چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲ - صفحه 40 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/12/abasmanesh-2-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-12-27 10:08:242020-12-20 08:37:52چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام آقای عباس منش ممنون برای این فایل خوبتون
ممنون واسه همه فایل های خوبتون
تنها آدمی هستین که حرف دلم میزنین
من خیلی وقت ازدوستان ناآگاهم قطع ارتباط کردم
من دارم میرم از شهرمون باوجوداینکه شرایطش ندارم و نمی دونم چجوری اما یک حس قدرت مند و یک ندای قوی میگه این کار بکنم که عامل رشدم جدایی از خونواده وگذشته است چون من جسم و اسم و گذشته ام نیستم من آگاهی نابم….
سعادت مندی در دنیا وآخرت براتون آرزو دارم
سلام . و خدا قوت به این انرژی .
من قبلا فایلهایی رو ازتون دیده بودم ولی این سه فایل خیلی متفاوت بود .
سوالی که در مورد فایل اول دارم اینه که اگر ما تعهد مون رو نوشتیم هر روز باید به اون مراجعه کنیم و به یاد خودمون بیاریم یا اینکه بگذاریم خداوند کار خودش رو بکنه .
یا بهش بچسبیم و مدام بهش فکر کنیم یااینکه فقط تمرکزمون برای کاری که قراره بهش برسیم باشه . منطورم اینه که اون هدف بزرک رو همیشه تو ذهنمون با منطق حلاجی کنیم یا اینکه به اون درامد مثلا سه برابری تمرکز داشته باشیم ؟
به نظر من تجسم کردن و پر کردن ذهنمون از اینکه یک نیروی بیکران همیشه و هر لحظه در حال هدایت و رساندن ما به اهداف و زندگی عالی و جاه جلال خداوندی خیلی میتونه به انرژی و انگیزمون کمک کنه که همیشه در مسیر درست و دلخواهمون باشیم . وقتی این تجسم رخ میده مثل اینه که بال دراوردی و داری با سرعت نور به هدفت نزدیم میش . ولی بعضی موقع ها هم پیش میاد که منطقمون با توجه به ورودی هایی که از اطراف دریافت میکنیم دچار تناقض میشه و انگار اینه که اون بالی که دراوردیم یک دفعه ناپدید میشه و وظیفه ما اینه که دوباره اون بالهارو دربیارم با تمرکز به وجود لایتنهاهی خداوند که در وجود ما قرار داره و ما رو هدایت مینه . ممنون میشم نطررتون رو برام بفرستید اگر اشتباهی میکنم به حقیقت برسم و بیشتر اگاهی پیدا کنم . با تشکر از خانواده عباس منش .
سلام فایل بسیار عالی بود
من هم اینجا تعهد میدهم وتوی دفترم هم تعهدم را مینویسم ماهواره تلویزیون کانال های خبری همه رو برای خودم برای ساختن باورهای ثروت افرین کنار بگذارم
من میتوانم
این تعهد را به خوبی انجام بدهم
فیلم ها همه 99درصد ادم های ثروتمند را بد و بیمار وتنها نشون میده که اخر فیلم میشنینن با افسوس به زندگی نگاه میکنن
یه جورایی نشون میدهند چون پول دارند مریض میشوند زندگیشون سرد هست
من تعهد میدهم خودم از الان دیگه فیلم چه داخلی چه خارجی نبینم
خدایا شرکت سپاسگزارم
سلام به خانم شایسته و همراهان گرامی
کنترل ورودیهای ذهن همان اصلی ترین کار تغییر باور هاست . در واقع وقتی سه سال پیش تصمیم گرفتم تلویزیون رو از زندگی حذف کنم خیلی راحت تونستم نتایج رو به دست بیاورم و وقت زیاد داشتم برای این کار کردن روی باورهام و البته همین سال اولش کمی سخته وقتی متعهد بشی که هر آنچه احساس بد در تو ایجاد میکنه رو حذف کنی مثل آهنگ های منفی دوستان نامناسب با ایمان سریع جهان پاسخ میدهد و ورودی های مناسب رو فراهم میکنه و مثل
همین تلویزیون برای من که اصلا بی معنا شده هر وقت خانواده روشن کنند و من به هر دلیلی برم و ببینم اتفاقی حتما جواب یکی از سوالاتم رو دریافت میکنم دوستان مناسب و آهنگ های مثبت وارد زنگیم شده داشتن زیبایی ها در زندگی برایم طبیعی شده و خیلی راحتم با این سبک که خودم ورودی به ذهنم بدم ونه دیگران
با تشکر از خانم شایسته و استاد عزیز
سلام از وقتی این فایل ارزشمند استاد را گوش کردم به این نتیجه رسیدم که واقعااا چقدر ورودیها مهم هستن و به زبان نمیشه ازشون جلوگیری کرد واقعا باید تو عمل نشون داد هر چه بیشتر این فایل رو گوش دادم بیشتر به اینتیجه بزرگ دست پیدا کردم البته نهایت تلاشم رو دارم میکنم و مطمعنم جهان هم منو به سمتی هدایت میکنه که میخوام و حتما اتفاقهای عالی برایم رخ خواهد افتاد هرچند که همین اندازه هم که در این مسیر عالی قرار گرفته ام هر روز شاهد نتایج عالی درزندگی ام بوده ام شاید کوچیک باشن ولی قابل تامل هستن و بی نهایت سپاسگذار خداوندی هستم که مرا به این مسیر روشن هدایت کرد
سپاس از خانم شایسته مهربان که با اینکه ندیدمشون ولی ی حس خوبی بهشون دارم و استاد عزیزم که به خدای مهربانی ها میسپارمشان ??
دوستتون دارم
چگونه در عرض یکسال درآمد خود را ۳ برابر کنیم؟ ۲
سلام
خیلی جالبه این بحث مدارها.من تا به حال تمرین مصاحبه رو انجام ندادم و الان که میبینم چرا انجام ندادم به دوتا باور میرسم.اولی باور کمبود که فکر میکردم نیستن از این آدما تو شهر ما و اگرم هستن کمن و دوم باور عدم لیاقت که باعث میشد نرم سمتش.بعد خب این یکسالی که روی باورهای ثروت آفرین بیشتر تمرکز کردم خیلی نشونه ها دیدم از جمله ماشینهای گرون قیمت که زیاد الان میبینمشون و جاهایی که مشتری های زیادی دارن و آدمای ثروتمند.چند وقت پیش ها یه سالنی رفتم که با یه آدمی آشنا شدم که میگفتن خیلی ثروتمنده و الان ایدش کلیک خورد که برم باهاش مصاحبه کنم.البته یه فرد دیگه هم هست که مدنظرمه.اینا همش فراوانی جهانه که به خاطر بهتر شدن مدارم دارم میبینم.
یادمه دفعه قبلی که من به این ۳ فایل گوش دادم و تعهد نوشتم،یکی از اقوام به من زنگ زدن و پیشنهاد کاری دادن به من که حقوق خوبی داشت برام با رشد خوب که چون هدفم چیز دیگه هست نرفتم سمتش و به عنوان نشونه دیدمش.
الان واقعا مشتاق ثروتمند شدنم و هربهایی لازم باشه براش میپردازم از جمله مصاحبه.چقدر خوبه که با معاشرت با این آدمای ثروتمند باورهام بهتر میشه و همچنین کلی درس از تک تک رفتار و گفتارشون میتونم بگیرم.
سلااام
روز بیستم سفرنامه:
استاد براتون بگم ک از امروز قرارهای کاری گذاشتم و اگه سر بگیره ی درامد خوبی داره برام.
متاسفانه اطرافم پر از باورای بده در مورد ثروت
خودمم تا حدودی اینجورم.
ولی میدونم میام و خبر درامد ۳ برابری رو میدم
همینطور ک از پارسال درامدم ۵ برابر شده.
مثلا توجه کردم تو حرفام باورای بد نهفتس
مثلا ب شوهرم میگم تو فردا سر راهت فلان کارو بکن تا من کرایه اضافه ندم اونم برا هزار تومن فقط?
خب این باورا جلو ثروتو میگیره.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و تمام دوستان عزیز در ۲۰ روز سفر
وقتی این فایل رو گوش دادم دیدم که از بچگی چه از خانواده دوستان مدرسه فیلم ها همه این حرفا رو شنیدیم و تابع این حرفا بودیم چقدر ذهنیت فقیر به ما دادن تک تک حرفای استاد رو همیشه من از اطافیانم شنیدم همیشه ذهنم نسبت به ثروت بد بود تا اینکه وارد ی شغل شدم که اونجا ذهنیتم نسبت به ثروتمند شدن ثروتمندا تغییر کرد دیگه تصمیم گرفتم که واقعا ثروتمند بشم ولی متاسفانه ی ذهنیت دیگه اونجا بهم دادن که برای ثروتمند شدن باید صبح تا شب کار کنی باید پدرت در بیاد هیچ کس راحت به پول نرسیده حتی یادمه همیشه میگفتن فرض کن میخوای داستان ثروتمند شدن رو برا دیگران تعریف کنی مثلا وقتی بگی من خیلی راحت به پول رسیدم اصلا جذاب نیست ولی وقتی بگی من شکست خوردم و بلند شدم دوباره شکست خوردم و بلند شدم و روز و شبم فقط کار کردم درمورد سختیای بگی که به پول رسیدی چقدر همه با اشتیاق گوش میدن و من از صبح تا ۱۱ شب کار میکردم و به ثروتم نرسیدم و همیشه میگفتم چرا نمیرسم الان کاملا میفهمم چرا نرسیدم و الان میدونم تا الان هر چیزی که من از قبل شنیدم که باعث شده که همیشه روزام ی جور باشه و به اون درجه ی که میخوام نرسیدم رو کنار میزارم و با آگاهی کامل پذیرای چیزای هستم که منو به تمام خواسته هام آرزوهام و اهدافم میرسونه البته من از طریق کاری که گفتم با استاد آشنا شدم که اینم ی حکمت میدونم و خودم از خدا خواستم منو به مسیری که درسته هدایت کنه و اونم منو با استاد آشنا کرد برا اولین باری که یکی از فایلای استاد رو گوش دادم و گفت من دستگاهی بنام تلوزیون ندارم من همون موقع تصمیم گرفتم دیگه نگاه نکنم کلا برا همیشه بزارمش کنار الان ۲ سالی هست نگاه نمیکنم ولی هنوز خیلی از اطرافیانم هستند که منفی هستند بعضی افرادی که خیلی نزدیکند رو نمیدونم چطور خیلی ازشون فاصله بگیرم که این موضوع رو هم امروز با تمام وجود به خدا سپردم چون من تصمیم رو گرفتم که دیگه تعهد بدم برا ی تغییر بزرگ دیگه میخوام آینده ی بسازم که گذشته ام در برابرش زانو بزند با تمام وجود خود را به خدا میسپارم به امید روزای روشن
سلام و صدتا سلام به همه دوستانم
منم دیروز تو ۱۹ ام روز تعهد دادم و میخوام روی تعهدم بمونم تعهدی که غیرقابل مذاکره اس…
تعهدی که منو به سرمنزل مقصود می رسونه
امروز کلی نکته ز دیدگاه های دوستان
و خانم شایسته دریافت کردم
که خیلی جالب بود
و جالب تر اینکه
من در دور قبلی سفر یعنی چهل روز اولی
اصلا متوجه این نکته نشدم و این یه پیام خوب داره یعنی مدار فرکانسی من تغییر کرده و رفته بالاتر..
نکته اینه که
پدر من هم وقتی صحبت ثروت میشد میگفت
ثروت به چه درد میخوره باعث دردسره
باید خمس و ذکات بدی و اگر تو حساب و کتاب اشتباه کنی اون دنیا باید جواب خدا رو بدی و مالت هم حروم میشه
و یادمه که هرسال دم عید حساب و کتاب می کرد و اگر یر به یر میشد
میگفت خدا رو شکر چیزی اضافه نیاوردم و مهم اینه که بدهی ندارم
و اینم بگم خدابیامرز خیلی اهل بخشش و انفاق بود
اما از خمسی شدن می ترسید نگران بود که نکنه کمتر از خمسش داده باشه و دچار عذاب خدا بشه
و میگفت ثروت وبال گردنه
هر که بامش بیش برفش بیشتر…
مال زیاد دردسر زیاد هم داره
و من بعد از ۶ الی ۷ ماه تازه متوجه همچین نکته مهمی شدم و البته خدا روشکر که متوجه شدم.
با سلام به دوستان گل در روز بیستم سفر. من خیلی وقته متعهد شدم آدمهای منفی اطرافم رو کنار بذار و تا حدود بسیار زیادی به تعهد عمل کردم مگر در شرایطی که واقعا چاره ای ندیدم. و واقعا از این رفتارم راضی هستم و دیگه برام ثابت شده هرکسی ارزش همنشینی نداره البته این رو دنیا به سختی بهم فهموند ولی شکر خدا که الان فهمیدم . من چون شلوغی و رفت و آمد رو دوست داشتم و میگفتم آدم نباید فامیل رو ترک کنه بلاخره جزئی از بودن ت جامعه س و دریت نیست و از این حرفها… ولی وقتی عواقبش رو دیدم و مدتی فاصله گرفتم تازه تفاوتش رو احساس کردم و دیدم آسیب هاش بیشتر از فوایدش هست . آدم بهتره تنها باشه تا همنشینی با هرکسی رو بپذیره .
شاد باشید