چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 3 - صفحه 93

به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

سلام به استاد عزیزم و همه ی هم فرکانسی های عزیز

خداروشکر میکنم که بعد از شنیدن این فایل چقدر بهتر صحبت های استاد رو متوجه شدم و درک کردم

ثروت یک موضوع ذهنیه

ما موجودات فرکانسی هستیم ما یه تیکه آهن نیستیم سنگ نیستیم ما مثل حیوانات نیستیم که هیچ کار خاصی برای جهان اطرافشون انجام ندادن،

انسان ها از زمان حضورشون بر روی زمین جهان رو متحول کردن

برای همین خداوند به فرشتگان فرمود که من چیزی میدانم که شما نمی‌دانید

و بعد نام هارو به انسان آموخت

ما به عنوان جنریتور به عنوان خلق کننده ی افکار به عنوان ایجاد کننده بسیار بسیار متنوع از فرکانس داریم دنیای اطراف خودمون رو خلق میکنیم

مهم ترین چیزی که به تو ای لحظه به من کمک می‌کنه که حرف های شمارو بهتر بفهمم و درک کنم و با قدرت بیشتری روی باور هام کار کنم اینه که من هر روز بیشتر دارم باور میکنم که من هستم که دارم اتفاقات رو رقم میزنم با افکارم با فرکانس هام

حتی وقتی مدت کوتاهی روی این باور که من هستم که خالق زندگی خودم هستم کار نمیکنم خیلییی زود فراموشم میشه و وقتی که می‌خوام بیام و به خواسته هام فکر کنم و باور سازی کنم اگر منطق های گذشته رو فراموش کرده باشم دوباره بر میگردم سر خونه ی اول،

قبل از همه چیز ما باید با تمرین باور کنیم که تمام اتفاقات زندگیمون رو داریم خودمون با افکارمون خلق میکنیم که برای درک و باور این موضوع تمرین ستاره ی قطبی در دوره ی دوازده قدم خیلی به من کمک کرده و هر وقت انجامش نمی‌دم از مسیر دور میشم،

و سعی میکنم سریع برگردم تو مسیر،

خدارو شکر بازی ذهن رو یک مقدار درک کردم و دارم سعی میکنم بیشتر و بیشتر ازش استفاده کنم

یادمه مثلا اگه فروش مغازه کم میشد می‌گفتیم ویترینو عوض کنیم یا مثلا مغازه رو آبو جارو کنیم یا مثلا اون کار خاص رو انجام بدیم فلان ایده ی خاص رو انجام بدیم ،

اما با درک الآنم و الگوهایی که در جلسه ی اول روانشناسی ثروت 1 بارها به ذهنم ورودی دادم و متوجه شدم که همه چیز بر میگرده به باور های ما

هر جور که باور کنی همونجور برات اتفاق میوفته ،

اگر باورت اینه که محصولات فوق العاده ای داری جهان بهت ثابت میکنه،اگر باور داری جای مغازت عالیه جهان بهت ثابت میکنه،اگر باور داری که فرقی نمیکنه کجا باشی هرکجا که باشی مشتری ها خودشون میان جهان بهت ثابت میکنه،

،

دیروز تو جنگل بودم و هرچی از خدا سوال می‌پرسیدم جوابشو شفاف و واضح بهم میداد ،کلی نوشتم،این باور در من شکل گرفت که من لایق هم صحبتی با خداوند هستم فقط باید قلبمو باز کنم فقط باید گوشهامو تیز کنم و ازش سوال کنم و بشنوم جوابشو،

اولین چیزی که بهم گفته شد که من هنوز درست انجامش ندادم ،ایجاد انگیزه و شور و اشتیاق بسیار زیاد برای ثروتمند شدن بود که من با این که دوره ی روانشناسی ثروت رو دارم و تقریبا 6 ماهی میشه که دارم روش کار میکنم هنوز جایگاه رنج و لذت ثروت توی ذهنم جوری نشده که عطش داشته باشم برای رسیدن بهش که رفتار من رو به صورت ناخود آگاه تغییر بده برای حرکت به سمت خلق ثروت،

صد البته که کلی نتیجه گرفتم و کلی هدایت و درواقع تو مسیر هستم،اما این به من گفته شد که باید جوری ثروتمند شدن رو توی ذهنت بسازی که وااااااااقعا از صممیم قلبت براش هیجان داشته باشی براش هیجان داشته باشی،

و باز هم اولین ایده ای که اومد تا این عطش رو در وجودم بیشتر کنم همین موضوع بود که اصلا چرا ثروتمند بودن خوبه؟!

کلی جواب اومد

خیلی هاش دقیقا همون شنیده های من از فایل های استاد بود میومد و من مینوشتم و یادم افتاد به این فایل استاد که داخلش در این مورد هم صحبت کردن و امروز اومدم و به این فایل سر زدم،

اما واقعا چرا خوبه که ما ثروتمند بشیم؟!

من همیشه خودم دوست داشتم رابطه ی عمیق تر و صمیمانه تری با خدای خودم داشته باشم و همیشه ازش میخواستم و اصلا برای همین اینجا هستم چون اون منو هدایت کرد به سمت خواستم،

نماز خیلی به من کمک کرد اما خب باور های مذهب گونه هم بود و من یه گوش به خدا بود یه گوشم به مذهب،

و جدای از باور های مذهبی از هزاران طریق دیگه آدمها فیلمها به من گفته شده بود که ثروت بده،ثروت مخالف با خداونده،ثروت تو ذهن من شده بود دور شدن از خداوند،چون همش تو فیلما اخبار می‌دیدم که ثروتمندان همش به دنبال پارتی گرفتنو مشروبو دود و سیگار و مواد و دختر بازی بود،یا از طریق های نادرست مثل دزدی فروش مواد مخدر یا کارهای اشتباه به ثروت رسیدن و بی نهایت باور مزخرف دیگه،منم که با اینا مخالف بودم، از یه طرف پولو میخواستم از یه طرف هم اینها بود،

اما به لطف خودش و درخواستی که یه روزی ازش کردم آروم آروم هدایتم کرد تا رسیدم به این بهشت

اما واقعا کی میتونم به معنویت برسم؟!

من تا به حال بارها و بارها حس خوب بخشیدن رو چشیدم،

همیشه وقتی روضه میرفتم توجهم رو افراد ثروتمندی بود که مثلا اقلام مورد نیاز خوراکی رو تهیه میکردن و میومدن به عنوان نذری میدادن به مسئول مثلا اون روضه،

یا مثلا پول کمک میکردن،

من اونجا خواستم که من هم این حس رو تجربه کنم،

و از همون چیزی که داشتم سعی کردم ببخشم،

یادمه یک بار فقط 500 تا تک تومنی تو جیبم بود و من اونو تو اتوبوس دادم به یک نیاز مند ،اینقدر حس خوبی داشتم که این کارو کردم که نگو

بعد یادمه یک بار با یک فرد ثروتمند تصادف کردم و گفت پول آسیبی که به ماشینم رسوندی رو برو بده به فلان خیریه تو فلان خیابون و فیششو برام بیار

این اتفاق اصلا منو کلی متحول کرد چقدر تحسینش کردم و بعد هم که قبض رو براش بردم گفت سعی کن حتی ماهی 1000 تومن هم که شده ببخشی ،این حرفش همیشه تو حافظه ی من موند،

من سعی میکردم همیشه بخشی از درآمدم رو یک مقدار مواد خوراکی لازم بخرم و به نیازمندان بدم،

به نیازمندان واقعی ،همونهایی که خداوند تو قرآن میگه شما فقط از روی چهرشون میفهمید که اینها نیازمند و هرگز برای گرفتن چیزی اصرار نمیکنند،

و من اینقدر از این کار حس خوبی می‌گرفتم و من حتی توی سربازیم هم این کارو انجام میدادم و پر از احساس سپاسگذاری میشدم پر از احساس ثروتمندی میشدم،بعد از خدمتم هم بارها و بارها این کارو انجام میدادم و به الطبع با افزایش درآمدم هم مبلغ کمک کردنم بیشتر میشد راحت تر میبخشیدم،

تمام اینهارو گفتم که بگم چههههههه لذتی داره بخشیدن از اون چیزی که خیلی به جونت بستس،

اما دیروز به خودم گفتم علی حالا به یک نفر بتونی ببخشی خوبه یا به میلیون ها انسان رو کره ی زمین؟!!!! گفتم خب معلووومه وقتی بتونم به افراد بیشتری کمک کنم و احساس خیلی خیلی بهتری رو تجربه کنم،

گفتم خب کی میتونی این کارو انجام بدی؟!

وقتی که داشته باشیییی وقتی که خیلیییی بیشتر از نیازت داشته باشی،

این فقط یکی از احساس های معنوی هست که من میتونم با پول تجربه کنم و اینقدر منو به خداوند نزدیک می‌کنه که حد نداره،

من عااااشق این هستم که از مغازه ها از هنرمندان خرید کنم عاشق این هستم که به کسبو کار ها خیر برسونم،عاشق این هستم هم خوشحالی خودم بعد از خرید رو ببینم و هم خوشحالی اون کسی که داره اون خدمت رو انجام میده و عااااشق این هستم که همیشه هرچی که پیشنهاد فروشنده هست راحت پرداخت کنم و حتی خیلی جاها که خیلی ذوق میکنم برای خدمات اون فروشنده و حتی برخورد و خدمات خوبی که بهم ارائه می‌کنه یک چیزی هم اضافه تر بدم بهش این خیلییییی به من لذت میده،

اما کی میتونم این کارو انجام بدم؟!

وقتی که خیلیییی بیشتر از نیازم پول بسازم و داشته باشم،

این ها تمام لذت ها و احساس هایی هستن که من رو به خداوند نزدیک تر میکنن احساس هایی هستن که قلب منو باز تر میکنن احساس هایی هستن که اشک‌ سپاسگذاری از چشمانم جاری میکنن،

من یک بار تجربه ی بردن خانوادم به مسافرت خارج از کشور رو داشتم،و اییییینقدر این کار به من لذت داد و احساس معنویت و حس خوب به من داد که هر ثانیش که لبخند خانوادم رو می‌دیدم یا کنار هم بودن خوشگذرونیمونو می‌دیدم پر از احساس خوب بود برای من،

اما کی من میتونم این کارو بار ها و بارها تکرار کنم؟؟ کی میتونم بیشتر موجب خوشحالی خانوادم بشم،کی میتونم خوشحالی و ذوق مادرم رو ببینم ؟!

واااااای چقدر لذت بخش برام که به مامانم پول بدم بره هرچی دوست داره بره برا خودش بخره،با بهترین شرایط بفرستمش بره مسافرت های مذهبی که خودش دوست داره،

یا چقدرررررر دوست دارم برای پدرم یه ماشین کمپر بگیرم بدم بهش بگم فقط برو مسافرت عشق کن اینقدرم پول میریزم به حسابت فقط برو عششششق کن،

کی میتونم این کارو انجام بدم؟!

کی میتونم این همه حس خوب و معنویت رو تجربه کنم؟!

وقتی که بییییییشتر از نیازم پول داشته باشم وقتی که نگران یه قرون دوزاری هزینه هام نباشم وقتی که اینقدر پول داشته باشم که اصلا ندونم چیکارش کنم،.

با هر مسافرتی که میرم با هر خریدی که چه برای خودم میکنم چه برای خانوادم میکنم دارم به کلیییییی کسب و کار و انسان خیر میرسونم،

این چقدر به رشد جهان به رشد کسب و کار ها به خوشحالی هم خودم و دیگران کمک میکنه؟!

اصلا اینا همه به کنار

آیا من لیاقتم اینه؟! من که اشرف کل مخلوقات خداوندم؟! من که روح خداوند در من دمیده شده؟! منی که خداوند جهانش رو مسخره من کرده؟!

منی که خداوندی دارم که به من فرموده آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟!

پس چرا من باید به کم قانع باشم؟! چرا باید ازش کم بخوام؟! چرا باید به جای بهترین ماشین درخواستم ماشین معمولی باشه؟!

من باااااید هرکاری انجام میدم موفق باشم من بااااید هر چی رو که می‌خوام بتونم بخرم من بااااید کل دنیارو ببینم من باااااید درآمد بالا داشته باشم من بااااید همیشه مشتری داشته باشم من بااااید همیشه ثروتمند باشم،

اگر ثروتمند نباشم دارم به خداوند بی احترامی میکنم

اگر ثروتمند نباشم اون دنیا چطوری جواب خداوند رو بدم؟! برای اینکه سرمو به خاطر دو قرون دوزاری جلو اینو اون کج کردم؟! دستمو به خاطر دو قرون دوزار جلو اینو اون دراز کردم؟! خجالت آور نیست؟!

اللخصوص که منو هدایت کرده تا با قانونش آشنا بشم با خودش آشنا بشم ؟! آیا خجالت آور نیست که من با قدرت ذهنی که خداوند بهم داده قانع بشم به تصویری که فقط هزینه های من پرداخت بشه؟!

نه

من به خودم اجازه نمی‌دم اینطوری زندگی کنم اینطوری فکر کنم

بمیرم بهتره که اینطوری زندگی کنم

من باید عزت خودم رو حفظ کنم و تنها راهش ثروتمند شدنه تنها راهش اینه که فقط و فقط توکل کنم به خداوند و با قدرت ازش بخوام که من مولد ثروت باشم،با قدرت تجسمش کنم،با قدرت روی باورهای کار کنم،

بریزم دور این همه عوامل بیرونی که از بچگی تو‌مغز من فرو کردن که اگر فلانی پولداره به خاطر شغلشه به خاطر موقعیت مکانیشه به خاطر اینه که سابقش بیشتره به خاطر اینه که محصولاتش خاص تره به خاطر اینکه مرده زنه پیره جوونه

بریزیم دور این باور های مسخره رو که پول کمه پول دست مردم نیست کییییی میگه؟!

پس این ماشینهای مدل بالا که هر روز بیشترو بیشتر تولید میشه رو که داره میخره؟! این ساختمونو که تو هر کوچه پس کوچه ای بری چندینو چندتا دارن می‌سازن رو‌ کی داره میسازه؟! کی میخره اونارو ؟! هر روز فرصت ها داره بیشتر میشه،مغازه های بیشتری باز میشه،فرصت های پولسازی بیشتری داره ایجاد میشه،تعداد ثروتمندان داره بیشترو بیشتر میشه

بریزیم دور این افکار بیخود رو که تو فلان شهر فقط میشه ثروتمند شد ،اگه اینطوره پس عباس برزگر چطور تو روستا ثروتمند شد؟! چطوری یکی از ماشینهای زیر پاش BMW هست؟!

چطور صاحب کارگاه من 3 تا ماشین تو پارکینگ خونشه ؟! خونش که چه عرض کنم باغه عمارته،

چطوری این شیرینی فروشی پاپلی اینقدر ثروتمندن شده و چندتا شعبه دیگه هم تو منطقه باز کرده؟! چطوره که بهترین ویلاها اینجا ساخته میشه ؟!

چند هزار تا مثال دیگه برات بیارم که طرف تو شهرستان تو روستا ثروتمند شده؟!

چرا فکر میکنی الان وقتش نیست که پول بیاد تو زندگیت؟!

هر فکری بیاد یعنی داری توجیه میکنی یعنی داری بهونه میاری ،باید اینقدررررررر رو باورات کار کنی تا پول بیاد تو لحظه همین لحظه,باید بخوای و بشود،همیشه باید پول و ثروت وارد زندگیت بشه،

چرا فکر میکنی که تو لایق نیستی برای ثروتمند شدن؟!

من دیروز هرچیییییی این سوال رو پرسیدم که چرا من الان تو این لحظه نباید ثروتمند باشم هییییییچ جوابی نیومد هچی،هیچ دلیل قانع کننده ای ذهنم نتونست برام بیاره که چرا تو نباید ثروتمند باشی،

هر آنچه که کریستن رونالدو تو جسمش داره منم دارم هر آنچه ،حتی خیلی بیشتر،توانمندی رو میخواست بهونه کنه که با فکت زدم تو دهنش ،

اگر اون تو فوتبال خوبه منم تو هزار تا کاری که اون حتی تو رؤیاشم ندیده عالیم،پس اینم دلیل نمیشه،

تفاوت ما تو افکارمونه تو باورهامونه تو انگیزه هامونه تو احساس لیاقت و ارزشمندیمونه،

،

من وقتی آموزش بوکس رو گذاشتم کنار شروع کردم به قدم های کوچیکی که خداوند بهم میگفت بردارم ، هیچی هم پول نداشتم ،شروع کردم به همون کار صنایع دستی که بهش علاقه دارم،

مشتری ها از جاهایی که من فکرشو نمی‌کردم میومدن و کوچولو کوچولو بدون جا و مکان بدون هیچ مغازه ای، مشتری های قدیمیم زنگ میزدن و کار میخواستن،

تو مسیر خواسته هام مشخص تر شد ،تجسمشون کردم،احساسشون کردم که دارمش

اول از اون کارگاه و انباری که نامناسب بود و دور بود هدایت شدم به یک جایی که حتی خودمم فکر نمی‌کردم بتونم اینجا چیز بفروشم فقط میخواستم کار کنم و تولید کنم ،توی کوچه ای که هیچ مغازه ای دیگه ای کنارم نبود،من با کار کردن رو باور هام همونجا یه فروش داشتم،

باز خواسته در من شکل گرفت و من گفتم من ارزشمندم من لیاقت اینو دارم که حداقل تجسمش کنم مغازه ای که دوست دارم داشته باشم،

به یک ماه نکشید دست خدا اومد یک مغازه ی عاااالی تو بهترین نقطه ی شهرم با بهترین دکوراسیون ،با چیدمان قشنگ محصولاتم برام آماده کرد تحویلم داد به همین راحتی،

اولین فروشم هم داشتم،

اولش خیلی ذهنم داشت بازی در میآورد که اینجا شهرستانه کی آخه میاد محصولات منو بخره ،

اما شد، خدا کارشو دقیق انجام میده،اگر من کارمو درست انجام بدم،

فقط باید توکلم به خودش باشه،

دیروز هرچییی پرسیدم که چطور درآمدم رو 3 برابر کنم؟!

جواب اومد که هیچی ،همین روندی که پیش گرفتی رو بروجلو و رو باور هات کار کن و لحظه ی پایانی خواسته هاتو تجسم کن،و اجازه بده که من کارها و برات انجام بدم،همین همین،اینقدر قلبم به این حرف اعتماد کرد که آرامش و خیال راحتی کل وجودمو گرفت،

گفت مگه تا الان تو اینارو به وجود آوردی؟! مگه تو کاری کردی برای اینکه مشتری ها بیان؟!

جوابم نه بود،

گفت پس کاریت نباشه،

فقط رو باورهای کار کن،رو باورهای کار کن یعنی چی؟؟ یعنی اینکه ایمان بیارم که همین جا همین لحظه بهترین جا بهترین زمان برای پول ساختن هست بهترین حالت هست،

مغازه ای برام زده که باور دارم که کل شهر به بودن همچین مغازه ای تو شهرشون به زودی افتخار میکنن،درسته تو عمرشون همچین چیزایی ندیدن اما عاشق محصولاتم خودم و مغازم میشن،

اصلا گفت به بی نهایت طریق مشتری هارو برات میارم،

چون خواستم اینه که مشتری زیاد داشته باشم،شاید ثروت قرار باشه به طریق های مختلف دیگه ای که الان فکرشو نمیتونم بکنم وارد زندگیم بشه،اما من در مورد کار خودم احساس لیاقت میکنم احساس ارزشمندی میکنم و مطمئنم افراد ارزشمند به سمت من هدایت میشن افرادی که برای خودشون برای عشقو علاقشون ارزش قائل هستن برای خونشون برای وسایلی که تهیه میکنن ارزش قائل هستن و خیلی خوشحالن که همچین محصولاتی بیخ گوششون هست برای استفاده،البته باور دارم که از همه ی شهر ها میان به بی نهایت طریق اینو می‌خوام دوستش دارم ،نیان هم زنگ میزنن سفارش میدن،باید بدن،از من نخرن از کی بخرند پس؟! باور دارم قدم به قدم هدایت میشم عجله نمیکنم،محصولات من باید تو بهترین جاهای دبی فروخته بشه در بهترین شهر ها و کشور های دنیا،چطورشو من نمیدونم همونطور که بینهایت چیز دیگه که ای که چطورشو نمی دونستم برام خلق شد

من باید همیشه مشتری داشته باشم من باید همیشه فروش داشته باشم،چون من عاشق خدمت کردن هستم عاشق ایجاد ارزش و خوشحالی دوطرفه خودم و مشتریانم هستم،عاشق تولید محصولات خاص هستم عاشق رهبری تیمم هستم

هر کاری بگه انجام میدم هر کاری که با شرایط فعلی من سازگار باشه،بقیشم با خودشه ،وظیفشه،

تنها راه اینکه به خدا برسم به احساس عمیق سپاسگذاری برسم تنها و تنها راهش ثروتمند شدنه،

وقتی ثروتمند باشم میتونم افراد مناسب رو استخدام کنم و در جای مناسب قرار بدم و خودم آزاد آزاد باشم که با خیال راحت کلی وقت بگذارم برای وصل شدن به خودش،

آزاد آزاد باشم برای کارآفرینی بیشتر

آزاد آزاد باشم برای وقت گذرانی بیشتر با خانوادم،

آزاد آزاد باشم برای سفر کردن و رشد روحم و دیدن زیبایی های خداوند،

از هررررر طرف که نگاه کنی میبینی که ثروت منو به خدا میرسونه،

این یک دروغ ساختگی از افرادیه که دستشون به پول نرسیده و خواستن خودشونو آروم کنن با این حرف که پول منو از خدا دور میکنه،

و میبینیم که تو تمااااااام جنبه های زندگیش مشکل داره،

یا خیلییییی آدم خوبی هم که باشه یا مثلا بخواد ببخشه،نهایتن به چهارتا درو همسایه یه پول کمی کمک کنه،

این کجا و خدمت میلیارد دلاری بیل گیتس ها کجا؟!

این کجا و کارآفرینی کجا که کلی آدم رو بهشون نون برسونی؟!

این کجا و رشد و پیشرفت ایلان ماسک ها کجا که دارن با ثروتشون دنیارو متحول میکنن؟!

باااااید آدم بدرد بخوری باشی،بزرگترین انگیزت برای ثروتمند شدن این باشه که آدم بدرد بخوری باشی برای جهان،

اونوقت ببین چقدر خدای‌گونه میشی

ببین چقدر خدا بهت افتخار می‌کنه هم این دنیا هم در آخرت،

سرت بالاست اون دنیا پیش خدا که خدایا من از توانایی هایی که بهم دادی خوب استفاده کردم،

خدایا شکرت بابت احساس خوبم در این لحظه ،

خدایا شکرت بابت این سایت،

خدایا شکرت بابت درک این لحظم از قوانین

خدایا شکرت که همیشه هستی

همه چیز تویی

ولاغیر

من هیچ کارم من بلد نیستم من فقط می‌خوام وظیفه من خواسته وظیفه ی تو هم اجابت کردنه،

من می‌خوام رو دوش او بیشنم و تو منو سعادتمند دنیا و آخرت کنی ،وسلام،

استاد عزیزم میبوسمت،

دوستان عزیزم در پناه رب العالمین باشید همیشه