چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲ - صفحه 76
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/12/abasmanesh-2-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-12-27 10:08:242020-12-20 08:37:52چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیز ، مریم جان و همه دوستان
فایل دوم چگونه درآمد خود را 3 برابر کنیم
فایل اول راجع به این بود که این باورهای ما هستن که باعث میشن ما تو مدار فقر یا ثروت باشیم و باقی مسائل زیر مجموعه و یا حاشیه محسوب میشه
اصل و اساس تغییر وضعیت مالی باور
ایده شرایط مکان جنسیت و ….. اصل نیست
اگر باور عوض بشه در صورت اینکه لازم باشه اونا خود به خود عوض میشه
پس من باید باور عوض کنم و این وظیفه منه
ایجاد شرایط راهکار ایده افراد وظیفه جهان هستی هست
تو این فایل استاد گفتن حالا که فهمیدیم باور همه چیزه
پس برای این تغییر باور باید چیکار کنیم ؟
باید اول ورودی های ذهن رو کنترل کنیم
یعنی اون ورودی های قبلی ، باور های قبلی افراد قبلی رو بزاریم کنار
و ورودی های جدید ، باور جدید ، افراد جدید الگوی جدید که با اون چیزی که می خوایم بسازیم هماهنگ هست رو به خورد ذهنمون بدیم
برای تغییر وضعیت مالی باید این ها رو تغییر داد
مثل هر تغییر دیگه ذهن ممکن اول مقاومت کنه باور نکنه ولی وقتی ادامه بدیم و نتایج کوچیک کوچیک بیاد دیگه ذهن چاره ای نداره جز پذیرفتن همراه شدن و دیگه دست از مقاومت بر می داره
البته چاره ای هم نداره چون نتیجه تودستت داری و می تونی ساکتش کنی رامش کنی با خودت همراه کنی نه اینکه اون تو رو با خودش همراه کنه
زندگی رو اینطوری میشه خلق کرد
من تصمیم گرفتم بعد این فایل توجه بیشتری به ورودی های جدیدم کنم
چون هدفم ثروت و کسب و کارم هست باید اطرافم رو از اینطوری افراد پر کنم
البته چون دسترسی ندارم می تونم به لطف اینترنت و شبکه های مجازی زندگی و روش این افراد رودنبال کنم
و دیگه به زندگی افرادی که در گذشته ام بودن
افکاری که در گذشته ام بودن
کاری نداشته باشم
این جدید ها رو که تغذیه کنم اونا خود به خود ضعیف میشن
پس من وظیفه ای برای جنگیدن با افکار قبلی روش قبلی و نتایج قبلی وآدم های قبلی ندارم
بزارم اونا به حال خودشون باشن
من باید سعی کنم اون چیزی که می خوام بشم رو بسازم
اولین راهشم اینه که متناسب با همونی که می خوام تغذیه کنم خودمرو که نه بمباران کنم
اصلا فرصتی واسه حلاجی گذشته و نتایج گذشته نزارم
از خدا می خوام بهم تمرکز ، ایمان ، قدرت ، صبر ، استفامت ، خودباوری ، تعهد ، استمرار ، جسارت ، شجاعت ، مهمترین هم ثابت قدم بودن رو ببخشه
زندگی جدید == ورودی جدید
زندگی قبلی == ورودی قبلی
تصمیم با خودم هست که می خوام همون زندگی قبلی رو ادامه بدم یا زندگی جدید و نتایج جدید
راهش هم تعهد سفت و سخت هست نه تعهد نصفه نیمه
می دونم که پروردگارم تو این مسیر همراهم هست مثل همیشه همراهی و راهنماییم میکنه
بنام الله یکتا
سلاااام
روز بیستم از روز شمار تحول زندگی
نمیدونین دوباره شروع کردن این فایل ها، این بیست روز با من چه کرد
چقدر حالم تغییر کرده
نمیگم عالی و بی نقصه
اما نسبت به بیست روز قبلم خوشحال ترم
حال روحیم بهتره
آنقدر که بالاخره برنامه باشگاه رفتنم رو که ماه ها بود به تعویق می انداختم امروز عملی کردم و ثبتنامم رو انجام دادم
چقدر پرانرژی تر و خوشحال ترم
خدایا شکرت
هر کس ممکنه تو یه بخش از زندگیش ترمز های زیادی داشته باشه و باور های غلطش اجازه نده بهترین های اون جنبه از زندگی رو تجربه بکنه
برای من دقیقا ثروت پاشنه ی آشیل هست و میدونم که کلی هم ترمز دارم
ترمز هایی که انگار نمیفهممشون
انگار پنهون شدن و من هرچقدر میگردم واضح پیداشون نمیکنم
نمیدونم شاید هنوز به فرکانس مورد نظر نرسیدم
اما مطمئنم که میرسم
همونطور که دو سال پیش یه سریاش رو پیدا کردم و از درآمد صفر رسیدم به جایی که کار پیدا کردم و الان درآمد خودم رو دارم و چند ماه یکبار به کمک همین فایل بیشترش کردم، قطعا الان هم میشه
باز هم قراره چندین برابر بیشتر بشه
خدا هدایتم میکنه تا ترمز ها رو پیدا بکنم و این مانع رو بردارم
قطعااا که انجامش میدم
چون از ته دل میخوامش و میدونم خدا به هر کسی که دنبال هدف باشه، راه رو بهش نشون میده
خدایا شکرت
سلام با بی نهایت عشق
20 . روز بیستم از روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا و شروع رد پای امروزم
من امروز رفتم تا تابلویی که تو نمایشگاه پاره اش کرده بودنو بدم به گالریشون که قرار بود برام ترمیمش کنن ، ولی اونجا نبودن و همایش بودن گفتن یه روز دیگه خبر میدن ببرم نقاشیمو برای ترمیم
من گفتم باشه درسته کلی راه رفته بودم ولی سپردم به خدا بارها میگفتم خدا حامی منه همه زندگیمه تمام من از خداست و من جزئی از کل خدا هستم و خدا به راحتی کارای منو انجام میده
بعد رفتم نون و پنیر گرفتم جلوی گالری که منظره خوبی هم داشت نشستم و خوردم رفتم آب جوش بگیرم تا با چای کیسه ای که تو جیبم داشتم با نون پنیر بخورم ،پول آب جوش رو ازم نگرفتن خیلی خوشحال شدم گفتم خدا ممنونم میدونم کار تو بود
بعد که راه افتادم بیام اومدنی 15 تمن به کرایه دادم
برگشتنی که وایساده بودم ماشین بیاد ،وقتی اومد گفت 20 تمن گفتم من اومدنی 15 اومدم گفت که اشکالی نداره 15 بده بعد تا مورو رفتم و برگشتم خونه
تو راه داشتم از صبح تا غروب فایلی که از خدا باز هدایت خواستم و گالری موسیقی گوشیمو بالا پایین رفتم و مصاحبه با استاد قسمت 8 بود رو دستمو روش گذاشته بودم و امروز فقط اونو گوش میدادم
بعد تو راه من هی سوال دیروزم و از خدا میپرسیدم میگفتم خدا من پول قلمو هارو از داداشم گرفتم ،چجوری برم پفیلا باز بفروشم تا با پولش بتونم لوازم نقاشیام و رنگ روغن بگیرم ، الان هیچی پول ندارم
چه کاری باید انجام بدم
بعد باز دوباره گفتم هدایتم کن
رفتم گالریم دوباره کار همیشگی رو انجام دادم واقعا خدا با هر کاری که انجام میدم در اصل خودشه داره انجام میده که منو شگفت زده کنه
دستمو درست روی مصاحبه با استاد قسمت 9 گذاشتم ،دقیقا ادامه همون فایلی که امروز از صبح تا غروب گوش دادم (من این فایلایی که دانلود کردم قبلا چندین بار گوش دادم ولی این چند روز با هر فایلی یه چیز جدیدو متوجه میشم)
وقتی دیدم گفتم حتما یه چیزی داره که ادامه شو برام میخواد پلی کنه
تو راه گوش دادم ،به اون قسمت که رسیدم استاد میگفت :
هرکسی به مسیری اگر وارد بشه،براش همه چیزای خوب هست توی اون مسیر
بعد درمورد نقاشی گفت
دقیقا حرفای من که به خدا میگفتم رو گفت
این روزا با هر سوال با هر فکری که میکردم میبینم داره طبق اون برام پیش میاد
که استاد گفتن : باورهاست که داره اتفاقات رو رقم میزنه نه هیچ عامل دیگه ای
از خدا میخوام باز کمکم کنه و سعی کنم به این که تمام اتفاقایی که وارد زندگیم شده باورش کنم و تلاش کنم درمسیر درست باشم و فرکانسامو ادامه دار کنم در مورد احساس خوب اتفاق خوب ،باورهای قدرتمند کننده و باورای درست
بعد گفت که
اگر تو مسیر زندگیشون آدما حرکت کنن و اولین چیزی رو که دوست دارن برن و ادامه بدن و رو باوراشون کار کنن و لذت ببرن از زندگیشون با تغییر باوراشون
هدایت میشن به اون جایی که باید باشن
و اونایی که سرجاشونن واقعا دارن از زندگیشون لذت میبرن و اینکه اگر از لحاظ مالی پیشرفت میکنن یا نه؟؟؟؟؟؟؟
فقط برمیگرده به باوراشون درمورد ثروت
بعد رسید به سوال من که جوابو خدا از طریق استاد عباس منش قشنگ گذاشت کف دستم
استاد گفت که
مثلا یکی عاشق رنگ روغنه خب ؟
بعد این آدم اصلا وقتی داره نقاشی میکشه ،نه زمان و نه مکان و نه گشنگی و نه خستگی هیچی نمیفهمه
این حرفارو میگفت من فقط تاییدشون میکردم من یعنی عاشق نقاشیم وقتی نقاشی میکشم محو نقاشیام میشم و تو این سه ماه که ارتباطم با خدا دوستانه و عمیق شده کلی موقع نقاشی کیف میکنم ازش درمورد رنگ کردن و همه چی سوال میکنم
بعد استاد گفت که در ادامه فایل :
اما
از لحاظ مالی پیشرفت نمیکنه
دلیل اینکه از لحاظ مالی در اون حوزه پیشرفت نمیکنه ،اینه که باور هاش درمورد ثروت ایراد داره که نتیجه نمیگیره
والا جاش همون جای درستیه
بعد استاد خودشونو مثال زدن که تو برهه ای میخواستن به خاطر اینکه نتیجه مالی نمیگرفتن میخواستن خیارشور بفروشن که میخواستن از اون راه درآمد داشته باشن که بتونن بدهکاریشونو بدن بعد بیان هزینه سمینار و بدن که بتونن این مسیرو که عاشق بودن در مورد بحث توحید ادامه اش بدن
اینو که گفتن من دقیقا یاد خودم افتادم که این چند وقتو میخواستم با فروش پفیلا ، برم و پول دربیارم تا پول رنگ روغن و وسایلای نقاشیمو دربیارم
به اینجا که رسیدم این سوال برام پیش اومد که خب مگه خدا پفیلا رو برای من الهام و ایده و هدایت نفرستاده بود ؟!
بعد یاد حرف استاد افتادم که در هر مداری باشی ،ایده و هدایت های اون مدار رو دریافت میکنی به خاطر همین بوده که ایده پفیلا اونموقع برام اومده
باز این جواب رو من یادم نیومد خدا بهم جوابو تو دلم گفت که من بشنوم
و بعد از این پفیلا فروختن اینو یهو یادم اومد باز خدا یادم انداخت که ببین تو اون مداری که بودی و تو اون زمان من هی میخواستم که پل های پشت سرمو بشکنم و توحیدی عمل کنم درمورد ترس هام و ایده پفیلا شاید اومده بوده تا من برم و هم به خدا بسپرم خودمو و هم ترسی که از فروش وسیله تو بیرون داشتم و بشکنم و قدرت رو در خدا ببینم
حتی وقتی داشتم پفیلا میفروختم یهو خواهر زاده ام گفت یکی ازت عکس گرفت ،اصلا اون لحظه عکس العملی نشون ندادم که بخوام ناراحت بشم
اتفاقا خوشحالم شدم گفتم اشکالی نداره بگیره من دارم کار میکنم و به خدا اعتماد و باور دارم
بعد ادامه داد :
اون کسی که داره نقاشی میکشه ، میگه من برم یه کار دیگه ای بکنم ،درآمدی داشته باشم که بتونم هزینه های رنگ روغن و نقاشیامو پرداخت کنم
برم درآمدی داشته باشم تا بتونم نقاشیو انجام بدم ،یا درآمدو میخوام برای اون عشقه
اما موضوع اینجاست که اون عشقی که داریم میتونه درآمد داشته باشه ،خیلیم خوب میتونه درآمد داشته باشه خیلی زیاد
کی ؟
وقتی که باوراتون درمورد ثروت درست میشه
اینو که شنیدم به فکر رفتم گفتم ببین من اصل کارو ول کردم چسبیدم به فروش پفیلا
و دیروز که کلاس رنگ روغن ثبتنام کردم مصمم تر شدم تا برم در هفته چند بار پفیلا بفروشم تو پارکا و جاهای شلوغ
الان که این فایل رو شنیدم فهمیدم که باید از طریق عشقم نقاشی ،شروع کنم درآمد زایی کنم
و درموردش باورهام رو شروع کنم تقویت کنم و باورهای قدرتمندی رو تکرار کنم که در این عشقم نقاشی باورهای مناسب رو تقویت کنم و اونموقع هست که به درآمد هم میرسم و با فروش تابلو هام و نقاشیام لذت ببرم و وسیله های مورد نیازم رو بگیرم
و همچنین باور های قدرتمند کننده رو هم درمورد توحیدی عمل کردن و قدرت دونستن خدا رو همیشه یادم باشه و سعی کنم بهش عمل کنم
امروز با خوندن فایل روز 20 ام یهویی این باور محدود کننده مو هم دیدم که من هروقت میخوام برای خودم چیزی بگیرم خوردنی یا چیز دیگه فقط قیمت میپرسم و یا امروز سوار تاکسی میخواستم بشم نمیخواستم 5 تمن بدم این باورو داشتم ته ذهنم که پولم تموم میشه و نگران اینم که تو حسابم پول نباشه و احساس عدم اعتماد بنفس و عدم لیاقت هم در این باورم به چشم میاد ،که من لایق پول نیستم و باورای محدود دیگه
و سعی میکنم تا با باور قدرتمند کننده تصحیحش کنم
و من از این لحظه
که یاد گرفتم دیگه با نقاشی و فروش کارام هزینه های نقاشیم رو در بیارم
و میدونم که خدا همچنان با هر تلاش و عملگرا بودنم بهم کمک میکنه
بعد که من این درسارو گرفتم از این فایل از خدا پرسیدم که خدا تو بگو چیکار کنم درمورد کار و درآمد کسب کردن از نقاشیام که جدا از نمایشگاه فروش داشته باشم ؟؟
بعد یه دو دقیقه بعدش یه صدایی شنیدم که میتونی بری شهرداری تا بگی میتونی رو دیوارای شهر نقاشی بکشی و درآمد از اون راه کسب کنی
من این ایده رو چندین ساله دوست داشتم عملی کنم که کنار نقاشی تابلو کشیدنم انجام بدم
ولی الان سعیمو میکنم تا حرکت کنم و عمل کنم به این ایده و شروع میکنم
بعد یهو یاد اون خانمی افتادم که شماره دخترشو داده بود تا درمورد کارام و فروششون تو گالریشون تو تجریش بپرسم بلافاصله بهشون پیام دادم و گفت که سبک کاری خودم که هست از اون مدل کار میتونم همکاری داشته باشم
فعلا در ادامه جوابی نگرفتم ولی به خدا گفتم از هر دستی بهم کمک کنی من محتاج کمکت هستم
الان دیگه تصمیمم مشخص شد با عشق و امید به خدا این راهو در پیش میگیرم
خداروشکر میکنم که بهم یاد داد تا خوب درک کنم و به سوالام جواب میده
برای دوستان آگاهی که در این سایت پر از عشق هستن و استاد و خانم شایسته بینهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت میخوام
دوستتون دارم با عشق طیبه
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم
روز بیستم از سفرنامه زندگی من
عنوان فایل:چند برابر کردن درآمد در یک سال2
خب تو این فایل استاد توضیحات بیشتری رو درمورد نزدیک شدن به فرکانس ثروت میدن و میگن که ما انسان ها مثل موجودات دیگه نیستیم ما هرچیزی که خواستیم خلق کردیم نسل های قبل از ما و نسل های بعد از ما هم همینطور خواهد بود؛جهان داره در هر لحظه پاسخ میده به فرکانس های ما پاسخی متناسب با آنچه که ارسال کرده ایم به صورت شرایط موقعیت ها افراد ایده ها وارد زندگیمون میشه؛جهان نگاه نمیکنه که ما چی میگیم نگا میکنه به فرکانس های ما شاید ما آگاهانه بگیم خدایا به من پول بده من پول دوست دارم ولی ناخودآگاه ما بواسطه ورودی هایی که داشته باورهایی تو ذهنش شکل گرفته که تناقض داره با خواسته ما و جهان هم آینه باورهای ماست؛در مورد حذف افرادی که ورودی نامناسب به ذهن من میدادن هم من خیلی خوب عمل کردم و خیلی تلاش کردم تا جاییکه میتونم کنترل کنم ورودی هام رو و این تنهایی لذت بخشی که استاد گفتن مدتی هست که منم دارم تجربه ش میکنم در مورد تلویزیون هم خیلی وقته محل کارم حذفش کردم چون منم خیلی فوتبال دوست دارم تو گوشی نگاه میکنم خداروشکر بخاطر این فایل فوق العاده زیبا و تشکر از استاد عزیزم
یه نکته مهم دیگه ای که خانم شایسته عزیز نوشته بودن این بود: نه تنها حذف افراد بلکه آنچه که در ذهنت با خود مرور میکنی و نتیجهی احساسیاش، نگرانی، اضطراب، ترس، ناامیدی و در یک کلام احساس بد است و باورهای محدودکنندهای در ذهنت ایجاد میکند، باید حذف شود.
سپاسگزارم از این دو عزیز بزرگوار
به نام خداوند بخشاینده ی موهبتها
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و محترم و دوستان در خانواده بزرگ
بیستمین روز تحول زندگی من
خدایا شکرت برای این بیست روز تحول زندگی من که چقدر من رو با انگیزه کرده برای زندگی
من تا دیروز آگاهیم درمورد پول جور دیگه ای بود با اینکه شاید سالها پیش در این مدار بودم ولی فکر میکردم پول با گفتن و نوشتن و تلاش در موقعیت شغلی وارد زندگیم میشه اما
دیروز و امروز با گوش دادن به این 2 فایل پول رو درک کردم که :
پول یک فرکانس و انرژی هست
تمام دنیام تو ذهنم تغییر کرد از این آگاهی .
چند ماهی هست که آگاهانه خواستم تلویزیون خیلی کمتر ببینم و تقریبا اصلا نمیبینم چون تصمیم گرفته بودم از اخبار و حرفایی که به من اضطراب و استرس میده و درونم رو بهم میریزه دوری کنم
و یکی از دلایلی که از شغلم استعفا دادم این بود که اون محیط پر بود از انرژی منفی و شرایطی که هیچکس به هیچکس اعتماد نداشت و من آگاهانه خودم رو از این وضعیت بیرون آوردم اما خوب بلاخره چون سالها خودم در محیط و فرکانسی بودم که سرشار از ناسپاسی بود 5 ماهی به شدت از لحاظ فکری تا خودم رو باور کنم و توکل کنم به خداوند طول کشید اما امروز که استاد در فایل گفتن از انسانهایی که فرکانسشون با فرکانسی که تو میخوای داشته باشی یکی نیست، دوری کن و حذفشون کن متوجه شدم از همون روزها در مسیر درست قرار گرفتم با تماااااام سختی هایی که کشیدم
اما امروز حالم خوبه و این کاری که استاد از ما خواست رو، من ماه ها پیش انجام دادم و حتما دوباره با آگاهی و توجه بیشتر این کار رو انجام میدم و روی خودم و باورهام کار میکنم …
من تعهد دادم و در این مسیر قدم برداشتم و از صمیم قلب خواستم تا باورهام رو تغییر بدم تا زندگیم تغییر پیدا کنه
استاد عباس منش عزیز بدونید که برای من اسم شما هم حتی باعث انرژی مثبت در بند بند وجودم میشه
شما دستان خداوند ، صدای خداوند روی زمین هستین و من چه سعادتی داشتم که بیست روز است که در مسیر و مدار و راه شما قرار گرفتم
هرکجا که هستین موفق ، شاد و سعادتمند باشید
بنام خدای رزاق
سلام به همه ی عزیزان
تعهد روز بیستم سفر
در حین شنیدن فایل با مثال هایی که استاد درباره شنیده هایی که ناخواسته برای ما باورهای محدودکننده ساختن صحبت میکردند منم یاد یک شنیده ای افتادم که همیشه به دفعات میشنیدم اینکه میگفتن : پول که علف خرس نیست!
الان که به میزانی از درک و آگاهی رسیدم میفهمم که همین یه جمله ی به ظاهر ساده و شاید هم طنز چه باور مخربی را در ذهن من ساخته است ، باور اینکه ثروت محدود است ، یا بعبارتی همان باور عدم فراوانی ثروت !!!
و واقعا الان میگم خدای من چه ساده از خیلی چیزها گذر میکردم در حالی که نمیدونستم چه باورهای مخربی در ذهنم در حال ساخته شدن هستند!
نکته ی دیگر برای من این است که یه زمانی شاید به حرف میگفتم تنهایی را دوست دارم اما همیشه به دنبال جمع بودم و خیلی از ناخواسته هایی که تجربه کردم حاصل همین ضعف من در تنها بودن بود که همین مانع زودتر پیدا کردن راه درست شد. ولی در حال حاضر ، هم بخاطر شرایط جابه جایی و مکانی که از دوسال پیش برایم ایجاد شد و باعث فاصله شد و هم در همین زمان کنونی بخاطر هدایتم به این مسیر و آگاه تر شدنم ، برای عمل به این تمرین استاد تمام تلاشم را میکنم و میخوام که از این به بعد مراقب باشم که زمانم را در کنار چه افرادی صرف میکنم.
تمرین دومی که دررابطه با فیلم و تلویزیون بود برای من جالب شد ، یعنی در کل باید بگم من با این فایل کلی از منشاهای تجربه های بد زندگیم رو پیدا کردم ، من به شدت آدمی بودم که عاشق فیلم و سینما بودم و هنوزم هستم بطوری که در خانواده بهم میگفتن : ناز تی وی :)
اما خب دقت به این موضوع که حتی باید حواسم به محتوای فیلمهایی که میبینم هم باشد ، نداشتم و هر فیلمی را که از ماجراش خوشم میومد میدیدم و الان متوجه شدم که چه کرده ام! و اینهم تمرین دومی است که باید از این به بعد ، اول از همه به حداقل زمان برای تماشا برسانم و زمانم را بیشتر برای کارکردن روی خودم و باورهایم صرف کنم و دوم اگر هم خواستم ببینم به محتوای آن دقت کنم چرا که نمیخواهم دیگر درگیر تجربه و اتفاقات و شرایط ناخواسته در زندگیم شوم.
از استاد بی نهایت بابت این فایل فوق العاده سپاسگزارم که بازهم به کمک ان توانستم ترمزهایی را در وجودم پیدا کنم.
در پناه خدا باشید :)
بنام یگانه خالق جهان هستی
قسمت بیستم
از روز شمار تحول زندگی من فصل 1
چند برابر کردن درآمد در یکسال قسمت دوم
خدایا. شکرت که امروز هم تعهدم رو در این قسمت توانستم بجا آورم و امید دارم که خداوند قلم دستم شود تا آن بهترین رو در این قسمت بنویسم آمین
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم و جا داره برای سرتیتر و کامنت خانم شایسته در این قسمت نهایت تشکر و قدردانی رو کنم ممنون و سپاسگذارم
سلام به دوستان عزیز همیشگی در این قسمت
نکته هایی رو از آموزش استاد عزیزم برای یادآوری خودم و دیگر دوستانی که تازه وارد این سایت شدند بطور مختصر می نویسم
هر چند من این فایل رو بارها و بارها دیدم و عاشقانه دوستش دارم ولی یا تکرار و تکرار و تمرین این آموزش ها ورودی ذهن مو تثبیت می کنم خدا یا شکرت
در این قسمت در مورد فرکانس و ارتعاشات صحبت شد و مفهوم دقیق این کلمه رو استاد عزیز در این قسمت واضح و آشکار بیان کردند
مفهوم فرکانس و ارتعاش
ورودی های که به مغز ما ارسال میشه… یعنی چیزهایی رو که میبینیم و چیزهایی رو که می شنویم و چیزهایی رو که لمس می کنیم و یا خاطرات و یا تخیلاتی که به یاد می آوریم و یا در آینده داریم..
یعنی تمام اینهایی که به صورت ورودی داره وارد مغز ما میشه خروجی رو می سازه که به جهان هستی ارسال میشه ..
و جهان هستی شرایط و اتفاقات و موقعیت ها و افراد و یا ایده های رو وارد زندگی مون می کنه که با او خروجی ها هماهنگ هست
ما موجوداتی هستیم که یک سری سیگنال و یا یک سری علایم و ارتعاشی رو به جهان هستی ارسال می کنیم و جهان هستی با توجه به سیگنال های ما و فرکانس های ما شرایط رو برای ما بوجود می آورد..
چون ما منبعی هستیم که داریم فرکانس های رو به جهان هستی ارسال می کنیم و در مقابل جهان هستی به فرکانس های ما پاسخی متناسب با فرکانس هامون برامون برمیگردونه و ما در یافت می کنیم و در واقع ما در یک رابطه ی بده بستون با جهان هستیم
به این طریق ما انسان هایی هستیم که داریم شرایط خودمان را خلق می کنیم
حالا اگر این ورودی ها به مغز نامناسب باشه خروجی هم نامناسبه و شرایطی که بدست میآوریم هم نامناسب هست
حالا آن ورودی ها چی هستند
خانواده .. فرهنگ .. جامعه .. از رادیو تلویزیون و ماهواره .. فضای مجازی .. سیاست مدارها .. اخبارها یا فیلم ها کتاب ها… و یا هر آنچه که به آن توجه می کنیم که بمرور تبدیل به باورهای ما شده آند
اگر نگاه خانواده به پول و ثروت نگاه جالبی ندارد که در خانواده مدام از آن صحبت شده یعنی با تکرار اون صحبت ها به ما هم تلقین شده و تبدیل به باورهای مان می شود ..مانند باورهای مخرب مذهبی .. مثلاً پیشوایان مذهبی ما همه شون فقیر بودند .. پس این باور رو در ذهن بوجود میاره که فقیر بودن خوبع
یا مثلا..برای پولدار شدن باید خیلی سختی بکشی و یا خیلی زجر بکشی تا به ثروت برسی
حالا برای تغییر این باورها راهکارهایی وجود دارد
اینکه ما باید دانه به دانه آگاهانه تصمیم بگیریم که باورها مون رو تغییر بدیم.. یعنی باید چیزهایی رو به مغزمون وارد کنیم که نتایج آن چیزهایی باشه که می خواهیم داشته باشیم و… بعدش به شکل های مختلف تکرار و تکرار و تکرار کنیم و آن ورودی ها رو بطور مداوم تکرار تکرار تکرار کنیم تا بشه جزویی از وجودمون و باورهامون تا این فرکانس ها رو قوی و قوی تر کنیم تا آن چیزی رو که می خواهیم وارد تجربه ی زندگی مون کنیم ..
نه تنها در مباحث مالی و پولی بلکه در تمام موارد باید به همین صورت ورودی هامون رو کنترل کنیم و در مورد آن صحبت کنیم و چیزهای مناسب رو ببینیم و بنویسم و بشنویم و آنقدر تکرار و تکرار کنیم که جزویی از باورها مون بشود .. مثلاً در زمینه های روابط .. در زمینه های سلامتی .. احساس لیاقت و عزتمندی … اعتبار نیک .. ویا در زمینه های معنوی و کسب و کار و غیره….
در واقع برای هر یک از این مباحث باید جداگانه باورهای درست و مناسب و قدرتمندی ساخت تا بتوانیم نتایج دلبخواه مون رو وارد تجربه ی زندگی مون کنیم..
چون فرکانس های ما هر لحظه داره تولید می شود
یعنی فکر نکنیم که چون قبلاً روی باورها و ورودی های مغزمون کار کردیم و افکارمون درست شده دیگه نباید دوباره روشون کار کنیم .. در واقع ما هر لحظه باید روی ورودی هامون و باورهامون باید کار کنیم
یعنی بجای اینکه روزی ده پانزده ساعت کار فیزیکی انجام بدیم و این همه وقت بذاریم روی فعلیت های جسمی و فیزیکی .. فقط دو سه ساعت وقت بذاریم که روی باورها مون کار کنیم .. و نتیجه این می شود که به تمام معنی می توانیم خوشبختی و یا روابط عاشقانه و یا سلامتی و پول و ثروت و یا هر چیز دیگری رو احساس کنیم ..
اگر می خواهیم خروجی ها مون تغییر کند باید بشدت روی ورودی هامون نظارت داشته باشیم و هر حرفی رو نشنویم و با هر کسی ارتباط نداشته باشیم و کسانی که در ورودی های نامناسب هستند که به ما احساس بد می دهند و یا دوستان و یا هر کسی که نامناسب هستش رو با جسارت از زندگی مون حذف کنیم
خدا رو شکر که من این کار رو از همون روزهایی که با استاد آشنا شده بودم انجام دادم و در واقع با حذف خیلی از افراد بمرور تنها شدم .. و خیلی هم برام خوب بوده بخصوص در دوران پندمیک که جهان خودش دست بکار شد و بقیه ی زحمت رو کشید ..البته شکر خدا با کار کردن روی ورودی هام و باورهای در زمینه ی روابط یک سری افراد جدید آمدند که فوق العاده افراد خوبی بودند و به من خیلی هم کمک کردند ولی بعد از مدتی این افراد هم از زندگی من دور شدند انگار فقط رسالت و مآموریتی برای زندگی من بودند .. و تا به الان به هیچ عنوان هیچ رابطه ی نامناسبی وارد زندگیم نشده..
مورد بعدی حذف دستگاه تلویزیون و ماهواره
در مورد دستگاه تلویزیون و ماهواره که آن موقع ها که تازه با استاد آشنا شده بودم با جسارت کامل به مدت چهار سال ماهواره رو از زندگیم حذف کرده بودم و فقط دستگاه تلویزیون داشتم اون هم بخاطر اینکه فایل ها رو با تصویر بزرگ تر می دیدم و عملا به هیچ آنتی وصل نبود .. ولی بعد ها دخترم آمد با من زندگی کرد و دستگاه رو به ماهواره وصل شد… البته اجباراااااا .. البته شکر خدا اون هم زیاد نگاه نمی کنه . خیلی بندرت .
ولی در کل خیلی خیلی محتاط هستم و اگر هم نگاه کنم بیشتر مستند و قسمت آشپزی یا فیلم های فضایی آن هم بندرت . و از اون جایی که من شب ها زود می خوابم در مدار دیدن ماهواره نیستم و موقعی که من میرم می خوابم شاید گاهی اوقات دخترم نگاه کنه البته خوشبختانه دخترم سریال ها. خودش رو که دنبال می کنه از طریق گوشی تلفن با هندس فری نگاه می کنه و من اصلا نه می بینم و نه می شنوم ولی کلا تلویزیون و ماهواره خیلی خیلی بندرت روشن میشه که شکر خدا خیلی مواظب ورودی هام هستم .. با اینکه این دستگاه ها رو داریم ولی عملا کارآیی برامون نداره و من آگاهانه خودم رو از این چیزها دور می کنم و مدام داخل اتاقم هستم و اعراض می کنم.. چون می دونم بشدت این تصاویر ضمیر ناخودآگاه مغز مون رو برنامه ریزی می کنند
خدایااآاا ممنون و سپاسگذارم
خدایاااا کمکم کن که در این مسیر ثابت قدم تر و محکم تر و استوار تر قدم بردارم
خدایااآاا خودت کمکم کن که قدم به قدم حرکت ها و قدم هام منور به نور الهی خودت باشه ..
خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
IN GOD WE TRUST
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و دروووووود
در دنیایی که همه چیز از ارتعاش و فرکانس تشکیل شده،فقط کافیه که ما فرکانس و ارتعاش را درک کنیم.و با استفاده از اون بهترین ها را برای خودمون خلق کنیم
همه چیز در دست ماست
آیه 20 سوره لقمان
آیا ندانسته اید که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است، مسخّر و رام شما کرده، و نعمت های آشکار و نهانش را بر شما فراوان و کامل ارزانی داشته، و برخی از مردم اند که همواره بدون هیچ دانشی [بلکه از روی جهل و نادانی] و بدون هیچ هدایتی و هیچ کتاب روشنی درباره خدا مجادله و ستیز می کنند.
پس در جهانی که همه چیزش براساس فرکانس و قانون است،ما تلاش کنیم که فرکانس های خوب ارسال کنیم تا اتفاقات و ارتعاشات خوب دریافت کنیم.
سیکل جهان
ورودی خوب 》خروجی خوب 》دریافتی خوب
و همین طور این چرخه تا مادام که ما ورودی و ارتعاشات خوب میدهیم ادامه دارد،دقیقا مثل دستگاه آبمیوه گیری تا زمانی که ما هویچ درون دستگاه قرار میدهیم آب هویج دریافت خواهیم کرد،این همون نگاه سیستمی به خدا و جهان است.
ورودی ها چیست؟
چیزهایی که از طریق گوش یا چشم
از خانواده،دوستان،دولت،رادیو،تلویزیون،کتاب،شبکه های اجتماعی،روزنامه،مدرسه،دانشگاه،جامعه دریافت کرده ایم
اگر میخواهیم که دریافتی های عالی داشته باشیم باید ورودی ها را کنترل کنیم
از کوزه همان برون تراود که در اوست
پس ما چیزی نیستیم جزء ورودی هامون
اگه واقعا متعهد هستیم به تغییر زندگیمون که اثرات اون میتونه خودمون،خانواده و نسل های بعد از خودمون را خوشبخت کنه باید یه کارهایی را انجام بدیم که 98٪ مردم انجام نمیدن و عاجزند و سخته براشون
اگر به ثروتمند بودن متعهد هستید،ورودی های خود را با جدیت کنترل کنید.
1)با افراد نامناسبی که بودن با آنها به پیشرفت شما کمکی نمی کند قطع رابطه کنید.
نگران تنها ماندن نباشید بعد از اینکه باورهایتان تغییر کند،دوستان بی نهایت فوق العاده و مثبت شما را احاطه خواهند کرد.
2)دستگاه تلوزیون و ماهواره را برای همیشه از خانه خود خارج کنید.
تمرکز خود را فقط بر مطالبی که باورهای مناسب در شما ایجاد می کند قرار دهید،برنامه های مناسب را از طریق اینترنت و به صورت آگاهانه دنبال کنید.
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
روز 20
امروز این فایل و شنیدم و تازه متوجه شدم که چرا قبلا چندبار تعهدمالی سه برابر و نوشتم اما نتیجه ای نگرفتم امروز پی بردم که تعهد نوشتن یعنی متعهد بودن آگاهانه به کنترل ورودیهای ذهنم که فقط ورودیهای مناسب به ذهنم بدم که مهمترین مسئله این ورودیها به باور تبدیل میشن و فرکانس تولید میکنند و باید برای اینکار متعهد باشم واز آدمهای منفی با ذهن فقیر دوری کنم و همچنین رسانه رو حذف کنم و فقط آگاهانه چیزهایی رو ببینیم و بشنوم که فرکانس مثبت و ثروت ساز تولید کنند.
از استاد عزیز و خانم شایسته که خیلی زیبا در متن این فایل به معنای تعهد اشاره کردن سپاسگزارم.
درپناه الله یکتا باشید.
به نام خدای مهربان
بیستمین روز از سفر زیبای من
چند برابر کردن درآمد در یک سال 2
خب توی قسمت قبل استاد گفتن پول یه فرکانس خاصی داره، حالا اینجا باید درک کنیم که اصلا فرکانس چیه؟
ما انسانها به عنوان موجودی که دارای فرکانس هست پا به این دنیا گذاشتیم،
ما در هر ثانیه به واسطه افکارمون فرکانس به جهان هستی ارسال میکنیم.
در ادامه مسیر سه برابری درآمد بعد از قدم اول که تعهد کتبی بود،
حالا باید باورها و عملکرد مناسب و هماهنگ با خواسته مون که افزایش درآمد هست رو انجام دهیم.
تمام مسائل مالی ما بر میگرده به ورودی های متضاد با ثروت که از کودکی به طرق مختلف خوراک ذهن ما شده.
اتفاقا در قسمت ثروت ورودی ها بارها نامناسب تر بوده تا حوزه های دیگه.
پس باید متعهدتر شویم تا به شدت ورودی های ذهن رو کنترل کنیم.
از بدترین باورها، باورهای مذهبی که استاد بارها گفتن پاشنه آشیلِ مخصوصا ما ایرانی هاست.
به طوری که نیاکان ما بدون هیچ تحقیقی، نسل به نسل این باور رو به اشتراک میزاشتن و مطمئن بودن که امامان ما انسان های فقیری بودن و فقر معنوی ست..
¿ حالا چطور باید فرکانس رو تغییر بدیم تا به مدار ثروت دسترسی داشته باشیم؟
اول حذف مهمترین عواملِ ورودی های نامناسب که شامل ؛
1_ دوستان و اطرافیانی که باورهای منفی دارند
2_ تلویزیون و ماهواره،
می باشد.
بعد باید به خودم بگم هر چه که تا الان شنیدم اشتباه بوده، حالا میخوام با یه ذهن آماده باورهای درست رو به طریق مختلف تکرار و تکرار کنم.
تا باورهای جدید و فرکانس های مناسب شکل بگیره.
بعد از گذشت سه سال از اجرای این تمرین واقعا من یک آدم دیگه ای شدم
مصداق همون شخصی که هیچ ربطی به گذشته ش نداره.
هم از نظر ورودی مالی و هم از نظر عزت و اعتبار ..
پول یک انرژی پاک الهی ست، من هر چقدر ثروتمند تر شوم نزد خدا عزیزترم..
خدایا شکرت بابت قوانین ثابتی که بر جهان وضع کردی..