منطق هایی قوی برای «تغییر بنیادینِ باورها» - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/10/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-22 19:57:302024-07-17 14:18:25منطق هایی قوی برای «تغییر بنیادینِ باورها»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا وندی که نام را جان را و ایمانم را آفرید
سلام به استاد عباس منش بزرگوار وتمام دوستان سایت استاد عباس منش
چقدر این جلسه زیبا بود میخوام با این جمله استاد شروع کنم: دلیل اینکه ما به خواستهامون نمیرسیم باورهامونه.
ودلیل اینکه ما به خواسته هامون هم میرسیم باورهامونه و چقدر قشنگه وقتی فکر میکنی و یه باور مخرب پیدا میکنی و تازه میفهمی دردت کجاست و طبق آموزه های استاد دنبال درمان میریم و نتایج از زمانی که داریم باورهامون رو عوض میکنیم و درست میکنیم به شکلی عوض میشه که خودم میگم خدایا اینا تا قبل از این کجا بودن و چقدر زیبا گفتن استاد دنیا دائم در حال پیشرفته و تا زمانی که رو باورهامون کار میکنیم همیشه پیشرفت میکنیم و زمانی که متوقف میشه این پیشرفت حتما یه باور مخرب دیگه هم داریم و وقتی اون باور رو پیدا میکنیم و با الگو برداری و منطقی کردن درستش میکنیم دوباره پیشرفت میکنیم و به قول استاد این تا ابد وجود داره .
ممنون استاد که در همه جنبه های زندگی چه ثروت و چه آرامش در زندگی در هر زمینه ای بهمون کمک میکنید.
در پناه حق
سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایستهی عزیز
استاد یه چیز دیگه الان به ذهنم رسید در این مورد اونم اینه که این دیدگاه و شرطی و قراردادی درخواست کردن از خدا برمیگرده به دیدگاه اشتباهی که در مورد خدا داریم و اونو با عواطف انسانی تصور میکنیم،
باورهای اشتباهی در مورد خدا داریم که ممکنه به دلیل ناکامیهای گذشته در ما به وجود اومده باشه، مثلا یه خواستهای داشتیم و کلی به خدا خواهش و التماس کردیم، هرکاری از دستمون برمیومده انجام دادیم کلی براش تلاش کردیم ولی آخرش بهش نرسیدم، و بعضا دیگه بیخیالش شدیم، در نهایت باورهایی مثل اینکه خدا بخیل و خسیسه، خیلی سخت راضی میشه نعمتی رو بهت بده، کلی دنبال گیر دادن و بهونه آوردنه برای اینکه بهت نده ، واسه همین باهاش شرط میبندیم تا یجوری راضیش کنیم بهمون بده
یا اینکه فکر میکنیم خدا اون خواسته رو صلاح ما نمیدونه و…، برای همین یجوری سعی داریم راضیش کنیم بیخیال صلاحمون بشه، چون ما الان واقعا خواستهمونو میخوایم، یا اینکه یجوری کنه که بالاخره ب صلاحمون بشه
درحالی که طبق قانون خواستهی خدا خواستهی ماست، اون همیشه چیزی رو بهمون میده که خودمون میخوایم،
همهی اینها وقتی نگاه سیستمی به خداوند داشتهباشیم حل میشه،
وقت بدونیم خدا گفته اجیب الدعوت الداء اذا دعان، دیگه نگران ناز کردن خدا و صلاح و خساست یا بخشندگی اون و… نیستیم.
و فقط سعی میکنیم خودمونو با قانون هماهنگ کنیم و باورهای قدرتمندکننده دربارهی خواستهمون بسازیم، و درنهایت به راحتی بهش میرسیم.
براتون بهترینها رو آرزومندم💗
به نام رب العالمین
روز 102 ام روزشمار من
سلام بر استاد عزیزم
سلام بر مریم جان و تشکر بابت مقالات ابتدای فایل
سلام بر دوستان عزیزم و تشکر بابت کامنت های زیباتون.
من در مورد این سوال استاد و پیدا کردن ترمزهای ذهنی خودم که قبلا در فایل نوشته بودم به مورد جدیدی در خودم رسیدم .
من امروز بعد از خوندن دوباره کامنت های بچه ها در این فایل و فایل اصلی سوال به این باور رسیدم که از زمانی که من پذیرفته ام که من هیچ حقی و هیچ اراده ای برای تغییر دیگران ندارم انگار پاسخ اون سوال برام داده شده.
چون مثلا من ثروت را قبلا از خدا درخواست میکردم تا زندگی دیگران را هم تغییر بدم مثلا کار خیری بکنم و یا فلان مدرسه و بیمارستان ساخته بشه تا من تغییری در زندگی دیگران بدهم.
ولی از زمانی که این باور برام پررنگ شده حدود شاید یک ماه بشه که این باوره داره برام پر رنگ و پر رنگ تر میشه که من فقط و فقط مسئول زندگی خودم هستم و چه بخواهم و چه دوست داشته باشم در تغییر دیگران کاری انجام بدهم نه میتوانم و نه قدرتش را دارم. چه در زمینه مثبت و چه در زمینه منفی من هیچ قدرتی ندارم .
اینکه بفهمم که قدرتش را هم ندارم برام پر رنگتر هم شده.
زندگی ما بر اساس فرکانس های ما است. یعنی هر آنچه من توجه بهش بکنم و بعد از آن، آنچه احساس میکنم اون حس من یه فرکانسی را به جهان میفرسته که سیستم منظم و بی نظیر جهان بر اساس همون فرکانس به من پاسخ میده . پس با درک همین موضوع من چجوری میتونم فرکانس دیگران را تغییر بدم تا خودش نخواد. من چجوری میتونم کانون توجه دیگران را تغییر بدم .
اگه کسی بخواد و در فرکانس مناسب قرار بگیره پس شامل دریافت نعمت های خدا میشه . توسط چه کسی؟ ما نمیدانیم . خداوند دستانش را میفرستد.
حالا یک روز اون دستان خدا میتونه من باشم. اما من فقط دستان خدا هستم نه اینکه من خواستم به کسی کمک کنم.
درک این موضوع خیلی سخته ولی باید تمرین کنیم که اگر داریم به کسی کمکی میکنیم حتما بخاطر درخواست اون شخص از خدا بوده که ما شدیم وسیله ای برای اجابت درخواستش.
پس با حال خوب و احساس خوب زندگی خودمون را بکنیم. هر وقت احساس کردیم باید با یه حس عالی به کسی کمک کنیم چه مادی چه معنوی . اون احساس ماست که به ما میگه چیکار کنیم وقتی اون کار را میکنیم نه منتی سر کسی گذاشته ایم و نه درخواست و توقعی از اون داریم . چون قانون را میدانیم.
این یعنی همون موضوع که استاد میفرمایند : “شماها در فرکانس شنیدن حرف های من بوده اید. من کاری نکردم من صحبت هایم را با عشق میگم حالا هرکسی در فرکانس شنیدنش باشه وارد سایت میشه و اون چیزی را که باید بشنود میشنود . آنچیزی را که باید بخرد میخرد.
اگر در فرکانس مثلا خواندن یک کتابی باشید خدا هدایتتون میکنه به اون کتاب. یا شنیدن یه جمله از یه کسی .
پس من فهمیدم که فقط و فقط باید کار خودم را درست انجام بدم و هر چیزی را برای خودم بخوام و اگر خداوند بخواهد توسط من کاری انجام بشه منو هدایت میکنه به اون کار و من خالصانه اونو انجام میدم چون خودم را وسیله و دست خدا میدونم.
یه مثال واضح اینه من میرم خرید . اینهمه مغازه است ولی خداوند من را دستان خودش میکند برای خرید از مثلا فلانی. اون درخواست داده بوده و من هم طبق درخواست اون واسطه شدم هم خرید کردم و لذت بردم و هم اون طرف خوشحال شده و فروش داشته.
یعنی به همین راحتی میشه اون ترمز غلط سالیان سال خودمون را فقط و فقط با باور اینکه من فقط و فقط میتونم خودم و زندگی خودم را تغییر بدم جایگزین کرد
من فقط و فقط خالق زندگی خودم هستم اونم با ارسال فرکانس های خودم.
من وقتی فرکانس رادیو را تنظیم میکنم مثلا به شنیدن رادیو آوا فقط فقط میتونم رادیو آوا را بشنوم و نمیتونم مثلا رادیو اخبار را گوش کنم . حالا ماشین بغلی من دوست داره فرکانسش را تنظیم روی رادیو خبر بکنه منکه نمیتونم بگم تو باید این رادیو را گوش کنی نه میتونم نه قدرتش را دارم . اون تو ماشین خودش سواره.
یعنی شاید داریم توی یک شهر زندگی میکنیم اما مدارهامون متفاوته. درخواست هامون متفاوته. دیدگاهمون و نگاهمون متفاوته.
و تا کسی خودش نخواهد هیچ کسی نمیتونه زورش کنه . نه وظیفه داره و نه قدرتش را داره.
پس من ثروت را برای خودم میخوام حالا با این پول و ثروت اگه رفتم خریدی کردم دارم به درخواست اون طرف پاسخ میدهم . نه درخواست به من بلکه درخواست او به جهان . ولی من دست یا واسطه جهان برای اون شدم بدون اینکه بفهمم و بخواهم.
من کار خودم را میکنم و از خریدم لذت میبرم.
من این آگاهی ها برایم جدیده جدیده . یعنی اون موقع یعنی وقتی پاسخ به اون سوال را داده بودم فقط ترمز را پیدا کرده بودم . اما امروز باور کرده ام که من فقط و فقط خالق زندگی خودم هستم . و اصلا ناراحت کسی نیستم که در چه وضعیتی هست . چون ناراحتی و همدلی من برای اون سودی نداره . چون باید خودش بفهمه و تکاملش را طی کند تا از اون فرکانس تغییر کند. و بعد از تغییر جهان بلافاصله اونرا در مدار مناسب قرار میده.
با درک این موضوع دیگه اگه به کسی کمکی هم میکنم میدونم که من انجام نداده ام بلکه خدای من انجام داده. پس توقع از کسی هم ندارم .
چون دستان خدا خیلی زیاده و من نمیتونم برای خدا دستانش را تعیین کنم. بگم مثلا من ثروت میخوام توسط بابام بهم بده .یا توسط همسرم و یا ….
نه این همون اشتباهه. به من ربطی نداره چجوری و توسط چه کسی.
من فقط درخواست ثروت میکنم من فقط درخواست خونه میکنم و ….
خیلی سخته درک این موضوع. خودم هم که دارم مینویسم الان فقط یه کوچولو درک کرده ام و خوب شده ام . هنوز که هنوزه اینقدر توی ذهنم این و اون میکنم . چون ذهن محدود خودمون را با خدا و آگاهی کل مقایسه میکنیم.
مینا تو چیکار داری چجوری و توسط چه کسی بهت بده. تو درخواستت را بگو و رها کن و بقیه اش را بسپار به آگاهی کل به رب العالمین . اون خودش کارش را خوب بلده . تو دخالت نکن.
من چقدر خوشحالم که این جملات را نوشتم . انگار این من نبودم فقط من دارم تایپ میکنم.
و این ردپا برای خودم و برای دوستانی باشه که به این درک رسیدن و هم مسیر من هستند. خدایا شکرت.
استاد عزیز ممنونم از خدای خودم که شما را در مسیرم قرار داد تا بشنوم کلام خدا را از زبان شما و درک کنم آن چیزی را که الان وقته درک اون مطلب بوده است.
خیلی خیلی دوستتون دارم و سپاسگزارم
سلام مینای عزیزم
خواستم بابت کامنت فوق العاده ات تشکر کنم
مثله شاگرد اول دانشگاه هستی که همه از روت نگاه میکنن و جزوه ی تو رو کپی میکنن من امروز خط به خط جمله به جمله و کلمه و کلمه ای رو که تایپ کردی با وجد خوندم و از روش کلی نت برداری کردم هی خوندم و دوباره برای خودم نوشتم واقعا ممنونم
سلام استاد
طبق الهامی که شده بود و قولی که داده بودم هر روز دارم فایل توحید عملی 5 رو 2بار در روز میبینم.
بعدش امدم فایلی که در مورد سوال مسابقه بود رو دیدم و بعدش این فایل
وقتی داشتم این فایل میدیدم و حتی همین الان حسهایی ایجاد شده که میخوام بنویسم اینجا:
وقتی داشتم فایل استاد میدیدم و آخرش در مورد اون جشن موتور سوارها و کلا آمریکا رو نشون میداد
باور کن یه حسی منو گرفت عجیب
گفتم خدا جون میخوام منم اونجا باشم
منم میخوام
گفتش که تو هم میای
اینجا میای عزیزم
همه چیز مال توئهو بعدش عشق تو توی وجودم شعله گرفت که امدم بهت بگم
وقتی حرفهای استاد میشنیدم در مورد باورها و کدهای مخرب و اینکه وقتی این کدها رو پیدا کنیم این کدهایی که ترمزهای ما هستن جریان ثروت و نعمت و خوشبختی با سرعت سرازیر میشه
و فهمیدم که چقدددددر باید روی خودم کار کنم
چقددر باید فکر کنم
چقدر باید بیشتر تامل کنم و بیشتر روی باورهام کار کنم
خیلی زیااااااااااد
خیلی خیلی خیلی خیلی زیااااااد
در کل اتفاقات خیلی خوبی میخواد بیفته اگر با این انرژی و انگیزه حرکت کنیم توی این مسیر
اتفاقاتی که نمیتونیم تصور کنیم
با هم میسازیم
یک صدم درصد هم شک ندارم که میخواد اتفاقات خیلی خوب بیفته
خیلی خیلی خوب
فقط باید ادامه بدیم فقط ادامه بدیم و کار کنیم
اصلا همینارو که دارم میگم حسم خیلی خیلی خوب تر شد
دارم از اون حالتهایی میشم که حس نمیکنم الان روی صندلی پشت میز در حال تایپ، توی خونه ، توی تهران روی کره زمین هستم
اصلا حس نمیکنم روی کره زمین هستم
فقط حس میکنم در یه هاله ایی از انرژی هستم که خیلی متفاوتِ
حس نمیکنم قانون جاذبه ایی وجود داشته باشه
رها هستم
آره اینه
رهاااااااااا
آروم
و بسیار بسیار حالم خوبه و حسم خوبه
واقعا استاد یه حسی منو گرفته که خیلی خالصِ
خیلی پاکِ
خیلی زیباست
خیلی لطیفِ
وقتی اون زیبایی های آخر فایلتون دیدم
اون همه زیبایی از آدمها و اون همه جلوه های خدایی
اون غروب شگفت انگیز
اون خیابون های تمیز و زیبا
اون همه جلوهای زیبای خدا
واقعا حس نمیکنم که روی کره زمین هستم
حس میکنم دارم از بالا به همه چی نگاه میکنم
حس میکنم همه چی هستم
حس میکنم هیچی نیستم
اصلا استاد نمیدونم چی بگم
ولی میدونم که درک میکنید
استاد چند روز پیش یه مطلبی خوندم که در مورد منطقی کردن باور که نفهمیدم تا اینکه توی این فایل شما خیلی زیبا به اون نفهمیدن من جواب دادید یعنی خدا جوابم داد
نوشته بود که :
باورهای برخی از مردم بر اساس عواطف استوار است و البته نقش منافع اجتماعی را نیز در پیدایش برخی از باورها نمیتوان نادیده گرفت. باورها نمیپرسند؛ ولی عقل دربارۀ باورها به طرح پرسش میپردازد. کسی که از طرح پرسش دربارۀ باورها ناتوان است یا از آن امتناع میورزد، نمیتواند از برتر بودن یک باور بر باورهای دیگر سخن بگوید. باور از آن جهت که فقط یک باور است، بر باورهای دیگر برتری ندارد. برتریِ یک باور بر باورهای دیگر، در عقلانی بودن آن و همچنین در براهین و شواهدی است که منشأ پیدایش آن شناخته میشوند.
? کتاب ”اندیشیدن باور یا باور به یک اندیشه” ص 67
? غلامحسین ابراهیمی دینانی
و برای من خیلی درها باز شد و خیلی آگاهی ها پیدا کردم که باید چیکار بکنم و خیلی ممنونم ازتون و خدایا شکررررررررررت
من میخوام الان فکر کنم در مورد سوال و جوابم بنویسم و بعدش نظرات بچه هارو تا قبل از مسابقه بخونم و چکیده ایی ، البته اگر بشه چکیده گرفت از نظرات بچه ها جمع کنم و بنویسم و ادامه نظرات بخونم تا یک پک کاملتری قرار بدم
چقدددددددددددر هر روزم و هر روزمون بهتر از روزهای قبل میشه خدایاااااااااااا شکررررررررررررررت
بنام خدای زیبایی ها
سلام به همگی
روز ۱۰۲ سفرنامه ام
استاد این فایل کجا بود من ندیده بودم
فهمیدم چرا یه مدت هست دوره کشف قوانین زندگی هی بهم چشمک می زنه حتی الان هم تو صفحه اصلی سایته
کامنت های ۸ صفحه آخر رو خوندم
به خدا هر لحظه که می خوندم احساس میکردم داره ثروت میاد مشتری میاد خواسته هام داره میاد
یه مدت بود توقف داشتم روی درآمد خواسته هام
کار می کردم رو خودم ولی دیگه از کار کردن رو خودم نا امید شده بودم
درسته وقتی گاز بدیم پامون رو ترمز باشه ماشین حرکت نیمکنه
دیگه باورم شده بود تلاش های من نتیجه نمیده وواسه همین امروز به خودم گفتم تو که کارهات جواب نمیده بگیر بخواب اصلا کاری نکنی بهتره چه فرقی میکنه
صبح به خدا گفتم گیرهای ذهنم روبگو من لیزری برم روشون
یعنی خودم قشنگ احساس میکردم خواسته هام آماده هست
خودمتو ذهنم یه دیوار ومانع دارم که من رو پشتش قفل کرده ومن دارم دست و پا میزنم
الان دقیق پیداش نکردم
ولی تا اینجا که خوندم متوجه شدم
۱- احساس عدم لیاقت اینکه چرا همینطوری خدا خواسته هام بهم بده ( در واقع وظیفه و کار خدا نمی دونستم اینه که خواسته هامون رو بده ، چون همیشه خودم با سختی رفتم رسیدم به خواسته هام )
۲- عدم باور به قوانین عدم باور به دست بخشنده و روزی دهنده واجابت کنن ه خدا ( در واقع این نام های خدا برای من قابل باور نبود )
۳- اینکه فکر میکردم اگر زنی ثروتمند و دارا باشم همسرم دیگه عطش فراوان برای زندگی و ثروت و کارو …. نداره ، چون لذت کار کردن برای یه زنه بی پول خیلی بیشتر از لذت کار کردن برای یه خانواده ثروتمنده !!! ( حالا چه گیری بود حتما باید واسه من کار کنه در خدمت من باشه )
۴- اگه ثروت مند شم بقیه منم واسه ثروت می خوان و عاشق خودم نیستن ( این رو واسه تجربه های گذشتم باور کرده بودم )
۵- اگه ثروتمند شم به خواسته هام برسم اگه از مسیر خارج شم خدا هم ازم میگیره و اون درد از دست دادن بدتر از نداشته
۶- اگه از خدا بخوام و نده دیگه امیدم به زندگی رو از دست میدم پس بهتره ریسک نکنم و ازش نخوام وخودمو امیدوار نکنم چون نا امیدی از خدا بدترین حس دنیا بود واسم
۷- خدا به من نمیده نمی دونم چرا ! اشتباهات گذشته ، چرا باید بده ! تو همه چیز انگار دنبال منطق و چرایی شدیدم
۸- ثروت باعث میشه از نظر عاطفی از افراد اصلی زندگیم دور شم کلا آدم بی عاطفه و سردی بشم
۹- ثروت باعث میشه همیشه تو درگیری های مربوطه باشم و آزادیم گرفته بشه
۱۰- ثروت آزادی من رو میگیره و من همش باید به فکر ثروت باشم و از زندگیم جا می مونم
۱۱- ثروت باعثمیشه مرد وفاداریش و از دست بده
البته این ترمزهام نسبت به قبل کمرنگ تر شدن
چون از آگاهی های سایت استفاده کرده بودم
وبهشون توجه نمی کردم
ولی این رو باید دونست تا خلاف این باورها نسازی اون ها اون زیر کار خودشون رو میکنن
به ناااام الله یکتا
به نام خدایی که عاشقشم و اینقدر زیبا داره منو هدایت میکنه
سلااااااااااااااااااممممم استاد قشنگم خیلی خیلی خیلی خیلییییییییی یکککککک عالمهههه خوشحالم
سلااااااااامممممم به مریم جون دوست داشتنی ، مهربون و خوش قلبم که اینقدر عالی فایل ها رو تدوین کردن
مریم جانم نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم بابت این کلیدها ، دسته بندی ها و تغییراتی که در سایت ایجاد کردید
استاد قشنگم نمیدونم چطور ازتون سپاسگزاری کنم که کافی باشه
خدای من خدای من عاشقتم که اینقدر زیبا من رو به این مسیر هدایت کردی و از زبان استاد قشنگم با من حرف میزنی
استاد مهربونم باورتون میشه هربار که صداتون رو پلی میکنم قلبم میگه معصومه خدا داره باهات حرف میزنه و من با تمام وجودم اینو حس میکنم با تمام قلبم و الانم اشک از چشمانم جاری شده بابت این حس قلبیم
استااااد جااااان از کجا باید بهتون بگم اخه؟
اونقدر حرف برای گفتن دارم که بازم کامنتم میشه یک کتاب
که بابت این موضوع هم خیلی خوشحالم که کلی برام برکت داشته
راستش قبلا من بزورررر خودمو مجبور میکردم که دو کلمه بنویسم که علتشم این بود که بابا من اصلا نفهمیده بودم قانون چیه ، ایمانی در کار نبود
ولی حالا ببینید اون ایمان با من کاری کرده که یک کامنت دو ساعتی و اونم لبریز از آگاهی اصلا برای من توش زمان تعریف نشده باشه
آخ خدای من خیلی خوشحالم
خیلی خیلی خوشحالم از روزی که اومدم روی بحث ایمانم کار کردم دیگه نوشتن اگاهی ها برام اذیت کننده نیست ، دیگه گوش دادن فایل های شما خستم نمیکنه ، دیگه فقط برکته و برکت
فقط لذته و لذت
چون من ایمان اوردم فقط همینه و بس
و این جهاد اکبر رو در درونم ایجاد کرده
قبلا فکر میکردم جهاد اکبر یعنی زجر کشیدن
یا استادم به سختی و زجر اومده خودشو تغییر داده درحالی که اصلا اینطور نیست
وقتی که ایمان بیاری که خالق خودتی
دیگه بودن در این مسیر بالاترین لذت و بالاترین نوع عبادته ازم
آقا دیگه هم این دنیات تضمینه و هم اون دنیا
دیگه نگران چی هستی
استاد قشنگم استاد قشنگم خیلی خوشحالم
نمیدونم واقعا از کجا بگم
اما یه نفس عمیق میکشم و بعد سعی میکنم آروم آروم براتون تایپ کنم
استاد من اصلا قبلا هیچی از قانون نفهمیده بودم
واقعا هیچی نفهمیده بودم انگاری
یک سال باهاتون آشنا شدم اما الان که نگاه میکنم واقعا هیچی نفهمیده بودم
اصلا چیزی نمیشنیدم انگار!!!!
استاد قشنگم نتایج من از وقتی شروع شد که ذهنم داشت منو به سمت افسردگی میکشوند
چون من فقط روزی هزارتا فایل گوش میدادم بدون اینکه بیام فکر کنم راجع بهش
همینطوری سر سری فایل ها رو گوش میکردم
و انتظار معجزه از سمت الله داشتم
و هر روز داشتم نا امید میشدم
عمل هامم زوری بود
در واقع کار کردن باورهامم بدون درک باور ، ذهن و اصلا بدون ذره ای ایمان بود
که در فایل حجاب در قران قسمت 6 اومدم مفصل توضیح دادم که چطور روی ایمانم کار کردم
اما با کار کردن روی ایمانم همه خواسته هام داره اجابت میشه
نمیدونم به چی قسم بخورم که فایل ها رو با کیفیتی که تا به حال نشنیده بودم دارم درک میکنم
تعهداتم به طرزی که خودم اصلا پلن خاصی براش نچیده بودم داره عملی میشه و بعضی هاش عملی شد
اول اینکه من قبلا هی میدیدم شما میگفتید کامنت بزارید ، نوشتنو دست کم نگیرید و اون هایی که کلی نتیجه گرفته بودن رو میدیدم در سایت که همیشه از نوشتن نکات فایل های شما میگفتن
که چندباری خودم اومدم اینکارو کردم که اصلا بعدش بدتر از صحبت های شما دور شدم
دلیلش چی بود؟ عدم ایمان که بابا این ها طلاست ، خوب دیگه در مدارشون نبودم چون ایمان نداشتم
بعد الکیم خودمو گول میزدم که من درمدارشم تا خودمو اذیت نکنم ، اونموقع کار کردن برام اذیت شدن بود الان برام از عسلم عسل تر و شیرین تره
من اصلا قبل از این چند روز رو روی خودم کار کردن حساب نمیکنم واقعا چون ذره ای از درک الانمو حتی یک سر سوزن نداشتم ، فقط یک ربات بودم که حفظ میکردم مثل ادمایی که کلی کتاب خوندن و کلی نصیحتای خوب میکنن اما بدون نتیجه که دلیلشم عدم ایمانشونه
بریم سراغ موضوع بد
میخوام بگم به چه صورت روی خودم کار میکنم
آقا نه برای اینکه بعدا از مسیر خارج شم و بیام ببینم چیکار کردم که نتیجه گرفته بودم ، اصلااااااااااا
برای اینکه بعدا بیام و خودمو تحسین کنم
برای اینکه به دوستان دیگم کمک کنم ، در واقع بهتره بگم برای اینکه به خودم کمک کنم با اینکار و مطالب برام مرور شه
من به شدت روی ایمانم به قانون کار کردم
بعدش خیلی راحت تونستم به آرامش ذهنی برسم
تونستم خیلی عالی الهاماتم رو بشنوم و باهدایت جلو برم
و بعد مطابق هدایت ها جلو رفتم
هدایت ها هم به این شکله که کل مسیر رو یک باره نمیاد بهت نمیگه ، قدم به قدم بهت گفته میشه
بهم الهام شد برم در عقل کل و جواب سوال های ذهنیم درباره قانونو بخونم
بعدش بهم الهام شد که باگ هام و کدهای مخربم رو شناسایی کنم و راجع بهشون مطالعه کنم و با منطق اصلاحشون کنم
و من رسیدم به اون آشغالایی که قایمشون کرده بودم زیر میز
که چی بود
به شدت ارزشم رو وابسته به عوامل بیرونی میدونستم
باور عدم توانستن داشتم
و اصلا خودمو باور نداشتم اصلااااا
خلاصه هدایت شدم به فایل های منطق های بنیادین برای تغییر شخصیت
به خدا اونقدر با جون و دل گوششون دادم که حد نداره
راستش قبلا فکر میکردم استاد در هر فایل اومده راجع به قوانین مختلف گفته که برای همینم عجله میکردم
اما بالاخره امروز تازه فهمیدم کل قانون همینه معصومه عزیزم
تازه فهمیدم که قانون یکیه و استاد در هر فایل داره همینو میگه حالا از جنبه های مختلف:))
استاد عاشقتونم که اینقدر با جون و دل اینا رو بهمون میگید:))
بغض کردم به خدا
مثل بچه ای شدم که مامانش براش بستنی موردعلاقشو خریده ، داره بالا پایین میپره و دنیا رو گذاشته رو سرش از بس جیغ و داد داره میکنه و حالا انگار کل دنیا رو بهش دادن
اما تفاوت من با اون بچه اینه که آره به من کل دنیا رو دادن؛)
به همین راحتی
بهههههه همینننننن راحتییییییی
استاد میدونید من این فایل ها رو چجوری گوش میدم؟
مریم جونم اونجایی که راجع به تغییرات سایت و کار کردن روی فایل های دانلودی رو میگفتید ، الان منم خوب حالتون رو خریدارم
چون دقیقا تو همون حس و حالم که میگفتید یک کلمه رو بارها مینوشتید و اصلا مات و مبهوت بودید
استاد یه چیزی بگم؟
این فایل ها با ارزش ترین دوره های دنیا هستن
من این فایل ها رو اینطوری گوش میدم که انگار الان غذای موردعلاقه ام آماده شده و بهترین و خفن ترین ترکیبات دنیا رو داره و خیلی خاصه
و حالا من میخوام مزه تک تک محتویات این غذا رو بچشم
میخوام طعم تک تک ادویه ها ، طعم گوشت ، مرغ ، پیاز ، هویج ، گوجه و دونه به دونه مخلفاتش رو با جون و دل احساس کنم
و من درست به همین شکل دارم روی خودم کار میکنم
جمله به جمله ی حرف هاتون رو مینویسم و بعد برای هرجمله مثال ها و منطق هایی میزنم که به ذهن چموشم ثابت شه…و بعد اون میاد عقب و می ایسته ، یک سری تکون میده و منو تحسین میکنه
به این شکل افسار ذهنمو در دست گرفتم
تازه فایل های شما از غدای مورد علاقم هم خوشمزه تره برام
چون اتفاقا الان شاممون اماده شده و منم عاشقشم اما گفتم شما بخورید ، نذاشتید برامم مهم نیست خودم یه چیزی میپزم
استاد میخوام مهم ترین نکاتی که برای من توی این فایل و فایل حذف ترمزهای ذهنی درباره ی ثروت بود توضیح بدم و بگم
ولیییی اینم بگم که همشون مهمن ، همشون برام مهمن ، همشون رو اولین باره درک کردم
اما میخوام راجع به یک سری از اون نکات بگم
اولین موضوع این بود که گفتین چیزی به اسم صلاح و اینکه خدا بخواد یا نخواد وجود نداره
حالا من میام برای خودم بازش میکنم این نکته رو خدا به من اجازه انتخاب داده ، اجازه خلق کردن داده ، من رو خالق آفریده ، خدا زمین و زمان رو برای من مسخر کرده
در واقع خدا همونیو میخواد که من میخوام ، به همون شکلی میشه این سیستم که من میخوام
حالا من چیو میخوام؟! اون فرکانس های من که نشات گرفته از باورهامه خواسته های منه و خدا میاد به فرکانس های من جواب میده ، و در واقع سیستم میاد شرایط و موقعیت های همسو با باورهامو ایجاد میکنه
یادمه من مثلا میخواستم با شخصی که ویژگی های دلخواهمو داره آشنا شم
یا مثلا میخواستم فلان خونه یا ماشینو بخرم
بعد میدیدم ببین نمیشه
میگفتم بیخیال حتما به صلاحم نیست!!!
واقعا خنده داره
یا کلی خواسته که به همین شکل بیخیالشون شدم
که آقا ربطی به این موضوع نداره ، من اونقدر ترمز دارم که جلوی ورود این برکت ها و خواسته ها رو به زندگیم گرفته
چطوره که یک سری ها به اینا رسیدن؟
به صلاح و خیر و اونا هست به صلاح من نیست؟
بابا اصلا خدا به ما حق انتخاب داده خدا تو رو هدایت میکنه به مسیری که بخوای بری
بخوای صراط المستقیم بری هدایتت میکنه
برعکسشو بری بازم هدایتت میکنه
درسته که اومده گفته تو قران یک سری کارها رو نکنید مثل دروغ گفتن ، غیبت چون به ضرر خودتونه ، خودتون فرکانس بد میفرستید
اما هیچ جای قران نیومده نگفته روابط خوب به صلاحتون نیست ، پول و ماشین به صلاحتون نیست
اومده گفته از ثروت سلیمان
و فقط و فقط اومده گفته آقا به ثروت دل نبندین یعنی این رو بهش وابسته نشید
استاد میدونید این باور تو ذهن من مثل کلی علف هرزه که هی تو هم پیچیده شده ، قرن هاست ، از ابتدای خلقت انسان این علفای هرز بوجود اومدن و الان خیلی قویه و کلی با باورهای دیگه هم قاطی شده
سعی میکنم روی این باور به خوبی کار کنم
چون موقعی که یک سری خواسته هام در محله متجلی شدن بودن ، همین باور چنان عذاب وجدانی رو در من ایجاد میکرد که باعث نا امیدیم میشد و بیخیال دریافتش میشدم
مثلا میومدم میگفتم الان خوبه برام این؟ بعدا برام بد نشه؟ باعث ضرر نشه؟ گناه نباشه بهش برسم شاید خدا راضی نباشه؟
واقعا خنده داره
و از خدا صبر و جهاد اکبر بیشتر میخوام برای حل این باورها که دارمش برای همینم خیلی شادم و به لطف خدا دارم واقعا روشون کار میکنم اما بازم جای این هست که عالی تر کار کنم
دومین مورد
ورودی ها و باورهای تو اتفاقات زندگیت رو رقم میزنن و تمااااممممم
یعنی تو غدای کثیف بخوری توقع نداشته باش یک انسان سالم بشی
میدونید ترمز من چی بود؟
ترمز من این بود بابا خدا گفته تو قران میبخشه
حالا من میام یوقتاییم یه استراحتی به خودم میدم میرم وسط غیبت جمع های فامیل میشنم کلیم بهم حال میداد گوش دادنش چون خلاء نیاز به توجهم از دیگران پُر میشد
خودم غیبت نمیکردما اما میشنیدم و فکر میکردم دیگه گناه نمیکنم ، که این بنظرم از خود غیبت کردنم گناه تره
چون داری دستی دستی خودتو بدبخت میکنی و از تمام خوبی ها دور میکنی
حالا من چه باور داشتم
1.آدم نیاز داره بالاخره با با ادما ارتباط داشته باشه
2.خدا تخفیف میده بهم اینو ندید میگیره
3.بعدش سریع میرم ورودی های خوب میدم که اثرات اینا پاک شه ، مثل این میمونه که سم بخوری بعد بگی بعدش میرم آب میخورم اثرش میره(خندم میگیره واقعا)
اولاااا خدا گفته که اقا در سنت من تغییری نخواهید یافت
به حضرت ابراهیمم گفته عهد من به ستمکاران نمیرسه
یعنی ببین این قانونه و تمام ، جوریم تنظیم شده که توش پارتی بازی و این حرفا نیست
فرکانس بد بفرستی نتیجشو میگیری
بیخودیم خودتو گول نزن و نگو حتما خیری بوده تو اون اتفاق بده که رخ داده ، نگو الکی من در مسیر درستیم
این قانون به شکل ریزبینانه ای تنظیم شده و هر فرکانسی بفرستیم نتیجشو میگیریم
ببخشی هم که خدا در قران گفته برای کسیه که دیگه واقعا پی برده رفتارش غلطه و نمیخواد تکرار کنه و ما نباید سوء استفاده گر باشیم
بعدش از کجا معلوم که تو اونقدر زنده باشی که هی بخوای خطا کنی و بعد اصلاح
و در مورد اینکه خدا تخفیف میده هم باید بگم که خدا گفته تغییری در سنت من نخواهید یافت
در رابطه با مورد سومم باید بگم که اصلا تو ورودی که میشنوی باورها و بارها این فکر در ذهنت میاد و میره و هر بار این فکر فرکانس میفرسته و بعد این فکر اونقدر تکرار میشه که خودشو تقویت میکنه و میشه باور و به همین راحتی اتفاقات زندگیت رو رقم میزنه
که تغییر باورها هم کار راحتی نیست
من قبلا فکر میکردم میشه یک باور رو با کار کردن روش ریشه کن و نابود کرد
درحالی که اینطور نیست
اون باور وقتی روش کار کنی با ساخت باور درست فقط کمرنگ و کمرنگ تر میشه چون باور جدید هی خودشو تقویت میکنه و فرکانس میفرسته
که تو در واقع میای به صورت آگاهانه هم روش کار میکنی که این اتفاق میفته
اما کافیه دیگه رهاش کنی
باور قبلی چون در ما نهادینه شده و از قرن ها یعنی میتونم بگم از ابندای خلقت انسان به پدران ما و بعد به ما رسیده اون میاد باز خودشو تقویت میکنه
پس برای همینه که این بحث کار کردن روی باورها و رها نکردنش خیلی مهمه باید یادم باشه که حتب بعد از کشف ترمزهای جدید روی باورهای قبلیمم بیام کار کنم و رهاشون نکنم چون دوباره همه چی مثل قبل میشه
الان اگه من قبلی بود میگفت وای کی حوصلشو داره کلی وقت میگیره
ولی من جدید با جون و دل اینکارو میکنه چون ایمان اورده بهش چون تازه فهمیدم آقا من بزرگ ترین رسالتم همینه و با انجام اینکاره که میتونم به شادی و سعادت دنیا و آخرت برسم
خب بریم سراغ موضوع بعد
استاد تو فایل حذف ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت گفتین که باورسازی یعنی نگرش ما به موضوعات
این خیلی کلید مهمیه
قبلا فکر میکردم باورسازی یعنی مثل یک ربات بیام یک سری جملاتو تکرار کنم بدون فهم و درک که اصلا چیو دارم تکرار میکنم و بعد برم سراغ کارم و دوباره نگرشمو نگاهمم منفی
درحالی که اصلا اینطور نیست تو باید بفهمی که چه باوریو داری تکرار میکنی
اگه میگی من ارزشمندم چرا ارزشمندی؟
اصلا ارزشمندی یعنی چی؟
مثال بیار بر اثبات ارزشمندیت
و بعد بیا همین نگرش رو در زندگیت داشته باش
میخوای لباس بخری چیزیو بخر که راحتیو و دوست داری
نه چیزی که به ظاهر با اون ارزشمند میشی
بیا این نگرش ارزشمندیت رو در زندگیت جاری کن
اون جاهایی که میبینی ناخودآگاه داری ارزشت رو به عوامل بیرونی میدی بیا سریع به خودت یادآوری کن که آقا من ارزشمندم اونم با فکت و منطق که من اشرف مخلوقاتم ، اصلا اشرف مخلوقات یعنی چی ، جانشین خدا بودن یعنی چی
بیا تصور کن لحظه ای رو که خدا دستور داد به تمام فرشتگان که بر تو سجده کنن و تصور کن که بر تو ادم تمام فرشتگان سجده کردن
بیا ارزش والای خودت رو یادآوری کن
بیا اون آیه ای که خدا گفته تو از منی و به سوی من بازخواهی گشت رو درک کن و یادآوری کن
استاد قشنگم واقعا خدا رو شکر میکنم بابت وجودتون
این فایل و اون فایل حدف ترمزهای مخفی درباره ثروت خیلی برام نکته داشت در واقع هر فایلی که بعد از کار کردن روی ایمانم گوش دادم برام بی نهایت نتیجه داشت
میدونم لیاقتش رو دارم که تو این مسیر هر روز بیشتر و بیشتر پیشرفت کنم اگه لایق نبودم خدا از روح خودش بهم نمیداد خدا منو جانشین خودش نمیکرد
و شما هم که مُهری بر اثبات این موضوع برای من هستید و بی نهایت افراد موفق دیگه
که شما هم انسانید و منم انسانم و از لحاظ جایگاه در نزد خداوند هردومون انسانیم پس به یک اندازه لایق و ارزشمندیم و فقط باید باورهامو تقویت کنم اونم نه فقط یک ساعت کار کردن روی باورها بلکه در کل روز باید روی باورهام کار کنم
با چی؟ با نگرشم
یه جورایی این مثل دائم نماز خوندنه
تو با کنترل ورودی ها و کار کردن روی باورهات انگار داری توجهت رو از هرچیز بیرونی میدی به خدا
استاد اشک شوق در چشمانم جمع شده حس میکنم بزودی نتایج بزرگی میگیرم
دلم میخواد تنها باشمو فقط روی خودم کار کنم ، عمل کنم ، درک کنم ، بنویسمو ، بنویسم ، ترمزهامو پیدا کنم و این ها برای من بزرگ ترین لذت
لذت اینا الان برای من از لذت نتایج بیشتره و حتی لذت نتایج خیلی ناچیزه برام دربرابر این تسلیم بودن الله ، گوش به فرمان بودن هدایتش و عمل به قانونش
الهی دور خودم بگردم بابت این کامنت قشنگی که نوشتم:))
الهی شکررررررتتتتت ، الهی عاشقتم که همیشه یاریم میکنی
من کلی تو دفترم این نکات فایل ها رو با جزئیات ، مثال ، فکت ، اصلاح ترمزهام نوشتم و الانم اومدم تو سایت بنویسم ، چون به خودم تعهد دادم تا جایی که میتونم روش کار کردنمو بنویسم که ردپایی باشه برام و بعدا کلی کیف کنم
که 1. برام تکرار شه 2.بعدا مرورشون کنم و همیشه یادم باشه 3.بقیه هم استفاده کنن 4.استاد و مریم جون هم از داشتن همچین شاگردی لذت ببرن
استاد قشنگم ، مریم جون نازنینم خیلی خیلی خیلییییی عاشقتونم ، اسم منو یادتون باشه چون قلبم بهم میگه بزودی شما رو در فلوریدای زیبا ملاقات میکنم و از نتایجم به صورت حضوری میام بهتون میگم و دعوتتون میکنم در جشن موفقیت هام ، ایمان دارم بهش ایمان قوی
براتون لحظاتی رو میخوام که مدام مثل یک بچه دوساله از ذوق بالا پایین بپرید و حس کنید که کل دنیا رو دارید که دارید اگر باور کنید و درک کنید این آگاهی ها رو به شرط ایمان
سلام معصومه خانم
الان که این کامنت شما رو خوندم و دارم بهتون پاسخ میدم ساعت 8 صبحه و اومدم توی سایت و از خدا هدایت خواستم .
خدا هم هدایتم کرد به باورهای ثروت افرین و فایلی که استاد سوالی طرح کرده بودن که چرا ما از خدا میخایم بهمون ثروت بده عوضش من به مردم کمک میکنم و بیمارستان میسازم و بعد اومدم کامنت شما رو خودم که چقدر اگاهی چقدر با جون و دل این کامنت رو نوشتید چقدر باورهای خوبی توش پیدا کردم چقدر خودمو شناختم
خیلی از این کامنت لذت بردم که خیلی واضح و در مورد باورهای مخرب گفتید و توضیح دادید
واقعا من تا حالا خیلی سر سری روی باورها کار میکردم و فکر میکردم که دارم کار میکنم و چرا نتیجه نمیاد اما حالا فهمیدم در هر لحظه باید افکار و باورهای مثبت به جهان ارسال کنم نه اینکه یه هفته کار کنم و یه روز توی یه جمعی بشینم یا غیبت کنم یا در مورد ناخواسته هم حرف بزم که دوباره همه اون باورهای جدید میپره
ما در هر لحظه داریم فرکانس ارسال میکنیم و باید اگاهانه بدونیم چه فرکانسیه ایا مثبته و در جهت خواستهای منه یا منفی
خداراشکر میکنم که به کامنت شما هدایت شدم اول صبح این لذت رو بردم خدا میدونه تا اخر شب چه اتفاقایی برام میفته
خیلی ازتون ممنونم بابت اگاهی هایی که روی سایت میزارید تا ما هم یاد بگیریم
حتما توی فلوریدا با استاد ملاقات میکنید من هم این خواسته رو دارم
سلام به دوست عزیزم آقای یوسفی عزیز
خیلی به موقع کامنتتون رو خوندم ، از خداوند هدایتگرم بییی نهااایتتتت سپاسگزارم
چه قلم زیبایی دارید ، بسیار زیبا نوشتید
دوست عزیزم آقای یوسفی دقیقا همینطوره کار کردن بر روی باورها باید به صورت پیوسته باشه و ذهن اولش خیلی مقاومت میکنه به عناوین مختلف اما هرجور شده ما باید ادامه بدیم
و این حیله ی شیطانه که تمرکز ما رو از این مسیر برمیداره اما ما باید زرنگ تر از این حرف ها باشیم و هشیار باشیم.
ما با هربار ادامه دادن ، فرکانسی که ارسال میکنیم به جهان هستی در رابطه با خواسته هامون قوی تر و خالص تر میشه…و نتایج بزرگ وقتی اتفاق میفته که فرکانس ما خالص تر و قوی تر بشه
علت نبودن نتایج یا کم بودن نتایج هم فقط به دلیل استمرار نداشتن و با جون دل کار نکردن روی باورهاست و عمل نکردن به هدایت هاست که راه حلش هم همون اهرم رنج و لذت هست
اما یک نکته ی دیگه ای که به من بسیار زیاد کمک کرد ، اقدام عملی بود
وقتی در کنار باورسازی به الهاماتی که بهم شد عمل کردم خیلی راحت خواستم محقق شد
“ما وقتی روی باورهامون کار میکنیم یک سری ایده ها و الهاماتی بهمون گفته میشه که با عمل به اون ها قدم به قدم مدیرمون ارتقاء پیدا میکنه و در مدار خواستمون قرار میگیریم و بهش میرسیم. ”
پس باورسازی به تنهایی بی فایده است
چرا که باور+عمل به ایده ها و الهامات که بهمون گفته میشه ما رو به خواستمون میرسونه
فایل “بررسی موردی یک دوست” به شدت به من کمک کرد
و من تا جای ممکن هر روز این فایل رو گوش میدم
در ابتدای روز بعد از بیدار شدن تمرین ستاره ی قطبی رو انجام میدم و بعد چندین ساعت روی باورهام کار میکنم
و در طول روز سعی میکنم ورودی هام رو کنترل کنم و مطابق باورهایی که ساختم عمل کنم و همچنین به الهامات ، هدایت ها و ایده هایی که بهم داده میشه عمل میکنم…بدون توجه به نجواها
دوست عزیزم از وقتی که من اینکار رو کردم
خداوند هر روز چندین مشتری به سمت من هدایت میکنه و تو همین 3 روز که طبق این روش جلو رفتم کلی پیشرفت کردم تو کسب و کارم(اینو هم گفتم که بتونید تکامل به زمان ربط نداره فقط به باورهای شما ربط داره به میزان استمرار روی کار کردن باورها و عمل به ایده ها مدار شما ارتقاء پیدا میکنه.)
و این درحالیه که من فقط 4 ماهه که کسب و کارم و آموزش دیدن در این زمینه رو شروع کردم
این درحالی بود که اوایل اصلا هیچ سفارشی نداشتم(من نقاش هستم)
و نه فقط در بحث ثروت
این موضوع در تمام جنبه های زندگیم هم تاثیر گذاشته
مخصوصا در برانگیختگی روابط ، چون من در کنارش روی باورهای دیگم هم کار میکنم اما بیشتر تمرکزم فعلا روی ثروته
فقط این کلید رو یادتون نره وظیفه ی ما بی توجهی به نجواها و مقاومت های ذهنه…مثلا اگر ذهن مقاومت کرد که روی باورهاتون کار کنید شما نباید منتظر بشینید که ذهن رضایت بده بلکه باید هر روز رنج ها و لذت های کار کردن روی خودتون رو بخونید(چرا؟چون برای ذهن منطقی شه که کارکردن لذت داره و کار نکردن بر روی ذهن رنجه و ذهن هم به دنبال لذته و وقتی براش منطقی شه کارشما راحت تر میشه.) و بعد هم اقدام کنید به باورسازی
ما تحت هیچ شرایطی ، هیچ موقع ، حتی بعد از نتایج بزرگ هم نباید دست از باورسازی برداریم
چراکه به سرعت باعث میشه که فرکانس های ما به حالت قبل و یا حتی بدتر برگرده…چون اکثر جامعه مخالف این مسیره و به محض اینکه ورودی ها رو کنترل نکنیم و روی باورهامون کار نکنیم به حالت قبل و یا بدتر برمیگردیم.
از خداوند مهربانم سپاسگزارم که از طریق دستان شما دوست نازنینم برام نوشت
دل به هدایت خودش بسپارید که بهتر از هرکس دیگه میتونه قدم به قدم شما رو به راه سعادت ببره
به نشانه ها و هدایت ها توجه کنید و تسلیم باشید و سعی کنید مطابق اون ها جلو برید که این رمز اصلی سعادت دنیا و آخرتم.
دوست خوبم خداوند همراه و یاور قلب مهربانتان
شاد ، سلامت ، ثروتمند و خوشبخت باشید
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
روز صدو دوم، روزشمار تحول زندگی من!
دیگه نیازی نیست که بگم چه باورهای مخربی نسبت به پول وثروت وثرتمندها در گذشته داشتم یه پکیج کامل از تمام باورهای اشتباهی که شما استاد عزیزم توتمام فایلهایی که مربوط به پول وثروت هست میگید تمام باورهایی که دوستانم توی کامنتهاشون قید کردن…
میخوام بگم که چی شد که درهای برکت وفراوانی وپول و روزیهای حلال وپاک وآماده الان نزدیک یکساله جاری وساری شده توی زندگیم…
اولین باور قدرتمندی که بعد از درک خداوند وعدل وانصافش در من شکل گرفت بعد عمل به آموزه های شما واینکه خداوند جهان وهرچه در اون هست رو مسخر ما کرده ، این باور که خداوند برای پیشرفت جهانش و سعادت وخوشبخت شدن ما بیشتر از خودمون میخواد که ما ثروتمند بشیم ، یعنی این باور رو شما با گفتن تجربه هاتون ومعرفی الگوهای بسیار زیاد در وجود من نهادینه کردید و من هر روز در اطرافم بیشتر شاهد این بودم وهستم که خداوند چطوری برکت وروزیهای پاک واماده رو قسمت کسایی میکنه که به راحتی با کوچیکترین وکمترین تلاش ممکن وارد زندگیشون میشه…
اینکه شما منو با کلام خداوند اشنا کردید وباعث شدید قرآن رو طوری بخونم که ازش درس زندگی بگیرم و اونچه که خداوند میگه رو بتونم به اجرا دربیارم…
اینکه خداوند میگه اگر سپاسگزار باشید شما را می افزاییم…صد البته که برحق هست و به وضوح در زندگی تک تک کسایی که توکل کردن و ایمان اوردن و تلاشی باعشق وباشور واشیاق انجام دادن در راستای رسیدن به اهدافشون کاملا مشهود هست…
اینکه باور میکنی بی صاحب نیستی، وخداوند بهت حق انتخاب داده و قدرت تصمیم گیری و در کنارت هست تا کمکت کنه که به تمامی خواسته هات برسی، به شرط ایمان وپاکی دل ودرستکاری و صداقت والبته تلاشی از روی شوق واشتیاق…
فقط خود خدا وشما وبچه های سایت که به این درک رسیدن می تونند حس کنن چی میگم، اینکه همین باور که خدا میخواد ماثروتمند باشیم ارزش خلق کنیم وجهان رو جای بهتری برای زندگی کنیم چقدر قدرتمند هست….
این باور باعث شده با فراغ بال برم دنبال کسب روزی، با این امید که خداوند مرا می افزاید!!!
چی رو می افزاید؟
امیدم رو، ایمانم رو، حس خوشبختی وآرامش وامنیت وسلامتی وشادی ام رو، اینکه هر روز خوشحال و با انگیزه بیدار بشی وبه امید خالقت وهدایتش ایده هاتو بیاری توی عمل و انجامشون بدی و حس قشنگتر اینه که وقتی بهش اعتماد داری وبهش میسپری، حتی اگه تو ایدت کوچیک باشه، یا فکر کنی خیلی باهاش فاصله داری و خداوند به خاطر لطف ورحمتش میاد به ایده هات برکت میده، تو یه قدم برمیداری خدا صدها قدم وگاهی توی یه حیطه وپای یه ایده تلاش میکنی باعشق ولی حس میکنی نتیجه ای که میخواستی رو نگرفتی بعد به خاطر ایمان فعالی که داری، یه دفعه می بینی از یه کانال دیگه از یه جای دیگه اون تلاشت جواب داده اون امیدت جواب داده واز جایی که فکرشم نمیکردی و برکت وثروت وارد زندگیت میشه…
تا این حد که رها باشی دیگه هر روز فقط اونچه که سهمت هست رو انجام میدی وخیالت راحته که اگه یه دونه گندم کاشتی در نزد خداوند دها وصدها دونه گندم نشسته بر خوشه ی اعتمادت برات به بار میشنه توی مزرعه خواسته ها وارزوهات…
اصلا قشنگی خدا و عدل وانصافش به همینه، اینکه هر لحظه در کنارته فقط منتظره که عشق وامید وسپاسگزاریتو وتلاش عاشقانه ات رو ببینه وبعد شروع کنه تا سورپرایزت کنه اونم بی وقفه و بی حد وحساب….
من خودم وقتی الان میشینم به یاد میارم که سال قبل 13/4/1402 داشتم با دو میلیون وگاهی کمتر زندگی میکردم اما الان به لطف الله مهربان ماهی 30و40 وگاهی تا 50 میلیون ورودی مالی دارم وحساب پس اندازم از 25 میلیون چیزی حدود 400 میلیون هست فقط اشک شوق میریزم و سپاسگزارش هستم و دعای خیرم هر روز بدرقه شما استاد عزیزم هست، خودم با این به یاد آوردی ایمانم هر بار بیشتر وبیشتر میشه…
واینها یه شبه اتفاق نیفتاد و من حدودا یکسال فقط کارم شده بود تغییر دادن باورهام توسط آموزه های شما، اصلا همون نزدیک 2 میلیون و چندتا سفر و گردش وتفریح و آرامش قلبی رو فقط با گوش کردن به فایلهای شما بدست اورده بودم وگرنه بعد رفتن همسرم از زندگیم با اینکه هنوز ثبتی جدا نشده بودیم من واقعا نزدیک صفر بودم…
و چندماهه که توی حرفه ای که عاشقش هستم توسط ورودیهای مالی که از کار دیگه ای که دارم اما عاشقش نیستم آموزش دیدم و حالا کسب وکار شخصی ومورد علاقه خودم رو راه اندازی کردم وامیدوارم که پیشرفتهای بزرگی رو به لطف الله کسب کنم…
میخوام بگم هرکسی به اندازه تغییر شخصیتش وتغیر باورهاش وایمانی که داره نتیجه میگیره…
چه شبها وروزهایی که فقط فایلهای شمارو گوش میدادم و اشک میریختم وتنها بودم و میگفتم خدایا بدون شک این مشکلات ومسائل وهمزمانی من با اومدنم توسایت، یعنی اینکه توبرای من برنامه ای داری، اینکه دیگه صبرت سر اومده از اینهمه نادانی وجهالت من، وحالا لطفت رو هرچه بیشتر سمت من سرازیر کردی تا حالا که با غرق در نعمت بودن سپاسگزار وقدردان نبودم با دور کردن نعمتهات وآدمهای اطرافم از من میخوای که خودم وتورو پیدا کنم وبیشتر بشناسم و راه درست رو پیدا کنم….
وقتی به این درک رسیدم وتسلیم شدم، گوشها وچشمها وقلبم به لطف الله باز شدن و پرده های غفلت فرو افتادن و من تونستم توسط عمل به آموزه های شما برگردم به زندگی….
با دنبال کردن اهدافم، وقتی اولین کتابم رو سال گذشته چاپ کردم اونم بعد 20 وچندسال که اولین کتابم رو نوشته بودم و تمام کتاب قصه ها ورمانها و شعرهایی که هیچوقت چاپشون نکرده بودم واصلا خیلی هاشون رو دور ریخته بودم، نمیدونید چقدر خدارو شکر کردم و دعاتون کردم…
خدا که همون خدا بود، استعداد وتوانایی های من که همون بود، پس چی تغییر کرده بود؟
باورهای من، اینکه فهمیده بودم هیچوقت برای شروع کردن دیر نیست و خدا با نشون دادن چندتا نتیجه بعد عمل به قوانین بدون تغییرش بهم ثابت کرده بود که میشه تمام سالها وآرزوها و خواسته ها و خوشی ها و حتی جوانی وزیبایی که براثر نادانی وجهالت و غفلت از دست دادم دوباره بهم برگردونه….
به طرز باور نکردنی آرامش داشتم خوش بودم ، ته قلبم احساس رضایت داشتم، بابت اینکه پذیرفته بودم زندگیم دست خودمه، خودم خرابش کردم حالا خودمم باید بسازمش وبه لطف الله وبه کمک مهر وعشق شما استاد عزیزم ساختمش، واون جبران کننده پر قدرت جوری هربار سورپرایزم میکنه که فقط می تونم بگم حس میکنم دقیقا جا پای شما گذاشتم ودارم تکاملم رو در کسب ایمان هر روز طی میکنم…مثال شماکه برای تغییر شرایطتتون مهاجرت کردید از قم شاید فقط بدنبال کسب وکار وپول ودرآمد بیشتر اما اونچه که بدست اوردید ایمان وتوحیدی بود که یه پکیج کامل از خوشبختی رو در اختیارتون قرار داده شکر الله..
از قم به بندرعباس وتهران و اروپا و حالا امریکا و اونهمه نتایج عالی که گرفتید و الحق که حقتون بوده وهست به خاطر اون حد از سر سپردگی وایمانتون….
وحالا که من از تهران به رشت مهاجرت کردم و 3 ساله اینجام هر روز دارم انگاری تو بهشت زندگی میکنم وشکر الله برخلاف تصورم که همیشه فکر میکردم تهران جای پیشرفت وترقی داره، حالا بعد20 سالی که برگشتم شهر خودم می بینم اندازه 20 سال توی یکسال زندگی داره روی خوشش رو بهم نشون میده چرا؟
چون درون من تغییر کرده ومن هرکجا باشم اسمان رنگ ایمان وامید وباور و حس خوبه منه…
الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که درمسیر شما استاد قشنگم قرار گرفتم
انشالله که همواره در این مسیر ثابت قدم باشم و ثروت وسلامتی وآرامش وسعادت ومعنوییت ویکتاپرستی درزندگی من لحظه به لحظه بیشتر بشه و من به ایمانی از جنس ایمان وتوحید شما دست پیدا کنم…
دوستتون دارم در پناه امن خدا باشید هر لحظه وهمیشه استاد عزیزم
باسلام دوست عزیز خیلی خوب بود که از نتایجتون مینویسی واقعا لذت بردم واین دیدگاهای شما باعث دلگرمی وایجاد بهتر شدن باورهای بچهها میشود واینکه این که گفتین در مورد توانایی مالی که کسب کردین و اینکه اگر باورهای ما تغییر کند میشود در همان شهر خودمان هم به پیشرفت وثروت برسیم یعنی حتما تهران رفتن باعث نمیشود که پیشرفت بکنیم واگر باورهای درستی داشته باشیم در هرجایی میتوانییم خیلی بهتر بشوییم وخیلی جای امیدواری دارد باتشکر از شما دوست عزیز
سلام بر استاد مهربان
درود بر دوستان خوبم
ممنون از استاد بخاطر این فایل عالی و زیبا و پر از نکته
واقعا وقتی به گذشته خودم نگاه می کنم و افکار گذشته خودم را بازنگری می کنم همیشه می ترسیدم و احساس گناه می کردم که از خداوند برای خودم چیزی بخواهم پول و ثروت بخواهم
همیشه فکر می کردم که باید اول برای دیگران بخواهم و بعد بخاطر دیگران خداوند به من مال و ثروت می دهد
می ترسیدم برای خودم چیزی بخواهم وای که چه افکار و چه ترمزهایی و چه محدودیت هایی برای خودم در ذهن خودم داشتم
فهمیدم که بخاطر این باورهای مخرب و کد های محدود کننده است که من نتوانستم به خواسته های خودم برسم
در این فایل و صحبت های استاد یاد گرفتم که من باید برای خودم ارزشمندی و لیاقت درست کنم
هر چه من لایق تر باشم و خودم را لایق تر بدانم نعمت بیشتری وارد زندگی من می شود
من لایق داشتن ثروت هستم
من لایق داشتن خانه زیبا هستم
من لایق داشتن یک رابطه عالی هستم
من لیاقت داشتن پول به اندازه کافی دارم
من لیاقت داشتن کسب و کار خودم را برای خودم دارم
خدای من ممنون بخاطر این سیستم و این جهان پر از فراوانی
هر روز خدای مهربان من را هدایت می کند برای شنیدن این فایل های زیبا
همه اینها جز این نیست که در این جهان هیچ چیز کار نمی کند جز باورهای من
باورهای من هستند که رقم می زنند زندگی من را
می سازم برای خودم با کمک استاد عزیز و با هدایت خدای مهربان زندگی عالی و پر از حس خوب
می سازم برای خودم آنچه که من لایق آن هستم و سزاوار آن هستم
چرا که من لایق بهترین ها هستم .من سزاوار داشتن بهترین کسب و کار ، بهترین در آمد، بهترین خانه ، بهترین ماشین ، بهترین همسر ، بهترین دوست و رفیق
بهترین بهترین ها هستم
خداوند این جهان هستی با این سیستم منظم را آفریده است برای استفاده کردن من و لذت بردن من از این همه نعمت و ثروت و فراوانی
با تغییر خودم است که زندگی من تغییر می کند
دقیقا این جمله درست است من هم در حال تغییر کردن هستم چرا که آرامش در زندگی من بیشتر شده است
حالم بیشتر اوقات خوب است
بهتر می توانم آرامش و کنترل خودم را حفظ کنم
قدم های مهم زندگی خودم را در حال برداشتن هستم
وام های بانکی ام کم کم و به مرور در حال بازپرداخت هستم
و خیلی تغییرهای دیگر که در زندگی من در حال رخ دادن است که یکی از مهمترین آنها احساس لیاقت و شایستگی من است
خدا رو شکر بخاطر همه این اتفاقات خوبی که در زندگی من در حال رخ دادن است
ممنون از استاد عزیز بخاطر این فایل زیبا و پر از درس
سپاس از خدای فراوانی ها
با سلام به استاد موحد آقای عباس منش
نمیدانید تو این یک ماهی که وارد بازار توحیدی شما شدم چه مغازه های با شکوهی میبینم.چه جنس های زیبا ونابی میبینم. چقدر از گشت و گذار تو این بازار فراوانی و پر نعمت لذت میبرم …به اندازه همه عمرم که ۴۸ سال دارم تو این یک ماهه حالم خوش شده اونهم در چه شرایطی ..تو این شرایط امروزه کشورمون که ….(دیگه نمیخوام بگم چه شرایطی و وارد فاز منفی نشم)…تو خیابون که راه میرم برای اینکه صدای شکوه کردن مردم رو نشنوم فایلهای شما رو با هندزفری موبایلم گوش میدم و گاهی هم اونها رو تکرار میکنم و واقعا حسم رو خوب میکنه….از خوب شدن حسم هم میگذره… ذوق میکنم …این روزها به اندازه تمام عمرم از داشته هایم شکرگزاری میکنم …واقعا کور بودم و این نعمتهایی که دارم رو به جز چند تائیشون رو تا حالا انگار ندیده بودم…خدایا شکرگزارتم .آلان چشمانم باز شده..همین حالا هم چقدر نعمت دارم .بینهایت…تا حالا نشده بود بخاطر میلیاردها سلول زنده ای که بدون توقف در تمام شبانه روز برای سلامتی من در بدنم کار میکنند سپاسگزاری کنم …یعنی کور بودم واینها رو نمیدیم…خدایا شکرت بخاطر این هدایت واین بصیرت…استاد دارم به این فکر میکنم که بیشتر افکار مخرب ما بخاطر ورودیهایی است که فیلمها وسریالها به ذهن ما وارد کرده اند ….چی میشد اگر شما برنامه ساز تلویزیون وفیلم ساز بودید و فیلمهای مثبت اندیش میساختید …یعنی تمام دنیا از اون منفعت میبردند …خدا بهتون عزت وثروت وسلامتی وعشق بده که آنرا در باور من ممکن و قابل دسترس کردید..
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
خدایا سپاسگزارم ازت به خاطر صد و دومین فایل روز شمار تحول زندگی مون. سپاسگزارم ازتون استاد عزیز به خاطر این همه ابراز لطف و محبتی که به کاربرای سایت تون دارین و این همه تعریف و تمجیدی که از کامنت ها کردین و کیفیت بالایی که این نوشته ها رو ارزشمند تر از هزاران کتاب تو حوزه موفقیت و روانشاسی کرده. خدایا شکرت.
اینکه دنبال منطق باشیم برای تغییر باورهامون، موضوعی هستش که به خصوص موقعی که من دوره کشف قوانین زندگی رو دنبال میکردم و هنوز هم دارم برای خودم تکرارش میکنم بیشتر بهش توجه میکنم. تو چندین مورد هم بوده که با کمک آموزش هاتون تونستم ترمزهایی که برای رسیدن به خواسته هام داشتم رو پیدا کنم و با منطقی کردن شون برای خودم، و آوردن دلایلی که باعث میشد به ذهن نجوا گرم بقبولونم که رسیدن به اون خواسته غیر ممکن نیست، به خیلی از خواسته هام برسم.
تو این موضوعی که مورد بحث فایل قبلی در مورد ترمزهای مخفی در مورد ثروت بود هم شاید خیلی از ماها تو وجودمون ترمزهای مشابه این رو داشته باشیم که جلوی رسیدن مون به خواسته های مالی مون رو گرفته. و به قول استاد علی الخصوص موضوع معنوی ندونستن ثروت یکی از بزرگترین ترمزها به خصوص برای ما ایرانی ها در مقابل رسیدن به ثروت هستش. اون قدر این ترمز ریشه ای هستش که باید همیشه به خودمون یادآوری کنیم که ثروتمند شدن باعث به وجود اومدن چه خیر و برکت هایی تو زندگی خودمون و اطرافیان مون میشه. چه قدر باعث رشد و گسترش و پیشرفت میشه. و این فکر و باور احمقانه که ثروت بده و ما رو از خدا دور میکنه و باعث فراموشی یاد خدا میشه رو با دلایل منطقی جوابش رو بدیم. که نه! آیا یه ثروتمند بیشتر امکان داره دست به عمل خلاف و دزدی و کلاه برداری و سرقت بزنه، یا یه آدم فقیر؟ آیا یه ثروتمند میتونه تو محیط و جامعه و محله بهتر و امن تری زندگی کنه یا یه آدم فقیر؟ آیا یه ثروتمند میتونه بیشتر باعث گسترش کسب و کارها و کارآفرینی بشه یا یه آدم فقیر؟ آیا یه ثروتمند میتونه بیشتر شادتر و راحت تر و در آسایش بیشتری زندگی کنه یا یه آدم فقیر؟ آیا یه ثروتمند کمتر احتمال داره که در دام افراد شیاد و کلاهبردار و خلاف کار بیفته یا یه آدم فقیر؟ پس با این حساب واقعا چرا ثروت رو معنوی و خدایی ندونیم. البته که این دلایل باید همیشه تکرار بشه و به خاطر همینه که باید هر روز فایل های استاد رو گوش بدیم و تکرار کنیم و قطعا تغییر باورها یه فرآیند تکاملی و تدریجیه.
بابت تصاویر انتهای فایل هم خیلی ازتون ممنونم استاد. واقعا چه جای جالب و دیدنی ای بود، منم مثل شما عاشق وسایل نقلیه عجیب و غریبم. کلی برنامه و مستند هم تو این حوزه دارم که خیلی ازشون لذت میبرم. این منطقه هم دیگه عشق موتورها غوغا کرده بودن و برا خودشون حال میکردن. واقعا این شور و هیجان مردم، این حال خوب و شادی و به بهانه های مختلف جشن گرفتن و شادی کردن خیلی ارزشمنده و باید به همچین آدم هایی تبریک گفت و تحسین شون کرد.
خدایا شکرت که برگی دیگه از سفرنامم رو نوشتم.
در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
بنام خداوند مهربان
سلام و درود خداوند بر شما
چقدر سوالات خوبی رو مطرح کردین که پاسخ به هر کدوم بیشتر این منطق رو محکم تو ذهن حک میکنه که ثروت معنویست
منم چندتایی بهشون اضافه میکنم
آیا یه فرد ثروتمند راحت تر میتونه دستی از دستان خداوند بشه یا یه فرد فقیر؟
آیا یه فرد ثروتمند راحت تر میتونه از ثروتش عبور کنه چون بهش رسیده ، و رها و آزاد از قید و بند باشه یا یه فرد فقیر؟
آیا یه فرد ثروتمند ذهن بازتری داره برای پرداختن به اصول و نه حواشی یا یک فرد فقیر؟
آیا یک فرد ثروتمند حضور خداوند رو در زندگیش پر رنگ تر میبینه یا یک فرد فقیر؟
آیا یک فرد ثروتمند قدرت خداوند رو بیشتر باور داره در تمام امور یا یک فرد فقیر؟
آیا یک فرد ثروتمند میتونه شکر گزار نعمات بیشمار تری باشه یا یک فرو فقیر؟
آیا یک فرد ثروتمند با گشتن در زمین میتونه به وجود خدا بیشتر پی ببره یا یک فرد فقیر؟
آیا یک فرد ثروتمند میتونه براحتی از نیازهای اولیه اش که تامینه عبو کنه و به امور والاتر و کشف قوانین جهان روی بیاره یا یه آدم فقیر؟
خداروشکر گذارم که انقدر ثروت معنویه
ممنون از کامنت خوبتون
در پناه فرمانروای کائنات سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام وقت بخیر دوست گرامی
امیدوارم عالی باشید😊
خیلی خوشحالم که به کامنت شما برخوردم(این فایل بعنوان نشانه من بود و بعد از شنیدنش خیلی خیلی احساس خوبی داشتم که زودتر بیام و کامنتهای مهم و نکته دار رو یادداشت کنم که تا وارد صفحه شدم آخرین کامنت مال شما بود و توجهم جلب شد)
ازاینکه همچنان دراین مسیر هستین و ادامه میدین خوشحالم
انشاالله نتایج عالی بگیرید و هدایت خداوند رو همواره در زندگیتون به وضوح مشاهده کنین🌺
در پناه الله یکتا
سلام نجمه خانم عزیز 😍
امیدوارم مثل همیشه شاد و سلامت و پر انرژی باشید. خیلی خوشحال شدم که برای کامنتم جواب فرستادین. ممنون از لطف تون. منم خیلی خوشحالم که همچنان دارین این مسیر توحیدی رو ادامه میدین و مطمئنم تو این مدت نسبتا کوتاه نتایج بزرگی رو خلق کردین. امیدوارم هر کجا که هستین موفق و پیروز باشین و در تمام مراحل زندگی تون بدرخشین. 🌹🌷🌸
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید. 💐
خیلی ممنون از مطالعه دیدگاهم و اینکه جواب دادین🌾
.
بله قطعا همینطور بوده خیلی خوب پیش رفتم خیلی راحت خیلی راحت
محصولات و خریدم کار میکنم و ادامه میدم.
و هرلحظه شرایط عالی رقم میخوره به زعم تلاشام
انشالله همیشه شاد و سلامت باشید💪
در پناه الله یکتا