو ته ومحدودکننده ذهنم رو بده…..
وبالاخره برایم اتفاق افتاد لحظه باشکوه ولذت بخش پرواز….
چیزی که فکر میکردم هیچگاه نتونم به تنهایی تجربه اش کنم….
وداستان پرواز من اینگونه بود:
فکر میکنم اذرماه سال گذشته بود ،توی کلاس درسم،بازهم همون پرسش همیشگی شاگردانم که خانم شما دوست داشتین چکاره بشین؟؟؟!!!!
منم طبق معمول توضیح دادم ودلایل همیشگی وبه قول معروف منطقی ذهنم رو هم اوردم واینبارهم مثل دفعات قبل نیروی درونم رو خاموش کردم…..
اما انگار اینبار با تمام دفعات قبل متفاوت بود….به نظر خودم تواین مدت گفتگو با شاگردام ،داشتم حسابی واساسی فرکانس درستی میفرستادم که خودم هم ازش بیخبر بودم….
رسیدم خونه….گوشیم رو روشن کردم و بدنبال سرچ مطلبی در اینترنت مشغول شدم….
صفحه مربوط به سرچ که بازشد،پایین صفحه یه نوار خیلی باریک تبلیغ پرواز تفریحی با پاراگلایدر توجهم رو جلب کرد….
یه دفعه جرقه زده شد….انگار یکی کنارم نشسته بود وبهم گفت: امتحانش کن،ضرر نداره….
میتونی از اینجا شروع کنی….
مگه نمیخوای لذت پرواز رو تجربه کنی؟؟ اینم راهش….
شاید باور نکنین…..اشک ذوق وشوق در عرض چند ثانیه تمام صورتم رو پر کرد…..
مثل یه بچه چندساله بلند شدم وبالاو پایین میپریدم وفقط میگفتم خدایا شکرت وگریه میکردم…..
تا ساعتها توی حال وهوای خاصی بودم….
از اینکه خداوند هدایتم کرده بود،خیلی به وجد اومده بودم واینقدر پر انرژی شده بودم که تا ساعتها شارژ بودم وذوق زده…..
خلاصه اینکه از طریق همون تبلیغ ادرس وشماره تلفن یه خلبان معروف پاراگلایدر رو ذخیره کردم….
باهاشون تماس گرفتم وشرایط رو پرسیدم.
همون روز وقتی همسرم به خونه اومد باهاش در میون گذاشتم وازش خواستم که انشالله بعد ازعید که کار مدرسه ام سبکتر میشه باید منو همراهی کنه…..
چون خونه من تا محل تمرین خیلی دور بود ومتاسفانه رانندگی هم بلد نبودم ،حتما نیاز به همراهی همسرم داشتم.
همسرم هم خیلی راحت قبول کردن .
و به لطف وهدایت خداوندالان که این کامنت رو میذارم ،در دوره اول هستم وتجربه یک پرواز فوق العاده رو داشتم…..
واقعا خداوند رو سپاسگزارم که اجازه داد تاهدفی رو که جز ارزوهای زببای من بوده دنبال کنم….
خداوند رو شاکرم که منو در مسیر سایت استاد قرار داد تا واقعا لمس کنم جمله زیبای استاد رو در کتاب،رویاهایی که رویا نیستند،
بله استاد شوق پرواز برای من تا همین چند ماه پیش رویا بود ولی الان داره میشه خاطرات خوش وبااحساس…..
خداوند رو سپاسگزارم که همسرم بدون هیچ مخالفتی پابه پای من هرزمانی که من بخوام ،من رو به سایت میبره وبرمیگردونه.
خداوند رو شاکرم که براحتی مبلغ این احساس خوب رو برای من مهیا کرد واجازه داد تجربه ای بسیار لذت بخش رو برای خودم وبرای رسیدن به احساس خوب رقم بزنم.
الان میفهمم که وقتی استاد میگن به ارزوهاتون نچسبیدیعنی چه؟؟؟
الان میفهمم که وقتی استاد میگن «،توپای در راه بنه وهیچ مپرس،راه خود بگویدت که چون باید کرد»
یعنی چه؟؟؟
واقعا همه این اتفاقات قشنگ توی زندگیم،به معنای اینه که هر لحظه ولحظه فریاد بزنم «خدایا شکرت،دوستت دارم»
سلام ودرود فراوان به همفرکانسی و دوست خوبم خان شفیعی عزیز
با خوندن تجربه بینظیری که داشتین
اشک از چشمام جاری شد
انگار که من به آرزوم رسیدم و چه حسی زیبایی..
واقعا تحسینتوون میکنم و بینهایت خوشحالم به خاطر این تجربه خوبی که داشتین
و از همه مهمتر رسیدن به خواسته که واقعا لذت بخشه
خدا را سپاسگزارم بخاطر این همه زیبایی
خدا را سپاسگزارم به خاطر اینهمه فراوانی
خدا را سپاسگزارم بخاطر این قانون بینظیر
و در آخر خیلی منونم از شما بابت این تجرهای که در اختیار همه ما قرار دادین
امیدوارم شاد،موفق، ثروتمند و سعادمتند باشید
سلام خانم رنجبری
کامنت خیلی خوبی بود.
تا به حال از این زاویه نگاه نکرده بودم.
ان شالله هر روز بهتر از دیروز باشید.
به خاطر کامنت ارزشمندتون منم چیزی که دیشب کشف کردم رو بهتون یاد میدم. شاید ربطی به موضوع نداشته باشه اما من دیشب تو رختخوابم داشتم فکر میکردم که الان که من در این مرحله ام چه افکاری داشتم که اینجام؟؟
بعد دیدم درست 4 یا 5 سال پیش من آرزو داشتم یه اتاق داشته باشم که پر کتاب باشه کامپیوتر بسیار قوی داشته باشم و صبح تا شب بخورم بخوابم و مطالعه کنم. وجوری باشه که کسی با من کاری نداشته باشه.
وای خدای من الان دارم زندگیش میکنم.
هزاران کتاب PDF دارم و سرعت اینترنت بالاست با حجم خیلی خیلی بالا و کامپیوترم الان قیمتش نزدیک 10 میلیون هست(به گفته مهندس ها) و مادرم با غذا های لذیذش اتاقم رو به بهشت کوچک تبدیل کرده. و حتی الان که اینجام اون موقع میخواستم دوستانی داشته باشم که کتابخون و عالی باشند و عین همین مدل رو میخواستم.
اما دلیلی که من اینو میخواستم این بود که توی کتاب interchange که کتاب آموزش زبان بود گفته بود که “خانه رویایی شما چه شکلیه؟” و منم فقط اتاق اون خونه رو توصیف میکردم و شریطی که الان دارم رو اون موقع توصیف میکردم.
پس به شما و همه ی کسانی که این کامنت رو میخونن توصیه میکنم واسه 5 سال آینده شون برنامه بریزند و حداقل 6 ماه با اون زندگی کنند. یعنی همیشه قبل خواب اون تجسم کنن و احساس خوبی داشته باشند.
با تشکر که مطالعه کردید.