چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 3 - صفحه 78 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/12/abasmanesh-3-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-12-29 10:31:392021-12-13 21:09:13چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم
روز شمار روز بیست و یکم
سه برابر کردن در آمد در یکسال
باید دیدگاه مذهبی اشتباهی که در مورد ثروت داریم که خداوند ثروتمندان رو دوست نداره که انسانهای پولدار به بهشت نمی روند و کلا پول معنوی نیست رو از ذهنمون پاک کنیم و فقط این باور رو ایجاد کنیم که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و این باور رو بایددرخود ایجاد کنیم اگر که میخواهیم از لحاظ مالی رشد کنیم باید این باور که معنوی ترین کار جهان ، خیر خواهانه ترین کار جهان بهترین کاری که میتونیم انجام بدیم ثروتمند شدنه یعنی اگر می خواهیم به خدا برسیم اگر میخواهیم انسان بهتری باشیم اگر میخواهیم به پیشرفت خودمون و همسرمون و فرزندانمون کمک کنیم اگر می خواهیم دست آدمهای زیادی بگیریم بایدثروتمند بشیم ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان با فضیلت ترین کار جهان فقر بدبختی میاره بیچارگی میاره التماس کردن به بقیه میاره عزت و شرف آدم رو میگیره عزت و شرف کشور رو از کشور میگیره و باید این باور رو تو ذهن خودمون جا بدیم که تمام معنویتی که میشه بدست آورد از طریق ثروتمند شدن
حتی تو قرآن گفته زکات بدین خمس بدین به پدر و مار خود نیکی کنید مسجد ها رو آباد کنید حج بروید خداوند گفته ایمان داشته باشید و عمل صالح انجام دهید و توکل کنید همه اینها وقتی اتفاق می افتد که از لحاظ مالی وضع خوبی داشته باشیم و به استقلال رسیده باشیم به بی نیازی رسیده باشیم وقتی ازلحاظ مالی گرفتار باشیم نه نمازمون نماز نه روزه مون روزه ست نه دعامون دعاست و هر چی دعا میکنیم فقط برای گرفتاریهامونه نه خدا ..و وقتی گرفتاری و مشکل داشته باشیم به خدا مشرک میشویم و میگیم اگر که خدا مارو دوست داشت دستمون رو میگرفت که اینقدر بدبخت نباشیم خیلی مهمه که ثروتمند باشیم که سرمون بالا باشه تا عبادتمون عبادت باشه تا یقین و ایمانمون به خدا بیشتر بشه و اینو بدونیم که خدا بیشتر از ما دوست داره که ثروتمند باشیم پس من باور دارم که معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدن
یه جمله ای که خیلی بهمون گفتن نمیدونم ضرب المثل هست یا نه نمیدونم هم خدارو میخواهی هم خرما می خوام از این به بعد هم خدا رو خواسته باشم هم خرما چه حرفها و چه ضرب المثلهایی که از ذهنم میاد بیرون وقتی که دارم فایل استاد رو گوش میکنم چه چیزهایی که تو مغز ما کردند و باعث شد از پولدار شدن دور بشیم از زندگی در رفاه و آسایش فاصله بگیریم از این بترسیم که اگه ثروتمند باشیم جهنمی میشیم
تمرین : (1) تکرار کنم که ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه
(2) من میخواهم با همین وضعیتی که الان دارم سه برابر پول بسازم چطور؟
استاد عزیزم سپاسگزارم برای این سه تا فایل سه برابر کردن درآمد که من فایل یک رو برج هفت پارسال گوش دادم و تو دفترم هم تعهد نوشتم ولی دوتا فایل دیگه رو گوش ندادم گفتم من که شغل ندارم کو شغل و کو فرصت ولی خدا شاهده فقط با گوش دادنش وهمون تعهد نوشتن در آمد شوهرم بیشتر شد و انگار همه چیز با برکت شد تو خونمون سپاسگزارم بی نهایت
خدایاشکرت برای یه روز دیگه
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
وقتی که ما روی باور هامون کار میکنیم
یعنی میایم و روی باورهایی که در روانشناسی ثروت 1 گفته شده کار میکنیم
مثلا هزار بار به رهنمون این ورودی رو میدیم و مینویسیم که ببین فلانی توی این شغل که همه میگن پول توش نیست ثروتمنده یا داره ازش درآمد کسب میکنه
( یه مثال دیروز دیدم بنویسم ،دپستان عزیزی هستن با یک سری قلمو های کوچیک روی ماشین های مدل بالا و لوکس یک سری خط صاف میشکن و خیلی کار دقیق و ظریفیه که فقط کسایی که عشق و علاقه دارن میتونن این کارو انجام بدن و حداقل درآمدشون ماهی 11 هزار دلار، حداقل، به بالا، اون افرادی که روی ماشین های لوکس تر کار میکن اونا گرون تر میگیرن)
وقتی که بارها و بارها با این دید به شغل های مختلف نگاه میکنیم
وقتی که بارها و بارها این ورودی رو به ذهنمون دادیم که شهر یا کشور عامل ثروتمند شدن نیست
و بعضاً افراد توی روستا توی خونه توی کشور های فقط توی شهر های فقیر تونستن ثروتمند بشن
وقتی که بارها و بارها این ورودی رو به ذهنمون میدیدم که توی همین دور زمونه همین چند ماه اخیر یک سال اخیر افرادی اومدن کاری رو شروع کردن و الان کلی موفقیت کسب کردن
( یکیش خود من مگه من چقدر وقت مربیگری کرده بودم ولی وقتی با ایمان و توکل شروع کردم اینقدر شاگرد اومدم برام که اسمم تو منطقه پیچیده بود و دیدم که حتی چطور باعث انگیزه ی خیلی از مربیانی شدم که کارشون این بود و وقتی دیدن من دارم اینطوری کار میکنم تازه فهمیدن کار کردن یعنی چی)
وقتی که میایم میبینیم افراد از کارهای خیلی ساده خیلی ساده
برای مثال همین یوتویوب ، افرادی اومدن به قول استاد با باورهای درست
باورهای درست یعنی چی؟
یعنی احساس لیاقت کرده در مورد خودش تواناییش و فعالیت توی یوتویوب رو باور کرده که میشود که افراد خیلی زیادی به راحتی دارن پول میسازن و دارن ارزش ایجاد میکنن، اومدن حرکت کردن و از همون چیزی که علاقه داشتن عشق میکردم باهاش اومدن و فیلم گرفتن و گذاشتن تو یوتویوب و افراد زیادی میان و از فایل هاتون رایگان استفاده میکنن و پول هم به حالشون به طرق های مختلف میاد به حسابشون
به قول استاد هر روز جهان داره فرصت های پول ساختن و راحت تر و راحت تر میکنه
یکیش همین یوتویوبه که اومده این فضا رو ایجاد کرده هم خودش داره ثروت خلق میکنه و میلیون ها میلیون نفر دارن ازش ثروت میسازن و چقدر همین یه پلتفرم گستردست اگر بخوایم بشینیم بررسی کنیم
حالا نمیگیم فقط یوتویوب
خیلی چیزهای دیگه اومدن کار مارو آسون کردن برای پول ساختن
مثلا قبلا خب ما اکه میخواستیم یه چیزی یاد بگیریم حتما باید پا میشدیم میرفتیم سر کلاس سمینار و …
الان توی خونه ،اون معلمین و اساتید عزیز وبسایت زدن یا توی همین یوتویوب آموزش گذاشتن رایگان
یا خیلی ها یک بار اومدن اون موضوع رو آموزش دادن به صورت دوره و میتونه همون دوره رو میلیون ها بار بفروشه ،
و هزاران هزار ایده ی دیگه توی هر موضوعی
وقتی که ما میایم به این موارد توجه میکنیم
میفهمیم که احساسمون داره تغییر میکنه
حس میکنیم که چقدر ثروت ساختن راحت شده
لذت بخش شده سریع تر شده
حس میکنیم که وااای چقدر ایده میشه داد برای پول ساختن
حس میکنیم که منم میتونم پس از همین چیزی که عاشقشم پول بسازم
وقتی که میایم همین مثال هارو میبینیم و عمیق تر روی باور فراوانی کار میکنیم
باور میکنیم که هست هست منم پاشم ظرفمو آماده کنم ببرم بزارم زیر بارون
منم پاشم سهم خودمو از این باران رحمت الهی بگیرم
وقتی که میایم و باورهای مخربی که باعث میشه ثروت و رزقی که از خداوند دریافت میکنیم راحت از دست بره یا باورهایی که مانع ورود ثروت میشه به زندگیمون
چون ممکنه در مورد موارد بالا ترمزی نداشته باشیم
اما در تا خودآگاهمون پول رو غیر معنوی بدونیم ثروت رو غیر معنوی بدونیم به خاطر بارها و بارها افکاری که به رهنمون دادیم در مورد اینکه ثروتمندا انسان های بدی هستن حالا این بد دیگه به هزاران هزار طریق به ما نشون داده شده که همشونم به زعم ما مخالف یک انسانیه که با خداونده
و همیشه مخالفش هم نشونمون داده شده که اونی که فقیر تره خیلی با خداستو تسبیح دستشه همیشه و چشم پاکه و خیلی به دیگران کمک میکنه و خودش غذا میخوره میبره میده به بقیه و شب ها تا صبح هم همش داره عبادت میکنه
اما اون ثروتمند چی؟ همش داری شادی میکنه داره عشق و حال میکنه داره مهمونی میگیره مهمونی میره غذاهای لاکچری میخوره و یه جوری نشون دادن که انگار حق بقیه رو خورده انگار یه کار کثیفی کرده که ثروتمنده انگار این کارها مخالف با خداونده
و چقدررررررررررررر این باورها توی ذهن ما هست؟؟؟
من که خودم الان دارن بهش فکر میکنم اینقدر تو ذهنم هنوز قویه که انگار همین دیروز داشتم این تصاویرو میدیدم،
یا اینکه هرکه بامش بیش برفش بیشتر
یا اینکه اگر یه شتر از سوراخ سوزن رد شد یه ثروتمند هم به بهشت میره
یا حالا این دنیا خوب عشقو حالتو بکن اون دنیا یه پل صراطی هست باید جواب پس بدی بابت این ثروت هایی که داری !!!!!
اما آیا واقعیت اینه؟ یا اینا حرف های یک مشت آدم خدا ناباور و بی ایمانه که دستشون به گوشت نییرسیده و میگن پیف پیف بو میده؟؟؟
کی داره کار معنوی تری میکنه؟
اونی که کار خونه داره و چندین نفرو براشون شغل ایجاد کرده ، کلیییی داره ثروت به جریان میندازه داره به کسب و کارهای دیگه کمک میکنه ،داره برای مشتری ها ارزش ایجاد میکنه داره نیاز جامعه رو برطرف میکنه داره یه چیزی به جهان اضافه میکنه ، اون ثروتی که خلق میشه رو دوباره تو کسب و کارش سرمایه گذاری میکنه گسترش میده تولیدات بیشتر میشه نیروها بیشتر میشن ثروت بیشتری خلق میشه اون کارگرها پولدارتر میشم مشتری ها بیشتر راضی و خوشحال میشن تعداد بیشتری مشتری راضی و خوشحال میشن به افراد بیشتری کمک میشه ،با اون پول ساخته شده رفاه بیشتری رو برای خودش خانوادش ایجاد میکنه چیزی که لایق انسان بودنه لایقه جانشینی خداونده
خونه میسازه برج میسازه ماشین خوب سوار میشه
با هر کدوم از این خرید ها داره به کلی کارگرو کاسب و … کمک میکنه
کدوم اینا معنوی تره؟ این که اینطوری به جهان کمک کنی یا اینکه خودت نون شب نداری بخوری بعد پاشی مثلا بری غذاتم بدی به یه نفر دیگه که بد بخت تر از خودته ؟ کدومش نزد خداوند محبوب تره واقعا ؟
اصلا اوکی میگی اونی هم که غذای خودشو نمیخوره میره میده به اون یکی که گشته تره نزد خداوند محبوبه،
ببینم اونی که ایمان آورده به کلام الله کدومه؟!
کدوم داره طبق دستورالعمل قرآن عمل میکنه؟
اونی که ثروتمنده یا اونی که فقیره؟!
خداوند او قرآن وعده ی فزونی داده و شیطان وعده فقر
خداوند تو قرآن گفته ایمان و عمل صالح
کدوم این دو طرف دارن ایمان و عمل صالح انجام میدن؟
یه چیزی بگم
ما گول خوردیم به خدا فقطو فقط هم به خاطر فیلمهاییه که دیدیم
به خاطر چیز هایه که از یک مشت آدمی که درک درستی از خداوند و جهان نداشتن توی روضه و تلویزیونو اینا دیدیم و شنیدیم،
وگرنه تو واقعیت دقیقا برعکس این موضوع هست
به قول استاد همه ی این ها به خاطر درک ناصحیح از خداونده
اگر کسی میگه خدارو باور دارم اما پول نداره بیزینس نداره ثروت ندارن آزادی مالی زمانی مکانی نداره
هم باوراش در مورد خدا ایراد داره هم در مورد ثروت
اگر کسی میگه خدارو باور دارم ولی سلامتی نداره
هم باوراش در مورد خدا ایراد داره هم در مورد سلامتی
اگر کسی میگه خدارو باور داره اما روابطش داغونه
نه خدارو درست درک کرده نه روابط رو ،
خیلی عمیقه این باورا و باید روشون کار کنیم ،
و اتفاقی که برای خودم با کار کردن روی باورهام داره رخ میده
داره جایگاه فقر و ثروت توی ذهنم ذره ذره عوض میشه
یعنی ما باید تلاش کنیم که جایگاه فقط و ثروت رو توی ذهنمون تاجاییه که ممکنه عوض کنیم
که دوره ی روانشناسی ثروت 1 خیلی خوب داره این کارو برای ما انجام میده ،
چیزی که برای خودم اتفاق افتاد
اول از همه باعث شد من بایستم و بگم چرا دارم این کاری که الان میکنم و دوستشم ندارم انجام میدم؟
چرا؟
و بعد آروم آروم سعی کردم بکشم خودمو بیرون و دور بشم و به درون خودم برگردم و ببینم واقعا چی میخواد ؟ چون میفهمیدمش
لحظاتی بود که اون خوشحالی عمیق رو تجربه کرده بودم و وقتی حسم با اون حس قبلی مخالف بود
به چالش کشیدم خودمو
و باورهای ثروت آفرین خیلی به من کمک کرد که بیام و چیزی که به خاطرش خلق شدم و به این دنیای مادی اومدم رو کشف کنم و پیداش کنم و زندگیش کنم،
حالا باز هم در مرحلهی. اقدام هنوز که هنوزه مقاومت دارم یا میخوام به شیوه ی قبلی رفتار کنم
چون هنوز تثبیت نشده
،
مثلا نوشتن کتاب برای خود من و ذهن من و خاندان من چیز بسیااااار بسیاااااار عجیبیه
اما چه کنم که قلبم میگه بنویس میگه انجامش بده
چون کلیییییی ایده و تجربه دارم تو کلم که فقط دوست داره بیاد رو کاغذ
اما هنوز فکر میکنم اگر زود تر پاشم و برم بیل بزنم زود تر به پول میرسم
و این قلب من با ذهن من هنوز تو جنگه
یا مثلا من باور دارم و دوست دارم و عاشق این هستم که به رشد و توسعه ی کسب و کارها و تیم ها کمک کنم
بهم بارها گفته برو و خودتو پرزنت کن و بگو من این کارو این کارو این کارو میتونم براتون انجام بدم
البته اقداماتی در این راستا کردم
که شجاعت و ایمان منو بیشتر کرده و امروز که داشتم از خودم سوال میپرسیدم حس کردم آمادشم و باید فقط ایمان نشون بدم و برم پیش صاحبین کسب و کار و قشنگ بهشون بگم که چه ارزشی میتونم براشون ایجاد کنم،
و
میدونین
خیلی برام این تغییر مسیر و رفتار یک مقدار والش برانگیزه
اما واقعا کاری جز این نمیتونم انجام بدم
به قول یک قسمتی از کتاب گفت و گو با خدا
که یک روز که خیلی دگرگون بودم خداوند دقیقا هدایتم کرد به اون صفحه و واضح و شفاف باهام صحبت کرد و گفت تو وقتی بفهمی چی رو میخوای ومفهوم زندگی رو درک کنی تو اصلا کاری جز این نمیتونی انجام بدی
تو اصلا اومدی که زندگی کنی
چیزی که ما به عنوان کار ازش یاد میکنیم
باید عشقه ما باشه باید شورو شوق ما باشه باید بازیه ما باشه باید زندگی ما باشه
و اگر این نیست
ما در مسیر اشتباهی هستیم
ما گمراه هستیم
،
ثروت خوشبختی سلامتی روابط عاشقانه شهرت محبوبیت و هر آنچه که ما به دنبالشیم
در حرکت کردن در مسیری هست که به خاطرش به این دنیا اومدیم
متاسفانه به خاطر فراگیر شدن فضای مجازی و البته باورهای اشتباه
ما وقتی میبینیم طرف ثروتمند شده یا مشهور شده یا معروف شده سریع ربط میدیم به شغلش به کاری که داره انجام میده
و به جرعت میتونم بگم 99 درصد سر جای خودشون نیستن
فقط به خاطر همین کوته فکری و نا آگاهی
اما اگر هر کدوم از ما پرسشگر بشیم و دلیل رفتار هامونو بفهمیم دلیل کارهایی که انجام میدیم رو از خودمون سوال کنیم
اونوقت آروم آروم پی میبریم به اینکه کی هستیم و برای چی داریم چه کاری رو انجام میدیم و برای چی کاری رو انجام نمیدیم
.
به نظرم باورهای درست
طرز نگاه درست به دنیای اطراف
باعث میشه که ما تو مسیر خودمون قرار بگیریم
وقتی که تو مسیر خودمون قرار گرفتیم
حالا وقتشه که با تمام وجود بخوایم که ثروتمند بشیم
و ثروت رو باید مترادف کنیم با ارزش های وجودیمون
من یادمه
اون روزهایی که مسئولین کارگاه پدرم افتاد دستم خب فکر کنید من با حدود 100 نفر زندانی سرو کار داشتم
به طرز عجیبی من با این بچه ها ارتباط برقرار میکردم و اونا هم با من یعنی واقعا عاشق هم بودیم
و من از رهبری کردن اون بچه ها داشتم لذت میبردم از مدیرت کارها بچه ها آموزش دادنشون تربیت کردنشون و از اونطرف خب حس میکردم که دارم به رشد و کسب وکار پدرم کمک میکنم کاری هم بود که از بچگی باهاش بزرگ شده بودم دوستش داشتم میفهمیدمش و خودمم توی اون زمان در حال یادگیری بودم
و بعد از اینکه حتی مسئولیت فروشگاه و فروش و مشتری ها هم به من محول شد
احساس مسئولیت بیشتری میکردم و انگار این مسئولیته خیلی داشت به من حال میداد و از اونجایی هم که ایمان به لطف ارتباط منظم با خدا قوی بود باور داشتم که انجامش میدم و بهبودش میدم ،
میدونین اون روزا من اصلا درگیر این نبودم که ثروت خوبه بده یا کمه یا زیاده ،
من فقط ایمان داشتم
و احساس مسئولیت میکردم در قبال بچه ها توی کارگاه و خانوادم
یعنی انگیزاننده های من این بود که بتونم کلی سفارش بگیرم که بچه ها توی کارگاه کار داشته باشن
بتونیم بدهی ها و پرداخت کنیم و البته که شرایط بهتری رو هم برای خانواده ایجاد کنم
و از اونطرف هم یک احساس معنوی به همهی اینکارا داشتم
یعنی حس میکردم که منو خدا یه تیمیم و ما انجامش میدیم
و حالا به صورت کاملا ناخودآگاه من داشتم از قانون استفاده میکردم
یعنی هر روز درخواستم از خدا این بود که سفارش بیاد و سفارشاتمون زیاد بشه تا کار بیفته روی چرخه بچه ها کار داشته باشن بیشترین انگیزم این بود
چون یه حس معنوی هم نسبت به این کار داشتم و انگار با ارزش های من همسو بود
ارزشهایی مثل معنویت، کمک کردن و…
و بعد هم دقیقا همون طور که دوست داشتم اتفاق افتاد
اینقدر سفارش داشتیم که تا 6 ماه جلوتر ما کار داشتیم و اون لحظات لحظاتی بود که من واقعا زمان رو متوجه نمیشدم،
و اگر هم توی اون فضا و موقعیت قرار گرفتم به خاطر فرکانس های خودم بود یعنی من میدونم که اون روزها چقدر حالم با خدای خودم خوب بود و چه ایمانی توی دلم بود ،
،
اما بعد به خاطر تضاد ها مجبور شدم که تو مسیر دیگه ای حرکت کنم که توی اون مسیر هم موفق شدم اما قلب من باهاش ناسازگار بود،
،
حالا اینارو نوشتم که بگم اگر هر کسی ارزش هاشو بشناسه
با خودش خلوت کنه و به درون خودش پی ببره
از خودش سوال بپرسه
و کشف کنه خودشو
خیلی راحت تر میتونه مسیر شغلیش رو با ارزش هاش همسو کنه
مسیری که تو میگی عاقل من دوست دارم این کارو انجام بدم به کسی هم ربطی نداره
مسیری که حاضری توش حتی جونتو هم واسش بدی
حالا هرچی میتونه باشه
اون مسیر
مسیریه که تو رو به خوشبختی میرسونه
شاید چیزی که عاشقش باشی رو باور نداشته باشی که بشه ازش ثروت ساخت
اما این مشکل توعه
تو باور نداری
وگرنه اگر باوراتو درست کنی
بییییی نهایت ایده و فرصت بهت داده میشه تا ثروت به صورت طبیعی وارد زندگیت بشه
چون خداوند از ما میخواد که ما زندگی کنیم نه زنده بمونیم وگرنه چیکار داشت که مارو خلق کنه
مارو آفرید تا بتونه از طریق ما خودشو تجربه کنه و خواسته های منحصر به فردی رو از طریق ما خلق کنه
کافیه بتونیم باورامونو درست کنیم
کافیه بتونیم حور دیگه ای فکر کنیم
این جسم ما تحت کنترل ذهن ماست
اگر بتونیم این ذهن رو جوری برنامه ریزی کنیم و مدیریت کنیم که جسم ما در راستای خواسته های روح ما حرکت کنه ما بازی رو بردیم
،
میتونیم از آخر به اول بیایم
یعنی چی؟
یعنی بیای بنویسی من الان تو این لحظه وی میخوام؟ واقعا چی منو خوشحال میکنه چی منو راضی میکنه؟ چه برام تو اولویته ؟
مثلا ممکنه پول واقعا توی این لحظه برامون تو اولویت باشه
خب اوکی
چقدر پول؟ مثلا چمیدونم 1 میلیارد
خب
حالا به محض اینکه تو خواستتو نوشتی که روح تو خوشحال شد با این عدد
حالا ذهن دست به کار شد برای مقاومت ایجاد کردن
باید بیای ببینی چیا داره میگه؟
میگه برو بابا دست بردار
بعد تو میگی نه نه وایسا براچی دست بردار ؟
من این عددو میخوام
این همه آدم ( با منطق) دارن این عددو راحت میسازن اگر دارن میسازن پس منم میتونم راه داره
خب
حالا میای خودتو به چالش میکشی
میگی خدایا من چطور میتونم با همین توانایی هام با همین امکاناتم با همین چیز هایی که الان دارم چطور میتونم به این درآمد برسم؟ چطور؟ چطور؟
یه تقلب بدم؟
وقتی که میخواین از خودتو سوال بپرسید سعی کنید موقعی اینکارو بکنید که تمرکز دارید یعنی کاملا توی لحظه ی حال هستید و ذهنتون هم درگیر چیزی نیست حتی هضم غذا،
یعنی بتونید عمیق بشید توی این سوال
حالا هر کس با توجه به شرایطش یک سری ایده ها میاد که پشت بندش ذهن مقاومت میکنه
و به قول استاد هر ایده ای داد که گفت نه مثلا اینجا نمیشه
الان نمیشه
با این وضعیت نمیشه
تو این سن دیگه نمیشه
با این شغل نمیشه
من زنم مگه میشه؟
من بچم مکه میشه؟ من پیرم مگه میشه؟
هر جوابی اومد که خواست توجیه کنه حرکت نکردن شما رو ، مینویسینش
و میایم براش الگو پیدا میکنیم یعنی میایم خلاف اون ترمزو بهش ثابت میکنیم
و اینم خیلی مهمه
برای خودمون راحتش میکنیم رسیدن بشه رو لذت بخش و منطقی و در دسترس میکنیم،
مثلا من خودم ایده هایی که بهم گفته میشه
از بس توی چیزای مختلف سر رشته دارم تو همه ی این موارد ایده میده ولی میخوام تو مسیر خودم باشه
مثلا تو کار هنریمون
خب این ایده اومد به جای اینکه بیام مثلا 1 هفته زمان بگذارم دستبند درست کنم بفروشم مثلا 12 میلیون
پاشم برم با این دکوراسیونی ها صحبت کنم بگم من میتونم این هنرو روی سقف روی دیوار اجرا کنم
یا اصلا نه به جای اینکه 100 تا دستبند بفروشم مثلا این قیمت
بیام با همون زمان روی 10 تا جعبه کار کنم و 3 برابر سود بیشتر بگیرم،
و خب توی این مسیر خیلی ایده دارم و ترمز خاصی هم ندارم چون باور دارم که میشود و تا به حال تجربشون کردم، بعد جالبه
تو این مسیر خود خدا هم دست به کار میشه
اصلا اینقدر باورش دارم میکنم که اصلا نمیتونم بپذیرم کاری سخت داره پیش میره یا با تلاش بسیار زیاد مثلا بیام دوقرون دوزار بسازم،
مثلا خدا به بنده خدایی رو به سمت من هدایت کرد که خیلی هم واجب بود کارش یعنی یه جورایی گفت هرچقدر بگی من حاضرم پرداخت کنم فقط تا سه روز دیگه میخوام
خب من تو سه روز اون مسئله رو از علایقم براش حل کردم و اونم یه جعبه بود که هم برام راحت تر بود هم لذت بخش تر هم سریع تر آماده میشد
فقط منم باید ایمان نشون میدادم و باور میکردم که میتونم و گفتم اوکی، از خدا هدایت خواستم جعبشو با ایده هایی که خداوند تو لحظه بهم میداد دادم درست کردن و مسائلی رو تو طول مسیر حل کردم و از کارمونم که لذت میبردم و در نهایت هم پول 50 تا دستبندی که مثلا 4 روز باید براش زمان میگذاشتم و درست میکردم و خیلی هم داستان داشت رو با کار خیلی راحت تر و آسون تر گرفتم ،
یعنی خیلی از مواقع میخوام بگم ایده ها افراد موقعیت ها شرایط به سمت ما هدایت میشن وقتی ما ترمزی نداشته باشیم،
،
حالا میگم چون من بیشتر با اون کار پدرم درگیر بودم یا تو بحث آموزش بوکس
خداوند بعد از کار کردن روی باورهام تا وقتی که من راه جدیدی رو ایجاد نکنم از همون طریق های قبلی رزق رو وارد سفرم میکنه ،دمشم گرم راضیم ازش
،
اما مثلا من الان حسم میگه کتاب بنویس
حسم میگه برم با کسب و کارت صحبت کنم
حسم میگه فایل ضبط کنم و صحبت کنم
اینارو توش هنوز یکم گیرم یکم استپم
ولی میدونم که باید خودم راهشو ایجاد کنم
دقیقا مثل آموزش بوکس
وقتی که خواستم و خودمو لایقش دونستم و تو مسیرش یک سری اقدامات انجام دادم
خداوند آروم آروم دستانشو به سمتم فرستاد افراد رو به بی نهایت طریق فرستاد تا من آموزششون بدم و پول بسازم
چیزی که تا قبلش اصلا نبود
ولی وقتی باور کردم که شدنیه و خواستم که بشه
اتفاقات شروع شد برام رخ دادن
،
حالا هم میگم من باید سمت خودمو انجام بدم
مثلا در مورد همین کتاب نوشتن
خب باید بیام برای خودم منطقیش کنم برای خودم آسونش کنم لذت بخشش کنم راحتش کنم
تا منجر بشه به اقدام
یعنی همین بعد از ظهر پاشم برم یه دفتر بخرم و کتابمو شروع کنم توس نوشتن ،
یا مثلا فردا پاشم برم رندومی با چندتا کسب و کار صحبت کنم و ارزشی که میتونم براشون ایجاد کنم و توضیح بدم
،
تا اصلا بیفته رو دور درآمد زایی
بعد ایده های افزایش درآمد هم تو دل مسیر بهم گفته میشه اصلا خودش برام اتفاق میوفته نشونه ها باهام حرف میزنن
،
انگیزه انگیزه
باید تا میتونیم انگیزه برای خودمون ایجاد کنیم
یعنی هر روز باید انگیزه هامون جوری باشه که به سمت بهتر شدن حرکت کنیم وگرنه درجا زدنی وجود نداره
اگر به سمت کمال حرکت نکنیم به سمت زوال کشیده میشیم
جملهی استاد
،
حالا ما هرچقدر باورامون بهتر باشه
توی اجرایی کردن ایده هایی که خداوند بهمون میده کمتر تعلل میکنیم و سریع تر ایده هارو اجرایی میکنیم
البته ایده هایی که در جواب سوالت خوب میاد
سوالاتی مثل این
که چطور کیفیت کارمو بیشتر کنم و هزینه هارو کمتر؟
چطور با همین زمانی که میگذارم و حتی کمتر به افراد بیشتری خدمت برسونم یا چطور ارزش افزوده به همین خدمتی که برای همین تعداد ایجاد میکنم اضافه کنم؟
میدونین
خود طراحی سوال هم خیلی حال میده و خیلی خلاقیت میشه توش داد
مثلا سوالهایی بپرسی که قبلا کسی حتی نپرسیده
و جدیده و باعث نو آوری میشه
سوالهایی که میتونه به رشد ثروت کمک کنه که رشد ثروت در راستای ارزش افزوده ی بیشتره
همین الان که میخوام مثلا در مورد پول بیشتر صحبت کنم هی ذهنم خجالت میکشه انکار در مورد پول صحبت کنه
یعنی دقیقا حسش میکنم و هی میرم از راه های فرعی بهش برسم
اما نه
واقعا پول مقدسه
پول یک انرژی پاک و خالصیه که حاصل خدمته حاصل ارزشه
پول در واقعا همون نعمت های طبیعی خداونده که تبدیل شده به کاغذ و اونو به دست ما میرسونه
و خیلی مقدسه خیلی از ارزشه
چقدر میشه باهاش کار انجام داد
اصلا هرکاری بخوای توی این دنیای مادی انجام بدی با همین کاغذ ارزشمند ردو بدل میشه
پول واقعا مقدسه واقعا پاکه من که هر جا ببینمش میبوسمش تمیزش میکنم قشنگ ازش نگه داری میکنم
پول موجب شادی میشه موجب آرامش میشه چونکه پول از طرف خداونده ( چیزی که صد میلیون بار مخالفشو شنیدیم و سخته واقعا تغییرش)
اینقدر اینارو میگم تا باورش کنم
آخ
عاشق تمیزی و صدای نویی پول شدم به خصوص اگر دلار باشه
اصلا خیلی خالصه خیلی پاکه خیلی مقدسه
واقعا از طرف خداست نعمت خداست هدیه ی خداست
و رایگان و طبیعی در اختیارمان قرار داده
نیازی نیست برای رسیدن بهش زجر بکشیم سختی بکشیم
بینهایته فراوونه
و به اندازهی. ظرف تو وارد زندگیت میشه
به اندازه ای که برای خودت لیاقت ایجاد کردی وارد زندگیت میشه
به اندازه ای که محترم میشمریش به اندازه ای که براش احترام و ارزش قائلی میاد سمتت
به اندازه ای که باورش میکنی و میفهمی که چقدر مهم و حیاتیه و چقدر معنویه و چقدر از طرف خداونده و چقدر موجب شادی و دوستی و آرامش و اخلاق و کردار نیک میشه به همون میزان درخواست میکنی و فرکانسشو میفرستی و وارد زندگیت میشه
,
یادمون باشه که فرکانس های ما دارن اتفاقات رو رقم میزنن
منطقه هم فایل ایمان عملی به غیب
که دیگه استاد کامل نشون داد که هرچی که میوفته و اون موقع ها فرکانسشو ارسال میکرده الان داره با کیفیت ده برابر زندگیش میکنه
،
پس باید روی فرکانس هامون کار کنیم باید روی نیت هامون کار کنیم
و اقداماتمون در جهت خواسته هامون و ایده های الهامی باشه
،
بیا بنویس چه چه هدف هایی داری و به چه خواسته هایی میخوای برسی
چیزهایی که الان نداریشون
و با توجه به درجهی واحبیت اون خواسته ها
اولویت بندی کن
باورهای هم حهتشو بساز
اهرمشو در ذهنت ایجاد کن
و از خودت سوالهای خوب بپرس که چه اقداماتی با شرایط فعلیت میتونی در راستای رسیدن به اون هدف انجام بدی
هدف هارو باید سعی کنیم کوچیک تر و قابل دسترسی ترشون کنیم تا باور پذیر تر بشه برامون رسیدن به اون خواسته و بهش برسیم و بعدکه بهش رسیدیم ازش قدرت بگیریم برای قدم بعدی برای خواسته ی بعدی
،
پس
ثروتمند شدن معنوی ترین خداپسندانه ترین با فضیلت ترین کاریه که توی این جهان میتونیم انجام بدیم
چرا
چون وقتی ثروتمند باشیم میتونیم ببخشیم
وقتی ثروتمند باشیم میتونیم رشد کنیم میتونیم زکاه بپردازیم
وقتی ثروتمند باشیم میتونیم در جهت برنامه ی خداوند حرکت کنیم
وقتی ثروتمند باشیم میتونیم به پدر و مادرمون نیکی کنیم
وقتی ثروتمند باشیم میتونیم روابط بهتری تجربه کنیم
به خدا پول نداشته باشی هیچی نداری
نه اعتماد به نفس نه عزت نفس
همش باید دستت جلو اینو اون دراز باشه
همش باید نگران خرجو مخارجت باشی
همش باید نگران این باشی که به رستوران خوب نمیتونی خانوادتون ببری
یه لباس خوب برای خودت و خانوادت و همسرت نمیتونی تهیه کنی
واقعا فقیر بودن عزتو آبرو و شرف انسان رو ازش میگیره به قول استاد عزتو شرف یه کشورو ازش میگیره دیگه انسان که حتی خود داره
پس برناممون این باشه ثروتمند بشیم متعهد بشیم براش
ما لیاقتشو داریم
لیاقت ما این نیست که همش فکر دو دو تا چهارتا کنیم
لیاقت ما این نیست که وقتی میخوایم یه رستوران بریم حساب جیبمونو بکنیم
لیاقت ما این نیست که تو گرما و سرما با پای پیاده اینطرف اونطرف بریم یا زنو بچمون پیاده اینطرف اونطرف برن یا توی اتوبوس های شلوغ و تاکسیو مترو
لیاقتمون اینه که بهترین ماشین ها و امکانات رو براشون فراهم کنیم که در آرامش و آسایش و عزت رفت وآمد کنن
ما لیاقتمون این نیست که از صبح تا شب یک دو بزنیم آخرشم هیچی به هیچی
لیاقتمون اینه که از این همه امکانات و نعمت هایی که خداوند بهمون داده بره ببریم و استفاده کنیم و ارزش آفرینی کنیم و ازاین ابزار قدرتمندی که بهمون داده استفاده کنیم تا یک نقاشی زیبا بکشیم
وقتی که به ما این اجازه رو داده که هر طور که دوست داریم زندگیمونو خلق کنیم
چرا ازش استفاده نکنیم؟
چرا داریم رنج تو فقر زندگی کردن رو میپذیرم و خودمونو از لذت ثروت محروم میکنیم؟
باید متعهد بشیم و جای این اهرم رو توی رهنمون تغییر بدیم
به خدا رنج فقر خیلیییییییی بیشتر از رنج ثروتمند شدنه
اصلا ثروتمند شدن رنجی نداره همش لذته و لذت
وقتی تو داری تو مسیر مورد علاقت حرکت میکنی که هم توش خوبی هم توش استعداد داری هم کنجکاوی هم احساست خوبه فقط باید بیای وقت بگذاری و باورهاتو درست کنی و پول و ثروت دنبالت میدوعه
کجاش رنج آوره؟
آیا کار کردن روی باور هامون رنج آور تره یا صبح تا شب برای اینو اون کار کردن؟ یا نگران اجاره و هزینه ها بودن؟ یا ماشین خوب سوار نشدن؟ یا همش لنگ هزینه هات بودن؟
به خودم دارم میگم
تموم این حرفا باید منجر بشه به اقدام و عمل
اگر حرکتی نکنی داری جفنگیات میگی
پاشو و اقدام کن پاشو و حرکت کن پاشو و زندگیتو اونجوری که دوست داری بساز
یه زمانی رو هم بگذار باز هم باورها تو تقویت کن،
،
خدارو شکر که نوشتم
کمه .به خدا دوست دارم 100 سال فقط بنویسم
ولی بازم خدارو شکر به خاطر این فضا
این دفتر بی پایان
استاد جانم مرسی که با باور فراوانی این فضا رو ایجاد کردی
قبول حق باشه
فعلا خدا نگه دار همگی
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته تمام دوستان عزیز در ۲۱ روز سفرمون وای این چقدر که معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدنه واقعا چه حس خوبی داره چقدر این حرف به دلم نشت و این حرف چقدر جالب بود واقعا حتی برای رفتن به خونه ی خدا هم باید پول داشته باشی پول نباشه پذیرای تو نیست خدا هم داره بهمون میگه باید ثروتمند باشی من امروز به خودم تعهد میدم باید معنوی ترین کار دنیا رو انجام بدم باید به ثروت برسم تا بتونم به خدا نزدیک بشم چقدر احساسم خوبه خدایا هزارن مرتبه شکرت به امید روزای خوب
به نام خداوند روزی دهنده بی حساب
روز ۲۱ ام سفر من
سلام ?
چقدر خوبه که تنها با تغییر باور ها می تونیم زندگی خودمون رو رقم بزنیم ، اونجاها که استاد می گفتند وقتی روی خودشون کار می کردند و اتفاقات رو رقم می زدند و گوله گوله اشک می ریختند ، درک می کنم که چقدر لذت بخشه چقدر احساس خوبی داره وقتی به یاد میاریم که ما خالق زندگی خودمون هستیم.
چقدر باور های عالی استاد ساختند درباره ثروت ، ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست ، یعنی اگه کسی بتونه چنین باوری رو توی خودش ایجاد کنه اصلا غوغا می کنه همین یک باور کافیه واقعا کافیه .
من خودم در حال حاضر شغلی ندارم و درآمد از جایی ندارم و صرفا دانشجو هستم و از طرف خانواده حمایت مالی می شم ، اما خیلی دوست دارم که به لحاظ مالی استقلال پیدا کنم ، این بهم قدرت می ده ، بهم اعتماد به نفس می ده ? ، احساس خوب می ده ، اما باور های محدود کننده مانع این شده که من به چنین خواسته ای برسم . درس های دانشگاه خیلی سنگینه و من تقریبا وقت انجام کار دیگه ای رو ندارم ، قطعا چنین باوری دارم که با این شرایط نمی تونم همزمان هم پول دربیارم هم درس بخونم . این باور کاملا تعضیف کننده ست و کاملا ترمز واضحیه در مقابل خواسته ام . باید باور های مناسب رو جایگزین این ترمز بکنم ، باید منطقی کنم برای خودم که می تونم هم نتیجه عالی تو درس بگیرم هم کسب درآمد کنم . به قول استاد امروزه انقدر فرصت ها زیاد شده واسه ثروتمند شدن انقدر تنوع شغل ها زیاد شده بی حد ، باید باور های این چنینی در خودم ایجاد کنم نه این که صرفا از استاد شنیده باشم .
البته که درس خوندن واسه من تو رشته ام برام تفریحه و لذت بخش ترین کار دنیاست برام و اینطور نیست که به زور بخوام از صبح تا شب وقت بذارم براش ، جزوی از زندگیمه ، نمی تونم وقت نذارم ، عشقمه ? ، این خیلی اتفاق خوبیه اما باید به لحاظ مالی هم پیشرفت کنم باید از همین عشقم پول بسازم به این ترتیب هم عشقم چندین برابر می شه هم انگیزم بیشتر می شه هم احساس عالی تر می شه اصلاااا زندگی بهشت می شه . پس حسین شروع کن به کار کردن روی باور های ثروتت و تو این زمینه هم پیشرفت کن ، الگو پیدا کن ، منطقی کن برای خودت که می تونی عشقت و کارت رو یکی کنی ، با پیشرفت تو هرکدوم می تونی اون یکی رو تقویت کنی…
خداشکر می کنم به خاطر این همه آگاهی خداروشکر می کنم که می دونم چطور می تونم شرایطم رو خودم خلق کنم ، خداروشکر با خاطر استاد بی نظیری گه داریم استاد عباسمنش .
یکی از انگیزه های من واسه ثروتمند شدن اینه که می تونم علاوه بر اینکه خودم هرچی که می خوام داشته باشم ، برای عزیزانم چیز هایی که دوست دارند ، چیز هایی که آرزوشو دارند ، چیز هایی که نیاز دارند رو براشون تهیه کنم ، این مورد خیلی بهم احساس خوبی می ده و همیشه دوست داشتم برای تولدشون بهترین چیزی که فکرشو بکنند بخرم ، برای مناسبت های مختلف… این موردیه که استاد هم اشاره کردند تو این فایل و منطقی می کنه برام که پول و ثروت واقعا معنویه ، باعث شادی من و دیگران می شه..
خدایا شکرت ، در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید دوستان ?
سلام به همه
چگونه در کمتر از یک سال درآمد خود را 3 برابر کنیم
رد پای 21 روز این سفر پر برکتم
ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان است
ثروتمند شدن خداپسندانه ترین کار جهان است
ثروتمند شدن راحت ترین کار جهان است
تنها راه رسیدن به خداوند و به معنویت ثروتمند شدن است
ثروتمند شدن نیکوترین کار جهان است
ثروتمند شدن با فضیلت ترین کار جهان است
ثروتمند شدن بسیار و بسیار آسان است
خدایا سپاس گزارم که من عبدالخلیل داودی بسیار زیاد ثروتمند هستم.
سلام خدمت همسفرای بینظیرم
وقتی این فایل رو داشتم میدیدم خیلی مقاومت داشتم که تمومش کنم،یه حسی بهم میگفت ولش کن برو دنبال کارات، ولی گفتم حتما باید تا ته این فایل ببینم،لابلای حرفای استاد فهمیدم خدای من،من ۳ساله این بسته روانشناسی ثروت رو دارم،هردفه یکم ازش رو میبینم بعدش ولش میکنم،فهمیدم که تعهد نداشتم به انجام دادنش
هردفه دوماه من متعهد میشم که انجام بدم،نتیجه ها که مشخص میشه دیگه کلا باز این مطالب رو فراموش میکنم و از دوباره نتایج ناپدید میشه،چرا؟؟؟
چون من هیج تعهدی ندارم به خودم و این آگاهی ها
دارم با خودم کار میکنم ک تعهدم رو محکم محکم ببندم و تا ته عمرم تا آخرش باید این مطالب رو تکرار کن تا جز ی از زندگیم بشه
اگر میخواهم خوب زندگی کنم باید خواسته هایم را همان بالا نگه دارم.
سپس باورهایم را از انها بالاتر ببرم قویتر کنم.
زیرا من از همان کودکی به تضاد های بسیاری برخورد کردم و از هر چیزی بهترینش را میخواستم.
اما فقط بهترین را خواستن فایده ای ندارد.
زیرا این باور ها و فرکانس های من هستند که در حال خلق تمام اتفاقات و خواست ههای
و انتخاب های زندگی ام هستند.
تمام اتفاقات زندگی ام بدون استثنا تنها نتیجه ی باورهایم است.
حالا که این افکار من هستند که دارند خلق میکنند،
حالا که این باورهای من هستند که درحال خلق کردن هستند
اگه قانون اینه که بیام زندگی ام را انطور که میخواهم خلق کنم.
همه ی ما به یک اندازه به منبع ثروت ها و نعمت ها رب العالمین دسترسی داریم.
سلام بهترین استاد دنیا امروز ۱ شهریور سال ۱۴۰۰ که من این فایلتونو دارم گوش میدم . روزمو ساختین استاد . ۱۸ سالمه و الان درامدی ندارم و به خودم تعهد دارم تمریناتونو انجام بدم خیلی دوستون دارم مرسی که امروزمو پر از حال خوب کردین با حرف هاتون از ثروت
سلام استاد جانم
استاد اعتراف میکنم ک من هم این باور ها داشتم هر وقت فیلمی سریالی نگاه میکردیم یادمه مامان بابام می گفتن اره نگاه چون پولداره این شکلی شده و پولدارا زندگی ندارن همش خیانت بحث دعوا سرپول و بنظرم صنعت فیلمسازیم واقعا اثر داره همیشه ادم فقیره خوب پولدار ادمهای بد و زندگی های بد و واقعا رفته بود تو ذهن م ک اره ببین فقیر باشی شادی ثروت همش مشکله الان ک دارم مینویسم خندم میگره از این افکار ولی خوب هستن و وجود دارن و چیزیه ک جامعه کرده تو ذهن ما اتفاقا استادمن هم کلاسیایی ک داشتم پولدار بودن میگفتن زندگی خوبی داشتن و اوکی بودن و همیشه میگفتم خدایا اگ پول بده پس چرا پولدار هرچی دوست دارن میخرن میخورن و هیچ دغدغه ندارن اینا کجاش بده بعد همه میگفتن ن شوهر پولدار زن پولدار خوب نیست کلی دختر یا پسر میان دورش شوهرت یا زن از راه به در می کنند و بهت خیانت میشه و ناخواسته باورم شده بود و لیست ارزوهام ک گفتم میخوام خودت همسرم پولدار باشیم یه ترسی داشتم ک نکنه مشکلی پیش بیاد و واقعا استاد اینا از همین ورودی های نامطلوب میاد دیگه
استاد برای سوالی ک کردین من به دو تا مسله برخوردم یکیش اینه ک میدونم علاقم چیه و این باور دارم ک نمیتونم باش کار کنم و هیچی بلد نیستم و دومین مسله اینه من الان میتونم یک کاری شروع کنم و ثروت بسازم ولی بارشتم و چیزی ک دوست دارم فرق میکنه و نمیدوم باید چی کار کنم و واقعا برام سوال شده
به نام خدا
خداروشکربرای روزبیست ویکم ازسفرنامم
این سوال ازخودم پرسیدم که چطورمیتونم باشرایطی که دارم ازصفربه درامدبرسم ؟
ذهنم میگه تودرحال یادگیری هستی هنوزحرفه ای نشدی تمرکزتوبزارروی تمرین زیادوتخصص درکارت نه پول سازی.
ولی ایده ای که الان دارم اینه که کارهاموبفروشم ولی ذهن کمال گرام خیلی مقاومت میکنه میگه نه حالابزار وقتی حرفه ای شدی.
ولی میگم نه
میخوام چندازکارهاموبفروشم تامقاومت ذهنم بشکنه تاطعم درآمدزایی روبچشم
ویه باورمحدودکننده دیگه که پیداکردم وازرفتارهام متوجه شدم ازحرفای پدرم که سال هااست که داره همینومیگه
پدرت بایددربیادتاپولداربشی پیرمیشی خسته میشی نمیتونی دیگه به خودت برسی
اماواقعااینطوره ؟!
خیلیاهستن به قول استادبامسخره بازی دارن پول درمیارن یعنی من ازاوناکم ترم
من که یه هنرمندم ومیتونم بااموزش مجازی وفروش تابلوهای نقاشییم به راحتی پول دربیارم
خداروشکرمیکنم که دوتاازباورهای محدودکنندموپیداکردم