چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲ - صفحه 44 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/12/abasmanesh-2-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-12-27 10:08:242020-12-20 08:37:52چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد خوبم
بی نهایت سپاسگزارم که مطالب به این زیبایی و با ارزشی رو به صورت رایگان در اختیار ما قرار میدید و ما میتونیم اگاهتر نسبت به زندگی عمل کنیم و تفکری زیباتر داشته باشیم. خیلی خوشحالم که دارم تو مسیر ثرتمند شدن قرار میگیرم.سپاسگزارم مهربان.
استاد من از وقتی شمارو پیداکردم حدود دوسال پیش تلویزیونو حذف کردم و خیلی راضی ام الان . اما در مورد حذف ادمهای اطرافم باید بگم پدر و مادرم به شدت منفی هستن و نا امید و من سعی میکنم بی توجه باشم به حرفاشون و راه خودمو برم . خب من بیشترین زمان رو با اونا سپری مکنم اونارو که نمیشه هیچ جوره حذف کرد. چه کار کنم که کلا تاثیر حرفاشون صفر بشه ؟؟
سلام به نظر من باید تغییر دیدگاه به اون ها بدهید با کسب درامد سه برابری و بیشتر باعث میشه روی شما و ذهن شما ارزش گذاری بشه و وقتی خانواده ببینن که افکار جواب میده و باعث کسب درامد بیشتر شما شده اونوقت از شما تبعیت میکنند بیشتر سعی کن در مقابلشون سکوت کنی و یا بتونی با صحبت حرف های اونها را عوض کنی با خنده و شادی
سلام
روز بیستم از سفرنامه
ورودی ها
زمانی که با سایت اشنا شدم اولین فایل دانلودی در مورد تلوزیون و ورودی ها بود که دیدم و انقدر عمیق اون فایل و مطالب رو باور کردم که از همون لحظه دیگه تلوزیون نگاه نکردم و الان که ۳ سال از اون روز میگذره تلوزیون خونمون فقط مواقعی که همسرم خونست روشن میشه .
ما فکر میکنیم باید با جمع شدن تلوزیون و ایزوله کردن محیط و محدود کردن روابط همه ورودی ها رو کنترل کردیم ولی بنظره من اون ذهنی که در هر لحظه داره ورودی به مغزمون میده مهم ترین قسمت این قانونه که باید مدیریت بشه
ذهن ما در هر لحظه با مرور خاطرات …فکر کردن به آینده …تجسم کردن …نگران شدن..غصه خوردن حسرت خوردن حسادت کردن …تلاش برای جلو زدن و کلی موارد دیگه در حال ارسال فرکانس به جهان هستیه.
و بعد از اینکه محیطمون رو ایزوله میکنیم بازم برامون سواله که چرا از نظر مالی پیشرفت نمی کنیم.
در صورتی که من فکر میکنم ما با جمع کردن تلوزیون و مدیریت روابطمون می تونیم کمک کنیم شرلیطمون از این بدتر نشه و با شرایط و تضادهای بدتری مواجه نشیم.چون فرکانسهای گذشته ما نتایجش تو زندگیمون پدیدار میشه تا زمانی که فرکانسهای جدید جاشو بگیره.
خوده من از زمانی که ورودی هامو کنترل میکنم خیلی شرایط برام تغییر کرده نسبت به قبل …ولی اگه بخوام شرایط الانه خودم رو با خواسته هام مقایسه کنم با اهدافم…در کنترل ورودی ها خیلی ضعیف عمل کردم که انقدر نتیجه گرفتم
مخصوصا با شرایط الانه کشور که همه جا ورودی ها نامناسبه و وقتی ناخوداگاه قیمت تغییر کرده جنس رو میبینی خیلی کاره سختیع کنترل ورودی و مقابله با نجواها.
ولی امروز اینجا…
من متعهد میشم هر گز در مورد شرایط و تغییرات حاکم بر کشور و اجناس هر گزززززززز
صحبت نکنم و در مورد تغییرات پیش اومده گله مندی نکنم و حتی اون تفکر رو ادامه هم ندم.
درستع خیلی سعی میکنم که اصلا حرفی نزنم ولی از عملکرد خودم راضی نیستم و میخوام با جهاد اکبر در مورد این موضوع پیش برم ..ان شاالله…
خدایا شکرت
خدا را شکر میکنم که فهمیدم چقدر باور محدود کننده دارم باورهایی که در سالیان دراز با من بوده ومن اونها رو مانند یک اصل مسلم پذیرفته بودم مثل اینکه هر که در این دیر مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند خوشحال بودم که بنده مقرب هستم که دارم خالص میشم یا اینکه اگه ثروت زیادی داشته باشم فاسد میشم جواب دادن آن در روز قیامت سخته این مثال که شخصی از پیامبر پرسید حساب و کتاب تو قیامت چگونه هست پیامبر اشاره میکنه به ابوذر میگه از روی آتش رو شو در حالی که امکانات رو میشماری ابوذر گفت عبام و عصام و سریع رو شد به شخص دیگه گفت این کار رو انجام بده او فکر کرد اگه بخواد نام اموال رو ببره کلی پاش میسوزد منصرف شد پیامبر گفت حساب و کتاب این جوریه من که این جمله ها شده بود باورم که ثروت رو باید پاسخگو باشی نه دلم میگفت ثروتمندی خوب نیست فقر ارزشه چون سختی ها تو رو خالص ناب میکنه و خیلی باورهای فقیر الان میفهمم چه آموزش های اشتباهی این افکار قالب در همه جا همراه من بود در دانشگاه در میان دوستانم در خانواده تغییر این اوضاع تلاش بی وقفه میخواهد من خودم رو موظف کردم باور هام رو عوض کنم به امید خدا موفق خواهم شد این تعهد من به دوستانم است
سلام و درود
در 20 امین روز سفرنامه هستیم
خدا رو شکر که تو این سفر قرار گرفتم
خدا رو شاکرم که فایلهایی که واقعا مورد نیاز منه در این سفرنامه قرار داده شده و تک تک این اتفاقات جزئی از سیتسم تغییر ناپذیر خداست و بابت اینا واقعا خدارو شاکرم و سپاسگذارش هستم
من قبلا این فایل رو بارها و بارها گوش کردم و چون در کل علاقه ای به تلویزیون نداشتم بخاطر این فایل کامل گذاشتم ش کنار
در مورد افراد دور و برم خیلی هایی که میتونستم سریع گذاشتم کنار حتی شماره شونم پاک کردم
یکسری افراد کنارم هستن ولی خدا رو شکر نمیذارم روم تاثیر بذارند
سعی می کنم همیشه نکات مثبت شون رو ببینم و بخاطر همین اینو باور کردم که کسی نمی تونه تو زندگی من تاثیری داشته باشه مگر اینکه من بهش قدرت بدم
فقط فرکانس ها و افکار و باورهای منه که شرایط و اتفاقات رو برام رقم میزنه
اما واقعا چرا با وجود اینکه من این دو تا کار رو خیلی خوب انجام دادم ولی اونطوری که باید درامدم بالا بره، نرفته و یا سه برابر نشده ؟
این سوالیه که 3 روزه درگیرشم
همه این سه روز خیلی فکر کردم فایل رو دوباره دیدم کامنت ها رو خوندم به نجواهای ذهنی ام گوش کردم به کارهایی که انجام میدم به کانون توجه و خیلی چیزای دیگه دقت کردم
خدا رو شکر میکنم که امروز که جمعه است خانواده من بیرون رفتن و من نرفتم چون تصمیم گرفتم به جواب سوالم برسم و از خدا خواستم کمکم کنه
و الان کلی شوق دارم که جواب گرفتم دلم میخواست خودم به جوابش برسم
نشستم یه دفتر جلوی خودم گذاشتم و هی می نوشتم پول
هرچی راجب پول به ذهنم میرسید و نجوا میکردم نوشتم
وای خدایا شکرت که به من گفتی و نوشتم هر چقدر بیشتر نوشتم بیشتر باورهای مخرب و افکار نادرست پیدا میشد
خیلی سریع اون جملات برعکس نجوای ذهنی رو نوشتم یعنی برخلاف افکارم
مثلا نوشتم که بدست اوردنش بسیار سخته دوره زمونه بدی شده نمیشه مثل قبل پول ساخت و ….
شروع کردم به نوشتن برعکسش که پول در آوردن خیلی خیلی آسان وراحته و خدا خودش موقعیت و شرایط رو برای پولدارشدنم مهیا میکنه
من لیاقت پول و ثروت و نعمت زیاد رو دارم همه جا پر از پول و ثروته و جملاتی از این قبیل تا 4 صفحه پر کردم و شروع کردم به ضبط شون رو گوشیم که در طول شبانه روز گوش کنم
و الان خیلی حسم خوبه چون فهمیدم من باید روی باور لیاقت و فراوانی و نظم و توحید و هدف داشتن کار کنم
تا پول بیشتری خیلی راحت بدست بیارم و چون به خودم تعهد دادم که هر کاری برای پیشرفتم لازم باشه انجام میدم مخصوصا تمرینات استاد و کامنت گذاشتن و ردپا گذاشتن ، این کامنت رو هم برای خودم و ردپای خودم نوشتم تا یادم نره برنامه غیر قابل مذاکره سفرنامه رو
خدا رو شکر میکنم بخاطر تمام دنیایی که خلق کرده و دنیا رو مسخر من و شما قرار داده
سپاس از استاد عزیز
به نام خدای ثروت افرین و شادی آفرین
سلاااام کوکاااای ثروتمندوم
چقد کامنتت رو زیبا نوشته بودی
چقدررر زیبا داری روی خودت و باورهای ثروت سازت کار میکنی
با تمام وجودم شما رو تحسین میکنم به خاطر اینکه این باور زیبا رو نوشتی که باید احساس لیاقت رو توی وجودمون برای پول بسازیم
اینکه پول راحت راحت بدست میاد
اینکه من لیاقت بیشترین و بهترین رزق و روزی و ثروت و پول رو دارم اونم به راحتی
من عاشق پولم
و پول هم عاشق مننن
اره اره دوست عزیزم باید با پول دوست بشیم
خدایا شکرت که دارم هر لحظه مدارم رو با خوندن کامنت های دوستای بهشتی م بالاتر میبرم
عاشقتوووم مووو کوکاااا
الهی که همیشه تنت سالم و دلت شاد و لبت خندون باشه
الهی که همیشه غرق در ارامش و شادی و لذت باشی
الهی که همیشه کارت های بانکی ت پر از پول به دلار باشه
.
الهی که هر آنچه در دل داری به چشم ببینی عزیزووم
خدایا شکرت ؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قوی تر
الهی شکر،میدونی امروز این فایل رو نسبت به بقیه فایلها خیلی خیلی بیشتر گوش دادم ولی الان که دارم به ۲۴ساعت گذشته، افکار اعمال واحساسات واقعی ام نگاه می کنم واقعا تسلیم این جمله می شوم که من هر روز وهمیشه باید رو خودم کار کنیم. ندای شیطانی ذهن بیمارمن مرتب میگه فرار کن نباش صورت مسئله را حذف کن و واقعیت وجودم میگه اشتباهاتی که امروز داشتی رو بپذیر همین جا اقرار کن واز خدا طلب راهنمائی وهدایت کن من دیروز از موقع بیدار شدن مرتب به بدهی چک قسط وام، کاری که دوست نداشتم افرادی که توی مدار درستی نبودند فکر می کردم در نتیجه باز خورد مالی خوبی نداشتم موقع خرید کردن دنبال جنس ارزون رفتم ،دوباره در بانک درخواست دسته چک دادم سطح هوشیاری ودرکم از قانون احساس خوب اتفاقات خوب پائین رفت درکل نتونستم درست زندگی کنم اما نکات مثبت واثرگذار دیروز بجای فیلم وتلوزیون با دخترم قسمت ۱۱۶ سریال زندگی در بهشت رو دیدیم و خیلی آروم شدم دیدم که تو گوشه های ناپیدای ذهنم اونجاها که اصلا به چشم نمی یاد چه آشغالی دارم تمیز نکردنش به طور مرتب باعث تولید چه جانورهایی میشه ساعت ۳از خواب بیدار شدم وبا نوشتن این مطالب کمک خواستن از خداوند خودم رو برای جهاد اکبر آماده می کنم حذف ارتباطات نامناسب باجسارت ندیدن تلوزیون نخریدن اجناس بی کیفیت نرفتن دنبال دسته چک نگرفتن وام تنبلی نکردن درمورد مسائل کاری و دریک کلام از خداوند طلب یاری کردن.متشکرم که شما هستید به عنوان دستان خداوند
سلام به همه دوستان
چیزی که برام مهم بود اینکه استاد گفتن الان روزی 2 ساعت روی باورهاشون کار میکنن و میلیاردها میلیارد ثروت میسازن به جای ساعت ها کار فیزیکی برای یه لقمه نون.
نکته: ما چند دقیقه روی باورهامون کار میکنیم؟
حالا که میدونیم همه چیز باوره و فرکانسهایی که میفرستیم شرایط زندگیمون رو میسازه چقدر وقت میذاریم که با تغییر باورهامون فرکانسهای بهتری بفرستیم و خواسته هامون رو جذب کنیم؟
به قول استاد جهان به اینکه شما چی میخواین و چی میگین کار نداره به فرکانسی که میفرستین کار داره.
اینکه بگی من همیشه پول رو خواستم اما توی ذهنت این باورها رو داشته باشی که
پول کجا بود،
پول به سختی بدست میاد،
پول خیلی راحت از دست میره
فرکانس کمبود و بی پولی رو میفرستی و فقر رو جذب میکنی
حواسمون باید به باورهای خودمون و باورهایی که خانوادمون از بچگی توی گوشمون خوندن باشه و هرچیزی که مدارمون رو پایین میاره بریزیم دور تا بتونیم به مدار بالاتر بریم
دقیقا مثل بالنی که برای بالا رفتن بارهای اضافه رو رها میکنه ما هم باید باورهای اضافه و بدردنخور رو رها کنیم.
هزاران هزار بار سپاس از خدای مهربانم که راهنمایی همچون استاد را پیش رویم قرار داد، سپاسگزارم سپاسگزارم
تمرین هایی که برای خودم در نظر گرفتم اول روی برگه تعهدم را زدم به در کمد اتاقم که قولی که به خودم دادم را یادم نره من ارزشمندترین فرد زندگی خودم هستم، تلویزیون که خیلی وقته قطع کردم اگر هم در اتاق باشم و صدای تلویزیون بیاد ی موزیک ملایم میزارم که نشنوم بزارین از یکی از عارضه های فیلم بگم یادمه ی فیلم عاشقانه تلخ را من چند بار با تمام وجود نگاه کردم و بسیار احساس بدی کردم و اینقدر روی من اثر گزاشت که در واقع همون قصه برای من اتفاق افتاد و الان میفهمم که چیکار کردم با خودم چرا خودم را دوست نداشتم پس چرا فقط کلیپ خنده دار و شاد و موفقیت امیز و انگیزشی نبینم که احساس خوبی به من بده
از صبح خیلی کار دارم همون اول خواب الود میام ستاره قطبی را مینویسم و از خدا میخام که کمکم کنه فرکانس خوب بدم که احساس خوبی داشته باشه ، دوستان من کشف کردم که اگر سعی کنید احساستون خیلی خیلی خیلی عالی باشه که ذوق کنید از درون بال دربیارید از خوشحالی درونی یعنی در لحظه همون روز قطعا یک اتفاق خوب عالی دارین مطمن هستم چون تجربه کردم اما وقتی شادی درونتون ملو و بی حال و کم انرژی باشه نتیجه خیلی مشهود نمیشه پس با صدای بلند و قوی و با ایمان جملات خوب بنویسید و بگید، من دارم میرم سره کار بلند تو ماشین با خودم میخندم و حرفای خوب میزنم، تو دفتر سپاسگزاری حتما بنویسید و با صدای بلند بخونید، جلو آینه به خودتون بگین افرین که عالی هستی
باور های قوی خودتونو بنویسید تو دفتر و هر روز با خودتون بخونید و بهش فکر کنید و رویا پردازی کنید یعنی ی حس عالیه وقتی مینویسی که ویلای مورد علاقتو خریدی و داری خوش میگزرونی
استاد گفتن فرکانس هماهنگ بدین یعنی هارمونی داشته باشه با خواسته هامون من که ثروت میخام باید هر ماشین شیک و یا خونه و یا هر چیزی که مربوط به پولداری میشه را ببینم و تحسین کنم و حس کنم من هم آن را دارم و چه لذت خوبی داره مثلا با ماشین اتومات که کولر خنک داره ضبط را بزاری روی صدای استاد جان و با کیفیت گوش بدی و بگی دقیقا استاد من شاگرد خوبی هستم و الان سوار ثمره باور هام هستم
من دوستان منفی نگر و غر غرو که فقط قسمت های ناراحت زندگی را بلدن به اشتراک بزارن دارم که ارتباطم از تلفن فقط رسیده به چند تا پیام احوالپرسی خداروشکر و البته ی همکار درجه یک استاد انرژی منفی هم دارم جالبه که من همیشه تو فکر فرار و قایم شدن از دست این همکارم هستم که ورودی مخرب نگیرم اما چند روزه میبینم داره روی مدیتیشن افکار مثبت کار میکنه یعنی خداروشششششکر کردم و دقیقا آدم ها ی اطراف تغییر میکنن را درست گفتین و من همیشه حس میکردم دوستان خوب که بشه باهاشون حرف حساب و عمیق زد ندارم یعنی همون دوست واقعی اما الان سپاسگزارم سپاسگزارم که هزاران هزار دوست عالی و درجه یک دارم
ممنونم دوستای خوب هم فرکانسیم ممنونم که هستین ممنونم که دوستای عالی مثل شما دارم ممنونم که با بهترین خلق خدا معاشرت دارم ممنونم
بنام الله یکتا
سلام به استاد جان جانانم و مریم جون عزیز و دوستان هم فرکانسی
امروز من تو کامنت گذاشتن برا بیستمین روز سفرنامه ام دیر کردم!😬 اما بالاخره هرطور که بود اومدم که کامنت امروزم رو هم ثبت کنم، خدایا شکرت
استاد عزیزم امروز انقدر که تمرکزم روی نکات مثبت بود و حتی یک لحظه هم بیکار نبودم و در کنار انجام کارهام داشتم به زیبایی و نکات مثبت توجه میکردم که حالم به شدت خوب بود و با این حال خوب خدا هدایتم کرد به لایو امشب شما و بینهایت لذت بردم از صحبتاتون❤
کل فایلهای روز شمار زندگی پر از مطالب ارزشمنده اما فایل روز نوزدهم و بیستم بییی نظیر بود و من با تمام وجود متعهد شدم که تمریناتش رو انجام بدم
استاد عزیزم عاشقتونم، سپاسگزارم که مطالب ارزشمند رو در اختیارمون قرار میدین و باز هم شکرگزار خدا هستم که در این مسیر زیبا دارم زندگیم رو ادامه میدم
خدارو صد ها بار شکر که شناختمون
خیلی دوستتون دارم، در پناه حق
سلام به همسفران عزیزم و استاد هدایت گر و مریم جون
روز20 سفرنامه
استاد در این فایل گفتن که باید ورودی ها کنترل بشه و تلویزیون و ماهواره و شبکه های اجتماعی که وقت ما رو تلف میکنن باید کنار گذاشته بشن بعد از شنیدن این حرف متوجه شدم زمانیکه من دانشگاه میرفتم و سرکار تا قبل از کرونا من اصلا تلویزیون نگاه نمیکردم اینقد مشغله کاری و درسی و فکری داشتم که دیگه وقت نگاه کردن و دنبال کردن سریالها رو نداشتم و کلی هم تو اون زمان من به موفقیت رسیده بودم چ از نظر علمی و چ از نظر کاری اما از وقتیکه کرونا اومد و دانشگاه من هم تموم شد و وقت آزاد بیشتری پیدا کردم شروع کردم به توصیه دوستام گوش کردن و فیلم دیدن جوریکه مثلا یک سریال 20 قسمتی رو ک هر قسمتش ی ساعت بود مثلا تو سه روز تموم میکردم مینشستم ی کوب پای لبتاب و فیلم میدیدم طوریکه من تو یک سال ونیم همه فیلم های سینمایی معروف و انیمیشن ها رو دیده بودم و کلی هم سریال دیدم و به کلی از هدف های زندگیم دور شدم و ی ادم بی هدف و بی انگیزه شده بودم در صورتیکه قبلا من همیشه وقت کم میوردم برای کارهام ادم سرزنده تر و شادتری هم بودم امروز متوجه شدم حال بد من بخاطر این بوده که خودمو بسته بودم به انواع و اقسام فیلم ها یا اینستاگرام.
از امروز با جدیت بیشتری متعهد میشم که بشم ادم قبل و به هیچ عنوان سراغ فیلم نرم حتی زمانیکه احساس میکنم حوصلم سر رفته بیام تو سایت یا فیلم های سفر به دور امریکا رو ببینم یا سریال زندگی در بهشت و یا برم توقسمت عقل کل با کلی آگاهی های ناب آشنا بشم💚💚
خدا رو شکر بخاطر وجود شما دو عزیز که این سایت خوب رو برای ما طراحی کردین که اینقد متنوع هست که هر بخشش ب تنهایی میلیون میلیون دلار ارزشمنده اما شما رایگان در اختیار ما گذاشتین واقعا سپاسگزارم استاد برای این اگاهی های رایگان💚💚😘😘
سلاام و درود🥰
روز بیستم
امرزو صبح ک از خواب پا شدم، نمیدونم چی شد که ذهنم رفت به طرف یکی از نگرانی های همیشگی ذهنیم، که حتی مربوط به الانم نیس و هنوز اتفاق نیفتاده و همینجوری گفتگوهای ذهنیم داشت میرفت جلو و داشتم در موردش تو ذهنم با همسرم صحبت میکردم و برا نگرانیم دل و منطق میاوردم و … .
بعدش ک گوشیم و برداشتم و اومدم تو سایت تا فایل امروز و ببینم، متن خانم شایسته ی عزیز رو که قبل رفتن به صفحه ی فایل روز بیستم، گذاشته بود خوندم و اونجا ک نوشته بود « باور محدود کننده ی که یکی از بچه ها داشته پرداخت خمس بوده و…»
همون لحظه یاد گفتگوی ذهنی خودم اول صبح افتادم و دیدم دقیقا باور محدود کننده ای شبیه همون دوستمون من در مورد ثروت دارم، شایدم دلیل اینکه نمیدونم از کجا اول صبح این گفتگو وارد ذهنم شد همین بوده ک من این واقعیت درک کنم و بشینم فکر کنم که این نگرانی ناشی از کدوم باور محدود کننده س و باید رو کدام باور قدرتمند کننده کار کنم تا این باور غلط از بین بره.
بعدش فایل استاد و گوش دادم، و بهش فکر کردم که در مورد کنترل وردیها دیدم من تقریبا بیشترشو کنترل کردم ؛ من دو سه ماهه تلویزیون نگاه نکردم ( گرچه قبلنام زیاد نگا نمیکردم و کلا علاقه ندارم) ، اصلا اخبار نگا نمیکنم، من دوستای زیادی ندارم و اونای م ک هستن خیییلی کم باهاشون در ارتباطم، در واقع شرایط من در حال حاضر جوریه ک بیشتر وقتا تنهام و وردیهای بیرونی ذهنم تقریبا منفی نیس، اما مشکل اساسی من گفتگوهای ذهنی خودمه، تقریبا تمام ورودیهای ذهن من مربوط به گذشته س( خانواده، دوستان، دین، فرهنگ، جامعه ، کتاب ، فیلم و سریال و …) ک تبدیل به باورهای خیلی قوی شده و غالب فرکانس های ارسالی من به جهان هستی ، منشا شون گفتگوهای ذهنی خودم ناشی از اون باورهاست.
واقعا چقدر اینا قدرتمند و چقدر مخفی و نامحسوس اند؛ من بیشتر وقتا متوجه میشم که چندین ساعته که ته ذهنم یه نگرانی وجود داره و حتی نمیدونم اون نگرانی بخاطر چی هست و بعد که آگاهانه فکر میکنم و اتفاقات و بررسی میکنم میفهمم که داستان چیه و اون نگرانی از کجا آب میخوره🙄🙄.
و من تا به امروز به فکر این گفتگوهای ذهنیم نبودم ، الان که این حرفا رو نوشتم احساس میکنم کمی سبکتر و رهاتر شدم و امیدوار شدم به اینکه قراره رو ذهنم آگاهانه کار کنم و نگرانیهای ذهنیم قراره کمرنگ و کمرنگتر بشه.
پس اولین و اساسی ترین کاری که من در جهت کار کردن رو باورهام باید انجام بدم اینه :
من همینجا تعهد میدم که از امروز به بعد تا جایی که بتونم و آگاه باشم گفتگوهای ذهنم رو بشنوم و بجای اینکه باهاشون مقابله کنم بهشون نگاه کنم و بررسیشون کنم و ببینم هر کدوم ازین گفتگوها مربوط به کدام باور محدودکننده س و بعد بفهمم چه باوری رو باید جایگزین کنم .
این تعهد رو اینجا نوشتم که ردپایی باشه برام و امید دارم بعدها که موفق شدم و تونستم ذهنمو آروم کنم ، این کامنتو ببینم و بگم بعله بالاخره تونستم✌️😍.