چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲ - صفحه 17

1174 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3275 روز

    شخصا عاشق فایل هایی هستم که خداوند به شدت در آنها حضور دارد .

    خدایا من یک اتاق شخصی می خواهم . این تضادی است که دارم به آن برخورد میکنم.

    امروز تا اینجا ذهنم را بد کنترل نکردم خوب بوده.

    بسیار دوست دارم تنها زندگی کنم یعنی در خانه ای زندگی کنم که تنها هستم.

    اما نشانه های بسیار قوی نیز دارم که باید روی روابط هم کار کنم و دارم کار می کنم.

    تنهایی هایم را بسیار دوست دارم و البته گاهی نیز با همنشینی با افراد قوی تر از خودم.

    درخواست کردم که یک سفر را برای خودم و خودش ترتیب دهد در نهایت زیبایی.

    اصلا نمی توانم با احساس بد زندگی کنم و باید حتما احساسم را خوب کنم و گرنه میمیرم

    تأکید می‌کنم! امکان ندارد چیزی غیر از فرکانسی که فرستاده‌ای‌، وارد تجربه زندگی‌ات شود.

    بله بله دقیقا همینطور است . احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب و احساس بد مساویست با اتفاقات بد.

    من این قانون را تجربه کردم .

    چطور می‌توانم این فرکانس‌ها را تغییر و فرکانس‌های بهتری ارسال کنم؟

    پاسخ من این است که لحظات بیشتری در هماهنگی با خدا بمانم که اغلب این لحظات در تنهایی ها رخ می دهد

    زیرا افراد منفی دورم نیستندم و بسیار قدرتمند تر می شوم و اصلا اینقدر تنهایی برای لذت بخش و کم شده که

    اگر چند روز تنها باشم فکر نکنم بخوابم. زیرا فرکانس هایی در این لحظات ارسال میکنم که احساس میکنم دارم رشد میکنم.

    من از وقتی بیشتر روی خودم دارم کار می کنم اصلا با آدم های منفی دیگر هیچ روابطی ندارم.

    یعنی همه قطع شده اند و فقط مانده است روابط خانواده که چون داریم زندگی می کنیم تنها راهش این این است

    خودم مستقل شوم. اما برای مستقل شدن نیاز به فرکانس های بالایی دارم که در حضور اینها فکر نمی کنم امکان داشته باشه

    نمی دانم من سعی ام را میکنم امید وارم خداوند هر چه زودتر مرا از اینجا جابه جا کند.

    و من که اصلا به تلویزیون نه علاقه دارم و نه تماشا میکنم.

    و اینجا هم سر سفره فقط با تلویزیون ارتباط دارم که خب باز اینهم به عمل اولی بر می گردد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2236 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام کوکااای بینظیروم

      موو عاشقتووم جووون دلوووم

      چقد زیبا برامون نوشتی

      چقدر زیبا داری به قانون عمل میکنی

      هااا کوکاااا حس خوب =با اتفاقات عالیه

      کامنت زیبات برام یه نشانه ی قوی داشت که به زودی انشالله تجربه ش میکنم و اونم مستقل شدن هستش

      راستش من الان تقریبا دو سالی میشه که مستقل شدم

      ولی هنوز دوس دارم از این که هستم آزادتر و مستقل تر بشم و به زودی این رو هم تجربه میکنم

      بازم ازت ممنونم کوکااای خوبم به خاطر این کامنت فوق العاده ای که برامون نوشتی

      الهی که همیشه تنت سالم و دلت شاد و لبت خندون باشه

      الهی که همیشه حساب های بانکی ت پر از پول به دلار باشه

      الهی که هر آنچه در دل داری به چشم ببینی

      عاشقتووم کووکااا

      بزن برریممم که خوب اومدیم توی جاده آسفالتههه

      الان سی خوت یه اهنگ بندری بزار و برقص ای کیف میده

      یوهووووو

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    امید رضا گفته:
    مدت عضویت: 2241 روز

    بنام خدای یکتابخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم که دستانی از سوی خداوند هست و داره ما رو هدایت میکنه، خدارو شکر میکنم که من رو در این مدار باشکوه قرار داد

    من از چند ماه پیش که هنوز با سایت استاد آشنا نبودم و کتاب هایی رو خونده بودم متوجه شدم که باید افراد منفی دور و برم و تلویزیون رو از زندگیم حذف کنم، خب خدا روشکر افراد منفی تعدادشون خیلی کم شده و 3 نفر دیگه هستن که از اون ها 2نفرشون توی خونواده هستن و نمیدونم باید چیکار کنم اما از کامنت های دوستان متوجه شدم که به نکات مثبتشون توجه کنم و از نکات مثبتشون یاد کنم و سپاسگزاری کنم همچنین روی باورهای خودم کار کنم کم کم خودشون تغییر میکنن و یا حذف میشن از زندگیم، از دوستان میخوام تجربه و اطلاعاتشون رو با من در میون بزارن

    از تلویزیون بگم که اصلا به هیچ وجه به خواست خودم نمیبینم و متنفرم ازش اما هر وقت میرم خونه پدر خانمم همش تلویزیونشون روشنه و قبلا اذیتم میکرد این موضوع جدیدا برام عادی شده و توجهم کمتر میره سمتش

    بازم خدای مهربونم دوست خوبم رو شکرت میکنم

    در پناه خدای یکتا شاد و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4035 روز

    خدایا شکرت بخاطر همین لحظه

    با سلام به همسفرهای عزیزم امروز بیستمین سفر پربرکتم است به لطف خدا و آموزهای استاد عزیزم خیلی حالم خوبه اگر یه اتفاق بدی میافته با زمان کمتری به احساس خوب میرسم و این را نتیجه ی این بیست روزه که هر روز یه فایل گوش میدم و تا شب به اون فکر میکنم دیروز که تعهد نامه را نوشتم امروز اسمم تو کانال استاد بود و اینکه یکی از اقوام با من تماس گرفت که براش یه کاری تو یه شرکت خوب درست شده و من اینها را نشونه ای میبینم برای موفقیتهای بیشترم خدایا شکرت میدونم بیست روز دیگه چه اتفاقهای عالی منتظرم است و از من یک زهرای جدید میسازه ممنون استاد عزیز و خانم شایسته مهربانم خدایا شکرت که این بندگان نیکوکارت را در مسیر زندگیم قرار دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهران دوستی گفته:
    مدت عضویت: 2235 روز

    سلام بر استاد و راهنمای عزیزم

    به لطف خدا و با هدایت خدا و سلسله اتفاقاتی که توی زندگی من افتاد من از گذشته باورهای مثبتی داشتم.به قول شما توی فرکانس مناسبی قرار گرفته بودم اما لنگ میزدم‌.یه وقتایی حسم عااالی بود یه وقتایی کاملا برعکس…

    باز هم “صرفا” با لطف و هدایت خداوند به صورت کاملا تصادفی و ناآگاهانه به سایت شما وارد شدم.من حتی اسم شما هم نشنیده بودم استاد.

    خدا رو شکر میکنم و از شما به اندازه تمام لحظات زندگیم سپاسگزارم که جان و حقیقت جهان رو به من فهموندین…نمیدونین الان چقدرررر عالی ام ؛ چقدرررر انرژی دارم؛چقدررررر سپاسگزارم…

    واقعاً دوس داشتم توی این حال خوبم برای شما انسان بزرگ و سخاوتمند خوبی بخام.از صمیم قلبم.با تمام وجودم ازتون ممنونم و خدا رو هزاران هزار بار شکر میکنم که منو با راه میانبری مثل شما آشنا کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    نوشین السادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    تعهد من برای نوشتن نکات مهم و خلاصه سفرنامه

    بیستمین روز این سفر پر برکت

    سالها قبل وقتی یه بچه راهنمایی بودم ی هدف داشتم ارتقا معدلم به خودم تعهد دادم بهش برسم و براش تلاش کردم اولین کاری که کردم گفتم دیدن این همه فیلم و سریال چه نفعی برای من داشته تا حالا؟ همه رو فراموش کردم و چیزی هم به من اضافه نکردن،بنابراین زمانی که خانواده مشغول تماشای سریال مورد علاقه ام در اون زمان بودند من فقط با عشق درس میخوندم و به بیشتر از هدفی که تعیین کرده بودم رسیدم اونموقع ناخواسته و بدون اطلاع از قوانین جهان و دانستن اینکه ورودی های نا مناسب به من میدهند این کار را کردم،اما الان مدت بسیار زیادی است که از وقتی به لطف خدا هدایت شدم به مسیر زیبای تغییر ، میخواهم که تماشای تلویزیون را کنار بگذارم و هرروز انروز و فردا میکنم و دوسه ساعتی را صرف تماشای تلویزیون میکنم حالا میفهمم هدف داشتم اما تعهدی نداشتم،که عمل نمیکردم،باید مثل دوران راهنمایی به خودم متعد میشدم که نشدم،اما خداروشکر از تمروز مصمم و با اراده متعد میشم به خودم که دست از تماشای تلویزیون و سریال مورد علاقه ام گاندو???? بردارم چون موفقیت بیشتر مورد علاقه من است و خداروشکر دلایل بسیاری برای رسیدن به اون دارم،من چند ماهه پیش هم این فایل های افزایش درآمد رو گوش کرده بودم از طریق کانال تلگرام، حتی نوشتم اما عمل نکردم حالا خوب توجه میکنم یکی از دلایلش این بوده که فقط مرحله اول تعهد رو نوشتم عمل نکردم و مراحل بعدی ، کنترل ورودی های ذهن رو انجام ندادم به همین دلیل همچنان ضمیر ناخودآگاه با برنامه ریزی و باورهای گذشته اتفاقات را به سمت من می آورد،اما امروز مثل دوران ابتدایی تلاش میکنم باایمان ، خداروشکر که این سد نمیدونم چی بگم بی ارادگی، یا بگم عمل نکردن،شوق نداشتن نمیدونم بالاخره شکست البته که یک شبه نبوده و چند ماهه که در حال گوش کردن به فایل های استاد و قایل هایی در رابطه با تغییر و موفقیت و… هستم و این ها ورودی های مناسبی بودن که به لطف خداوند باعث تغییر آرام آرام من شدند تاالان که بازم تمام عزمم را برای موفق شدن جزم کردم. از این لحظه محکم و قاطعانه مراقب ورودی های ذهنم هستم،اول حذف تلویزیون دوم دور بودن از افرادی که صحبت هاشون حکم وردی های نا مناسب برای ذهنم است ، سوم بودن در این مسیر و سفر خداروشکر پربرکت، چهارم خوندم کتابهای مرتبط با اهدافم ، پنجم تجسم خواسته هایم ، ششم گفت و گو با خدا و شکرگزاری عاشقشم بهترین حس دنیا رو بهم میده ،هفتم توجه به زیبایی ها و نکات مثبت . فکر کنم آقای جیم ران گفتن که رفتار های ما میانگین پنج نفر آدم های است که با آنها در ارتباطیم، که واقعا همینطوره، یه زمانی به خودم اومدم دیدم واقعا همینطوره شدم شبیه آدم های اطراف بدون اینکه خواسته باشم و فهمیده باشم،بخاطر همین سعی کردم رابطه ام رو با آدم های اطرافم کم کنم که ناخودآگاه خودشون هم دور شدند بدون اینکه اتفاق ناخوشایندی بیفتد و حالا با کنترل ورودی های ذهنم از طریق اون هفت راهی که برای خودم تعیین کردم اونا رو بهارین دوستای خودم قرار میدم و میشم اونی که میخوام و باید بشم به لطف خداوند.اینطوری خودم رو در یک محیط ایزوله قرار میدهم که خودم میسازمش با وجود بودن در محیطی که اخبار و حرف ها و…. نامناسب و متضاد با خواسته های من است.

    خدا یاشکرت

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    Bahary گفته:
    مدت عضویت: 2479 روز

    سلام استاد.

    من چقد خنگم خخخخ اصلا اون پول که از بابام ارث رسیده بود یادم رفته بود اخه داده بودم داداشم تا کار کنه و داراییم بیشتر بشه و تو کار ساخت و ساز داداشم‌ .تقریبا اخرای کارساختمان فک کنم و همین روزاست که خبرشو بده که داراییم بگه چند برابر شده.

    من فقط به درامد از طریق شغل فک میکردم و میگفتم منکه کار ندارم.بابا اینم درامد دگ بدون اینکه من زحمتی بکشم پولم چند برابر شده و انشاالله با مقداری از سودش میخام محصولات بخرم.خدایا شکرت.

    چقد خندیدم به خودم خخخخخ

    وای استاد هربار که فایل نگاه میکنم یه باور میاد تو ذهنم ای خدا .

    صبح هم تو تلگرام بودم مریم جووونی فایل گذاشته بود انقد خوشحال شدم که نگو.اخه همش تو دلم میگفتم و میخاستم که مریم عزیزم از کاراش بگه از پیشرفت ها و موفقیتاش تا ازش الگو بگیرم یجوری حس میکنم کاراکتراش خیلی شبیه منه.از همکاریاش از سادگیاش.از هیجانش از تسلطش تو زندگیش.عزیزم عاشقتم.

    اولش از سفرنامه جدید خیلی خوشحال شدم همون موقع این شیطون ناقلا باز میخاست کار خودشو بکنه ولی مچش گرفتم.

    بهم گفت چقد خوب حالا این سفرنامه رو ول کن بچسب به اون و احساس شادی الکی میخاست بهم بده.من گفتم هنوز تازه روز بیستمم بقیشو چکار کنم.گفت حالا همینجوری سریع سریع نگاش کن تا تموم بشه.از این حرفها.بچه ها مواظب باشین شیطونه همش از در ناراحتی و نمیدونم نگرانی و ازاین حرفها نمیاد سراغت.حتی از شادی الکی هم استفاده میکنه. یجور گولت میزنه که فک میکنی کارت درسته.

    ولی من یهو به خودم اومدم.یچی تو دلم گفت اصلا هدفت از شروع سفرنامه چی بود بهار؟ گفتم قرار بود پاشنه اشیلی که داشتم درست کنم.همونی که نمیذاشت محصولات که خریدمو تا اخر ادامه بدم نمیذاشت هچ کاری رو تا اخر ادامه بدم و تمومش کنم همیشه کارام هدفهام وسط راه ول میکردم.من به خاطر این. سفرنامه رو دنبال کردم.

    همون پاشنه اشیلی که نذاشت محصول عزت نفس انجام بدم یا کتاب های استاد بخونم و انجام بدم.

    خدایا شکرت که بیشتر از من میخاهی که من موفق بشم و ثرتمند بشم و بیشتر از من به فکر منی و دوس داری به بهترین ها برسم.ممنونم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      میلاد آمای گفته:
      مدت عضویت: 2169 روز

      سلام دوست عزیز

      واقعا به یه نکته خیلی خوبی اشاره کردید

      ((بچه ها مواظب باشین شیطونه همش از در ناراحتی و نمیدونم نگرانی و ازاین حرفها نمیاد سراغت.حتی از شادی الکی هم استفاده میکنه. یجور گولت میزنه که فک میکنی کارت درسته.))

      دقیقا همینطوره بارها این قضیه برای منم اتفاق افتاده و منم مچ شیطان را گرفتم گفت هووووی کجا میای تو .بدو بدو بیرون فعلا کار دارم میبینی که دارم رو خودم کار میکنم.حالا بعدا میام سراغت و کم کم خودش میبینه اهمیت نمیدم نمیاد دیگه.

      آفرین خیلی خوب بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهربانو س.ی گفته:
    مدت عضویت: 2430 روز

    سفرنامه روز 20:

    نکات مهمی که از این فایل دریافت کردم رو مینویسم:

    افکاری که در ذهن تکرار میشن، به باور تبدیل میشن. باور ها انسان رو در مداری قرار میدن که همون باور ها رو تائید میکنه و در واقع همون باور ها رو به صورت اتفاقات و شرایط زندگی تکرار میکنه. به این علت که افکار و ذهن خیلی از انسان ها فقیره در مداری قرار میگیرن که شرایط و امکانات اون مدار، فقر رو براشون تکرار میکنه. برای تغییر باور ها و مدار باید افکار جدید قدرتمند کننده و هم فرکانس با ثروت رو در ذهن تکرار کرد که یکی از بهترین روش ها برای این کار گوش دادن به فایل های صوتی باور های جدید و تکرار اون هاست.

    سپاسگزارم استاد عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3275 روز

    تعهدی که در ۱۹امین سفر برای ۳ برابر کردن درآمدت نوشته‌ای‌، فقط یک جمله نیست که از یک سری کلمات تشکیل شده باشد. بلکه یک تعهد عظیم درونی و غیر قابل مذاکره است برای کنترل ورودی‌های ذهنت.

    آری این تنها یک تعهد نیست و من به این چشم به آن نگاه می کنم باید این اتفاق بیوفتد من نمی دانم که چقدر انرژی نیاز دارد

    اما باید این امر محقق شود. دلالیم را نوشتم و قصد دارم یک اهرم نیز برایش ایجاد کنم.

    ایمان دارم وقتی که خودم را تمام وجود بخواهم خداوند و جهان نیز حامی من هستند.

    و خدایی که به شدت کافیست برایم. آری اگر ورودی ناخواسته باشد که نشانه اش احساس بد است قطعا خروچی اش هم نتیجه نادلخواه است.

    اما اگر ورودی هایی از خواسته و از جنس خداوند باشد قطعا نتیجه حتی می تواند بیشتر از دلخواه باشد.

    البتع خواسته های من هر روز در حال رشد هستند و قبل از اینکه به چیزی برسم خواسته هایم بیش از آن رشد کرده اند.

    امروز به جایی از شهرستانمون هدایت شدم که فکر نمی کردم چنین خانه ها و ماشین هایی در آنجا وجود داشته باشد.

    یعنی به جایی هدایت شدم که فراوانی را دیدم و تحسین کردم. خدایا صد هزار مرتبه شکرت که داری به فرکانس هایم پاسخ می دهی.

    باورتان می شود همه چیز ایمان است ایمان ایمان ایمان همه چیز است. ایمان تفاوت افراد موفق و غیرموفق است.

    ایمان به رب و عمل به الهامات نیز یکی دیگر از تمریناتم است که اولش می ترسم و شیطان مرا وسوسه می کند

    اما وقتی عمل می کنم به ایده ی ربم و نتایج رخ میدهند بسیار امیدوار می شوم.

    از امروز برنامه کنترل ذهنم را دوباره آپدیت می کنم.

    به هیچ وجه پای صحبت نا دلخواه نمیشینم و فورا هر طور که شده آنرا قطع می کنم.

    هرگز چیزی را که نمی خواهم نمی پذیرم و دنبال چیزی که می خواهم می گردم تا آنرا پیدا کنم.

    هرگز با آدمهای منفی و بی خود ارتباط برقرار نمی کنم. دامنه ی ارتباطاتم را افزایش می دهم اما عمق آنرا

    فقط با آدمهایی که می توانند از فیلتر های من عبور کنند.

    یاد گرفتم جدیدا که باید شجاع باشم یعنی باید به آنچه که ربم فرمانروایم اربابم می گوید عمل کنم.

    باید از عهده ترس ها و نجواهای شیطانم بر بیایم.

    و خداوند می فرماید به شیطان که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری.

    هدفم بندگی کردن خداوند همیشه در صدر قرار دارد دوست دارم بگویم من بنده ی خدای مهربانی هستم که رب جهانیان است.

    دوست دارم باعث افتخار خودم و ربم باشم. ربم به فرشتگان بگوید ببینید این بنده ی من است.

    و با خداوند هماهنگ بشوم.

    من دنبال افرادی برای ارتباط هستم که کسب و کار بهتری دارند سالم مهربان خوش برخورد رفیق من هستند

    در یک کلام من همیشه با کسانی ارتباط دارم که می توانم از آنها چیزی که می خواهم را یاد بگیرم.

    و البتع اینها همه دستان خداوند هستند یعنی همیشه باید توحید عملی در صدر کار ها قرار بگیرد.

    به قول پیامبر شرک در دل انسان مومن مثل راه رفتن مورچه ای سیاه روی سنگ سیاه در دل سیاهی شب مخوف و پنهان است.

    و تلویزیون و ماهواره نیز که اصلا نمی بینم اما دستگاهش داخل خانواده مان است و من در اتاقم مشغول فعالیت هستم.

    و ان شالله خانه ای که بگیرم و مهاجرت کنم هرگز اجازه ی دیدن آن دستگاه رانیز به خودم نمی دهم.

    نکته ای که یادم آمد این است که در همان فیلم معروفی که شرایط استاد را در 15 سال پیش در بندعباس خانه سیمانی نشان می دهد

    با اینکه وضعیت خوبی نداشتید اما تلویزیون داشتید وآنرا نیز فیلمبرداری کردید. این یکی از نکاتی است که آموختم

    که فقرا همه تلویزیون دارند وسیله ی که ذهن را همیشه بیمار می کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2236 روز

      به نام الله یکتا

      امیر جان بازم اومدم ازت تشکر کنم به خاطر این کامنت بینظیر الهی و زیبایی که با عشق برامون نوشتی

      کامنتی که تمام وجودمو پر از آرامش الله کرد

      چقدر زیبا برامون از ایمان و توکل به خدا نوشتی

      چقدر زیبا وجودت رو پر از توحید کردی

      چقدر زیبا داری روی خودت و باورهات کار میکنی

      مووو عاشقتووم عزیزووم

      با تمام وجودم این باورهای الهی و توحیدی ت رو تحسین میکنم

      با تمام وجودم این باورهای ثروت سازت رو تحسین میکنم

      با تمام وجودم این همه اعتماد به نفس و عزت نفس بالات رو تحسین میکنم

      با تمام وجودم این ازادی زمانی و مکانی تون و مالی تون رو تحسین میکنم

      با تمام وجودم این قلب پر از عشق الله ت رو تحسین میکنم

      خدایا شکرت به خاطر این مسیر الهی و پر از هدایتت

      بینظیری کوکااااااااا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    محمد جلالی افخم گفته:
    مدت عضویت: 2297 روز

    سلام به همه ی دوستان عزیز

    امروز صبح که من روز بیستم سفرم رو شروع کردم وقتی به اون قسمت رسیدم که گفت ذهن من مدام در حال پردازش است و چیز های که ورودی نامناسب هستن وقتی میبینم یا می شنوم که به صورت اگاهانه ویا ناآگاهانه تاییدشان میکنم اون ها به صورت تجربه ناخواسته وارد زندگیم میشن امروز گفتم فقط و فقط والیبال نگاه کنم که یه آن دیدم حین بازی ورودی نامناسب هست که در بین بازی پیام تبلیقاتی میاد برای ریزش مو و این یعنی ورودی نامناسب برای سلامتی و یا حین بازی داداشم بهم ورودی نامناسب میده که بعد دیدم حرف استاد کاملا درسته و این تعهد عظیم درونی که روز قبل به خودم دادم رو با کنترل ورودی های ذهنم عملیش میکنم و حذف دو عامل تاثیر گذار در زندگی ما دوستان و اطرافیان و تلویزیون و ماهواره

    در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    منصوره حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2262 روز

    سه سال گذشته واقعا منفی نگر شده بودم و هر روز و هر شب منفی بافی میکردم و واقعا تو زندگی واقعی هم نتیجه بدش رو میدیدم که دیروز به این نتیجه رسیدم بخاطر شرک خفی وجود خودم بود که این اتفاقات بد سرم اومد و بخاطر توقع و چشم امیدی که به اینو اون و منظورم نزدیکانم هست داشتم سیلی خداوند رو چشیدم چون عاشقم بوده و میخاسته فقط او رو بپرستم .قبلا ازینکه دیگران بدیهایی رو در حقم کردن ناراحت بود به شدت ناراحت بودم اما الان خوشحالم چون فهمیدم بخاطر عشقی بوده که خداوند بهم داشته .

    من مدتی هست آدمهاییی که حس بد بخم میدن با شجاعت کنار گذاشتم امیدوارم اونا هم از مدارم خارج بشن . درباره تلویزیون نمیدونم چقدر موفق بشم ولی تلاشمو میکنم البته یه پسر کوچولو دارم ک شبکه پویا میبینه و یک سالشه بهرحال تلاشمو میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: