با ارزش‌ترین سرمایه گذاری زندگی ما - صفحه 10

372 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پریا گفته:
    مدت عضویت: 3074 روز

    سلام ب استاد و دوستانی ک نماینده خدا هستن?

    میخواستم یکی از باورای خیلی مهم از نظر خودم رو باهاتون ب اشتراک بزارم.من خیلی چیزا رو میخواستم،سلامتی کامل،پول زیاد،رابطه عالی و…..اما هروقت میومدم روشون کار کنم یا از ته دل بخوامشون،ی حسی شبیه ارور دادن توی مغزم رخ میداد.متوجهش میشدم ولی پیگیریش نمیکردم…..تا اینکه متوجه شدم ته ته ضمیر ناخواداگاهم هنوز بعد اینهمه سال اینه ک شاید من باید مریض بشم یا بی پول باشم یا رابطه ام خراب باشه تا ماموریتم رو انجام داده باشم ……..این چندوقته دیدم هرجایی استاد یا توی کتاب فلورانس صحبت از عالی بودن در هر حوزه ای میشه،وجود من ی اروری میده هنو و حس میکنه ک نه قرار نیس الزاما هممون ب پول زیاد،سلامتی ابدی و شادی ابدی برسیم .میشه هیچوقت ب اینا نرسید ولی در مسیر الهی و توحید بود!

    ب دلم افتاده بود کتاب معبد سکوت رو از اول بخونم…..ی جاییش از فصلای اول ی متنی داشت ک قشنگ باور ب اینکه همه چی باید عالی باشه رو در من مث میخ کوبید و ثابت کرد و باعث شد مث اینهمه سال ففط توی ضمیرخوداگاهم این اعتقاد نباشه ک باید همه چی عالی باشه،بره توی ضمیرناخوداگاهم

    و اون این بود ” خداوند دوست دارد ما برای رهایی از محدودیت ها،از قدرت خداییمان کمال استفاده و بهره را برده و به موجوداتی بی اندازه آزاد مبدل شویم”_صفحه 74

    ی چند روزی ک اینو تمرین میکردم یهو ی باور کامل تر از این بهم الهام شد (چون تمرین اون باور منو وارد مدار بالاتری کرد ک توش باور قوی تری میتونست بهم الهام بشه)

    اونم این بود ک پریا

    تو مگه نماینده خدا نیستی؟؟؟مگه یک نماینده همه صفات مرکز رو نداره؟ پس حالا بدون ک این تضادهای زندگیت و ب اصطلاح مشکلات واسه چی هستن

    اینا هستن ک تو ماموریتت رو ب این شکل انجام بدی ک توی اون حوزه صفت خداگونه ات رو متجلی کنی تا خدا رو اثبات کنی ب خودت و همه و چ ماموریتی از دین بزرگتر؟؟؟؟؟?

    استاد مثلا از تضاد فقر ،صفت رزاق بودن خدا رو ک در خودشونم هم هست متجلی کرد

    من با بیماری صفت شافی بودن رو و……

    و اینکه فک کنی شاید قسمتت بیمار بودن و بی پول بودن و اینا هست ی فکر غلطه چون اینا هستن واسه هول دادنت توی تکامل

    واسه این هستن ک صفت های خدایی رو متجلی کنی

    دیگه الان طول روز هر تضاد یا ب اصطلاح مشکلی ک رخ میده فقط نگاهم اینه ک الان این اتفاق اومد ک از من بخواد کدوم صفت خداییم رو متجلی کنم؟حتی اگه اون لحظه نتونم بیخیال نمیشم

    میگم بلاخره اگاه شدم ک لازمه توی این حوزه این صفت رو متجلی کنم با تمرین?

    اصن عجیب برام محکم شد ک بااااااید بااااااااید همه حوزه ها رو ب عالی ترین شکل داشته باشیم

    اگه عالی نیس ما ادمی هستیم ک نمیخواییم صفت خدا رو متجلی کنیم

    نمیخواییم ماموریتمون رو انجام بدیم

    منظورم این نیس ک باز اجازه بدیم اتفاقای منفی مث بیماری و بی پولی سرجاشون بمونن ها.میخوام بگم بدونید اگر هستن علتش اینه توی اون حوزه صفتی ک باید رو متجلی نکردین وگرنه باید عالی ترین حالتشون رو داشتن.پس شروع کنید ب تمرین باورای جدید و تکامل پیدا کردن توش تا زمانی ک متجلی کنید اون صفت رو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    حسین عظیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    با سلام خدمت استاد دوست داشتنی و همسفران گرانقدر

    ممنون از اینکه کامنت های خوب میزارید.واقعا قوانین جواب میدن.برای من عین روز روشنه که قوانین جواب میده.برای منم بینهایت اتفاقات خوب طی ۶ ماه گدشته رخ داده.و جدیدا تو هر لحظه ای، قبل از هر حرفی، قبل از هر کاری، قبل از هر رفتاری به این فکر میکنم که آیا بر اساس قوانین دارم عمل میکنم یا نه، و سعی میکنم کاملا منطبق با قوانین عمل کنم.چند رو پیش یه اتفاق برام افتاد که ظاهرا برای استاد هم چنین اتفاقی افتاده بود. ماشینم رو جایی پارک کردم و یکی از همسایه ها اومد شروع کرد بدو بیراه گفتن و حتی می خواست منو بزنه.یه لگد به ماشینم زد و قسمت درش فرو رفتگی پیدا کرد.اگر قبلا بود حتما یقه اش رو می گرفتم و درگیر می شدم.ولی در کمال خونسردی ازش عبور کردم و اعراض کردم(البته حرفش غیر منطقی بود و حق چنین کاری رو واقعا نداشت بطوری که همون لحظه یکی از بستگانش از من عذرخواهی کرد).من تو این شرایط گفتم حس خوبم رو حفظ کنم.و حتی رفتم خونه با بچه ها گفتم و خندیدم انگار نه انگار که اتفاقی افتاده.فکر کنید اگر باهاش درگیر میشدم تا چند وقت حس و حالم بد می شد؟ واقعا من یقین دارم هم که همه اتفاقات رو خودمون رقم میزنیم حتی این رفتار ایشون رو هم خودم به زندگیم دعوت کردم.بهر حال من گذشت کردم در حالی که از نظر جسمی هم از ایشون قویتر بودم و …

    اتفاقی که افتاد اینکه فردای اون روز اون فرد با کمال شرمندگی اومد با من دست داد و ازم عدرخواهی کرد و گفت از جای دیگه ای ناراحت بوده و … این اتفاق رو من تاحالا برای هیچ کس تعریف نکردم شاید این رفتار من برای دیگران باور پذیر نباشه.ولی برای دوستان هم فرکانسی خودم گفتم تا ایمانتون قویتر بشه.واقعا قوانین جواب میدن.واقعا واقعاواقعا سرمایه گذاری روی باور ها جواب میده.بزودی از نتایج خودم در کسب و کار جدیدم که در کنار کارمندی شروع کردم می نویسم.

    موفق و موید باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3987 روز

    اینها سخنان امام حسین (ع) در کربلا هستند که با پارانتز نتیجه گیری خودم را هم نوشته ام:

    سخنان اما حسین (ع) در کربلا:

    اما بعد، مردم برده دنیایند، {برای پول کار می کنند) دین بر زبانشان است {ایمانی که عمل نیاورد ایمان نیست.} و در پی آنند تا وقتی زندگی شان بگذرد {هدف مشخصی برای خودشان ندارند}. هرگاه با بلا آزموده شوند، دینداران اندک می شوند {نمی توانند نگاه مثبتی به اتفاقات سخت زندگی شان داشته باشند}.

    هرگز رستگار مباد گروهی که خشم خدا را به رضای مردم فروختند {کسانی که کارهایشان را که احساس بدی به آنها می دهد را جهت احساس خوب دیگران انجام می دهند خوشبخت نمی شوند.}

    ثنا و ستایش خداوند را بجا می آورم به بهترین ستایش، و او را در دو حال مسرّت و خوشی و گرفتاری حمد می کنم.

    بار پروردگارا! من حقّاً حمد و سپاس تو را بجای می آورم که ما را به نبوّت بزرگوار و مکرّم داشتی! و قرآن را به ما تعلیم کردی! و در دین، ما را فقیه و دانا نمودی!

    امّا بعد، من حقّاً اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحاب خودم، و نه اهل بیتی نیکوکارتر و با صِله و پیوندتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم؛{تحسین دوستان و اطرافیان باعث احساس خوب خودمان و آنها می شود.} پس خداوند شما را از طرف من به بهترین جزائی پاداش دهد! {دعای خیر برای دیگران}

    آگاه باشید که من در رفتن به شما اذن و اجازه دادم؛ پس همگی بروید که عقد بیعت را از شما بگسستم و نسبت به خود، بر شما عهده و ذِمامی ندارم. {در مورد زندگی تان فکر کنید و راهی که می خواهید بروید را با فکر خودتان انتخاب کنید و تقلید کورکورانه نکنید.}

    بار پروردگارا! در تمام غصّه ها و اندوه ها، تو محلّ اتّکاء و اعتماد من می باشی! {همانا با یاد خدا دلها آرام می گیرد} و در هر گرفتاری و شدّت، تو محلّ امید من هستی! {وقتی مشکلات من را احاطه می کنند فقط روی کمک تو حساب می کنم} و در هر حادثه ای که بر من فرود آید و هر نازله ای که بر من وارد شود، تو محلّ اطمینان و استعداد من می باشی! {اگر دچار شرایط سخت شوم آرامش دارم چون به تو متصل هستم}

    بنابراین ای خدای من! تو ولی تمام نعمت ها هستی! {تو تنها کسی هستی که نعمت می دهی} و صاحب هر نیکوئی!{منشا تمام خوبیها هستی} و منتهای تمام رغبت ها می باشی! {بزرگترین انگیزه من بودن با توست}

    اینک شب در رسیده است و پوشش آن شما را در بر گرفته است؛ آن را چون شتر راهواری بگیرید و متفرّق شوید! {آزادی دادن به دیگران به صورتی که بدون احساس گناه و فشار راهشان را انتخاب کنند.

    اوّل نَسَب مرا در نظر آورید! و ببینید من کیستم؟ و سپس به افکار خود مراجعه کنید و آن را مورد عتاب و سرزنش قرار دهید! ببینید ای کشتن من برای شما سزاوار است؟! و ای پاره کردن حرمت من بر شما جائز است؟! {بدون شناخت کافی در مورد کسی درباره او قضاوت نکنید.}

    آری! سوگند به خدا که این مکر و حیله در شما بی سابقه و تاریخچه نیست! {شما همیشه این طور فکر و رفتار می کردید و برای شما عادت شده است.} و بر این مکر، اصول و ریشه های شما پیوسته و آمیخته شده است! {باورهای اشتباهی که بسیار در شما ریشه دار و قدرتمندند چنین رفتاری را از شما به وجود آورده است} و شاخه های شما بر آن پرورش یافته و نیرو گرفته است! پس شما پلیدترین ثمره این درختید، {رفتارها و گفتار شما نتیجه مانند میوه ها و شاخه های این ریشه های بد هستند} که در کام صاحبش که ناظر آنست چون خار و استخوان گلوگیر می گردید! {خود واقعی شما این رفتار و افکار را نمی پذیرد} و در کام شخص غاصب و متعدّی لقمه گوارا می باشید! {اما ذهنتان و شیطان آنها را در نظر شما خوب و زیبا نشان می دهد.}

    خداوند بر ما زبونی و ذِلّت را نمی پسندد، و رسول خدا و مؤمنین نمی پسندند،{ما عزت نفس داریم و برای خودمان ارزش قایلیم} و دامن های پاک و پاکیزه ای که ما را در خود پرورش داده اند، و سرهای پر حمیت، و نفس های استواریکه ابداً زیر بار ظلم و تعدّی نمی روند، بر ما نمی پسندند که اطاعت فرومایگان و زشت سیرتان را بر قتلگاه کریمان و شرافتمندان ترجیح دهیم! {حاضریم از دنیا برویم اما زیر بار ظلم و پذیرفتن باورهای اشتباه دیگران نمی رویم.}

    اگر ما غلبه کنیم و پیروزمندانه دشمن را به هزیمت دهیم، این کارِ تازه ما نیست؛ از قدیم الایام دأب و دَیدَن ما چنین بوده است. و اگر مغلوب گردیم، پس هیچگاه مغلوب شده نیستیم {هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست}

    عادت و طبیعت ما ترس از مرگ نیست {چون می دانیم زندگی ما ابدی است مرگ ضربه ای به ما نمی زند.}

    و سوگند بخدا که پس از واقعه شهادتِ من، بدانچه دل بسته اید نمی رسید! و درنگ نمی کنید در این جهان مگر به قدر سواری یک اسب؛ که ناگاه روزگار، همچون سنگ آسیا به دور شما بگردد و چون محور آسیا در شما گیر کند و شما را به قلق و تشویش و اضطراب اندازد! {چون از راه نادرست و با افکار اشتباه و احساس بد می خواهید به خواسته هایتان برسید یا به خواسته هایتان نمی رسید یا بعد از رسیدن به آنها دچار استرس و ترس می شوید.}

    حقّاً پروردگار من در راه راست و طریق صواب است. {برنامه خدا برای جهان در جهت خیر و خوبی است و تمام اتفاقات در جهت خیر رخ می دهند.}

    من نقره ای هستم که از طلا به دست آمده است، و بنابراین من نقره بوده و فرزند دو طلا می باشم. {تحسین کردن خود و والدین برای افزایش احساس ارزشمندی}

    اگر برای شما دینی نیست، و رویه شما اینست که از معاد نیز نمی ترسید؛ پس در زندگانی دنیای خود از آزادگان باشید! {آزادگی نقطه مقابل اسارت و وابستگی فکر و عمل است. کسی که عزت نفس دارد با فکر خودش تصمیم می گیرد و از باورهای جامعه و دیگران تقلید نمی کند.}

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سمیرا سروی گفته:
    مدت عضویت: 3269 روز

    سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان عزیز همفکر

    من به قوانین ایمان دارم و هر ثانیه برای بودن در مثبت ترین نقطه و ارتباط مداوم با خدا تلاش میکنم و خداروشکر نتایج عالی ای گرفتم و در انتقال حسی این ایمان به دیگران هم موفق هستم,هرچند گاهی بعد از انتقال حس افراد به مرز قدرت درونی که میرسن سعی میکنن ازش بر علیه خودم استفاده کنن اما هیچ اهمیتی نمیدم و خدارو شاکرم که مدام راه ایمان رو به من نشون میده,در نظر خودم رویاهای بینهایت بزرگی دارم که هیچطوره از نقطه تمرکز و ایمانم بیرون نمیرن و میدونم که صد درصد بدستشون میارم,شما و حرفهای شما همیشه حکم سوخت هستین برای ادامه راه و من قدر اینهمه محبت خداوند رو میدونم, آرامش و لذتی در ایمان هست که با هیچییییییی عوضش نمیکنم و با چنگ و دندان این حس زیبارو مراقبت میکنم, رویایی در سر دارم که هر ثانیه بهش رسیدگی میکنم و پرورشش میدم, امید که روزی این شادیرو با دوستان همفکرم تقسیم کنم.

    با سپاس و احترام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سماء طاهر گفته:
    مدت عضویت: 3348 روز

    بنام یگانه ی بی همتا خدای بزرگ

    سلام استاد عزیزسلام دوستان خوب

    من خیلی حالم خوبه خیلی?

    خدایا! شکر

    استاد این فایل اصلا مال من بود بخدا ?

    وسطاش داشتم دیگه ..اصلا یه وضعی شده بخدا

    نشانه های من شروع شدن

    چندتاست ولی الان فرصت نوشتن ندارم مهمان داره میاد

    فقط یکی رو بگم که همین فایلای استاد عزیزمونه

    بابا من مدتیه هرروز صبح بیدارکه میشم اولین کارم برداشتن هندزفری و گوشی و قدم زدن درطبیعت (هروقت بشه ,نشه همون تو اتاق) و گوش دادن به فایل های استاد هست

    رسیدم به مرور دوره فوق العاده ی راهنمای عملی دستیابی به رویاها

    دیروز قسمت 11دوره رسیده بودم و داشتم گوش میدادم

    گوش که نه می بلعیدم حرفها رو

    حالا باراولم که نبود ولی بازم تازگی داشت

    رسیدم به اون حرفای استاد در مورد قران و اون ذوق برگزاری یه دوره قران و …که استادگفت هروقت موقعش بشه و بهم گفته بشه یک دوره درمورد قران تهیه میکنم و ..

    گفتم خدایا !یعنی میشه؟میشه به این زودیا باشه ؟

    خداشاهده باخنده گفتم خدایا میشه زودتر به استادبگی بدلش بندازی این دوره رو شروع کنه

    همین بعد رهاکردم و رفتم ادامه فایل و ..

    امروزاومدم این فایل استاد رو بازکردم و دیگه خودتون اونایی که گوش دادن میدونن چی می خوام بگم

    استاد ذوق مرگ شدم

    گفتید دیگه کم کم داریم به این دوره مطمئنا بینظیرهم نزدیک میشیم

    قران

    وای خدای بزرگ و نزدیک و بی همتا !ممنونم متشکرم سپاسگزارم

    من مطمئنم فوق العاده میشه

    ان شاءالله

    حالا پولش رو ندارم ها ?ولی اینقدرنشانه ها دارن شیک و باحال یکی یکی برام دست تکون میدن که مطمئنم اقلا تا اون موقع حتما تکاملم بجایی میرسه که پولش راحت برام جورمیشه

    برای همه, شما ,هرکی باباور از خداوند وهاب بخواد هم حتما جورمیشه

    استاد کل فایل عالی بود

    فوق العاده

    اون قسمت نویدِ دوره قران هم که دیگه مال خودخودم بود مبارکم باشه (الان صدای همه درمیاد که نه بابا ؟?انگارفقط این منتظر این گنج بوده و فقط این بلدِباخدا حرف بزنه?) ?

    ممنونم…خیلی اتفاقات خوب داره برام میفته که الان وقت و مجال گفتنش رو ندارم فقط ممنونم از خدای بزرگ از استادعزیزو ازهمه دوستان عالی سایت

    امیدوارم برای تک تک شما اتفاقات خوب شروع بشه یااگر شده بیشترو بیشتروبیشتربشه

    استادعالی بود

    من بابت این سایت این دوره ها و این فایل خیلی خداراشاکرم …خیلی

    ممنونم که جوابمو دادی خدا

    ممنونم

    استاد فقط یه نکته تو فایلاتون گهگاهی دل بچه ها رو میلرزانید وقتی میگید :”…فلان کاررومیکنم اگرزنده بودم …”خواستم پیشنهاد بدم میشه این باور رو در خودتون ایجاد کنید که میشه و امکان پذیره که ازخدابخواهیدهروقت خودتون خواستیدواحساس کردید وقتشه از دنیا برید ؟

    ببخشیدا ولی بااین جمله دل شاگردانتون میلرزه چون فایلهاتون میگه هنوز خیلی حرفها برای گفتن و آموختن دارید

    نمیدانم شاید بخاطر اطمینانی که دارید سپردید بخواست خدای بی خطا و حکیم

    نمی دانم کدام درسته شک دارم فقط یک پیشنهاد بود

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    علی امجدیان گفته:
    مدت عضویت: 3334 روز

    سلام استاد عزیزم

    ابتدا از احساسی براتون بگم که به من میگه الان اینها رو بنویس واقعا احساس خوبی دارم در این جمع هستم و استادی به این حد از آگاهی و عمل دارم واقعا خداوند را سپاسگذارم بابت این همه نعمت

    بابت این فایل ممنونم عالی مثل همیشه

    داشتم به سبک شخصی که توی این روزها دارم اجرایی میکنم و خیلی خوشهالم که طبق علاقه های خودم حرکت میکنم فکر میکردم و این بود که من برخلاف یه سری از باور های جامعه در این روزها عمل میکنم و واقعا از این سبک راضی هستم و به قول استاد این سبک من رو راضی میکنه و دوست ندارم در مورد سبک دیگران نظری رو بگم واقعا اونها از نظر من محترم هست سبکشون

    اما یکی از باورهای قشنگی که اومد و خواستم برای شما بگم این بود که به خودم به صورت خودکار میگفتم که ببین زندگی هیچی بغیر از موفقیت نیست زندگی چیزی بجز تجربه های مختلف نیست و وقتی که تو داری طبق علاقه های درونی خودت زندگی میکنی اصلا مهم نیست که به کسی خوشش بیاد یا نه بلکه این مهمه که اولا تو فرمول موفقیت رو یاد گرفتی و به اندازه ایمانت به قوانین نتیجه گرفتی و احساس آرامش و رضایت خاطری که داری نشان دهنده درستی مسیر تو هست فارغ از اینکه دیگران چه میگن . دوما وقتی بتونی آینده ای که تو با این سبک زندگی با قوانین رو بدونی خیلی مسیرت زیبا تر هست و اصلا هیچکس بغیر از خداوند برای تو مهم نخواهد بود همینکه ببینی با این روش به موفقیت های بیشتری میرسی و دنیا رو جای قشنگ تری میکنی و هزاران نفر رو از سود و منفعت خودت بهره مند میکنی و تو فرد ارزش مندی هستی که الگویی میشی برای کسانی که امروز شاید کمی ترا میخواهند سرد کنند و تو با ایمان بیشتر و وصل شدن به منبع درونی خودت رو همیشه گرم نگه میداری و حرکت میکنی و اتفاقات خوب را بدون توجه به اینکه بیرون تو چه خبره از درون خودت خلق میکنی و به جهان با قدرتی که خداوند به تو داده دستور میدهی که اجرایی شود و به راحتی صورت خارجی پیدا میکند (کن فیکون میشه)

    واقعا این کلمات رو شاید بایستی در زیر فصل ششم کتاب رویا ها مینوشتم که سبک شخصی چه کارهایی رو برای من نکرده و واقعا از خداوند که دست مبارکش سید حسین عباس منش را در مسیرم قرار داد سپاسگذارم

    در مورد اوضاع خواستم بگم که یه جورایی باورهای جدید من داره بهم میگه که این طبیعیه که جهان به همین شکل باشه و یه نمونش یکی از اقوام که یه ماشین رو خرید و پیش من گفت که کاش فلان ماشینو میخریدم اون زمان قیمتش کمتر بود و خیلی هم خوب بود و من بش گفتم که این رو که الان داری اون موقع تونستی اینو بخری و ماشین مورد نظر تو الان ۱۰ میلیون تومان تغییر کرده میتونستی بخری اون موقع گفت نه و گفتم که الان هم نمیتونی گفت که همینطوره دوستان واقعا مهم نیست که اوضاع الان چطوره واقعا هرچه فکر میکنم یادم نمیاد گفته باشن که مثلا ایران یا هر کشور دیگه ارزونی اومده باشه ولی همیشه شنیدم که خیلی ها حتی با اوضاع مالی نامناسب حتی بدون شغل بودن ولی وقتی حرکت کردن توی همون اوضاع پیشرفت کردن واقعا مهم فرکانسهای افراد هست که خونه ماشین همسر و فرزند و شغل افراد رو تغیین میکنه و دلار و دولت و سایر عوامل بیرون از ما هیچ قدرتی در برابر قدرت خداوند که به ما داده رو ندارن به شرطی که ما این قدرت خدایی رو پخش نکنیم بین خدا هایی که درون ذهنمان که با شرک به آنها شکل داده ایم و فقط با یک منبع کارداشته باشیم تا هرچه رو بخایم به وجود بیاریم

    استاد عزیز شما مثال در مورد افرادی زدید که سرمایه اونها تواین اوضاع خیلی خوب شده که نان باور های خودشونو میخورن و به قول معروف اونهایی که بیشتر دارن بیشتر به آنها داده میشود و آنهایی که ندارن داشته هایشان هم از آنها گرفته میشود

    اما من خواستم یه مثال بزنم برای کسانیکه الان به سود دهی نرسیدن در مسیر کار کردن روی باورهاشون و اونم افراد معمولی و حتی ضعیف از لحاظ مالی هست که توی این اوضاع برای اونها هم حتی خیلی بهتر از ثروتمندان رقم میخوره !!!!!

    شاید بپرسید چطور و من در یک کلمه فرکانس میگویم همان افرادی که اوضاع بخور نمیری دارن تو این اوضاع یا حتی خیلی بد تر وقتی با این اوضاع روبرو میشن و قدر داشته های خود را بیشتر میدانند و سپاسگذاری را درون خود پیدا میکنند و شروع به حرکت میکنند و استعداد های خود را کشف میکنند و در مسیری که این تضاد آنها را وارد آن کرده بود وارد شدن و موجب رشد و گسترش خود شدن و زندگی بهتری را برای خانواده خود ساختن به نظر من این اوضاع برای همه خوب هست به شرطی که چند سال جلو تر رو بشه دید واقعا این افراد به نظر من خیلی پیشرفت بهتری نسبت به افرادی دارن که سرمایهشون تو این چند ماهه چند برابر شده ، همون احساس توانستن و سپاسگذاری رو پیدا کردن میلیارد ها دلار ارزش داره در واقع هرکه احساس درونی سپاسگذاری رو در خودش داره و در تمام جنبه های زندگی با اعماق وجودش اجرا میکند(تاکید میکنم از لحاظ درونی اجرا کنه نه اینکه بخاد ادا در بیاره) حتی تحریم و گرانی و…….. برای او خوشبختی میاره بدون توجه به اینکه کجا قرار داره ملیاردر هست یا یه فرد عادی مهم نیست بلکه به قول قرآن لازیدنکم برای آنها اجرایی میشود .

    خیلی خوشهالم که الهامات درونی ام رو به اشتراک میزارم واقعا نسبت به آنها و اتفاقات خوبی که برایم قراره بیفته خیلی خوشبینم و از شما استاد عزیز نشکر میکنم بابت آگاهی های زیبایی که با ما به اشتراک میزارید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    حسين زرين پور گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    امیدوارم این نظرم از دید شما درست باشد

    زندگی زشت است یا زیبا

    چون ما انسان ها در لحظه یک فکر میکنیم یعنی در هر زمان یک فکر در سر ما هست

    ما نمیتوانیم همزمان دو فکر داشته باشیم

    وقتی به زشتی های دنیا نگاه میکنیم

    نمیتوانیم زیبایی را ببینیم نمیتوانیم چون قادر به این کار نیستیم

    ما اصلا دست خودمان هم نیست

    وقتی اعصاب شخصی خراب است

    انقدر فشار نیروی باور های منفی بر رویش زیاد شده که به تنگ امده

    شخصی که خوبی ها فراوانی ها نعمت ها روزی خداوند که به تمامی موجود ریز و درشت میدهد نمیبیند نسبت به این باور های مثبت کور است و

    اصلا دست خودش نیست چون توانایى این را ندارد که همزمان به دو باور به دو چیز فکر کند

    ما با انسان نابینا چطور رفتار میکنیم وقتی میخواهد ار خیابان رد شود

    به او خط میدهیم دستش را میگیرم یا به او میگوییم صبر کن ماشین می اید چراغ قرمز شد و…

    انسانی هم که باور های منفی بر ان غلبه کرده نسبت به باور مثبت نابیناست و باید تا تقویت و بینا شدن باور مثبت به او زیبایی ها را باید بشنود ببیند تا درک کند تا بینا شود

    و قطعا شخصی که باور های مثبت را ببیند تغییر میکند عوض میشود

    استاد عزیزم لطفا نظرتون رو بگید متشکرم

    ممنونم از سایت خوبتون

    خدارو شکر که انسان هایی مثل شما هستید

    دوست دارم من هم مثل شما تأثیر گذار باشم به مردم خدمت کنم

    متشکرم ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حسین شجاعی گفته:
    مدت عضویت: 2506 روز

    درود بر اقا رضا عطار روشن عزیز

    ممنون از اینکه تجربیات زیباتون را اینقدر رسا و با عشق مرحله به مرحله در اختیار ما قرار دادید

    منکه واقعا لذت بردم

    و عاشقانه اموختم و انگیزه گرفتم .

    اقا رضا منهم ساکن اصفهان هستم ای کاش میتونستم ملاقاتتون کنم و از تجربیاتتون استفاده کنم .

    شاد و پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 2779 روز

    سلام

    امیدارم خدا کمکمون کنه که از فرکانس بالایی که با تمرین به دست میاریم به فرکانس قبلی برنگردیم چون با کوچکترین تنبلی و بی توجهی دوباره برمیگردی به حالت قبلی البته مثل دوچرخه سواری میمونه ??الهی آمین ??‍??‍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: