چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 3

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

قبل از تولید دوره روانشناسی ثروت۱، کارگاه‌های حضوری روانشناسی ثروت برای هزاران نفر در برخی از شهرهای ایران برگزار و تمام آنچه که موجب رسیدن خودم به استقلال مالی شده بود را آموزش دادم.

این کارگاه‌ها فرصت خوبی بود تا از نزدیک به شناسایی باورهای افراد زیادی بپردازم زیرا می‌خواستم دوره روانشناسی ثروت۱، به هر فردی که می‌خواهد به استقلال مالی برسد، این امکان را بدهد تا از همان شرایطی که در آن لحظه دارد‌، با همان امکاناتش‌، اما با کنترل ورودی‌های ذهنش کار افزایش درآمدش را شروع کند و سپس با ادامه دادن به روند تغییر باورها از طریق کنترل ورودی‌های ذهن‌ و تکرار راهکارهایی که برای این کار ارائه شده‌، درآمدش را افزایش دهد.

زیرا راهکارهای این دوره برای تمام عمر و برای هر حدی از ثروت، پاسخگوست. نتایج این تحقیقات به من اطمینان داد بزرگترین مانع برای هر فردی، باورهایی است که ثروت را غیر معنوی و به ما می‌گوید که اگر ثروتمند شویم از خدا دور می‌شویم و تأکید می‌کند یا باید ثروت را انتخاب کنیم یا خدا را!!!

این باور مهم‌ترین پاشنه آشیل من هم بود وبه محض اصلاح آن، درهایی از نعمت به زندگی‌ام باز شد و درآمدم را بیش از ۱۰۰ برابر افزایش داد!

مهم‌ترین اقداماتی که برای عمل به تعهد برای ۳ برابر کردن درآمد باید انجام دهی:

این باور را بساز که ثروتمند شدن، معنوی‌ترین و خیرخواهانه‌ترین کار دنیاست و با این باور، حمایت خداوند را برای موفقیت در راه رسیدن به استقلال مالی، با خود همراه کن.

همین حالا قلم و کاغذی بردار و از خود بپرس: چگونه می‌توانم با شغل، توانایی، مهارت و شرایطی که همین حالا دارم و فقط با تغییر نگرشی که تاکنون درباره رابطه خداوند با ثروت‌، درباره فراوانی ثروت در جهان و درباره دسترسی همه آدمها به منبع تمام نشدنی ثروت در جهان و درباره اینکه ثروت‌ها و نعتمت‌ها و فرصت‌ها هر روز در حال بیشتر شدن هست‌، درآمدم را ۳ برابر کنم؟

به این دلیل این را از شما می‌خواهم، زیرا وقتی باورهایم را اصلاح کردم، به وضوح دیدم ثروتی که همیشه فکر می‌کردم قرار است از راه‌های عجیب و غریب به دست بیاورم، درست در اطراف من بود و من از همان راه‌های بدیهی و با همان وضعیتی که داشتم، فقط با تغییر باور و شیوه نگرشم به ثروت‌، راه افزایش درآمدم را دیدم و به استقلال مالی رسیدم.

اگر وقتی این سؤال را پرسیدی، ایده‌هایی به ذهنت رسید که به تو احساس آرامش داد، فوراً آنها را بنویس و با تعهد و ایمان، حتماً آنها را اجرا کن. اگر نجواهای ذهنت شروع شد تا مأیوس شوی، تا به تو ثابت کند این امکان ندارد، به تو بگوید که بی خیالش شوی و دوباره تو را به خانه اول، به همان باورهای محدود کننده‌ی همیشگی برگرداند، بدان که اینها همان باورهای محدود کننده‌ای است که باید تغییر کنند.

پس، از محدود کننده ترین باور برای اصلاح شروع کن.

مهم‌ترین توصیه من به شما این است که از آموزش‌های دوره روانشناسی ثروت۱ کمک بگیرید. این دوره  به شما کمک می‌کند تا یکی یکی آن باورهای محدود کننده را با باورهای قدرتمند کننده بپوشانی و راه را بر ایده‌هایی بگشایی که کمک می‌کند تا با همین وضعیت موجود و از راه‌های بدیهی و طبیعی، درآمدت را سه برابر، سپس با تکرار این دوره و بزرگتر کردن نتایج، یک بار برای همیشه به موضوع نگرانی درباره پول پایان و به استقلال مالی برسی.

بعد خواهی دید که واقعاً چقدر ارزشش را داشت و چقدر خوب شد که بیش از این خودت را از اینهمه نعمت و ثروتی که در دسترس تو بود، محروم نکردی.

من با این دوره زندگی می‌کنم. محال است قبل از ایده پردازی برای اهدافم، یک بار این دوره را گوش ندهم و باورهای این دوره را به خود یادآور نشوم. نتایج من و هزاران نفری که از این دوره استفاده کرده اند، ثابت کرده تنها راه رسیدن به استقلال مالی، ساختن باورهای ثروت آفرین است.

سید حسین عباس منش

می‌خواهم درباره مطالب آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1 و فرایندی که در این دوره طی می‌شود‌، بیشتر بدانم

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1506 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم کارگر» در این صفحه: 1
  1. -
    مریم کارگر گفته:
    مدت عضویت: 2336 روز

    سلام به همه ی دوستای عزیزم و استاد بی نظیرمممم

    چند ماه پیش من این فایل رو گوش دادم و زمانی که استاد خواستن که تعهد بدم ی جورایی واسم مبهم بود آخه من خانه دار هستم و باورش واسم سخت بود تعیین کنم در ماه دوس دارم چقد درآمد داشته باشم !!! آخه چجوری ؟؟؟ مگه میشه؟؟؟؟ خلاصه یکم فک کردم ببینم با همین شرایطی که الان دارم و پولی که دارم توی خونه چیکار میتونم بکنم تنها چیزی که به ذهنم رسید بافتنی بود. من عاشققققق بافتنیم و زمستون و تابستون هم نداره واسم زمانی که رو مودش بیفتم میبافمو میبافمو میبافم😊😊 خلاصه توی دفترم تعهد دادم و مبلغ مورد نظر رو نوشتم و ایده ی دیگه ای هم به ذهنم رسید فراگیری بورس و نهایت سرمایه گذاری در اون بود

    بافتنی که حقیقتا رو مودش نبودمو انجام ندادم ولی واسه بورس اقدام کردم چند وقت پیش یکی از اقوام بهم پیشنهاد داد بیا بهت بورس رو یاد بدم که زیاد استقبال نکردم اما بعد که این ایده به ذهنم اومد با همون بنده خدا صحبت کردم و قرار بر این شد هروقت زمانشون اوکی بود من استارت بزنم هربار که قرار میزاشتیم به هر طریقی شرایط یادگیری پیش نمیومد و من بی نهایت مشتاق بودم و هیجان داشتم و بدجوری چسبیده بودم به خواستمممم به خودم اومدم گفتم چرا چسبیدی به خواستت تو درخواست دادی به خدا رهاش کن بذار کارش رو بکنه ویک هفته بعد اون ،اولین قرار اوکی شدو استارت خورد و کم کم یاد گرفتم و کد بورسی گرفتمو با مبلغ خیلی کم سهم خریدمو کم کم زیادش کردم البته هنوز کلی چیزی واسه یادگرفتن بورس مونده اما من میزارم خدا هدایتم کنه و در همون حد که بلدم خریدو فروش میکنم و خداروشکر شرایط به نفع من بوده و ضرری بهم وارد نشده در همین حین ایده بافتنی قوی تر شدو بالاخره افتادم رو مودش😊😊 چندتا کلاه و شال بافتمو بردم باشگامون و بلهههههه مشتری رو خدا فرستادددد😍😍😍 البته ناگفته نمونه که به شدت مقاومت داشتم با این کار ،یادمه روزی که نمونه بافتارو بردم باشگاه اینقد با خودم کلنجار رفتمممممم نجواها دیوونم کرده بود نشون ندی هااا زشته باخودشون چی فک میکنن اصلا کو مشتریییییی کی میاد سفارش بده بهترش هست تو مغازه هااا………. اینقد گفتو گفتو گفتو و دستمو محکم گرفته بود نرم سمت کیفمممم به خدا توکل کردم خجالت رو گذاشتم کنارو ……

    خداروشکر پشت هم مشتری داشتم و به محض اینکه دیگه سفارش نداشتم ی پیشنهاد بهم شد غیر قابل باورررررر

    کافی شاپ باشگاه اجاره ی بنده خدایی بود که با صاحب باشگاه کنار نیومده بود و خیلی زود جمع کرد

    یک هفته ای میشد که مدام تو خونه با همسرم صحبت راه اندازی یک کسب و کار بود هرچی حساب کتاب میکردیم میدیدیم ما که سرمایه نداریم چطور استارت بزنیم و همسرم موتور مدل بالایی داره که همش این به ذهنش میومد که بفروشیمش و بزنیم به کار، از طرفی هم هردو راضی به فروش نبودیم و موتوره رو دوسش داریم😍😍 منم چون قانون رو میدونستم به همسرم میگفتم نه من میخوام با همین پولی که دارم استارت بزنم(مبلغ بافتنی ها که ۶۰۰ هزار میشد تقریبا😁😁) با عقل منطقی جور در نمیومد و همسرم میگفت آخه یه چی میگی مغازه رهن داره کلی خرج داره پول ویترین و …… میخواد، سرمایه میخواد جنس بریزی، از کجا ؟؟؟آخه پولی که تو داری خنده داره😂😂 منم مدام میگفتم نه من مطمئنم جور میشه و سپردم به خداااا

    و بلهههههه خداااااااا😍😍😍😍

    اجاره کافی شاپ بهم پیشنهاد شدددد

    مربیم بی نهایت پیله بود که توروخدا توبیا من دوس دارم تو اینجا باشی و….. با همسرجان صحبت کردم و حساب کتاب کردیم دیدیم با پولی که من دارم میشه راه انداخت و بقیشم خدا درست میکنه

    خوبیش این بود که رهن نمیخواست هزینه یخچال نداشتیم و میموند چند وسیله برقی که تو خونه داشتم و خوراکییییی

    ۲ روزه که مشغول شدم دیروز اومدم کامنت بذارم ذهن چموشم میگفت بذار درآمدت به اونی که میخواستی برسه بعد کامنت بذار امااااا امروز اتفاقی افتاد که نتونستم نیام و کامنت نذارم

    صبح که رفتم سالن حالم خوب بود اومدم توی سایت و قسمت عقل کل کامنتای بچه هارو میخوندم که یهو دلم خواست شکرگذاری کنم دفترمو برداشتمو از خدای بزرگم کلی شکر گذاری کردمو آخر خواستم درآمد امروزم دوبرابر دیروز بشه و دفترو بستمممم

    الان که داشتم حساب میکردم اصلا باورم نشدددد درآمدم دقیقققققققق ۲برابر دیروز شده ،حتی ۵۰۰ تومن خوردش هم😍😍😍 اصلا دیوانه شدمممم با این که خیلی کمه اماااا بینهایت خوشحالم که تونستم امروزم رو خلققق کنم و بینهایت خوشحالم که در عرض یک ماه به آنچه که تعهد داده بودم میرسمممم با ابن قانون بینظیر جهان قطعا از انچه که نوشتم بیشتر درآمد خواهم داشت

    خدایااااا مرسی عشقمو آفریدی

    خدایاااا مرسی تو عشق آخریمی

    عاشقتونممممم😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: