چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۱ - صفحه 81
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/12/abasmanesh-1-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2016-12-25 10:54:592020-08-28 08:35:37چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام ودرود بی پایان خدمت استادگرامی وخانم شایسته عزیز من امروز شگفت زده شدم چون اول صبح ساعت 6/30 اومدم درسایت گشتی بزنم وهدایت شدم به این فایل ویادم اومد پارسال هم این فایل راشنیده بودم وتمرین راانجام داده بودم بنابراین رفتم به توصیه استاد عمل کنم وهمین جمله وتعهد افزایش درآمد سه برابری رادر دفتر شکرگزاری ام بنویسم وباکمال تعجب دیدم تاریخ قبلی که من تعهدرانوشته بودم 22 /12/ 1400بود واین اتفاق جالبی بود که دقیقا سریکسال دوباره من تعهدرانوشتم وواقعا درامدم بیشتر شده است ،استاد عزیز این تمرین معجزه میکنه ومن باعشق فراوان امروز نوشتم درامدم را5 برابر کنم ازشما بسیار سپاسگزارم وخداراشاکرم که مرا غرق فراوانی ونعمت های بی شمارش کرده هزاران بار شکر شکر شکر ازهدایت خداوند مهربان ممنونم که مرابا آگاهی های سایت استاد عباس منش آشنا کرد درپناه خداوند سلامت وشادمان وسرفراز باشید 🪷
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم️
باورهای محدودکننده این فایل:
باور محدود=ثروت و ثروتمندشدن ربط داره به یک شغل خاص!!؟
باور قدرتمند=همه ی شغلها به یک اندازه پتانسیل ثروت ساختن رو داره
تمام عمرم همینجوری فکر میکردم!!حتی الانم شاید اینجوری فکر کنم
چن هنوزاینقدر باورام قوی نشده وقتی که تکرارمیکنم این جملات رو ذهنم هنوزم مقاومت داره که باید خیییییلی کار کنم.
باور محدود=کسی که وضع مالیش خوبه،پدر ثروتمندی داشته و بهش سرمایه اولیه داده!!؟
باورقدرتمند=بدون هیچ سرمایه و باهمون چیزیکه داری می تونی کار رو شروع کنی .مث هزاران نفر از افراد خودساخته و کار آفرین که با همون امکاناتی که داشتن شروع کردن .مثل هیلتون که از اتاق خونش شروع کرد!
باور محدود=اگه کسی از نظر مالی وضعش خوبه دلیلش پارتیه!با پارتی به شغل و درامد خوبی رسیده!!؟
باورقدرتمند=برای موفق شدن نیازی به پارتی نداریم.فقط باید خودمون با توکل و ایمان به خدا بندکفش هامون رو سفت تر ببندیم و اولین قدم ها رو برداریم
استادمن سال قبل این تعهد رو نوشتم با اینکه شاغل نبودم!
بعدش شاغل شدم به لطف خدا،درآمدم خیلی کم بود.اما ادامه دادم بارها این تعهد رو نوشتم و درامدم بیشتر شد
الان که دارم این کامنت رو مینویسم درامدم2برابروبیشترشده
الان دوباره با ایمان تعهدم رو مینویسم
اینجانب زکیه رمضانی در این تاریخ1401/12/20تعهدمیدهم که تا یکسال آینده در آمدماهیانه من حداقل 3برابر درآمدکنونی وبیشتر شود.
سلام به دوست عزیزم خداوند را صد هزار مرتبه سپاسگزارم که توانستی شاغل شوی و باور های جدید بسازی من هم قبلاً شاغل نبودم و حالا بالای باور هایم کار میکنم و در آمد من هم سه برابر شده خدا را شکر و چقدر زیبا این باور ها را شناسایی کرده خدا را شکر خدا را شکر.
من هم جنس آورده بودم و اولین فروش را انجام دادم و حالا هم منتظر هدایت خداوند هستم به سمت تجربه جدید
هر کجایی دنیا هستی در پناه تنها فرمانروای جهان شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️
سلام درود به دو تا از بهترین بنده های خدای عالم
ردپای نوزدهمین روز سفرم
استاد عزیزم با توضیحات شما که گفتید پول یه انرژی و فرکانسیه که روی ریل خاصی قرار داره روی مدار خاصی قرار داره
و این طوری نیست که ما از پول بخوایم بیاد تو مدار ما همونطور که وقتی ما ماهی میخوایم از ماهی نمیخوایم که بیاد تو خشکی این ما هستم که باید بریم سمت دریا جایی که ماهی هست
استاد ناخودآگاه یاد فایل روز 18 افتادم یعنی دیروز
اینکه من باید در خریدن لوازم وسایل و هر چیزی که مورد نیازم هست دقت بیشتری کنم و کیفیت و نتیجه ای که اون ابزار یا کالا یا خدمات برای من داره باید اولویتم باشه نه قیمتش
و با تکرار این گونه خریدها یواش یواش مدارها تغییر میکنه و هر چه تکرار بشه به مدارهای بالاتر هدایت میشیم
الحق که خانم شایسته عزیز به ترتیب فایل ها رو چیدن تو این سفر که ما به تکامل برسیم و درک بهتری از قانونمندی جهان داشته باشیم
از همینجا از ایشون کمال تشکر دارم واقعا که این درک قابل توجه بخاطر همون نکته ایه که استاد درمورد خانم شایسته عزیز میگن که ایشون بیشتر از من در صلح کامل با خودشون هستن و این یه نشونه واسه من بود تا درک کنم صلح با خود یعنی چی
پس نتیجه گرفتیم که اگه میخوایم جریانی از پول و ثروت وارد زندگی ما بشه این ما هستیم که باید خودمون رو در مدار پول ببریم
و یکی از راه هاش اینه که با خرید اجناس با کیفیت بالا که همراه میشه با تزریق احساس ارزشمندی در حین خرید به تک تک سلول هامون
خودمون رو به ریلی که ثروت در اون هست برسونیم
و من خیلی خیلی خوب این اصل رو فهمیدم و البته که باید تکرار و تمرین کنم تا در پس لایه های ذهنم قرار بگیره
راستی استاد جان ازت خیلی مچکرم که بهم فهموندی دنبال تکنیک و ازین چیزا نباشم
و این اصل رو حقیقت رو اگه بفهمم و بهش عمل کنم و تکرار کنم اون چیزی رو که فهمیدم این یعنی در مسیر خواسته ها قرار گرفتن که فقط نیاز داره به تکرار و تمرین
استاد تعهدم رو نوشتم
هر روز دارم روی باورهام کار میکنم ساعتها گوش میکنم مینویسم و تکرار میکنم دانسته هامو و روزانه در برخورد با آدمها شرایط و موقعیتها آگاهانه اجرا میکنم که باید اعتراف کنم که بعضی وقتا از دستم در میره ولی خدارو هزار مرتبه شکر دوباره برمیگردم به مسیر و احساسم رو خوب میکنم
اگه بخوام یکی از این انحراف از مسیرهام البته درک چیزی رو که فهمیدم رو بگم اینه
امروز یکی از اقوام فوت کرد که خیلی برام عزیز بود و دوستش داشتم و ایشون در مسافت 3 یا 4 ساعته ما زندگی میکردن که هر کی از فامیل که وسیله ای داشت رفت و دریغ از اینکه یکی از اون آدما به من هم بگه که فلانی تو هم بیا با ما بریم
من یکم بهم ریختم چون زمانی که ماشین داشتم خیلی از آدما جایی میخواستن برن همیشه یجورایی توقع داشتن که برسونمشون
بعضی وقتا هم خیلی اذیت میشدم آخه نه هم میگفتم ولی اونا جوری رفتار میکردن که احساس گناه بهم بدن که من دارم اشتباه میکنم که درخواست اونارو رد میکنم
خلاصه بگذریم که خیلی وقته دیگه از این جور احساس گناه ها بهم دست نمیده چون من فقط خودم رو مسئول خودم دونستم
با دختر خالم که ایشون هم تقریبا رو خودش کار میکنه ولی طور دیگه ای، صحبت کردم و حال درونیم رو گفتم
ایشون گفتن باید قانون درخواست و دریافت رو عمل میکردی،تو این کار رو نکردی
(که بعدا به این موضوع هم فکر کردم و احساس کردم اره درست میگه اینم میشد و اگر هم قبول نمیکردن نباید غمگین و ناراحت میشدم چون اینطوری بازم به خودم ظلم میکردم)
و من گفتم آخه بنظر من این یه اتفاق یهویی بود و راه دوره و اینا وسیله داشتن و چطور قبل از رفتن برای حل مسئله ای که در غیاب شون دارن رو از من درخواست میکنند ولی حتی نمیپرسند تو چی میای؟میری؟
خلاصه یکم بهم برخورد ولی بعد از یه ساعتی تونستم نکته ازش بگیرم که آخ آخ آخ چه نکته ای
استاد من باز چشم امید به غیر خدا کردم و انتظار از آدم ها داشتم وقتی یهو فهمیدم گفتم وااااای نباید اینجوری فکر میکرم
انتظار از آدمها
امید به غیر خدا
و باز شرک شرک شرک
و چقدر خوشحال شدم که سریع مچ خودمو گرفتم و باز گوش خودمو کشیدم دختررررر نکن این کار رو
اولا نرفتی که نرفتی
دوما اگه میتونی پاشو ماشین تو راهی سوارشو برو
سوما بازم نتونستی خب یعنی نباید میرفتی یعنی در مدارش نبودی و تماااام
تو با این کارت داری به خودت ظلم میکنی
پس بی خیال و بگو خدا قرین رحمتش گرداند و احساست رو خوب کن
من بخدا که حالم خوب شد
و البته انگیزه گرفتم که بیشتر روی باورام کار کنم تا زودتر به مدار های بالاتر برسم
از خدای خودم فقط درخواست کنم
و این داستان امروز این درس رو هم برام داشت
تضاد ها اومدن که ما رو رشد بدن آره همینطوره
( از خدای رزاق و توانای خودم که فرموده اجابتم کنید تا اجابتتان کنم درخواست یه ماشین خوب و عالی میکنم تا سال آینده ماشینی رو که دقیقا امروز قبل ازین ماجرا بهش فکر میکردم رو بخرم)
هُوَ رَبِّی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ
اینها نتیجه آگاهانه کار کردن روی باورهامونه اما چون ما هنوز نو پا هستیم در این راه طبیعتا لغزش هایی داریم و چقدر خوبه که متوجه لغزش هامون میشیم
در صورتی که قبل از اینها به اعمال و رفتار های به قول استاد عزیزم نازیبامون ادامه میدادیم و دریغ از اینکه یک ساعت به کارمون به رفتارمون فکر کنیم و بخوایم تغییری ایجاد کنیم
خدایا شکرت
استاد تو زندگی من داره خیلی اتفاقا میفته که دوست دارم با لذت براتون بگم ولی احساس میکنم الان وقتش نیست
دمتون گرم
عاشقتونم
به امید دیدار
سلام استاد عزیز
من 2 سال پیش با یک استاد دیگه روی باور هام کار کردم و با جدیت تعهد دادم که درآمد خودم رو چند برابر کنم و این و به یک سال نرسید در آمد من بیش از 3 برار شد و من سست شدم در همون فرکانس موندم و خدارو بینهایت شکر میکنم که خدا دوباره منو هدایت کرد وارد این سایت شدم و قسم خوردم تعهد دادم درآمدم رو در سال آینده حداقل به سه برابر و یا بیشتر برسانم
خیلی ممنون از استاد که با این فایل با ارزش دوباره به من یاد آوری کرد قانون رو خدایا شکرت
با سلام
روز نوزدهم
من ریحانه رحمتی تعهد میدهم که تا یک سال بعد درآمد خود را سه برابر یا بیشتر افزایش دهم .
شغل من بندگی کردن هست و در شرکت خداوند کار میکنم . کار من لذت بردن و توجه به زیبایی هاست و اینکه هرروز رو باور و ایمانم کار میکنم و او تمام کارها را برایم انجام میدهد .
و خدا برایم کافی ست .
به نام خداوند مهربان و بخشنده
روز نوزدهم سفر نامه
سلام به استاد عزیزم مریم جان و تمام دوستان همسفر خدایا شکرت بابت 19روز عشق حال با خدای خودم خدایا شکرت من فواد بنیادی تعهد میدهم که درآمدم را تا سال آینده سه برابر و یا بیشتر کنم خدایا شکرت یکی باور های مخربی که داشتم و دارم و روی آن کار میکنم این بود که فکر میکردم که یک شغل خاص باید داشته باشم که پولدار شوم و یا پول در بیارم و یا فکر میکردم که بعضی ها از طریق خانواده شأن پولدار میشن خدایا شکرت که حالا در مسیر رشد و یکتا پرستی قرار گرفته ام خدایا شکرت و حالا میفهمم که من زندگی ام را با افکار و باور هایم میسازم خدایا شکرت
و من هزاران بار خداوند را سپاسگزارم که در این مسیر قرار گرفته ام خدایا شکرت بابت این مسیر فوقالعاده خدایا شکرت
رد پای روز نوزدهم من
هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به خودم سلام به جمع یکتا پرستان خداوند را هزاران بار سپاسگزارم بابت این که من توانستم در عرض کمتر از یک سال در آمدم را سه برابر افزایش بدم خدایا شکرت خدایا شکرت در آمدم فعلی من سود خالص 5000هزار افغانی است که قبلی 1500در ماه بود که یک چیز تقریبی گرفته بودم خدایا شکرت و از چیزی که نوشته بودم هم 500افغانی بیشتر شده خدایا شکرت خدایا شکرت
سلام به همگی سلام استاد عزیزم
من پارسال این فایل رو برای اولین بار گوش کردم و تعهد رو نوشتم در حالیکه بیکار بودم و فقط ماهیانه یک میلیون و پانصد تومان مادرم برام واریز میکرد . وقتی این تعهد رو نوشتم و دوتا فایل مربوط به این فایل رو گوش کردم و عمل کردم بعد از دوسه ماه یک شغل با ماهی 3 میلیون تومان براحتی پیدا کردم نزدیک خونم و بعد از دوماه حقوقم بیشتر شد و شد 4 و 500 یعنی دقیقا سه برابره 1و500 و الان که یکسال میگذره 5 میلیون درماه حقوق میگیرم و دیشب مجددا این تعهد را نوشتم که در سال جدید حداقل 15 میلیون و بیشتر میشود یا دراین شغلی که هستم یا هر جایی که خداوند هدایتم کند . خدایا شکرت برای اشنایی با استاد عباسمنش
سلام
دیروزباخودم گفتم خدایا وقتی توی یه روز اتفاق خوبی میفته کل روزت انگار انرژیت صدبرابرمیشه وکیف کوکی
استاد من قبلا هم فایل هاروگوش میدادم ولی ایمان نداشتم وتردیدداشتم باخودم میگفتم کوپس چرانتیجه هام هرروزبزرگ تر نمیشه چراانقدردیریه اتفاق خوب میفته ،تصمیم گرفتم تایم بیشتری ازروزمو به فایل هاگوش بدم وفک میکنم باعث شد که چیزی که قبلانمیشنیدمش روبشنوم!شنیدم گفتین باید به حرفام ایمان داشته باشین یا صفرباشین یا یک
ده بارتوی فایل هاتون میگفتین اگه باورداشته باشین رخ میده
تصمیم گرفتم تردیدمو کناربزارم وحتما شنیدن بیشترفایل ها و کارکردن روی خودم باعث شدبرخلاف قبل بتونم. ازجایی شروع شد که کامنت قبلیو زیر همین فایل نوشتم باخودم میگفتم من تونستم یه بار بدون تردید و ایمان قوی وکنترل ذهنم نتیجه خوبی بگیرم پس بازم میتونم
خلاصه 9 اسفندازخداخواستم یه اتفاق خیلی خوب رخ بده تا کل روزم انرژیم صدبرابر بشه تایین نکردم چه اتفاقی ولی چندتا مثال واسه خودم زدم که بارخ دادنشون چقدرامروزحالم بهتربهتره
اتفاق خوب رخ دادکامنت من توسط خانم شایسته (اگراشتباه نکنم)ستاره گرفت کلی خوشحال شدم چون خیلی دوست داشتم این اتفاق انجام بشه وازخداخواسته بودمش قبلا
بعدباخودم گفتم چرایکی میخام سه تااتفاق خوب رخ بده ومنتظرمیمونم وهمش منتظرشنیدن یه اتفاق خوب بودم!
اتفاق بعدی رخ داد پدرم بهم زنگ زد واحوالپرسی و بعد گفت که 11 اسفندبرام فلان مبلع میریزه
دیدم دومی هم انجام شد خدایا واقعا ایمانم و باورهام دارن نتیجه میدن!!!!!!!!!!!!سومیشم میخام ها
یه نفرزنگ ایفون روزدخواهرم بود خیلی وقت بود ندیده بودمش و حسابی دلتنگ
گفتم خدایا توکه تا سه تادادی حالا چهارمیشم بده میدونم که توبی نهایت هستیاولش یه حسی گفت فک نمیکنی خیلی پرومیشی؟!
بلافاصله صدای استاد اومد توی گوشم که گفت :بعضی ها فک میکنن خداچرتکه میندازه وقتی یک نعمتی بهشون بده فک میکنن اگه بعدیو بخوان خدامیگه دیگه پرومیشی اون رو بهت دادم بسته !
منم همین جوابو به فکر ذهنم دادم
اتفاق چهارم هم رخ داد
یه اتفاق فوق العاده بزرگ برای من خیلی خیلی بزرگ اینجا ازش یاد میکنم ولی بعدن میگم چیه چون هنوز احتمالیه ولی حتی شنیدن این خبر اگر اتفاق هم نیفته برای من خیلی خیلی خوشحال کننده هست چون دقیقن وقتی خبرشو شنیدم که قول چهارمین اتفاق خوب رو از خداگرفته بودم خیلی ذوق دارم برای گفتنش
فقط اخرش باخودم گفتم خدایا انقدر قشنگ وراحت میشه بدست اورد چرا من تاحالا انقدر به خودم سخت میگرفتم
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش
روز 19 سفرنامه
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
امروز که این فایل را گوش دادم بعد از اولین تعهدم که نوشتم تعهد میدهم درامدم را حداقل 3 برابر کنم وروی باورهام کار کنم از خودم واین 1 سال و 5 ماه میگویم
ابتدا با ذکر تاریخ مینویسم که خاطرم بماند از کجا به کجا رسیدم
منی که قبل از اشنایی با استاد با استاد دیگه ای در حدود فروردین سال 99زمینه قانون جذب کارم رو استارت کردم ودر یک ماه بعد از بیماری اپیدمی که در اسفند 98 شروع شد برای رهایی ذهن م از بیماری وترس ناشی از ان تلویزیون را کلا خاموش کردم واخبار را فراموش کردم با باورهای جدید ورسیدن به پول بیشتر با اولین پیشنهاد از سوی یکی از اقوام با مقاومت زیاد وسردر گمی ووسوسه پول بیشتر وارد بازاریابی شبکه شدم شرایط کاره شبکه واختلال در احوالاتم وسردرگمی وتوهم ان باعث شد با اینکه کارم را عالی انجام میدادم وانباردار شرکتی مهم بودم وبعد از چند ماه حدود ابان 99ودرگیری با سرپرست شرکت اخراج شدم وبا توهم اینکه الان دیگه وقتم ازاد تره شروع به فعالیت شبکه کردم ونسبتا رشد کردم ولی پلن شرکت عوض شد ومن هم دیگه نای ادامه رو نداشتم ولی همچنان میخواستم به هر طریقی شده دوباره از یه جایی استارت کنم ولی بعد از تعویض چند شرکت مشابه وعدم نتیجه گیری دیگه احساس کردم بابا بسته جواب نمیده منی که تمام زندگی واعتبارم را هم به گند کشیده بودم وکلی قرض هم بالا اورده بودم با کمک یکی از دوستان کار پاره وقتی رواستارت کردم اون فضا شرایطی رو در اختیارم گزاشت که بیشتر دنبال مطالب قانون جذب باشم وتوانستم با پولی که با یکی از اقوام شریک بودم پس بگیرم ماشینی گرفتم با کار پاره وقتی دومی هم پیدا کردم روی هم وحدود 12 ساعت کار حقوقی معادل 3/5 دریافت میکردم واینجا بود که با استاد تو اینستاگرام اشنا شدم وهی بیشتر به سمت ایشان کشیده شدم وحس وحال بهتری را تجربه میکردم همچنان فشار مالی داشتم ولی ارام تر بودم تا در ادامه با باورهای جدید ودادن تعهد 3 برابری حقوق بعد از دوماه به کاری رسمی در شرکتی معتبر هدایت شدم ولی کار اول رو که تو یه دکه بود رها نکردم گفتم نکنه کم بیارم درامد اون ماهم وحقوق اول به حدود 9 میلیون رسید و من به سرعت وبا تلاش فراوان وعلاقه در کار جدیدم رشد میکردم وبرای اواخر سال عیدی وپاداشی هم گرفتیم شرایط به مراتب بهتر قرض ها کمتر یخچال منزلی تا حدودی پر شده بود ولی همچنان باورهای بد مالی زیادی داشتم ولی سعی میکردم احساسم را با شادی واهنگ وتوکل به خدا خوب نگه دارم واین پروسه تا امروز یعنی اسفند 1401 برای من رشد مالی رشد شغلی احترام ودرامد ودریافتی حدود 15 میلیون به همراه داشته
دوستان جز افرادی بودم که با چک ولقد به اینحا رسیدم ولی مردانه روز نبوده فایلی گوش ندم هنوز هنوزه تلویزیون برای من تعطیل اخبار تعطیل
تازه تازه دارم به سمت یه شرایط بهتر مالی هدایت میشم یه خورده قرض هام مونده تا دوماه دیگه پرونده شو میبندم ودیگه ازش رها میشم ولی خیلی سخت گذشت خیلی دیر فهمیدم وهنوزم که هست باور منفی دارم ولی درستش میکنم
ببخشید خیلی طولانی شد ولی حرف دلم بود
میخوام بگم واقعا احساس میکنم که عزت نفس ولیاقتم بیشتر شده ودارم به سمت جلو حرکت میکنم وخدا حامی من است وتعهدم کار خودش کرد وجواب داد ولی هنوز سطلم سوراخه ولی خوب خیلی بهتر شدم وبهترم میشم
استاد عزیز ممنون دوستان ممنون
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش
روز 19 سفرنامه
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
امروز که این فایل را گوش دادم بعد از اولین تعهدم که نوشتم تعهد میدهم درامدم را حداقل 3 برابر کنم وروی باورهام کار کنم از خودم واین 1 سال و 5 ماه میگویم
ابتدا با ذکر تاریخ مینویسم که خاطرم بماند از کجا به کجا رسیدم
منی که قبل از اشنایی با استاد با استاد دیگه ای در حدود فروردین سال 99زمینه قانون جذب کارم رو استارت کردم ودر یک ماه بعد از بیماری اپیدمی که در اسفند 98 شروع شد برای رهایی ذهن م از بیماری وترس ناشی از ان تلویزیون را کلا خاموش کردم واخبار را فراموش کردم با باورهای جدید ورسیدن به پول بیشتر با اولین پیشنهاد از سوی یکی از اقوام با مقاومت زیاد وسردر گمی ووسوسه پول بیشتر وارد بازاریابی شبکه شدم شرایط کاره شبکه واختلال در احوالاتم وسردرگمی وتوهم ان باعث شد با اینکه کارم را عالی انجام میدادم وانباردار شرکتی مهم بودم وبعد از چند ماه حدود ابان 99ودرگیری با سرپرست شرکت اخراج شدم وبا توهم اینکه الان دیگه وقتم ازاد تره شروع به فعالیت شبکه کردم ونسبتا رشد کردم ولی پلن شرکت عوض شد ومن هم دیگه نای ادامه رو نداشتم ولی همچنان میخواستم به هر طریقی شده دوباره از یه جایی استارت کنم ولی بعد از تعویض چند شرکت مشابه وعدم نتیجه گیری دیگه احساس کردم بابا بسته جواب نمیده منی که تمام زندگی واعتبارم را هم به گند کشیده بودم وکلی قرض هم بالا اورده بودم با کمک یکی از دوستان کار پاره وقتی رواستارت کردم اون فضا شرایطی رو در اختیارم گزاشت که بیشتر دنبال مطالب قانون جذب باشم وتوانستم با پولی که با یکی از اقوام شریک بودم پس بگیرم ماشینی گرفتم با کار پاره وقتی دومی هم پیدا کردم روی هم وحدود 12 ساعت کار، حقوقی معادل 3/5 دریافت میکردم واینجا بود که با استاد تو اینستاگرام اشنا شدم وهی بیشتر به سمت ایشان کشیده شدم وحس وحال بهتری را تجربه میکردم همچنان فشار مالی داشتم ولی ارام تر بودم تا در ادامه با باورهای جدید ودادن تعهد 3 برابری حقوق بعد از دوماه به کاری رسمی در شرکتی معتبر هدایت شدم ولی کار اول رو که تو یه دکه بود رها نکردم گفتم نکنه کم بیارم درامد اون ماهم وحقوق اول به حدود 8 میلیون رسید و من به سرعت وبا تلاش فراوان وعلاقه در کار جدیدم رشد میکردم وبرای اواخر سال عیدی وپاداشی هم گرفتیم شرایط به مراتب بهتر قرض ها کمتر یخچال منزلی تا حدودی پر شده بود ولی همچنان باورهای بد مالی زیادی داشتم ولی سعی میکردم احساسم را با شادی واهنگ وتوکل به خدا خوب نگه دارم واین پروسه تا امروز یعنی اسفند 1401 برای من رشد مالی رشد شغلی احترام ودرامد ودریافتی حدود 13 میلیون به همراه داشته
دوستان جز افرادی بودم که با چک ولقد به اینحا رسیدم ولی مردانه روز نبوده فایلی گوش ندم هنوز هنوزه تلویزیون برای من تعطیل اخبار تعطیل
تازه تازه دارم به سمت یه شرایط بهتر مالی هدایت میشم یه خورده قرض هام مونده تا دوماه دیگه پرونده شو میبندم ودیگه ازش رها میشم ولی خیلی سخت گذشت خیلی دیر فهمیدم وهنوزم که هست باور منفی دارم ولی درستش میکنم
ببخشید خیلی طولانی شد ولی حرف دلم بود
میخوام بگم واقعا احساس میکنم که عزت نفس ولیاقتم بیشتر شده ودارم به سمت جلو حرکت میکنم وخدا حامی من است وتعهدم کار خودش کرد وجواب داد ولی هنوز سطلم سوراخه ولی خوب خیلی بهتر شدم وبهترم میشم حالا امروز تعهدی جدید برای یکسال اینده مینویسم واینم ایمان دارم رخ میده
استاد عزیز ممنون دوستان ممنون