چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۱ - صفحه 42

بنام خداوند هدایت کننده به راه راست

سلام

یه نکته ای به ذهنم رسید که اول بگم بهتره.من اعتراف میکنم که یکبار بیشتر درآمد ایجاد نکردم و بعد مدت کوتاهی هم قطع شد چون من اون ورودی های مناسب و مسیر درست رو ادامه ندادم و کلا از بحث ثروت دور شدم.الان ولی اینجام و به خودم تعهد میدم که درآمدم رو ۳ برابر و بیشتر کنم تا یکسال آینده و کمتر و جهادی اکبر برای اینکار به راه میندازم ، جهادی که ادامه داره و نتایج فقط انگیزاننده اونه برای ادامه این مسیر.نتایج فقط بهم میگن که اگر میخوای همیشه زندگیت لذت بخش باشه ، راهش همینه که تا الان اومدی و باید ادامش بدی.مثل یه درخت که هرچقدم بزرگ و قوی باشه ولی اگر از ریشه درش بیاری ، میبینی که کم کم نابود میشه و خشک خشک.اون درخت برای داشتن برگهای همیشه سبز و زیبا و پایدار بودن سیستمش ، نیاز به آب ، خاک ، نور و … داره و منم برای پایدار بودن و بزرگ شدن نتایجم نیاز به هرروز کار کردن روی باورهام که مثل ریشه های همون درخت هستن دارم.

خوبی داستان اینه که الان دیدگاهم نسبت به قبل فرق کرده و نتیجه مالیم رو به بیرون ربط نمیدم چون دقیقا یادمه که خدا چطور مشتری مناسب رو هدایت کرد به سمتم.

همون یکبار ایجاد درآمد از کار مورد علاقه و راحت پول ساختن بوسیله کار کردن روی باورها و رفتن به مدار ثروت ، اینقدر برام باورسازه که برای الانم کارو بسیار برام ساده کرده و میگم فقط باید مثل دفعه قبل حتی بهتر ، همون باورهایی که روشون کار کردی رو کار کنی و الگو ها رو مرور کنی و بعد هدایت میشی و ثروت به راحتی ساخته میشه.

حالا این به ذهنم اومد چقدر این نکته میتونه برای بقیه هم مفید باشه که بدونن حتی اگر الان هیچ نشانه ای از نتایج مالی نمیبینن ، نا امید نشن و بدونن خدا هدایت میکنه وقتی شما ترمزهات رو برداری

منم وقتی داشتم روی باورهام کار میکردم ، نتیجه تا مدت زیادی نمیومد چون من یه سری مقاومتا داشتم و بلافاصله وقتی اون مقاومت ها کنار رفت ، نتیجه ایجاد شد.

قانون ساختن و خلق یکسانه تو همه چی.کوچکترین چیزی که ایجاد کردیم رو میتونیم استفاده کنیم و تایید کنیم و بگیم ببین قانون درسته و من که هماهنگ شدم ، نتیجه رخ داد.حالا تو بحث ثروت هم همینه و باید مقاومت هام رو بردارم.یعنی خود من که سعی کردم با همین منطق با ذهنم روبرو بشم و بگم اگه اونجا و اونجا و اونجا شد ، پس اینم میشه فرقی نداره.فقط موضوعش فرق میکنه وگرنه قانون رسیدن بهش که یکیه.اینطوری آروم بودم و باعث میشد کار کردن روی باورهام رو ادامه بدم چون اگه آدم باور نداشته باشه میشه که اصلا حرکتی نمیکنه یا اگرم بکنه ، پیوسته نخواهد بود که نتیجه بده.

باید باور داشته باشی که تو جهان فرکانسی زندگی میکنی که فقط و فقط به فرکانس های تو پاسخ میده و ۱۰۰ درصد اون چیزی که میفرستی ، اتفاق میافته.

پس حالا که اینطوریه بیا بگردم تو وجودم ببینم چه باورهای ایراد داری دارم.هرچقدم با فایلای استاد بیشتر کار کنم ، کارم هم راحتتره برای تشخیص ترمز و البته که باید اول از خدا هدایت بخوام و بعد خودش خیلی راحت هدایتم میکنه و من باید مقاومت رو بزارم کنار و هرچی خدا گفت عمل کنم.بعد نتیجه میشه روز به روز نزدیک تر شدن به ثروت.

در مورد عمل به الهامات یه مثال بزنم که همین ۱ ساعت پیش رخ داد.

من توی سایت دنبال یکی از دوستان بودم و رفتم سرچ زدم اسمشون رو و ۱۳ صفحه نتیجه باز شد برام.حالا نمیدونم صفحه اول یا دوم بودم ، حسم بهم گفت آخرین صفحه همون کسی هست که دنبالشی و من بی توجهی کردم و این حسم خیلی قوی بود و چندبار هم وسط صفحه عوض کردن میخواست بهم بفهمونه ولی من عمل نکردم و آخرش رسیدم به ندای قلبم و دقیقا اون فرد تو صفحه آخر بود.حالا این واسم درس شد که هیچوقت حس درونم رو نادیده نگیرم و به کوچکترین و احمقانه ترین و پیش پا افتاده ترین الهامات عمل کنم و به این شکل وصل بشم به خدایی که میخواد منو در راستای باورهام هدایت کنه و بزارم کارامو مدیریت کنه.

من تا قبل کار کردن روی باورهای ثروت آفرین ، ثروت یه موضوع گنگ تو ذهنم بود و نمیتونستم بپذیرم که ثروت یه فرکانسه ولی وقتی اومدم روی باورهام کار کردم با همون منطق که اگر جاهای دیگه جواب داده پس اینجا هم میشه و همچنین دیدن الگوهای زیادی که میدیدم و کمکم میکرد به باور بیشتر این قضیه ، تونستم حرکت کنم یعنی حرکت ذهنی از مدار فقر به ثروت و نتیجشم دیدم.

خلاصه اومدم این جلسه که خودش هدایتی بود برام رو گوش کردم و تعهد دادم و نشستم باورهای درست رو از دل صحبت های استاد کشیدم بیرون و همچنین کامنت های عالی دوستان رو خوندم و باورهای ثروت آفرینی که نوشته بودن رو نوشتم و بیاد آوردم یه سری ترمز هایی که داشتم و اصلا فراموش کرده بودم کار کردن روشون رو و روز بعد ، وقتی رفته بودم برای انجام تمرینات شخصی ، یه پدر و پسری و یه بچه دیگه تو ورزشگاه بودن و حسم میگفت برو بهشون بگو آموزش فوتبال میدی و منم قبل شروع تمرینات گفتم باید به حسم گوش کنم و رفتم و گفتم و اون پسر که تنها اومده بود ، بعدش بهم گفت من میخوام آموزش ببینم و دارم جایی کار میکنم و اگه اونجا اوستام بهم پول داد ، میام شروع میکنم و این خودش یه نشونه بود برام هم از اینکه به محض تعهد دادن و تکرار باورهای درست و خواستن اینکه درآمد بسازم ، این فرد رو هدایت شدم به سمتش هم اینکه همیشه من خواستم این بوده که با افرادی کار کنم که خودشون مشتاقن برای پیشرفت و حاضرن بها بدن و دقیقا این پسر دقیقا همین ویژگی رو داشت و خدا رو شکر میکنم بابت این نشونه.

البته خواسته های دیگرم هم اینه که مشتری ها دست به نقد باشن و راحت هزینه رو پرداخت کنن و همچنین به بالای ۶ نفر آموزش بدم تا کارم راحتتر باشه.

من به این فرد وابسته نبودم و حتی وقتی رفتم به اون پدر و پسر و این پسر دیگه ، گفتم ، اونا که گفتن نه ، من رفتم و گفتم من طرف خودم رو انجام دادم و رفتمو گفتم و بعدش این پسره آمد باهام حرف زد و در کل سعی میکنم حواسم باشه که مشرک نشم و یادم نره کیه که قدرت دستشه و بزارم رب من آدمای مناسب رو هدایت کنه سمتم

خدای منه که داره از طریق آدما کارای منو انجام میده ، پول میده ، عشق میده و خداست که تنها قدرت کیهانه و حساب کردن روی رب العالمین منو به پادشاهی جهان میرسونه

خدایا سپاسگزارم

خدا یار و نگهدار همگی