چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۱ - صفحه 33 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/12/abasmanesh-1-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2016-12-25 10:54:592020-08-28 08:35:37چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز.
من واقعا خدا رو شکر میکنم که با شما آشنا شدم.من حدود یک سال قبل یا بیشتر با شما آشنا شدم و در ابتدای مسیر تغییر بودم و از شما و سایتتون هم استفاده کردم اما خیلی آسون گذر کردم و مثل خیلی از اساتید دیگه در این حوزه فقط فایلهاتون رو گوش کردم و مدام کتاب میخوندم و نزدیک به دو سال گذشت که دیدم تغییر خاصی حاصل نشد ناامید بودم اما حسم میگفت این مسیر ایراد نداره تو ایراد داری.که بعد فهمیدم ایرادم اینه که من بیشتر از تغییر متمرکز جمع آوری اطلاعات شدم.برای همین در میان همه اساتید تنها فردی که حس بسیار خوبی به من میداد شما بودین.واسه همین تصمیم گرفتم همه کتابها و بقیه افراد رو کنار بزارم و با شما همراه شم.من نسبت به گذشته خودم که در اون به هرچه میخواستم رسیده بودم اما هرگز خوشحال و آروم نبودم واقعا تغییر عظیمی کردم من آروم تر شدم خوشحال تر شدم امید و ایمانم بسیار زیاد شده.و به خیلی از چیزهای کوچیکی که در لیست تضاد و وضوحم بود رسیدم که اینها تقریبا در 7ما اتفاق افتاد.و البته من در تمام این مدت تمرکزم روی یک خواستم بوده که هنوز البته محقق نشده اما نشونه های تحققش رو دریافت کردم.و الان مدت شاید 2ماه هست که روی مسئله پول و افزایش ثروتم متمرکز شدم.همون روز اول باورهای محدودم رو پیدا کردم و دارم سعی میکنم به کمک فایلها حلشون کنم.و انشاله ایمان دارم که من بسیار ثروتمند میشم این رو از ابتدای زندگیم حس میکردم که من دختر خیلی ثروتمندی میشم البته ایده خاصی نداشتم و هنوزم ندارم اما مطمئنم هدایت میشم.و در میون تمام اینها من سوالی که برام پیش اومده اینه چرا هنوز در این سایت در میون دوستان من حداقل ندیدم (شاید هم هست)کسی به اندازه شما در زمینه ثروت پیشرفت این چنین عظیم بکنه.چرا همه میگن درآمد من چند برابر شد اما کسی مثل شما نمیتونه بگه2000برابر.آیا در بین این همه آدمی که اینجا عضو شدن هیچ کس اندازه شما تعهد و ایمان نداره؟؟برام خیلی عجیبه.اگه توضبح بدین ممنون میشم
سلام دوست نازنین ام
نمیدونم با کامنتهای سایت چقدر در ارتباط هستید ولی من به چندین مورددیدم،که از دوستانمون که مثل استاد اقامت شون رو به راحتی گرفتن و در بهترین خونه ها سکونت دارن و حتی چندتایی شون با خود استاد در ارتباط هستن
علت اینکه اونقدر زیاد نمیبینیم اینه که ایشون قریب به 15 سال هست که دارن روی خودشون و ترمزهاشون کار میکنن خوب طبیعی نتایج اش خیلی بیشتر از ما باشه
سلام به همه دوستان هم فرکانسی ام
متن زیبای خانم شایسته عزیز را در مورد چند برابر کردن درآمد خواندم و باعث شد که دوباره فایل استاد را ببینم.این مطالب هم در راستای مطالب دیروز یعنی قرار گرفتن در فرکانس ثروت و فراوانی و نعمت بود.اما تجربه ای که بعد از خواندن این مطالب به من الهام شد که در موردش بنویسم این هست :
من هفته گذشته به زیارت امام رضا رفتم و این سفر من و زیارت من متفاوت از همیشه بود .احساس من و برداشت من از صحبتهای سخنرانی که در حرم صحبت میکرد که همان موقع یادداشت کردم و نگاه من در مورد زیارت خیلی متفاوت بود.با دیدن این همه ثروت و عظمت و فراوانی در حرم امام رضا و خادمانی که با تمام وجود و با نشاط فراوان و از صمیم قلب به مردم خدمت رسانی میکردند ،آشپزخانه حرم که روزانه هزاران غذا پخت میشود و رایگان به مردم داده میشود،خیلی ذهن من را مشغول خودش کرد و به این نتیجه رسیدم که حس آرامش و حس خیلی خوب و مثبتی که با وارد شدن به حرم امام رضا پیدا میکنیم و این همه نعمت و ثروت که روزانه وارد حرم میشود نشانه از این است که امام رضا هم همفرکانس با خداوند است .فرکانس من این دفعه فرق میکرد و من تغییر را در خودم احساس میکردم.حس و حال خوبی که با زیارت دریافت کردم خودم را هن فرکانس با امام رضا دیدم و این نکته را به خودم یادآور شدم که هر کدام از ما مانند امام رضا که او هم یکی از بندگان خداوند بوده،میتوانیم با قرار گرفتن در فرکانس خداوند این همه نعمت و فراوانی را دریافت کنیم و به همان نسبت به انسانهای دیگر هم انتقال دهیم.
دیروز هم با تمرکز بر ذهنم و تکرار باور ثروت و فراوانی و ایجاد حس خوب باعث شد که شب یک هدیه خیلی خوب از یکی از عزیزانم دریافت کنم که نشانه خیلی خوبی بود و من هر روز تمرین تمرکز بر ذهن و کنترل ورودی ها و ایجاد باور های قدرتمند کننده را دارم.
هزاران مرتبه خدا را سپاسگذارم به خاطر حس و حال خوبم.
سلام
اینجانب سهیلا ابیضی با میانگین در ماهانه دومیلیون تومان تعهد می دهم درآمد خود را تا تاریخ ۱۵/۱۰/۹۸,بیشتر پنج برابر برسانم
خدا از تو سپاسگزارم بخاطر تمام لطفی که درحق من کردی ومنو اشرف مخلوقات قرار دادی،،
بسم الله الرحمن الرحیم
6 اسفند 1397
ردپای روز نوزدهم سَفرِ پُر خیر و برکتم
وای دوباره پاک شد! ??????????
بار اول کمتر از 12 ساعت پیش بود( )
بار اولی که این فایل “ارزشمند ” را گوش دادم، خرداد 96 بود، یادمه مثل خیلی از بچه های دیگه، اصلا فکرشم نمیکردم که میشه!
اون موقعی که تعهد دادم برای سال 96 سال 95، درآمد سالانه ام 5000000 پنج میلیون تومان بود، خب واقعیتش من بعد از اینکه برای اولین بار تعهد جدی به خودم برای تغییر لایف استایل زندگیم توی تمام جنبه ها اونم با تغییر باورها گرفتم
، سه ماه بعدش هجرت کردم به تهران و همونجا مشغول به کار شدم برای اولین حقوق 1300000 یک میلیون سیصد هزارتومانی میگرفتم و صد البته انقدرررر سلطل ظرفیتم سوراخخخ بود که هنوز توی حسابم نیومد نزدیک به صفر و حتی خود صفر هم میرسید.
خیلییی بد بود برام
کار به با اینکه همیشه این باورمنفی ” من دوست ندارم از کسی پول بگیرم قرض بگیرم ” خیلی قوی شده بود توی وجود بایستی به جاش میگفتم ” من ترجیح با کمک خدا روی پای خودم بایستم ” میخوام بگم که به جای باور مثبت باور منفیش را انقدرررر تکرارر کردم مخصوصا توی ذهنم که خیلییی قوی شد و نتیجه اش اینکه من بدهکارتر از همیشه شدم.
توی 9 ماهی اونجا بودم
خب من از شهری که الان دوباره برگشتم توش، استان خوزستان
همیشه باور داشتم که اینجا ” چون کوچیکه نمیشه پیشرفت کرد
نمیشه پول درآورد
به خاطر همینم بود که سال 96 برای سومین بار به تهران مهاجرت کردم.
وگرنه وقتی که مدارت بره بالاتره بیشتر خودت را بشناسی علایقت را بشناسی و خواسته هات را با باورهات هماهنگ کنی خب نتیجه مشخصه!
خدای من
واقعا اون دوران مستقلیت توی تهران واقعااا با اینکه خیلییی روزها سخت میگذشت انقدری که گاهی وقت ها هیچچچچ پولی نداشتم حتی پول مترو را بگیرم و پیاده میرفتم خانه اونم آخر شب وقتی خسته و خسته هستم.!
چقدررر گریه کردک چقدررر اشک ریختم
هیچ کسی به من ظلم نکرد، تنها کسی که بهم ظلم کرد، ” خودم ” بودم
خودم به خودم
باورهای مالی مننن واقعاااااا افتضاح بود الانم نمیگم عالیه حتی خوبم نیست. ولی خیلییی خیلییی بهتر از اون موقع است
یعنی اگر بخوام نمره بدم اون زمان تا خود مثلا اردیبهشت امسال97 من نمره ی با توجه به بدهکار بودنم منفی 9 به خودم میدم الان رسیده به منفی 1 این منفیم برای اینه که همون کسب و کار کوچیکی که زدم را هزینه های روزانه ام، باشگاه، سفر و … را به خوبی پوش میده
ولی هنوز بدهکاریمم مونده و خبر خوب تر اینه که بیشتر نشده.
سال 96 من تونستم، با همان باورهای مزخرفم، 10000000 ده میلیون تومان درآمد سالانه ام باشه.
اردیبهشت ماه امسسال وقتی برگشتم خانه از خرداد 97 تا شهریور 97 چند ماهی را مشغول کار توی یکی از حوزه های مورد علاقه ام، کافه بودم
.همون موقع تو همون زمان 4 ماهه که پیش دوستام بودم
به شدت متوجههه این بودم که بیشتر از اینکه مایل باشم برای کسی کار کنم و آرزوی اون را تحقق پیدا کنم و جزیی از آرزوش باشم، ترجیححح میدم ترجیحی که اولویت و جزییی از چهارچوب زندگیم که، من بیشترررر از همیشه روحیه ی “کار آفرینی دارم ” و بیشتر دوست دارم کارمند داشته باشم البته نه به این معنی این کارمنداان، چون من ایران گردی میکنم و چیزی که تو ذهن منه بیشتر هم پایه است و اینکه تو کارش تخصص داشته باشه حالا با توجه به اهداف من.
خلاصه همون آخر شهریور و مهرماه فایل” همین لحظه ” که اتفاقا توی این سفرنامه پر خیر و برکت هم بودش، و من یک کوچولو هم اونجا اشاره کردم به این مورد.
همین لحظه بهترین لحظه برای شروع است *
تمام آدمای ثروتمند و موفق با همون چیزی که داشتند شروع کردند*
بیل گیتس از اتاقش، مار هم همینجور
استیو جابز دوست داشتنی توی انبار خونه اش، جف سر کچل و خوشتیپ … و توماس ادیسون و خیلییی خیلییی های دیگه
این باور کم کم درون من شکل گرفت”که میشه
بدون سرمایه هم کسب و کارت را شروع کرد و اینکه قطعا بزرگترین کسب و کارها که الان بیلیون ها دلار درآمد دارند، از اولین قدم شروع کردند. و هر روز کمی بهتر از دیروز .
این باورها خود فایل توی ذهن من رفتند
همزمان هم فایل، تئوری سطل آب و فقط خدا را ( که دیروز بود و هرچقدرر از تاثیرش بگم کم گفتم)) گوش میدادم گوش میدادم.
چه ایده ای اومد به ذهنم؟!
برای جواب این سوال باید برگردیم به عقب زمانی که من از 28 اسفند 96 تا 39 روز بعد، اردیبهشت ماه تو سفر بودم سفری متفاوت تر از همیشه خود سفر اصل سفر ( یک توضیحاتی در مورد این نوع سفرم که معروف به بک پکینگ را توی توضیحات زیبایی از پروفایلم هست ))
زمانی که من چابهار بودم یک روز توی شهر به یک کسی مثل خودم شجاع و بی باک، که سفر میکنه و اون موقع من یک ماه بود توی سفر بودم ولی اون توی 2 ماه توی سفر بود
من داشتم از پول ذخیره ای که از دی ماه 96 تا اسفند برای این کار و یک مقدارم قرضی ! که گرفته بودم استفاده میکردم با اینکه یک متود سفر ارزان قیمت دارم.
ولی اون با هیچ پول ذخیره ای کارش را شروع نکرده بود، و کار در سفر میکرد!
آره عجیبه
برای منم عجیب بود
فکر کنم برای شما هم باشه!
کاوه، کاوه اسمش بود بچه لرستان
از قزوین سفرش را شروع کرده بود
کاوه میومد کارهای دستی درست میکرد و وقتی به شهرهای بزرگ و کوچیکی میرفت همونجا بساطط میکرد یک روز چند روز و یا گاهی حتی میرفت به بازار و دستبندها و گردنبند ها و دریم کچرهایی که خودش درست کرده بود را میفروخت و اینجوری هزینه های سفرش به خوبی در میومد.
و حتی بیشتر مثل درآمد
( میدونیم که بستگی به باورهاش داره )
من همون حرفش توی ذهنم بود و رفت از همون روز و همون شب
تا اینکه وقتی این فایل های استادددد بارها و بارهااا گوش میدادم
این ایده اومد به ذهنم…
خلاصه بخوام بگم
من اواسط آبان امسال
اولین بساط زندگیم را اونم آخر شب اونم توی سفری که به رشت و یزد داشتم، توی شهر الوند 5 کیومتری قزوین انجام دادم اونم فقط به ندای قلبم گوش دادم حتی برای جایی که بشینم و بساط کنم# .. خودش مشتری میفرستاد ..
خدای من
شگفت انگیز
وقتی با دست و توانایی و هنر زیبای خودت پول در بیاری و اون پول را برای کاری زیباتررر خرج کنی. و میدونی که بهت برمیگرده
بعد از اون بساط من از 15 دی کارم را شروع کردم و طی یک ماه من 550000 هزار تومان فروش داشتم و ماه بعد 316000 هزار تومان
خیلی هم هدیه های زیادی برای خانواده ام خواهر زاده هام برادرزاده هام ساختم و بهشون با عشق تقدیم کردم. احساس خیلی خوبی داشتم.
دو چیز
اولی اینکه من برای سال جدید سال 97 وقتی که باز همون موقع که توی سفر بودم، دقیقا تعهدی که برای یک سال جدید به خودم دادم اون موقع من هیچچچ کاری نداشتم ولی با این وجود به خودم تعهد دادم که حداقل درآمدم را 3 برابر کنم جنگل ابر توی استان سمنان بودم بی نهایتتتت زیباستتت بی نهایتتت رویاییه هر چقدرر هم بگم کم گفتممم بایدد بری ببینی اونجا را و شب بمونیو کمپ بزنی واووو شگفت انگیز معرکه اس. خداروشکر
میخوام بگم که من اون موقع فقط به خودم تعهد مالییی دادم که درآمدم را حداقل سه برابر کنم!
بارهااا توی ماه های بعد من این 4 قسمت 3 برابر کردن درآمد را دیدم و شنیدم و هر وقت هم استاد میگفت که همین الان یک تعهد بنویس، من اون تعهدی که اول سا لبه خودم دادم را مرورر میکردم و نه تعهدی جدید
حتی وقتی که من کسب و کار کوچیک خودم را زدم و حتی الان که بعد از مدت ها دوباره دارم این فایل را میشنوم.
سوالم اینکه آیا واقعا بایستی تعهد جدیدی به خودم میدادم؟؟؟
آیا بهتره که هر روزز مثلا وقتی این فایل را گوش میدم و یا هر وقتی که گوشش میدم تعهدی جدید بنویسم ؟؟
نمیدونم
واقعا نمیدونم کار درستی کردم یا نه
دومین مورداینکه من وقتی که خب شروع کردم برای ماه دومم درآمد داشته و اینکه بتونم اون درآمد را ثابت نگه دارم نه اینکه کمتر بشه تازه
اوضاع خیلی بهتر شده بود و شد
باور فراوانی و لیاقتم خیلییی خیلییی بهتر شده بود
تا اینکه به آرزویی که داشتم درآمد از توانایی های دیگه ام
این بار رفته بودم به یکی از کافه های شهرمون بعد صاحب اون کافه یک آژانس هواپیمایی داره و بدون اینکه اصلا چیزی بهش بگم، خیلی سریع بهم پیسنهاد اسپانسری سفرهام را داد
و از وان جایی من هر وقت سفر میرم تولید محتوا میکنم حالا چه تصویری چه نوشتاری الان اینکار با درآمد هم انجام میشه شاید پولش خیلی نیست مثلا برای روزی 40-50 هزار تومان ولی خب سفره و من عاشق سفر و مهم تر از اون خوب بلدم چطور خرج کنم و حتی هزینه هام را به صفررر واقعا به صر برسونم جوری که من سفر قبلیم به رشت و یزد با اینکه 4 نفر را به همراه خودم برده بودم، نفری 30 هزار تومان شد
باورتون میشههه ؟!
من استاد ایجورر سفرهاییم به خاطر همینه میگم حتی به صفر میرسونمش.
اما چی شد که تو ماه دوم من کمتر پول درآوردم؟!
قطعا به این دلیل ارتعاش کمتری نسبت به ماه برای پول داشتم، و همینجورم شد چون من 18 بهمن قرار بود برم سفر واقعا به جنوب بارهاا گفتم
ولی بهم الهام شد نرم و وهمون موقع دقیقا یادمه فایل تصمیم گیز را ادشتم گوش میدادم
انقدرر توی وجود من شععله ور شده بود که فهمیدم یک مشل اساسی من، نگرفتن تصمیم حالا چه بزرگ چه کوچیک تا وقتی هم کارهای از طرف خود ترا انجام ندی چزور میتونی انتظار داشته باشی خداوند به بهترین شکل جوابت را بده.
من تصمیم نگرفته بودم ولی انتظار داشتم!
همون لحظه یک نشانه اومد
من دعوت شدم به یک سفری پرخیررر و برکتت واقعا واقعا خداروهزاران مرتبه شکرت
همون روز اول فهمیدم که به جای کار کردن روی چند حوزه بهتره تمرکزم را بذارم روی یک حوزه اینجوری سریع تر نتیجه میگیرم.
” تصمیم گرفتم
یکی از بزرگترین تصمیم هام
کار کردن روی باور “عزت نفس و باورهای توحیدی ” شد مهم ترین برای من حداقل تا این 40 روز فقط و فقط روی همین
آخه چی مهم تر از این دو باور
چی مهم تر دوست داشتن خودت
دیدن زیبایی های خودت
و اینکه باور کنی که خداوند یکتا تنها منبع نیروی خیر جهان
و تنها منبع ثروت آرامش خوشبختی ، و هر چیزی نیکوی دیگه است.
الان چقدررر آرام ترم
چقدررر خداگونه تر شدم، آیِ عاشق این کلمه ام
خدا گونه تر
خدا گونه تر
خدا گونه تر
به خاطرانکه تمرکزم روی همین و خواندن قرآن با تفسیرش بود دیگه وقت آن چنانی برای کار کردن روی باور ثروت ندارم
بازم نمیدونم آیا ثروت را میتونم از این کار جدا بدونم یا نه؟!
واقعا الان جوابی براش ندارم.
خدایا شکرت
دوستون دارم.
ممنونم استاد
ممنونم خانم شایسته عزیز
ممنونم بچه های گل سایت
ممنونم بچه های فنی سایت
خدایا شکرت
برای همه اشون، آرزوی سلامتی، ثروت ، خوشبختی و آرامش بیشتری میطلبم.
عاشقتم
???
این فایل برای شاید بار ۲۰ بود گوش دادم بازم درک بهتری داشتم میگید پول یک انرژی پس میتونیم بگیم پول خود خداست و من باید نزدیک خدا بشم که بتونم به این پول برسم من باید توحیدی تر بشم که برسم به این فرکانس پس و باید باورهای مخالف جامعه رو داشته باشم و بسازم و تکرار کنم تا بتونم به این پول و زندگی و استقلال مالی برسم خیلی عالی بود استاد جونم
به نام خدایی که هر آنچه دارم از اوست.
من برای بار اول این فایل رودیدم و دوست داشتم که امروز یکم مهر ۱۳۹۸ با خودم تعهد ببندم که درآمدم ۳یا بیشتر برابر بشه و سال دیگه بیام و واقعا بگویم که آره قانون خدا جواب میده به امید روزهای عالی و پراز ثروت و سلامتی.….
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
این فایل رو به دفعات زیادی گوش کردم و تعهد دادم و درآمدم به دفعات بیشتر شده و رشد داشتم
این میزانی به دست اوردم به اندازه ایمان و باور و تعهد من نسبت به خودم هست
و اگر بخام نتیجه متفاوتی ببینم..یک فرکانس متفاوت و یک باور قدرتمند کننده و ثروت ساز لازم هست
پس من دوباره میخام تعهد بدم به خودم..
البته این دفعه متفاوت چون یه حسی گفت اینجا باشه..ردپایی باشه هم برای خودم و دیگران و کمتر از یک سال بیام و نتایج رو همین جا بنویسم به امید الله😊
اینجانب، کیمیا قاسم پور متعهد میشوم که تا سال آینده درآمدم ۳برابر و بیش از سه برابر شود
امضا❤
خداروشکر میکنم که هر روز منو هدایت میکنه به جای جای این سایت و نظرات و حرفهای بچها و استاد😊
پاینده باشین عزیزان😙
به امید تهیه محصول روانشناسی ثروت چون در لیست اهدافم هست و به زودی زودی تیک میخوره😊
ثروتمند باشید جوری که تمام جنبه های زندگیتون رو ثروت تحت تأثیر قرار بده
به خدا نزدیکتر بشیم😍
سالمتر تر
روابط عشقولانه تر
ووووو بمب انرژی😊
در پناه الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان عباسمنشی
امروز از خدا هدایت خواستم و این فایل برام اومد و چقدر دقیق و واضح راهنماییم کرد 🙏
منم مثل بعضی از دوستان قبلا چندباری این فایل رو گوش داده بودم و تعهد هم داده بودم اما نتیجه نگرفته بودم…
امروز که حرفهای استاد رو دوباره شنیدم و کامنتها رو خوندم فهمیدم که واقعا متعهد نبودم
امروز اومدم دوباره تعهد بدم اما جنس این تعهد با قبلیها فرق داره ، اینحا هم مینویسم که رد پا باشه و زیر همین پست خودم ان شالله میخوام بیام نتایجمو بنویسم 😃
تعهد میدهم درآمدم را که الان حدود ۳ م تومان است را تا ابتدای سال ۱۴۰۰ حداقل به ۳ برابر و بیشتر افزایش دهم ✌
سوم فروردین ماه سال ۹۹
سلام خدای خوبم و سلام به استاد عزیز و گرامی و سلام به همه دوستان هم فرکانس من الان که این متن رو مینویسیم یک سال از نوشتن اولین تعهد نامه ام برای سه برابر شدن درامدم در ماه میگذرد،درسته که مدت عضویت من در سایت کمتر از یک سال رو نشون میده اما باید بگم قبلا هم عضو سایت بودم ولی به طور جدی سایت رو دنبال نمیکردم، خلاصه پارسال که این فایل رو از استاد گرانقدر دیدم و گوش دادم و من هم تعهدم رو نوشتم جالبه بدونید همین امروز صبح گفتم به سایت یه سری بزنم و روی امکان جدید و بسیار فوق العاده و هوشمندانهای که جدیداً روی سایت قرار گرفته بعنوان من را به سوی نشانه ام هدایت کن کلیک کردم و دوباره همین فایل برام اومد و دوباره دانلود کردم و با گوش جان دل سپردم به فایل استاد و خیلی کیف کردم و جالبه بدونید یه مدتی بود باورهام دچار نوسان شده و احساس میکنم تمریناتم رو درست انجام نمیدم ، انجام تمرینات مثل این میمونه که یک اتاق تمیز رو تصور کنید که یکی دو روز تمیز نمیشه و وقتی به اتاق نگاه میکنی میبینی تمام اتاق پر از اشغال شده و خیلی مرتب نیست و همه چی در هم شده و اصلا دوست نداری وارد اتاق بشی ، تا اینکه دوباره دست بکار میشی و اتاق رو تمیز و مرتب میکنی و این دفعه وارد اتاق شدن کیف داره و از تمیز و مرتب بودنش حال میکنی ، دقیقا ذهن من هم یه همچین حالتی پیدا کرده بود یعنی مدتی بود خوب روی باورهام کار نمیکردم و یا به قول استاد تمریناتی که باید هر روز تکرار و تکرار شوند تا ملکه ذهن شوند را تکرار نمیکردم و خیال میکردم تقصیر دنیاست که دوباره یه کمی اختیار کار از دستم در رفته و به اصطلاح درامدم کم شده ، تا اینکه همون طور که گفتم امروز صبح به سایت سر زدم و فایل رو دوباره گوش کردم دیدم اصلا درامد امسالم میانگین به جای سه برابر شدن شش برابر شده خدا رو هزار بار شکر کردم و کمی هم خجالت زده شدم که چرا کم کم داشتم دوباره با شرک وجودم را مانند همون اتاق پر از اشغال میکردم و از خدای خوب خودم سپاسگزارم که دوباره هدایتم کرد و همین الان دوباره تعهد میدهم به امید خداوند متعال درامدم در سال ۹۹ به جای سه برابر سی برابر شود و تعهد میدهم مواظب اتاق ذهنم باشم که همیشه تمیز و مرتب باشه و خدا رو شکر میکنم در این ماه مبارک و پر از خیر رو برکت دوباره من رو هدایت کرد که به داشته هایم توجه کنم و مواظب ذهنم باشم و سپاسگزارم از خدای خوب خودم بابت داشتن این استاد گرانقدر و دوست داشتنی که به من و دوستانم کمک میکنه که همیشه به درستی روی باورهامون کار کنیم و هیچ وقت فکر نکنیم که دیگه همه چی رو یاد گرفتیم و دیگه احتیاجی به کار کردن روی ذهنمون و اموزش دیدن نداریم ، مثل این میمونه که یک روز احساس کنیم دیگه لازم نیست غذا بخوریم چون بدن ما دیگه به غذا احتیاج نداره ، و این خیلی خطرناکه و امروز زنگ هشدار برای من فعال شد که داری خطا میری مواظب افکارت باش که تو رو به بیراهه نبره،،، خدایا شکرت که همیشه هوای من و دوستانم رو داری و هر روز ما رو هدایت میکنی به مسیر کسانیکه به انها نعمت و ثروت و سلامتی و خوشبختی داده ای و دوباره از استاد عزیز و تمام دوستانی که برای این سایت هدایتگر زحمت میکشند ممنونم و دست همه این دوستان رو میبوسم چون همگی دستانی از طرف خداوند متعال در زندگی ما هستند و امیدوارم همیشه، شاد، سلامت، خوشبخت و ثروتمند در دنیا و اخرت باشید انشاالله این تیکه از استاد کپی کردم تا جواب خوبی هاش رو به خودش برگردونم خیلی همتون رو دوست دارم به امید روزهایی درخشان در زندگی همه ما شما را به خدا می سپارم با تشکر از همه شما یونس عبدالهی هستم عضو کوچکی از سایت ،،،خدا نگهدار همه ما باشد انشاالله،،،
دوستای خوبم و استاد عزیزم سلام
کل داستان پول به باورهای ما برمیگرده
پس چه باورهایی دارم که باعث میشه که من در مدار فقر بمونم؟
1- پدرم گاوداری داره و با عموهام شریکه و هر وقت مامانم ازش پول خواست یا ما بچه ها، می گفت که من پول ندارم. خرج شما زیاده من نمی رسونم. یکم قناعت کنید. بعد میامد حساب کتاب می کرد و می گفت وای فلان جا ضرر کردم.و یادمه من که بچه بودم خیلی غصه می خوردم که بابام وای دیگه پول نداره و الان باید چیکار کنیم.
و ماشین سنگین هم داشت و هر وقت که با داداشم سرماه حساب کتاب می کردن کم می آوردن و می گفتن شوپرا کار نمی کنندهمش از زیر کار در می رن. یادمه هیچ وقت نگفتن خدا رو شکر این ماه درآمدمون خوب بود.
پدرم وضع مالی خوبی داره اما با رنج کشیدن به دست آورده ولی یکی از عموهام با وجود اینکه با پدرم شریکه اما وضع مالی خیلی خوبی داره/ به نظرتون علت چیه؟ یادمه بچه که بودم هر وقت می رفتم خونه عموم، میدیدم دختر عموهام لباس و کیف و کفش و … میخرن همیشه بریز به پاش داشتن و من ناراحت میشدم که چرا من برای این که ی لباس ساده بگیرم باید کلی گریه کنم. کلی حرف بشنوم.
الان که فکر می کنم علت تفاوت نتایج عموم با پدرم رو می فهمم. عموی من به فراوانی باور داشت و باور داشت که پول راحت بدست میاد و همین موضوع باعث شده که الان خیلی ثرتمند تر از پدرم زندگی کنه و هم با وجود اینکه از پدرم بزرگتر هستش ولی خیلی جوون تر باشه.
در صورتی که پدر من تحصیلات بالایی داره و خیلی پشتکار داره و ریسک پذیره و این گاوداری که داریم رو بابا شروع به احداث کرد و قبل از اون برادرها وضع مالی خوبی نداشتن.
ببینید دوستان شغل یکیِ، درآمد دقیقا یکیِ اما چرا نتایج زندگی ها متفاوته؟
دوستان باورهای ما ریشه در کودکی ما داره. من از رفتار پدر و برادرم باور کردم که پول به سختی بدست می آید پس باید خیلی با غناعت خرج کنم. من باور کردم که نباید به دیگران اعتماد کرد همه می خوان ازت سوء استفاده کنند.
من باور کردم که نمی تونم هر چیزی که می خوام رو راحت بدست بیارم.
من باور کردم که لیاقت اینو ندارم که هر چیزی که می خوام رو داشته باشم.
دوستان شاید باورتون نشه که وقتی ازدواج کردم برای گرفتن جهیزیه، همش دیگران تو گوشم خوندن که بابات نداره ، به فکر خواهرای بعد از خودت باش و جهیزیه ات رو کم تر بردار و با این کارشون به من احساس گناه می دادن که ی وقت چیزی نخوام، ی وقت خودخواهی نکنم.
اما در صورتی که دقیقا ازدواج من و دختر عموم یک ماه با هم فاصله داشت و اون کلی جهیزیه خریده بود کلی، اما الان که نگاه می کنم می بینم دختر عموم هم بعد خودش دو تا خواهر داشت. اما با باور فراوانی خرید کرد و جالبه که بدونید عموم بعد اون روز به روز وضع مالیش بهتر و بهتر شده و میشه.
الان هم دقیقا این ماجرا رو داریم که خرج نکن. بابا نداره و از این حرفها که من الان می دونم اینا از باورهای ما ناشی میشه.
دوستان یادمه بچه که بودم حدود 20-22 سال پیش پدرم به داداشم 20 ملیون پول داد( اون موقع پول خیلی زیادی بود) که کسب و کارخودش رو شروع کنه ولی هیچ اتفاقی نیفتاد. با وجود این که بابام کلی آشنا داره و سرمایه اولیه داد اما چی شد هیچی، پس ثروتمند شدن ربطی به سرمایه اولیه و یا بابای پولدار نداره به باورهای ما ربط داره.
یادمه تازه که ازدواج کرده بودم هر وقت می رفتم خرید و با عشق خرید می کردم( من همیشه دوست دارم بهترین جنس و با کیفیت ترین ها رو بخر) مامانم بهم می گفت نخر گرسنه می مونی، پولات رو پس انداز کن، و این حرفها تا مدت ها موقع خرید ترسی به دلم می انداخت که نمی تونم براتون بگم. همش می گفتم نخرم ، پولامو نگه دارم، ی وقت لازم نشه و از این حرفها.
پدرم از اول با ازدواج من و همسرم مخالف بود و همیشه این باور رو واسم ایجاد کرد که همسرم توانایی پول ساختن نداره، چون باباش پولدار نیست، چون تحصیلات نداره، چون باباش به فکرش نیست و واسش سرمایه جور نمی کنه و کلا این که بچه های این آدم ( پدر شوهرم) عرضه پول ساختن ندارند. منم باور کردم . اما همسر من خیلی باهوشه، خیلی پشتکار داره، و این که مثل من می خواد که رویاشو بسازه و امروز 30 روزی هست که به صورت کاملا جدی داریم کار می کنیم. داریم باورهامونو درست می کنیم. همسر من بهترین همسر دنیاست. خدایا ممنونم.
دوستان ما لازم داریم روی خودمون و باورهامون اساسی کار کنیم. من که خیلی به این کار نیاز دارم
قبلنا همش دنبال راهی بودم برای بهتر کردن شرایط مالی ام و کلی کار انجام دادم اما به نتیجه نرسیدم. اما این راهی که خدای عزیزم بهم نشون داده رو خیلی دوست دارم و بهش ایمان دارم. خدا حجت رو واسه من تمام کرده من باید این راهو ادامه بدم. من رسالتم اینه که ثروتمند بشم تا بشم الگوی خواهرهام، الگوی دیگران که چطوری ثروتمند بشن و خوب زندگی کنند.
استاد ممنون